چگونه اهداف شغلی بلندپروازانه تعیین کنیم؟ (همراه با مثال)
یکی از مراجعهکنندگان من (نویسنده مطلب خانم لی مکلوید، مربی و مشاور مسیر شغلی) به اسم میراندا (Miranda)، مشکلی در کارش داشت. او مدرک حسابداری خود را گرفته بود و در شرکت Big Four کار میکرد، اما این میان چیزی اشتباه بود. مطمئنا او میتوانست به شغلش ادامه دهد، دستمزد مناسبی بگیرد و پیشرفت کند، اما در اعماق وجودش، بیقرار بود؛ او نمیتوانست خودش را در مسیر طولانی این شغل تصور کند و اهداف شغلی مناسبی نداشت.
مثل بسیاری از کارمندان دیگر که احساس میکنند در شغلشان گیر کردهاند، او هم نمیدانست که چطور میتواند شغلش را تغییر دهد. از یک طرف، میخواست در شغل دیگری مشغول به کار شود، اما از سوی دیگر، میدانست که تجربه محدودی در مشاغل و صنایع دیگر دارد و باید واقعبینانه عمل کند. او سرانجام تصمیم گرفت برای شغل مدیریت مالی در صنایع بهداشتی، تلاش و برنامه ریزی کند.
آنچه میراندا آموخت این است که اگر میخواهید چیزی را تغییر دهید، مسیر جدیدی را ترسیم کنید یا کار خستهکننده خود را تغییر دهید، اول باید هدفتان را تعیین کنید. با تلاش برای رسیدن به هدف، خیلی بیشتر از آنچه دلخواهتان است، نتیجه میگیرید. تعیین و دستیابی به اهداف شغلی معنیدار باعث افزایش اعتماد به نفس، رضایت و کیفیت زندگیتان میشود.
اما چگونه میتوانید هدف بزرگی را تعیین کنید که جاهطلبانه باشد و در عین حال شما را خسته نکند؟ بسیاری از مردم نمیدانند که بهراستی چهچیزی دستیافتنی است و چگونه باید برنامهای راهبردی، برای رسیدن به اهداف کاری خود طراحی کنند. اهداف کاری شما باید بازتابی از دیدگاه تخصصیتان باشد. بنابراین لازم است بهدقت درباره چیزی که میخواهید به آن برسید بیندیشید.
در این مطلب برایتان چند نکته در جهت درک واقعی چگونگی دستیابی به اهداف شغلی و نمونههایی از اهداف دستیافتنی و واقعبینانه بیان شده است. با خواندن این مطلب، انواع مختلف هدف را نیز خواهید شناخت که در پیشبرد اهداف شغلی به شما کمک خواهد کرد.
نکاتی برای درک چگونگی رسیدن به اهداف شغلی
اهداف شغلی باید شفاف باشند
مطالعات نشان میدهند که در صورت مشخصبودن اهداف شغلی، احتمال موفقیت شما بیشتر میشود؛ بنابراین، با تجسم آینده و ایجاد یک چشم انداز برای شغل موردنظرتان شروع کنید؛ به نظرتان در یک، سه یا پنج سال دیگر چه وضعیتی خواهید داشت؟ شغلتان چیست؟ چه نوع مهارتها و مسئولیتهایی دارید؟ چه کسی کارفرما شما است؟ در انجام چه کاری کاملا ماهر هستید؟ با چه تیمی کار میکنید؟
وقتی نتیجه مطلوب خود را بهوضوح تجسم میکنید، احتمال دستیابی به آن را درنظر میگیرید و میتوانید برای ساختن برنامه خود گام بردارید.
میراندا میخواست در سازمان بهداشت و درمان کار کند، جایی که فرهنگ سازمانی مناسبی داشته باشد، کارفرمایان به کارمندان احترام بگذارند و بتواند بهعنوان بخشی از یک تیم پویا و مترقی، بر گزارشهای مالی سازمان نظارت کند. او میخواست که تا ژوئن سال ۲۰۱۷ به این شغل دست پیدا کند.
