برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
- برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
- اصول اساسی برنامه ریزی استراتژیک شرکت
- تدوین مراحل برنامه ریزی استراتژیک
- بخشهای استاندارد برنامه ریزی استراتژیک
- نکتههایی برای توسعه برنامه استراتژیک
- برنامه ریزی استراتژیک برای اهداف کاری
- نمونه برنامه ریزی استراتژیک
سازمانها بهطور معمول درمورد نحوه رسیدن به موفقیت از طریق روشهای خاص، اهداف خاص و گستردهای دارند. برنامه ریزی استراتژیک به کسبوکارها کمک میکند تا اهداف و برنامه زمانی رسیدن به آنها را تنظیم کنند. این برنامه اجازه میدهد تا بر نحوه عملکرد و تصمیم گیری در سازمان تمرکز کنید.
برنامه ریزی استراتژیک روشی سازمانیافته، سیستماتیک و هماهنگی در جهت برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف مشخصی است. استفاده از استراتژی برای مشخصکردن نقشه مسیر شغلی، تیم یا سازمان میتواند مسیر رسیدن به موفقیت را جهتدار و شفاف کند. در این راهنما ابتدا توضیح میدهیم که برنامه ریزی استراتژیک چیست سپس نحوه تهیه و توسعه آن، مراحل برنامه ریزی استراتژیک شرکت، نمونه برنامه ریزی استراتژیک و مزایای استفاده از آن مورد بررسی قرار داده خواهد شد. اگر فرایند برنامه ریزی استراتژیک بهدرستی انجام گیرد، میتوانید فعالیتهای شغلی خود را بهینه و فرایند رسیدن به اهدافتان را مشخص کنید.
برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
برنامه ریزی استراتژیک اهداف دستیافتنی را از طریق عوامل متعددی، مثل مدیریت زمان و تخصیص منابع، تعیین میکند. اگر برنامه ریزی استراتژیک بهدرستی انجام گیرد، عملیاتها را بهبود میبخشد، تمرکز ایجاد میکند، اولویتها را مشخص میکند و همکاری را افزایش میدهد. این برنامه میتواند آینده سازمان را شکل دهد و هدایت کند.
اگر شرکتی بهتازگی تأسیس شده یا در حال تجربه تغییرات اساسی باشد، بهتر است اعضای تیمها با همکاری هم برنامه استراتژیک را تدوین یا بهروزرسانی کنند. تصمیمگیرندگان میتوانند مدیران، رهبران بخشهای مختلف یا رهبران تیمها باشند.
اصول اساسی برنامه ریزی استراتژیک شرکت
پس از آشنایی با این که برنامه ریزی استراتژيک چیست به توضیح اصول آن خواهیم پرداخت، برنامه ریزی استراتژیک، استراتژی مدیریتی کسبوکار است که به کسبوکارها کمک میکند تا اهداف سازمانی و اقدامات و فعالیتهای لازم را برای رسیدن به آن به اشتراک بگذارند. اصول اساسی برنامه ریزی استراتژیک شرکت شامل موارد زیر است:
- تمرکز مناسب بر نیروی انسانی و منابع؛
- تنظیم اولویتها؛
- تغییر و تنظیم جهت سازمانی؛
- هماهنگسازی اهداف سهامداران، مدیران و کارکنان؛
- همکاری در تمام سطوح سازمانی برای رسیدن به هدفی مشترک.
برنامه ریزی استراتژیک، در صورت اجرای صحیح، میتواند وضعیت کنونی کسبوکار، برنامه آینده آن و روشهایی برای اندازهگیری موفقیت را تعیین کند. از آنجا که صنایع مختلف تفاوتهای چشمگیری دارند، روش واحدی برای توسعه استراتژی وجود ندارد. با توجه به نقش شما در کسبوکار یا تجربه در شغلتان، شاید نیاز باشد که استراتژیهای برنامه ریزی استراتژیک را با هدف تطبیق آنها با اهداف بلندمدت و کوتاهمدت خود اصلاح کنید.
