۵ نکته برای غلبه بر ترس از رویارویی با اختلافات و تعارضها
آیا شما در ذهن خود با دیگران درگیر میشوید یا وجود اختلافات را انکار میکنید؟ آیا شما جز افرادی هستید که حسهایی مثل خشم و ناراحتی را درون خود نگه میدارید و در ذهنتان با سایرین بحث میکنید؟ در این مطلب نکاتی را بیان کردیم که هنگام بروز اختلاف، بتوانید به خوبی با آن مواجه شوید و تعارضهای پیشآمده با افراد را با برقراری مکالمهای مؤثر و سالم، حل کنید.
یکی از روشهای کمکردن و کنترل خشم برای بعضی افراد، ساخت یک مکالمه و حتی دعوای کامل ذهنی با فردی است که باعث عصبانیت شده است. بیزاری از مواجهه با دیگران باعث میشود که افراد بهندرت مستقیم با طرف مقابل گفتگو کنند. در این حالت آنها به خاطر نا امیدی و تجربه حس منفی، خشمی در وجودشان شکل میگیرد؛ و نیاز دارند به نحوی آن را از بین ببرند؛ اما این افراد اجازه نمیدهند سایرین از حس منفی و عصبانیت موجود درونشان مطلع شوند.
نادیده گرفتن این مشکلات، در طولانیمدت باعث از بینرفتن رابطههایی مثل ازدواج میشود؛ زیرا این افراد اجازه نمیدهند که شریک زندگیشان در مکالمههای مهمی که در ذهنشان دارند، مشارکت کند و از دلایل و حسهای خود حرف بزند. بعد از گذشت مدتی شاید به همسرشان اجازه دهند در چند درگیری صحبت کند؛ اما با گذشت زمان و ایجاد فاصله، برای بازسازی رابطه بسیار دیر خواهد بود.
افراد برای صحبت و حتی گلهکردن از فرد مقابل به این مکالمهها نیاز دارند؛ اما هنگامیکه اتفاقات و حتی بحثها را تنها در ذهن خود مرور میکنند، از درگیری احتمالی طفره میروند و احساس آرامش موقتی خواهند داشت. بدیهی است که این کار کاملا اشتباه است؛ زیرا فرد مقابل نمیتواند از دلایل خود بگوید و در واقع حتی نمیداند در یک مکالمه جدی نقش داشته است. نتیجه این نوع درگیریها تلنبار شدن مشکلات خواهد بود. به همین دلیل باید راه سختتر یعنی مواجهه با اختلاف را در پیش بگیریم.
اغلب افراد از روبهرو شدن با دیگران در هنگام وقوع مشکل و صحبت درباره اتفاقهای ناراحتکننده طفره میروند. شما میدانید که مفهوم عبارت «بحثوجدل در ذهن» چیست؛ در این صورت برنامه ریزی میکنید که در بحث اصلی چه بگویید و مشکل خود را چگونه بیان کنید. گاهی مرور مشکل در ذهن باعث حل اختلاف میشود؛ زیرا متوجه میشوید مسئله آنقدر که تصور میکردید بغرنج نبوده بلکه یک اتفاق ساده و طبیعی است.
اگر جزو افرادی هستید که ساعتهای طولانی در رختخواب خود دراز کشیده و با افراد مختلفی در ذهنتان بحث میکنید؛ از ضررهای این کار بهخوبی آگاهی دارید. این کار نهتنها خواب شما را آشفته میکند؛ بلکه اخلاق شما را نیز تغییر داده و سلامتیتان را تحت تاثیر قرار میدهد. این رفتار هیچگاه نمیتواند مشکل اصلی را حل کند؛ و فقط روابط شما را در هر زمینهای نابود میکند. پس سعی کنید در هنگام بروز اختلاف، راه صحیح یعنی مواجهه با اختلاف را پیش بگیرید.
البته مراقب باشید که زیادهروی نکنید. منظور ما این نیست که هر اتفاق کوچک و ناراحتکنندهای را باید با مواجهه با اطرافیان بزرگ کنید. اگر مسئلهای یکبار در ذهن شما مرور شد و مکالمهای کامل در مورد آن با خودتان داشتید طبیعی است. اگر یکبار دیگر این اتفاق با جزئیات پیش آمد، احتمالا بهتر است در مورد آن با فرد مقابل گفتگو کنید. در این حالت اگر مایل به روبهرو شدن و برقراری ارتباط موثر نبودید، دلایل طفرهرفتن از انجام این کار را بررسی کنید.
