برنامه ریزی بلند مدت و برنامه ریزی کوتاه مدت: ویژگیها و تفاوتها
- اهداف تجاری کوتاه مدت کدامند؟
- اهداف تجاری میانمدت کدامند؟
- اهداف تجاری بلندمدت کدامند؟
- مأموریت شما، چگونه از برنامه ریزی بلند مدت و برنامه ریزی کوتاه مدت پشتیبانی میکند؟
- اهداف اسمارت (SMART) چیست؟
- با برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت به اهداف تجاری خود برسید
برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف کاری کوتاه مدت و بلند مدت ضروری است. این کار به شما کمک میکند تا برای دستیابی به اهداف سازمانی، منابع را بهخوبی تراز کنید. با برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت مطمئن خواهید شد که به بالاترین سطح رضایت مشتری و بازگشت سرمایه رسیدهاید. تفکیک اهداف شغلی شما جنبهی حیاتی برنامه ریزی بلند مدت و کوتاه مدت است. با خواندن این مطلب، با اهداف کوتاهمدت و بلندمدت در کسبوکارآشنا خواهیدشد، تفاوت برنامه ریزی کوتاه مدت و برنامه ریزی بلند مدت و همچنین نقش برنامههای کوتاهمدت در رسیدن به هدف های بلندمدت را درک خواهیدکرد.
اهداف تجاری کوتاه مدت کدامند؟
اهداف کوتاه مدت برای تحقق اهداف کاری بلندمدت ضروری هستند. شما میتوانید اهداف مرتبط با یکدیگر را در بخشهای مختلف، مانند تبلیغات و بازاریابی، انتخاب کنید و آنها را بر اساس کوتاهمدت یا بلندمدت بودنشان جدا کنید؛ به عنوان مثال، ممکن است در نظر داشتهباشید که بودجهی تبلیغات خود را برای ۶ ماه آینده ۲ برابر کنید که هدفی بسیار کوتاهمدت است، اما احتمالا اثرات بلندمدتی دارد و میتواند به شما برای دستیابی به هدفی بلندمدت، مثل افزایش دهدرصدی درآمد در طول ۵ سال آینده، کمک کند.
نمونههایی از اهداف کوتاه مدت کسبوکار
شما احتمالا تلاش خواهید کرد تا به طور همزمان به چندین هدف کوتاهمدت تجاری دست پیدا کنید. برخی از این اهداف ممکن است همپوشانی داشتهباشند، در حالی که تعدادی دیگر احتمالا با یکدیگر بیارتباط هستند.
یکی از متداولترین اهداف تجاری کوتاهمدت، در بین انواع شرکتهای سودآور، اولویت قرار دادن فروش و بازاریابی است. از آنجا که بسیاری از شرکتها در این زمینهها تخصصی ندارند، استفاده از منابع خارجی برای دستیابی به این هدف رایج است. نمونههایی از منابع خارجی شامل ارائهدهندگان خدمات فروش و بازاریابی شخص ثالث و نیز فضای ابری رایگان یا مقرونبهصرفه است. با وجود منابع مناسب، احتمال توسعهی انواع روشهای بازاریابی، موفقیت در کسبوکار و نهایتا رشد سود شرکت افزایش مییابد.
نمونهی دیگری از هدف تجاری کوتاهمدت، که به دستیابی به اهداف بلندمدت کمک میکند، بهکارگیری بهتر و مؤثرتر اَشکال مختلف فناوری برای گوش دادن بهتر به مشتریان است. با گوش دادن بهتر به مشتریان (هدف کوتاهمدت)، میتوانید توسعهی محصول خود (هدف بلندمدت) را اصلاح کنید تا میزان رضایت مشتریان بیشتری (هدف بلندمدت) داشتهباشید. برای دستیابی به این هدف میتوانید از اَشکال مختلف فناوری استفاده کنید، از جمله نظرسنجی وبسایتهای دیجیتال و حضور در شبکههای اجتماعی به منظور تعامل با مشتریان.
اهداف تجاری میانمدت کدامند؟
پیش از تعریف برنامه ریزی بلند مدت ، باید برنامهها و اهداف میانمدت تجاری را مورد بررسی قرار دهیم. درک اهداف تجاری میانمدت برای درک کامل تفاوت برنامه ریزی کوتاه مدت و برنامه ریزی بلند مدت بسیار مهم است. اهداف تجاری میانمدت آنهایی هستند که برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت تجاری، به صورت موقت به شما کمک میکنند.
نمونههایی از اهداف تجاری میانمدت
اهداف تجارت میانمدت به اَشکال مختلف وجود دارد.
