چگونه تصمیم درست بگیریم؟

 تیم محتوای کاربوم

آنچه در این مطلب خواهید خواند: 

تصمیم‌گیری درست مهارت بسیار مهمی است که باید بر آن تسلط پیدا کنیم. در تصمیم‌گیری درست باید از میان تمام گزینه‌ها، گزینه‌ای را انتخاب کنید که مناسب به نظر می‌رسد. این گزینه باید برای افراد، سازمان‌ها، کشور یا کل جهان مناسب باشد. همه‌ی تصمیمات درست تأثیرگذار نیستند، فقط برخی از آن‌ها تأثیرگذاری لازم را دارند. تصمیمات درستی برای گسترش شرکت گرفته شده‌اند. وقتی مشخص شد که چه کاری باید انجام شود، وقت آن است که منابع لازم و همچنین روش‌های تصمیم‌ گیری را بشناسیم زیرا همه‌ی ما مجبوریم حتی برای مسائل ساده هم تصمیماتی بگیریم، اما اغلب تصور می‌کنیم تصمیم‌گیری کار مشکلی است. در این مطلب به این می‌پردازیم که چگونه تصمیم درست را انتخاب کنیم.

تصمیم‌گیری چیست؟

تصمیم‌گیری تعاریف متعددی دارد که در مطلب تصمیم‌گیری چیست کامل به آن پرداختیم اما به بیان ساده تصمیم‌گیری انتخاب بین دو یا چند گزینه برای انجام کاری است.

در فرآیند حل مسئله، تصمیم‌گیری شامل انتخاب راه‌حل‌های ممکن برای حل یک مشکل است. ممکن است تصمیمات براساس منطق، احساس یا ترکیبی از این دو گرفته شوند.

احساس

احساس یعنی احساس اطمینان درونی درباره‌ی گزینه‌های انجام کاری، این احساس در نتیجه‌ی تجربیات پیشین و معیارهای شخصی شما ایجاد می‌شود. برای این احساسات ارزش قائل شوید زیرا آموخته‌های شما از زندگی را نشان می‌دهند. اگر نسبت به کاری احساسی شدید دارید بهتر است این احساس را به خوبی بررسی کنید تا دلیل این احساس را پیدا کنید. چگونه تصمیم بگیریم ؟ به احساسمان توجه کنیم.

منطق

منطق یعنی استفاده از حقایق موجود برای تصمیم‌گیری. در منطق از حقایق و دلایل موجود استفاده می‌شود بنابراین جنبه‌های احساسی تصمیم و مسائلی که در گذشته وجود داشته و ممکن است بر تصمیم‌گیری تاثیر بگذارد، نادیده گرفته می‌شود. چگونه تصمیم بگیریم ؟ دلایل و حقایق را بررسی کنیم.

ترکیب احساس و منطق

برای استفاده از منطق و احساس در تصمیم‌گیری، ابتدا با منطق شروع کنید؛ حقایق و دلایل یک تصمیم را بررسی کیند و هنگامی که یک تصمیم مشخص را انتخاب کردید از احساس استفاده کنید. درباره‌ی این تصمیم چه احساسی دارید؟ آیا حس می‌کنید تصمیم درستی است؟ اگر حس خوبی ندارید دلیل این حس را بررسی کنید زیرا اگر حس خوبی به تصمیم خود نداشته باشد آن را به خوبی اجرا نمی‌کنید.

چرا نمی‌توانیم درست تصمیم بگیریم؟

چرا نمی ‌توانیم درست تصمیم بگیریم

بیشتر ما در تصمیم گیری دچار مشکل می‌شویم. حتی گاهی بدون آنکه خود متوجه این موضوع شده باشیم. دلیل این قضیه چیست؟ در این متن دو دلیل جالب (برگرفته از کتاب ایده عالی مستدام) که بسیاری از اوقات برای اکثر ما رخ می‌دهد را معرفی می‌کنیم. دلایلی که با مرور آن‌ها به طور قطع متوجه می‌شوید بارها دچار چنین موضوعی شده‌اید و نفهمیده‌اید.

