۱۱ نکته برای تصمیم گیری بهتر در شرایط عدم قطعیت
بالاخره تصمیم خود را گرفتهاید. وقت آن است که با مرور لیست تصمیم گیری خود، رو به جلو حرکت کنید؛ اینطور نیست؟ آیا زمانی که درمورد مسئلهای تصمیم گرفتهاید، هر بار دوباره آن را ارزیابی کرده و به منظور اطمینان از اینکه انتخاب درستی کردهاید یا خیر، تلاش میکنید؟ در ادامه نکاتی را بیان میکنیم که به کمک آنها شک و تردید خود را نسبت به تصمیم گیری متوقف کنید تا بتوانید تصمیم منطقی (Rational Decisions) برای کارهایتان بگیرید.
کارشناسان چه میگویند؟
همه با لحظهی تردید مواجه میشوند. به گفتهی سیدنی فینکلستین (Sydney Finkelstien)، از اعضای علمی مؤسسه رهبری دارتموث (Dartmouth Tuck) و نویسندهی کتاب مدیران عالی (Supperbosses)، حدس و تردید همیشگی شما روی رهبری و درک افراد دیگر از رهبریتان اثر میگذارد؛ همچنین، میتواند عواقب ناخواستهای را به همراه داشتهباشد.
وی در ادامه اضافه میکند «برای مثال، اگر نسبت به کسی که جذبش کردهاید شک و تردید زیادی داشتهباشید، احتمال موفق بودن این جذب را کاهش میدهید.» خطر رسالت خود-شکوفایی نیز وجود دارد و این تنها عواقب آن نیست، بلکه به گفتهی ایمی جن سو (Amy Jen Su)، از مؤسسان توسعهی رهبری پاراویس (Paravis) و نویسندهی کتاب خانه را تصاحب کنید (Own the room)، تردید میتواند روی بهره وری نیز اثر واقعی داشتهباشد. وقتی شما برای تصمیمگیری دربارهی موضوعی به مانعی برخوردید و درمانده بودید، نمیتوانید پیش بروید و صرفا با برزخی از تردید مواجه میشوید.
۱. بیش از حد فکر نکنید
از خودتان سؤال کنید که این تصمیم تا چه اندازه بزرگ بودهاست؟ فینکلستین میگوید «بسیاری از تصمیمگیریها هزینهی زیادی ندارند. اگر شما به تصمیمات و موارد مهمتر بیشتر اعتقاد دارید، چرا زمان خود را روی سؤال «چه خواهد شد» تلف میکنید؟! به خودتان یادآوری کنید که نگرانی وقت شما را برای انجام کارهای مهمتر میگیرد. این تمرین بهتنهایی میتواند اضطراب شما را کاهش دهد.»
۲. نوع دادههایی را که با آنها کار میکنید، شناسایی کنید
۳ نوع داده اصلی وجود دارد که اغلب با آنها روبهرو میشویم و احساس میکنیم که مجبوریم به آنها عمل کنیم. شناخت این دادهها، ممکن است به ما در گرفتن تصمیم منطقی و افزایش مهارت تصمیم گیری کمک کند. این دادهها عبارتاند از:
- دادههای چشمگیر که توجه ما را به خود جلب میکنند، زیرا جالبتوجه یا شگفتآور هستند؛
- دادههای زمینهای (contextual data) که از چارچوبی برخوردار هستند که ممکن است بر نحوه تفسیر ما تأثیر بگذارند؛
- دادههای الگو که به نظر میرسد دارای فرم منظم، درکشدنی و معنیداری هستند.
۳. تشخیص دهید که کدام جهتگیری شناختی، توسط هریک از گروهها ایجاد میشود
انواع مختلف دادهها باعث جهتگیریهای مختلف میشوند؛ بنابراین، شناسایی نوع داده و جهتگیری مربوط به آن، فرار از اشتباهات ذهنی را آسان میکند.