کشف راههای مختلف برای تهیه، اجرا و پیگیری مراحل برنامه استراتژیک مزایای بسیاری برای همه سازمانها با هر ابعادی دارد. در واقع، با استراتژی و برنامه ریزی، نقشه راهی را برای رسیدن به سوددهی، بازدهی و توسعه احتمالی تهیه میکنید.
تدوین مراحل برنامه ریزی استراتژیک
هرچقدر در برنامهریزیهای اساسی خود با دقت بیشتری عمل کنید، برنامه شما بهتر خواهد شد. تهیه و نوشتن مراحل برنامه استراتژیک با مرحله «توسعه» شروع میشود. به یاد داشته باشید که این مرحله میتواند هفتهها یا ماهها طول بکشد. در این مرحله باید تا جای ممکن به جزئیات توجه کنید، تحقیقمحور عمل کنید و روش نوشتاری مناسبی داشته باشید تا هرگونه ابهام و سردرگمی را کاهش دهید.
اگر عضوی از کمیته برنامه ریزی استراتژیک شرکت هستید، برای ایجاد یک برنامه استراتژیک کارآمد میتوانید گامهای زیر را دنبال کنید:
- به بررسی ترندهای صنعت، مصرفکننده و تجزیه و تحلیل رقبا بپردازید؛
- طرح کلی برنامه ریزی استراتژیک را تهیه کنید؛
- تحلیل SWOT را اجرا کنید؛
- بیانیه مأموریت را تهیه کنید؛
- بیانیه چشم انداز را تهیه کنید؛
- اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود را تعیین کنید؛
- ارزشهای کلیدی و اهداف بخشهای مختلف سازمان را تعیین کنید؛
- بودجه، سرمایه و نیازهای کارکنان را تعریف کنید؛
- درباره روش نظارت بر پیشرفت تصمیم بگیرید؛
- از مشارکت تمام کارکنان استفاده کنید؛
- بهطور منظم پیگیری کنید.
یک برنامه استراتژیک خوب، در صورت تکمیل، به مدیران اجازه میدهد تا تصمیم گیری های کلیدی را بهخوبی پشت سر بگذارند و فعالیتهای درونی کسبوکار را بهخوبی هدایت کنند.
۱. ترندهای صنعت، مصرفکننده و رقبا را بررسی و تحلیل کنید
اولین قدم در مسیر برنامه ریزی استراتژیک یک شرکت، هماهنگشدن با مأموریت و اهداف مقرر سازمان است. این کار با تحلیل و بررسی ترندهای صنعت، بازار و رقبا میسر میشود.
بهترین راه برای شروع مراحل برنامه ریزی استراتژیک، درنظرگرفتن عوامل بیرونی تأثیرگذار بر کسبکار است نه عوامل درونی. تعدادی از مواردی که باید در طول تحلیلتان بررسی کنید عبارتاند از:
- ابعاد صنعت مربوط؛
- ترندهای قیمتگذاری؛
- قوانین دولتی، جواز کسب و سایر مشکلات احتمالی؛
- مدهای محصول؛
- مشکلات مصرفکننده درباره محصول یا خدمت؛
- رقبا، تهدیدها و اقدامات آنها طی ۶ ماه یا ۱ سال گذشته؛
- نرخ رشد صنعت.
بیشتر این اطلاعات بهراحتی در دسترس است. هرچقدر این حوزهها را بیشتر و دقیقتر بررسی و درموردشان تحقیق کنید، برنامه شما کارآمدتر خواهدشد. آگاهی از اینکه صنعت شما در بررسی بالا به پایین چیست و متمایزکردن برندتان از رقبا ۲ جنبه مهم و حیاتی در کار شما محسوب میشود.