۱. اصل عدم قطعیت

فرض کنید که دانشجو هستید و دو روز دیگر امتحان بسیار حیاتی ومهمی دارید، همین امروز از یک بلیط بسیار ارزان قیمت به منطقه‌ای توریستی و جذاب مطلع می‌شوید و فرصت خرید آن تنها همین امروز است، در غیر این صورت، در روزهای آینده بلیط را  باید گرانتر بخرید. چنین شرایطی بر روی عده‌ای از دانشجویان مورد آزمایش قرار گرفته‌است. این دانشجویان را به سه دسته تقسیم کرده‌اند.

به دسته اول دانشجوها گفته می‌شود که هماهنگی های لازم با دانشگاه صورت گرفته است و شما در هر صورت نمره قبولی خواهید گرفت. ۵۷ درصد از این دسته بلیط راهمان روز خریداری می‌کنند. این خریداری مسلما با انگیزه‌ای شادی و جشن خواهد بود.

به دسته دوم گفته می‌شود طبق هماهنگی صورت گرفته، شما به هیچ وجه امکان دریافت نمره قبولی در آزمون دو روز بعد را نخواهید داشت. ۵۴ درصد از این دسته هم بلیط را همان روز می‌خرند. با حس رها کردن یک اتفاق تلخ و تجدید روحیه.

به دسته سوم در مورد نتیجه آزمون چیزی گفته نمی‌شود و آنها باید بعد از آزمون از نتیجه خبردارشوند. ۶۰ درصد از این دسته بلیط را نخریدند.

یک بار دیگر مرور کنید. چه نتیجه آزمون بد باشد چه نتیجه آزمون خوب باشد، بیشتر آدم‌ها بعد از آن (با انگیزه متفاوت) تمایل دارند به سفر مورد علاقه خود که خرج کمی هم داشته باشد بروند. پس نتیجه آزمون نباید تاثیری در خرید بلیط داشته باشد. اما بسیاری از دانشجوها وقتی نتیجه آزمون را نمی‌دانند بلیط را نمی‌خرند. این موضوع اصلا منطقی نیست اما بیشتر ما دچار چنین اختلالی در تصمیم‌گیری می‌شویم. کافی است زندگی خود را مرور کنیم تا بارها موارد مشابه را به یاد آوریم. برای همین بد نیست که وقتی در اثر یک موضوع جانبی دچار شک در یک موضوع دیگر می‌شوید، نتیجه موضوع جانبی و تاثیر آن روی تصمیم اصلی را یک بار مرور کنید. در بسیاری موارد اگر از نتیجه آگاه باشید خواهید دید در هر صورت با هر نتیجه‌ای، تصمیم شما ثابت است. با آگاهی از این قضیه حواستان باشد که از این به بعد نگذارید موضوعاتی که در نهایت نتیجه آن‌ها هیچ تاثیری بر تصمیم‌گیری ندارند، روی تصمیم‌گیری شما تاثیر بگذارند.

اگر شما بخواهید در مورد موضوع A تصمیم گیری کنید و همزمان درگیر موضوع B باشید؛ موضوع B و نتیجه‌ی آن حتی اگر کاملا به موضوع A بی‌ربط باشد، تصمیم گیری درست شما را دچار اختلال می‌کند.

۲. این همه هم خوب شدن خوب نیست

شما چند روز دیگر یک ارائه مهم در شرکت خود دارید. برای تهیه محتوای ارائه خود نه وقت خیلی کمی دارید نه وقت خیلی زیاد. به هر حال باید آماده شوید. در حال همین کار هم هستید. امروز متوجه می‌شوید که کنسرت خواننده محبوب شما است و می‌توانید به این کنسرت بروید. (فرض کنید هیچ مشکلی از قبیل هزینه و امثال آن ندارید). به احتمال خیلی بالا به کنسرت خواهید رفت و سعی می‌کنید با تلاش بیشتر در روزهای باقی مانده مطلب ارائه را تهیه کنید. حال شرایط را کمی تغییر دهیم:

