انواع قدرت در رهبری و ۶ خصوصیت رهبر تأثیرگذار
نفوذ رهبر تعیین میکند که اهداف مشترک در محل کار چقدر خوب حاصل میشوند. این قدرت ابزار اصلی رهبران خوب است. افراد مختلف با توجه به محیط، شخصیت و مهارت، از قدرتهای متفاوتی استفاده میکنند. در این مطلب، توضیح میدهیم که انواع قدرت در رهبری و خصوصیات رهبر تأثیرگذار چیست.
قدرت رهبری چیست؟
قدرت رهبری نفوذی است که رهبران بر پیروان خود دارند. این قدرت دیگران را مجاب میکند تا از تلاشهای آنها حمایت کنند و کاری را که آنها میگویند انجام دهند.
داشتن نفوذ برای رهبری ضروری است، زیرا رهبران نمیتوانند بدون آن وجود داشتهباشند و همچنین مؤلفهی کلیدی قدرت و اختیار است. قدرت و اختیار اغلب یکی پنداشته میشوند، اما معانی آنها تفاوتهای ظریفی با هم دارند. «قدرت» نفوذی است که فردی بر دیگری دارد و به توانایی رسیدن به هدف با کمک دیگران اشاره میکند. «اختیار »حق اِعمال آن نفوذ است.
افراد مافوق در محل کار به دلیل جایگاه کاری خود اختیار دارند. آنها به همین دلیل دارای نوعی از قدرت هستند، اما اگر کارمند سادهای بین همکارانش محبوب باشد نیز میتواند قدرت داشتهباشد. آن کارمند ساده اختیاری ندارد، اما همکارانش، به دلیل رابطهای که با او دارند، مایل به پیروی از او هستند.
انواع قدرت در رهبری
رهبر کسی است که باعث میشود دیگران عملی را انجام دهند. رهبران خوب صاحب نوعی از قدرت هستند که رشد خود و کار تیمی را بین کارمندان رواج میدهد و فرهنگ کاری مثبتی را بنا میکند. انواع قدرت در واقع به شیوههای متفاوت تحتتأثیر قرار گرفتن افراد اشاره دارد.
۱۰ نوع قدرت معمول در رهبری عبارتاند از:
۱. قانونی یا مشروع
قدرت قانونی، قدرتی است که فرد در نتیجهی سلسله مراتب سازمانی دارد. افراد دارای این قدرت میتوانند بر کارمندان نفوذ داشته باشند، زیرا جایگاه و موقعیت شغلیشان ایجاب میکند.
این مدل از قدرت مشابه رتبهبندیهای نظامی است. تمام اعضای پایینرتبه باید تابع افسر فرمانده و مقامات بالارتبهی دیگر باشند. ساختار سلسلهمراتبی، به سازماندهی کسبوکارهای بزرگ کمک میکند و تضمین میکند که همهی افراد از هدف مشترکی تبعیت میکنند.
شما میتوانید قدرت قانونی را در یک سازمان به دست آورید، به شرطی که بتوانید نشان دهید که خصوصیات لازم را برای داشتن نقش ناظر، مدیر اجرایی یا شریک دارید. کار کردن در نقش ناظر به کارمندان نشان میدهد که شما میدانید چگونه از پس مسئولیتها برآیید. از قدرت قانونی در کنار انواع دیگر قدرت استفاده کنید تا رهبر موفقی شوید.
۲. اجباری یا قهری
یکی از انواع قدرت در رهبری ، قدرت اجباری است. قدرت قهری، قدرتی است که فرد به واسطهی تهدید یا اجبار دارد. در سازمان، مدیر ردهبالا میتواند کارمند ردهپایین را با تهدید به اخراج یا اقدامات تنبیهی دیگر مجبور کند که کاری را خلاف میلش انجام دهد.
این نوع از قدرت میتواند در مواجهه با کارمند سرکش استفاده شود، اما در صورتی که تبدیل به ابزاری همیشگی شود، انزجار ایجاد میکند.
اجبار و زورگویی میتواند بین همکاران رخ دهد یا حتی از سمت کارمند نسبت به مدیر اعمال شود؛ در این صورت، ممکن است اهرم فشار فرد، اطلاعات محرمانه یا چیزی مشابه آن باشد.
۳. مرجعی
قدرت مرجعی قدرتی است که معمولا افرادی که الگو هستند، دارند. این قدرت زمانی اِعمال میشود که رهبری ارتباطات بینفردی قویای دارد و دیگران به دلیل اینکه او را عمیقا تحسین میکنند، از او پیروی میکنند.
برای مثال، کارمندی تلاش میکند مشکلی را حل کند و با خود فکر میکند که اگر مدیرش جای او بود چه میکرد و برای حل کردن مشکل، از آن مدل پیروی میکند.