۲. طرح کلی برنامه ریزی استراتژیک را تهیه کنید
پس از این که متوجه شدید برنامه ریزی استراتژیک چیست باید طرحی کلی آن را تهیه کنید که شامل تمام مواردی باشد که میخواهید در طول جلسه برنامهریزی راجع به آنها بحث کنید. طرح کلی در جهت پیشبرد شرکت بهسمت چشمانداز استراتژیک در مجموعه مراحلی از جمله مرحله ارزیابی، تنظیم استراتژی و بهاشتراکگذاری اقدامات لازم شما را هدایت میکند.
مدیران بخشهای مختلف سازمان باید تحقیقات لازم را انجام دهند و اطلاعات مربوط به بخشهای خود را گردآوری کنند تا بتوانند در شکلدهی طرح کلی مشارکت داشته باشند. تیم برنامهریزی باید درباره وضعیت کنونی کسبوکار و عوامل تأثیرگذار در آینده آگاهی کسب کند؛ همچنین طرح کلی مشخص میکند که برای مطمئنشدن از برآوردهشدن اهداف، کدامیک از کارکنان باید وظایف خود را تکمیل کنند.
۳. تحلیل SWOT را اجرا کنید
حالا که تحقیقات خود را انجام دادید، بهتر است تحلیل SWOT را اجرا کنید. این تحلیل نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای شما، تیمتان و سازمان را ارزیابی میکند. مثل هر فرایند دیگری در برنامه ریزی استراتژیک، ضروری است که زمان لازم را برای فراهمکردن ارزشیابی عمیق هریک از جنبهها اختصاص دهید.
- نقاط قوت: به مواردی فکر کنید که در آنها بهتر از رقبایتان هستید. کارکنان خبره و ماهر، سرمایه یا منابع مالی انبوه، سرمایهگذاران، رشد صنعت، موانع کم برای ورود، پایگاه مشتری و حاشیه سود میتوانند از مواردی باشند که در آنها بهتر از رقبایتان هستید.
- نقاط ضعف: کمبود سرمایه، کارکنان آموزشندیده، حاشیه سود پایین، موانع زیاد برای ورود و پایگاه مشتری کوچک نمونههایی از نقاط ضعف هستند. فرایند SWOT میتواند به اجرای طوفان ذهنی برای رسیدن به راهحل و بهبود آنها به شما کمک کند.
- فرصتها: فرصتها حوزههایی هستند که شما، تیمتان و سازمان میتوانید در آنها پیشرفت کنید. نمونههایی از فرصتها عبارتاند از: سرمایهگذاران مشتاق و علاقهمند، تمایز برند از سایر پیشنهاددهندگان محصول، محصولات جدید، امتیاز ثبت یا هرچیز دیگری که به طریقی به شما شانس موفقیت میدهد.
- تهدیدها: تهدیدها میتواند شامل هرچیزی شود که به سازمان شما آسیب میزند. نمونههایی از تهدیدها عبارتند از: ترندهای بازار، توانایی خرید مصرفکننده، نبود گردش نقدینگی یا کاهش قیمت محصولاتتان.
ماتریس SWOT هم بر عوامل درونی (نقاط قوت و ضعف) و هم بر عوامل بیرونی (فرصتها و تهدیدها) تمرکز دارد. استفاده از این تحلیل و ابزارهای تحلیلی دیگر در این مرحله برای کسب آگاهی از جایگاهتان و اهداف اجرایی در آینده اهمیت فراوانی دارد.
۴. بیانیه مأموریت تهیه کنید
یکی از قدمهای اولیه در مراحل برنامه ریزی استراتژیک شرکت تعریف چشمانداز، ارزشها و مأموریت سازمان است. «چشمانداز» اهداف بلندمدت کسبوکار است و باید آن را بر اساس اهداف جاهطلبانه اما واقعگرایانه تنظیم کنید. ارزشها باورهایی هستند که بنیان سازمان را شکل میدهند و بر تمام بخشهای کسبوکار، از استراتژی بازاریابی گرفته تا فرهنگ سازمانی، تأثیر میگذارند. ارزشها باید باورهایی باشند که دوست دارید کارکنانتان همیشه به آنها پایبند باشند، اما مأموریت هدف شما را بهعنوان یک شرکت تعریف میکنند.
