چگونه به یک رهبر همدل تبدیل شویم؟
رهبران و مدیران کسبوکار معمولا این شانس را دارند که برای بهبود و توسعه مهارتها و همچنین خصوصیات اخلاقی خودشان، زمان کافی بگذارند؛ خصوصیاتی مانند خلاقیت، بصیرت، قاطعیت، تخصص و غیره که به بهبود عملکردشان در کسبوکار منجر میشوند. اگرچه هریک از این خصوصیات برای رهبران ضروری است، یکی از مهمترین مواردی که برای انسانبودن بهعنوان نیازی اساسی به شمار میآید، «همدلی» است. در همین راستا، قصد داریم تا در این مقاله به سؤال «چگونه رهبر همدلتری باشیم؟» پاسخ دهیم.
همدلی، توانایی درک احساسات دیگران و بهاشتراکگذاشتن آنها با یکدیگر است. در واقع، همدلی مهارت مهمی است که بسیاری از ما در زندگی روزمره، روابط با جهان و اطرافیان از آن بهره میبریم؛ علاوه بر این، همدلی یکی از بخشهای مهم هوش هیجانی نیز به شمار میآید.
همان طور که بسیاری از تحقیقات پژوهشی اثبات کردهاند، همدلی مهارت بسیار مهمی برای رهبران است که به آنان کمک میکند تا نحوه دستیابی به عملکردی بهتر را تمرین کنند؛ همچنین مطالعات نشان دادهاند که این ویژگی یکی از مهمترین مزایای عملکردی، در میان مدیران شناخته میشود، بهگونهای که رهبرانی که همدلی بالاتری نسبت به اعضای تیم خود نشان میدهند، از طرف مدیرانشان، بهعنوان رهبرانی با سطح عملکرد بالاتر شناخته میشوند.
اگرچه همدلی در تعامل با اعضای تیم برای رهبران، خصوصیت مهمی محسوب میشود، مطالعات نشان دادهاند که متاسفانه فقط ۴۰٪ از رهبران کسبوکارهای مختلف، از مهارتهای قوی و حرفهای همدلی نسبت به کارکنان برخوردار هستند.
اهمیت همدلی در کسبوکار
چرا همدلی در کسبوکار بسیار مهم است؟ تئوریهای زیادی برای پاسخدادن به چنین سؤالی وجود دارند؛ با این حال، همه پاسخها به واقعیت سادهای ختم میشوند؛ اینکه همه ما (اعضای تیم، مدیران و کارکنان) صرفنظر از عنوان شغلیای که داریم، انسان هستیم و انسانها نیز موجوداتی عاطفی هستند.
بنابراین بهعنوان مدیر یک تیم، درک احساسات اعضای تیم، به شما اجازه میدهد تا علاوه بر برقراری تعاملات اثربخش با کارکنان و حل راحتتر مشکلات کسبوکار، رابطهای بر اساس اعتماد متقابل با یکدیگر داشته باشید؛ در نهایت، تمامی این موارد موجب میشوند تا به یک تیم موفق با عملکردی عالی تبدیل شوید.
علاوه بر این، همدلی فقط در مدیریت تیم به رهبران کمک نمیکند، بلکه این ویژگی در کسبوکار موجب میشود تا بتوانید از مشتریان خود برای درک بهتر ترسها، آرزوها و اهدافشان مواردی را سؤال کنید. در نهایت، میتوانید برای آگاهشدن از استراتژی کلی کسبوکار خود و در ادامه افزایش سودآوری آن، از آن پاسخها استفاده کنید؛ به عبارتی سادهتر، میتوان گفت که تعیین میزان اهمیت همدلی در ایجاد و همچنین پیشبرد هر کسبوکار موفقی، تا حدودی دشوار است.
چگونه رهبر یا مدیر همدلتری باشیم؟
اگر میخواهید هوش هیجانی خود را بهبود ببخشید و به مدیر همدلتری تبدیل شوید، خبر خوبی برایتان داریم؛ اینکه همدلی، یک مهارت اکتسابی است و با تمرین و تکرار، میتوانید چنین خصوصیتی را در خودتان تقویت کنید.
Mary Ludden، استادیار تدریس مدیریت پروژه دانشگاهی، در رابطه با خصوصیت همدلی در رهبران، چنین میگوید: «توانایی درک و ارتباط با چالشهایی که اعضای تیمتان با آنها روبهرو میشوند، بسیار حیاتی است، زیرا امروزه شما بهعنوان رهبر یک تیم، همواره با عوامل متغیری مانند اقتصاد جهانی، نیروهای کاری با خصوصیات اخلاقی مختلف، تیمهای مجازی و غیره، سروکار دارید؛ بنابراین ضروری است که بهعنوان رهبری تاثیرگذار، همدلی نسبت به اعضای تیم خود را بهصورت یک قانون پایدار، در سبک مدیریتی خود به کار بگیرید؛ در نتیجه، بدون شک درک چگونگی اثرگذاری عوامل بیرونی و درونی بر موفقیت تیمتان، به ویژگی مشخصی از سبک رهبری شما تبدیل خواهد شد».
