رهبری چیست؟ ویژگیهای رهبر و نقش آن در سازمان
- رهبری چیست؟
- رهبر کیست؟
- نقش رهبری در سازمان چیست؟
- ویژگیهای رهبری چیست؟
- نقش تجربه در تکامل مهارتهای رهبری چیست؟
- سبک رهبری چیست؟
- مزایای مهارتهای تأثیرگذار در رهبری چیست؟
- چگونه رفتار های رهبری خود را نشان داده و پرورش دهیم؟
- چگونه رهبر خوبی شویم؟
- ۱۷ جمله که بهعنوان رهبر نباید به کارکنان بگویید
«رهبری» موارد ضروری توانایی و آمادگی برای الهامبخشیدن به دیگران را به تصویر میکشد. رهبری اثربخش بر پایهی ایدهها شکل میگیرد؛ اما تا زمانی که این ایدهها به سایر افراد مجموعه منتقل نشود و آنها را در جهت همراهی با رهبر تیم در مسیر فعالیتهای لازم ترغیب نکند، این امر میسّر نخواهد بود و تأثیر چشمگیری نیز نخواهد گذاشت.
برای دادن پاسخی سادهتر به سؤال رهبری چیست یا رهبر چه کسی است، باید گفت که رهبر کسی است که الهامبخش افکار و هدایتگر اعمال است. از جمله ویژگیهای رهبر، داشتن ترکیبی از مهارتهای شخصیتی و رهبری است که افراد را با گروه همراه میکند و در جهت فعالیت برای دستیابی به اهدافی مشترک سوق میدهد.
رهبری چیست؟
«رهبری» هنر انگیزه دادن به گروهی از افراد برای اقدام در جهت دستیابی به هدفی مشترک است؛ این توصیف ساده میتواند تعریف رهبری باشد. در سازمانها و کسبوکارها، «رهبری» میتواند بهمعنای هدایتکردن کارگران و همکاران با یک استراتژی مشخص برای تأمین نیازهای شرکت باشد.
رهبر کیست؟
پس از اینکه فهمیدیم رهبری چیست، میتوانیم در جهت شناخت رهبرهای موفق و عواملی که آنها را به رهبر تبدیل کرده است، گام برداریم.
رهبر واقعی کسی نیست که فقط افراد را هدایت میکند، بلکه کسی است که به آنها انگیزه حرکت در جهتی را میدهد که بتوانند بر اطراف خود تأثیر مثبتی بگذارند. رهبر کسی است که بداند چگونه میتوان با بهبود شرایط، افراد را تشویق کرد که به سمتی حرکت کنند که در جهت پیشبرد اهداف جمعی بینش بهتری داشته باشند.
رهبران موفق میتوانند درحالی که افراد را در اولویت قرار میدهند، در جهت تحقق دیدگاه خود تلاش کنند. ایجاد انگیزه در افراد لازم است، اما کافی نیست؛ رهبران برای موفقیت باید بتوانند بهصورت همدلانهای با افراد ارتباط برقرار کنند.
نقش رهبری در سازمان چیست؟
رهبری در کسبوکارها با اجرا پیوند میخورد و هر تعریفی از آن دربرگیرندهی این موضوع است. اما دقیقا نقش رهبری چیست؟ نقش رهبری در سازمان فقط به سود مربوط نمیشود؛ کسانی که بهعنوان رهبران تأثیرگذار شناخته میشوند، در حقیقت درآمد شرکتها را افزایش میدهند. وظیفه رهبر در سازمان، برآوردن انتظارات هیئتمدیره بر مبنای سوددهی و پیشرفت کسبوکار است.
اصطلاح «رهبری» و «مدیریت» بهصورت متناوب استفاده میشود، اما تعریف این ۲ کمی متفاوت است. «رهبری» به داشتن ویژگیهایی نیاز دارد که از وظایف مدیریتی فراتر است. رهبر برای آنکه تأثیرگذار باشد، بهطور قطع باید منابع موجود در سازمان را مدیریت کند؛ خصایصی چون توانایی برقراری ارتباط موثر، الهامبخشی و تأثیرگذاری و قدرت نظارت درست، از ویژگیهای رهبر موفق در هر سازمانی است.
