چگونه شغل مناسب خود را پیدا کنیم؟
- مراحل پیدا کردن شغل مناسب
- برنامه ریزی شغلی برای پیدا کردن شغل مناسب
- استفاده از قوه تصور برای پیدا کردن شغل مناسب
- کلید پیدا کردن شغل مناسب چیست؟
- چگونه برای ورود به شغل در دوران پس از فارغالتحصیلی برنامه ریزی کنیم؟
- ۷ نکتهای که همه افرادی که در مسیر پیدا کردن شغل هستند باید بدانند!
- ۱۰ مشکل رایج در پیدا کردن شغل و چگونگی غلبه بر آنها
چگونه شغل مناسب خود را انتخاب کنیم؟ آیا برای پیدا کردن شغل مناسب، باید به دنبال علایق خودمان برویم؟ این کار خیلی سادهای نیست مگر اینکه همه ورزشکار و یا هنرمند باشیم، چون همانگونه که کال نیوپورت (Cal Newport) میگوید: «درواقع، کمتر از ۴ درصد کل افراد شغل و تحصیلاتشان با علایق آنها ارتباط دارد»
آیا برای داشتن یک شغل مناسب باید به دنبال درآمد باشیم؟ ابل و اسپارک در تحقیق خود در سال ۲۰۰۹ نشان دادند درآمد تأثیر کمی بر رضایت شغلی دارد، در حالی که رضایت شغلی بیشتر از آنچه تصور میکنید بر افزایش درآمد تأثیر دارد. بنابراین برای پول درآوردن هم، رضایت شغلی بسیار مهم است. ما در این مطلب میآموزیم که چگونه شغل خود را انتخاب کنیم.
خیلی جالب میشود اگر این مشاغل شاد را با مشاغل کسلکننده که معمولا دستمزد خیلی بهتر و شأن اجتماعی بالاتری دارند، مقایسه کنیم، نکته قابلتوجهی که درباره مشاغل کسلکننده وجود دارد این است که این افراد نسبتا سطح بالا (بخوانید باکلاس) در سلسله مراتب اداری، اسیر هستند. آنها کاری که انجام میدهند را مفید نمیدانند. سازمانی که برایشان کار میکنند، به آنها اهمیت نمیدهد و در نتیجه این افراد هم چیز زیادی از سازمانشان نمیدانند.
مجله فوربز (Forbes)
تحقیقات نشان داده است، مهمترین عامل رضایت شغلی، ارتباط موثر با همکارها و کارفرما، تنوع وظایف و امنیت شغلی است. برای داشتن شغل مناسب از «تواناییهای فردیتان» استفاده کنید؛ آن خصوصیاتی که شما در آنها بهترین هستید و استعدادهایی که شما را از بقیه جدا میکنند. این کار حتی باعث کاهش استرس شما میشود. افرادی که بیشتر ساعت روز را صرف استفاده از تواناییهایشان میکنند تا کارشان را به بهترین شکل انجام دهند، احتمالا کمتر مسائلی مثل نگرانی، استرس، خشم، ناراحتی و یا درد فیزیکی... را تجربه میکنند. برای داشتن شغل مناسب باید در جایی باشید که با شما مانند یک همکار رفتار شود نه مثل زیردست.
یادگیری چیزهای جدید و جالب در طول روز نیازِ روانی مهمی است و یکی از رایجترین ویژگیهایی است که همه افراد سالم در اجتماع این نیاز روانی را دارند. یک عامل مهم در محیط کاری سالم این است که مانند همکار و نه زیردست با کارمندان رفتار شود، برای بازدهی و مشغولیت بیشتر کارمندان و همچنین سلامت روحی و جسمی آنها شرایط مناسبی فراهم شود.
نشریه گالوپ
مارتین سلیگمن (Martin Seligman) استاد روانشناسی در یوپِن (UPenn) به ما نشان میدهد وکلا شاد نیستند:
محققان دانشگاه جان هاپکینز متوجه شدند از ۱۰۴ شغل بررسی شده ۳ شغل اختلالات افسردگی مهمی و قابلتوجهی را نشان دادند. آمارها نشان میدهند که وکلا درصدر لیست قرار دارند و۳/۶ درصد بیشتر از سایر افراد شاغل از افسردگی رنج میبرند. و همچنین میزان طلاق در میان وکلا، بهویژه زنان، بسیار بیشتر از سایر مشاغل است.
مارتین سلیگمن
بیشتر از آنکه رضایت شغلی باعث شادی شود، شادی باعث رضایت شغلی میشود (کارفرماها نیز باید سعی کنند کارمندانشان را شادتر کنند: کارمندان شاد باعث پیشرفت شرکت و درآمدزایی میشوند). اگر واقعا ناامید هستید بهتر است یکبار دیگر درباره شرایطتان فکر کنید. تحقیقات در نشریه گالوپ نشان داده است: افراد بیکار از کسانی که کار کسلکننده دارند، شادتر هستند.
کارگران آمریکایی که از نظر احساسی با کار و محیط کارشان ارتباط برقرار نمیکنند بسیار فقیرانهتر از افراد بیکار زندگی میکنند. درمقایسه با ۴۸٪ افراد بیکار، ۴۲٪ از این کارگران در زندگیشان پیشرفت میکنند. از طرف دیگر ۷۱٪ از کارگرانی که با کار و محیط کارشان ارتباط عاطفی برقرار میکنند و مشتاق انجام دادن کارشان هستند، در زندگیشان پیشرفت میکنند.
مراحل پیدا کردن شغل مناسب
اگر قرار باشد لیستی از کارهایی که واقعا دوست داریم، بنویسیم، جستجوی شغل هیچ وقت در این لیست قرار نخواهد گرفت. درحالی که تعداد زیادی از انسان ها از شغلی که انجام میدهند لذت می برند، اما هیچ کس از جستجوی شغل لذت نمیبرد.
واقعیت این است که فرایند جستجوی شغل با دشواریهای مختلفی همراه است. اگر با این دشواریها آشنا شوید و بتوانید آنها را کنترل کنید، میتوانید این فرایند را برای خودتان راحتتر کرده و به نتایج مناسبتر و متعاقب آن به شغل بهتری دست بیابید. ممکن است فرایند استخدام در هر شرکتی متفاوت باشد؛ با این حال، از متداولترین مراحل آن لیستی آماده کردهایم:
۱. آغاز کردن جستوجو برای پیدا کردن شغل
لحظهای که میفهمید باید در جستجوی شغل باشید، چه غیر منتظره باشد، چه خودتان تصمیم گرفته باشید، یکی از لحظات سخت و دشوار زندگی است. هنوز نمیدانید چه چیزی در انتظار شماست و این موضوع دلهرهآور است. انگار که سفری را شروع کردهاید که نمیدانید چقدر طول میکشد و به کجا خواهد انجامید. اما این موضوع هنگامی که شما بتوانید کنترل موقعیت را به دست بگیرید و برای آن برنامه بریزید، حل خواهد شد.
قبل از هر چیزی بپذیرید که احساس نگرانی شما طبیعی است. همه انسانهایی که در موقعیت شما قرار دارند دارای احساسات مشابهی هستند. به یاد داشته باشید که این دوره میتواند زمانی برای خودشناسی بیشتر و در نتیجه رشد فردی و حرفهای باشد. مرحله مهم بعدی این است که بر مبنای نوع کاری که به دنبال آن هستید حتما سعی کنید برنامه ریزی داشته باشید و با نقشه جلو بروید.
