سوال پرسیدن چه کمکی به پیشرفت زندگی شغلی شما میکند؟
- تعریف سوال پرسیدن
- دلایل اهمیت سوال پرسیدن
- اصول سوال پرسیدن
- معرفی چند تکنیک سوال پرسیدن
- چگونه سوال بپرسیم؟
- نکات مهم سوال پرسیدن
- فواید سوال پرسیدن
شاید به جرأت بتوان گفت که جمع آوری اطلاعات و سوال پرسیدن از مهارتهای اصلی در محیط کار محسوب میشود. چرا که ما بر اساس اطلاعات یاد میگیریم، قضاوت میکنیم و مسائل و چالشها را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. با توجه به این که اطلاعات درست در تصمیمگیری ما نقش اساسی ایفا می کند، بنابراین هر چه اطلاعات ما کامل تر باشد، تصمیم گیری ما نیز دقیق تر خواهد بود.
زمینههای سوال نیز میتواند متفاوت باشد. جالب است بدانیم که بسیاری از سیاستمداران، خبرنگاران و حتی کارآفرینان موفق، پرسشگران موفقی نیز هستند و مهارت بالایی در این زمینه دارند. اگر این مهارت نرم از انواع مهارت های نرم را بلد باشید، به شما امکان میدهد تا در مدیریت افراد بهخوبی عمل کنید و روابط سالمتری را با آنها برقرار کنید. با توجه به این مقدمه و اهمیت این موضوع، در این مطلب سعی میکنیم به مهارتهای مربوط به پرسش سوال و معرفی چند تکنیک برای سوال پرسیدن بپردازیم.
تعریف سوال پرسیدن
سوال پرسیدن یکی از ابزارهای اصلی برای جمع آوری داده و اطلاعات به شمار میرود. بدون پرسش از طرف مقابل خودمان، ایجاد روابط بین شخصی نیز ممکن نخواهد بود. در واقع برخی اوقات سوال پرسیدن پایه اصلی ارتباطات موفق است. ما هم از دیگران سوال میپرسیم و هم مورد سوال قرار میگیریم، زیرا ارتباطات بدون پرسش کامل نمیشود.
هر چند ماهیت سوال پرسیدن به صورت کلامی است، اما میتوانیم به صورت غیر کلامی نیز سوال خود را مطرح کنیم. به عنوان مثال با ژست و میمیکهای صورت یا زبان بدن تایید کردن موضوعی را از فردی بپرسیم. البته بیان صورت میتواند حاوی سوالهای متفاوتی در زمینههای مختلف باشد. اما در این مطلب، بیشتر هدف ما سوال کلامی است، زیرا سوال غیر کلامی باعث ایجاد ابهام میشود.
دلایل اهمیت سوال پرسیدن
برای پاسخ به این سوال ممکن است دلایل متفاوتی داشته باشیم. اما به دلایل عمده آن در ذیل اشاره میشود:
برای کسب اطلاعات
هدف اصلی از سوال پرسیدن به دست آوردن اطلاعات است. مانند سوالی که برای پرسیدن زمان مطرح میکنیم.
بیان علاقه به صحبتهای طرف مقابل
سوال پرسیدن این امکان را برای ما فراهم میکند تا نسبت به مخاطب خود اطلاعات بیشتری کسب کنیم. با سوال پرسیدن کار میتوانیم همدلی و علاقه خود را نسبت به صحبتهای وی نشان دهیم و او را متوجه این نکته سازیم که صحبتهای او برای ما ارزشمند است. با این کار صحبت کننده برای ادامه گفتوگو بیشتر ترغیب میشود.
مشخص کردن نقطه نظر خودمان
سوال پرسیدن میتواند احساس، باور، نگرش، نظر و ایدههای ما را نسبت به موضوعهای مورد بحث منتقل کند. به وسیله سوال پرسیدن میتوانیم مسائل را بهتر درک کنیم و انتظارات دیگران را بفهیم و یا نقطه نظرات خودمان را به دیگران پیشنهاد کنیم.
