زندگی شغلی؛ انواع زندگی شغلی و باید و نبایدهای آن
بسیاری از ما قبل از اینکه دروس مهم زندگی شغلی را یاد بگیریم، مشکلات زیادی را پشت سر میگذاریم، روابط زیادی را خراب میکنیم و اینگونه زندگی شغلی خود را سپری میکنیم. ما در اینجا انواع زندگی شغلی را بیان میکنیم، ۱۹ درس اساسی را ذکر کردهایم که لازم است که در اوایل زندگی آنها را بیاموزید تا از نظر حرفهای شرایط خوبی داشته باشید و در شغلتان پیشرفت کنید، همچنین به بررسی ویژگیهای اخلاقی میپردازیم که باعث خراب شدن زندگی شغلی شما میشوند.
انواع زندگی شغلی
امروزه بازار کار بهسرعت در حال تحول است. ما شاهد تغییر شرایط انواع مختلف زندگی شغلی هستیم. مرزهای بین عناوین شغلی با هم تداخل دارند یا حتی محو شدهاند. فرصتهای شغلی هرگز بهاندازهی اکنون فراوان نبوده، اما احتمال استثمار یا مواجه شدن با مشکلات قانونی درمورد موقعیت شغلی شما نیز فراوان شدهاست. یک اشتباه ساده در قراردادتان ممکن است برای شما یا شرکت هزینهی گزافی داشته باشد. مگر اینکه یاد بگیرید چگونه بین سه دستهی کاری رایج تفاوت قائل شوید:
فریلنسری (مشاغل آزاد)، کار قراردادی مستقل و کارمندی. در ادامه قصد داریم شرایط این سه نوع از انواع زندگی شغلی را بررسی کنیم.
فریلنسر کیست؟
فریلنسینگ، اولین نوع از انواع زندگی شغلی است. فریلنسرها افرادی هستند که خوداشتغال هستند و معمولا بیش از یک کارفرما دارند که برای آنها کار میکنند.
حوزهی کاری افرادی که این نوع از انواع زندگی شغلی دارند، ممکن است متفاوت باشد. مانند:
- تنظیم یک قالب خبرنامه برای یک مشتری خرد؛
- نظارت بر یک پروژه از ابتدا تا انتها؛
- طراحی لوگو برای یک استارتاپ و یا شرکتها و افراد دیگر.
در ادامه شرایط این نوع از انواع زندگی شغلی را بیشتر توضیح میدهیم. هیچ محدودیتی برای میزان اشتغال، اندازه و دامنهی کار و مدت قرارداد آنها با مشتری وجود ندارد. با این حال، فریلنسرها بهندرت به یک مشتری یا یک کسبوکار بهعنوان تنها منبع درآمد خود تکیه میکنند، زیرا از نوسانات بازار آگاه هستند. برای آنها، امنیت شغلی با داشتن تعداد بیشتری از مشتریان بلندمدت و باکیفیت ناشی میشود.
افرادی که این نوع از انواع زندگی شغلی را انتخاب کردهاند، معمولا بر مبنای تعداد ساعات یا تعداد پروژهها دستمزد میگیرند.
با اینکه فریلنسرها با کارفرمایان و مشتریان خود مشورت نیز میکنند، از استقلال بسیار بیشتری برخوردار هستند. به علاوه معمولا به آنها این اختیار داده میشود تا کار خود را به هرنحو که مایلند انجام دهند و هرطور که میخواهند تصمیم بگیرند.
در ادامه انواع دیگر زندگی شغلی را بررسی میکنیم.
پیمانکار کیست؟
پیمانکاری یک نوع دیگر از انواع رایج زندگی شغلی است. پیمانکاران بسیار شبیه به فریلنسرها عمل میکنند: آنها خوداشتغال هستند و میتوانند همزمان با چندین مشتری سروکار داشته باشند.
با این حال، چند تفاوت کلیدی بین این دو نوع از انواع زندگی شغلی وجود دارد:
- پیمانکاران میتوانند به تنهایی یا از طریق یک آژانس کار کنند؛
- آنها میتوانند بهعنوان جایگزین موقتی برای یک کارگر تماموقت استخدام شوند؛
- آنها میتوانند در محل کارفرما کار کنند و از تجهیزات آنها استفاده کنند؛
- آنها امکان بیشتری برای کار تماموقت و برای مدت طولانی برای صرفا یک کارفرما دارند؛
- مشتریان و کارفرمایان تحت قوانین خاصی موظف به پرداخت بیمه درمانی یا مزایا به آنها هسستند که بسته به شرایط، درصد پرداخت آن متفاوت خواهد بود.
کسانی که این نوع از انواع زندگی شغلی را دارند، بهنوعی حد وسط بین فریلنسرها و کارمندان هستند. البته از برخی از آزادیهای کار مستقل برخوردارند، اما دستمزد قابلاطمینانتری دارند.