شما باید برای ارائه (با همان شرایط قبل) آماده شوید. کنسرت خواننده محبوب شما نیز هست و می‌توانید بروید. متوجه می‌شوید امروز  خواننده بسیار محبوبتان هم که او را دوست دارید سخنرانی و دیدار عمومی دارد. همچنین فیلم مورد علاقه شما هم روی پرده سینما آمده است. چه خواهید کرد؟ احتمال خیلی زیاد جایی نخواهید رفت و ارائه خود را آماده می‌کنید. جالب نیست؟ این موضوع هم خیلی اوقات برای تمامی ما اتفاق می‌افتد. خیلی وقت‌ها ما در شرایطی هستیم که باید کاری را انجام دهیم چون نتیجه آن برای ما و زندگی ما مهم است. اما این کار جذابیتی از جنس تفریح ندارد و اشتیاق انگیز نیست ( مانند آماده کردن ارائه). اگر در کنار این شرایط گزینه جذابی که برای ما اشتیاق‌آور است قرار گیرد. به احتمال زیاد (درصورت مهیا بودن شرایط) گزینه جذاب را انتخاب خواهیم کرد و از آن لذت خواهیم برد. اما اگر گزینه جذاب تبدیل به چندین گزینه جذاب شود. ما به سرعت دچار تشویش ذهنی خواهیم شد و سعی خواهیم کرد به هیچ‌کدام از آن‌ها فکر نکرده و کار مهم و بدون جذابیت (آماده کردن ارائه) را انجام دهیم. در صورتی که اگر هرکدام از سایر گزینه‌ها را انتخاب کنیم، لذت خواهیم برد.

این دو نکته تنها مربوط عدم توانایی در مورد انتخاب و تصمیم‌گیری بود. اما حتی اگر در شرایطی بتوانیم بدون اختلال انتخاب کنیم و از پس تصمیم‌گیری برآییم. بعد از انتخاب، نوبت به برنامه‌ریزی برای انجام انتخاب‌های صورت گرفته و اهداف تعیین شده می‌رسد. آیا در مرحله برنامه‌ریزی و تنظیم زمان، بدون اختلال و ساده عمل خواهیم کرد؟ جواب این پرسش را همه می‌دانیم.

پیش از تصمیم‌گیری باید به چه چیزی فکر کنیم؟

پیش از تصمیم‌ گیری باید به چه چیزی فکر کنیم

پیش از این‌که بدانید چه‌گونه تصمیم درستی بگیرید، باید عناصری را که می‌توانند تصمیم شما را در هر زمینه از زندگی، به‌ویژه شغلتان، بهبود بخشند، بشناسید. موارد خاصی وجود دارند. اگر این کارها را درست انجام دهید. به ‌احتمال ‌زیاد، برای نخستین بار، درست تصمیم‌گرفتن بسیار راحت‌تر خواهد بود.

۱. محدودیت‌ها

شما قادر نخواهید بود که همه‌چیز را درمورد همه‌چیز بدانید. هنگامی‌ که باید تصمیم شغلی‌ای گرفته شود، زمان شما محدود می‌شود و فقط چند روز یا چند هفته فرصت دارید که تصمیم درستی در حرفه خود بگیرید؛ بنابراین، آن وقت باید چه کار کنید؟ باید محدودیت‌های خود را بدانید. اگر بتوانید یک سری محدودیت‌ها را تعیین کنید و بر اساس آن‌ها تصمیم بگیرید، بهتر عمل خواهید کرد؛ به‌ عنوان ‌مثال، اگر می‌خواهید بین گرایش‌های مختلف رشنه‌ی MBA انتخاب کنید، محدودیت‌های زمانی، دانش‌گاه، پول و محل ‌کار خود را مشخص کنید. فرض کنید که ۱۵ روز زمان تعیین کرده‌اید تا تصمیم بگیرید که چه تخصصی را انتخاب کنید. دانش‌گاه ایدئال خود را انتخاب می‌کنید و تعیین می‌کنید که چه مبلغی را باید برای استخدام مشاور شغلی بپردازید تا در تصمیم‌گیری درست به شما کمک کند. در آخر، دانش‌گاه‌های هند را بررسی خواهید کرد. اکنون می‌بینید که در محدوده‌ی این شرایط، باید درست تصمیم بگیرید. هنگامی‌ که حوزه‌ی تفکرتان را محدود کنید، می‌توانید قدرت تصمیم‌گیری خود را بهبود بخشید.