سنجش دانش
بیشتر موارد همانند دوران تحصیلی برای اطمینان از یادگیری از سوال پرسیدن استفاده میشود. مانند کوییز و یا آزمونهایی که در دورههای آموزشی استفاده میشود. از سوال برای شروع موضوعی برای بحث و محک زدن طرف یا افراد مقابل استفاده میشود.
موقعیتهای گروهی
سوالهایی که در گروه پرسیده میشود، میتواند بسیار مفید واقع شود. دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد. زیرا سوال پرسیدن همه افراد را به مشارکت دعوت و ترغیب میکند و توجه دیگران را نیز میتوانیم با پرسش جلب کنیم. نوع سوال میتواند بدون این که به طرف مقابل هشدار "توجه کنید" را بدهیم، روش موثر و حرفه ای تری برای جلب توجه باشد.
احاطه و حفظ کنترل بر موضوع گفت و گو
با سوال پرسیدن می توانیم کنترل خود را بر موضوعی که با همکار یا سرپرست و مدیر خود داریم، حفظ کنیم. به این معنی که از صحت اطلاعات و پیام دریافت شده مطمئن شویم. بسیاری از افراد قاطع کنترل بیشتری نیز بر گفتو گودارند و با سوال پرسیدن نیز اطلاعات خود را کسب میکنند.
تا اینجا با مفهوم و اهمیت سوال پرسیدن و نیز دلایل و کاربرد این تکنیک آشنا شدیم. در ادامه چند تکنیک سوال پرسیدن مطرح میشود که میتوانید از آنها استفاده کنید.
اصول سوال پرسیدن
پژوهش موفقیتآمیز، قبل از طوفان فکری، مستلزم طرح پرسشهای مناسب است؛ یعنی «پرسشهای ذهنی» که برای شناسایی، تجزیهوتحلیل و قضاوت درمورد اطلاعاتی که جمعآوری میکنید یا «پرسشهای کلامی» که ممکن است در مصاحبه با متخصصان موضوع موردبحث آنها را مطرح کنید؛ همچنین، کیفیت سؤالات میتواند تأثیر بسزایی در توسعهی ایدهها داشتهباشد، اما نه بیشتر از عنصر سوم که همان «گوش دادن» است. در هر حال، آشنایی با اصول سوال پرسیدن یکی از مهمترین عوامل در پژوهشهای موفقیتآمیز است.
اولین گفتوگو با مخاطبان کلیدی به دلایل زیر مهم است:
- در واقع، اولین برداشت خوب را ایجاد میکند؛ بنابراین، بهتر است اصول سوال پرسیدن را بدانید، سؤالات هوشمندانهای را مطرح کنید و مهارت خوب گوش دادن خود را در معرض نمایش بگذارید؛
- صحنه را برای گفتوگوی مداوم آماده میکند. این نهتنها به این معنی است که پاسخدهنده جوابهای باکیفیتی را به شما ارائه میدهد، بلکه به معنای ادامهی اعتماد سازی نیز هست. این فقط بین شما نیست، بلکه به طور بالقوه با افراد دیگر نیز همراه است، زیرا پاسخدهنده دریچهی ذهن خود را به روی شما باز میکند؛
- به شما اجازه میدهد که تحتتأثیر مسائل و فرصتها رشد کنید و بهتر شوید؛
- به شما فرصتی میدهد که به صحبتهای مخاطب، به آنچه نمیگوید، نمیداند یا نمیخواهد به اشتراک بگذارد، گوش فرادهید؛
- این فرصت را برای شما فراهم میکند که برخی از ایدههای تاکتیکی کلی را آزمایش و اجرا کنید.
اصول سوال پرسیدن را با طوفان فکری اشتباه نگیرید
- این یک راهحل پیشنهادی شتابزده محسوب میشود و به این معناست که شما به اندازهی کافی دقت نکردهاید؛
- بیش از آنکه به مخاطب علاقه نشان دهید، ذهنیتی را ایجاد میکنید که ترجیح میدهید درست باشد؛
- آنجا که اصالت، صراحت و کنجکاوی احساسات مناسب هنگام پرسشگری هستند، تلاش برای هوشمندانه نشان دادن نوعی رفتار خودبزرگبینانه محسوب میشود.
