مضرات مقایسه کارمندان: ۴ آسیبی که شرکتها از مقایسه کارکنانشان میبینند
یادگیری انواع تیپ های شخصیتی افراد تیم، درست بهاندازه تصمیمهای مدیریتی مهم است. موفقیت تیم شما بستگی دارد به اینکه تا چه اندازه به افراد انگیزه میدهید و چطور محیطی را ایجاد میکنید که کارمندانتان بتوانند در آن، نقاط قوت خود را توسعه دهند. اگرچه ممکن است مقایسه کارمندان با یکدیگر اقدام بیضرری بهنظر برسد، ممکن است که رقابت ناسالمی ایجاد کند و همچنین مانع عملکرد درست تیم شود. اگر مدام کارمندانتان را با یکدیگر مقایسه کنید، باید منتظر وقایع ناخوشایندی در سازمانتان باشید. در ادامه، ۴ مورد از مضرات مقایسه کارمندان را توضیح دادهایم.
مطلب مرتبط: با ۵ نوع رئیس بد و نحوه کنارآمدن با آنها آشنا شوید
۱. مرگ نوآوری!
شناخت و معرفی کارمندان نمونه و سختکوش کار خوبی است، اما نه وقتی که بهطور مکرر کسی را بهعنوان الگو و نمونه معرفی کنید و بارها از عملکردش تعریف کنید؛ در این صورت نشان میدهید که فقط یک سبک کار یا نوع شخصیت برای تیم شما ارزش دارد و هر رویکرد دیگری غیراستاندارد است.
به دلایل خود برای پاداش و جایزه دادن، فکر کنید. آیا شما نسبت به کارمندانی که دقیقا مثل شما فکر و رفتار میکنند، نظر مثبت و مساعدی دارید و درمورد کسانی که دیدگاه متفاوتی با شما دارند، نظر منفی دارید؟ اگر کارمندانتان را حمایت و تشویق نکنید، خلاقیت آنها کمتر خواهد شد و ایدههای جدیدشان را به اشتراک نخواهند گذاشت.
۲. ایجاد رقابت ناسالم
رقابت سالم، رقابتی است که عملکرد را بهبود میبخشد و نقاط قوت افراد را تقویت میکند. هریک از افراد، تیپ شخصیتی، نقاط قوت و انگیزههای مختلفی دارند که میتوانید اهداف کاری خود را در راستای ویژگیهای آنها تعیین کنید.
رقابت ناسالم یکی از بزرگترین مضرات مقایسه کارمندان به حساب میآید که تأثیر سوئی بر بهرهوری سازمان خواهد داشت. اگر کارمندان را برای افزایش بهره وری، مقابل هم قرار دهید، رقابت ناسالم میشود و روحیه تیم و روابط شخصی از بین میرود. این رقابتها، افراد را به دو گروه «بازندهها» و «برندهها» تقسیم میکنند و دیگران نیز، فقط به حمایتکردن از نقاط قوت برندهها تمایل پیدا میکنند.
بسیاری از کارفرمایان فقط از نتایج قدردانی میکنند، بدون اینکه به کیفیت کلی کار یا رفتار حرفهای، توجهی داشته باشند؛ کارمندان نیز انگیزه و عزتنفس خود را از دست میدهند، زیرا میبینند که هرگز تلاشهای جدی آنها به نتیجه نمیرسد و کسی از آنها قدردانی نمیکند.
۳. سرکوب فردیت و شخصیت
هیچ دو نفری با هم یکسان نیستند؛ بنابراین بیفایده است که کارمندی را تشویق کنیم که از همکار دیگر خود تقلید کند. نمیتوانید افراد تحلیلی و شهودی را مجبور کنید تا مثل بقیه فکر کنند یا از کارمندان مستقل یا تیممحورتان، انتظار داشته باشید که بهترین کارهای خود را در محیطهای ناسازگار ارائه دهند.
خوشبختانه داشتن طیف وسیعی از انواع شخصیتها در تیم، مزیت بزرگی محسوب میشود، زیرا باعث تقویت مهارتهای ارتباطی و ایجاد همکاری مؤثر میشود. شما بهعنوان رهبر تیم، بر ارزشها و خودباوری کارمندانتان تأثیر زیادی دارید. زمانی که به افراد تیم، اعتمادبهنفس میدهید و از استعدادهای فردی آنها استقبال میکنید، آنها نیز عملکرد بسیار بهتری خواهند داشت تا زمانی که به آنها فشار میآورید که خلاف تیپ شخصیتی خود کار کنند. مقایسه کارمندان با یکدیگر، شما و تیمتان را به اهداف بزرگ و متعالی جمعی نمیرساند، زیرا این هدف بزرگ، همان کمک به شما و افرادتان برای توسعه روابط شخصی سالم و رفتارهای حرفه ای درست است.
۴. ازبینرفتن مشارکت و همکاری
مقایسهکردن با اعتماد به نفس و ادراک، ارتباط نزدیکی دارد؛ این کار بهجای اینکه کارمندان را بهسمت انجام بهتر وظایفشان سوق دهد، باعث ایجاد افکار منفی، خودانتقادگری غیرسازنده و عملکرد ضعیف میشود؛ همچنین مقایسهکردن، نارضایتی، رقابت ناسالم و تردید در تیم را به همراه میآورد. شاید تصور کنید که با این کار فقط قصد دارید از ویژگیها و صفات مثبت بعضی از کارمندانتان تمجید کنید، اما در حقیقت با این کار باقی افراد را بهخاطر صفاتی که ندارند، سرزنش میکنید.
در حالی که بهطور معمول تشویق و تحسین کارمندان نمونه، امر کاملا خوبی است، سعی کنید برخی از انواع شخصیتها را برتر از انواع دیگر نشان ندهید.
بهجای تغییر انواع مختلف تیپهای شخصیتی افراد، سبک رهبری خود را با انواع شخصیتها متناسب کنید. کارمندان به رهبرانی اعتماد میکنند که نقاط قوت آنها را میشناسند و به آنها بازخوردهای موثری را ارائه میدهند.
برای اینکه تیپ شخصیتی خود را بشناسید، روی دکمه زیر کلیک کنید:
منبع: nexxt.com
دیدگاه