 ۲. هزینه‌ی فرصت

این موردی مهم و اساسی است که بیش‌تر مردم درباره‌ی آن فکر نمی‌کنند. فرض کنید که شما مدیر یک شرکت تولیدی و در شُرُف تولید یک محصول هستید. چه‌گونه تصمیم می‌گیرید که پیش از عرضه یک محصول، باید «آزمایش بازار» را انجام دهید یا خیر؟ از کجا می‌دانید که باید آن محصول را تولید کنید یا خیر؟ در این‌جا نکته‌ی ساده‌ای وجود دارد که باید آن را درک کنید و آن مفهوم «هزینه‌ی فرصت» است. اگر مبلغی را یک‌جا پرداخت کنید، چه اتفاقی خواهد افتاد و چه اتفاقی نخواهد افتاد؟ فرض کنید که با توجه به تحقیقات بازار، عرضه‌ی محصول شما موفقیت‌آمیز خواهد بود یا شاید تحقیقات بازار نشان دهند که عرضه‌ی این محصول موفقیت‌آمیز نخواهد بود و شما موفق نخواهید شد. بیایید ببینیم که وقتی بدترین سناریو را انتخاب می‌کنیم، چه اتفاقی می‌افتد. اگر تصور کنید که تحقیقات بازار نتایج ناموفقی را پیش‌بینی می‌کند، اگر سرمایه‌گذاری نکنید، با این پول چه کار دیگری می‌توانید انجام دهید؟ می‌توانید از آن برای بهبود ویژگی‌های محصول استفاده کنید؛ می‌توانید برای بهبود زنجیره‌ی ارزش خود سرمایه‌گذاری کنید یا فروشنده‌ای را استخدام کنید که سود فراوانی را برای شما به ارمغان آورد؛ بنابراین، اگر تصمیم می‌گیرید که «آزمایش بازار» را انجام دهید، هزینه‌ی فرصت شما برابر است با هزینه‌ی شکست به‌علاوه‌ی آن‌چه می‌توانستید انجام دهید، در صورتی که پول را برای آزمایش بازار سرمایه‌گذاری نکرده بودید؛ در‌مورد آن فکر کنید؛ اگر بتوانید درست تصمیم بگیرید، همیشه تصمیم درستی خواهید گرفت.

۳. تأثیرگذاری

همه‌ی تصمیمات درست تأثیرگذاری یکسانی ندارند؛ برای ‌مثال، اگر شخصی را استخدام کنید و او پس ۱۰ روز شرکت شما را ترک کند، این به ضرر شرکت شما خواهد بود؛ اما اگر آن را با شکست استراتژیک شرکت مقایسه کنید، تأثیر آن بر شرکت بسیار کم‌تر است؛ بنابراین، در ابتدای تصمیم‌گیری درست، همیشه مطمئن شوید که یک تصمیم اشتباه تا چه اندازه می‌تواند تأثیرگذار باشد؟ هیچ دلیلی برای ریسک‌پذیری وجود ندارد؛ شما باید تأثیر آن را از قبل درک کنید. اگر لازم است، از یک متخصص باتجربه کمک بگیرید. شما باید تصمیم نهایی و درست را بگیرید.

این ۳ مواردی هستند که باید قبل از تصمیم‌گیری به آن‌ها فکر کنید و نباید از آن‌ها غافل شوید. مهم نیست که برای کدام مورد تصمیم می‌گیرید؛ اگر پیش از این‌که تصمیم بگیرید، این ۳ کار را انجام دهید، مطمئن باشید که در همان نخستین ‌بار تصمیم درستی گرفته‌اید. نه، هیچ تضمینی وجود ندارد که تصمیم شما بهترین و صحیح‌ترین تصمیم باشد، اما شما را به کمال می‌رساند.