دادههای چشمگیر میتوانند باعث جهتگیریهای چشمگیری شوند؛ در این صورت، ما اطلاعات جدید یا جالبتوجهی را بیش از حد ارزیابی میکنیم؛ در نتیجه، تصمیمگیری بهینه، خطاهای برنامهریزی و موارد دیگر را به وجود میآوریم؛ برای مثال، تقاضای مسافران هواپیمایی، در آوریل ۲۰۲۰ بهدلیل محدودیتهای سفر در اثر بیماری کرونا، ۹۴.۳٪ در مقایسه با آوریل ۲۰۱۹ کاهش یافت.
این آمار تکاندهنده، ممکن است ما را به این فکر بیندازد که دیگر کسی تصمیم منطقی درمورد سفرکردن نخواهد گرفت؛ اما در واقع، این دادههای چشمگیر، چیزی درباره سفرهای آینده به ما نمیگویند.
دادههای زمینهای میتوانند تفکر ما را محدود کنند و به جهتگیری ساختاریافته منجر شوند. زمینهای که دادهها را از آن دریافت میکنیم، بر نحوه تفکر ما درمورد آنها تأثیر میگذارد؛ بهعنوان مثال، «۸۰٪ از گوشت گاو بدون چربی» به نظر سالمتر از «گوشت گاو با ۲۰٪ چربی» است؛ در حالی که هر دو گوشت یکی هستند، فقط ساختار بیانی آنها متفاوت است.
دادههای الگو اغلب باعث تحریک و واکنش سریع میشوند که در ورزش و قمار بهعنوان «مغالطه دست گرم» (نوعی سوگیری شناختی است که براساس آن مثلا وقتی یک والیبالیست در زدن سرویس برای بار اول یا دوم امتیاز کسب کند، این باور بهوجود میآید که دستش گرم شده است و برای دفعات بعد هم حتما امتیاز خواهد گرفت) نیز شناخته میشود؛ بهموجب آن، تصور میکنیم که رویدادهای تصادفی، اطلاعاتی هستند که به ما در پیشبینی رویدادی در آینده کمک میکنند. مغز انسان بهطور خودکار، بهدنبال الگو میگردد، حتی وقتی که الگویی نیز وجود نداشته باشد؛ هر دو حالت به یک اندازه مهم هستند؛ وقتی الگوها وجود دارند، اغلب ارزش پیشبینیشدن را ندارند. تاسی که دو بار پشتسرهم یک عدد را نشان میدهد و حتی ممکن است در چندین پرتاب، الگوی ثابتی داشته باشد، نکتهای را درمورد پرتابهای آینده پیشبینی نمیکند.
تشخیص اینکه چگونه هریک از این دستهها جهتگیریهای ما را تغییر میدهند، میتواند باعث ایجاد تصمیم منطقی، بهبود مهارت تصمیم گیری و مانع گرفتاری در اشتباهات و تعصبات مربوط به هر مورد باشد؛ اما وقتی پذیرفتیم که به اطلاعات بیشتر و بینش جدیدی برای گرفتن تصمیمی منطقی و افزایش مهارت تصمیم گیری نیاز داریم، چه باید بکنیم؟
۴. مسئله را معکوس کنید تا آنچه را بهواقع باید بدانید شناسایی کنید
نکته بعدی، این است که بدانید نیازی ندارید که همهچیز را بدانید، اما باید آنچه که بیشترین اهمیت را برای گرفتن تصمیم منطقی دارد، شناسایی کنید؛ برای انجام این کار، مراحل حل مسئله خود را معکوس کنید.
