۴۰ جمله که بهعنوان یک کارمند هرگز نباید به رئیس خود بگویید
با توجه به زمان زیادی که در کنار رئیس خود میگذرانید، بعید است درمورد او نظر شخصی نداشته باشید. در برخی موارد، یک رئیس فوقالعاده میتواند به دوست و مربی خوبی تبدیل شود. اما در مواقع نهچندان ایدئال، یک رئیس ترسناک ممکن است شغلتان را تبدیل به چیزی کند که مایهی رنج و گرفتاری شما شود.
صرفنظر از احساسی که نسبت به رئیستان دارید، اهمیت وجود فاصلهی حرفهای با او را در ذهن داشته باشید و هرگز و هرگز از حدود معین عبور نکنید.
با در نظر گرفتن این موضوع، در ادامه لیست کاملی از مواردی آمده است که نباید در گفتوگو با مافوق خود بیان کنید.
۱. الآن خیلی خسته هستم
بیرون رفتن بعد از خروج از محل کار یکچیز است، اما اینکه به رئیس خود درمورد آن بگویید چیز دیگری است. اگر مقامات بالاتر شما بدانند تا دیروقت بیرون هستید، فکر خواهند کرد شما کارتان را آنطور که باید انجام نمیدهید. پس به خودتان لطف کنید و خستگی خود را با قهوه و تمیزترین لباستان پنهان کنید.
۲. میتوانم برای مصاحبه امروز زودتر از محل کار بروم؟
کاملا قابلقبول است اگر بخواهید در مقطع خاصی از حرفهی خود، بهدنبال شغل دیگری باشید. اما نکته غیرقابلقبول این است که به رئیس خود بگویید میخواهید برای مصاحبهی شغل جدید احتمالی، از محل کارتان بیرون بروید. راههای خوبی برای جستوجوی شغلی جدید، در زمانی که در حال حاضر مشغول به کار هستید وجود دارد، اما این یکی از آنها نیست.
۳. کار شما آنقدرها هم سخت نیست
هرگز با کنایه به رئیس خود نگویید که تمام روز بیکار نشسته و هیچ کاری انجام نمیدهد، چه رسد به این که بخواهید صراحتاً این موضوع را به زبان بیاورید. حتی اگر احساسمیکنید هم کارهای خود و هم کارهای رئیستان را انجاممیدهید در حالی که فقط رئیس تحسین میشود، بهتر است به کسی که چک حقوقتان را امضامیکند این را نگویید. مگر اینکه، قصد داشته باشید از کارتان اخراج شوید.
۴. ببخشید دیر آمدم، کار داشتم
بیشتر مردم نمیخواهند تمام روز خود را با نشستن در اتاق کار هدر دهند. اما این تنها یکی از مسئولیتهایی است که بزرگسالی به همراه دارد. و البته بخش دیگری از بزرگ شدن این است که یاد بگیرید چه زمانی باید چیزی نگویید و چه زمانی مناسب حرف زدن است!
۵. خیلی حوصلهام سر رفته
یک مدیر دوست ندارد از کارمندی که برای حضور او در محل کار به او پول میدهد، بشنود که حوصله اش سر رفته است. اگر کاری برای انجام دادن در محل کار ندارید، باید برای انجام کاری درخواست دهید یا ساکت بنشینید و منتظر کار دیگری باشید. کاری که نباید انجام دهید این است که به رئیس خود بگویید در شرکت بیکار ماندهاید، حتی برای یک لحظه.
۶. تقصیر من نیست
وقتی رئیستان با مشکلی که باید برطرف شود به سراغ شما میآید، حس درونی شما هرگز نباید این باشد که شخص دیگری را برای یک خرابکاری سرزنش کنید. انجام این کار باعث میشود اینطور به نظر برسید که در هر فرصتی به همکاران خود نارو میزنید و هیچکس کارمندی را نمیخواهد که اهل کار تیمی نباشد.