به عنوان مثال، اگر شرکت شما با مشکلات کیفیت (کوتاهمدت، مشکل با اولویت بالا) روبهروست، میتوانید دورههایی را برای آموزش به کارکنان برگزار کنید. در حال حاضر، این دورهها مسئله را برطرف میکنند، اما شما در نظر دارید که با استفاده از راهحل جامعتری مطمئن شوید که مسئلهی کیفیت به عنوان مشکلی بلندمدت نخواهد بود. حل مسئله به صورت موقتی هدف میانمدت کسبوکارها و دورههای آموزشی است.
مثال دیگر از هدف تجاری میانمدت تعمیر بخشی از تجهیزات خراب است (مشکل کوتاهمدت با اولویت بالا). شما برای اطمینان از دستیابی به سطوح بالای بهره وری، اقدامی کردهاید (دستگاه را تعمیر کردهاید)؛ با این حال، این مشکل به طور دائمی برطرف نمیشود؛ در عوض، سرمایهگذاری در قرارداد خدمات به عنوان راهحلی بلندمدت عمل میکند، زیرا احتمال خرابی مجدد دستگاه را کاهش میدهد.
اهداف تجاری بلندمدت کدامند؟
اهداف بلندمدت اهدافی هستند که از نظر ماهیت خود بر جهتگیری کلی شرکت تأثیر میگذارند. به طور کلی، توانایی دستیابی به اهداف بلندمدت، بازتابی واقعی از میزان مطابقت کارمندان سطوح بالا با مأموریت شرکت است. اهداف بلندمدت بسیار راهبردی و اغلب به دنبال رفع مشکلات به صورت دائمی هستند تا افراد بدانند که شرکت میتواند حداکثر توانمندی را داشتهباشد. در دستیابی به اهداف بلندمدت برنامهریزیهای بسیاری انجام شدهاند، زیرا تمام جنبههای شرکت را، از جمله عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، در نظر میگیرد.
نمونههایی از اهداف تجاری بلندمدت
نمونهای از هدف بلندمدت کسبوکار این است که در ۵ سال آینده درآمد خود را ۳ برابر کنید. شما برای تحقق این هدف بلند مدت، اهداف کوتاهمدتی را تعیین خواهید کرد. نمونههایی از اهداف کوتاه مدت که برای دستیابی به این هدف بلند مدت میتوانید تعیین کنید، عبارتاند از:
- برای کمک در تعیین روندهای ضروری خرید مشتری، به مدت ۱۲ ماه با یک مشاور تبلیغاتی قرارداد بستهاید؛
- ایدههای طوفان فکری برای روشهای جدید تبلیغات؛
- استفاده از تحقیقات خود برای طراحی کمپینهای تبلیغاتی جدید.
نمونهی دیگری از هدف تجاری بلند مدت، دستیابی به بالاترین حد رضایت مشتری و همیشگی بودن آن است. شما برای دستیابی به این هدف، اهداف کوتاهمدتی مانند طراحی مجدد سیاستهای خدمات مشتری را، جمعآوری بازخورد مشتری و اجرای برنامهی وفاداری به مشتری، تعیین میکنید. همان طور که میبینید، همهی اهداف بلندمدت فقط در صورت دستیابی به اهداف کوتاهمدت، دستیافتنی هستند.
مأموریت شما، چگونه از برنامه ریزی بلند مدت و برنامه ریزی کوتاه مدت پشتیبانی میکند؟
بیانیهی مأموریت یک شرکت، که اهداف و ارزشهای اصلی آن را برجسته میکند، عنصر اساسی برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت مؤثر است. اهداف کوتاهمدت و بلندمدت برای کمک به شما در دستیابی به این مأموریت نقش مشخصی دارند. علاوه بر تنظیم مأموریت روشن و هدفمند، شما باید اقدامات بلندمدت را نیز در برنامهی خود قرار دهید تا مطمئن شوید که تا زمان فعالیت شرکت، مأموریت در کل سازمان تفهیم شدهاست.
هنگامی که اهداف کوتاهمدت و بلندمدت را از یکدیگر جدا میکنید، خواهید دید که افراد چگونه از مأموریت شما پشتیبانی میکنند؛ همچنین، در نظر میگیرید که امروز شرکت در چه جایگاهی قرار دارد و در طول ۱۵ تا ۲۰ سال آینده میخواهید کجا باشد. این همان چیزی است که به شما امکان میدهد تا اهداف بلندمدت واقعبینانهای را تعیین کنید. به طور کلی، دستیابی به اهداف بلندمدت حدود ۵ تا ۱۵ سال به طول میانجامد.
اهداف اسمارت (SMART) چیست؟
زمانی دستیابی به اهداف سادهتر میشود که به صورت اسمارت باشند، یعنی:
- خاص؛
- سنجشپذیر؛
- دستیافتنی؛
- مرتبط و واقعبینانه؛
- زمانبندیشده.
