صداقت در محیط کار؛ دلایل اهمیت و نکاتی برای استقرار فرهنگ راستگویی
صداقت در محیط کار و راستگویی همیشه آسانترین کار نیست، در دوران کودکی به ما گفته میشود که راستگویی بهترین سیاست است؛ راستگویی بهترین کار ممکن است؛ درست است؟ اما وقتی وارد دنیای واقعی میشویم، میفهمیم که مواردی پیش میآیند که تصمیمات کسبوکار با ارزشهای شخصی ما در تضادند و قبل از اینکه متوجه شویم، زندگی خود را به شکلی مغایر با ارزشهایمان اداره میکنیم.
شما برای رهبری تجارت، احتمالا باید تماسهای سخت زیادی برقرار کنید. در یک محیط خشن که نگران تیم و خط اصلی خود هستید، ممکن است صداقت در محیط کار به علت «سود» کنار گذاشته شود، که البته نباید این اتفاق بیفتد.
در این مطلب دلایل اهمیت صداقت در محیط کار را همراه با ۵ نکته ایجاد فضای راستگویی در محیط کار توسط رهبران را بیان میکنیم.
۵ دلیل اهمیت صداقت در محیط کار
اما وقتی که به جای شفافیت و راستگویی، سود انگیزهی ما باشد، با خطر از دست دادن همهچیز دستوپنجه نرم میکنیم. چه اعتماد عمومی را از دست بدهید و چه اعتماد کارمندانتان را نسبت به تواناییهای خودتان از بین ببرید، نگهداری اطلاعات یا «خوب جلوه دادن اوضاع» میتواند به میزان چشمگیری به درآمد شما آسیب برساند. ممکن است به نظر برسد که صداقتی در دنیای تجارت وجود ندارد، اما در حقیقت راستگویی در محیط کار در دنیای تجارت هنوز جایگاهی ویژه دارد.
هنگامی که متعهد میشوید روی صداقت در محیط کار تمرکز کنید، خواهید دید که از ۵ طریق کسبوکار شما پیشرفت میکند.
۱. راستگویی راستگویی میآورَد
رهبران مسئول ایجاد فرهنگی هستند که میخواهند در سازمان خود ببینند. این بدان معناست که اگر میخواهید کارمندانتان راستگو باشند، باید خودتان نیز صداقت در محیط کار را در اولویت قرار دهید. ما به عنوان رهبر کسانی هستیم که فرهنگ شرکت را بنا میکنیم. همهی تغییرات با ما شروع میشوند.
«فرهنگ راستگویی» چاپلوسی نیست، بلکه نتیجهی واقعی و ملموسِ رهبریِ صادقانه است که بر نحوهی رفتار کارکنان در محل کار تأثیر میگذارد.
به عنوان مثال، کارکنان شما ارزیابی عملکرد را به عنوان انتقاد از کارشان نمیبینند؛ در عوض، آن را فرصتی برای دریافت بازخورد صریح در جهت بهبود میدانند؛ همچنین، ممکن است آنها دیگر احساس نیاز به گفتن دروغهای سفید دربارهی نحوهی استفاده از PTO خود را متوقف کنند.
من اعتقاد راسخ دارم که راستگویی به داشتن کارمندانی باانگیزه و بااشتیاق که ارزشهای بیشتری را به همراه میآورند، منجر میشود.
۲. باعث به حداقل رساندن نگرانیهای نظارتی میشود
در سال ۲۰۱۶، ناظران صنعت کشف کردند که کارمندان شرکت «ولز فارگو» (Wells Fargo) در حال ایجاد حسابهای جعلی مشتری بودهاند. بدیهی است که کارمندان در محیطی غیرصادقانه کار میکردند و این امر تأثیر مالی واقعیای به بزرگی ۵۷۵میلیون دلار در ولز فارگو داشت.
راستی در محیط کار قطعا به معنای انجام کار صحیح است، اما این معنا را نیز دارد که کمتر درگیر مسائل نظارتی خواهید شد. اگر از ابتدا با یکپارچگی کار کنید، لازم نیست نگران اصلاح قوانین باشید.
راستگو نبودن همچنین به افترا و تبلیغات دروغین مربوط میشود. با ارتقای تجارت خود به روشی که ارزشهای اصلی آن پا بر جا باشند، جلوی از دست دادن اعتماد عمومی یا قرار گرفتن در لیست FTC را بگیرید. اگر آرامش درونی داشته و راستگو باشید، نهتنها به یاد آوردن آنچه گفتید آسانتر است، بلکه همان طور که با مثال ولز فارگو دیدیم، در میلیونها دلار صرفهجویی میشود.
۳. صداقت در محیط کار اعتماد مشتریان را افزایش میدهد
برای جلب اعتماد مشتری باید قابلاعتماد باشید. فرایند اعتماد یکشبه اتفاق نمیافتد، اما هنگامی که خود را وقف تجارتی صادقانه میکنید، به مشتریان خود اعتماد میکنید. وقتی کار درست را انجام میدهید، مردم میخواهند با شما کار کنند.