از پایان شروع کنید؛ یعنی از خودتان اینطور سؤال کنید: پس چه؟ واقعا برای درک شرایط، باید چه چیزهایی را بدانم؟ این اطلاعات چه تفاوتی را ایجاد میکنند؟ چگونه باید از آنها استفاده کنم؟ در جهان «ناشناختههای شناختهشده» آن دسته از دادههایی که وجود دارند، اما در اختیار شما نیستند، بی پایان است، اما نیازی نیست که همه آنها را جستوجو کنید. «وارونگی» میتواند به شما کمک کند تا اطلاعاتی را در نظر بگیرید که برای حل مشکل همراه با اعتمادبهنفس کافی نیاز دارید و تصمیم منطقی بگیرید.
برای مثال، دادههای چشمگیر درمورد کاهش تقاضای مسافرتهای هوایی، به پاسخ غریزی و خودکاری منجر میشوند که میتواند باعث شود که اینگونه فکر کنیم صنعت هوایی، در وضعیت وخیم و سختی قرار خواهد گرفت؛ با این حال، اگر به عقب قدم بگذاریم، میتوانیم به صنایع هواپیمایی امیدوار باشیم؛ صنعتی که مردم در بلندمدت خواهانش هستند و اقتصاد جهان به آن نیاز دارد؛ این مورد «شناخت شناختهشده» است.
میدانیم که چیزهای زیادی وجود دارند که ناشناخته هستند، اما خبر خوبی نیز وجود دارد؛ برای حل یک مشکل خاص، به بررسی همه موارد ناشناخته نیاز نیست. مثال قبلی درمورد سفرهای هوایی درست است؛ چه تصمیم داشته باشید در صنایع هوایی سرمایهگذاری کنید، چه بخواهید با هواپیما سفر کنید.
۵. شجاعت خود را محک بزنید
اعتماد به شجاعت میتواند مفید، ارزشمند و مناسب باشد و در زمانتان به میزان چشمگیری صرفهجویی کند.
فینکلستین
اگر شما در ابتدا نسبت به مسیر انتخابشده مطمئن نیستید، شهودتان را دستِکم نگیرید. هم سو (Su) و هم فینکلستین توصیه میکنند که این تمرین ارزشمند را حفظ کنید؛ این کار حتی ممکن است به حفظ تصمیمات اخیر منجر شود.
خوشبختانه میتوانید به این نکته پی ببرید که شهودتان با گذشت زمان میتواند شما را به مسیر درستی هدایت کند و حتی زمانی که اشتباهی را مرتکب شدید، بهآسانی میتوانید خطاها را جبران کنید. مرور تصمیمات، بر اساس این روش، به شما کمک میکند تا به خودتان بیشتر مطمئن باشید؛ همچنین، احتمال تردید بیمورد شما را کاهش دهد.
۶. سؤالات درستی را تنظیم کنید تا به پاسخهای موردنیاز خود برسید
بسیاری از ما در طراحی سؤالاتی که میتوانند در گرفتن تصمیم منطقی به ما کمک کنند، مشکل داریم. راه مفید و عملی برای حرکت به جلو، این است که سؤالات خود را در این ۴ گروه اصلی تقسیم کنید: از نظر رفتار، نظر، احساس و دانش.
این گروهبندی تضمین میکند که شما هم فاصله و هم دیدگاههای مختلفی را برای نحوه تحقیق درمورد دادههای خود به ارمغان خواهید آورد که به شما کمک میکنند تا با فرضها و قضاوتهای پیشفرض مقابله کنید؛ همچنین زمینه بهتری را برای تفسیر پاسخها در اختیارتان قرار میدهند، زیرا لنزهایی را خواهید شناخت که از طریق آنها فیلتر میشوند. در نتیجه در گرفتن تصمیم منطقی و مهارتهای مربوط به آن، ماهرتر نیز میشوید.