ویژگیهای رهبری چیست؟
اگرچه به نظر میرسد که برخی از افراد بهطور طبیعی از استعداد رهبریکردن برخوردارند، اما هرکسی میتواند با تقویت مهارتهای مخصوص این حرفه، آموزش ببیند که رهبر باشد. انسانهای بسیاری را در طول تاریخ دیدهاید که بدون داشتن هیچگونه تجربهای از رهبریکردن، بهسمت انجامدادن این کار قدم برداشتند و توانستهاند عدهای را برای انجامدادن کارهای پیشنهادی خود در جهت بهثمررساندن هدفی خاص متقاعد و همراه کنند؛ بهطور معمول، اینگونه افراد دارای صفات و خصوصیات جذابی بودند که در ایفای نقش رهبری به آنها کمک میکرده است.
اما بهترین جواب به سوال ویژگیهای رهبری چیست را از زبان اریکا اندرسون (Erika Anderson) ببینیم. اریکا اندرسون نویسنده کتاب «پیشرو باش تا مردم همراه شوند» میگوید: رهبری نیز مانند بسیاری از کارها تواناییهایی را میطلبد که در وجود برخی از افراد بیشتر وجود دارد؛ بنابراین، واقعیت این است که بیشتر افرادی که با معیارهای توانایی رهبری ذاتی وارد این عرصه میشوند، میتوانند رهبران خوب و موفقی باشند.
اما رهبران برای تأثیرگذاری بیشتر باید تلاش کنند تا ویژگیها و مهارت های نرم متعددی را کسب کنند؛ همچنین، رهبر خوب شدن به این معناست که مهارتهای تخصصی چشمگیری را، که مربوط به تیم شما و صنعت میشود، نیز داشتهباشید.
در ادامه، به برخی از ویژگیهایی اشاره میکنیم که هنگام تقویت و توسعهی تواناییهای رهبری خود باید به آنها توجه داشتهباشید:
۱. انعطافپذیری
هنگامی که رهبر هستید، با طیف وسیعی از افراد، فرایندها و عملیات سروکار خواهید داشت. این مؤلفهها ممکن است به طور مرتب تغییر کنند. دانستن اینکه چه زمانی باید منعطف باشید، به شما کمک میکند که فرایندها را تسهیل کنید و افراد تیم را به رشد و یادگیری مهارت های جدید تشویق کنید؛ برای مثال، شاید متوجه شوید که عضوی از تیم در انجام وظیفهی جدید خود بسیار عالی عمل کردهاست. به جای اینکه باقی کارهای اصلی خود را تکمیل کنید، ممکن است وظایفی را به او محول کنید که در توسعهی این مهارت جدید به او کمک کند. بله، در پاسخ به سوال ویژگیهای رهبری چیست اولین پاسخ این است که افراد انعطافپذیر بسیار در امر رهبری موفق هستند.
۲. همدلی
تمرین همدلی به شما کمک میکند که اطرافیان خود را بهتر درک کنید، اعتمادسازی کنید و روابط خود را گسترش دهید. به موفقیتها و چالشهای آنان بهدقت گوش کنید و در صورت لزوم، در پاسخ آنها را راهنمایی کنید و به آنها پیشنهادهایی را ارائه دهید. درک کارهای اعضای تیمتان به شما کمک میکند که برای رسیدن به هدفتان فرایندها را بهتر توسعه دهید.
۳. قاطعیت
به عنوان رهبر، به احتمال زیاد لازم است که تصمیمات چالشبرانگیزی بگیرید. زمانی که میخواهید تصمیمی بگیرید، باید هرقدر که میتوانید منطقی و باملاحظه باشید و حواستان به زمان باشد. استفاده از ابزارهای تصمیمگیری، مانند تحلیل داده یا آنالیز SWOT، به شما کمک میکند که تصمیمات بهتری بگیرید. پس قاطعیت نیز یکی از پاسخهای مناسب به این سوال است: ویژگیهای رهبری چیست؟
۴. ارتباط صمیمی
ارتباط موثر به شما کمک میکنند که اختلافها را کاهش و عملکرد را بهبود دهید؛ همچنین، همکاری را در تیم شما بالا میبرد. با اعضای تیم خود ارتباط برقرار کنید و چشماندازهای خود و موقعیتهایی که برای رسیدن به آن در اختیار دارید را برای آنها توضیح دهید. شنوندهی فعال بودن نیز جنبهی دیگری از ارتباطات تأثیرگذار برای درک بهتر نیازها و ایدههای اطرافیانتان است. هنگامی که با تیم خود ارتباط برقرار میکنید، سعی کنید تا جایی که میتوانید واضح و روشن صحبت کنید تا همه بتوانند نیازهای شما و آنچه از آنان انتظار میرود را درک کنند.
حال که متوجه شدیم رهبری چیست و با ویژگیهای یک رهبر آشنا شدیم وقت آن رسیده تا به نقش تجربه در تکامل مهارتهای رهبری بپردازیم. همچنان با ما همراه باشید.