اصول سوال پرسیدن را در ادامه ذکر کردهایم:
- استراتژی سوال پرسیدن
- تکنیکهای سوال پرسیدن
- گوش دادن فعال
معرفی چند تکنیک سوال پرسیدن
۱. تکنیک سؤالات قیفیشکل
این تکنیک سوال پرسیدن شامل طرح یک سری سؤالات است که از پرسشهای عمومی بهسمت پرسشهای ویژه حرکت میکند. هنگام تلاش برای کسب جزئیات درمورد یک وضعیت، سؤالات قیفی مؤثرند؛ برای مثال، میتوانید هنگام ارزیایی کیفیت خدماتتان به مشتری، این موارد را از او سؤال کنید:
- آیا تابهحال با خط پشتیبانی فنی ما تماس گرفتهاید؟
- با چه کسی صحبت کردید؟
- برخورد نماینده چگونه بود؟
- آیا مشکل شما حل شد؟
۲. سؤالات باز و بسته
- سؤالات بسته: بهطور معمول، پاسخهای کوتاه و چندکلمهای دارند؛ «ساعت چند است؟»، «چند سال دارید؟»، چند نمونه از سؤالات بسته میباشند؛ چنین سؤالاتی برای تصمیمگیری یا بهنتیجهرساندن بحث مؤثرند؛ همچنین برای شروع یک سری از سؤالات قیفی کاربرد دارند؛
- سؤالات باز: پاسخهای طولانیتری را میطلبند؛ علاوه بر پرسشها، میتوانید از عبارات «توصیفی» یا «به من بگویید» نیز استفاده کنید. پرسشهای باز، زمانی ایدئال هستند که میخواهیم افرادِ پاسخگو احساسات، عقاید و دانش خود را به اشتراک بگذارند.
در زیر چند نمونه از این دو تکنیک سوال پرسیدن ذکر شده است:
- در مهمانی چه اتفاقی افتاد؟
- درمورد خانواده خود بگویید.
- چرا ناامید شدید؟
- تجربه خود را با مشتری توضیح دهید.
۳. تکنیک سوال پرسیدن کاوشی
استفاده از این تکنیک سوال پرسیدن زمانی ایدئال است که میکوشید از افرادی که از پرسش گریزانند، اطلاعات بگیرید؛ همچنین هنگام درک کامل یک موضوع مفیدند. در اینجا چند نمونه از سؤلات کاوشی مطرح شده است:
- چه مدرکی دارید مبنی بر اینکه سوزان پول را دزدیده است؟
- بهطور دقیق، منظورتان از ارزش افزوده چیست؟
- بهطور دقیق چه کسی قرار بود روی این پروژه نظارت کند؟
۴. سؤالات پیشرو
هدف این سؤالات تأثیرگذاری بر تفکر پاسخدهنده به نفع شماست؛ بهطور مثال:
- دیویس یک کارمند بسیار مطمئن و امینی است؛ اینطور نیست؟
- گزینه اول بهتر از بقیه است؛ درست است؟
- آیا محصولی را دوست دارید که تمام مشکلات پوستی شما را برطرف کند؟
این سؤالات مردم را به نفع شما تحتتأثیر قرار میدهد؛ در حالی که آن ها را متقاعد میکند که خودشان این را انتخاب کردهاند؛ این پرسشها، بهویژه هنگام بستن متقاعد کردن مشتری و بستن قرارداد فروش، بسیار مؤثرند.