اگر مکالمه و بحث با یک فرد خاص برای چندمین بار در ذهن شما اتفاق افتاده است؛ حتما باید به فکر مکالمه واقعی با او باشید. این حالت نشاندهنده نیاز شما به یک مواجهه واقعی با همان فرد است.
۱. چگونه با یک مشکل واقعی مواجه شویم؟
برای این کار ابتدا خود را آماده مواجهه با مشکل اساسی کنید. شما باید بتوانید وضعیت مشکل ایجاد شده را در یک الی دو جمله منطقی، واقعگرایانه و بدون احساسهای مختلف بیان کنید. برای مثال، تصور کنید میخواهید با همکارتان در مورد مشکلی که با او در محیط کار دارید مواجه شوید. مشکل شما این است که تمام کارهای پروژه را هر دو با هم انجام دادهاید ولی او با نسبت دادن تمام تلاشها به خود، کار و زحمت شما را نادیده گرفته و در تمام اسناد مربوطه تنها نام او درج شده است.
در اینجا بهجای شروع مکالمه با این عبارت که «تو تمام تشویقها را به خود جلب کردهای و کسی زحمت من را نمیبیند و...» (احتمالا مدام در ذهنتان تکرار شده است.) جملههای خود را تغییر دهید و مکالمه را به شکل دیگری شروع کنید.
در این جا بگویید: «انگار من در اجرای این پروژه هیچ نقشی نداشتهام، نام من در هیچ جایی ذکر نشده است. در هیچکدام از مراحل انجام پروژه به زحمتهای من اشاره نکردهاید؛ و کسی قدردان کارهای من نیست.» توجه کنید در این مکالمه از روش «من - اظهار نظر قاطع» استفاده شده است. علاوه بر آن در هیچ قسمتی از عبارت «من احساس میکنم» استفاده نکردهایم؛ زیرا هنگامیکه از حسها بگویید، طرف مقابل میتواند بهراحتی طفره برود و به نتیجه لازم نمیرسید. بهجای آن در تمام مکالمه از جملاتی کامل، منطقی، واقعگرایانه و بهراحتی قابل اثبات استفاده شده است.
۲. جمله نهایی خود را گفته و سکوت کنید
وقتی فرد مقابل پاسخی به جملاتی که به او گفتهاید میدهد، سکوت کنید. پاسخ او را کاملا گوش دهید. در این حالت توجه کنید برای محق نشان دادن خود، سخنان دیگری به حرف اصلی که در ابتدا گفته شده اضافه نکنید. دفاع از احساسات باعث ایجاد درگیری خواهد شد. آنچه اتفاق افتاده را کامل شرح دهید و پس از آن به فرد مقابل اجازه دهید پاسخ دهد و تنها به حرفهای او گوش کنید.
در اینجا باید با دقت به حرفهای طرف مقابل گوش دهید تا متوجه تفاوت دیدگاه خود با پاسخی که او میدهد بشوید. مراقب باشید در حین صحبتهای او جوابهای خود را در ذهنتان تکرار نکنید. فقط با دقت گوش دهید. نکته مهم این است که با نگاه جانبدارانه فقط خود را محق ندانید. بلکه با صبوری دیدگاه فرد مقابل را بررسی کنید. همیشه این احتمال را در نظر داشته باشید که شاید او برای این کار خود یک دلیل درست داشته باشد.
اگر تمرکز روی حرفهای طرف مقابل برای شما سخت است به حرفهای او واکنش درست نشان دهید؛ یا در مورد حرفهایش سوال کنید تا او هم متوجه شود شما با دقت و تمرکز بالا در حال شنیدن حرفهایش هستید.
