آشنایی با تئوری رهبری رفتاری و ۱۰ سبک رفتاری رهبران
تئوری رهبری رفتاری فلسفهی مدیریتیای است که رهبران را بر اساس اقداماتی که در محل کار انجام میدهند، ارزیابی میکند. طرفداران این نظریه معتقدند که تمام آنچه برای تبدیل شدن به رهبری مؤثر نیاز دارید، یادگیری مجموعهای از رفتارهای مشخص است. اگر میخواهید رهبر کارآمدتری شوید یا از سبک رهبری جدیدی استفاده کنید، میتوانید از یادگیری دربارهی تئوری رهبری رفتاری بهرهمند شوید. در این مطلب، تئوری رهبری رفتاری را تعریف میکنیم و دربارهی انواع مختلف رفتارهای مرتبط با سبکهای رهبری مشخص صحبت میکنیم.
تئوری رهبری رفتاری چیست؟
طبق تئوری رهبری رفتاری، موفقیت رهبر به صفات طبیعی او بستگی ندارد، بلکه به رفتار او وابسته است. تئوری رهبری رفتاری شامل مشاهده و ارزیابی اقدامات و رفتارهای رهبر هنگام واکنش به موقعیت خاصی است. این نظریه باور دارد که رهبران رهبر متولد نمیشوند، بلکه ساخته (تربیت) میشوند. پیروان این نظریه معتقدند که اگر هر فردی رفتارهای خاصی را یاد بگیرد و به کار بندد، میتواند به رهبر کارآمدی تبدیل شود.
تئوری رهبری رفتاری در حوزههای مختلفی کاربرد دارد. هر مدیر پروژه (PM)، مدیر ارشد اجرایی (CEO)، هماهنگکنندهی فعالیتها یا هر رهبر حرفهای دیگری میتواند طبق معیارهای توسعهیافته توسط تئوری رهبری رفتاری ارزیابی شود. این نظریه نگرشی را ترویج میکند مبنی بر اینکه «همهی رهبران قادر به یادگیری و رشد از طریق اتخاذ رفتارهای سودمند و اجرای آنها در محل کار هستند.» تئوری رهبری رفتاری همچنین رهبران را تشویق میکند که نسبت به رفتارهای خود آگاه باشند و تأثیر آنها را بر بهره وری و روحیهی افراد تیم به رسمیت بشناسند.
سبکهای رهبری رفتاری
رهبری رفتاری سبکهای کلیدی مختلفی دارد. هریک از آنها شامل مجموعهی متفاوتی از رفتارهاست که در محیطهای کاری مختلفی مؤثر هستند.
۱. رهبران مردمگرا (People-oriented Leaders)
رهبران مردمگرا بر رفتارهایی تمرکز میکنند که به آنها اجازه میدهد نیازهای افرادی را که با آنها در تعامل هستند (ناظران، کارکنان و مراجعان) را برآورده کنند. اولویت آنها ارتباطات بینفردی و تعاملات است. رهبران مردمگرا با اعضای تیم خود ارتباط برقرار میکنند تا به آنها برای انجام بهتر کارها انگیزه بدهند.
این نوع از رهبران به رفتارهای زیر علاقهمند هستند:
- ترغیب کردن به همکاری؛
- پاداش دادن به موفقیت؛
- نظارت کردن بر پیشرفت تیم خود؛
- راهنمایی و مشاوره دادن به اعضای تیم.
۲. رهبران وظیفهگرا (Task-oriented Leaders)
در تئوری رهبری رفتاری، رهبران وظیفهگرا عمدتا بر هدفگذاری و رسیدن به اهداف متمرکز هستند. این رهبران در محیطهای ساختاریافته و منظم موفق میشوند و اغلب رفتارهای قاطع و آمرانهای از خود نشان میدهند. آنها معمولا بیشتر از اینکه به فرایند پیشرفت روزانهی تیم توجه کنند، بر نتیجهی نهایی تیم تمرکز میکنند.
رفتارهای رایج رهبران وظیفهگرا عبارتاند از:
- آغاز پروژههای جدید؛
- سازماندهی فرایندها؛
- شفاف کردن دستورالعملها؛
- جمعآوری دادههای مربوط.
۳. رهبران مشارکتکننده (Participative Leaders)
رهبران همراه یا مشارکتکننده تلاش میکنند که تمام تیم را در فرایندهای تصمیم گیری سهیم کنند. آنها وجود تعاملات فعال، همکاری و بازخورد را در اولویت قرار میدهند. رهبران همراه نقاط قوت و ضعف تیم را میشناسند و وظایف را طبق آنها تعیین و تقسیم میکنند. این سبک از رهبری به همهی اعضای تیم این امکان را میدهد که صدایشان شنیده شود.
رهبران مشارکتکننده به احتمال زیاد کارهای زیر را انجام میدهند:
- به تسهیلگری در جلسات تیمی میپردازند؛
- به دنبال بازخوردهای سازنده هستند؛
- وظایف را به اعضای دیگر تیم محول میکنند.