۲. آماده کردن رزومه
اگر از ۱۰۰ نفر از اطرافیانتان بخواهید ۵ کاری که دوست دارند انجام بدهند را نام ببرند، به احتمال خیلی زیاد نوشتن رزومه کاری اصلا در انتخابهای آنها وجود ندارد. اما این فرایند آنقدرها هم که ما فکر میکنیم، دشوار نیست به شرطی که قبل از هرچیز بفهمیم قرار نیست زندگی نامه خودمان را بنویسیم یا شغل فعلی یا قبلی خود را توصیف کنیم. اما شیوه درست چیست؟
در تهیهی رزومه به نکات زیر توجه کنید:
- کوتاه و مختصر بنویسید. شما میخواهید که مدیر استخدام بهسرعت صلاحیتهایتان را ببیند. رزومهتان نباید بیشتر از ۱ یا ۲ صفحه باشد؛ در عین حال، مطمئن شوید که واضح و خواناست؛
- مخاطبان هدفتان را پیدا کنید. رزومهتان را با توجه به موقعیتی تنظیم کنید که برایش درخواست میدهید. اگر مهارت و سابقهی بالایی دارید، فقط موارد مربوط به شغل را ذکر کنید؛
- بیانیهی کوتاهی را به رزومه اضافه کنید. رزومهتان را با ۱ یا ۲ جمله که شایستگی شما را برای موقعیت شغلی مربوط خلاصه میکنند، آغاز کنید. تجربیات و مهارتهای خود را به طور خلاصه بیان کنید تا مدیر استخدام در یک نگاه متوجه شایستگی شما شود.
۳. آماده کردن کاور لتر
در این مرحله از فرایند پیدا کردن شغل بهتر است بدانید که برخی از مدیران استخدام از شما درخواست میکنند که کاور لتری را همراه با رزومهتان ارسال کنید. کاور لتر سندی تکصفحهای شامل خلاصهای از مطالب رزومه است که همراه با رزومه ارائه میشود.
اگر میخواهید کاور لتر را ارائه دهید، حتما موارد زیر را رعایت کنید:
- خودتان را معرفی کنید. در یک پاراگراف مختصر نامتان، شغلی که متقاضی آن هستید و آنچه را که دربارهی نقش و شرکت توجه شما را جلب میکند، بازگو کنید؛
- دربارهی مهارتهایتان صحبت کنید. مهارتها و صلاحیتهایی را که شما را شایستهی موقعیت شغلی میکنند، در رزومهتان ذکر کنید. این امر به تقویت صلاحیت شما برای به دست آوردن این شغل کمک میکند؛
- ماجرایی را تعریف کنید. تجربه یا پروژهای را که نشاندهندهی صلاحیت منحصربهفرد شما برای موقعیت موردنظر است، تعریف کنید.
به یاد داشتهباشید فقط در صورتی کاور لتر ارسال کنید که در آگهی شغلی درخواست کردهباشند یا فرم درخواست آنلاین به شما امکان دهد کاورلتر را ضمیمه کنید.
۴. ارسال درخواست شغلی
در اعلانیهی شغلی باید موارد لازم برای ارسال درخواست را ذکر کنید. در صورت استفاده از فرم آنلاین، قسمتهای لازم را پر کنید و رزومه را طبق دستور ضمیمه کنید. فقط در صورت نیاز کاور لترتان را ارسال کنید.
در صورت درخواست از طریق ایمیل، نام و عنوان شغلی موردتقاضا را در بخش موضوع (subject) ایمیل بنویسید و رزومه را ضمیمه کنید. در صورت نیاز به کاور لتر، آن را همراه با رزومه ضمیمه کنید یا از خود ایمیل به عنوان کاور لتر استفاده کنید.
همچنین، میتوانید از یک صفحهی گسترده (spreadsheet) برای پیگیری درخواستهای ارسالیتان استفاده کنید. در صفحهی گسترده عنوان شغل، نام شرکت، اطلاعات تماس مدیر استخدام، تاریخ ارسال درخواست و وضعیت درخواست را بنویسید.
۵.آمادگی برای مصاحبه
اگر درخواستی برای مصاحبه دریافت کنید، یعنی مدیر استخدام شما را به عنوان یکی از متقاضیان تأییدصلاحیتشده برای آن موقعیت شغلی انتخاب کردهاست. این مصاحبه به مدیر استخدام کمک میکند تا دریابد که آیا شما فرد درستی برای این موقعیت هستید یا خیر. تعداد مصاحبههایی که انجام میشود، به تعداد متقاضیان و ماهیت موقعیت شغلی بستگی دارد؛ همچنین، ممکن است که قبل از مصاحبهی حضوری، مصاحبهی تلفنی داشتهباشید.
در ادامه نکاتی را به منظور آمادهسازی شما برای مصاحبه و پیدا کردن شغل مورد نظرتان آوردهایم:
اطلاعات لازم را به دست بیاورید
ممکن است شما هنگام پیدا کردن شغل اطلاعات کمی را درمورد شرکت به دست آوردهباشید. حالا باید کمی دقیقتر بررسی کنید. شرکت را در فضای مجازی و رسانههای اجتماعی پیدا کنید تا اطلاعاتی را بیابید که در طول مصاحبه میتوانید از آنها استفاده کنید. این کار به شما فرصتی میدهد تا با فرهنگ شرکت بیشتر آشنا شوید و دریابید که فضای شرکت برایتان مناسب است یا خیر.
برای سؤالات رفتاری آماده باشید
احتمال دارد که دربارهی نحوهی برخوردتان با چالشهای شغلی در گذشته از شما سؤال کنند. پاسخ شما به مدیر استخدام نشان میدهد که ممکن است در شرایط مشابه در آینده چه واکنشی نشان دهید. میتوانید از روش استار (STAR) برای آماده کردن پاسخها استفاده کنید.
سؤالات رایج رفتاری شامل «یکی از اهدافی را که به آن دست یافتهاید، مثال بزنید و بگویید که چگونه به آن رسیدید» یا «یکی از دفعاتی را که اشتباهی را مرتکب شدید و نحوهی حل کردن آن را برایم تعریف کنید» و سؤالاتی از این قبیل هستند.
برای موفقیت لباس بپوشید
قبل از مصاحبه از پوشش متداول آن سازمان اطلاع پیدا کنید. از کسی که مصاحبهی شما را برنامهریزی کردهاست بپرسید یا در وبسایت و صفحات رسانههای اجتماعی شرکت جستوجو کنید. اگر مردد هستید، لباس محافظهکارانهای بپوشید. آن را از شب قبل انتخاب کنید و بررسی کنید که بدون چینوچروک و تمیز باشد.
با همه محترمانه برخورد کنید
وقتی برای مصاحبه در محل حاضر میشوید، با همهی افراد طوری برخورد کنید که انگار در استخدام شما تأثیر دارند. این گزینه شامل مسئول میز پذیرش و افرادی که با شما سوار آسانسور میشوند نیز میشود. همهی مدیران استخدام به دنبال ویژگی ادب در متقاضیان هستند.
پیگیریکردن را فراموش نکنید
پیگیری رمز موفقیت در پیدا کردن شغل و موقعیت مناسب است. پس از انجام مصاحبه حتما ایمیلی را برای پیگیری ارسال کنید. از مصاحبهگر برای وقتی که به ملاقات با شما اختصاص دادهاست، تشکر کنید و علاقهتان را به موقعیت شغلی بیان کنید.
۶. بررسی سوابق
در این زمان شرکت ممکن است بررسیهای سوءپیشینه و بررسی صحت معرفها را انجام دهد. مطمئن شوید افرادی که در لیست معرف ها در رزومه قرار دادهاید، افرادی هستند که دربارهی شما بهخوبی صحبت میکنند و اطلاعات تماسشان بهروز است؛ همچنین، ممکن است مدیر سوابق تحصیلی و سایر اطلاعاتی را که دربارهی خودتان ارائه دادید، بررسی کند.
اگر اطلاعات رسانههای اجتماعی خود را در رزومه آوردهاید، انتظار داشتهباشید که مدیر استخدام از آن سایتها بازدید کند. مدیر استخدام به دنبال یافتن ثبات شخصیت شما در فضای مجازی و مصاحبههاست.