از آنجا که شما چندین بار این مکالمه را در ذهن خود مرور کرده بودید، احتمالا تصور میکنید دقیقا میدانید طرف مقابل میخواهد چه بگوید یا چه دلایلی را برای توجیه کار خود بیان کند؛ اما قطعکردن سخنان او کار اشتباهی است. باید اجازه دهید خود فرد به نکات مورد نظرش اشاره کند. در واقع یکی از مهمترین اصول مواجهه با اختلاف و تعارضها، مقاومت در برابر وسوسه قطعکردن حرف طرف مقابل است. در غیر این صورت نمیتوانید یک مکالمه سالم داشته باشید؛ و حرفها به سمت بحثهای بیهوده کشیده میشود.
۳. مواجهه با اختلاف بدون بحثوجدل
هنگامیکه از مواجهه با اختلاف میگوییم قصدمان بحثکردن با اطرافیان نیست. مواجهه به معنای مشخصکردن حرفهایی است که میخواهید با فرد مقابل در میان بگذارید. اکثر اوقات با گفتن همان حرفها اختلاف پایان مییابد. اگر حس میکنید باید با فرد مقابل صحبت کنید تا تنها مقصر را بیابید، او را سرزنش کنید یا مشخص کنید چه کسی کار درست یا غلط را انجام داده است، سعی کنید فکر مواجهه را از ذهنتان خارج کرده و از این مسئله بگذرید.
۴. حل اختلاف پیش از ایجاد موقعیت ضروری برای مواجهه با یکدیگر
در مورد مثال قبل اگر به همکارتان بگویید «همه فقط تو را برای اجرای این پروژه تحسین میکنند و ...» او احتمالا بهسرعت به شما خواهد گفت: «نه شما هم در این پروژه تحسین میشوید. من هفته پیش نام هر دو نفرمان را به رئیس گفته و از کارهای تو تقدیر کردم.» اگر دقیقا میدانید برای چه موضوعی مجبور به روبهرو شدن با همکار خود شدهاید، اینجا باید موضوع صحبت را در مسیر درست پیش ببرید. اصلا درباره صحت حرف او و نامبردن از شما در مقابل رئیس صحبت نکنید. این مشکل اصلی شما نیست که بخواهید درباره آن بحث کنید. بر هدف خود تمرکز کرده و موضوع اصلی مکالمه را فراموش نکنید.
برای حل اختلاف در اینجا باید پاسخ دهید: «ممنون میشوم که از این به بعد در تمامی سندهای پروژه نام هر دو نفر ما درج شود و من را در جریان تمام مکاتبات مربوطه بگذارید.»
۵. تمرکز بر مشکل اصلی در هنگام مواجهه با اختلاف
در اینجا طرف مقابل حرف شما را قبول یا رد میکند. موضوع را در همین مرحله نگه دارید و در مقابل وسوسهی ورود به جدل مقاومت کنید. مذاکره کنید اما هرگز مبارزه نکنید. موضوع مشکل این است که نام شما در هیچ سندی از پروژه ذکر نشده و کسی برای پیشرفت پروژه از شما قدردانی نکرده است. شما میخواهید نامتان همراه با همکار مورد نظر در اسناد پروژه ثبت شود. فراموش نکنید برای ترفیعگرفتن یا افزایش حقوق به اسناد و مدارک مراجعه میشود. تعریفهای شفاهی در آینده هیچ کاربردی نخواهند داشت.
هدف مکالمه، سرزنش کسی نیست. نمیخواهیم بگوییم حق با چه کسی است. فقط میخواهیم به علت اصلی اختلاف بپردازیم. از طرف دیگر باید مطمئن شوید طرف مقابل منظور شما را متوجه شده است تا اگر دوباره پروژهای با یکدیگر داشتید، این اختلاف تکرار نشود.
جمعبندی نحوه رفتار هنگام مواجهه با اختلاف
ممکن است بهندرت به فکر روبهرو شدن با دیگران بیفتید. ممکن است هیچگاه بهصورت کامل نتوانید بهراحتی با دیگران مواجه شوید. یا در این زمینه با مهارت رفتار کنید؛ اما خیلی مهم است که در هنگام خشم و ناراحتی حتما صحبت کنید. اگر شما نتوانید از حق خود دفاع کنید، چه کسی باید این کار را انجام دهد؟ تجربه شما از مواجهه با اختلاف و تعارضها چگونه است؟ میتوانید با آرامش با دیگران روبهرو شوید یا مکالمه به جدل منتهی میشود؟
منبع: careeraddict.com
دیدگاه