نقش تجربه در تکامل مهارتهای رهبری چیست؟
امیدواریم که با مثال زیر، بهترین جواب برای نقش تجربه در تکامل مهارت های رهبری چیست را بهدرستی درک کنید.
استیو جابز (Steve Jobs) مثال بارزی از کسی است که شنیدن نامش یادآور نقش رهبر در سازمان است. چندی پس از بنیاننهادن کمپانی اپل، (Apple) بهدلیل اختلافات داخلی، هیئتمدیره او را اخراج کرد. پس از چند سال و کسب تجربه در استودیویی که تأسیس کرده بود، دوباره مدیرعامل اپل او را در این کمپانی استخدام کرد و ساخت آیفون (iPhone) را شروع کرد.
اگرچه جابز یک نابغه بود، اما در شروع کار تا حدودی نابالغ به نظر میرسید؛ او بر سر همکاران و شرکای خود فریاد میکشید؛ بهگفته کارمندان سابق این شرکت، او فرد صبوری نبود و هیچگونه ناکامیای را در فعالیت حرفهای خود تاب نمیآورد؛ همچنین احساسات انسانی کارمندان و تمجید از کار خوب آنان را به رسمیت نمیشناخت و انضباط خشک حرفهای را ترجیح میداد.
اما در زندگینامه او نوشته شده است که به فراخور کسب تجربیات بیشتر، در سبک مدیریتی او نشانههای بلوغ آشکار شد و با تعدیل خصوصیات منفی خود و درک محدودیتهای کارکنان، موفق شد تا با آنان همدلی نشان دهد؛ در نهایت، پس از مرگ او در سال ۲۰۱۱، شهرت کمپانی اپل، که او تأسیس کرده بود، از بین نرفت و نام او هنوز همردیف با نبوغ است و بسیاری از دستاوردهای اپل بدون رهبری او هرگز به دست نمیآمد.
سبک رهبری چیست؟
«رهبر خوب همیشه باید...» نحوه تکمیل این جمله میتواند نکات زیادی را درباره سبک رهبری شما نشان دهد.
بر اساس سبک رهبری افراد و ویژگیهایشان، میتوان روشهایی را بکار برد که بهتر متقاعد شوند. گری ویلیامز و روبرت میلر (Gary A. Williams; Robert B. Miller) این روشها را استراتژیهای متقاعدکننده مینامند. با مراجعه به مطلب سبک های رهبری میتوانید خلاصهای از مطلب ویلیامز و میلر با موضوع متقاعد سازی رهبران با استفاده از استراتژیهای متقاعدکننده را (اینفوگرافی) مشاهده کنید.
مزایای مهارتهای تأثیرگذار در رهبری چیست؟
مزایای بسیاری برای یادگیری مهارتهای رهبری وجود دارند؛ از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. میتوانید نقاط قوت و ضعف خود را بهسرعت شناسایی کنید
رشد برای شما در جایگاه یک رهبر، به معنای یادگیری کارهایی است که آنها را بهخوبی انجام میدهید و همچنین حوزههایی را در بر میگیرد که احتمالا به توسعهی آنها نیاز دارید؛ بنابراین، هم شما میتوانید پتانسیل خود را دریابید و هم کسانی که هدایتشان میکنید، میتوانند تواناییهایتان را درک کنند. شما بهسرعت نقاط قوت و ضعف خود را یاد میگیرید، زیرا تیم، پروژه، جلسات یا واحدهای دیگری که با آنها کار میکنید، اغلب این نکات را چندبرابر میکنند و انعکاس میدهند.
۲. درک بهتری از مسیر شرکت پیدا میکنید
در پاسخ به سوال مزایای مهارتهای تأثیرگذار در رهبری چیست میتوان گفت پیدا کردن درک بهتر از مسیر شرکت یکی از مهمترینِ این مزایاست. با بر عهده گرفتن مسئولیتهای بیشتری در رهبری، نیاز است که درک بیشتری از اهداف شرکت خود پیدا کنید. درک بیشتر چشماندازهای شرکت میتواند به شما در جهتدهی اهدافی که برای موفقیت شرکت لازم است، کمک کند؛ همچنین، به شما کمک میکند که اهداف مشخصی را برای خود و تیمتان تعیین کنید.
۳. میتوانید انگیزهی تیم خود را افزایش دهید
اطلاعات بیشتری که درمورد رهبری تأثیرگذار کسب میکنید، به شما کمک میکنند که به تیم خود انگیزه دهید؛ این انگیزه میتواند با قدردانی، پاداش یا تشویق انجام شود. تشویق اعضای تیمتان کارآمدی و روحیهی آنها را بهبود میبخشد و دستیابی به اهداف تعیینشده را آسانتر میکند.