۷. رد شدن
ممکن است در فرایند جستجوی کار بارها به شما گفته شود: متاسفیم نمیتوانیم با شما همکاری کنیم. رد شدن همیشه دردناک است مخصوصا اگر به گرفتن شغلی امیدوار باشید و معتقد باشید میتوانید در آن زمینه عالی باشید.
دقت کنید، شما هیچ وقت واقعا نمیدانید با چه کسی مواجه هستید یا چه ارزشهای برای آنها مهم است، پس اگر در جلسه مصاحبهای رد شدید زیاد نگران نباشید. آنچه که مهم است این است که بعد از جلسه مصاحبه سعی کنید کل فرایند مصاحبه را به یاد بیاورید و اگر اشتباهاتی داشتید به خاطر بسپارید. این کار را میتوانید با تعریف جلسه مصاحبه برای یک فرد متخصص یا حتی یک دوست انجام بدهید. این کار به شما کمک میکند که اگر اشتباهاتی داشتید و خودتان نمیدانستید، برای شما این اشتباهات روشن شود.
اگر در مصاحبهی شغلی رد شدید نباید اعتماد بهنفس خود را ازدست بدهید. وقتی شما خودتان را کم ارزش بدانید، غیر منطقی خواهد بود اگر انتظار داشته باشید مصاحبهگر شما را با ارزش بداند. مواظب باشید؛ چون امکان دارد در فرایند جستجوی کار شما با سختیهای زیادی مواجه شده باشید و این سختیها شما را نسبت به خودتان بدبین کرده باشد. همیشه اتفاق های خوب زمانی میافتد که انتظار نداریم. پس همیشه در مورد خودتان مثبت فکر کنید و مطمئن باشید خوشبختی همین نزدیکی است.
۸. دریافت پیشنهاد شغلی
به طور معمول، پیشنهاد شغلی را از طریق تلفن یا ایمیل دریافت خواهید کرد. اگر پیشنهاد شغلی را از طریق تلفن دریافت کردید، به دنبال آن منتظر ایمیلی باشید که شامل خلاصهای از جزئیات پیشنهاد شغلی است. این ایمیل شامل میزان حقوق، تاریخ شروع به کار و اطلاعاتی مربوط به بستهی مزایای شرکت است. لازم نیست پیشنهاد را بهسرعت بپذیرید. در صورت تمایل میتوانید ایمیل را با یک پیشنهاد متقابل پاسخ دهید یا پیش از پذیرفتن یا رد کردن پیشنهاد، درمورد حقوق مذاکره کنید.
برنامه ریزی شغلی برای پیدا کردن شغل مناسب
در تعیین شغل و حرفه، عوامل زیادی وجود دارد که خارج از کنترل شما هستند؛ بهعنوان مثال روند جهانی اقتصاد، انتخابات سیاسی و تغییرات فناوری نمونههای کمی از این عوامل هستند. بنابراین خیلی خوشبین و امیدوار نباشید که میتوانید مسیر حرفهای را صرفا خودتان تعیین کنید.
البته این بدان معنی نیست که هیچ کاری از شما ساخته نیست، میتوانید احتمال موفقیت خودتان را با نزدیکتر ساختن ذهنیت مناسب به شغل خود افزایش دهید؛ به این معنی که فرایند مستمر برنامهریزی شغلی را به طور فعالانه مدیریت کنید. در هر مرحله از مسیر شغلی نیز باید از خودتان این سؤال را بپرسید: «با انجام چه کارهایی میتوانم فرصتهای شغلی خود را در آینده بیشتر کنم؟».
۱. دانشی را کسب کنید که بتوانید به دیگران نیز انتقال دهید
این فرایند از انتخابهای شما در دوران تحصیل شروع میشود. در دوران آموزش، باید مهارتهای لازم و تخصصهای مورد نیاز برای موفقیت در شغل های آینده خود را کسب کنید. به این معنی که باید در مورد دورههای آموزشی، انتخابهای هوشمندانهای داشته باشید، مثلا مهارت نوشتن، تحلیلهای دشوار و پیچیده و مهارتهای محاسباتی و...
وقتی که دوره آموزشی رسمی خودتان را به پایان رساندید، به دنبال شغلهایی باشید که بتوانید دانش قابلانتقال خودتان را بیشتر گسترش دهید تا به پیدا کردن شغل بعدیتان کمک کند. بهعنوان مثال اگر شغل شما اجارهدادن هواپیمای مسافرتی و شخصی است. با گذشت چند سال مهارت زیادی را در این زمینه کسب می کنید. اما این تخصص محدود ممکن است در شغلهای دیگر کارایی نداشته باشد. در عوض، اگر شما مهارت برنامهنویسی نرمافزار داشته باشید، با گزینههای شغلی بیشتری در آگهیهای استخدام برنامه نویس مواجه می شوید.
کسب تجربه بیشتر و فراتر از شغل، یکی دیگر از روشهای دانش قابلانتقال است. شما نیز میتوانید توجه بیشتر کارفرمایان را با داشتن پیشزمینه در سازمانهای مختلف به خود جلب کنید. برای مثال، شرکتهای تجاری نسبت به جذب شما در صورتی که تمام سالهای کاری خود را در شرکتهای دولتی صرف کرده باشید، دغدغه خواهند داشت. در سطح بالای مدیریت نیز ممکن است شرکتهای که بهصورت دولتی اداره میشوند، نسبت به جذب مدیر ارشدی که صرفا تجربه شرکتهای خصوصی را دارد، هراس داشته باشند. زیرا به زعم آنها ممکن است این مدیر نتواند خود را با فشارهای ناشی از ذینفعان عمومی و قوانین اوراق بهادار و بورس دولتی تطبیق دهد.
۲. شبکه خود را وسعت ببخشید
در حین این که دانش قابل انتقال خود را افزایش میدهید، به یاد داشته باشید که این جنبه مانند یک قطعه از پازل است. قدم بعدی این است که بتوانید شبکههای ارتباطی خود را با افراد هم سطح بیشتر کنید. اگر بهصورت یک شعار این نکته را بگوییم: «سازمانها افراد را جذب نمیکنند، بلکه این افراد هستند که افراد دیگر را استخدام میکنند.» زیرا هر چه با افراد بیشتری آشنا باشید، احتمال این که این افراد در فرصتهای شغلی احتمالی به شما فکر کنند بیشتر خواهد بود، حتی اگر این فرصتها بهصورت عمومی اطلاعرسانی نشود.
البته شما میتوانید تا یک سطح مشخص بدون این که شغل خود را تغییر دهید، شبکهسازی کنید. میتوانید در کنفرانسها و یا در انجمنهای مربوط به کسب و کار شرکت کنید. اما این شبکهسازی مبتنی بر رویدادها با شبکههایی که میتوانید از طریق همکاران، گفتوگو و مسافرت های کاری ایجاد کنید، تفاوت دارد.
زمانی که به مرحله بعدی مسیر شغلی خود فکر می کنید، مزیتهای مربوط به شبکهسازی را که میتوانید کسب کنید، در نظر بگیرید. اگر روحیه بلند پروازی دارید، میتوانید شبکه خود را با رفتن به شرکت جدید گسترش دهید. البته بدیهی است که این لحظه مهمی از تصمیم گیری خواهد بود. زیرا می توانید شبکه خود را با پذیرش شغل در واحد دیگری در همان سازمان افزایش دهید یا سرپرستی پروژهای را بر عهده بگیرید که افراد بخش های مختلف نیز در آن حضور داشته باشند.
در دنیای در حال تغییر امروز، اهمیت ارزیابی هوشمندانه مسیر شغلی بیش از قبل برجسته شده است. برای این که نسبت به تحولات و غافلگیریها آماده باشید، سعی کنید به نحوی شغل خود را انتخاب کنید تا حق انتخاب بیشتری در آینده داشته باشید. در دوران تحصیل یا کار، دانش و تخصص قابل انتقال خود را افزایش دهید و با افراد همسطح و همردیف خود روابطتان را بیشتر و نزدیکتر کنید.