کارمند کیست؟
کارمندی، نوع سوم از انواع زندگی شغلی است. کسانی که این نوع از انواع زندگی شغلی را دارند، بهطور تماموقت برای کارفرمایی کار میکنند که او مالیات، بیمه درمانی، مستمری (اختیاری) آنها را پرداخت و مرخصی استعلاجی و تعطیلات آنها را ساماندهی میکند. در ادامه تفاوت بین زندگی کارمندی با دو نوع دیگر از انواع زندگی شغلی را بررسی میکنیم.
تفاوتهای بین کارمندان با پیمانکاران و فریلنسرها بسیار بیشتر است:
- آنها منحصرا در محل کار مشغول هستند یا در برخی موارد دورکاری میکنند؛
- آنها از ابزار، لوازم و فضای ارائهشده توسط شرکت استفاده میکنند؛
- ساعات کار کارمندان توسط کارفرما تنظیم و مدیریت میشود؛
- حقوق کسانی که زندگی کارمندی از انواع زندگی شغلی را دارند، معمولا ثابت است و بهصورت ماهانه پرداخت میشود؛
- کاری که آنها انجام میدهند بیشتر هدایت شده است و استقلال کمتری دارد.
تنها شباهت این سه نوع از انواع زندگی شغلی این است که کارمندان مانند فریلنسرها و پیمانکاران طبق قرارداد کار فعالیت میکنند. با این حال، قراردادهای کارمندان معین میکند که از آنها انتظار میرود چهمدت برای یک شرکت کار کنند، زیرا مانند فریلنسرها بهطور ساعتی یا پروژهای استخدام نمیشوند. قراردادهای کارمندان همچنین تمام مزایایی را که کارفرما به آنها ارائه میدهد بیان میکند. چنین مزایایی برای پیمانکار یا فریلنسر وجود ندارد.
چرا دستهبندی صحیح برای کارکنان و کارفرمایان مهم است؟
زحمات هر فرد برای کاری که میکند همیشه باید بهدرستی جبران شود. چه یک کارمند حقوقبگیر باشید، چه بهعنوان یک پیمانکار یا فریلنسر کار کنید، به هر حال هر کدام از انواع زندگی شغلی را انتخاب بکنید، باید با حقوق و امتیازات خود بهعنوان فردی شاغل آشنا شوید.
بهعنوان کسی که بهطور مستقل کار میکنید، باید به نحوهی دستهبندی خود توجه کنید. پذیرفتن شغلی که در آن با شما بیشتر بهعنوان یک کارمند رفتار میکنند تا یک فریلنسر، ممکن است برای شما و مشتری شما، جریمه یا مالیات اضافی به همراه داشته باشد.
علاوه بر این، برخی از مشاغل با دستکاری در قراردادها راههایی برای دور زدن مالیاتها پیدا میکنند که به ضرر شماست. در این موارد، شما واجد شرایط پیگرد قانونی و خسارات احتمالی هستید.
حال که با انواع رایج زندگی شغلی آشنا شدید، وقت آن است که با دستهبندی انواع مشاغل نیز آشنا شوید. دستهبندی اشتباه زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت با فردی بهعنوان یک فریلنسر یا پیمانکار رفتار میکند. در حالی که آنها در واقع یک کارمند هستند یا برعکس.
این امر منجر به محرومیت احتمالی کارمندان از برخی مزایایی که هنگام انتخاب این نوع از انواع زندگی شغلی در نظر گرفته بودند، میشود. یا باعث میشود که فریلنسرها در قراردادی حبس شوند که فقط به فعالیت تجاری آنها آسیب میزند (مثلا اجبار به کار کردن برای مدتی طولانیتر از زمان موردنیاز، یا داشتن ساعات کاری ثابت و تحت نظارت). و قانون اغلب طرف کارگران را میگیرد چراکه این دستهبندیهای غلط معمولا فقط به نفع کارفرماست.
بهعنوان مثال، دور زدن این قوانین کار، تمام مزایای داشتن یک کارمند تمام وقت را به یک کسبوکار میدهد. این در حالی است که کارفرما مجبور به تأمین هیچ مزیتی برای فرد نمیشود. دستهبندی نادرست را میتوان بهعنوان بیتوجهی، بدرفتاری با کارکنان، یا در نهایت استثمار مشاهده کرد. اگر کارگر از شرکت شکایت کند، یا ممیزان مالیاتی متوجه این تخلف شوند، ممکن است کارفرما جریمهی سنگینی بپردازد. برخی از کسبوکارها هنوز به این روش کار میکنند و اشتباهات واقعی ممکن است رخ دهد.