اهداف شغلی باید واقعبینانه باشند
اگر ۲ سال است که در رشته حسابداری عمومی تحصیل میکنید و هدف شما تبدیلشدن به مدیر ارشد مالی یا بهاختصار CFO شرکت اپل تا پایان سال آینده است، واقعبینانه فکر نمیکنید. اگرچه میتوانید اصول حسابداری را یاد بگیرید، قبل از اینکه بتوانید CFO یکی از بزرگترین شرکتهای جهان شوید، مسیری طولانی در پیش دارید.
میراندا فهمید که برای رسیدن به نتیجه مطلوبش، باید واقعبین باشد و دانش و مهارت بیشتری کسب کند؛ بنابراین او تحقیقات لازم را انجام داد، با افرادی در مشاغل مشابه صحبت کرد و فهمید که با گذراندن چند دوره اضافه و داوطلبشدن بهعنوان CFO پارهوقت در مؤسسهای غیرانتفاعی و کوچک، میتواند مهارت و دانش لازم را بهدست بیاورد.
به اهداف شغلی خود پایبند باشید
بسیاری از مردم میگویند: «از کارم متنفرم و باید تغییرش دهم».
ولی برای ایجاد این تغییر، اقدام خاصی انجام نمیدهند. آنها هزاران دلیل و بهانه میتراشند که چرا نمیتوانند شغلشان را تغییر دهند، اما دلیل اصلیای که خودشان متوجه آن نمیشوند، این است که به اهداف شغلیشان متعهد نیستند.
اگر فکر میکنید هدفتان مهم و دستیافتنی است، شانس موفقیت بیشتری دارید.
میراندا با روحیه مناسب، به هدف خود متعهد شد. او درمورد هدفش کاملا شفاف بود و مهمتر از همه، حاضر بود آن را با دیگران به اشتراک بگذارد.
اگر مطمئن باشید که هدفتان مهم و دستیافتنی است، به آن متعهد و پایبند میشوید.
ارائه بازخورد ضروری است
میراندا چند مربی را برای به اشتراکگذاشتن اهداف شغلی خود و ارائه بهروزرسانیهای منظم، شناسایی کرد. برای اطمینان از اینکه میتواند هر بار که با این مربیان صحبت میکند، بهروزرسانی قابلتوجهی را ارائه دهد، هدف نهایی را به مراحل کوچکتری که به بازههای زمانی کوتاهتری نیاز داشتند، تقسیم کرد؛ بهعنوان مثال، هدفش را اینگونه تعیین کرد: برقراری مکالمه بهصورت هفتهای با شخصی در شغل موردنظرش. در این مصاحبهها، او میتوانست کارفرمایان مناسب را شناسایی کند و مهارتهای لازم برای موفقیت در آن مشاغل را یاد بگیرد.
او هر بار که پیشرفت میکرد، بینش خود را با مربیانش به اشتراک میگذاشت و آنها کمکش میکردند تا بر اساس آنچه که یاد میگرفت، ترفندهایی را بهکار بگیرد. داشتن روندی بازخوردپذیر، به او اجازه میدهد تا انگیزه، پیگیری و احساس موفقیت بهدست آورد و به اهداف شغلی خود نزدیکتر شود.
شرایط مناسبی برای موفقیت فراهم کنید
رسیدن به هدف و موفقشدن، تنها به ۲ شرط زمان و تمرین نیاز دارد. هنگامی که میراندا هدف خود را (برقراری ارتباط با یک نفر در هفته) تعیین کرد، واقعبینانه عمل کرد، زیرا میدانست زمان انجامش را دارد. میتوانست تعیین کند که هر هفته، با ۷ نفر مکالمه داشته باشد، اما با توجه به تعهدات شغل فعلیاش، میدانست که پیچیدگیهای لازم برای دستیابی به این هدف بسیار زیاد خواهد بود. اگر چنین هدفی را انتخاب کند، در هفته دوم، احتمالا عقب میافتد، دلسرد و شاید حتی تسلیم شود.