۴. میتوانید تیم خود را یکپارچه کنید
زمانی که چشم انداز و هدف مشخصی داشتهباشید، رهبری بسیار مؤثر عمل میکند. درک دقیق اینکه چگونه میخواهید به اهدافتان برسید به شما در تعیین جهت تیم کمک میکند. زمانی که اعضای تیم شما اهداف و مسئولیتهای خود را بدانند، میتوانند با یکدیگر برای رسیدن به موفقیت کار کنند.
۵. میتوانید اعضای تیم خود را حفظ کنید
زمانی که بدانید چگونه تیم خود را بهخوبی رهبری کنید، اعضای تیم به اهداف بیشتری دست پیدا میکنند و حس موفقیت بیشتری را تجربه میکنند.
تا اینجای کار انتظار میرود تعریف رهبری را درک کرده باشید و همچنین متوجه شده باشید که مزایای مهارتهای تأثیرگذار در رهبری چیست. در ادامهی مطلب یاد میگیرید که چگونه رهبر خوبی شوید.
چگونه رفتار های رهبری خود را نشان داده و پرورش دهیم؟
انتخاب رفتار رهبری مثبت میتواند به اعضای تیم شما انگیزه دهد که کارآمدتر باشند و آنها را در رسیدن به اهدافشان تواناتر کند؛ همچنین، چون اعضای تیم برای داشتن فرصت همکاری با شما ارزش قائل میشوند، این رفتارها به شما کمک میکنند تا افراد بااستعداد را در سازمان حفظ کنید. با یادگیری رفتارهای رهبری میآموزید که بر اَعمالتان نظارت داشتهباشید؛ از این رو، این رفتارها به تمرین و خودآگاهی زیادی نیاز دارند.
در ادامهی مطلب درمورد اهمیت رفتارهای رهبری در سازمان بحث خواهیم کرد و گامهای سادهای را که میتوانید برای شروع رفتارهای مؤثر رهبری بردارید، به اشتراک میگذاریم.
رفتار رهبری چیست؟
رفتارهای رهبری صفات و اَعمالی هستند که فرد را در جایگاه رهبر به فرد مؤثری تبدیل میکنند.
این رفتار فرایندی است که طی آن فرد میتواند برای دستیابی به اهدافی خاص، دیگران را هدایت و راهنمایی کند و بر آنها تأثیر بگذارد. این اقدامات و استراتژیها را میتوان برای افزایش اثرگذاری عملکرد اطرافیان به کار گرفت. هنگامی که افراد ایده یا دورنمایی برای یک سازمان، محصول یا گروهی از مردم داشتهباشند، از این رفتارها استفاده میکنند تا دیگران را به عمل کردن ترغیب کنند.
چرا رفتار رهبری مؤثر مهم است؟
رفتارهای مطلوب رهبری برای تبدیل شدن به کسی که برای رسیدن به اهداف سازمان و حداکثر کارایی به کارمندان الهام میدهد و آنها را هدایت میکند، بسیار مهماند.
رفتارهای رهبری اثربخش، فواید زیر را برای سازمان دارند:
- افزایش بهرهوری تیم: رهبری پایدار و مدوام میتواند عملکرد تیم را بهبود بخشد؛
- حفظ منابع انسانی: هنگامی که کارکنان در نقشهای خود از رهبری و منتورینگ مطلوب بهرهمند باشند، کمتر احتمال دارد کارشان را ترک کنند؛
- پرورش رهبران آینده: رفتارهای رهبری برای توسعه و پرورش رهبران آینده در یک سازمان اساسی هستند.
چگونه رفتار رهبری مؤثر از خود را نشان دهیم؟
در ادامه، از روشهایی که به کمک آنها میتوانید مانند رهبر رفتار کنید، لیستی آوردهایم:
۱. برای نشان دادن رفتار رهبری خود سعی کنید صادق باشید
صداقت به فراهم کردن محیط کاری عادلانه و گشوده کمک میکند. اگر کارکنان احساس کنند که با آنها صادقید، احتمالا به تصمیمات شما اعتبار خواهند داد و درمورد مشکلاتشان به شما اعتماد خواهند کرد. انجام کاری که قول آن را دادهاید، میتواند به تیمتان نشان دهد که فرد معتمدی هستید.
