۵ چیزی که هرگز نباید به بهترین کارمندانتان بگویید
کارمندان شاهرگ حیاتی هر شرکتی هستند. فرقی نمیکند که استارتاپی تازهکار باشید یا شرکتی جاافتاده، در نهایت توانایی شما در دستیابی به اهداف کاملا بستگی دارد به اینکه چطور از افرادی که برای شما کار میکنند، بهرهمند شوید.
این مسئله فراتر از این است که بااستعدادترین افراد را استخدام کنید. بخش اعظمی از آن برمیگردد به اینکه محیطی را فراهم کنید که در آن کارمندانتان انگیزه داشتهباشند به بهترین شکل تلاش کنند و واقعا بخواهند مدتی طولانی با شما کار کنند.
البته مشکل اصلی اینجاست که در اغلب مواقع مدیران بیشتر بر اهداف نهایی مشخصشده تمرکز میکنند و وظایف اصلی خود را به عنوان راهنمای کارمندان از یاد میبرند.
من در اولین شغل واقعی خود پس از دانشگاه، بشخصه تجربه کردم که چگونه مدیری که برای کارمندانش ارزش قائل نبود، با حجم عظیمی از جابهجایی کارمندان و ترک شغل از سوی آنان روبهرو شد و نتوانست به موفقیت زیادی برسد که در شرایطی غیر از این میتوانست آن را کسب کند.
در نهایت، من آن شرکت را ترک کردم و بخش جالبتوجهی از آن به دلیل مواردی بود که مدیریت به من و سایر کارمندان میگفت. من احساس ارزشمند بودن و مورد تأیید بودن نمیکردم و این مسئله در نهایت سبب شد که تصمیم بگیرم به دنبال ماجراجویی کارآفرینی خود بروم.
برای اطمینان از اینکه فقط از دیدگاه خودم به این نتیجه نرسیدم، تصمیم گرفتم که با برخی از همکاران کارآفرینم صحبت کنم تا نظرشان را در این باره بدانم که اگر کارفرمایان بخواهند مدتی طولانی با بهترین کارمندان خود کار کنند، چه چیزهایی را هرگز نباید به آنها بگویند.
۱. شما مهارت انجام این کار را ندارید
من همیشه میخواستم کارآفرین باشم تا کسبوکاری را راه بیندازم که بتوانم واقعا آن را متعلق به خودم بدانم. وقتی از من موارد متعارفی مانند «در ۵ سال آینده، خود را کجا میبینید؟» را میپرسیدند، خجالت نمیکشیدم که این امر را به عنوان هدف نهایی خود مطرح کنم. این رؤیای من بود و میدانستم که یاد گرفتن پیچوخم کار در شرکتی جاافتاده، سکوی پرتابی برای رسیدن به هدف خواهد بود.
اکنون تصور کنید که چه احساسی داشتم وقتی این اهداف را با رئیس خود به اشتراک گذاشتم و او در جواب گفت که من آنچه برای موفقیت در مسیر موردنظرم لازم است را ندارم. در واقع، رئیسم بهوضوح معتقد بود که من تواناییهای لازم برای راهانداختن کسبوکار خودم را نداشتم و به این دلیل که شهامت فکر کردن به این موضوع را داشتم، به طور مرتب تحقیر میشدم. (این حرف را از خودم درنمیآورم!)
نیازی نیست بیان کنم که حرف او مرا در مسیر اشتباهی قرار داد و سبب شد که بخواهم هرچه زودتر از کارم استعفا بدهم.
واقعیت این است که وقتی از هر ۱۰۰۰ نفر، ۶۲٪ به این فکر میکنند که کسبوکار خود را راه بیندازند، احتمالا نمیتوانید همیشه افراد بااستعداد را پیش خود نگه دارید، اما اگر به جای سخنچینِ منفی بودن، راهنمای حمایتگری باشید، آنها را مدتزمان طولانیتری کنار خود نگه خواهید داشت تا از شما یاد بگیرند و در رشد شما نیز مشارکت کنند.
۲. الان وقت ندارم با شما صحبت کنم
به عنوان مدیر، به طور قطع کارهای زیادی برای انجام دادن دارید. حتما با مشتریان مهم، سرمایهگذاران و افراد دیگری که سزاوار زمان شما هستند، قرار ملاقات دارید، اما اگر کارمندتان با سؤال یا دغدغهای پیش شما بیاید و به او کممحلی کنید، فقط باعث دلخوری میشوید.
اوان لوترا (Evan Luthra)، مؤسس و مدیر استراتژی آلمورا (Almora)، این نکته را اضافه کردهاست:
« کارمندان درک میکنند که برخی اوقات به قدری سرتان شلوغ است که فرصت ندارید صحبت کنید، اما از شما انتظار دارند که زمانی را به رفع نیازهای آنان اختصاص دهید. اگر در زمانهایی خاص فرصت ندارید با کارمندی صحبت کنید، فقط به او نگویید که بعدا صحبت خواهیم کرد، بلکه زمان مشخصی را برای جلسه و صحبت درمورد مسائل تعیین کنید.»
اختصاص زمانی برای صحبت با کارمندان به آنها احساس ارزشمند و مهم بودن میدهد و در برخی مواقع حتی میتواند به آنها کمک کند که از اشتباه بزرگی اجتناب کنند.