۷. این کار وظیفهی من نیست
گاهی اوقات رئیس شما قرار است چیزهایی را به شما محول کند که لزوماً در شرح وظایف شما نیست و نمیشود این واقعیت را تغییر داد. دو راه دارید: یا میتوانید با این شرایط کنار بیایید و همانطور که رئیستان میگوید عمل کنید، یا میتوانید نسبت به کارهای محولهی خود اعتراض کنید و شغل خود را به خطر بیندازید.
نِیت مسترسون (Nate Masterson)، مدیر منابع انسانی معتقد است برای برخی، خودمانی شدن بیشازحد میتواند بهشکل اعتراضاتی مثل جملهی «این کار حتی جزو وظایف من هم نیست» باشد. چنین اظهارنظرهایی به یک همکار باعث استرسزا شدن محیط میشود، اما چنین نظراتی برای رئیستان ممکن است موقعیت شما را بهخطر بیندازد.
۸. من به فلان رئیس جمهور رأی دادم
سیاست، جایی در دفتر کار و مخصوصاً در مکالمه با رئیستان ندارد. مدیر شما لزوماً با شما درباره نحوهی اداره کشور موافق نیست. و اگر اختلافات سیاسی برای پایان دادن به یک رابطهی شخصی کافی است، قطعاً برای خراب کردن روابط کاری هم کفایت میکند.
۹. حقوق من خیلی کم است
اگر احساسمیکنید سزاوار افزایش حقوق هستید، باید استدلال قانعکنندهای برای نشان دادن دستاوردهای خود و تمام کارهای اضافهای که انجام دادهاید، جمعآوری کنید. کاری که نباید انجام دهید این است که بهسمت میز رئیس خود بروید، نسبت به حقوق فعلی خود اعتراض کنید و تقاضا کنید که حقوقتان ۵۰ درصد افزایش یابد.
۱۰. من واقعاً فکر نمیکنم برای طولانی مدت در این شغل بمانم
اگر قصد ندارید برای همیشه در شغل فعلی خود بمانید، اشکالی ندارد. اما دربارهی برنامههای خود برای شروع کاری دیگر به رئیس خود چیزی نگویید. اگر به مقام مافوقتان خبر برسد که قصد دارید در آیندهی نزدیک شغلتان را ترک کنید، او تصور خواهد کرد که شما ۱۰۰ درصد تمرکزتان را برای کار فعلی خود نمیگذارید و سعی خواهد کرد در اولین فرصت ممکن شما را با فردی جایگزین کند که ۱۰۰ درصد تمرکز خود را به شغل فعلیاش اختصاص دهد.
۱۱. بهتر است با هم یک قهوه بزنیم
شما نباید در محل کار با رئیس خود صمیمی شوید. صمیمی شدن در محیط کار میتواند قضاوت شما را مختل، حواس شما را پرت کند و موجب شود اشتباه کنید. این در حالی است که همه مردم دوست دارند در محل کار از انجام هرگونه اشتباهی اجتناب کنند.
۱۲. شنیدم یکی از همکاران شما را زشت خطاب کرده
غیبت کردن و شایعه سازی در محیط کار خطرناک است و اگر با همکارانتان حرفهای خالهزنکی زدید، هرگز نباید آنچه را که شنیدهاید به رئیس خود بگویید، بهخصوص اگر آن حرف مربوط به آنها باشد. این نهتنها شما را غیرحرفهای جلوه میدهد، بلکه مدیران هم نمیخواهند کارمندانی داشته باشند که نتوانند به آنها درمورد حفظ اطلاعات خصوصی اعتماد کنند.
۱۳. مرخصیهایم را تمام کردهام، میتوانم امروز بهخاطر بیماری سر کار نیایم؟!