۲. به تصمیمات خود اطمینان داشتهباشید
یکی از وظایف اصلی شما به عنوان رهبر، تصمیم گیری سریع و مطمئن است. تیمتان باید ایمان داشتهباشد که شما قادر به تصمیمگیری هستید. وقتی با اطمینان به تصمیمات خود متعهد شوید، کارکنان به تواناییهای شما به عنوان رهبر اعتماد خواهند کرد.
۳. خوشبرخورد باشید
سعی کنید خوشبرخورد و پذیرا باشید تا اعضای تیم احساس راحتی کنند و بدانند که میتوانند با شما صحبت کنند. مهارتهای گوش دادن فعال را در خود تقویت کنید تا دیگران را به برقراری ارتباط تشویق کنید. برای مثال، سؤالات باز مطرح کنید و هنگام صحبت به فرد مقابل توجه کنید. کارکنان خود را با برقراری ارتباطات مرتب و صحبت درمورد تصمیمات و آنچه در تیم و سازمان اتفاق میافتد، مطلع و بهروز نگه دارید.
۴. بازخوردهای عینی ارائه دهید
اعضای تیم باید بدانند که شما از آنها انتظاراتی دارید و همچنین باید متوجه باشند که چگونه میتوانند انتظارات شما را برآورده کنند. این کار باید به طور مثبت و با تمرکز بر آموزش دادن کارمندان به جای مجازات کردنشان، انجام شود. اصلاحات و تذکرات لازم باید به طور خصوصی انجام شوند تا باعث خجالت اعضای تیم نشوند. با شناسایی کارهایی که کارمند بهدرستی انجام میدهد و پیشنهاد روشهایی که با بهکارگیری آنها میتواند کار را بهتر انجام دهند، رابطهای مثبت و قابلاعتماد با او برقرار کنید.
۵. مانند یک الگو عمل کنید
برای نشان دادن رفتار رهبری باید سعی کنید خودتان نیز با همان استانداردهای کارمندان پیش بروید. اگر تیم شما ملزم به کار کردن تا دیروقت است، با آنها بمانید. اگر تیمتان باید به هدفی خاص برسد، آن هدف باید به گونهای باشد که شما هم توانایی رسیدن به آن را داشتهباشید. در حالی که واگذاری وظایف مهارتی اساسی است که رهبران باید داشتهباشند، وقتی با تیمتان برای رسیدن به هدفی مشترک تلاش کنید، از شما قدردانی خواهند کرد.
۶. برنامهای را برای پاداش مناسب دادن به کارکنان تدارک ببینید
از دستآوردها و موفقیتهای هریک از اعضای تیم به طور عمومی قدردانی کنید. زمانی که کارکنان احساس کنند از دستآوردهایشان قدردانی میشود، بیشتر احتمال دارد در جهت اهداف و دستآوردهای جدید تلاش کنند. داشتن برنامهی پاداش در کار برای دستیابی به اهداف فردی و تیمی و ایجاد انگیزه در کارکنان میکند. حتی یک تشکر ساده برای تلاشهایشان راهی برای تقدیر از کارمندان و تشویق آنان به ادامهی تلاش است.
۷. نحوهی نگرش خود را به کارتان تغییر دهید
تبدیل شدن به رهبری تأثیرگذار مهارتی است که باید روزانه آن را تمرین کنید. یکی از راههای شروع روند رهبری و شناخته شدن به عنوان فردی با رفتار رهبری قوی و مؤثر، تغییر نحوهی تفکرتان است. افرادی که تمایل دارند رهبر شوند، باید وظایف شغلی خود را بازتعریف کنند. در نظر بگیرید که برای کمک به تیم، دپارتمان یا سازمانتان، علاوه بر کارهای معمول خود، چه کارهایی را میتوانید انجام دهید. هدف این است که در کارتان پیشقدم باشید و راهی را برای همکاری معنادار پیدا کنید.
ارتباطات خود را از طریق شبکه سازی با کارمندان خارج از گروه، همتایان خارج از سازمان یا افراد صنایع مختلف گسترش دهید. برای ترغیب به راهحلهای خلاقانه و استراتژیک، دیدگاه وسیعتری داشتهباشید، زیرا میتواند مهارتهای حل مسئله و توانایی ارائهی روشهای جدید ابتکاری را در شما تقویت کند.
۸. قبل از تبدیل شدن مسائل بالقوه به مشکل، به آنها رسیدگی کنید
با نظارت دقیق بر کارکنانتان میتوانید متوجه زمینههایی شوید که احتمال دارد به مشکل تبدیل شوند. به عنوان مثال، اگر در زمینهی بهره وری مانعی وجود داشتهباشد، این مسئله را شناسایی خواهید کرد و قبل از اینکه به مشکل بزرگتری تبدیل شود، اقدامات اصلاحی لازم را انجام خواهید داد.