با اهداف smart همه با هم اتفاق نظر دارند؛ زیرا اهداف کاملا مشخص و تعریفشده هستند. از آنجا که این اهداف سنجشپذیر هستند، مهم است که معیارها را بهدرستی تعیین کنید تا مطمئن شوید که توانایی تحقق بخشیدن به اهداف خود را دارید. شما میتوانید از اهداف اسمارت برای برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت استفاده کنید. مانند هر هدفی، اهداف اسمارت نیز باید به مأموریت شرکت شما کمک کنند.
استفاده از اهداف SMART برای برنامه ریزی بلند مدت و برنامه ریزی کوتاه مدت
بیایید به مثالی در استفاده از اهداف اسمارت برای برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت نگاهی بیندازیم.
مأموریت: یک شرکت را در نظر بگیرید که خدمات سرویسدهی تماس مشتری در صنایع مختلف را به عهده دارد. با ارائهی تجربهای یکپارچه از مشتری در چندین کانال، به افراد کمک میکننند تا میزان رضایت مشتری را افزایش دهند، در حالی که میزان تولید گاز کربن آنها نیز کاهش مییابد.
اهداف بلند مدت
- دفاتر مرکز تماس متعددی را افتتاح کنید؛
- از اَشکال مختلف فناوری سبز برای ایجاد تجربههای یکپارچهی مشتری استفاده کنید؛
- برای بررسی خواستهها و نیازهای مشتری با ارائهدهندگان خدمات مختلف همکاری کنید؛
- برای تأمین مشتریان جدید، روشهای بازاریابی بلندمدت را به کار ببرید.
برنامه ریزی کوتاه مدت
اکنون که اهداف بلندمدت شما محقق شدهاند، باید از برنامه ریزی کوتاه مدت برای تحقق بخشیدن به اهدافتان استفاده کنید. وظایفی که برای دستیابی به اهداف بلندمدت خود تعیین کردهاید، برنامههای کوتاهمدت شما را تعیین میکنند. با توجه به این نکته، ضروری است که ویژگیهایی را که برای دستیابی به اهداف بلندمدت نیاز دارید، مشخص کنید.
به عنوان مثال، شما برای افتتاح دفاتر مرکز تماس متعدد به فردی نیاز دارید که مسئول برنامهریزی و بودجه باشد. این امر به شما امکان میدهد تا املاک خود را به دست آورید و تمام جنبههای ساختاری را در اختیار داشتهباشید. به منظور استفاده از اَشکال مختلف فناوری سبز برای ارائهی تجربهای یکپارچه از مشتری، شما به شخصی نیاز دارید که مسئولیت مدیریت مرکز تماس باشد. این شخص میتواند طرحی را ارائه دهد که فناوریهایی را که برای استفاده از مراکز تماس از آنها استفاده میکنید، مشخص کند؛ همچنین، میتواند مسئولیت همکاری با ارائهدهندگان خدمات مختلف را بررسی کند و تنظیم خواستههای مشتری را به عهده بگیرد.
علاوه بر این، شما به یک مسئول استخدام برای نمایندگان نیاز دارید. این فرد میتواند برنامههایی را به منظور جمعآوری بودجهی لازم برای جذب نمایندگان باکیفیت تهیه کند. از آنجا که میدانید برای دستیابی به اهداف بلندمدت خود به کدام کارکردها نیاز دارید، میتوانید برنامههای کوتاهمدت خود را، که آنها را در بر میگیرد، لیست کنید:
- برنامهریزی؛
- منابع مالی؛
- استخدام نماینده؛
- مدیریت مرکز تماس؛
- مدیریت حسابداری.
اهداف اسمارت شما مشخص میکنند که هر شخص مسئول انجام چه کاری است و این افراد چگونه در دستیابی به اهداف و اجرای برنامه ریزی بلند مدت شرکت به شما کمک میکنند. از آنجا که اهداف اسمارت سنجشپذیر هستند، شما باید بازهی زمانیای را تعیین کنید که در آن هریک از طرفین مسئول به اهداف خود برسند؛ به عنوان مثال، از آنجا که شما برای افتتاح دفاتر مرکز تماس تلفنی هدف بلندمدت دارید، اهداف کوتاهمدت شما، که از آن پشتیبانی میکنند، چیزی شبیه به این خواهد بود:
- سوزی رینا: حداقل تعداد وجوه خود را تا ۱۵ آگوست ۲۰۲۰ جمع کنید؛
- بیلی گلدن: مشارکت با یک آژانس املاک برای خرید یا اجاره مِلک در مدت ۳۰ روز؛
- تیمی گریسون: نمایندگان را تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰ استخدام میکند؛
- پنی لایونزدل: افتتاحیهی بزرگ در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
چطور با برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت به اهداف تجاری خود برسید؟
برنامه ریزی کوتاه مدت شما موقت و انعطافپذیر هستند، و از طرف دیگر، برنامه ریزی طولانی مدتتان از پیش تعیینشده است؛ به عنوان مثال، برای اینکه ظرف ۵ سال آینده فروش خود را ۲ برابر کنید، یک برنامه ریزی بلند مدت دارید. این طرح تغییر نمیکند، اما برنامههای کوتاه مدتی که برای تحقق بخشیدن به اهداف بلندمدت تنظیم میکنید، احتمالا تغییر خواهند کرد. برای رسیدن به اهداف بلندمدت، از روشهای مختلفی استفاده خواهید کرد.