هرگز به رئیس خود دروغ نگویید. اگر یک روز نمیتوانید سر کار بروید و مرخصیهایتان هم تمام شده است، بهطور منطقی با او صحبت کرده و حس همدلی او را برانگیزانید. اگر به او دروغ بگویید و بعدا حقیقت را بفهمد، برایتان خیلی بد تمام میشود.
۱۴. من برای چنین کاری زیادی باهوش هستم
این حرف نهتنها بیادبانه است، بلکه توهینآمیز نیز هست. فراموش نکنید که رئیس شما نیز در شرکت شما یک کارمند محسوب میشود، و هر چیز منفی که بگویید بهطور ناخواسته و غیرمستقیم شامل او نیز میشود.
۱۵. اشکالی ندارد در حین کار سریال موردعلاقهام را ببینم؟
واقعا؟ این حرف حتی نباید برای شما یک سؤال باشد. مطمئناً رئیس شما نمیخواهد وقتی سر کار هستید، فیلم و سریال تماشا کنید. و اگر واقعاً فکر کنید پرسیدن این سؤال مناسب است، قطعا ناراحت میشود.
۱۶. من نمیتوانم این کار را انجام دهم
اگر رئیستان کاری را بر عهدهی شما میگذارد اما شخصا نمیدانید چگونه آن را انجام دهید، این وظیفهی شماست که فردی را پیدا کنید تا بتواند به شما آموزش دهد. اینکه به رئیس خود بگویید اصلا «نمیتوانید» کاری را انجام دهید، به او نشانمیدهید هیچ انگیزه و دلیلی برای یادگیری ندارید. هیچ مدیری هم کارمندی را نمیخواهد که بهجای آسانتر کردن کارها، آنها را سختتر کند!
۱۷. کار من تمام نشده، اما فکر میکنم بهتر است شما هرچه باقیمانده را تمام کنید
بار دیگر ناگفته نماند، وظیفهی شما بهعنوان یک کارمند قبل از هرچیز این است که زندگی رئیس خود را آسانتر کنید. افراد مافوق شما کارهای زیادی برای انجام دادن دارند و نمیتوانند از شما پرستاری کنند و نقص کار شما را پوشش دهند.
۱۸. حدس بزنید دیروز کجا رفتم!
مسائلی را که مربوط به حرفه و کارتان نمیشود، به رئیس و همکارانتان نگویید. تجربه ثابت کرده است که حرف زدن دربارهی امور شخصی و دردودل کردن درمورد مسائل زندگی در محل کار به نفع شما تمام نمیشود.
۱۹. امروز خوشتیپ شدی
این نکته فقط درمورد رئیس شما نیست. بههیچوجه نباید درمورد ظاهر یک همکار اظهار نظر کنید. صحبت کردن در مورد ظاهر شخص دیگری در یک محیط حرفهای میتواند، و احتمالاً منجر به دردسر شود.
۲۰. میخواهم آخر این هفته یک سری کارهای غیرقانونی انجام دهم
یک قانون کلی: وقتی با رئیس خود صحبت میکنید، هیچچیز غیرقانونی یا مسئلهای را که از لحاظ اخلاقی سؤالبرانگیز و مشکوک باشد، با او مطرح نکنید.
۲۱. آیا شما باردار هستید؟
اگر رئیس شما باردار است، احتمالاً آماده نیست که به کسی بگوید و شما با پرسیدن این سؤال او را در موقعیت ناخوشایندی قرار دادهاید. و اگر باردار نباشد، شما کاملاً او را شرمنده و آزرده کردهاید.
۲۲. آیا میتوانم برای ناهار مقداری پول از شما قرض بگیرم؟
رئیس شما مافوق شماست، نه قلک شما. روزالیندا اوروپزا راندال (Rosalinda Oropeza Randall)، کارشناس ارتباطات و آداب تجارت میگوید: «بسته به اینکه چقدر و برای چه اهدافی نیاز به قرض گرفتن پول دارید، میتواند این تصور را ایجاد کند که شما فردی غیرمسئول هستید.»