سؤالات رفتاری به آنچه شخص انجام میدهد یا انجام داده است، میپردازد و شرح تجربیات، فعالیتها و اقدامات واقعی را ارائه میدهد. اگر وضعیت صنعت هواپیمایی را ارزیابی میکنید، ممکن است اینطور سؤال کنید: چه کسی هنوز با هواپیما سفر میکند؟ آیا این گروه از افراد، بزرگتر میشوند یا نه؟
سؤالات نظری نظرات افراد را درباره یک موضوع، اقدام یا رویداد بررسی میکنند. آنها میتوانند اهداف، خواستهها و ارزشهای افراد را بررسی کنند. در مثال سفرهای هوایی، ممکن است اینگونه سؤال کنید: آیا در حال حاضر مسافرت ایمن است؟ آیا شرکتهای هواپیمایی، اقدامات احتیاطی مناسبی را انجام میدهند؟
سؤالات احساسی بیان میکنند که چگونه کسی به موضوع، بهشکل احساسی پاسخ میدهد. آنها میتوانند به شما کمک کنند فراتر از اطلاعات واقعی باشید تا یاد بگیرید که افراد بدون توجه به دادهها، چه تمایلی به انجام آنها دارند. در اینجا ممکن است به این شکل سؤال کنید: مسافران چقدر احساس امنیت می کنند؟ احساس امنیت کارکنان شرکتهای هواپیمایی چقدر است؟
سؤالات مربوط به دانش کاوش میکنند که پاسخدهنده، درمورد موضوع چه اطلاعات واقعیای دارد و ما را به گرفتن تصمیم منطقی، نزدیکتر میکنند. در حالی که برخی از افراد ممکن است استدلال کنند که دانش، فقط مجموعهای از اعتقادات است؛ اما سؤالات مربوط به دانش آنچه را که شخص با توجه به واقعیتها جویا میشود، ارزیابی میکنند. ممکن است اینگونه سؤال کنید: چه مسیرهایی بهطور موقت متوقف یا قطع شدهاند؟ چند مورد دیگر نیز قطع خواهند شد؟ آیا موارد انتقال بیماری کرونا، به پرواز مرتبط بودهاند؟
میتوانید این نوع سؤالات را درباره هر نوع داده ناقصی مانند دادههای چشمگیر، زمینهای یا الگو مطرح کنید. این نکته تصدیق میکند که نامطمئنبودن، ترکیبی از کنشها و واکنشها، دانش و احساسات است. طبقهبندی و پرداختن به مواد تشکیلدهنده بیاطمینانی، باعث اطمینان کامل ما نمیشوند، اما میتوان مطمئن بود که سؤالات ما به تمام زمینههای بیاطمینانی پاسخ میدهند.
با این روند ما تصویر کاملتری خواهیم داشت و احتمال اینکه به مسیرهای تفکرات اشتباه و تعصبات شناختی اعتماد کنیم، کمتر خواهد شد. در نتیجه، از مهارت تصمیم گیری قدرتمندتری برخوردار خواهیم بود.
ولتر (Voltaire)، نویسنده فرانسوی، گفته است که ما بیشتر با توجه به سؤالات افراد آنها را قضاوت میکنیم، نه بر اساس پاسخهایشان. ما هرگز آینده را نخواهیم شناخت، اما با بررسی دادهها و تفکرات خود، میتوانیم بینشمان را توسعه دهیم و سؤالات بزرگی را مطرح کنیم که به ما این امکان را میدهند که با اطمینان بیشتری در دنیای نامطمئنیها تصمیم منطقی بگیریم.
۷. از مشاوران نظر بخواهید
اگر مرور شجاعتتان هنوز به شما این اعتماد به نفس را ندادهاست که تصمیم درستی گرفتهاید یا خیر، از افراد مشاور نظر بخواهید. سو میگوید: گروهی از افراد را در نظر بگیرید که به حرفهایتان گوش میدهند، سپس از آنها ورودی بخواهید. بگویید «من اینطور فکر میکنم، چرا نباید این موارد را در نظر نگیرم؟» این کار به شما کمک میکند تا درمورد اینکه که چه عاملی شما را نگران میکند، درک بهتری داشتهباشید. اگر در نشستی غیررسمی با افرادی که در موارد مشابه تجربه دارند همراه باشید، میتوانند به شما دیدگاه جدیدتری بدهند و این موضوع حقیقتا برایتان مفید واقع خواهد شد. درایت آنها به شما کمک میکند تا نسبت به مسیر انتخابشده احساس آرامش بیشتری داشتهباشید.