رفتاری | |||
انواع دستورات | میزان دستورات | آموزش شغلی | ارزیابی |
۱. چهزمانی و در کجا کار میکنید؟ ۲. وظایف خاص به چه نحوی انجام میشوند؟ ۳. با چه کسانی کار میکنید؟ ۴. از چه وسایلی استفاده میکنید؟ |
۱. دستورالعملهای دقیق ۲. نظارت بر روند کار |
اگر در مورد نوع خاصی از کار آموزش ببینید نشان میدهد کارفرما ترجیح میدهد آن را به روش خاصی انجام دهید تا کنترل بیشتری روی کار داشتهباشد. | هر نوع ارزیابی از روند کاری شما به این معناست که شما یک کارمند هستید. ارزیابی صرف نتیجهی نهایی دلالت بر آن دارد که نوع فعالیت شما پیمانکاری یا فریلنسینگ است. |
مالی | |||
سرمایهگذاری در تجهیزات | در دسترس بودن بازار | امکان سود یا ضرر | روش پرداخت |
هزینهی تجهیزات، فضا و نرمافزار را خودتان پرداخت میکنید یا کارفرما؟ | آیا میتوانید بهدنبال کارهای دیگری نیز باشید؟ | فریلنسرها ممکن است بهدلیل بیشتر بودن هزینهها نسبت به درآمدشان متضرر شوند، اما کارمندان خیر. | دریافت حقوق ثابت در مقابل کار با پرداخت حقالزهمه |
نوع رابطه تجاری | |||
قراردادهای کتبی | مدت زمان رابطه کاری | خدمات | مزایای کارمندی |
دریافت حقوق ثابت در مقابل کار با پرداخت حقالزحمه | پیمانکاران و فریلنسرها در ازای انجام یک پروژه یا برای مدت کوتاهی استخدام میشوند، اما کارمندان معمولا بهصورت سالیانه. | هرچه سِمت بزرگتر و مهمتر باشد، کارفرما خواستار کنترل بیشتری است. فریلنسرها و پیمانکاران در مشاغل کوچکتر یا سِمتهایی فعالیت میکنند که بهعنوان نمایندهی سازمان محسوب نشوند. | بیمه درمانی، مرخصی زایمان، مرخصی استحقاقی، استعلاجی و مانند آن |
چگونه از بروز اشتباه جلوگیری کنیم؟
حال که با انواع زندگی شغلی و دستهبندی مشاغل آشنا شدیم، وقت آن است که روش جلوگیری از دستهبندی اشتباه را بدانیم. خوشبختانه، پیشگیری آسان است و دولت اطمینان حاصل میکند که هر کارگر و کارفرما بهاندازهی کافی مجهز شوند. دولت معمولا به کارگر و کارفرما برای محافظت از خود و کسبوکارشان در برابر هرگونه اقدام غیرقانونی کمک میکند.
همیشه قراردادهای خود را بررسی کنید
زمانی که تصمیم به انتخاب یک سبک از انواع زندگی شغلی میگیرید و قصد دارید در جایی استخدام شوید، باید قبل از امضا یا تنظیم هرگونه قرارداد (به عنوان کارمند یا فریلنسر)، حتما تمام نکات آن را بررسی کنید.
در صورت امکان، با یک حسابدار یا یک وکیل که بتواند خلاءهای قانونی احتمالی را راحتتر تشخیص دهد، مشورت کنید. فریلنسرها همچنین میتوانند یک قرارداد الگو برای شرایط عمومی کاری خود ایجاد کنند که بر اساس نوع کار یا مشتری نباشد، اما دستهبندی کاری آنها را حفظ کند، مثل موارد زیر:
- نرخهای ساعتی و برآورد ساعات کار روزانه؛
- تأکید بر تجهیزات/ابزار/مکان متعلق به خود که برای کار از آنها استفاده میشود؛
- نوع ارزیابی و ارتباطی که ارائه میدهید و مانند آن.
از آنجاکه قراردادها ابزار مهمی برای محافظت از داراییهای شما بهعنوان یک کارگر هستند، بهتر است نحوهی مطالعه و نوشتن انواع قرارداد کار را یاد بگیرید.
حقوق خود را بدانید
زمانی که یکی از انواع زندگی شغلی را انتخاب میکنید باید از حقوق شغلی خود آگاه باشید. دانستن حقوق خودتان بهعنوان یک کارگر، صرفنظر از طبقهی شغلی شما بسیار مهم است.
نکاتی برای زندگی شغلی بهتر
ممکن است اغلب ما بر این عقیده باشیم که کارکردن و بهدستآوردن موفقیت عاملی مؤثر در شاد بودن در زندگی شغلی است. اما ممکن است عکس این رابطه هم به همان میزان معنادار باشد. در این ویدیو، این نکته به بحث گذاشته میشود که چگونه شادبودن میتواند الهامبخش بهره وری در کار باشد.