استفاده از قوه تصور برای پیدا کردن شغل مناسب
آیا هدف خود از انتخاب شغل را می دانید؟ در غیر این صورت، چه مسأله ای رخ میدهد؟ وقتی از دانشجویان قبل و بعد از فارغ التحصیلی در مورد انتخاب شغل مناسب، پرسشی مطرح میشود، حس آزار دهندهای به آنها دست میدهد. این سؤال حتی افرادی که از شغل خود راضی نیستند و دوست دارند تجربه جدیدی را کسب کنند نیز آزردهخاطر میکند. اگر شما نیز در این وضعیت قرار دارید، باید ابتدا این تصور را در خود ایجاد کنید که ایدئالترین زمینه کاریتان چه چیزی میتواند باشد. گفتن این جمله ساده به نظر میرسد، اما در عمل دشوار است. افراد معمولا از هر فرصتی برای نشان دادن خودشان استفاده می کنند. به این کار تکیه نکنید. زیرا روشهای مؤثرتری برای رسیدن به شغل مناسب وجود دارند. برای رسیدن به این شرایط ۳ مرحله زیر را در نظر بگیرید:
۱. شغلهای بزرگ را تصور کنید
۱۰ دقیقه به توصیف بهترین جایگاه شغلی که میتواند نیازهای شما را برآورده ساخته و برایتان حس تمجید شدن را در برداشته باشد، اختصاص دهید. به نمونههای روشن و مشخص فکر کنید. (مثلا مدیر تولید محصولات الکترونیکی یا مدیر یک شعبه رستوران). سپس ویژگیهای شغل را مشخص کنید، مانند وظایف روزانه شما چیست، سازمان چگونه عملیات خود را انجام میدهد، شما چه نقشی دارید و... این کار را برای شغلهای بزرگ و ایدئال نیز انجام دهید. سپس متضاد آن را تصور کنید. شغلی که از آن واهمه دارید و فکر میکنید دیگران با شما در این زمینه همعقیده نیستند را در نظر بگیرید. به همان شیوه این شغل را نیز برای خودتان تشریح کنید.
۲. نقطه قوت خود را مدیریت کنید
تواناییهای خودتان را برای الهامگرفتن از دیگران و انگیزه بیشتر در نظر بگیرید. با در نظر داشتن نقاط قوت خود، شغلهای محدودی که میتوانند بیشترین تناسب را با ویژگیهای شما داشته باشند، تصور کنید. چه اتفاقی ممکن است رخ دهد؟ در این لحظه شاید فکری به ذهنتان نرسد و با محدودیت مواجه شوید. دوباره این فرایند را تکرار کنید. برای بار سوم نیز این کار را انجام دهید.
۳. علاقههای قبلی خود را به یاد بیاورید
به دوران دبیرستان، دانشگاه و یا شغل قبلی که داشتید، برگردید. بیشتر از چه چیزی لذت میبردید؟ زمان خود را چگونه سپری کردهاید؟ مسیر انتخاب شغل خود را دوباره در نظر بگیرید. نحوه، دلیل و نتایج تصمیمهای شما چه بوده اند. موردهای شخصی زیادی وجود دارند. چرا این تصمیمها را گرفته اید؟ در حال حاضر ، معیارهای انتخاب چه اندازه اهمیت دارند؟ اگر مهارت و یا دانش جدیدی در دوران تحصیل یا کار یاد بگیرید، در طول این مسیر ممکن است آنها را کنار بگذارید و این طبیعی به نظر می رسد و عمدتا بلوغ را نشان میدهد. اما ممکن است استعدادهایی را کنار بگذارید که میتوانند در آینده نیز کاربرد داشته باشند.
گامهایی که توضیح داده شد، این نکته را یاد آور میشوند که بیشتر به چه شغلی اهمیت میدهید. به لیست انتخاب خود نگاه کنید و همسویی و تفاوتهایی که با زمینه کاری که دارید را در نظر بگیرید. اگر ایده خوبی به ذهنتان میرسد، در مورد این زمینه شغلی با کسانی که از آن آگاهی دارند، صحبت کنید. به این نکته برسید که چگونه میتوانند با زمینه علاقه شما همخوانی داشته باشند.
اگر به شغلی رسیدید که بیشترین تناسب را با ویژگی های شما داشت، از صحت تناسب آن مطمئن شوید. برای این کار روی دکمه زیر کلیک کنید:
ارزش های فردی خودتان را برای شغل و جایگاه هدف گذاری شده مشخص کنید (نقاط قوت و استعدادهای ویژهای که میتوانید برای شرکت عرضه کنید). اگر برای شغل آماده به نظر نمیرسید، اما برای انجام آن اراده دارید، به این فکر کنید که چگونه میتوانید مهارتها و ویژگیهای خود را بهروز ساخته و این فرصت را برای خودتان خلق کنید. اینکه میتوانید با جایگاه شغلی پایینتر شروع کنید، یا به دوران تحصیل باید برگردید و یا این که مهارتهای خود را با منابع آموزشی آنلاین افزایش دهید.
برای کسانی که نمیدانند چگونه مسیر شغلی خود را شروع کرده و یا میخواهند آن را تغییر دهند، تصور شغل متناسب و شناخت خود گام اول محسوب میشود. پاسخها به صورت سیاه و سفید نیست. شما باید به دنبال ایده ها باشید و به تحقق کامل آن فکر نکنید. اگر این گامها را بردارید، به احتمال زیاد می توانید به شغل هایی برسید و آنها را کشف کنید که ارزش وقتگذاشتن و جستوجو دارند.
کلید پیدا کردن شغل مناسب چیست؟
انتخاب یا تغییر شغل برای بسیاری از ما ممکن است تجربه ای با حس نگرانی و تردید را در بر داشته باشد. شاید افراد زیادی به شما تذکر بدهند که صرفا علاقه خود را دنبال کنید و یا آنچه را که دوست دارید، انجام دهید، اما کلوین نیوپورت (Calvine Newport) در کتاب خود با عنوان «چه خوب که شما را نمی توانند نادیده بگیرند: چرا مهارت ها در جست و جوی کاری که دوست دارید، برتر از علاقه شما هستند» (So Good They Can’t Ignore You: Why Skills Trump Passion in the Quest for Work You Love) اذعان دارد که این توصیه خوبی برای افراد نیست.
پژوهشها نشان میدهد که افراد در پیشبینی این که در آینده چه احساسی نسبت به انجام کار فعلی پیدا خواهند کرد، مهارت خوبی ندارند. پیدا کردن افرادی که فکر میکنند شغل مورد علاقه خود را انتخاب کردهاند، کار دشواری نیست و معمولا کمتر پیش میآید که در ابتدا افراد بگویند که از شغل خود متنفر هستند. اما در واقعیت، اگر تصور کنید که حرفههایی مانند کارشناس سرمایه گذاری، زمینه هنری و یا سمت استاد دانشگاهی را دارید، چگونه میتوانید حس رضایت داشته باشید در حالی که هیچ یک از این شغلها را قبلا تجربه نکردهاید؟ آیا در طول تاریخ میتوان فردی را پیدا کرد که شغل و حرفهای را انتخاب کند، بهطوری که با تصورات قبلی او یکسان باشد؟
اگر به شغل خود علاقه نداشته و از آن راضی نباشید، چه اتفاقی میافتد؟ معمولا شغلی را انتخاب میکنید که با مهارتها و ارزشهایتان همخوانی داشته باشد. وقتی احساس کنید که همان شغلی را انتخاب کردهاید که از پیش انتظارش را داشتید، شروع خوبی محسوب میشود. اما کمتر اتفاق میافتد که شما شغلی را انتخاب کنید که تناسب انگیزشی خوبی را با ویژگیهای شما داشته باشد.