۵. تکنیک سوال پرسیدن بلاغی
در واقع، اینها بههیچوجه تکنیک سوال پرسیدن نیستند؛ بلکه بیشتر عباراتی هستند که لزوما به پاسخ نیاز ندارند. سؤالات بلاغی هنگام تلاش برای درگیرکردن شنونده، بهخوبی کار میکنند. در زیر چند نمونه از این پرسشها ذکر شده است:
- آیا تا این زمان، مری (Mary) بهترین رئیس نیست؟
- آیا شما نحوه طراحی دفتر را دوست ندارید؟
- شما برای شرکت در آن سمینار چیزی ارائه نمیدهید؟
چگونه سوال بپرسیم؟
ضربالمثلی قدیمی وجود دارد که میگوید قبل از اینکه به دنبال فهمیده شدن باشید، باید به دنبال فهمیدن باشید. ما به ۲ دلیل ۲ گوش داریم و ۱ دهان، زیرا باید ۲ برابر صحبت کردن یا سوال پرسیدن، گوش بسپاریم. در ادامه، راهکارهایی را آوردهایم که وقتی آماده شنیدن هستیم و به اطلاعات خاصی نیاز داریم، میتوانیم آنها را به کار بگیریم.
روابط اجتماعی مهمترین مهارتی است که انسانها میتوانند در خود تقویت کنند؛ این مهارت، بهویژه برای رهبران، بیشتر اهمیت دارد.
اما گوش دادن به این سادگیها نیست، به احتمال زیاد شما به شنیدن اطلاعات خاصی علاقهمندید، یعنی برای برقراری ارتباط مطلوب، باید سؤالات صحیحی را در نظر بگیرید و آنها را در زمان مناسبی مطرح کنید. سوال اشتباه پرسیدن به پاسخهای اشتباهی منجر میشوند. حتی مورد صحیحی که در زمان و شرایط نادرست و از شخص اشتباهی سؤال شود نیز به همان اندازه بیفایده است.
۱. از استفهام انکاری خودداری کنید
استفهام انکاری عبارت است از بیان گفتار در قالب سؤال. به طور معمول، از این نوع سؤالات بیشتر برای بیان نکته استفاده میشود تا رسیدن به پاسخ. در واقع، چنین سؤالاتی به صورت پرسشی نیستند، بلکه به این منظور طراحی میشوند که فرد مقابل را به ارائهی پاسخ خاصی وادار کنند. این نوع سؤالات در جلسات مصاحبه به شما کمکی نمیکنند.
۲. سؤالات دوستانه و واضحی را مطرح کنید
سوال خوب پرسیدن به شما امکان میدهد که شرایط را بهتر درک کنید و مستلزم این است که فرد مقابل را در حالت تدافعی قرار ندهید. صحبت تحقیرآمیز با افراد بهندرت به بازخوردهای صادقانه و مطلوبی منجر میشود.
۳. هنگام سوال پرسیدن تله نگذارید!
فرد مقابلتان را با قرار دادن در شرایط دشوار، خجالتزده نکنید. لطیفهی قدیمیای وجود دارد که در آن موکلی از سناتور خود پرسید که آیا کتک زدن همسرش را رها کردهاست یا خیر. این سؤال برای وادار کردن به تکذیب و انکار طراحی شدهاست، نه برای ارائهی اطلاعات معنیدار. سؤالات خود را بدون قصد و منظور بیان کنید.
۴. سؤالاتی را مطرح کنید که پاسخ باز دارند
فقط به تعداد محدودی از سؤالات میتوان با «بله/ خیر» یا «الف/ ب» پاسخهای صحیحی داد. پاسخهای دوگزینهای اغلب بیاعتبارند. بهتر است سؤالی را با پاسخی باز و بدون مرز بیان کنید و به پاسخدهنده فرصت دهید تا با جزئیات و ریزهکاری مناسب به آن پاسخ دهد. سؤالاتی از این دست به شنوندگان نیز برای راحتی بیشتر در برقراری ارتباط فرصت میدهند، زیرا آنها مجبور نمیشوند از بین چند مورد محدود، انتخاب ناقصی داشتهباشند.
۵. پس از سوال پرسیدن تشکر کنید
پس از سوال پرسیدن و گرفتن جواب، از فرد مقابل برای پاسخگویی تشکر کنید؛ به هر حال، احتمالا دوباره دیدگاه و نظرات او را جویا خواهید شد.