۱. خوشحالی کلید موفقیت است
برای موفقیت در زندگی شغلی، باید عاشق کارتان باشید؛ بنابراین، اگر با ترس به محل کارتان میروید یا فقط برای اینکه شغلی داشته باشید، کار میکنید یا بهخاطر همکار یا رئیستان سر کار حاضر میشوید، باید با ایجاد تغییری مطمئن شوید که کارتان را دوست دارید؛ در غیر این صورت، وقتی به سن بازنشستگی میرسید، از تمام زندگی شغلی خود پشیمان خواهید شد.
«افرادی که عاشق کارشان هستند، به یادگیری چیزهای جدید علاقه دارند، ملاقات با افراد جدید را دوست دارند و لذت میبرند از اینکه آنچه را که میدانند یا افرادی را که میشناسند با دیگران به اشتراک بگذارند؛ آنها افرادی هستند که ارزش اقتصادی جدیدی را خلق میکنند و در نتیجه، شرکتهایشان همیشه در حال پیشرفت هستند.»
مدیر ارشد اجرایی سابق یاهو، تیم سندرز (Tim Sanders)
۲. برقراری روابط قوی، بسیار مهم است
موفقترین افراد در زندگی شغلی، به برقراری روابط قوی در داخل و خارج از محل کارشان تمایل دارند. آنها به اطرافیان خود بهواقع اهمیت میدهند و بدون هیچگونه چشمداشتی در ازای کارهایشان، به دیگران کمک میکنند؛ بنابراین، اگر در آغاز کارتان هستید، این نگرش را در خود تثبیت کنید: «من میتوانم با همه همکاری کنم». اگر با مدیر یا همکارتان، رابطه چالشبرانگیزی دارید، طرز فکرتان را تغییر دهید تا هر تعاملی را با او، فرصتی برای تمرین گفتوگوهای سخت و دشوار در نظر بگیرید.
میتوانید با شناسایی یکی از همکارانتان که باعث ناامیدی شما میشود، شروع کنید؛ سپس تحقیق کنید که چگونه میتوانید ارتباط مؤثرتری با آنها برقرار کنید و در ادامه تمرین، تمرین، و تمرین کنید! با این کار میتوانید مهارتهای ارزشمند ارتباطی، هوش هیجانی، صبر و اعتماد بهنفس خود را گسترش دهید. طرز فکر مثبت، بهاحتمال زیاد میتواند پویایی روابط و زندگی شغلی شما را نیز بهبود ببخشد.
۳. با دیگران رقابت نکنید
از نظر علمی اثبات شده است که مردم بهطور طبیعی، وقتی خود را با دیگران مقایسه میکنند، در حال قضاوتکردن خودشان هستند. به این پدیده، «تئوری مقایسه اجتماعی» میگویند. همان طور که اندکی رقابت دوستانه میتواند انگیزهبخش باشد، همان طور هم میتواند استرسزا باشد. بهخوبی مشاهده شده است که مقایسه اجتماعی، بسیاری از احساسات منفی را به وجود میآورد؛ مانند نارضایتی، احساس بیکفایتی و گناه؛
بنابراین، مهارتها و دستاوردهای خود را با دیگران مقایسه نکنید. از مقایسه خود با همسالانتان در شبکههای اجتماعی مثل لینکدین (LinkedIn) دست بردارید؛ درعوض، اهداف معناداری را برای خود تعیین کنید و در برابر آنها پاسخگو باشید. فراموش نکنید که در طول مسیر زندگی شغلی، تمام پیروزیهایتان را نیز جشن بگیرید.
۴. قدردان باشید
هنگامی که افزایش دستمزد، ارتقاء جدید یا یک فرصت هیجانانگیزی دریافت کردید، میتوانید از شغل و زندگی شغلی خود سپاسگزار باشید. برای اینکه همیشه در محل کار شاد باشید، باید در روزهای عادی، روزهای آرام و روزهای پرتحرک نیز قدردان وضعیتتان باشید.
یکی از راههای قدردانیکردن، این است که هر روز چیزهایی را یادداشت کنید که بهخاطرشان قدردان و خوشحال هستید. این عمل ساده، ذهنیت شما را از «انتظارداشتن» به «قدردانیکردن» تغییر میدهد. بهجای آنکه مشتاق اتفاق بعدی باشید، می توانید رضایت و خوشبختی را در هر موقعیتی از مسیر شغلی خود پیدا کنید.