چگونه تصمیم درست بگیریم؟

چگونه تصمیم درست بگیریم

هر کسی شجاعت این را ندارد که برای اولین بار جسورانه تصمیم‌ بگیرد و اطمینان داشته باشد که موفق خواهد بود. شما چه‌طور؟ آیا هر روز تصمیمات بسیاری می‌گیرید؟ تصمیمات شما چه نتیجه‌ای در پی داشته‌اند؟ آیا تا کنون به میزان موفقیت تصمیم‌گیری درست خود فکر کرده‌اید؟

اگر در میانه‌ی راه حرفه‌ی خود هستید، می‌دانید که تصمیم‌گیری درست برای نخستین بار، چه‌قدر مهم است. این تصمیم می‌تواند شرکت را موفق یا نابود کند؛ برای مثال، مدیر اجرایی تصمیم می‌گیرد که مشتری خود را رها کند و درباره‌ی عواقب آن فکر نمی‌کند؛ اکنون، مشخص می‌شود که رقیب این شرکت نیز مشتری یک‌سانی داشته و آن مشتری ۲ برابرِ درآمدِ خود را در ۳ ماه اخیر تولید کرده‌است. حال، آن مدیر چه حسی خواهد داشت؟ بله، حس بسیار بدی خواهد داشت. با یک روش اثبات‌شده می‌توانید عواقب آن را جبران کنید یا بهتر از آن، می‌توانید در همان ابتدا تصمیم درستی بگیرید.

در ادامه، به شما نشان خواهیم داد که قبل از تصمیم‌گیری درست باید به چه چیزی فکری کنید؛ هم‌چنین، خواهید آموخت که چه‌گونه تصمیمات خود را به دسته‌های مختلف تقسیم کنید و چه‌گونه یک چارچوب درست برای تصمیمات تأثیرگذار خود ایجاد کنید.

بدون اتلاف وقت شروع می‌کنیم.

انواع تصمیم‌گیری درست

تصمیم‌گیری درست انواع مختلفی دارد. تصمیمات را دسته‌بندی کرده‌ایم تا بدانید که کجا باید چه تصمیمی بگیرید.

بلند‌مدت یا کوتاه‌مدت

تصمیماتی وجود دارند که در لحظه‌ی کنونی اتخاذ می‌شوند، اما اثرشان بلندمدت است و برخی دیگر نیز اثر کوتاه‌مدت دارند؛ بنابراین، اگر در حال حاضر تصمیم درستی می‌گیرید و تأثیر بلندمدتی در شغل شما خواهد داشت، باید ۲ برابر بیش‌تر از وقتی که تصمیمی می‌گیرید که اثر کوتاه‌مدت دارد، فکر کنید؛ برای ‌مثال، اگر فکر می‌کنید که باهوش‌تر از کارفرمای خود هستید و تصمیم دارید این را به او نشان دهید، باید قبل از انجام این کار فکر کنید، زیرا ممکن است در طولانی‌مدت در حرفه‌ی شما تأثیر بگذارد. به همین دلیل است که رابرت گرین (Robert Green) در کتاب خود ۴۸ قانون قدرت گفته است: «هرگز از استاد خود پیشی نگیرید.»

مردم یا پول

این ۲ گزینه‌های فوق‌العاده سختی هستند. ابتدا اجازه دهید که درمورد تصمیمات درست درباره‌ی مردم صحبت کنیم. اگر شرکتی بخواهد رشد کند، باید درباره‌ی افرادش تصمیمات خاصی بگیرد، اما این امر بسیار حساس است، زیرا کارمندان سنگ بنای سازمان هستند. این‌که کارمندی را که نگه دارید یا اخراج کنید، بر افراد دیگر شرکت نیز تأثیر می‌گذارد. در صورتی که درمورد پول تصمیم درستی می‌گیرید، اگر این تصمیم را بگیرید، یا مبلغ هنگفتی را از دست می‌دهید یا سود بالایی کسب خواهید کرد. در موارد خاص، تصمیم‌گیری درباره‌ی افراد بسیار مهم‌تر از تصمیم‌گیری در زمینه‌ی پول است و در برخی‌ موارد شاید این امر برعکس باشد؛ بنابراین، قبل از این‌که تصمیمی بگیرید، به آن برچسب بزنید؛ برچسب افراد یا برچسب پول. سؤالاتی مانند این‌ها را با خودتان مرور کنید؛ «اگر این تصمیم اشتباه باشد، چه کسی بیش‌تر تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد؟» یا «با گرفتن تصمیم درست، چه چیزی را در این‌جا به خطر می‌اندازیم؟» اگر می‌دانید که تصمیم‌گیری درست چه‌گونه است، با توجه به شرایط فعلی شرکت و صنعت، می‌توانید آسان‌تر تصمیم بگیرید.

