ساختار سلسلهمراتبی چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟
اگر صاحب کسبوکار جدیدی هستید، باید بدانید که چه نوع ساختاری را در سازمانتان اجرا کنید. یکی از روشهای انجام این کار اجرای ساختار سلسله مراتبی است؛ البته این نوع ساختار سازمانهای هرمی برای کسبوکارهای امروزی متداولترین نوع است، اما باید بدانید که این ساختار سلسله مراتبی را در کسبوکار شخصی خودتان چگونه اعمال کنید. در این مطلب، ساختار سلسله مراتبی، مزایا و معایب آن را تعریف میکنیم.
ساختار سلسله مراتبی چیست؟
ساختار سلسله مراتبی به زنجیرهی قدرت و جایگاه شغلی شرکتها اشاره دارد. به طور معمول، از مدیریت ارشد و مدیران شروع و به کارمندان عادی سازمان ختم میشود؛ به عبارت دیگر، این ساختار درمورد سازمانهایی اِعمال میشود که رهبری واحد و سلسلهای از زیردستانِ هریک از آنها را شامل میشوند.
به عنوان مثال، فرض کنید شرکتی ۱۰ کارمند دارد. در چارت سازمانی این سازمان، کارمندان به گروههایی تقسیم میشوند و هر گروه مدیر مافوقی دارد که در برابرش پاسخگو است و گزارش کارهایشان را به او ارائه میدهد. در چنین موقعیتی، هر مدیر نیز مدیر ارشد اجراییای به عنوان مافوق خود دارد؛ بنابراین، میتوان گفت که این شرکت دارای چندین سطح ساختار سلسله مراتبی است، به طوری که بالاترین سطح، بالاترین قدرت را در شرکت دارد. ساختارهای سلسله مراتبی معمولا به شکل هرمی نشان داده میشوند. به خاطر داشتهباشید که برای تصمیم گیری درمورد ساختار مناسب کسبوکارتان، باید جوانب مثبت و منفی آن را نیز ارزیابی کنید؛ همچنین، نیازهای شرکت خود را بسنجید تا بتوانید سودمندترین تصمیم را برای سازمانتان بگیرید.
مزایای ساختار سلسله مراتبی
استفاده از ساختار سلسله مراتبی میتواند مزایای بسیاری برای هر کسبوکاری داشتهباشد. در ادامه، برخی از مهمترین مزایا را ذکر میکنیم:
تعریف صریح مسیر شغلی و طرح ارتقای جایگاه شغلی
هنگامی که سازمان دارای ساختار سلسله مراتبی است، کارمندان بهراحتی میتوانند سلسلههای مختلف قدرت و نقشهای شغلی را تشخیص دهند؛ بنابراین، این ساختار به آنها اجازه میدهد تا بدانند که چگونه میتوانند در سلسله مراتب شرکتشان پیشرفت کنند. کسانی که تجربهی بیشتری دارند، شانس بیشتری برای به دست آوردن موقعیتهای شغلی سطوح بالاتر خواهند داشت؛ همچنین، فرصت ارتقای جایگاه شغلی نیز میتواند برای کارکنان جذاب باشد؛ به همین دلیل، کارکنان سازمان به احتمال زیاد روحیهی بالاتری برای تلاش و پیشرفت در مسیر شغلی خود خواهند داشت؛ به عبارتی، فرصت ارتقای جایگاه شغلی در ساختار سلسلهمراتبی موجب میشود تا کارکنان سازمان انگیزه بیشتری برای ارائهی عملکرد بهتر به دست آورند؛ در نتیجه، به نوبهی خود، بهره وری کسبوکار را افزایش میدهند.
افزایش وفاداری تیم
شرکتهای دارای ساختار سلسله مراتبی به بخشها و تیمهای مختلفی تقسیم میشوند. هنگامی که کارکنان خودشان را بخشی از تیم بدانند، روحیهی کار تیمی و احساس وفاداری در آنان بالا میرود. این موضوع میتواند برای شرکتها مفید باشد، زیرا همهی اعضای سازمان در جهت تحقق هدفی مشترک کار میکنند. به طور کلی، کار تیمی و وفاداری به بخش مربوطه در کسبوکار میتواند تأثیر چشمگیری در موفقیت شرکت داشتهباشد.
وجود سطح کنترل در سازمان
داشتن ساختار سلسله مراتبی در سازمان به کارکنان کمک میکند تا سطوح مختلف رهبری در آن را درک کنند. دلیل این امر این است که نقشهای مدیریتی در این نوع ساختار هرمی با وضوح بیشتری تعریف میشوند. در نتیجهی وجود سطوح مختلف کنترل در کسبوکار نیز کارهای عملیاتی راحتتر انجام میشوند.
به عنوان مثال، اگر شرکت بزرگی را اداره میکنید، به احتمال زیاد پیادهسازی ساختار سلسله مراتبی برای جلوگیری از هرجومرج و سردرگمی در سازمان کمککننده است. در واقع، وجود سطوح سلسلهمراتبی مشخص در چنین سازمانی به سازماندهی و ساختاربندی بیشتری در شرکت منجر میشود؛ علاوه بر این، چنین ساختاری به ارتباطات سازمان نیز کمک میکند.
تعریف صریح سطوح قدرت در سازمان
شرکتهای دارای ساختار سلسله مراتبی سطح قدرت و اختیارات مختلفی دارند. این بدان معناست که کارمندان، مافوقِ مستقیمی دارند که میتوانند به او گزارش کار خود را ارائه دهند. این ساختار ارتباط میان کارکنان را آسانتر میکند و تمام کارکنان میدانند که جهت و دستور کارشان از جانب چه کسی اِعمال میشود. ساختار سلسله مراتبی موجب میشود تا کسبوکار، به جای داشتن فقط رهبران اجرایی، امکان مدیریت بهتر کارکنان را در سطوح مختلف داشتهباشد و موقعیتهای اجرایی مشخصی در سازمان تعریف میشود.