۲۳. من فقط حدس زدم که…
هرگز چیزی را حدس نزنید! وقتی چیزی مانند ضربالاجل یک پروژه مشخص نیست، باید عادت کنید به رئیس خود ایمیل بزنید و توضیح بخواهید. از این طریق نهتنها پاسخ مشخصی خواهید داشت، بلکه بعدا در صورت بروز اختلافنظر در مورد معانی الفاظ، سخنان رئیس خود را بهصورت مکتوب در اختیار خواهید داشت.
۲۴. فورا این کار را انجام خواهم داد!
این عبارت بهخودیخود کاملاً ممنوع نیست. اما مطمئناً در زمانی استفاده میشود که دارید به رئیس خود قولهایی میدهید که نمیتوانید به آنها عمل کنید!
شانا کِلِر (Shaunna Keller)، مدیر استراتژی و نوآوری میگوید: وقتی چیزی شبیه به این جمله را بیان کنید، اگر دفعهی بعد، درخواست مشابهی پیش بیاید، تقریبا غیرممکن میشود اگر بخواهید بگویید به زمان بیشتری نیاز دارید. انتظارات رئیس خود را در سطح معقول نگاه دارید و هنگامیکه کار خود را زودتر از موعد تمام کردید، او را غافلگیر کنید.
۲۵. ممکن است ساکت باشید؟
بسیاری از مردم ترجیح میدهند در یک محیط کاری بیصدا کار کنند. اما متأسفانه، شما نمیتوانید از مدیر خود بخواهید ساکت باشد. رئیس شما مافوق شماست و اگر آنها میخواهند در حین کار صحبت کنند، پس این حق را دارند. درخواست ساکت ماندن آنها ممکن است بهمنزلهی زیر سؤال بردن اختیارات آنها تلقی شود و بعدا مشکلاتی ایجاد کند.
۲۶. در محل کار قبلیام، به من اجازهی انجام این کار را میدادند
شغل قبلی و فعلی شما هیچ ربطی به یکدیگر ندارند. گفتن اینکه شما مجاز به انجام چه کارهایی در شغل قبلی خود بودهاید، انجام آنها را در شغل جدیدتان توجیه و قابلقبول نمیکند. تنها زمانی که میخواهید به رئیس خود راهحل خلاقانهای را برای مشکلی در محل کار خود پیشنهاد کنید، شغل قدیمی خود را مطرح کنید. در غیر این صورت درمورد شغل قبلی و بهخصوص کارهایی که رئیس قبلیتان به شما اجازهی انجام آن را میداد، صحبتی نکنید.
۲۷. شوخی ممنوع!
باید مطمئن شوید که با رئیس خود خیلی خودمانی نمیشوید. سعی کنید در مکالمات خود با رئیستان از کلمات غیررسمی یا خندهدار استفاده نکنید. شوخی کردن غالباً ممکن است جنبهی شخصی بهخود بگیرد و در مکالمه با رئیس شما مناسب نیست. مرز باریکی میان گرم گرفتن با رئیستان و زیادهروی کردن وجود دارد.
۲۸. خودمانی حرف زدن
در مکالمه با رئیس خود، حروف اختصاری و مخففها کاملاً ممنوع است. برای مثال، هرگز نباید از قالب مخفف کلمات مثل «سل» برای «سلام» در مکالمه با رئیس خود، چه بهصورت شفاهی و چه از طریق ایمیل یا پیامرسانها استفاده کنید. کِتان کاپور (Ketan Kapoor)، مدیرعامل، توضیح میدهد: «کلمات مخفف، مکالمات را از اصل موضوع منحرف میکند، باعث وقفه میشود و سردرگمی ایجاد میکند. در نتیجه موجب کلافگی شدید یک رئیس یا مقام بالاتر میشود».