این مرحله شاید یکی از طولانیترین مراحل کار باشد، زیرا گروه شما باید روی تعریف همه مؤلفههای سطح بالای سازمان اتفاقنظر پیدا کند.
تهیه بیانیه مأموریت میتواند به سازمان شما کمک کند تا اهداف خود را تعریف و برای دستیابی به آنها برنامهریزی کند. یک بیانیه مأموریت خوب که مشخص و روشن است، با تعریف ارزشهای اصلی و توضیح دلیل وجود سازمان میتواند شفافیت را در همه سطوح سازمان جاری کند. این ۲ جنبه، جنبههای اساسی برنامه ریزی استراتژیک هستند.
میتوانید برای یافتن نمونههایی از بیانیه مأموریت، که میتوانید برای آشنایی بیشتر از آنها استفاده کنید، بیانیههای مأموریت شرکتهای دیگر را به کار برید که معمولا آنها را بهصورت آنلاین منتشر میکنند. برند محبوب خود را بهصورت آنلاین جستوجو کنید تا ببینید که آنها چگونه اهداف و ارزشهای اصلی خود را بیان کردهاند. بیانیههای مأموریت میتوانند کوتاه یا طولانی باشند. ایده اصلی این بیانیه پرداختن به این سؤال است که «کسبوکار شما چرا وجود دارد و میتوانید چه چیزی را به مشتریان ارائه دهید».
۵. بیانیه چشمانداز را تهیه کنید
بخش بعدی برنامه ریزی استراتژيک، نوشتن بیانیه چشم انداز است، بیانیه چشم انداز باید نحوه رسیدن به بیانیه مأموریت را توضیح دهد. برای تهیه یک بیانیه چشمانداز خوب، زبان تخصصی صنعت خود را فراموش کنید تا بتوانید آن را برای همه قابلفهم کنید. برخلاف بیانیه مأموریت، بیانیه چشمانداز بهعنوان الهامی برای کارکنان (نه افراد خارجی مثل مشتریان و سرمایهگذاران) استفاده میشود. نوشتن بیانیه چشمانداز از ارزشها، اهداف، نیت و مأموریت برند شما حفاظت و پشتیبانی میکند.
میتوانید بیانیه چشمانداز خود را با پاسخدادن به سؤالات زیر کامل کنید:
- برند شما در ۵ یا ۱۰ سال آینده چه موقعیتی خواهد داشت؟
- چگونه شرکت من با مشتریان تعامل خواهد کرد یا زندگی آنها را بهبود خواهد داد؟
- شرکت من چه تأثیری روی صنعت، جهان و مشتریان خواهد گذاشت؟
پس از اینکه به تمام این سؤالات پاسخ دادید، میتوانید بیانیه چشماندازی را بنویسید که برنامه شما را برای آینده مشخص میکند.
۶. اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود را تعیین کنید
زمانی که مأموریت و طرح کلی را مشخص کردید، درباره اهدافی که تیم میخواهد تنظیم کند، مشورت کنید. این اهداف باید مشخص و دارای ضربالاجل و معیارهای مقررشده باشد؛ برای مثال، یک تیم بخش بازاریابی میتواند تصمیم بگیرد که میخواهد برای وبسایت شرکت ۵ مطلب بنویسد و در طول ۳۰ روز آینده ۱۵۰۰۰ بازدید سایت را کسب کند. آنها میتوانند هر هفته دادههای تحلیلی را بررسی کنند تا بفهمند چقدر به هدف خود نزدیک شدهاند.
پس از تکمیل تحلیل SWOT و تعریف ارزشهای اصلی شرکت میتوانید اهداف سازمانی کوتاهمدت و بلندمدت خود را تعیین کنید. اهداف بلندمدت باید با بیانیه مأموریت شرکت همراستا باشد، اما اهداف کوتاهمدت نقاط عطفی است که به شما کمک میکند به هدف نهایی خود برسید. استفاده از چارچوب اهداف SMART (اسمارت) میتواند جهت رسیدن به اهداف مربوط و مشخص را تعیین کند.