۶. از تنش و استرس جلوگیری کنید
پاسخهای ارائهشده در موقعیتهای پرتنش اغلب پاسخهای ضعیفی هستند. اگر شرایط پرتنش باشد، اما اضطراری نباشد، منتظر بودن برای مدت کم احتمال پاسخهای بهتر را بهبود میبخشد، زیرا پاسخدهنده زمان و تمرکز بیشتری برای تفکر دارد.
۷. بیش از حد رک و صریح نباشید
حتی اگر میخواهید جواب مشخصی بگیرید، بیش از حد صریح و دقیق بودن در هنگام سوال پرسیدن میتواند به پاسخهای انعطافناپذیر منجر شود. به جای «آیا باید محصول الف را تولید کنیم یا محصول ب را؟» اینطور بپرسید «بازار هدف کدامیک از محصولات را تقاضا میکند و چگونه گزینههای ما این تقاضا را برآورده میکنند؟».
۸. حین سوال پرسیدن سکوت ارزشمند است
شنوندهی خوبی باشید. حتی وقتی طرف مقابل صحبت نمیکند، ارتباط همچنان در جریان است. در حین سوال پرسیدن ، کمی تنفس کنید تا به خود و شخص مقابل برای کاهش تنش فرصت دهید، چون سبب میشود که ارتباطات شما کمتر شبیه بازجویی باشند، حتی اگر این مأموریتی برای یافتن حقیقت باشد.
سؤالی کنید که دوست دارید از شما پرسیده شود. یک ثانیه زمان بگذارید و فکر کنید که چطور میتوانید به سؤالی که میخواهید از فرد مقابل بپرسید، پاسخ دهید؛ اگر باعث میشود که احساس کنید راحت نیستید، باید سؤالتان را به شیوهی دیگری مطرح کنید.
حال که با راهکارهایی برای پاسخ به سوال چگونه سوال بپرسیم آشنا شدیم وقت آن است که نکاتی را برای بهبود مهارت سوال پرسیدن یاد بگیریم.
نکات مهم سوال پرسیدن
برای شروع ارتباط موثر، بیشتر سوالهای «چگونه» و «چطور» پرسیده میشود. البته وقتی هدف سوال پرسیدن برای ما مشخص شد، بهتر میتوانیم ارتباط برقرار کنیم. قبل از پرسیدن سوال باید به این موارد دقت کنیم که چه نوع سوالی باید از مخاطب خود بپرسیم، آیا سوال ما با شخص مقابل یا گروه تناسب دارد یا خیر، آیا زمان مناسبی برای سوال پرسیدن است و یا این که انتظار ما از طرف مقابل در قبال سوال چیست؟ وقتی سوال خود را به صورت رسمی و محترمانه میپرسیم، بهتر است به این نکات توجه کنیم:
۱. ساختار و نظم دادن به سوالات
از نکات مهم سوال پرسیدن نظم دادن به ساختار آن است. در صورتی که مشغول به انجام پروژه یا کاری هستید که به جمع آوری اطلاعات نیاز دارید، به سوالهای زیادی احتیاج خواهید داشت. در برخی موارد، بهترین ایده این است که قبل از شروع کار، مخاطب خود را با دادن پیش زمینه از دلیل پرسشهای خودمطلع کنید. با این کار مخاطب از پرسش شما بیشتر آگاه شده و برای او قابل قبول خواهد بود.
۲. استفاده از سکوت در حین پرسش
استفاده از سکوت نیز روش قدرتمندی برای سوال پرسیدن است. در تعامل میان شخصی با وقفههای کوتاه میتوان نقاط مهم را برجسته ساخته و نیز این فرصت را به طرف یا طرفین مقابل داد تا برای پاسخ بهتر آماده شوند. همچنین با این کار میتوان از پرسیدن سوال دیگر بلافاصله بعد از سوال قبلی جلوگیری کرد. همچنین سکوت در لحظههای ابتدایی پاسخ گو را ترغیب میکند تا با جزییات بیشتری به آن پاسخ دهد.