دو روش برای داشتن انگیزه بهمنظور رسیدن به اهداف وجود دارد. برخی از ما فقط به این جنبه گرایش داریم که اهداف خود را به عنوان زمینههای پیشرفت و پاداش ببینیم (مانند اهداف شغلی و زندگی). ما به این فکر میکنیم که اگر در دستیابی به آنها موفق شویم، میتوانند دستاوردها و موفقیتهای زیادی را برای ما داشته باشند. اگر شما فردی را مشاهده کنید که اهداف خود را براساس این روش در نظر میگیرد، میتوانیم بگوییم که او با رویکرد ارتقا- محور به شغل خود نگاه میکند.
برخی از ما نیز به اهداف نگاه امنیتی داریم یعنی نمیخواهیم همه آن چه را که تلاش کردهایم، از دست دهیم. اگر دیدگاه شما به صورت پیشگیری- محور باشد، سعی می کنید که تا جایی که امکان دارد از ریسکپذیری اجتناب کرده و مسئولیتهای خود را انجام دهید و فردی باشید که دیگران بتوانند بر روی شما حساب کنند. بیشتر تمایل دارید که کارها در مسیر درست و با سرعت مناسبی انجام شوند. افراد بر اساس هر دو رویکرد برانگیخته میشوند. اما معمولا انگیزش ما بر اساس دامنهای از کار، علاقه و سرپرستی است. آنچه که برای درک این دو رویکرد (رویکرد ارتقا و پیش گیری) ضروری به نظر می رسد، این است که افراد انگیزه های متفاوت و نقاط قوت و ضعف متمایزی دارند.
افرادی که رویکرد ارتقا-محور دارند در موارد زیر مهارت زیادی دارند:
- خلاقیت و نوآوری
- به دست آوردن فرصتها برای پیشرفت
- ریسکپذیری
- بیان نظرهای و راه حلهای متعدد
- تفکر انتزاعی
(متأسفانه این افراد خطای بیشتری دارند، بسیار خوشبین هستند و ریسکهایی را میپذیرند که ممکن است آنها را با مشکلات مواجه کند.)
در مقابل افرادی که از دیدگاه پیشگیری- محور برخوردارند:
- دقیق بودن و جزئینگری
- استدلال و تفکر تحلیلی
- برنامهریزی
- دقت داشتن (بدون خطا کار می کنند)
- قابلاتکا
- پیشبینی مسائل و مشکلات از تبحر و مهارت کافی برخوردار هستند.
(متأسفانه این افراد نیز در ریسک و تغییرپذیری مقاومت نشان می دهند و با سرعتی آرام کار می کنند زیرا دقت زمانبر است.)
زمانی که شما دامنه تمرکز خودتان را بدانید، میتوانید انگیزه خود را نسبت به نوع شغلهای مختلفی که با ویژگیهای شما تناسب دارد، بشناسید. بیش از یک دهه تحقیقات نشان میدهد که وقتی افراد بین انگیزه و نوع حرفه خود تناسب را لمس کنند، نه تنها به طور اثربخش آن را انجام میدهند، بلکه دل بستگی و علاقه بیشتری نیز به شغل خود پیدا می کنند.
اگر شما ارتقا-محور هستید، به دنبال شغلهایی باشید که در آن فرصت پیشرفت و توسعه باشد. صنایعی که با سرعت بیشتری رشد میکنند را در نظر بگیرید که محصولات و خدمات با شتاب زیادی تغییر میکنند و قابلیت شناسایی فرصت ها نیز ضروری باشد، مانند فناوری یا شبکههای مجازی. اگر بخواهیم مثالی ورزشی برای این موضوع بیان کنیم؛ به دنبال شغلی باشید که بهصورت فیزیکی بازی کنید که در آن سرعت و تفکر بیرون از بازی نیز اهمیت زیادی دارد. اما اگر نگرش پیشگیری-محور به شغل دارید، حرفههایی را جستوجو کنید که حس امنیت و ثبات را در شما ایجاد کنند.
با دارا بودن ویژگیهای مربوط به این رویکرد، شما در اجرای کارها، مدیریت پیچیدگیها از مهارت خوبی برخوردارید و همیشه نیز برنامه دوم (Plan B) و شاید سوم و... را در مواقع مورد نیاز تدارک دیده اید. شغلهایی را در نظر بگیرید که توجه به جزئیات و دقیق بودن اهمیت زیادی داشته باشند. برای نمونه، میتوانید شغلهایی مانند وکیل و یا کارشناس تحلیل داده و اطلاعات را تجربه کنید.
در مثال قبلی، شما در دفاع بهتر بازی میکنید و میتوانید تهدیدها را برطرف کرده و شرکت و یا مشتریان را از آسیبدیدن محافظت کنید. اما اگر بپرسید در مورد «افراد کارآفرین چطور؟، آیا به فکر کسبوکار خودم باشم که در آن رویکرد انگیزهمحور وجود داشته باشد. پاسخ این است که برای موفقیت در کسبوکار و کارآفرینی واقعیت این است که شما باید هر دو رویکرد ارتقا محور و پیشگیری-محور را داشته باشید. ممکن است شخصی که صرفا با ارتقا-محوری ایده کارآفرینی خود را پیش ببرد، اما نتواند آن را برای مدت زمان بیشتری محافظت کند. زیرا برای موانع و مشکلات احتمالی در این راه آماده نیست و کارآفرین با دید پیشگیری-محور ممکن است نتواند ایده خود را به ثمر برساند و با نگرانی در مورد موانع، پیشروی داشته باشد و کسبوکار خود را شروع کند.
این یکی از دلایلی است که مشارکت خود را بسیار ارزشمند میسازد. برخی اوقات باید مانند استیو جابز (Steve Jobs) محصول بالقوه و با پتانسیل بالا را در نظر بگیرید و برخی مواقع نیز نیاز دارید مانند استیو وزنیاک (Steve Wozniak) محصولی تولید کنید که کارکرد داشته باشد. پس اگر میخواهید کسبوکاری را شروع کنید، سعی کنید تعادل مناسبی از دو رویکرد ارتقا-محور و پیشگیری-محور داشته باشید.
چگونه برای ورود به شغل در دوران پس از فارغالتحصیلی برنامه ریزی کنیم؟
اگر از کسی که به تازگی فارغ التحصیل شده این سوال را بپرسیم که برای آینده چه هدفی در سر دارد، شاید نتواند پاسخ مطمئنی برای ما داشته باشد. به ویژه این که بسیاری از دانشجویان در حین تحصیل اعتماد به نفس پایینی برای ورود به کار پیدا می کنند و احساس می کنند که مهارت های لازم برای ورود به بازار کار را ندارند. البته این احساس طبیعی به نظر می رسد. چون بسیاری از افراد فکر می کنند که دیگران جای آنها را می گیرند و میزان بالای آمار فارغ التحصیلان را نیز سندی برای این ادعا قرار می دهند. یا حتی به آمارهای بیکاری اشاره می کنند و بسیاری از توجیه های مشابه. اما واقعا چگونه می توانیم برنامه ای برای ورود به مسیر شغلی خودمان داشته باشیم؟
اولین قدم شناخت خودمان است. دلیل اهمیت این موضوع به این نکته برمی گردد که با شناخت بیشتر از خودمان می توانیم توانایی هایمان را بهتر شناخته و شانس جذب شدن را نیز افزایش دهیم. در واقع این مساله به برند شخصی ما نیز کمک می کند. در واقع وقتی شما خودتان نیز نمی دانید که چه ارزشی را می توانید برای کار فرما عرضه کنید، به طور یقین او هم از این موضوع با خبر نخواهد بود. دوم این که اگر واقعا خودتان را خوب بشناسید، انتخاب حرفه شغلی نیز برای شما راحتتر خواهد بود. تحقیقات نشان می دهد که معمولا بیش از ۳۵درصد از فارغ التحصیلان، شغل خود را در سال اول تجربه کاری از دست می دهند. دلیل این امر هم خیلی واضح است، چون که شخصیت خود را به خوبی نمی شناخت و بدون اطلاع از آن وارد حرفه شغلی شده اند. نکته مهم تر برای کسانی است که شغل دائمی انتخاب می کنند و حداقل باید چهار سال به صورت پیمانی مشغول فعالیت باشند. به نظرتان با انتخاب اشتباه و قبل از آن شناخت ناکافی از خودتان، چهار سال وقت و زمان خود را از دست نمی دهید؟
«معمولا برای بسیاری از افراد علاقه پس از سپری شدن زمان ایجاد می شود، به ویژه اگر پیشرفتی در شغل انتخابی ببینند. انتخاب بر اساس علاقه و متناسب با ویژگی های شخصیتی استراتژی موثری برای ورود به کار است که استرس کمتری هم برای متقاضی شغل خواهد داشت. در این بحث به بررسی سه پرسش اصلی پرداخته می شود که با ایجاد چالش و سوال در ذهن شما می توانند کمک کنند تا شناخت بیشتری از توانایی های خودتان پیدا کنید و بهتر بتوانید شغل مورد علاقه خود را تعیین نمایید.»