۳. مهم نیست
پس از اینکه با کارمندانتان صحبت کردید، بسیار مهم است که نگرانیهای آنان را به رسمیت بشناسید.
کربی دارسی (Kirby Darcy) بنیانگذار و رئیس بخش تکنولوژی در شرکت پی پر گروث (Pay Per Growth) که آژانس بازاریابی بلاکچین (blockchain) است، اینگونه توضیح میدهد:
«ممکن است مشکل کارمندان مسئلهی بزرگی برای شما نباشد، اما اگر آنها فکر میکنند که این مشکل به اندازهای مهم است که آن را با شما مطرح کردهاند، بنابراین به طور حتم لیاقت توجه شما را دارند. به مشکلاتشان گوش کنید، این مسائل را مهم بدانید و تلاش کنید تا راهحلی را پیدا کنید که مناسب همه باشد.»
واقعا اهمیتی ندارد که کارمند شما درمورد چه موضوعی میخواهد با شما صحبت کند؛ ممکن است چیز پیشپاافتادهای مثل شرایط شرکت یا درمورد دیدگاه شما دربارهی پروژهای بزرگ باشد.
زمانی که واقعا به گفتههای آنها گوش دهید و توجه مناسبی به مسائل آنان داشتهباشید (بهخصوص هنگامی که راه جدیدی را برای انجام کارها پیشنهاد میکنند)، آنها پس از ترک جلسه احساس میکنند که برای مشارکتشان ارزش قائل هستید و خوب بودنشان برای شما اهمیت دارد.
۴. همیشه میتوانیم فرد دیگری را برای این کار پیدا کنیم
ممکن است فکر کنید که این نوع تهدیدها هرگز در کارفرمایان اتفاق نمیافتد، اما با وجود این، این نظرات در اولین شغل پس از دانشگاه من بسیار رایج بود. لازم نبود که به صورت مستقیم به کارمند مدنظر گفته شود تا تأثیر منفی خود را بگذارد.
در جلساتی مینشستم که رؤسا از من مواردی را میپرسیدند همچون: «فکر میکنی میتوانیم فردی را پیدا کنیم که کار فلانی را بهتر انجام دهد؟»
خدای من! من با افرادی که درمورد آنها صحبت میکردند، ارتباط بسیار خوبی داشتم؛ بنابراین، اولین واکنش من به همکارانم این بود که شروع به بهبود بخشیدن رزومه خود کنند، اما برای موقعیت شغلی خودم نیز احساس ناامنی کردم. اگر رؤسا نزد من اینگونه صحبت میکردند، از کجا معلوم که در غیابم دربارهی من نیز چنین صحبت نکنند؟
هر فردی، حتی بهترین کارمندان، نیز اگر در محیط کاری این نوع نظرات را بشنود، به امنیت شغلی خود شک خواهند کرد. نمیتوانید انتظار داشتهباشید که کارمندی در چنین محیطی برای مدت طولانی کار کند.
۵. کارتان عالی است
ممکن است فکر کنید چه کسی بدش میآید که بشنود کارش را عالی انجام میدهد؟ اگرچه همیشه از تأیید استقبال میشود، حتی بهترین کارمندان شما نیز میدانند که همیشه جای پیشرفت وجود دارد. در واقع، مطالعهی بررسی کسبوکاری هاروارد دریافتهاست که ۷۲٪ کارمندان معتقدند که در صورتی که مدیرانشان بازخورد موثر و صحیحی به آنها بدهند، عملکردشان پیشرفت خواهد کرد.
ناتالی زیفت (Natalie Zfat)، کارشناس شبکههای اجتماعی و همکار کارآفرین، این مسئله را بدین شکل بیان کردهاست:
«فراموش نکنید که از کارمندانتان برای تلاششان (و نه لزوما نتیجهی بهدستآمده) تمجید و تعریف کنید. زمانی که (صرفنظر از نتیجه) بر ارزش تلاش آنها تأکید میکنید، سختکوشی را ترغیب میکنید و فرهنگ مثبتاندیشی را بنا میکنید.»
بازخورد دلگرمکننده چیزی است که در نهایت به تربیت گروه بعدی رهبران شرکت شما کمک میکند. به بهترین کارمندانتان برای پیشرفت کردن کمک کنید؛ در ازای آن خواهید دید که نتیجهی کار تمام اطرافیان آنها نیز بهتر میشود.
با کارمندان صادق باشید
آنچه من از تجربهی کاری خود یاد گرفتم، این است که بهترین مدیران کارمندان درجهیک خود را با القای حس ارزشمندی و تشویق حفظ میکنند. آنها به جای تهدید، روشهای مثبت انگیزهبخشی را به کار میگیرند تا بهترین عملکرد را از تیم خود دریافت کنند.
مطمئن باشید که کارمندان شما برای صداقت و روراستی ارزش قائلاند، اما در عین حال نیازمند تأیید تجربیات کاری خود از سوی شما نیز هستند. با تلاش در جایگزین کردن جملات مثبتتر به جای جملات منفی و با حمایتگرتری از کارمندان، در تربیت رهبران آیندهی شرکت خود نیز بهتر عمل خواهید کرد.
منبع: entrepreneur.com
دیدگاه