۵. داشتن ذهنیت مثبت، مهمترین چیز است
شاید تابهحال متوجه نشده باشید، اما افراد منفیباف در زندگی شغلی به هیچچیز نمیرسند. شما برای موفقیت باید نگرش مثبت داشته باشید. اگر روز بدی دارید، اجازه ندهید که جلوی موفقیت شما را بگیرد. باید سرسخت باشید و راه خود را ادامه دهید و با طرز فکر مثبت پیش بروید. بهراحتی ممکن است که در دام منفیبافی بیفتید و فکر کنید که جای دیگر، آسمان آبیتر است؛ اما اجازه ندهید که نظرات دیگران شما را ناامید و بیانگیزه کند.
۶. از اشتباهات خود درس بگیرید
هیچکس کامل نیست و شما ناچار هستید که در بعضی از موقعیتهای کاری خود اشتباه کنید. این بخش اساسی زندگی شغلی شما محسوب میشود تا یاد بگیرید و پیشرفت کنید؛ بنابراین وقتی دچار اشتباه در محیط کار شدید، احساس بیفایدهبودن نکنید؛ درعوض، از آن اشتباه درس بگیرید و آن را بهعنوان فرصتی برای بهترشدنتان در آینده به کار بگیرید.
وقتی مشکلی به وجود آمد، ابتدا آن را بشناسید، سپس زمانتان را به حل آن اختصاص دهید. بهجای اینکه در دام اشتباه بیفتید، وقتتان را برای درسگرفتن از اشتباهاتتان صرف کنید. در صورت امکان، اشتباه خود را برطرف کنید و سیستمی را به وجود آورید که در آینده دوباره از بروز اشتباهات مشابه، جلوگیری کنید؛ سپس دوباره با انرژی بیشتری تلاش کنید.
۷. تسلیم نشوید
مانند نکته بالا، هنگامی که کار سخت شد نباید تسلیم شوید. باید به خودتان ایمان داشته باشید، چالش را بپذیرید و از آن سربلند بیرون بیایید. از نقطه امن خود خارج شوید و خود را تحتفشار بگذارید تا کار متفاوتی را انجام دهید و در آن موفق شوید. هنگامی که مانع ترس را پشت سر بگذارید، در زندگی شغلی خود بیشتر احساس رضایت شغلی و خشنودی خواهید داشت.
۸. عقل سالم در بدن سالم
موفقیت از درون آغاز میشود، بنابراین برای داشتن ذهن سالم و فعال، باید بدن سالم و فعالی داشته باشید. برای موفقشدن، باید مراقب سلامتی خود باشید و به آنچه که مصرف میکنید، توجه داشته باشید. اگرچه خوب است که گاهبهگاه از خود پذیرایی کنید، باید وعدههای غذایی سالم و متعادلی را بخورید تا بتوانید از بیشترین حد ظرفیتتان استفاده کنید و برای کار و داشتن زندگی شغلی مناسب بهقدر نیاز انرژی داشته باشید.
۹. زندگی اجتماعی خود را خصوصی نگه دارید
اگر شما از آن دسته افرادی هستید که زندگی میکنند تا موفقیتهایشان را در رسانههای اجتماعی منتشر کنند، باید بدانید که این کار اشتباه است. زندگی کنید تا با دیگران ارتباطات واقعی و بااهمیتی را برقرار کنید، نه اینکه فقط به فکر گرفتن تصویری برای اینستاگرمتان باشید. اگرچه حضور در اجتماع مفید است، بهتر است زمان بیشتری را برای برقراری روابط کلیدی صرف کنید تا در آینده آنها را در صفحات مجازی خود به اشتراک بگذارید.
۱۰. هرگز یادگیری را متوقف نکنید
با چنین دنیای پرشتابی، همگامشدن با روندهای جدید و نوظهور برای رشد و پیشرفت ضروری است. حتی اگر مدیرعامل یک شرکت باشید، لازم است یادگیری مادام العمر داشته باشید و هرگز نباید دریافت اطلاعات جدید را در زندگی شغلی خود متوقف کنید؛ بهعنوان مثال، الن مسک (Elon Musk) را در نظر بگیرید؛ او بخش بزرگی از روز خود را به مطالعه و پیشرفت اختصاص میدهد تا مطمئن شود که یک قدم از بقیه جلوتر است و این کار واقعا نتیجهبخش بوده است. البته این مهم است که مهم است که ارزش خود را بدانید و با دستمزد عادلانهای کار کنید؛ با وجود این، نگرانی مداوم درمورد حقوق و دستمزد، استرسزا است و در محل کار به شادی شما لطمه وارد میکند. بهجای اینکه بپرسید «چقدر میتوانم درآمد کسب کنم»، از خود بپرسید که «چقدر میتوانم یاد بگیرم».