۴ کلید اصلی برای تبدیلشدن به رهبری همدل
۱. شنونده خوبی باشید
یکی از سادهترین راهها برای بهبود مهارتهای همدلی، این است که تلاش کنید تا شنونده بهتری باشید؛ در حقیقت، هرگونه مکالمه شما، خواه با زیردستان و خواه با مافوقتان، فرصتی برای ایجاد تعامل، برقراری ارتباط موثر و تبادل ایدههای جدید با طرف مقابلتان محسوب میشود؛ این نوع تعاملات میتوانند به رشد و توسعه نوآورانه کسبوکار شما کمک کنند؛ با وجود این، بسیاری از مردم نمیدانند که چگونه میتوانند به شنونده بهتری تبدیل شوند. برای اینکه شنونده خوبی باشید باید به طرف مقابلتان توجه کنید، در مکالمه وقفهای ایجاد نکنید و حواس فرد مقابل را پرت نکنید؛ با انجام چنین کارهایی میتوانید به شنونده بهتری تبدیل شوید.
البته گوشدادن فقط بهمعنای توجه به سخنان اعضای تیم نیست، بلکه بیشتر بهمعنای درک احساسات پشت کلمات و همچنین نشانههای غیرکلامی کارکنان، مانند زبان بدن، لحن گفتار و شیوههای رفتاری آنها است که در واقع شرایط روحی و روانی هرکس را منعکس میکند. همان طور که مطالعات نشان میدهند، ۸۰٪ از ارتباطات متقابل بین افراد، بهصورت غیرکلامی است؛ بنابراین با تمرکز روی سخنان طرف مقابل، فقط ۲۰٪ از پیام وی را دریافت میکنید؛ بهعلاوه، تمرین مهارت گوش دادن فعال و موثر، ضمن کمک به رهبران برای ایجاد تعاملی اثربخش با اعضای تیمشان، به آنها امکانی میدهد تا به اعضا نشان دهند که برای سخنان، نظرات و خودشان، بهعنوان عضوی از سازمان، ارزش قائل هستند.
۲. ارتباط شخصی با افراد تیمتان برقرار کنید
بهطور کلی همدلی، توانایی دریافت و درک احساسات درونی دیگران است. یکی دیگر از راههایی که به مدیران کمک میکند تا در همدلی نسبت به اعضای تیم خود بهتر عمل کنند، تلاش برای برقراری ارتباطی منحصربهفرد با هریک از اعضا است.
ایجاد ارتباطی شخصیتر و منحصربهفرد، از چند جهت به نفع کسبوکار خواهد بود؛ در درجه اول، این روش به رهبران تیم کمک میکند تا به بینش عمیقتری نسبت به روشهای ابراز احساسات هریک از اعضا دست پیدا کنند؛ علاوه بر این، هیچیک از افراد نحوه ز یکسانی ندارند؛ بنابراین برقراری ارتباطی منحصربهفرد با افراد تیم، موجب میشود تا رهبران سازمان نسبت به نحوه برقراری ارتباط هریک از اعضا با افراد پیرامونشان و چگونگی ابراز احساسات آنها، درک بیشتری داشته باشند.
فراتر از همه اینها، برقراری ارتباط شخصی با اعضای تیم یا کارمندان، موجب میشود تا آنها درک کنند که بهعنوان افرادی ارزشمند در موفقیت سازمان نقش دارند و فقط بهدلیل کارشان نیست که به آنها اهمیت داده میشود؛ بنابراین میتوان گفت که چنین ارتباطی موجب میشود تا در کنار اعضای تیمتان، بهعنوان واحدی متحد و همدل تلقی شوید، فرهنگ ارتباطات صمیمانه را در فرهنگ سازمانی به وجود آورید و در نهایت فرایند تبادل نظرات را به شیوهای مبتکرانه شکل دهید که به ارائه راهحلهای خلاقانه در جهت رفع مشکلات سازمان منجر شود.