۱. نوع شخصیت، ارزش ها، هنجارها و باورهایتان چیست؟
وقتی این سوال از شما پرسیده شود، پاسخ شما برای آن چه خواهد بود؟ آیا فکر می کنید که فردی ایده آل گرا و اجتماعی هستید یا این که درون گرا و پایبند به اهداف خودتان؟ آزمونی که می تواند به شما در پاسخ به این سوال کمک کند، تست شخصیت است و بر اساس خروجی آن می توانید پاسخ مناسبی به این سوالات بدهید. (مانند تست MBTI). یا استفاده از تست مربوط به پروفایل های شخصی که معمولا جنبه هایی مانند علاقه به کارهای روتین یا انعطاف پذیری، آرام در مقابل شخصیت تنش پذیر، منظم یا نا منظم، خجالتی یا دارای اعتماد به نفس و میزان تمایل به تجربیات جدید (تست نئو NEO PI-R) را در نظر می گیرند. فکر کردن به این موارد می تواند مسیر شغلی شما را بهتر تعیین کند و بدانید که مناسب چه شغل هایی هستید.
۲. دانش و مهارت های شما در چه زمینه هایی است؟
اهمیت دانستن مهارت ها و دانش بسیار بدیهی و روشن به نظر می رسد. دانستن نقاط قوت باعث می شود که کارفرما نیز درک بهتری از ما داشته باشد و شاخصی برای توسعه و رشد فردی ما باشد. برای این که بتوانید درک بهتری از نقاط قوت و ضعف خود داشته باشید، می توانید از شاخص های هسته ای (Core Quadrang) دنیل اوفمن (Daniel Ofman) استفاده کنید. همچنین موفقیت های قبلی و پیشین خود را در نظر بگیرید. بسیاری از افراد در دیدن موفقیت های خود کم بینی قائل می شوند و آنها را نادیده می گیرند. بنابراین حداقل سه موفقیت قبلی خودتان را بنویسید. ممکن است این موفقیت ها شامل افتخاراتی که در دوران تحصیل کسب کرده اید، کار آموزی یا حتی قهرمانی های ورزشی باشد که کسب کرده اید. برای هر یک از موارد نیز با جزئیات مشخص کنید که چه ویژگی هایی در شما باعث رسیدن به آنها شده است. نوشتن این ویژگی ها باعث می شود که به خلاصه ای از قابلیت و توانایی های خود برسید.
۳. هدف شما چیست؟ چه عواملی انگیزه شما را بیشتر می کند؟
این که شما به مهارتی تسلط داشته باشید، به معنای آن نیست که حتما به حرفه مورد نیاز آن وارد شوید. در واقع علاقه شما نیز بعد مهم دیگر آن است. باید مشخص کنید که به دنبال چه میسر شغلی و حرفه ای هستید. ممکن است وقتی می خواهید علاقه خودتان را مشخص کنید با سوالات انتزاعی روبرو شوید، در نتیجه بهتر است شرح شغلی از وظایف خودتان را بنویسید. برای این کار می توانید از شرح شغل های آماده ایده بگیرید. به عنوان مثال می توانید موارد زیر را در نظر بگیرید:
- فرصت رشد: دست یابی به فرصت های بالاتر با توجه به رده سازمانی و سلسه مراتب ساختاری آن.
- امنیت شغلی: شغل دائم، دیده شدن و تحسین عملکرد شما توسط کارفرما.
- آزادی: داشتن قدرت شخصی بیشتر، آزادی و بر عهده گرفتن مسئولیت حاصل از نتایج به منظور رسیدن به موفقیت های بیشتر و کم بودن وظایف ثابت و تکراری.
- تعادل: ایجاد تعادل میان کار و زندگی شخصی و افزایش توسعه فردی. در واقع پرداختن به شغل به عنوان یکی از بعدهای زندگی.
- چالشی بودن: هیجان و چالشی بودن وظایف باعث می شود که شما تعهد بیشتری به کار نیز داشته باشید. تلاش برای این که بتوانید اقدامات و خلاقیت های خود را در کار بیشتر کنید و سخت برای رسیدن به موفقیت بکوشید.
در مرحله بعدی به دنبال فرصت های شغلی باشید که جزئیات آن را مشخص کرده اید. به این فکر کنید که آیا کار کردن در شرکت کوچک را ترجیح می دهید یا شرکت بزرگ ؟. آیا ساختار سازمانی برای شما اهمیت دارد و موارد دیگر. همچنین فرهنگ سازمانی (برای بررسی بیشتر مراجعه کنید به مقاله شناخت فرهنگ محیط کار، همکاران و هر آنچه که فکر می کنید برایتان مهم است را در نظر بگیرید. لیستی از ترجیح های خودتان را تهیه کنید. توجه داشته باشید که در دانشگاه به شما پیدا کردن فرصت های شغلی آموزش داده نمی شود. بنابراین باید به سراغ کانال فرصت های شغلی بروید و با توجه به شرایط خودتان، مسیر آینده را مشخص کنید. نباید دلسرد شوید و فکر کنید که دیده نمی شوید، اگر حرفی برای گفتن داشته باشید و به اصطلاح نیازهای کارفرما را تا حدودی پاسخ بدهید، در لیست انتخابی او برای تماس مصاحبه خواهید بود. در نهایت به یاد داشته باشید که استفاده از رویکرد استراتژیک پایانی برای ورود میسر شغلی نیست و تنها نقطه آغازی برای تحقق رویاهای شماست.
۷ نکتهای که همه افرادی که در مسیر پیدا کردن شغل هستند باید بدانند!
جستجوی شغل و استخدام شدن اغلب فرایندی طولانی و خسته کننده است. اما اگر در ابتدا خودتان، اهدافتان و ارزش هایتان را بشناسید، شانس بیشتری برای استخدام سریع خواهید داشت. در ادامه به ۷ نکتهای که باید قبل از هر تصمیمی برای خودتان روشن کنید، خواهیم پرداخت.
۱. اهداف شغلی شما
آیا شما به دنبال صرفا استخدام هستید یا یک مسیر شغلی را دنبال میکنید؟ بر اساس اینکه آیا شما آنقدر مستاصل هستید که هر شغلی را فقط به خاطر درآمدش قبول کنید، یا به دنبال تغییر زمینه کاریتان هستید، یا اینکه جوان هستید و به دنبال یافتن مسیر شغلی خود هستید و یا فقط برای اینکه سرگرم باشید کار میکنید رویکرد شما متفاوت خواهد بود.