بها دادن به تخصص
برخورداری از ساختار سلسله مراتبی و در نتیجهی آن، داشتن بخشهای مختلف در سازمان این فرصت را به کارمندان میدهد تا در زمینهای خاص تخصص خود را افزایش دهند؛ به عنوان مثال، شرکتی انتشاراتی میتواند گروههای مختلفی از کارکنان را، مانند خبرنگاران عمومی، خبرنگاران ورزشی و طراحان داشتهباشد. در چنین شرایطی، خبرنگاران عمومی در حوزهی اخبار مختلف و خبرنگاران ورزشی در حوزهی نوشتن خبر ورزشی خبره میشوند و طراحان نیز میتوانند از تواناییهای هنری خود در حوزهی کارشان استفاده کنند.
معایب ساختار سلسله مراتبی
پیادهسازی ساختار سلسله مراتبی فواید بسیاری دارد، اما استفاده از این نوع تکنیک سازمانی میتواند اشکالاتی نیز داشتهباشد. در ادامه، برخی از معایب استفاده از ساختار سلسله مراتبی را در سازمانها آوردهایم؛
امکان هزینهبر بودن
استفاده از ساختار سلسله مراتبی به معنای داشتن چند بخش در شرکت است و این هم موجب میشود تا تعداد زیادی از مدیران و سرپرستان برای هر بخش یا تیم در نظر گرفته شوند؛ به عبارتی، هرچه تعداد جایگاههای مدیریت ارشد در سازمان بیشتر باشد، میزان حقوق پرداختی به کارکنان و در نتیجه، حقوق پرداختی سالانه شرکت بیشتر خواهد شد؛ چراکه نقشهای شغلی بالاتر معمولا به پرداخت دستمزدهای بالاتری هم نیاز دارند. کارکنان در این موقعیتها تحصیلات سطح بالاتر، دانش بیشتر و تجربهی کاری بیشتری هم دارند؛ بنابراین، حقوقی متناسب با تواناییهایشان را درخواست میکنند؛ به عبارت دیگر، دستمزد پرداختی بالای شرکت ممکن است برای کسبوکار مربوط هزینهی زیادی داشتهباشد.
کاهش سرعت تصمیمگیری و اجرای آن
با مدنظر قرار دادن نقشهای رهبری مختلف در ساختاری سلسله مراتبی، سرعت تصمیمگیری در آن میتواند کاهش یابد؛ چراکه همهی نقشهای مدیریت معمولا در تمام تصمیمگیریهای کسبوکار مشارکت میکنند. هرچه تعداد نقشهای مدیریتیِ دخیل در تصمیمگیریها بیشتر باشد، دستیابی به اتفاقنظر و اخذ تصمیمی واحد مابین آنها سختتر میشود. در واقع، هریک از مدیران یا مسئولان شخصیتهای متفاوتی در محیط کار دارند و این موضوع موجب اختلافنظر میان رهبران و همچنین ارائهی ایدههای متفاوت در شرکت میشود؛ در مقابل، شرکتی که فقط یک مدیر اجرایی داشتهباشد، برای اتخاذ تصمیمات در سازمان و اجرای آنها به تصمیم همان یک نفر نیاز دارد.
تضعیف ارتباطات
تقسیم کارمندان به تیمهایی در بخشها و سطوح مختلف سازمان میتواند به تضعیف ارتباط میان آنان منجر شود؛ چراکه مدیران و سرپرستان مختلفی برای هر بخش در نظر گرفته میشوند و کارکنان، به جای برقراری ارتباط با یک مدیر اجرایی، فقط باید به مدیر مافوق خود گزارش کارشان را ارائه دهند و با او در ارتباط باشند. همهی کارکنان به بخشهای مختلف در شرکت تقسیمبندی میشوند و ممکن است به برقراری ارتباط با سایر افراد در خارج از تیم خود نیازی نداشتهباشند؛ علاوه بر این، هریک از مدیران بخش مربوط به خود را به سبکی متفاوت اداره میکنند؛ این بدان معناست که هریک از مدیران سازمان به احتمال زیاد مجموعهای از قوانین و روالهای خاص خود را برای انجام کارها در تیمشان اجرا میکنند؛ به همین دلیل، اگر کارمندی بخواهد دپارتمان خود را تغییر دهد یا با تیم دیگری همکاری کند، مجموعهی قوانین و دستور کارهای متفاوت میتوانند موجب سردرگمی او شوند.
رقابت ناسالم بین بخشها
شرکتها با استفاده از ساختار سلسله مراتبی کارکنان خود را به تیمها، گروهها یا بخشهایی با تخصصهای خاص تقسیم میکنند. این بخشهای مختلف در نهایت میتوانند تصمیماتی را اتخاذ کنند که فقط به نفع تیم خودشان باشند و در راستای اهداف کلی شرکت نباشند؛ علاوه بر این، ممکن است در بین بخشهای مختلف احساس رقابت ناسالم به وجود بیاید؛ چراکه هر بخشی برای انجام کار به صورت مستقل از بخش دیگر جدا شدهاست. این رقابت میتواند به روحیهی کار کلی شرکت لطمه بزند و به ایجاد محیط کاری نامناسب منجر شود.
منبع: indeed.com
دیدگاه