برای جلوگیری از ناامیدشدن و ترک اهداف شغلی غیرمنطقی، با توجه به تعهدات و زمانی که در اختیار دارید، هدفتان را تعیین کنید، سپس، مهارتهای لازم را یاد بگیرید و تمرین کنید.
میراندا در جلسات هفتگی شبکه ارتباطی خود، در زمینه ایجاد روابط بسیار عالی عمل میکرد. او میدانست که توانایی برقراری ارتباط، برای هر حرکت شغلی که انجام میدهد، ضروری است؛ همچنین در تمرین و ایجاد صورتهای مالی در شغل داوطلبانهاش بسیار تمرین میکرد. این شغل داوطلبانه به او فرصت داد تا در محیطی امن یاد بگیرد، آزمایش کند و شکست بخورد، در حالی که برنامه شغلی خود را نیز جلو ببرد.
کاملاً مطمئن هستم که میراندا قصد دارد به اهداف شغلی که برای خودش تعیین کرده است، برسد و قطعا این دستیابی، پیروزی بزرگی برایش خواهد بود؛ نهتنها به دلیل اینکه او به نتیجه مطلوبش رسیده، بلکه تجربهای شگفتانگیز در تنظیم و دستیابی به نقطه عطف زندگی حرفهایاش ایجاد کرده است؛ یعنی هر بار با قدمی کوچک، به پیروزی بزرگی رسیده است.
نمونههای اهداف شغلی واقعگرایانه
اهداف کاری از نظر زمانی به ۲ دسته تقسیم میشوند:
- کوتاهمدت؛
- بلمدمدت.
هنگام تعیین اهداف بهتر است در نظر داشته باشید که چگونه اهداف کوتاهمدت شما را در رسیدن به اهداف بلندمدت یاری میکنند.
اهداف کوتاهمدت
اهداف کوتاهمدت واقعگرایانه باید موارد زیر را داشته باشند:
۱. افزایش معیارهای عملکردی شما
در اصل، معیارهای عملکردتان به میزان کارایی شما در کار مربوط میشود؛ این بهمعنای اطمینان از رضایت مشتری، تحویل بهموقع پروژهها یا کمک به کاهش هزینهها در شرکت است. پرداختن به معیارهای عملکردی کمک میکند تا در محل کارتان شهرت پیدا کنید و دستیابی به اهداف بلندمدت، مانند ارتقای درجه، را بسیار آسان میکند.
۲. کسب گواهی و مدرک تخصصی
ادامه تحصیل برای همه افراد حرفهای مهم است، زیرا به آنها کمک کند تا در حرفه خود بهروز باشند؛ همچنین دورههای تحصیلات تکمیلی، مانند MBA، میتواند به رشد و بهبود مهارتهایتان کمک کند و شما را به شخص باارزشتری تبدیل میکند. اگر به فکر گامبرداشتن برای ادامه تحصیل هستید، در رشتهای سرمایهگذاری کنید که میتواند به پیشرفت شغلیتان کمک کند.
۳. تغییر شغل
اگرچه فرایند پیداکردن شغل جدید، میتواند بسیار استرسزا باشد، اغلب برای پیشرفت در حرفه خود و کسب مهارتهای جدید ضروری است. سالها ماندن در شغلی که در آن پاداش ازخودگذشتگی به شما داده نمیشود، منفعتی نخواهد داشت؛ بنابراین، اگر احساس میکنید که پیشرفتی نخواهید داشت، بهسمت نقش چالشبرانگیزتری بروید.
۴. ساخت وبسایت شخصی
افراد کارآزموده باید برای پرسونال برندینگ (personal branding) خود سرمایهگذاری کنند؛ بهترین روش این است که مهارتهایشان را در وبسایت شخصی خود در معرض عموم قرار دهند؛ هدف میتواند پیداکردن شغل جدید، افزایش دنبالکنندگان یا تغییر شغل باشد. وب سایت میتواند به شما در دستیابی به همه این اهداف کمک کند و بهعنوان نمونهکارتان نشان داده شود.