رهبران نمیتوانند این نوع از قدرت را خودشان کسب کنند، بلکه گروه تحسینکنندگان هستند که نقش الگو را به رهبران اعطا میکنند.
مهارتهای بینفردی خود را با نشان دادن توجه به دیگران تقویت کنید. وقتی دیگران صحبت میکنند، به صحبتهایشان گوش کنید و به شکل مناسبی پاسخ دهید. افراد محبوب وفاداری را برمیانگیزانند و تمایل به همکاری برای رسیدن به هدف مشترکی را در دیگران شکل میدهند.
۴. کاریزمایی
یکی دیگر از انواع قدرت در رهبری، قدرت کاریزمایی است. کاریزما طبیعت جذابیت و گیرایی است که دیگران را به سمت پیروی از فردی میکشانَد که آن را دارد. قدرت کاریزماتیک احساسات مثبت و مسرتبخش را در دیگران برمیانگیزد.
ماهیت مجابکنندهی این قدرت بر خصوصیت گیرایی شخصیت رهبر تکیه دارد. این قدرت هیچ ربطی به مهارتهای واضح یا خصوصیات رهبری رشدیافته و عالی ندارد. افراد به صورت طبیعی به سمت کاریزمای دیگران کشیده میشوند. وقتی کاریزما به عنوان ابزاری در کنار رهبریِ درست به کار میرود، میتواند به تغییراتی عالی بینجامد.
کاریزما محصول جانبی و طبیعی شخصیتِ خوشبرخورد است و وقتی صادقانه باشد، به بهترین شکل ممکن نتیجه میدهد. با تقویت اعتماد به نفس در تواناییهای منحصربهفرد خود، میتوانید یاد بگیرید که چگونه شخصیت کاریزماتیک داشته باشید.
اگر برایتان سخت است که با افراد در گروههای بزرگ ارتباط برقرار کنید، شاید برقراری ارتباط یکبهیک با افراد فرصت شما برای ابراز گیرایی و جذابیتتان باشد. نقاط قوت خود را بشناسید و از آنها به نفع خود استفاده کنید.
۵. حرفهای
قدرت حرفهای در سازمان به قدرتی اطلاق میشود که فرد به واسطهی داشتن مهارتهایی، از قدرتی برخوردار است که دیگران آن را ندارند. این قدرت باعث میشود دیگران به فرد حرفهای احترام بگذارند و از او تمکین کنند.
کارکنان معمولا فرض میکنند که مدیران مهارتها یا دانشهایی دارند که دیگران ندارند. هر فردی در سازمان میتواند قدرت حرفهای داشتهباشد.
برای استفاده از قدرت حرفهای در شغلتان، به دنبال کسب تخصص در حرفهی خود باشید. وقتی صلاحیت بالایی در کارتان نشان میدهید، افراد به دلیل تجربهی شما، به نظرتان احترام میگذارند و از آن پیروی میکنند.
۶. اطلاعاتی
قدرت بر پایهی اطلاعات تا زمانی دوام میآورد که دیگران آن اطلاعاتی را که در دست دارید، نداشتهباشند. این قدرت فردی را که صاحب اطلاعات است در جایگاه منحصربهفردی قرار میدهد و به او این اجازه را میدهد که هر طور میخواهد از آن استفاده کند.
اگرچه داشتن قدرت اطلاعاتی میتواند فقط یک بار اتفاق بیفتد، شما میتوانید تبدیل به فردی شوید که اطلاعاتی کلیدی از صنعت، محصولات یا بازار دارید. میتوانید با کنجکاوتر شدن نسبت به اخبار و نوآوریهای حوزهی کاری خود، مرجع ارزشمندی برای همکارانتان شوید.
۷. پاداشی
هدیه دادن میتواند باعث کسب نفوذ بالایی بر رفتار دیگران شود. قدرت پاداشی وقتی خودش را نشان میدهد که مدیر به کارکنانی که عملکرد خوبی دارند، پاداش تشویقی بدهد؛ برای مثال، دادن افزایش حقوق به کارمندی که بالاترین میزان فروش را داشتهاست، حاکی از قدرت پاداشی است.
اگر رهبری در محل کار را بر عهده دارید، باید بدانید که قدرت پاداشی زمانی بهترین نتیجه را دارد که پاداش مرتبط با خواستههای کارکنان باشد. اگر پاداش چیزی باشد که کارکنان آن را دوست دارند، باعث افزایش بهره وری آنها میشود. پاداشهای تشویقی باید دستیافتنی نیز باشند تا روحیهی کارکنان بالا بماند.
۸. اخلاقی
رهبری با قدرت اخلاقی، بر پایهی باورها و رفتار کارکنان، انگیزه کار را در آنها ایجاد میکند. رهبران اخلاقی بر پایهی اصولی زندگی میکنند که دیگران میتوانند آنها را ببینند و تصمیم بگیرند که از آنها پیروی کنند یا خیر.