یافتن راستگویی در این دنیا بسیار دشوار است، بهویژه در مشاغل تجاری و هنگامی که بتوانید محصولات، فرایندها و مواد اولیهی باکیفیت را با شفافیت جفت کنید، تغییر را در نحوهی درک عموم مردم از شرکتتان مشاهده خواهید کرد. پس راستی در محیط کار را در ابتدای لیست خود قرار دهید.
۴. صداقت در محیط کار باعث خَلق ایدههای بهتر میشود
دروغ گفتن عادت دردناکی است. بعضی اوقات مجبورید پیوسته دروغ بگویید تا دروغهای قبلی را بپوشانید. این فرایند طاقتفرسا و سرشار از استرس است. اگر فقط نمایی ظاهری را به تیم رهبری، کارمندان یا مشتری خود ارائه میدهید، سرانجام احساس میکنید که استرس حاصلشده بر کیفیت کارتان تأثیر میگذارد و ممکن است مانع نوآوری تجارت شما باشد و تجارتتان راکد شود. هیچیک از موارد گفتهشده خوب نیستند؛
در عوض، فرهنگ راستگویی در محیط کار میتواند تمام ایدههای شما را به فضایی باز منتقل کند و محیط کاری مشترک و راحت را پرورش دهد. وقتی کارمندان میبینند که میتوانند ایدههای خود را به طور آشکار و بدون قضاوت به اشتراک بگذارند، باعث انگیزه بیشتر آنها برای حل خلاقانهی مسائل سختتر خواهد شد. همچنین این کار باعث افزایش ارزش های فردی کارکنان نیز میشود.
۵. وجود صداقت تعارضات غیرمولد را کاهش میدهد
تعارضات بهواقع میتوانند مفید باشند، اما در محیطی غیرصادقانه درگیریهای سمی و غیرمولد زیادی را مشاهده خواهید کرد. راستگویی به کارمندان مجالی میدهد که نارضایتیشان را ابراز کنند. به جای اینکه مجبور شوید مسائلی را حلنشده باقی بگذارید، میتوانید بدون خطر مجازات همهچیز را در معرض دید قرار دهید.
از همان ابتدا با ایجاد فرهنگ راستی در محیط کار از بازخورد منفی، طغیانها و درگیریهای بینفردی جلوگیری کنید. کارمندانتان و مشاغل برای این فرهنگ قدردان شما خواهند بود.
۵ نکته برای بنا کردن فرهنگ صداقت در محیط کار
مشاغل، کارمندان و مشتریانشان با فرهنگ راستگویی پیروز میشوند، اما چگونه میتوان چیزی انتزاعی مثل فرهنگ را بنا کرد؟ درست است که مشاغل با یکدیگر تفاوت دارند، اما در ادامه ۵ استراتژی را آوردهام که با موفقیت در کسبوکارم استفاده کردهام؛ این استراتژیها عبارتاند از:
۱. محافظهکارانه قضاوت کنید
انسانها برای قضاوت سختگیر هستند. گرچه قضاوت بهیقین جایگاه خود را دارد، صداقت را از بین میبرد. اگر از کارمندانتان بازخورد صادقانه میخواهید، در یک جلسهی طوفان فکری عقاید آنها را تقبیح نکنید. اگر کارمندان فکر کنند که ایدههایشان را دوست ندارید، به طور کامل بهاشتراکگذاری ایدههایشان را متوقف میکنند و در نتیجه بسیاری از نوآوریهای بالقوه را از دست خواهید داد.
اجازه ندهید خود را در منفیگرایی غرق کنید. رهبران صادق نکات منفی یا چالشهای یک ایده را برطرف میکنند، اما قضاوت نمیکنند؛ علاوه بر این، میدانند که هر ایدهای برنده نیست، بلکه یک ایده طلایی میتواند از طرف هرکسی در هر زمانی باشد. وقتی افراد با ایدههایشان به شما مراجعه میکنند، از آنها حمایت کنید و به آنها انگیزه بدهید، حتی اگر نتیجهی خوبی نداشتهباشند.
۲. سیستمهایی را برای بازخورد ایجاد کنید
شما میخواهید کارمندانتان راستگو باشند، اما آیا سیستمها و فرایندهای مناسبی را برای صداقت در محیط کار مؤثر تهیه کردهاید؟ از این گذشته، واقعیت میتواند صدمه بزند.
اول، تیم خود را درمورد نحوهی ارائهی بازخورد هدایت کنید. مهم است همهی اعضای تیم شما بدانند که چگونه بی آنکه بیرحم باشند، شفاف عمل کنند. وقتی مردم متوجه میشوند که چگونه بازخورد صادقانهای ارائه دهند، برای دریافت آن نیز مناسبترند.
دوم، در دسترس تیم باشید، یعنی روالی داشتهباشید و سیاست درهای باز را به کار بگیرید. مطمئن شوید که تیمتان به یکدیگر و به مدیریت دسترسی دارند.