۲۹. این مشتری دارد من را دیوانه میکند
در فروش، مهمترین وظیفه شما این است که با مشتری با نهایت احترام رفتار کنید. شغل شما به دادوستد با این مشتریان متکی است. اگرچه ممکن است همیشه آنها را دوست نداشته باشید، اما مهم است که بهطور حرفه ای با آنها رفتار کنید تا تعارضی رخ ندهد.
سِب دین (Seb Dean)، مدیرعامل، میگوید: «بدون مشتری، هیچ کسبوکاری و هیچ شغلی برای کارمندان وجود ندارد. حساب تعداد دفعاتی را که مجبور شدهام این موضوع را توضیح دهم از دستم در رفتهاست.» « به نظر من اینکه کارکنان من از مشتریان خود شکایت میکنند، بسیار زننده و ناخوشایند است و فکر میکنم این حالت باید فوراً از بین برود. در غیر این صورت، محیط کار میتواند بین کارمندان و مشتریان، سمی و خصمانه شود. این درواقع مشکلی که صاحب هیچ کسبوکاری نمیخواهد با آن دستوپنجه نرم کند.»
۳۰. ناسزا از هرنوعی
مهم نیست چقدر عصبانی هستید، فحش دادن درمحل کار مانند هر مکان دیگری ممنوع است. و اگر در مکالمه با رئیستان بهطور تصادفی اجازه دهید کلمهی ناسزایی از دهانتان بیرون بیاید، او اینطور برداشت خواهد کرد که شما هیجانی هستید و نمیتوانید احساسات خود را کنترل کنید. در زمینهای که از شما خواسته میشود مستقیماً با مشتریان کار کنید، این رفتار مشکل بزرگی به وجود میآورد، زیرا رئیستان باید بتواند به شما بهعنوان فردی که در هر حال حرفهای باقی میمانید، اعتماد کند.
۳۱. بیادبی نباشد اما...
هر جملهای که اینگونه شروع شود، زنگ خطر را در ذهن رئیس شما به صدا درمیآورد. چرا؟ کاپورمیگوید: «تلاش برای مقدمهچینی برای همهچیز، نشاندهندهی عدم اعتماد به نفس و ترس از قبول مسئولیت است.» هنگام صحبت با رئیس خود باید از اخطارهای بیش از حد خودداری کنید زیرا نشان میدهد نسبت به حرف خود مطمئن نیستید.
۳۲. در شغل قبلیام، مدام در دردسر میافتادم
هرگز رئیس خود را از مسائل رفتاری مربوط به گذشته مطلع نکنید. مطرح کردن این موارد باعث میشود رئیس شما برداشت بدی از شما داشته باشد و حتی ممکن است با توجه به خطرات احتمالی ناشی از بداخلاقی شما، در تصمیم خود برای استخدام شما تجدیدنظر کند یا حتی پشیمان شود.
بعضی از مردم بهاشتباه فکرمیکنند چون از شغل قبلی خود خارج شدهاند، میتوانند هرچیزی را که میخواهند دربارهی زمان فعالیتشان در آنجا بگویند بدون اینکه هیچ عواقبی متوجه کارشان شود، در صورتی که اینطور نیست. اگر رئیستان متوجه شود شما در محل کار قبلی خود کار اشتباهی انجام دادهاید، مانند نقض عمدی قوانین یا دروغ گفتن به رئیس قبلی، اصلا جالب نخواهد بود. او احتمالا نگران خواهد شد که نکند شما دوباره در حین کار کردن در شرکت آنها کاری مشابه قبل را انجام دهید.
استیو پریچارد (Steve Prittchard)، مشاور منابع انسانی
۳۳. ازت متنفرم!
حتی اگر رئیس شما بدترین فرد جهان است، باید احساسات شخصی خود را از محیط کار دور نگاه دارید. اگر مشکلات شما با رئیستان تشدید شود، بهترین حرکت این است که موضوع را به منابع انسانی انتقال دهید، نه اینکه به رئیس خود بگویید که از او متنفر هستید.