پیشرفت یا عقب‌نشینی

افراد کمی تصمیم می‌گیرند تا با شرکت شما تماس بگیرند و ارتباط برقرار کنند. اکنون، شما باید تصمیم بگیرید که کدام نوع تصمیم‌گیری را انتخاب می‌کنید؟ آیا تصمیم دارید عقب‌نشینی کنید یا می‌خواهید پیش‌رفت کنید و رو به جلو پیش‌ بروید؟ بر ‌این‌ اساس، محدودیت‌های تصمیم‌گیری خود را تعیین کنید و آخرین تماس را بگیرید.

این‌ها انواع تصمیم‌گیری‌های درستی هستند که به ‌طور روزمره در حرفه و شغل خود به کار می‌برید. با گسترش کار و حرفه‌ی خود، با تصمیمات بسیاری، مانند مذاکره درباره‌ی یک معامله، افزایش سرمایه‌‌گذاری برای آموزش و گسترش، و متوقف‌کردن تولید برخی از محصولات، روبه‌رو خواهید شد؛ اما اگر انواع تصمیم‌گیری را بشناسید، متوجه می‌شوید که هریک از تصمیمات درستی که می‌گیرید، در نهایت در یکی از این ۶ دسته قرار می‌گیرد:

بلند‌مدت، کوتاه‌مدت، مردم، پول، پیش‌رفت و عقب‌نشینی.

آن‌ها را به‌خوبی درک کنید تا بتوانید همان بار اول تصمیم درستی بگیرید.

چارچوبی برای گرفتن تصمیم درست و تأثیرگذار

چارچوبی برای تصمیم‌ گیری درست و تأثیرگذار

هیچ فرمول یک‌سانی برای تصمیم‌گیری‌های مختلف وجود ندارد، اما چیزی هست که می‌توانید از آن استفاده کنید. درباره‌ی چارچوبی صحبت خواهیم کرد که به شما کمک می‌کند تصمیم درستی بگیرید؛ به‌خصوص در مواردی که آن تصمیم‌گیری بر شرکت و شغل شما تأثیر بسیاری دارد.

بیایید به چارچوب نگاه کنیم. ما آن را «چارچوب بله یا خیر» می‌نامیم.

در این چارچوب، تا زمانی که به همه‌ی مراحل پاسخ مثبت ندهید، نباید تصمیم بگیرید؛ سپس می‌توانید چارچوب را متناسب با نیاز خود تغییر دهید؛ اما اگر از همان چارچوب پیروی کنید، در مدت زمان بسیار کم‌تری به سود منطقی خواهید رسید.

مرحله‌ی ۱. پایان کار را تصور کنید

دقیقا به دنبال چه چیزی هستید؟ چرا مجبورید تصمیم درستی بگیرید؟ نتیجه‌ای وجود دارد که هم‌اکنون آن را تجسم می‌کنید و باید آن را به ‌دست ‌آورید؛ آن چیست؟ نتیجه را بلافاصله روی کاغذ بنویسید. حال، از خودتان سؤال کنید که «اگر تصمیم درستی بگیرم و همه‌ی کارها طبق برنامه انجام شوند، آیا در پایان نتیجه‌ی ایدئال حاصل خواهد شد؟» اگر پاسخ شما مثبت است، پیش بروید و مرحله‌ی بعدی را آغاز کنید. اگر پاسخ شما منفی است، کمی بیش‌تر وقت بگذارید و نتیجه‌ی ایدئال خود را تعیین کنید.