۹. خود را با شرایط تطبیق دهید
معدود تصمیماتی برگشتناپذیر هستند، اما وقتی به دنبال تصمیم بهتری هستیم، به طور معمول این نکته را فراموش میکنیم. فینکلستین میگوید:
تلاش برای تصمیمگیری عالی، زیادهخواهی است.
وی در ادامه اینطور توضیح میدهد «بسیار مهم است که به خاطر بسپارید که نمیتوانید دربارهی هر موضوعی انتخاب درستی داشتهباشید و در هر سناریویی میتوانید انتخابتان را تغییر و آن را با شرایط تطبیق دهید.» سو نیز با این گفته موافق است. وقتی وانمود میکنیم که تصمیمات ما نهایی هستند، خودمان را از حرکت بازمیداریم. اشتباه کردن اشکالی ندارد، آنچه اهمیت دارد حرکت رو به جلوست.
۱۰. زمانی را برای بررسی تعیین کنید
از بهترین روشها برای جلوگیری از سؤال (تردید) دربارهی تصمیم گرفتهشده این است که بعد از تاریخ تصمیمگیری، زمانی را برای مرور رسمی آن تعیین کنید. این زمان، بسته به مناسب بودن آن، میتواند چند هفته یا چند ماه بعد از آن باشد. این یادآوری را به تقویم خود اضافه کنید. فینکلستین میگوید «شما با این کار میتوانید مکانیزم نظارتی خیلی سادهای را ایجاد کنید. این موضوع باعث میشود که ریسک پیامدهای تصمیماتی که از مسیر خود خارج شدهاند کاهش یابد و شما با تردیدهای بیشتر اذیت و عصبانی نشوید.»
۱۱. در پیشداوری مربوط به تصمیمات آینده تعادل برقرار کنید
برای اینکه خود را از تردید درمورد تصمیمات آینده محافظت کنید، هنگام تصمیمگیری، منطقهی امنی برای خود ایجاد کنید. سو میگوید «افراد عادت دارند که بر اساس دیدگاه احساسی، عینی یا منطقی و ذهنی انتخاب کنند، اما برای اینکه از تصمیمات گرفتهشده مطمئن باشید، باید اطمینان حاصل کنید که تمام جوانب آن را در نظر گرفتهاید. اگر تصمیمگیری شما بر اساس واقعیت است، عوامل عینی در نظر بگیرید؛ اما اگر کاملا ذهنی تصمیمگیری میکنید، باید منطق را در نظر بگیرید و ترکیبی از آن دیدگاهها داشتهباشید.»
۱۲. اصول زیر را به خاطر داشتهباشید
بایدها
- به شهود خود اطمینان کنید؛
- برای آرامش ذهنتان، از گروهی از افراد مشاور مشورت بگیرید؛
- زمانی را برای بازبینی تصمیمات در نظر بگیرید تا از نگرانی خود نسبت به زمان حال جلوگیری کند.
نبایدها
- اینکه برای هر موضوع کوچکی نگران باشید؛
- تشخیص دهید که چه زمانی تصمیمات کمترین ریسک را دارند؛
- اینکه فرض کنید تصمیم دائمی است؛
- شما میتوانید بعدا تغییرات را لحاظ کنید؛
- اینکه وقتی تصمیم بعدی خود را میگیرید، به صورت خودکار به چیزی رجوع کنید که با آن احساس راحتی میکنید.
منبع: hbr.org
شما این جلسه از تصمیمگیری را مطالعه کردهاید.
برای ثبت این جلسه و مطالعه کامل دوره، وارد شوید.
دیدگاه