اهداف شما باید مختص به سازمانتان باشد. در ادامه تعدادی از حوزههایی آورده شده است که اهداف میتواند در آنها ارزشآفرین باشد:
- بهبود کارایی عملیاتی؛
- توسعه فرهنگ سازمانی؛
- افزایش درآمد؛
- تغییر یا بهروزرسانی کالاهای پیشنهادی؛
- پشتیبانی از فروشهای جدید و استراتژیهای بازاریابی.
مهمترین جنبه ایجاد هدف، چالشیکردن آن در عین دستیافتنیبودنش است؛ بهعلاوه برای ارزیابی پیشرفتتان در رسیدن به اهداف باید روشی داشته باشید.
۷. ارزشهای کلیدی و اهداف بخشهای مختلف سازمان را تعیین کنید
بخش دیگری از مرحل برنامه ریزی استراتژیک ایجاد ارزشهای اصلی است. این کار نهتنها به شما کمک میکند تا بیانیههای مأموریت و چشمانداز خود را تهیه کنید، بلکه میتواند بهطور معکوس نیز عمل کند. یعنی بیانیه مأموریت و چشمانداز شما میتواند به شما کمک کند تا به ارزشهای اصلی خود پی ببرید. ارزشهای اصلی بهطور معمول ۱ یا ۲ کلمه است که باورهای بنیادین سازمان شما را توصیف میکند.
مثالها:
- صداقت؛
- کیفیت؛
- قابلیت اعتماد؛
- اخلاق؛
- تنوع.
میتوانید اهداف بخشهای مختلف سازمان را از این ارزشهای کلیدی استخراج کنید. اهداف بخشهای مختلف به ساختن استراتژی کمک میکند و یکی از مؤلفههای اصلی برنامه ریزی استراتژیک شرکتهاست. هریک از این اهداف باید بهطور سالانه تنظیم شوند تا تیم شما فرصت دستیابی و دستکاری آنها را در سالهای بعدی داشته باشد.
برای مثال، ممکن است هدف شرکتی راهاندازی خط محصول جدید باشد؛ بنابراین، هدف بخش شما، که شامل تیم تحقیق و توسعه (R&D) است، میتواند ساخت محصول جدیدی باشد که مشکلات احتمالی مشتریان را با محصول حل کرده است. استفاده از اهداف مشخص، سنجشپذیر و اجرایی در بخشهای مختلف سازمان میتواند به رسیدن به آنها کمک کند. در برخی از شرکتها به کارکنانی که قبل از ضربالاجل به این اهداف برسند، پاداش مالی داده میشود.
۸. بودجه، سرمایه و نیازهای کارکنان را تعریف کنید
تعیین بودجه، سرمایه و نیازهای کارکنان برای رسیدن به اهداف مقررشده یکی از گامهای نهایی تدوین برنامه ریزی استراتژیک شرکت است. هر بخش از سازمان باید در تعیین نیازها برای اجرای موفق نقش خود، طبق مأموریت سازمان، مشارکت داشته باشد.
۹. درباره روش نظارت بر پیشرفت تصمیم بگیرید
یکی از بخشهای مهم مراحل برنامه ریزی استراتژیک ایجاد سیستمی برای پیگیری پیشرفت است. میتوانید این کار را با تهیه و بررسی منظم گزارشها انجام دهید. شاید در حال حاضر نیز در شرکت شما گزارشهایی تهیه شود که میتوانید از آنها در کار برنامهریزی استفاده کنید. از این گزارشها برای مستندکردن پیشرفت خود استفاده کنید و کارتان را با استراتژی مرتبط کنید.