۳. ترغیب افراد به مشارکت
موقعیتهای گروهی فرصت بهتری برای همکاری بیشتر است و افراد میتوانند در بحث و تبادل نظر مشارکت کنند. این مشارکت نیز با پرسیدن سوال آغاز میشود و هر یک از اعضای گروه میتوانند نقطه نظرهای خود را بیان کنند. یکی از تکنیکهایی که میتواند تعامل را میان افراد بیشتر کند، این است که با هدایت سوال ها میتوان فعالیت افراد را در گروه و اعضایی که فعالیت کمتری دارند، را بیشتر کرد. این زمینه ها میتواند صحبت و مشارکت در بحث گروهی را افزایش دهد. البته باید دقت داشت که ممکن است صحبت گروهی باعث استرس و احساس خجالت افراد شود. پیشنهاد میشود که با سوال پرسیدن افراد را ترغیب به مشارکت کنید، اما هیچ گاه آنها را اجبار نکنید.
فواید سوال پرسیدن
۱. در شفافسازی افکارتان به شما کمک میکند
سؤال کردن در شفافسازی افکار خودتان و سایرین کمک میکند؛ این اولین مورد از فواید سوال پرسیدن است.
زمانی که فکری به ذهنتان خطور میکند، از همان ابتدا تصویر کاملی از آن شکل نمیگیرد، بلکه بهمرور و با مطرح کردن سؤالات بیشتر درمورد فکری که در ذهنتان دارید، این تصویر روشنتر میشود.
به همین ترتیب، میتوانید با طرح سؤالات درست، سایر افراد و گفتههایشان را بهتر درک کنید؛ برای مثال، اگر فردی چیزی بگوید و شما متوجه نشوید، محترمانهتر این است که ابتدا برای توضیح بیشتر از او سؤال کنید تا اینکه ساکت بمانید و فرضیات نادرستی را برای خود بنا کنید.
۲. علاقه را در مخاطبان شما برمیانگیزد
مورد دوم و مهم از فواید سوال پرسیدن ، برانگیختن علاقه مخاطب هدف است. اگر میخواهید با مخاطبان خود بیشتر تعامل داشتهباشید، باید عادت طرح سؤالات مرتبط حین صحبت با مخاطب را بپذیرید و عملی کنید. هنگامی که سؤالی مطرح شود، میتوان انتظار پاسخ داشت؛ حتی در گفتوگوهای خصوصی نیز مهم است که سؤالات مؤدبانهای را طرح کنید.
آیا تا به حال، به افرادی برخوردهاید که تا زمانی که از آنها پرسشی نشود، صحبتی نمیکنند؟
به عبارت دیگر، با پرسش میتوانید یخ مکالمات را بشکنید. در بسیاری از مواقع، وقتی که فردی را برای اولین بار ملاقات میکنم، گفتوگو را با سوال پرسیدن شروع میکنم. این روش همیشه برای من کار کردهاست.
۳. علاقهی شما به سایر افراد و اشیا را نشان میدهد
در واقع، اینکه درمورد چه کسی یا چه چیزی سؤال میکنید، از اینکه به چه کسانی یا چه چیزهایی علاقهمند هستید، پرده برمیدارد؛ همچنین، سؤالاتی که طرح میکنید، نشان میدهند که چه چیزی برای شما اهمیت دارد.
آنچه باید بپرسید، اما نمیپرسید نیز منعکسکنندهی واقعیتهایی درمورد شماست.
سؤالاتی که مطرح میکنید، راهنمایی برای درک علاقهمندیهای شما هستند. آموختن طرح سؤال نکتهای کلیدی برای زندگی جذابتر است.
۴. تردیدها را برطرف میکند یا کاهش میدهد
با درست سوال پرسیدن میتوانید شکوتردیدهای خود را برطرف کنید. اگر پاسخ درستی برای سؤالاتتان پیدا کنید، این تردیدها یا تأیید یا برطرف میشوند.