۱۱. پیروزیهای کوچک، شایسته جشنگرفتن هستند
آیا موفق شدید هدف فروش ماه گذشته را برآورده کنید؟ این رقم هر چقدر که کوچک باشد، سزاوار جشنگرفتن است. ما در اغلب مواقع، در دام مقایسه خود با دیگران گرفتار میشویم و خود را متقاعد میکنیم که دستاوردمان بهاندازه کافی خوب نیست و باید بهتر انجامش دهیم؛ اما ضروری است که گاهی از دور به زندگی شغلی خود بنگریم و آن را تحسین کنیم. با صحبت درمورد این پیروزیهای کوچک با همکاران خود یا نوشتن آنها در جایی که به چشمتان بیایند، میتوانید کمی شادتر باشید.
۱۲. کار تیمی ضروری است
در کار تیمی، موفقیت بهعنوان یک تیم بسیار مهمتر از موفقیت فردی است. ممکن است فکر کنید که بهتنهایی میتوانید کارهای بزرگی را انجام دهید، اما این تصور غلطی است؛ حتی بسیاری از هنرمندان بزرگ، با یک مجموعه قوی حمایتی و پشتیبانی در کنار خود به اینجا رسیدهاند. آنها افرادی را دارند که الهامبخششان هستند و ایدههایی را برای کمک به باانگیزهماندن و پیشرفت کار به آنها ارائه میدهند.
۱۳. از مشکلات نترسید
ممکن است در بخشی از دوران زندگی شغلی خود کاری را شروغ کنید که اعتماد به نفس شما را میگیرد. ممکن است یک رئیس بد، یک شغل نامناسب یا فرهنگ نامناسب یک سازمان باعث شوند که به خودتان شک کنید؛ با این حال، مهم است که از شکست نترسید و از آن استقبال کنید. همان طور که گفتیم، همهچیز در زندگی تجربه است و شما باید بتوانید بهشکل سازندهای مشکلات را بنگرید و از آنها به نفع خودتان استفاده کنید.
۱۴. هرچیزی بهایی دارد
بهطور کلی، هیچچیز دودستی به شما تقدیم نمیشود و برای موفقیت در زندگی شغلی باید بهشدت تلاش کنید؛ برای مثال، اگر بهدنبال شغل هستید، نباید انتظار داشته باشید که مشاغل خودبهخود به سراغ شما بیایند؛ درعوض، باید تلاش کنید تا در شرکتهایی که تحسینشان میکنید، کار پیدا کنید و برای تهیه نامه درخواست شغلی خود وقت صرف کنید تا از این طریق شانس گرفتن شغل را در آنجا داشته باشید.
۱۵. پلهای پشت سرتان را خراب نکنید
اگر شغلی را که از آن متنفر هستید ترک میکنید، میتوانید در آخرین روز با بیخیالی به رئیستان بگویید که درباره آنها چه فکر میکنید؛ اما اصلا پیشبینیپذیر نیست؛ ممکن است مسیر شما دوباره به آنجا بیفتد. برای اطمینان از اینکه با همه روابط خوبی دارید، هرگونه نارضایتی را با کارفرمایان گذشته خود فراموش کنید و با همه کسانی که ملاقات میکنید، مهربان باشید.
۱۶. نوآوری مهم است
در دنیای دیجیتال امروز، باید با زمان پیش بروید و بهروز باشید که این اغلب به نوآوری نیاز دارد. بهوسیله تطبیق پیداکردن با فناوریهای جدید، رویدادهای تازه و دستاوردهای نو در رقابت بمانید و مطمئن شوید که وقتی فرصت جدیدی پیدا میشود، همیشه در صدر لیست هستید.
میتوانید درمورد مهارتهایی فکر کنید که دوست دارید آنها را توسعه دهید؛ این کار، شروع مناسبی است؛ سپس بهدنبال فرصتهایی باشید که با علایقتان مطابقت داشته باشد. یک فرصت عالی، احساس هیجان و شاید کمی استرس را در شما ایجاد میکند. به مدیرتان برای انجام کارهای بهخصوص درخواست دهید؛ از او بخواهید که درصورت امکان شرایط یادگیری و آموزش را برای شما فراهم کند. تمرکز بر پیشرفت حرفهای، انگیزه، ابتکار عمل و اشتیاق شما را نشان میدهد؛ همچنین بسیار رضایتبخش است و در نهایت شما در زندگی شغلی خود شادتر خواهید بود.
۱۷. داستان خود را بسازید
برای موفقشدن مهم نیست که چه پیشینهای دارید. اگر مصمم و باانگیزه هستید، میتوانید داستان موفقیت خود را رقم بزنید. از صفر شروع کنید و راهتان را ادامه دهید؛ اگر انگیزه داشته باشید، به هریک از اهدافی که در ذهن دارید، خواهید رسید. لذتبردن از حرفهای موفقیتآمیز، به کار سخت، عزم و اراده نیاز دارد، اما با یادگیری زودهنگام این نکات، بهطور قطع میتوانید گامهای بلندی را رو به جلو بردارید.