۵. شبکه
دستیابی به اهداف بلندمدت و واقعگرایانه، نیازمند داشتن ارتباطات و مخاطبانی است که شما را به فرصتهای جدید شغلی معرفی کنند و نظراتشان را در اختیار شما قرار دهند. بهبود مهارتهای شبکه سازی، نمونه بسیار خوبی از اهداف کاری به حساب میآید؛ درهای بسیاری را به روی شما میگشاید و کمک میکند تا اهداف بلندمدتتان آسانتر تحقق یابند.
۶. بهبود مهارتهای ارتباطی
مهم نیست که اهداف کاری شما چه باشد؛ همیشه بهبود مهارت های ارتباطی مفید است. ارتباطات شکلدهنده سایر مهارتهای کلیدی، مانند کار گروهی و آگاهی فرهنگی است و همچنین به توسعه فردی کمک میکند. چه از طریق گذراندن یک دوره، چه عضویت در سازمانی با فعالیتهای داوطلبانه، چه گرفتن سرگرمی جدید، بهبود مهارتهای ارتباطی میتواند بسیار جالب و ارزشمند باشد.
اهداف بلندمدت
مصاحبهکننده میپرسد «۵ سال دیگر کجا هستید؟» تا بداند چه اهداف بلندمدتی دارید. چند نمونه از اهداف بلندمدت عبارتاند از:
۷. ارتقای درجه
بیشتر مردم ارتقای درجه را در دسته اهداف بلندمدت قرار میدهند. خبر خوب این است که این هدف واقعگرایانه است و با داشتن برنامهای راهبردی به آن خواهید رسید. به خاطر داشته باشید که مهارتهای تجربی و دانشگاهی به یک اندازه اهمیت دارند. مطمئن شوید که همه خصوصیاتی را که در محل کارتان باارزش هستند، دارید. از گفتن اهداف خود به رئیستان نترسید.
۸. تغییر شغل
گاهی بسیاری از متخصصان از انتخاب شغلشان ناراضی هستند و تصمیم میگیرند که حرفه خود را تغییر دهند. بهطور فزایندهای، تغییر شغل به امری عادی تبدیل شده است. اگرچه برای یادگیری جزئیات مسیری که بهتازگی انتخاب کردهاید به آموزش مجدد نیاز دارید، میتوانید از برخی از مهارتهای پیشین خود استفاده کنید.
۹. راهاندازی یک کسبوکار
بیشتر مردم دوست دارند که کسبوکاری برای خودشان راهاندازی کنند. اگر فرد خیالبافی هستید و ذهن کارآفرینی دارید، راهاندازی کسبوکار خود را فراموش نکنید؛ پیش از هر اقدامی تحقیق کنید.
۱۰. به یک کارشناس موضوعی (subject matter expert) تبدیل شوید
اگر طرز فکری پیشگام و دانشی قوی در صنعت خود دارید، تبدیلشدن به یک اینفلوئنسر گزینه مناسبی است؛ باید شخصی معتمد و آگاه از برند باشید و توانایی برپایی یک کار بزرگ را داشته باشید. بهمحض اینکه بهعنوان کارشناس شناخته شوید، زمینه مناسبی برای رسیدن به جایگاه مشاور فراهم خواهد شد.
۱۱. وارد حوزه مدیریت شوید
بسیاری از کارمندان رؤیای مدیریت در سر دارند؛ ولی واقعیت این است که هر شخصی، رهبر خوبی نخواهد بود. اگر فکر میکنید که پیشنهادهای فراوانی برای ارائهکردن دارید، پس به مدیریت فکر کنید. به یاد داشته باشید که مدیر خوب بههمراه گروهش موفق میشود. فراموش نکنید که از کجا آمدهاید.