کارکنان از این رهبران پیروی میکنند، زیرا رهبر از طریق اخلاقیات آنها اعتمادشان را جلب کردهاست. این رهبران به الگوهایی برای تعیین استانداردهای شخصی تبدیل میشوند.
برای استفاده از قدرت اخلاقی در شغلتان، بیانیهی مأموریت و فلسفهای را برای زندگی تدوین کنید. وقتی دیگران این بیانیه را بشناسند و پیوسته طبق اصول شما زندگی کنند، به شما اعتماد میکنند.
۹. ارتباطی
رهبران وقتی قدرت ارتباطی پیدا میکنند که ارتباط آنها با افراد تأثیرگذار از طرف دیگران تحسین شود و مطلوب به نظر برسد. داشتن ارتباط باعث میشود دیگران فکر کنند که او از همان قدرتی برخوردار است که افراد تأثیرگذار دارند. این ارتباط، بهویژه در مواردی که رهبر با سرمایهگذاران احتمالی ارتباط دارد، سودمند است.
ساختن ارتباط چارچوبی را برای قدرت ارتباطی ایجاد میکند. از فرصتهای ارتباط گرفتن و نتورکینگ (networking) استفاده کنید تا دوستیهای پایداری را در مسیر حرفهای خود ایجاد کنید.
۱۰. بنیانگذاری
قدرت بنیانگذار زمانی وجود دارد که رهبری پایهگذارِ یک سازمان، آرمان یا جنبش باشد. دیگران تابع انواع قدرت در رهبری این فرد هستند، زیرا فکر میکنند که این فرد، به دلیل تجربهاش، دانش عمیقتری دارد.
اگر کارآفرین کسبوکاری موفق باشید، قدرت بنیانگذاری پیدا میکنید که تأثیر آن، حتی بعد از کنارهگیری از مدیریت کارهای روزمره نیز باقی میماند.
خصوصیات رهبر تأثیرگذار
پس از بررسی انواع قدرت در رهبری، میخواهیم به بررسی خصوصیات رهبری تأثیرگذار بپردازیم. رهبری ترکیبی از خصوصیاتی است که برای رسیدن به هدفی مشترک، الهامبخش دیگران است. تعدادی از ویژگیهای رهبری، بهخصوص در برخی از افراد، راحتتر شکل میگیرد.
با صبوری و هدف گذاری، هرکسی میتواند یاد بگیرد که به رهبری موفق و تأثیرگذار تبدیل شود. در ادامه، تعدادی از خصوصیات مشترک رهبران موفق را آوردهایم:
صداقت
صداقت میتواند اعتبار رهبر و اعتماد به او را در بین کارکنان افزایش دهد. افراد دوست دارند با کسی کار کنند که میتواند به نتایج قولدادهشده برسد؛ علاوه بر این، رهبر صادق فرهنگ مسئولیتپذیری در قبال اقدامات و اَعمال خود را در بین کارکنان بنا مینهد.
پایبندی اخلاقی
پایبندی اخلاقی به رعایت همیشگی اصول شخصی اشاره دارد و از آنجا که اعتماد و مرجعیت را در دیگران به وجود میآورد، برای رهبری بسیار مهم است.
اعتمادبهنفس
رهبر موفق باید خود را باور داشتهباشد و در اقداماتی که انجام میدهد، از خود اعتمادبهنفس نشان دهد تا باعث شود دیگران نیز با هماهنگی کار کنند. داشتن اعتمادبهنفس سبب میشود که دیگران فکر کنند که رهبر میداند آنها چه کاری را انجام میدهند و میتواند مشکل کنونی را حل کند.
همدلی
توانایی دیدن از زاویهی دید دیگران یکی از خصوصیات ضروری رهبر است. با مهارت همدلی، رهبر میتواند تغییراتی را پیشنهاد دهد که به بهبود قابلیتهای شخصی اعضای تیم منجر شود.
اشتیاق و الهامبخشی
اشتیاق، مثل کاریزما، دیگران را به عمل وامیدارد. این ویژگی احساسات مثبتی را به کارکنان القا میکند که به آنها کمک میکند تا از چالشها عبور کنند و راهحلهای نوآورانهای را کشف کنند. رهبر پراشتیاق انگیزهی کارکنان را بالا نگه میدارد و به آنها اعتمادبهنفس میدهد.
مسئولیتپذیری
رهبران وقتی مسئولیت پذیری خود را ثابت میکنند که همیشه به قولهایشان عمل کنند، مسئولیت اقداماتشان را بپذیرند و طبق استانداردهای مؤثر و سطح بالا عمل کنند. این استانداردها میتوانند نتیجهی فلسفهی شخصی یا هدف سازمانی باشند.
منبع: indeed.com
دیدگاه