۳۴. من این کار را زود و سرسری انجام میدهم و به خانه میروم
اگرمیخواهید در محل کار بهخوبی تأثیرگذار باشید و در رتبههای بالاتر ارتقا پیدا کنید، باید تمام توان خود را برای تکتک وظایف بگذارید. کاری که نباید انجام دهید این است که در محل کار خود با رئیس تماس بگیرید و بگویید من کارم را زودتر انجام میدهم و میروم. این کار خلاف وجدان کاری است.
۳۵. من از همکارم متنفرم. باید او را اخراج کنید
اگر شما مسئول فرایند استخدام و اخراج نیستید و نظر شما خواسته نشدهاست، پس نباید به رئیس خود بگویید که چه کسی را باید و چه کسی را نباید اخراج کند. کریستین رِنلا (Cristian Rennella)، معاون منابع انسانی میگوید: «هیچ وقت هیچ رئیسی از شنیدن اینکه چه کسی باید تیمش را ترک کند، خوشحال نخواهد شد. حتی اگر پروژهها به تعویق افتاده باشد و آمارها بهشدت کاهش یافته باشد، هرگز نباید به رئیس خود بگویید چه کسی را اخراج کند.»
۳۶. شما خیلی قدرنشناسید
رئیس شما مجبور نیست هربار که کاری را برای او انجام میدهید از شما تشکر کند. قدرشناسی او بهشکل داشتن شغلی است که هزینههایتان را پرداخت میکند و الزامی برای تحسین کردن در قبال انجام کار وجود ندارد.
۳۷. در طول مصاحبه کاملاً دروغ گفتم
دروغ گفتن در طول مصاحبه بهخودیخود اشتباه به حساب میآید. اما اگر اشتباه کرده و دروغ گفته باشید، بهتر است رئیستان مطلع نشود. در غیر اینصورت نهتنها عصبانی خواهد شد، بلکه این دروغها میتواند برای اخراج کردن شما کافی باشد.
پریچارد میگوید: «اعتراف به اینکه در طول مصاحبه خود دروغ گفتهاید، شما را در دردسر بزرگی میاندازد. احتمالاً قرارداد شما شامل بندی است که میگوید اگر رئیستان مطلع شود شما آگاهانه اطلاعات نادرستی را در طول فرایند استخدام ارائه کردهاید، میتواند فوراً قرارداد را فسخ کند.»
۳۸. آیا میتوانم برای چند ماه از کار مرخصی بگیرم؟
هرکسی سزاوار مرخصی از کار است، اما آیا چند ماه زیاد نیست!؟ درخواست این مدت زیاد برای مرخصی، به رئیستان القا میکند که شغل خود را جدی نمیگیرید و زندگی شخصی خود را بر زندگی حرفهای خود ترجیح میدهید.
۳۹. من هرگز در تعطیلات کار نمیکنم. هیچوقت!
اینچنین قاطعانه نه گفتن، زنگ خطر را برای رئیستان به صدا درمیآورد. هیچکس نمیخواهد در تعطیلات کار کند، اما یک کارمند خوب حاضر است بهخاطر تیم، چند ساعت اضافی را تحمل کند. اگر هرگونه درخواست اضافهکاری در آینده را قاطعانه رد کنید، ممکن است رئیستان کلاَ شما را اخراج کرده و فردی را جایگزین شما کند که بیشتر اهل کار گروهی باشد.
۴۰. گفتار عامیانه
کاپور میگوید: «استفادهی بیش از حد از کلمات عامیانه نشاندهندهی نگرش غیرمسئولانه و خودمانی نسبت به موضوع مورد بحث است. از کلمات عامیانه باید بهشدت اجتناب کنید. در عوض، هدفتان باید تلاش برای صحبت کردن با حالتی طبیعی باشد تا مکالمه در مسیر درستی پیش برود.
منبع: bestlifeonline.com
دیدگاه