۱۰. از مشارکت تمام کارکنان بهره بگیرید
همه کارکنان در موفقیت شرکت نقش دارند. تیم شما باید مأموریت و طرح کلی را با تمام اعضای تیم به اشتراک بگذارد و نظر آنها را جویا شود. شاید کارکنان از آنچه شرکت میتواند یا نمیتواند انجام دهد، آگاهی بیشتری داشته باشند. تعامل با تمام کارکنان همچنین تضمین میکند که همه افراد در راستای اهداف یکسانی حرکت میکنند و به آنها نقش فعالی در برنامهریزی آینده شرکت میدهد.
۱۱. پیگیری منظم را فراموش نکنید
زمانی که متوجه شدید برنامه ریزی استراتژیک چیست و مراحل آن را به پایان رساندید، بهطور مرتب آن را بازبینی کنید. با کارکنان ملاقات کنید و بررسی کنید که شرکت چگونه در مسیر رسیدن به هدف حرکت میکند. اگر یکی از اهداف جا مانده است، درباره چرایی آن با کارکنان صحبت کنید و دریابید که چگونه میتوان این وضعیت را بهبود داد؛ همچنین باید پیشرفت صورتگرفته را بهصورت منظم به اطلاع همه کارکنان برسانید.
بخشهای استاندارد برنامه ریزی استراتژیک
اگرچه برنامه ریزی استراتژیک شرکت شما میتواند وابسته به نیازهای سازمانی شما عناصر مختلفی را در بر گیرد، بخشهای استاندارد یک برنامه استراتژیک عبارتاند از:
- چکیده اجرایی: هدف برنامه استراتژیک خود را در این بخش بهطور خلاصه بیان کنید. این بخش باید مختصر و مفید باشد. در برخی موارد، ممکن است بخواهید این بخش را بعد از اتمام سایر مراحل برنامه استراتژیک بنویسید تا همهچیز را در ذهن داشته باشید و بتوانید ایدههای خود را در چند جمله جمعبندی کنید.
- صفحه امضا: این صفحه محل امضای تمام سهامداران مهم است.
- توصیف شرکت: در این بخش ضمیمه محتواهایی مثل خلاصه مختصری از تاریخچه شرکت و محصولات و کالاها میتواند کمککننده باشد. دستاوردهایی از برندتان را که به برنامه مربوط است در این بخش بیاورید.
- بیانیه مأموریت و چشمانداز بههمراه ارزشهای اصلی: ارزشهای اصلی هم میتواند در این بخش آورده شود تا بیانیه مأموریت و چشماندازتان قالب مستحکمتری پیدا کند.
- تحلیلهای SWOT و استراتژیک: برای معرفی اهداف و برنامههایتان بهتر است در این بخش تحلیلهای SWOT را بههمراه هر تحقیق مهم دیگری که بر سایر بخشهای استراتژی تأثیرگذار است، توضیح دهید.
- برنامه اجرایی: برنامه اجرایی شما باید بهوضوح توضیح دهد که چگونه میخواهید به اهداف و چشمانداز خود در بازه زمانی مطرحشده برسید. درباره اقدامات و نحوه اجرای برنامه در شرکت بهدقت توضیح دهید.
- سرمایه و بودجه عملیاتی: متخصصان مالی یا حسابداران میتوانند به شما کمک کنند تا پیشبینیهای خود را از میزان سرمایه ضروری برای برنامهتان مشخص کنید. آیتمهایی مانند گردش مالی، هزینهها، درآمدها، بازگشت سرمایه، بازده حقوق صاحبان سهام پیشبینیشده و هر وامی که به شما تعلق میگیرد را در این بخش بیاورید.
- ارزیابی برنامه استراتژیک: دستورالعمل جزئی را برای ارزیابی برنامه استراتژیک خود فراهم کنید. این دستورالعمل میتواند شامل تحلیل سالانه اعداد و ارقام، بررسی بازخورد مشتریان، مصاحبه با کارکنان و غیره باشد. ۱ یا ۲ جمله را به جمعبندی در خصوص روش خود برای ارزیابی موفقیت برنامه استراتژیک اختصاص دهید.