۹. به نیازهای تکتک کارکنان توجه کنید و سعی کنید آنها را برآورده کنید
علاوه بر نظارت بر اعضای تیم برای شناسایی مشکلات احتمالی، میتوانید نیازهای فردی آنها را نیز متوجه شوید. ممکن است بعضی از افراد با حداقل نظارت بهتر کار کنند، در حالی که شاید دیگران با وجود چالشهای گوناگون بهترین عملکرد را داشتهباشند. وقتی میدانید که هر فردی به چه چیزهایی نیاز دارد، میتوانید برای برآورده کردن آنها تلاش کنید و از احترام افراد تیم نسبت به خود بهرهمند شوید. این امر میتواند انگیزه و رضایت شغلی را در محل کار بهبود بخشد.
۱۰. پذیرای ارتباطات باشید و خلاقیت را تشویق کنید
به افراد اجازه دهید و آنها را تشویق کنید تا از طریق ایدههایشان با شما ارتباط برقرار کنند. وقتی تیم شما بداند که میتواند درمورد تغییرات بالقوه و راههای بهبود محیط کار با شما صحبت کند، احتمالا راهحلهای خلاقانهای را از اعضا خواهید شنید. به عنوان مثال، ممکن است شخصی درمورد چگونگی کارآمدتر کردن پروژه پیشنهادهایی داشتهباشد.
چگونه میتوانیم رفتار های رهبری را در خود شکل دهیم؟
برای شروع پیادهسازی رفتار های رهبری، فقط با ۲ کاری که از طریق آنها میتوانید رهبری خود را نشان دهید، شروع کنید. به عنوان مثال، شما میتوانید به دستاوردهای همتایانتان یا هر کارمند دیگری که تحت نظارت خود دارید، توجه و آنها را بررسی کنید و دربارهی نحوهی بهبودشان بازخوردی مثبت و عینی ارائه دهید. فعالانه بر ۲ رفتار رهبری متمرکز شوید تا در شما نهادینه شوند؛ سپس ۲ رفتار رهبری دیگر را مشخص کنید و آنها را در برنامهی روزمرهی خود بگنجانید تا جایی که به بخشی معمول از سبک رهبری شما تبدیل شوند.
چگونه رهبر خوبی شویم؟
تبدیل شدن به رهبر خوب به زمان، فرایند طولانی و تجربهی بالا نیاز دارد. برخی از افراد تمام شغل خود را برای مطالعه و شناسایی مواردی صرف میکنند که به منظور تبدیل شدن به رهبری خوب لازم است؛ با این حال، میتوانید مهارتهای ابتدایی لازم را برای رهبری بسازید و شیوهی مدیریتی شخصی خود را با گامهای زیر اصلاح کنید:
۱. مربی پیدا کنید
مربی میتواند در پیدا کردن اینکه روشهای مؤثر رهبری چیست به شما کمک کند. آنها میتوانند با شما برای شناسایی نقاطقوت و ویژگیهای مربوط و چگونگی اجرایی کردن آنها کار کنند؛ همچنین، میتوانند در تعیین اهداف کمک کنند تا حوزههایی را که در آنها به بهبود نیاز دارید، توسعه دهید. میتوانید از شرکت فعلی خود، مشاغل قبلی یا از شبکهی افراد حرفهای خود مربی پیدا کنید.
۲. تحقیق کنید
منابع بیشماری مانند کتاب، مقالات و پادکست وجود دارند که میتوانید برای تبدیل شدن به رهبر تأثیرگذار از آنها استفاده کنید؛ بهعلاوه، میتوانید درمورد رهبرانی که تحسینشان میکنید، تحقیق کنید تا دریابید که چه مهارتهایی داشتهاند و چگونه برای رسیدن به اهداف خود آنها را پیادهسازی کردهاند. تحقیق کردن هم در فهم اینکه تعریف رهبری چیست و هم چگونه یک رهبر خوب شوید به شما کمک میکند.
۳. تمرین کنید
اگر میخواهید به توسعهی عادات خوب رهبری ادامه دهید، آنها را تمرین کنید. تمرین به شما کمک میکند تا همچنان شناسایی کنید که چه عواملی مؤثر هستند و کجا میتوانید برای پیشرفت کردن، بیشتر یاد بگیرید.