۱۲. در محل کار شادتر باشید
بسیاری از افراد در محل کار احساس رضایتمندی ندارند، خواه بهدلیل احساس فشار برای بهبود عملکردشان، خواه بهسبب اینکه احساس میکنند بهقدر کافی ارزشمند نیستند. اگر رئیسی دارید که از روش مدیریت ذره بینی استفاده میکند، راهی جز تغییر شغل نخواهید داشت. استراتژیهایی برای بهبود احساس خوشبختی در محل کار بیابید.
۱۳. برند شخصی خود را بسازید
امروزه، پرسونال برندینگ برای متخصصان، بدون توجه به اهداف و رشته آنها، اهمیت بیشتری دارد. توسعه پرسونال برندینگ، به شما کمک میکند تا احترام بیشتری کسب کنید و همچنین میتواند احساس مشارکت بیشتری در کارتان ایجاد کند.
انواع اهداف شغلی
شاید اهدافی داشته باشید که نسبت به مواردی که اندکی قبل بیان شد، متفاوت باشند. بهبود روشهایی که به شناخت اهدافتان کمک میکند، بسیار مهم است. اهداف شغلی به ۴ دسته تقسیم میشوند:
۱. بهرهوری
بهره وری در محل کار به حفظ عملکردتان کمک میکند. شناخت اهدافی که در رسیدن به نتایج مطلوب کمکتان میکنند، اولین و مهمترین گامی است که هر متخصصی باید انجام دهد. اهداف بهرهوری به توانایی شما در انجام امور در زمان مشخصشده مربوط است و با استانداردهای تعیینشده، که توسط کارفرما یا مشتری تعیین میشوند، مطابقت دارد.
۲. کارایی
کارایی (راندمان کاری) در محل کار میتواند به شما در حفظ عملکردتان کمک کند؛ بنابراین، شناخت اهدافی که کمکتان میکنند تا نتیجه بگیرید، اولین گام مهم برای همه متخصصان است. اهداف کارایی به سرعت، دقت و پیگیری بستگی دارد؛ بدین ترتیب میتوانید نتایج قدرتمند و با استاندارد بالایی را کسب کنید.
۳. تحصیلات
این موضوع به توانایی شما برای پیشرفت در محل کار اشاره دارد. همان گونه که صنایع و بخشها در حال تکامل و بهدنبال کشف فناوریهای جدید هستند، شما نیز باید فرصتهایی را برای یادگیری مطالب جدید پیدا کنید. افزایش مهارتها، سرمایهگذاری در دیدگاههای نوظهور و آگاهی از پیشرفتهای جدید به شما کمک میکنند تا از رقبای خود سبقت بگیرید.
۴. توسعه فردی
توسعه فردی برای موفقیت ضروری است؛ باید اهدافی را که در این دسته قرار میگیرند، بهخوبی بشناسید؛ این اهداف میتوانند مهارتهای رهبری، مهارتهای ارتباطی، مدیریت بحران و مهارتهای مشارکت راهبردی شما را در محل کار افزایش دهند. این مهارتها و صلاحیتهای حرفهای، اهمیت یکسانی دارند و به متخصصان کمک میکنند تا اهداف کوتاهمدتشان را توسعه دهند و به اهداف بلندمدتشان دست پیدا کنند.
همان گونه که میبینید، تعیین اهداف کار سختی نیست؛ اولویتهای زندگی شما را منعکس میکند؛ زیرا این تنها راهی است که میتوان مطمئن شد که در رسیدن به اهدافتان، پرشور و باانگیزه خواهید بود. بهترین روش برای رسیدن به اهداف، «خودانگیزشی» است؛ میتوانید از استراتژیهای بیانشده نیز استفاده کنید.
چه اهدافی برای خود در نظر دارید؟ آیا در دنبالکردن اهدافتان، اشتباهی مرتکب شدهاید؟ در بخش دیدگاهها به ما اطلاع دهید.
شما این جلسه از هدفگذاری را مطالعه کردهاید.
برای ثبت این جلسه و مطالعه کامل دوره، وارد شوید.
دیدگاه