مرحله‌ی ۲. پیش از دست‌یابی به نتیجه‌ی ایدئال، باید چه اتفاقی بیفتد؟

اگر در مرحله‌ی قبل به سؤالات پاسخ مثبت دهید، این مورد را نیز از خود می‌پرسید که «پیش از دست‌یابی به نتیجه‌ی ایدئال، باید چه اتفاقی بیفتد؟» به‌ عنوان ‌مثال، اگر نتیجه‌ی ایدئال شما افزایش فروش در ۳ ماه بعدی است، آن‌چه باید پیش از حاصل‌شدن نتیجه‌ی ایدئال اتفاق بیفتد، شامل موارد زیر است:

  • باید موقعیت استراتژیک خود را در بازار بهبود بخشید؛
  • باید حرفه‌ای‌ترین فروشندگان را استخدام کنید یا فروشندگان فعلی خود را آموزش دهید؛
  • باید نقاط ضعف موجود در روند و ساختار را پیدا کنید تا بتوانید تعداد بیش‌تری از افراد را جذب کنید.

پس از این‌که این موارد را یادداشت کردید، از خودتان بپرسید که «اگر این اتفاقات بیفتند آیا نتیجه‌ی مطلوبی حاصل می‌شود؟» اگر پاسختان مثبت است، به مرحله‌ی بعدی بروید و اگر پاسختان منفی است، زمان بیش‌تری را صرف مواردی کنید که قبل از نتیجه باید اتفاق بیفتند.

مرحله‌ی ۳. افراد مهم هستند

اکنون که درمورد مراحل پیش از حاصل‌شدن نتیجه تصمیم می‌گیرید، زمان تخصیص منابع فرارسیده‌است. باید افرادی را انتخاب کنید که بتوانند این کارها را انجام دهند؛ از خودتان بپرسید که «آیا شخصی که من این منابع را به او اختصاص داده‌ام، می‌تواند نتایج ایدئال را ارائه دهد؟» به‌ طور ‌کلی، این افراد در سِمَت‌های برتر یا پُست‌های ارشد شرکت قرار دارند. اگر پاسخ مثبت است، به مرحله‌ی آخر بروید و اگر پاسخ منفی است، افراد بهتری را انتخاب کنید تا به قدر کافی رضایت داشته‌باشید.

مرحله ۴. تصمیم درست را بگیرید

این چارچوبی است که روندی «از پایین به بالا» دارد. کار را با نتیجه‌ی نهایی شروع کردیم و سپس به اوجی رسیدیم که باید تصمیم درست را بگیریم؛ به ‌عنوان‌ مثال، فرض کنید که تصمیم این است که یک محصول جدید در بازار عرضه شود. نتیجه‌ی مطلوب افزایش فروش در ۳ ‌ماه بعدی است. کارهایی که قبل از حاصل‌شدن نتیجه باید انجام دهید، شامل این موارد هستند:

  • بهبود موقعیت استراتژیک خود؛
  • جذب یا آموزش فروشندگان خود؛
  • کار روی نقاط ضعفی که به ‌عنوان مانعی در ایجاد درآمد بهتر عمل می‌کنند.

اغلب، افراد هنگام تصمیم‌گیری درست، درباره‌ی سایر گزینه‌هایی که می‌توانند انتخاب کنند، سردرگم می‌شوند. برای هر گزینه چارچوبی رسم کنید و ببینید که درمورد کدام‌یک بیش‌ترین اطمینان را دارید. از خودتان سؤال کنید که «اگر این گزینه را انتخاب کنم، آیا نسبت به گزینه‌های دیگر، نتایج بهتری به من می‌دهد؟» اگر پاسخ مثبت است، می‌توانید پیش بروید و تصمیم درست را بگیرید.