اگر هنگام ضرورت سؤال نکنید، ممکن است با فرضیات نادرستی به خانه بروید و اثرات نوع رفتاری که بر پایهی نتیجهگیریهای خودتان در پیش میگیرید، میتواند بسیار گسترده باشد.
۵. آگاهی شما را بیشتر میکند
بدیهی است که یکی دیگر از فواید سوال پرسیدن ، افزایش آگاهی است؛ در واقع سؤالات برای این بیان میشوند که دانشی کسب شود. به این دلیل که میخواهید بدانید، سؤال میکنید.
آنچه باید بدانید ولی نمیدانید، احتمالا مسئلهای است که تا به حال درمورد آن نپرسیدهاید.
اگر دوست دارید که چیزهای جدیدی را یاد بگیرید، پس باید به سوال پرسیدن علاقه داشتهباشید.
اگر میترسید که از سایر افراد سؤال کنید، میتوانید آن را از گوگل بپرسید، اما حواستان باشد که بدون سؤال کردن زندگیتان را سپری نکنید.
۶. درک شما را بالا میبرد
در صورتی که مسئلهای را متوجه نشدید، تا زمانی که آن را به طور کامل درک نکردهاید، به سوال پرسیدن ادامه دهید.
من معلم شوخطبعی داشتم که در کلاس به ما میگفت «اگر هیچ سؤالی نکنید، به این معناست که درس امروز را به طور کامل درک کردهاید. اگر اینطور نیست، پس همین الان سؤالتان را مطرح کنید!»
متأسفانه، برخی از افراد ترجیح میدهند که تا آخر عمر سکوت کنند و در غفلت بمانند تا سؤالی را که در ذهن دارند، بیان کنند؛ اما این کار به هیچ وجه درست نیست.
۷. سوال پرسیدن مهارتهای ارتباطی شما را بهبود میبخشد
ارتباطات تا زمانی که آگاهی و بازخوردی شکل نگیرد، کامل نشدهاند. سوال پرسیدن مرتبط به شما کمک میکند که از مسئلهی موردبحث درک بهتری پیدا کنید.
زمانی که سؤالی میکنید، انتظار بازخوردی در قالب جواب دارید. هنگامی که پاسخی را دریافت کردید، آن را بپذیرید و از آنها قدردانی کنید؛ به این ترتیب، ارتباط را دلنشینتر میکنید.
اگر از آن دسته افرادی هستید که نمیتوانید گفتوگویی طولانی داشتهباشید، تلاش کنید که سؤالات مرتبطی را در مکالمهی خود جای دهید. با این فرض که این سؤالات موارد ناخوشایندی نباشند، میتوان گفت که حتما مکالمهی جالبتری خواهید داشت و مهارت های ارتباطی شما را بهبود میبخشد.
۸. اعتماد را در روابط بهبود میدهد
برای شکلگیری هر رابطهی معناداری باید اعتماد وجود داشتهباشد. هنگامی که درمورد مسئلهای ناآگاهی وجود داشتهباشد، بیاعتمادی جولان میدهد؛ اما زمانی که درک و آگاهی داشتهباشیم، بدون شک اعتماد شکل خواهد گرفت. سوال پرسیدن درست و گرفتن پاسخهای مناسب به ارتباط و درک خوب منجر میشود که با آن اعتماد ساخته میشود.
۹. در استحکام روابط به شما کمک میکند
هرچقدر که با پاسخی که برای سؤالات خود دریافت میکنید، میزان اعتمادتان بیشتر شود، ریسمان روابط خوب شما محکمتر میشود. شمارهی ۸ را دوباره ببینید.
۱۰. ابزاری برای غربال اطلاعات است
سوال پرسیدن درست به شما کمک میکند که اطلاعات مرتبط و غیرمرتبط را از هم تشخیص دهید. تمام اطلاعاتی که دریافت میکنید، کارآمد نیستند. میتوانید با پرسیدن، اطلاعات خوب و بد را از یکدیگر جدا کنید. این مورد نیز مورد مهمی در فواید سوال پرسیدن است.