۱۸. «چرا»های خود را از یاد نبرید
بهجای اینکه از دیگران انتظار داشته باشید که در محل کار، به شما انگیزه دهند، با ارتباط با «چرا»ی خود، انگیزه تان را زنده نگه دارید.
این تغییر در ذهنیت یک تغییر ساده و درعین حال چالشبرانگیز در زندگی شغلی است. «چرا»ی شما، علت عشق شما به حرفهتان، همان شخصی که میخواهید به او تبدیل شوید و تأثیری است که میخواهید در جهان داشته باشید. «چرا»ی شما، عامل موفقیت شما محسوب میشود و همان محرکی است که به شما الهام میبخشد تا بهترین کار خود را انجام دهید، حتی اگر کسی شما را نبیند. این محرک، شما را دلگرم میکند و به شما شجاعت، امکان تحقق اهداف و صبر میبخشد.
پیداکردن «چرا»، فرایند مادامالعمری است؛ انگیزه مشخصی برای حفظ هدف و رسالت شخصی به شمار میآید. اگر انگیزه ندارید، بهجای شکایتکردن، به تعیین اهداف و رسالت خود بپردازید؛ برای این کار زمان زیادی دارید. بهیادآوردن «چرا»ها، شما را شادتر میکند و محیط کار بهتری را برای شما فراهم میآورد.
۱۹. چالشها را بپذیرید
بازکردن آغوش به سوی چالشها یک تغییر جذاب در زندگی شغلی است که با یادگیری نیز همراه خواهد بود. وقتی احساس میکنید که از منطقه امن خود خارج شدهاید یا اوضاع مثل همیشه نیست، به خودتان یادآوری کنید که اشکالی ندارد که گاهی اوقات بهسختی کار کنید. اگر گاهی به چالش کشیده شوید، حرفهایتر خواهید شد. کار سخت، منطقه امن شما را بزرگتر میکند و تواناییهایتان پرورش میدهد. پذیرش چالشها بهسادگی میتواند، گفتوگوی درونی شما را از «چرا کار، خیلی دشوار است؟» به «کار دشوار باعث رشد میشود» تغییر دهد یا از «چرا باید این کار را بهسختی انجام دهم؟» به «کار سخت برای من مشکلی ایجاد نمیکند» مبدل کند.
بگذارید کار سخت باشد و ادامه دهید. متوقف نشوید و خودتان را سرزنش نکنید؛ گله و شکایت نیز نداشته باشید؛ وقتی بر چالشی غلبه میکنید، طعم رضایت واقعی را خواهید چشید. این روند، بازخورد مثبتی را ایجاد میکند و باعث میشود مغز شما منتظر چالش بعدی باشد. با این طرز فکر مثبت، کارهای بزرگ، ترسناک و باورنکردنی را تصور کنید. میتوانید با ذهنی شاد، به همه آنها برسید و در طول مسیر از کسب تجربههای جدید، لذت ببرید.
رفتارهای اشتباه در زندگی شغلی
بیشتر مردم نمیدانند که در حال صدمهزدن به زندگی شغلی خود هستند و وقتی متوجه میشوند که دیگر کار از کار گذشته است. بیشتر اوقات، مشاغل بهخاطر اشتباهات بزرگ یا اظهارنظرهای شرمآور از بین نمیرود؛ این موضوع بهندرت اتفاق میافتد؛ بیشتر از جایی ضربه میخورید که انتظارش را ندارید. مراقب ویژگیهای ریز و پیشپاافتاده و تلهها باشید، زیرا میتوانند شما را نابود کنند.
۱.خودشیفتگی
این، خودشیفتگی است که فقط به خودتان و اینکه چطور میتوانید موفق شوید، فکر کنید. در زندگی شغلی زمانی ارتقا پیدا میکنید که به پیشرفت شرکت و چگونگی کمک به آن فکر کنید. در نظر داشته باشید که شرکت، از افراد تشکیل شده است و مسائل فقط به شما مربوط نمیشوند. روی این تمرکز کنید که در تیم بازیکن بهتری شوید. موج بزرگ، همه قایقها را بالا میبرد.
۲. صداقتنداشتن
حتما نباید دروغ بزرگی بگویید تا بهعنوان فرد دروغگویی شناخته شوید. اکثر دروغهای کوچک در لب مرز قرار دارند و میتوانند کاری کنند که نزد رئیستان، بهعنوان فردی شناخته شوید که صداقت ندارد. صداقت را بهعنوان یک امتیاز و ویژگی شخصیتی در خود پرورش دهید. مؤدب باشید، اما چاپلوس نباشید. زمانی که در حادثهای مقصر هستید، مسئولیت آن را بپذیرید. زیپ دهان خود را ببندید و درباره همکاران و دوستان خود شایعهپراکی نکنید.