- اجرا: در این بخش باید توضیح دهید که چگونه میخواهید برنامه خود را به بخشهای سازمان، کارکنان و سایر افراد درگیر معرفی کنید. این بخش باید به همه سهامداران بخش مدیریت و تیمتان داده شود. همه افراد، تا جایی که به نقششان مربوط میشود، باید از نحوه مشارکت در برنامه پیشنهادی درک روشنی داشته باشند؛ ایشان باید بدانند که بهطور دقیق معنی دستیابی به موفقیت در وظایف محولشده به آنها چیست.
- بازخورد و کارت امتیاز: افزودن بخش بازخورد یا امتیازات انتخابی است، اما میتواند به مدیریت و کارکنان فرصت دهد تا سؤالات ارزشمندی را درباره پیشرفت برنامه مطرح کنند. کارت امتیاز روش بصری بهتری از مدل نوشتاری است که اولویت بیشتر افراد است.
نکتههایی برای توسعه برنامه استراتژیک
هنگام نوشتن مراحل برنامه ریزی استراتژیک، نکتههای زیر را برای افزایش کارایی و وضوح آن در نظر داشته باشید:
- زبان متن نوشتاری خود را تا حد امکان ساده نگه دارید. از زبان واضح و سادهای استفاده کنید که فهم آن برای همه راحت باشد.
- در تهیه پیشنویس برنامه استراتژیک از گروهی از افراد معتمد کمک بگیرید. استفاده از دیدگاههای مختلف برنامه نهایی را بهتر میکند.
- در صورت نیاز، از مشاور کمک بگیرید. مشاوران بسیاری وجود دارند که در برنامه ریزی استراتژیک ماهرند. اگرچه باید برای استخدام آنها هزینه کنید، تخصص آنها میتواند به شما کمک کند تا برنامه استراتژیک بهتری را تدوین کنید که در آینده به سود شما خواهد بود.
- اگر مدیر میانه هستید، پیشنویس برنامه استراتژیک را برای مدیران ارشد ارسال کنید تا تأیید آنها را بگیرید. این کار تضمین میکند که برنامه با اهداف سطح بالای سازمان همراستاست.
- برنامه را بهگونهای بنویسید که خواندن و ارجاعدادن به آن آسان باشد. از برجستهکردن حروف (bolding)، آندرلاینکردن (underlining)، بولتپوینتگذاشتن(bulleted) یا لیستهای شمارهدار برای سازماندهی متن خود استفاده کنید.
برنامه ریزی استراتژیک برای اهداف کاری
پس از این که متوجه شدید برنامه ریزی استراتژیک چیست باید بدانید چگونه برای اهداف کاری برنامه ریزی کنید، استفاده از برنامه استراتژیک شخصی به نفع افرادی است که میخواهند چشمانداز کاری خود را بهبود دهند، مهارتهای فردی خود را تقویت کنند و به اهداف شغلی خود برسند. مشابه برنامه استراتژیک کسبوکار، برنامه استراتژیک شخصی شما میتواند به شما کمک کند تا:
- نقاط قوت و ضعف خود را ارزیابی کنید؛
- نقاط عطف اهداف خود را در دورههای زمانی مشخص ارزیابی کنید؛
- جایگاه خود را در آینده ارزیابی کنید.
برای برنامه ریزی استراتژیک شخصی گامهای زیر را دنبال کنید:
۱. ارزشهای اصلی خود را مشخص کنید. آگاهی از چیزهایی که بیش از همه برایتان مهم است میتواند به شما کمک کند تا اهداف شغلی خود را شناسایی کنید. فرقی نمیکند که ثبات اقتصادی، کمک به دیگران، ساختن روابط یا موارد دیگر برایتان مهم باشد، شناخت این ارزشها میتواند در ایجاد استراتژی شخصی به شما کمک کند.