حال سؤالی که پیش میآید این است که چگونه چنین ارتباطی را با اعضای تیم خود برقرار کنیم؟ در پاسخ باید گفت که برای شروع باید شنونده خوبی باشید، با تیمتان صحبت کنید، از آنها مواردی را درمورد زندگیشان بپرسید و سعی کنید تا جزئیاتی مانند اتفاقات خاص آنها در گذشته، سرگرمی موردعلاقه، نام همسر، فرزندان، حیوانات خانگی و غیره را به خاطر بسپارید. در واقع، با انجام چنین کارهای سادهای میتوانید ارتباط عمیقی را بین خود و اعضای تیمتان پایهگذاری کنید.
۳. از دیدگاه آنها به موضوعات نگاه کنید
گاهی اوقات دستیابی به درک درستی از وضعیت عاطفی اعضای تیم، تا حدودی دشوار به نظر میرسد؛ بهعنوان مثال، ممکن است بهتازگی به تیم جدیدی منتقل شده باشید و هنوز برای برقراری ارتباط شخصی با اعضا، فرصت کافی نصیبتان نشده باشد، شاید هم شما بهعنوان رهبر تیم، به سازمان جدیدی منتقل شده باشید که در آن اعضا به بیان احساسات واقعی خود به سرپرستشان علاقه چندانی نداشته باشند؛ یا مثال دیگر اینکه شاید بهتازگی وضعیت پرتنشی در سازمان به وجود آمده، فردی اخراج شده یا در تیمتان بحثی شکل گرفته است و به همین دلیل اعضا بروز احساسات درونی خود را کار خیلی عاقلانهای نمیدانند.
به هر حال در صورت قرارگرفتن در چنین شرایطی، هنوز هم میتوانید نسبت به حالات درونی و ذهنیت اعضای تیمتان به درک عمیقی دست پیدا کنید؛ یکی از راههای رسیدن به این بینش، بهاصطلاح راهرفتن با کفشهای هریک از اعضا است. در چنین موقعیتی، باید از خودتان بپرسید که در صورت قرارگرفتن در شرایطی مشابه، چه احساسی خواهید داشت؟ چه کاری انجام خواهید داد؟ از مدیرتان چه مواردی را انتظار خواهید داشت و چه مواردی را انتظار نخواهید داشت؟
بنابراین از این بینش، میتوانید برای اطلاع از تکنیکهای مدیریتی بهتری بهمنظور کنترل اعضای تیم، برقراری ارتباط منحصربهفرد با آنان و دستیابی به سطحی از تعاملات اثربخش، در راستای بهبود عملکرد کسبوکارتان استفاده کنید.
۴. بهدنبال آموزشهای رسمی نحوه رهبری تیم باشید
همان طور که اشاره شد، بهرهگیری از ویژگی همدلی و هوش هیجانی در سبک های مدیریت تیم، مهارتی است که مانند هر فرد دیگری میتوانید آن را یاد بگیرید؛ با وجود این، برخی از افراد خودشان با رعایت هریک از نکات ذکرشده و تمرین و تکرار میتوانند نسبت به نحوه برقراری تعادل بین سبک مدیریتی خودشان، اعضای تیم و کارکنان سازمان، به درک بهتری برسند و مهارت همدلی را در خود تقویت کنند. گروه دیگری از افراد نیز با حضور در کلاسهای تخصصی، شرکت در جلسات مشاوره، کارگاههای آموزشی و غیره، میتوانند این مهارت را یاد بگیرند. به هر حال مطمئن باشید که بهترین دوره آموزشی، سبک یادگیری منحصربهفرد خودتان است که با اهداف شغلیتان هماهنگ باشد.
جمعبندی
Ludden معتقد است که «در گذشته، کمتر کسی مهارت همدلی را بهعنوان ویژگی ضروری رهبران میدانست؛ حقیقت این است که همه ما نهتنها در زندگی شخصی، بلکه در شغل حرفهای و در میان همکاران خود نیز بهدنبال برقراری روابط عمیقتری با اطرافیانمان هستیم؛ به همین دلیل میتوان گفت که توانایی افراد در برقراری ارتباط با دیگران، بر اساس سطوح مختلف مهارتهای حرفهای آنان، بین رهبران واقعی تیم و مدیران تمایز ایجاد میکند».
بهطور کلی، مهارت همدلی در مدیران یکی از قدرتمندترین مهارتهایی است که هر رهبری میتواند از آن بهرهمند باشد. در واقع، رهبران تیم میتوانند با استفاده از این مهارت، عملکرد بهتری از هوش هیجانی خود نشان دهند و به این ترتیب فرهنگ ارتباطات آزاد را در سازمان تقویت کنند، از انگیزهها و نگرانیهای اعضای تیمشان آگاه شوند و روابط پایداری با هریک از آنان برقرار کنند؛ در نهایت، رهبران سازمان در چنین شرایطی میتوانند بهراحتی به اهداف استراتژیک کسبوکار خود برسند.
منبع: northeastern.edu
دیدگاه