۳. وعدههای سر خرمن
فرقی نمیکند که وعدههای بزرگی میدهید یا به وعدههای خود عمل نمیکنید؛ در هر دو صورت، انتظارات و توقعات از شما کاهش پیدا میکنند؛ همچنین نمیتوانید به حرفهایتان عمل کنید. در زندگی شغلی برای خود اهدافی منطقی و دستیافتنی تعیین کنید. فقط وعدههایی را بدهید که میتوانید به آنها عمل کنید. اگر به وعدهها خیلی سریع عمل کنید، رئیستان را غافلگیر میکنید و به کمکاری متهم نمیشوید.
۴. رضایت و توقف پیشرفت
بهعبارت دیگر، منظور تنبلبودن فرد است. آخرین بار چه زمانی مهارت جدیدی را یاد گرفتید یا در دورهای آموزشی شرکت کردید؟ آخرین بار، چه زمانی خود را در موضوع جدیدی محک زدید؟ آیا تحقیقات صنعت را بررسی میکنید تا کارها را مطابق آخرین روشهای علمی انجام دهید؟ اگر رشد نکنید، به چالش کشیده نمیشوید و تغییر نخواهید کرد؛ با این وضعیت، هرگز پیشرفت نخواهید کرد.
۵. بدبینی
هیچکس دبی دونر (Debbie Downer) را دوست ندارد. اگر روی جنبههای منفی هر موضوعی تمرکز میکنید، پس تعجب نکنید از اینکه کسی نمیخواهد با شما کار کند یا رئیستان دوست ندارد موفقیتتان را ببیند.
۶. بیتفاوتی
در زندگی شغلی بیتفاوتبودن، از بدبین و منفی بودن نیز بدتر است. اگر نمیتوانید کارهایتان را انجام دهید، چگونه میتوانید انتظار داشته باشید که کسی به شما اعتماد کند یا بخواهد با شما همکاری کند. حتی اگر از شغل خود متنفرید، باید به بهترین شکل کارها را انجام دهید؛ در غیر این صورت، درجا میزنید، بدنام میشوید و پیشرفت نمیکنید.
۷. ترس از تغییر
چشماندازی داشته باشید و از مسیر پیشرفتتان چشم بر ندارید. اولویتهای روزانه و ماهانه خود را با اهداف بلندمدتی که دارید، سبک و سنگین کنید و از تغییر شرکت یا صنعت نترسید. با پستیوبلندیهای زندگی شغلی کنار بیایید. به صداهایی که به شما میگوید «کارها را به همان روش همیشگی انجام دهید»، گوش ندهید. یاد بگیرید که رشد کنید و با پیشرفت سازگار شوید. رویاهای بزرگ خود را همیشه در ذهن داشته باشید. انعطاف پذیر باشید. طبیعت همیشه در حال تحول است و دنیای کار را نیز تغییر میدهد.
۸. خودپرستی
با یک موفقیت کوچک فکر میکنید که انسان خیلی مهم و بزرگی شدید و متکبر، ازخودراضی و خودخواه میشوید؛ در این صورت، هیچ کاری انجام نمیدهید و خودتان را برای شکست بزرگی آماده میکنید.
۹. بیاعتمادی
فرقی نمیکند که این موضوع بهخاطر فروتنی، غرور، حسادت، بدبینی و حساسیت بیشازاندازه باشد؛ کارهایتان را آنطور که باید، انجام دهید تا افراد بتوانند به تواناییها و موقعیت شغلی شما اعتماد کنند. بیاعتمادی، علاوه بر شغلتان، در تمام زمینههای زندگی شغلی شما نیز تأثیر منفی میگذارد. این ویژگی کارهایتان را توجیه نمیکند.
۱۰. چاپلوسیکردن
هیچکسی از افراد خودشیرین خوشش نمیآید. شما با این کار، بهشکل واقعی به افراد احترام نمیگذارید یا با آنها رابطه برقرار نمیکنید؛ حقهباز بزرگی هستید که تلاش میکنید تا زیر بغل افراد هندوانه بگذارید. بکوشید تا صادقانه به رئیستان احترام بگذارید. شایستگیهای خود را نشان دهید و به همکاران خود کمک کنید.
زمانی که موفق شدید این ویژگیها را از خودتان حذف کنید، گام بعدی این است که نگذارید تعصبات بر تصمیماتتان تأثیر بگذارند. برای پیشرفت مؤثر در زندگی شغلی، مهم است که تعصبات خود را بشناسید و بکوشید که آنها را اصلاح کنید. هرچه اهدافتان عینیتری باشند، تصمیمات بهتری خواهید گرفت.
دیدگاه