۴. دورههای آموزشی بگذرانید
دورههای آموزشی رهبری بسیاری، به صورت آنلاین و حضوری وجود دارند، از جمله سمینارهای گروهی و دورههای تکنفری. گذراندن دورههای آموزشی به شما کمک میکند تا با تعریف رهبری چیست و مفاهیم جدید در رهبری بهتر آشنا شوید و چگونگی اجرای آن را تمرین کنید. میتوانید از سازمان خود جویا شوید که دورهی رهبریای دارد یا خیر.
۵. شیوهی رهبری خود را پیدا کنید
مطالعه و شناسایی شیوههای رهبری که برای شما، سازمان و تیمتان مناسب هستند، کمک بسیاری به شما میکند. بیشتر رهبران با تغییرات تیم خود، ترکیبی از روشهای مختلف را به کار میگیرند.
۶. از دیگران بازخورد بگیرید
همان گونه که افراد درمورد عملکرد خود باید به طور مرتب بازخورد بگیرند، شما نیز میتوانید از تیمتان بخواهید که بازخوردهای سازندهای را ارائه دهند تا در پیشرفت کردن کمکتان کنند. اعضای تیم شما باید بتوانند آنچه را برایشان مفید است، بشناسند و پیشنهادهایی را برای بهبود آن ارائه دهند؛ پس از آن، میتوانید این بازخوردها را به کار بگیرید تا رهبر بهتری باشید.
۱۷ جمله که بهعنوان رهبر نباید به کارکنان بگویید
مردم آشکارا کلماتی که بیان کرده و احساساتی را که باعث شدهاید تجربه کنند، به یاد میسپارند و این خوب نیست.
مایا آنجلو (Maya Angelou) نویسندهای مبتدی بود وقتی گفت:
مردم ممکن است آنچه را گفتهاید فراموش کنند، اما احساسی را که باعث شدهاید تجربه کنند، هرگز فراموش نخواهند کرد.
البته که درست است، مگر درمورد موضاعاتی حساس که رهبران با بیدقتی بیان میکنند. در این مطلب ۱۷ جمله را فهرست کردیم که در جایگاه رهبری، هرگز نباید به کارکنان بگویید.
۱. شخص X بهتر عمل میکند
هرگز چنین مقایسهای نکنید. تنها دلیل استفاده از این عبارت انگیزهآفرینی در کسی یا سرزنش اوست که قطعا به این شکل بی نتیجه است.
۲. به جای مشکل، به من راهحل ارائه بده
رهبران نیز میخواهند مشکلات آشکار شوند و قصد ندارند کارمندان را هدف ایرادات خود قرار دهند. بله، درست است که این کارمندان هستند که با استفاده از گزینههای موجود باید به راهحل مناسبی برای مشکلات برسند، اما در همین حین نیز به کمک مدیران نیاز دارند.
این روند مطلق در نهایت حجم عظیمی از مشکلات مدفونشده را به جای مشکلات حلشده به وجود میآورد.
۳. درمورد کارتان نظری ندارم
واقعا نظری ندارید یا نمیتوانید نظری بدهید؟ شاید با نقاط قوت و فرصتهای کارمندانتان هماهنگ نیستید و به ویژگیهای عملکردی و کارایی آنان توجه کافی نداشتهاید.
۴. لازم نیست دلیلش را بدانید؛ فقط عمل کنید
در واقع، کارمندان حق دارند علت را بدانند. طبق نتایج نظرسنجی انجامشده در آزمونی با عنوان «Make It Matter» مشخص شد که ۵۸٪ کارمندان در رتبهبندی ۳ عامل از بینبرندهی انگیزه، گزینهی «نمیدانم کارهایم را با چه دلیلی انجام میدهم» را انتخاب کردهاند.
۵. خودم انجامش میدهم
این را بگوید تا در یک جزیره و بدون حمایت تنها بمانید. این مسئله از ۲ جهت ترسناک است؛ اول، دقیقا برعکس اعطای استقلالی است که کارمندانتان انتظارش را دارند؛ دوم، چنین نشان میدهد که میخواهید افکاری را مانند «من بهتر از تو میدانم» و «من کنترلکننده هستم» القا کنید که هر دو شما را تضعیف میکنند.
۶. چون من رئیس هستم
خب که چه؟ این موضوع نه درمورد قدرت شخصی است و نه درمورد قدرت کاری و موقعیتیای که دارید. این عبارت راهی ضعیف برای پنهان شدن پشت اقتدارتان است. ممکن است موافقت آنان را کسب کنید، اما هرگز تعهد قلبیشان را دریافت نخواهید کرد. در نهایت، چند دنبالکننده خواهید داشت که شما را نه از اعماق قلبشان، بلکه به دلیل مرتبهی شغلیتان دنبال میکنند.