۲. نقش شغل بعدی در مسیر زندگی شغلی شما
آیا انتظار ندارید کار بعدی برای زمان زیادی ادامه بیاید یا آن را به عنوان پلهای برای رسیدن به هدف دیگری میدانید؟ شما باید بدانید بسته به شرایط چه قسمتهایی از رزومهتان را بالاتر از بقیه قرار دهید.
۳. ارزشهای شما
ارزشهایی که شما به دیدگاه کارفرما منتسب میکنید ترکیبی از فاکتورهای متفاوت است، بعضی از این فاکتورها تحت کنترل شما هستند بعضی هم نیستند. برای مثال، شما نمیتوانید عرضه و تقاضا برای افرادی با توانایی های مثل خودتان را تغییر دهید.
با این وجود شما میتوانید با نشان دادن دستاوردهای خاص در زمینه کاری بر ارزش خودتان بیفزاید.
به یاد داشته باشید که پاداشهای که دریافت میکنید بر اساس آنچه برای زندگی نیاز دارید یا آنچه میخواهید کسب کنید نیست. به ارزش کلی شما در بازار رقابتی افرادی با مهارتهای مشابه که به دنبال موقعیتهای شغلی همانند شما هستند بستگی دارد.
۴. تواناییهای شما
مهارتها توانابیهای هستند که شما برای انجام امور به کار میگیرید. آنها میتوانند شامل هرچیزی باشند از توانایی استفاده از یک زبان برنامه نویسی تا توانایی متقاعد کردن مشتریان که محصول یا سرویس شما بهترین سرویس برای مشکل آنهاست. توانایی تفاوت قایل شدن بین تواناییها، مسئولیتها، فعالیتها و دستاوردها مهم است. این روزها معمول است که افراد لیستی ۱۰ تا ۱۵ توانای که به شغل ربط دارد را مهیا میکنند و معمولا در ابتدای رزومه خود قرار میدهند.
۵. شما واقعا به چه چیزی میتوانید دست بیابید
قبل از اینکه سعی کنید کسی که قرار است شما را برای شغل خاصی استخدام کند متقاعد کنید باید بتوانید خودتان را در آن نقش تصور کنید. وقتی چنین کاری کردید، می توانید برای آنچه در ۳۰، ۶۰ و ۹۰ روز اول دست خواهید یافت برنامه داشته باشید و در جلسه مصاحبه درباره آن بحث و گفتگو کنید.
۶. اهداف کوتاه مدت
شاید شما بتواند کار را انجام دهید، اما به عات کم تجربگی زمان بیشتری نسبت به کسی که باتجربه تر است طول بکشد. شاید ۸۰ یا ۹۰ درصد آنچه که برای کاری لازم است داشته باشید، اما نیاز باشد که بقیه را هم پوشش بدهید.
یک کارمند مفید و با ارزش به صورت مداوم سعی در تبدیل نقاط ضعفش به نقاط قوت میکند. وقتی از شما درباره نقاط ضعفتان پرسیده میشود باید بتوانید به تمامی همه را بیان کنید و همزمان تقشه ای برای تقویت آنها داشته باشید.
۷. دستاوردهای قبلی
دستاوردها نتیجه تلاشهای است که شما انجام دادهاید. آنها فعالیتهای نیستند که شما انجام دادهاید بلکه اتفاقی است که به این دلیل رخ داده که شما ان کار را انجام دادهاید. اغلب افراد بین شغلشان و آنچه آنها انجام دادهاند تفاوتی قایل نیستند.
شانس زیادی وجود دارد که متقاضبانی که با شما رقابت می کنند مسئولیتهای همانند شما دارا بوده باشند اما به نتایج کمی و کیفی متفاوتی دست یافته باشند. هنگامی که درباره دستاوردهایتان صحبت میکنید، در واقع توانایهای خاص خودتان برای تبدیل مهارتهایتان به نتیجه با ارزش را نشان میدهید. در نهایت هر مدیری به دنبال استخدام انسانی است که بالاترین ارزش بالقوه را برای شرکتش به همراه داشته باشد.
وقتی درباره مهارت هایتان، آنچه انجام دادهاید، و دستاوردهایتان آگاه باشید، قادر خواهید بود خودتان را در مقام انسانی با ارزش قرار بدهید و نشان بدهید که دستاوردهای گذشته شما میتواند بنیانی برای موفقیت شغل جدیدتان باشد.
۱۰ مشکل رایج در پیدا کردن شغل و چگونگی غلبه بر آنها
زمانی که رقابت برای استخدام بالا باشد، ناخواسته دچار اشتباهاتی در فرایند جستجوی کار میشوید و اینکه تماس مجدد و مصاحبهای برای کار نداشته باشید، شما را درمانده میکند. در این وضعیت، طبیعی است که در جستجوی کار، ناامیدی و شکست را احساس کنید. جستوجوی شغلی ناموفق میتواند ناامیدکننده باشد، اما پذیرش شغل سابق، تسلیمشدن و خوردن تنقلات، راه خوبی برای تسکیندادن به خود نیست. در این مسیر، کارهایی میتوانید انجام دهید تا در جستوجوی شغل موفق عمل کنید. برای کمک به شما در ادامه درباره ۱۰ مشکل رایج در جستجوی کار و چگونگی غلبه بر آنها صحبت میکنیم.
۱. نداشتن مسیری مشخص
اگر در جستجوی کار مسیر مشخصی ندارید، خیلی بعید است که بتوانید موفق عمل کنید؛ بنابراین، اگر در روز برای ۲۰ فرصت شغلی درخواست میدهید به امید اینکه در یکی از آنها قبول شوید، باید قدمی به عقب بردارید و درباره رویکرد خود تجدیدنظر کنید.
به موقعیت شغلی توجه بیشتری داشته باشید و مطمئن شوید که بهاندازه کافی تجربه و مهارت برای فرصت شغلی موردنظر دارید؛ به این ترتیب روی مشاغلی تمرکز خواهید کرد که توانایی کارکردن در آنها را دارید؛ همچنین شانس بهتری برای دستیابی به شغل خواهید داشت.
۲. شکستخوردن از سیستمهای ردیابی متقاضی (ATS)
نرم افزار جذب و استخدام (ATS) (Application Tracking System)، در خط مقدم فرایند استخدام قرار دارند. رزومه شما بهسختی به دست شرکت استخدامکننده میرسد. مدیران منابع انسانی بیش از پیش، به قدرت سیستمهای ردیابی متقاضی اعتماد میکنند تا افراد مناسب را بر اساس کلیدواژههای شغلی پیدا کنند. بیشک، این موضوع یکی از بدترین بخشهای فناوری برای حل مشکل انسانی محسوب میشود.
بیشتر کارجویان از سیستمهای ردیابی متقاضی عبور میکنند، اما اگر شما قبل از ارسال درخواست به چند نکته توجه کنید، میتوانید در بین آنها موفق شوید. در مرحله اول مطمئن شوید که کلمات کلیدی آگهی استخدام در رزومه شما وجود دارند؛ در مرحله دوم رزومه خود را از طریق یک ATS آنلاین تست کنید تا هرگونه اشتباه و فرصت ازدسترفته را قبل از ارسال به مدیر استخدام شناسایی کنید.
۳. توجهنکردن به شبکه ارتباطی
امروزه در جستجوی کار، داشتن معرف شانس بهتری را برای شما فراهم میکند برای آنکه توجه کارفرمایان را به خود جلب کنید و توسط آنها استخدام شوید. معرفیشدن از طرف کارمند دیگری، نهتنها جایگزین ارزانتری برای استخدامشدن محسوب میشود، بلکه شما را بهعنوان یک داوطلب، به فرد مطمئنتری در نظر استخدامکنندگان تبدیل میکند؛ زیرا روش ارتباطی، برای تضمین متعارف و رایج شده است.