۱۱. سوال پرسیدن به تصمیمگیری بهتر کمک میکند
اطلاعات خوب هستهی اصلی فرایند تصمیمگیری درست هستند. تا اطلاعات خوبی درکار نباشد تصمیم درست هم در نیست. کیفیت تصمیماتی که در زندگی میگیرید، تحتتأثیر پاسخهایی است که برای سؤالات خود پیدا میکنید.
۱۲. به صرفهجویی در زمان و سایر منابع منجر میشود
آیا تا به حال برایتان اتفاق افتادهاست که ساعتها به دنبال چیزی بگردید و آن را پیدا نکنید و پس از اینکه تصمیم گرفتید از کسی کمک بخواهید، بهسرعت آن را بیابید؟ فرض کنید که اگر از همان ابتدا از او سؤال میکردید، چقدر در زمانتان صرفهجویی میشد.
۱۳. سوال پرسیدن پیشداوریها را کاهش میدهد یا حذف میکند
ما در جهانی پُر از پیشداوری زندگی میکنیم. صرفنظر از دفعاتی که قربانی این پیشداوریها شدید، ممکن است دیگران را نیز با نگاه پیشداورانهای ببینید، اما این کار بهترین روش زندگی نیست.
اگر سؤالات درستی را مطرح و پاسخهای درستی را دریافت کنید، بهسرعت درک میکنید که لازم نیست دودستی به تصورات اشتباهی بچسبید که دربارهی برخی موارد و بهخصوص برخی افراد دارید.
۱۴. اعتمادبهنفس را بهبود میبخشد
باور کنید یا نکنید، افزایش اعتماد به نفس یکی دیگر از فواید سوال پرسیدن است. توانایی شما در طرح سؤالات درست نشاندهندهی سطح اعتمادبهنفستان است. کسانی که به خودشان اعتماد دارند، پرسش میکنند. صبر نکنید که ابتدا اعتمادبهنفستان را بالا ببرید و سپس سؤال کنید. با پرسیدن اعتمادبهنفس خود را بالا ببرید.
۱۵. جهتگیریها را مشخص میکند
ضربالمثلی آفریقایی میگوید: «فردی که سؤال میکند، هیچگاه مسیرش را گم نمیکند.» اگر نمیدانید که به کدام سمت میروید، سوال پرسیدن را پیش بگیرید تا جهت درست را بیابید. اگر یاد نگیرید که چطور برای پیدا کردن جهت درست سؤال کنید، زمان، هزینه و انرژی خود را برای پیدا کردن مسیر از دست خواهید داد.
۱۶. اثربخشی شخصی شما را بهبود میدهد
دانستن اینکه چه کاری را باید انجام دهید و گرفتن نتیجه از انجام آن کار، تا حدودی به سؤالاتی که مطرح میکنید و جوابهایی که دریافت میکنید، بستگی دارد.
چیزی را که نمیدانید، بپرسید! زمانی که متوجه شدید، عمل کنید!
سخن پایانی
سوال پرسیدن میتواند به شما در یادگیری چیزهای جدید، ایجاد روابط قوی، ترغیب افراد، اجتناب از بروز سوءتفاهم و حل تعارضات کمک کند؛ با وجود این، در زمان طرح سؤال، حتما بهاندازه کافی، فرصت در اختیار پاسخدهنده قرار دهید. تکنیکهای طرح سؤال باید با مهارت گوش دادن فعال همراه باشد؛ این امر شما را قادر میسازد تا پاسخها را بهدرستی تفسیر کنید.
در آخر، فراموش نکنید که زبان بدن یا انواع ارتباط غیرکلامی نیز تکنیک سوال پرسیدن به حساب میآیند؛ حالات چهره، لحن گفتار، تُن صدا و حرکات شما همگی در نحوه پاسخگویی افراد به سؤالات شما تأثیرگذار خواهد بود.
دیدگاه