تحلیل نهایی همیشه آسان نیست؛ این فرایندِ بسیار پیچیده‌ای است، به‌خصوص، در مواردی که تجارت یا شغل شما درگیر است. اگر از چارچوب گفته‌شده و اطلاعاتی که در این‌جا به اشتراک گذاشته‌ایم استفاده کنید، تصمیم‌گیری درست برای شما بسیار راحت‌تر خواهد بود و در همان نخست بار، تصمیم‌گیری کامل و درستی خواهید داشت.

موانع تصمیم‌گیری مؤثر

موانع تصمیم گیری موثر

۱. اطلاعات ناکافی

اگر اطلاعات کافی درباره‌ی موضوعی نداشته باشید تصمیمی که می‌گیرید بی‌اساس است. برای کسب اطلاعات درباره‌ی تصمیمتان زمان صرف کنید. اطلاعاتی که جمع می‌کنید را اولویت‌بندی کنید یعنی به دنبال مهم‌ترین اطلاعات باشید.

۲. اطلاعات بیش از حد

اطلاعات متناقض و بیش ازحد، تصمیم‌گیری را سخت می‌کند. این فرآیند«فلج موشکافی» نام دارد و گاهی به عنوان تاکتیکی برای به تعویق انداختن تصمیمات سازمانی که به اطلاعات بیش‌تری نیاز دارند، استفاده می‌شود.

۳. تعداد زیاد افراد

تصمیم‌گیری به صورتی گروهی سخت است زیرا هرکس دیدگاه و معیارهای خود را دارد. در حالی که همه‌ی این نظرات، دلیل و اهمیت آن‌ها را باید بدانیم، یک نفر باید مسئولیت تصمیم‌گیری را برعهده بگیرد.

۴. منافع مشخص

اغلب فرآیند تصمیم‌گیری براساس منافع مشخصی است و این منافع معمولا آشکارا بیان نمی‌شوند اما ممکن است مانعی جدی باشند. به دلیل اینکه این منافع آشکارا بیان نمی‌شوند شناسایی و توجه به آن‌ها در تصمیم‌گیری سخت است. گاهی با فردی خارج از فرآیند تصمیم‌گیری ولی در شرایط مشابه، برای شناخت و بررسی این منافع مشورت کنید. همچنین بررسی جنبه‌های احساسی/ منطقی تصمیم با همه‌ی سهامداران یا با مشاوری خارج از سازمان برای حمایت از تصمیم کمک‌کننده است.

۵. دلبستگی عاطفی داشتن

مردم معمولا به وضعیتی که دارند راضی هستند ولی تصمیمات ممکن است باعث تغییراتی شوند؛ بنابراین تصمیم‌گیری برای بعضی افراد سخت است. اما فراموش نکنید تصمیم نگرفتن، خود یک تصمیم است.

۶. دلبستگی عاطفی نداشتن

گاهی تصمیم‌گیری سخت است زیرا هیچ کدام از گزینه‌ها برایتان اهمیتی ندارد ولی در این موارد تصمیم‌گیری اصولی بسیار کمک‌کننده است. با تصمیم‌گیری اصولی به نکاتی پی می‌برید که قبلاً به آن‌ها فکر نمی‌کردید. تصمیم‌گیری اصولی به این موارد کمک می‌کند:

  • با ایجاد مراحل ساده‌تر، پیچیدگی تصمیم‌گیری را کم می‌کند.
  • با توجه به زمان، برای تصمیم‌گیری برنامه‌ریزی می‌کند.

منبع: educba.com

۴.۴ ( ۱۲ امتیاز )
٪۰

شما این جلسه از تصمیم‌گیری را مطالعه کرده‌اید.

برای ثبت این جلسه و مطالعه کامل دوره، وارد شوید.

تصمیم گیری چیست؟ تعریف تصمیم‌گیری، انواع و فرایندهای آن

جلسه قبلی آموزشی

۱۱ نکته برای تصمیم گیری بهتر در شرایط عدم قطعیت

جلسه بعدی آموزشی

دیدگاه

۱  دیدگاه‌

  • karboom,کاربوم

    فریبا عسگری

    ۱۳۹۹/۳/۱۷ ۱۱ : ۰۳

    سلام.عالی بود.

    ۰  پاسخ