بنابراین، اگر بهتنهایی مشغول جستوجوی شغل هستید، باید استراتژی خود را تغییر دهید و با آشنایانتان درباره کار صحبت کنید. ممکن است آنها از فرصتهای شغلی شرکتها اطلاعاتی داشته باشند که برای شما سودمند باشد یا بتوانند شما را به سازمانها پیشنهاد کنند. بهبود موقعیت خود، در رویدادهای مرتبط با شغل حضور یابید و شبکه سازی کنید.
۴. توجهنکردن به کاور لتر (Cover Letter)
بی توجهی یک مشکل رایج در جستجوی کار است، چرا که معمولا بین افراد جویای کار از آن غفلت می شود ولی یکی از راه های دیدهشدن توسط کارفرما همین کاور لتر است. بسیاری از کارجویان در زمان درخواست استخدام کاور لتر ارسال نمیکنند و تصور میکنند که مدیران استخدام، آن را نمیخوانند و این کار وقت تلفکردن است. در واقع، حتی اگر مدیران استخدام کاور لتر شما را نخوانند، باز هم این بدین معنی نیست که میتوانید کاور لتر ارسال نکنید.
کاور لتر، شخصیت، اخلاق حرفهای و مهارت توجه به جزئیات را نشان میدهد؛ یعنی آنچه که در رزومه شما وجود ندارد. شاید در آگهیهای شغلی ذکر نشود که کاور لتر ضروری است، اما همیشه باید آن را بنویسید و بههمراه رزومه ارسال کنید. انجامندادن این کار، میتواند برای شما در مصاحبه تبعاتی داشته باشد. فقط اصطلاحات رایج شغلی را ننویسید؛ کاور لتر باید به مدیر استخدام بگوید که چه مهارتهایی را همراه خود به شغل موردنظر میآورید. مثالهایی را ذکر کنید که نشان دهند که چگونه استفاده از مهارت در موقعیتهای گذشته به شما کمک کرده است.
۵. نداشتن اعتمادبهنفس
نداشتن اعتمادبهنفس، بزرگترین مشکل در راه جستوجوی کار به حساب میآید . اگر به مهارتهای خود برای انجام کار اعتماد ندارید، مطمئن باشید که نمیتوانید از طریق برنامه یا مصاحبه، خودتان را به کارفرمای احتمالی معرفی کنید.
برای داشتن اعتماد به نفس بیشتر، باید با دوستان و خانواده خود مشورت کنید و توصیههای مفیدی را از آنها دریافت کنید. زمانی که برای مصاحبه آماده میشوید، پاسخهای خود را به سؤالات معمول مصاحبه تمرین کنید. بدون داشتن آمادگی کافی، اعتمادبهنفس نیز نخواهید داشت.
۶. تمرکز فقط بر آگهی استخدام
آگهی های استخدام، منبع مفیدی برای کشف فرصتهای شغلی هستند، اما برای دستیابی به موقعیتهای جدید، نباید فقط بر آنها تمرکز کنید. چرا لیستی از کارفرمایانی که دوست دارید با آنها همکاری کنید، نداشته باشید؟ چرا سایتهای شخصی کارفرمایان را برای جستوجوی فرصتهای شغلی چک نکنید؟ بهاحتمال زیاد، با استفاده از این استراتژی، شغل رویایی خود را پیدا خواهید کرد.
هنگام جستجوی کار، زمان زیادی برای لینکدین بگذارید. با بهروزکردن مهارت و تجربه خود با الگوریتم، پیشنهادات شغلی دریافت خواهید کرد و با این روش موفقتر خواهید بود.
۷. داشتن فقط یک نسخه از رزومه خود
اشتباه دیگر این است که فقط یک نسخه از رزومه داشته باشید و برای موقعیتهای مختلف شغلی ارسال کنید. این کار، نه مؤثر است و نه میتواند مفید باشد، زیرا مشاغل مختلف، به مهارتهای مختلفی نیاز دارند؛ بنابراین، بهجای اینکه از رزومه یکسانی برای موقعیتهای شغلی مختلف استفاده کنید، رزومههای متفاوتی را برای مشاغلی که به آنها علاقهمند هستید، درست کنید.
البته که مجبور نیستید کل رزومه را بازنویسی کنید. بهراحتی میتوانید هدف شغلی خود را تغییر دهید و سوابق کاریای را متناسب با هریک از فرصتهای شغلی اضافه کنید. شاید بخواهید بر مهارتهای متفاوتی در فرصت شغلی تأکید کنید تا مطمئن شوید در سیستم ردیابی متقاضی دیده میشوید.
۸. تمرکز بر بنگاههای کاریابی و استخدامکنندگان
چشم امید بستن تمام و کمال به بنگاههای کاریابی نیز یک مشکل رایج در جستجوی کار به حساب میآید. بنگاههای کاریابی و استخدامکنندگان، راه خوبی برای یافتن فرصتهای شغلی جدید محسوب میشوند، اما نباید فقط بر آنها تمرکز کنید.
شبکهسازی با همکاران و مشتریان خود بسیار بهتر خواهد بود تا اینکه وقتتان را برای استخدامکنندگانی هدر دهید که به شما قول دنیا را میدهند، اما هیچ فرصتی را برایتان فراهم نمیکنند.
۹. پیگیرینکردن
پیگیرینکردن یک مشکل رایج است که خیلی از افراد در فرایند جستجوی کار انجام میدهند، در حالی که میتوانند ارتباط برقرار کنند. اغلب، ما پس از درخواست شغلی منفعل میشویم و بدون پیگیری، منتظر مدیر استخدام میمانیم. اگر فکر میکنید که بعد از ارسال رزومه و کاورلتر، کارتان تمام شده است، اشتباه میکنید، چراکه کارتان تازه شروع شده است.
هیچ ضرری نمیکنید اگر ایمیلی را ارسال کنید یا برای پیگیری وضعیت خود تماسی تلفنی داشته باشید. این کار میتواند شما را در صدر لیست مصاحبه قرار دهد، زیرا نشان میدهید که از تعهد و انگیزه لازم برای موقعیت شغلی برخوردار هستید.
۱۰. نداشتن اهداف شغلی روشن
عواملی مانند نارضایتی در موقعیت فعلی، تعدیل نیرو یا علاقه به تغییر شغل، باعث میشوند که در جستوجوی شغل جدیدی باشیم. در هریک از این شرایط، غیرمعمول است که به پیشنهاد اول خود پاسخ مثبت دهیم، بدون اینکه به اهدافمان فکر کنیم.
برای اینکه مطمئن شوید که در جستجوی کار در مسیر درست قرار دارید تا به سوال «چگونه شغل خود را انتخاب کنیم» به درستی پاسخ دهید، از ۳ هدف برتر شغلی خود لیستی را تهیه کنید و هر بار که برای موقعیتهای جدید درخواست میدهید، آنها را در نظر داشته باشید. اگر فرصت شغلی با معیارهای شما مطابقت ندارد، نیاز است که به فرصتهای شغلی دیگری توجه کنید. ممکن است احساس کنید که در پیدا کردن شغل مناسب خود ناموفق خواهید بود، اما این امر با سختکوشی و فداکاری امکانپذیر است. با بررسی این ۱۰ مشکل رایج در جستجوی کار و استفاده از توصیههای ارائهشده در این مطلب، جستوجوی شغلی شما مفیدتر خواهد بود و با چالشهای کمتری دستوپنجه نرم خواهید کرد. دیگر لازم نیست از جستجوی کار بترسید؛ میتوانید بهجای آن، راحت و مناسب عمل کنید. شما در زمان جستوجوی شغل با چه مشکلاتی روبهرو میشوید؟ تجربههای خود را در بخش نظرات برای ما بنویسید.
منبع: careeraddict.com
دیدگاه