۲. اهداف اسمارت را بنویسید. برای تدوین برنامه به نقطه نهایی یا مقصد نیاز دارید. شناسایی اهدافتان میتواند به شما کمک کند تا مسیر خود را مشخص کنید و متوجه شوید که برای رسیدن به چه چیزی تلاش میکنید. این مقصد میتواند اهداف کاری مربوط به شغل کنونی شما، مثل کسب نقش مشخص یا سطح بالاتری از عنوان شغلی، یا اهداف کلیتر مثل رسیدن به درجه، مهارت خاص یا شروع کسبوکار خود باشد. برای رسیدن به استاندارد اسمارت، اهداف شما باید خاص (Specific)، سنجشپذیر (Measurable)، دستیافتنی (Achievable)، مربوط (Relevant) و مبتنی بر زمان (Time - based) باشد.
۳. نقاط عطف را شناسایی کنید: وقتی اهداف بلندمدت خود را تعیین کردید، باید مشخص کنید که به چه نقاط عطف یا اهداف کوتاهمدتی نیاز دارید تا به آنها برسید؛ برای مثال، اگر بهدنبال ترفیعگرفتن هستید، باید اهداف کوتاهمدتی (مثل یادگیری مهارت جدید و خاص یا پیشیگرفتن از تعداد مشخصی از افراد) را تنظیم کنید که برای رسیدن به ترفیع نیاز است.
۴. اهداف خود را بهروز نگه دارید: باید هر سال مراحل برنامه استراتژیک خود را بهروزرسانی کنید تا هر نوع تغییر در زندگی خود را پوشش دهید. ممکن است اهداف شما تغییر کند یا لازم باشد اهداف کوتاهمدت جدیدی را به برنامه خود اضافه کنید یا اهداف قبلی را حذف یا بازبینی کنید. دستاوردها و نقاطی را که باید بر آنها تمرکز کنید، پیگیری کنید.
برنامه ریزی استراتژیک بخشی حیاتی از هر کسبوکاری است که مستنداتی را برای پیگیری مسیر رسیدن به اهداف فراهم میآورد. به یاد داشته باشید که برنامه ریزی استراتژیک، یک رویداد واحد نیست، بلکه یک فرایند است. هدف برنامه ریزی استراتژیک بهبود یا تغییر شرکت در زمان طولانی است؛ در نتیجه، این برنامه باید بهطور منظم اصلاح و بازبینی شود.
نمونه برنامه ریزی استراتژیک
در ادامه نمونه برنامه ریزی استراتژیک برای بهبود رضایت مشتریان ذکر شده است:
فرض کنید که عضوی از تیم برنامه ریزی استراتژیک هستید که در ابتدای ماه مهر هدف خود را به این صورت تعیین کردید: میخواهید مشتریان شما را به چشم شریکی معتمد ببینند؛ همچنین میخواهید درصد رضایت آنها را در پایان سهماهه کنونی از ۸۰٪ به ۸۵٪ برسانید. برای رسیدن به چنین هدفی میخواهید کنفرانس سالانهای را که برای مشتریان خود برگزار میکنید، بهبود دهید. کارهای بسیاری مثل تعیین محل و زمان برگزاری، تهیه دستور جلسه، دعوت از سخنرانان، تشکیل رویدادهای اجتماعی و ارسال دعوتنامهها وجود دارد که باید انجام دهید.
تیم استراتژیک شما هر کار را به بخش مشخصی از سازمان محول میکند. شما جلسات هفتگی را برگزار میکنید تا مطمئن شوید که هیچ تأخیری در اجرای برنامه رخ نمیدهد؛ همچنین جلسه سراسری را در شرکت برگزار میکنید تا نظرات کارکنان دیگر را درمورد برنامه بدانید و کارهایی را که انجام دادهاید با آنها به اشتراک بگذارید. تیم شما جلسه نهایی را در روز قبل از کنفرانس برگزار میکند تا جزئیات دقیقهنودی را بررسی کند. یک هفته بعد از برگزاری کنفرانس، تیم شما پرسشنامههایی را برای مشتریان میفرستد تا میزان رضایت آنها را بررسی کند. یک ماه بعد از برگزاری کنفرانس، نتایج را جمعآوری میکنید و به اطلاع همه کارکنان شرکت میرسانید.
منبع: indeed.com
دیدگاه