سوم، سیستمهای گزارشگری ناشناس را در نظر بگیرید. من همیشه طرفدار گمنامی نیستم، اما این کار برای کارمندانی که نمیخواهند نامشان را به بخشی از بازخورد اضافه کنند، میتواند حیاتی باشد.
چهارم، از راهاندازی مربیگری برای کارمندان نترسید. در حالی که اکثر مردم این موارد را «ارزیابی انتقادی» میدانند، من از دریچهی گفتوگوی صادقانه به آن نگاه میکنم. وظیفهی شما این نیست که به کارمندانتان احساس بدی را منتقل کنید، بلکه باید به آنها کمک کنید تا به روشی که هست، پیشرفت کنند. روی کارهایی که بهخوبی انجام میدهند و جایی که باید پیشرفت کنند، تمرکز کنید. منابع و ایدههایی را در اختیارشان قرار دهید و از آنان پشتیبانی کنید تا بدانند که چگونه میتوانند انتظارات شما را برآورده کنند.
۳. طبق بازخورد صادقانه عمل کنید
آیا کارمندتان به شما گفتهاست که کاربران از ویژگی جدید محصول متنفر خواهند شد؟ آیا آنها ذکر کردند که ابتکار شما به اندازهی کافی برای رنگینپوستان مناسب نیست؟ مسئله هرچه باشد، اگر کارمندی بازخورد صادقانهای به شما بدهد، مهم است آن را در نظر بگیرید.
افراد فقط در صورتی در یک محیط صادقانه احساسشان را بیان میکنند که بدانند شما بر اساس بازخوردشان عمل میکنید. شما به عنوان رهبر باید این اطلاعات را به کار بگیرید، یعنی حداقل باید درمورد نگرانیهای کارمندانتان و درخواست راهحل با آنها گفتوگو کنید.
ارائهی بازخورد کسبوکار و تیم را قویتر میکند. بله، درست است که کارهای ناراحتکننده و سختی وجود دارند که باید انجام شوند، اما کار سخت باعث رسیدن به نتیجهای قویتر در بلندمدت میشود.
۴. به کارمندانتان قدرت خطا کردن بدهید
دروغ گفتن برای کارمندان، بهویژه هنگامی که اشتباه میکنند، معمول است، هرچند بیشتر این اشتباهات سهوی است نه عمدی. حتی در آن زمان نیز کارمندان میترسند که شغلشان را از دست بدهند یا رئیسشان آنها را مؤاخذه کند؛ بنابراین، ممکن است اشتباهاتشان را پنهان کنند.
با وجود رهبری راستگو، کارمندان قادرند اشتباه کنند و از اشتباهاتشان درس بگیرند؛ بنابراین، به جای اینکه با تیمتان برای خطاهایشان برخورد کنید، مکالمهای آزاد داشتهباشید و سعی کنید دریابید که چه اشتباهی رخ دادهاست. از این روند برای گرفتن مچ آنها استفاده نکنید، بلکه مشکل را کالبدشکافی کنید تا متوجه شوید که چه چیزی باید اصلاح شود. به اشتباهات به عنوان فرایندی در حل مسئله نگاه کنید، نه مشکل افراد.
وقتی کارمندان متوجه شوند که شکست خوردن اِشکالی ندارد، نهتنها در کارشان بیشتر رضایت خاطر دارند، بلکه احساس میکنند که به اندازهی کافی مورد حمایت قرار گرفتهاند تا خطرات بزرگتری را بپذیرند.
۵. با رفتار غیرصادقانه برخورد کنید
متأسفانه، تا حدودب ناهماهنگی و سرپیچی مشاهده خواهید کرد. وقتی صداقت در محیط کار برای کسبوکار شما یک ارزش اصلی است، باید همه را در مقابل این ارزش مسئول بدانید، یعنی سیستمهایی را برای مقابله با رفتارهای غیرصادقانه در اختیار داشتهباشید.
این مورد را در دفترچهی راهنمای کارمندان تعریف کنید. چه رفتاری به عنوان رفتار غیرصادقانه تعریف میشود؟ در چه مرحلهای راستگو نبودن حکم اقدام دارد؟ اکنون باید تصمیم گیری کنید تا هنگامی که یک کارمند خطاکار از مرزها عبور میکند، غافلگیر نشوید.
صداقت در محیط کار واقعا بهترین سیاست است. راستگویی کار سادهای نیست و هر از چند گاهی ممکن است بها داشتهباشد، اما وقتی بهدرستی انجامش دهید، راستگویی فضای کاری بهتری را پدید میآورد و برند شما را برای موفقیت در درازمدت هدایت میکند.
فراموش نکنید که همهچیز باید از شما شروع شود. از فرهنگی که میخواهید ببینید، الگو بگیرید. خودتان را نسبت به استانداردی که کارمندان رعایت میکنند، مسئول بدانید. در رقابت باقی بمانید، کالای بهتری را ارائه دهید و تیمی از کارمندان ماهر تشکیل دهید تا کسبوکارتان را به سطح بالاتری برسانید. فقط باید راستگویی و شفافیت را در اولویت قرار دهید.
منبع: thriveglobal.com
دیدگاه