۷. چرا اینگونه انجامش دادهای؟
این عبارت در اصل بیش از یک اتهام نیست. باید منظورتان را واضح بیان کنید، چراکه این عبارت ماهیت کنجکاوکنندهای دارد. اگر هدفتان اشاره به نواقص است، میتوانید سؤالتان را اینگونه مطرح کنید: «چگونه ممکن بود کارها بهتر انجام شوند؟»
۸. کارت خوب بود
بازخوردهای ملایم و مطلوب مانند نانهای سفید هستند؛ مغذی نیستند؛ درعوض، به آنها اجازه دهید که بدانند کاری که انجام دادهاند، به چه دلیل خوب بودهاست.
۹. باید بیشتر یا کمتر انجام میدادید
بیادبانه و توهینآمیز است. بهتر است به جای اینکه بگوید باید کمتر یا بیشتر از این را انجام میداید، در مورد اینکه چگونه یا به چه وسیلهای میتواند اقدامات کارآمدی کند، توضیح دهید. این تلاشی خستهکننده و بیپایان است که به افراد القا میکند که با منابع کمتر به تولید بیشتر ادامه دهند که حتی اگر درست باشد، باید به آنها پیشنهاد کمک دهید یا شرایط را برای آنان مهیا کنید
۱۰. این مشکل تو است
اشتباه است! اگر شما رهبر هستید، مشکلِ شما نیز هست. هیچ راهی سریعتر از بیان این جمله برای کنار گذاشتن مسئولیتپذیریتان نیست.
۱۱. اشتباه برداشت نکن، اما...
اما شما دارید طفره میروید. این عبارت میگوید «من واقعا فکر نکردهام که چه بازخوردی به تو بدهم» یا «من خیلی ترسو هستم و نمیتوانم مستقیم صحبت کنم».
۱۲. حالا وقت ندارم
وقت ندارید یا نمیخواهید وقت بگذارید؟ بهترین رهبران، همیشه وقت گذاشته یا حداقل، بعد از توضیحِ علت، پیشنهادهایی را مبنی بر اینکه چه زمانی و کجا میتوانند در اسرع وقت ارتباط برقرار کنند، بیان کردهاند.
۱۳. اقتدار من را زیر سؤال میبرید؟
این سؤال نشاندهندهی احساس ناامنی و ناتوانی شما در رسیدگی به بحثهاست. اگر از رهبران بزرگ سؤال شود، استقبال میکنند، چراکه میدانند این سؤالات ایدهها و در نهایت دستاوردها را قویتر میکنند.
۱۴. رئیس ما احمق است
بسیار غیرحرفهای است که به کارمندانتان نشان دهید که قصد دارید درمورد رئیستان صحبت کنید. از کجا میدانید که آنها را به خطر نمیاندازید؟ رئیس، همکاران و هیچکس از افراد شرکت را مقابل نیروها و زیردستانتان تحقیر نکنید. رهبران واقعی هرگز این کار را نمیکنند.
۱۵. فردی که قبلا بهجای من بود، وحشتناک بود
این مورد با گزینهی قبلی در ارتباط است و حتی میتواند نفرتانگیزتر هم باشد، چراکه همانند تلاشی پنهان برای راندن خودتان از اتهامهاست. بیاحترامی به خود و مقصر جلوه دادن دیگران ترکیبی زننده است.
۱۶. ناامید شدم
اینجا نیز این موضوع، همان طور که درمورد کودکان صدق میکند، جایز است. مسئلهی اصلی نه درمورد اشخاص، بلکه درمورد رفتارشان است. شما میتوانید از کاری که انجام دادهاند یا نتیجهی آن ناامید شوید، اما اگر موضوع را به شخصیتشان ربط دهید، تأثیر خوبی نخواهد داشت.
۱۷. تقصیر من نیست
اگر شما رهبر هستید، تقصیرات تا حدودی بر عهدهی خودتان نیز هست، پس آنها را بپذیرید و پاسخگو باشید. برای اعتباردهی به کارکنانتان و سرزنشگری خودتان مسئول هستید.
نتیجهگیری
پاسخهای بسیاری برای سؤال رهبری چیست در سازمانها وجود دارد، اما هر سازمانی باید توصیف شفاف خود را از مفهوم رهبری ارائه دهد؛ این توصیف میتواند در طول زمان دچار تغییر و تکامل شود؛ با این حال، داشتن یک تعریف پایهای از رهبری بهتر از آن است که هیچگونه تعریف سازمانیای از آن وجود نداشته باشد.
منبع:
inc.com
indeed.com
chieflearningofficer.com
managementstudyguide.com
thebalancesmb.com
دیدگاه