تفاوت چشمگیر دیگر بین برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت این است که اهداف بلندمدت به طور مستقیم بر جهتگیری شرکت تأثیر میگذارند. در واقع، شما برنامهی بلندمدتی دارید که میتوانید طی ۷ سال آینده، میزان رضایت مشتری را به ۹۹٪ برسانید؛ این هدف تأثیر بسزایی در تمام جنبههای شرکت خواهد داشت.
برخی از برنامه های کوتاه مدت ، که برای رسیدن به این هدف آنها را تنظیم کردهاید، چنین اثرات ماندگاری ندارند. در حقیقت، برخی از آنها ممکن است تأثیرات منفی نیز داشتهباشند و به همین دلیل، برنامه های کوتاه مدت سنگین نیستند؛ شما در هر زمان میتوانید آنها را رها کنید و برنامههای مناسبتری را جایگزینشان کنید که کمکتان کنند تا به طور کارآمدتری به اهداف بلندمدت خود دست یابید.
در اینجا مروری کلی از یک راهبرد را آوردهایم که میتواند شامل برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت برای دستیابی به هدف بلندمدت افزایش رضایت مشتری تا ۹۹٪ طی ۷ سال آینده باشد.
برنامهی بلند مدت: ۳ روش جدید را برای خدمات مشتری تعیین کنید تا طی ۷ سال آینده به ۹۹٪ رضایت مشتری برسید.
برنامههای کوتاه مدت:
- به مدت ۱ سال، رباتهای چت را در شبکههای اجتماعی مستقر کنید؛
- به مدت ۱ سال، رباتهای چت را در وبسایتتان مستقر کنید؛
- به مدت ۱ سال، دپارتمان خدمات ایمیل به مشتری را تأسیس کنید؛
- به مدت ۱ سال، گزینهی خدمات مشتری را از طریق پیامرسان فیسبوک توسعه دهید؛
- به مدت ۱ سال، انجمن بازخورد مشتری را ارائه دهید؛
- به مدت ۱ سال، پایگاه دانش خودآگاهی را تشکیل دهید؛
- به مدت ۱ سال، از ابزارک صفحه استفاده کنید؛
- در طول ۱ سال، اثربخشی روش را اندازهگیری کنید؛
- برای ۲ سال، ۵ روش برتر را به کار بگیرید؛
- برای ۲ سال، ۴ روش برتر را به کار بگیرید؛
- برای ۲ سال، ۳ روش برتر را به کار بگیرید.
همان طور که مشاهده میکنید، در بخشهای مختلف برنامهی ۷ساله، شما روشهایی را که به هدف بلندمدتتان کمک نمیکنند، از بین میبرید؛ با وجود این، برنامه ی بلند مدت شما ثابت است.
برنامه ریزی بلند مدت شما بر اساس دستاوردهایی است که از طریق برنامه ریزی کوتاه مدت آنها را کسب میکنید. معیارهای اصلی در طی برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت تعیین میشوند. این موضوع به شما امکان میدهد که برنامههای خود را بر این اساس اصلاح کنید تا مطمئن شوید که اهداف بلندمدت خود را برآورده میکنید.
شما میتوانید تمام اهداف کوتاهمدت و بلندمدتی را که میخواهید، تعیین کنید، اما کلید دستیابی به آنها «برنامه ریزی» است. حتی با تمام انگیزههای موجود، رسیدن به اهدافتان بسیار بعید است، مگر اینکه برنامهی خوبی داشتهباشید. اگر به طور تصادفی و بدون هیچ برنامه ریزی خاصی به آنها دست یابید، احتمالا با حداقل کارایی و اثربخشی به آنها رسیدهاید. با توجه به این نکته و درک کامل تفاوت برنامه ریزی کوتاه مدت و برنامه ریزی بلند مدت ، همیشه برای رسیدن به اهداف خود از برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت استفاده کنید.
منبع: indeed.com
دیدگاه