۴. رهبران وضع موجود (Status-quo Leaders)
در تئوری رهبری رفتاری، رهبران وضع موجود تلاش میکنند تا هم بهرهوری و هم رضایت شغلی کارکنان را در اولویت قرار دهند. آنها مطمئن میشوند که تمام تکالیف بهموقع تکمیل میشوند، اما در عین حال از اعضای تیم حمایت و پشتیبانی میکنند. رهبران وضع موجود معمولا نیازهای تیم خود را درست بهاندازه و بدون اینکه از انتظارات فراتر روند، برطرف میکنند.
برخی از رفتارهای رهبران وضع موجود عبارتند از:
- تخصیص تکالیف به طور مساوی؛
- درخواست گزارشهای پیشرفت به طور منظم؛
- اجرای عادلانهی سیاستهای سازمان؛
- پاسخ خنثی به بازخوردها.
۵. رهبران بیتفاوت (Indifferent Leaders)
رهبران بیتفاوت تعامل و مشارکت را اولویت کار خود قرار نمیدهند. آنها معمولا از دور بر پیشرفت کارها نظارت میکنند و در تلاشهای روزانهی تیم مشارکت ندارند. آنها عمدتا بر موفقیت و پیشرفت شخصی متمرکزند. این سبک از رهبری اغلب به دلیل نبود همکاری، به طور گسترده نامؤثرترین نوع رهبری رفتاری در نظر گرفته میشود.
رفتارهای معمول رهبران بیتفاوت عبارتاند از:
- اجتناب از سؤالات؛
- به تعویق انداختن کارها؛
- محافظت از خود یا خودخواهی؛
- تخصیص تکالیف ناخواسته به دیگران.
۶. رهبران دیکتاتور (Dictatorial Leaders)
برای رهبران دیکتاتور اغلب نتایج مهمتر از افراد هستند. آنها ممکن است بر اعضای تیم فشار بیاورند تا حتی در دورههای چالشبرانگیز و پرتنش کارشان را بهخوبی انجام دهند. رهبران دیکتاتور اغلب در ارائهی نتایج باکیفیت موفق میشوند، اما ممکن است به دلیل نارضایتی یا فرسودگی کارکنان، به میزان زیاد تغییرات کارکنان را تجربه کنند.
رفتارهای رهبر دیکتاتور شامل موارد زیر است:
- تعیین ضربالاجلهای غیرمنعطف؛
- بیتوجهی به عذرها و توجیهها؛
- بیتوجهی به بازخوردها؛
- رسیدن به اهداف کوتاهمدت.
۷. رهبران باشگاهی (Country Club Leaders)
رهبران باشگاهی سطح خوشحالی و رضایت اعضای تیمشان را در اولویت قرار میدهند. آنها معتقدند که تیمی که رفاه و راحتی مناسبی داشتهباشد، بیشتر موفق میشود. اعضای تیمی که با رهبر باشگاهی کار میکنند، به احتمال زیاد سطوح بالایی از اعتماد و وفاداری را نشان میدهند. برخی از رهبران باشگاهی ممکن است بهرهوری را فدای بهبود روحیهی تیم یا روابط کاری کنند.
رفتارهای رهبران باشگاهی عبارتاند از:
- پاسخ به بازخوردهای اعضای تیم؛
- تمرکز بر رفاه کارکنان؛
- دفاع از علایق و حقوق کارکنان؛
- حمایت از تصمیمات اعضای تیم.
۸. رهبران بینقص (Sound Leaders)
رهبری بینقص مؤثرترین نوع رهبری در تئوری رهبری رفتاری است؛ با وجود این، اجرای آن اغلب در عمل سخت است. رهبران بینقص بهرهوری و روحیهی تیم را به طور مساوی در اولویت قرار میدهند. آنها برای اعضای تیم خود ارزش قائل هستند، اهداف دستیافتنی تعیین میکنند و نتایج باکیفیتی را ارائه می دهند. آنها ذاتا برای رسیدن به موفقیت انگیزه دارند و رضایت را در حمایت از پیشرفت اعضای تیمشان پیدا میکنند.
رهبران بینقص رفتارهای زیر را نشان میدهند:
- تعاملات باز را ترغیب میکنند؛
- اجازهی کار کردن مستقل را به کارکنان میدهند؛
- به بازخوردها گوش میدهند و آنها را به کار میگیرند؛
- برای آموزش و یادگیری اعضای تیم فرصتی را فراهم میکنند.
۹. رهبران فرصتگرا (Opportunistic Leaders)
رهبران فرصتگرا رفتارهای مختلفی از سبکهای قبل را انتخاب میکنند و از آنها بهرهمند میشوند. آنها میتوانند سبک رهبری خود را متناسب با هر موقعیت خاصی انتخاب کنند یا تغییر دهند. آنها هدفمحور هستند و از هر روش لازمی برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند؛ برای مثال، ممکن است پرسونای دیکتاتوری را در هفتههای نزدیک به ضربالاجل اتخاذ کنند و سپس برای ترمیم روابطشان با تیم، از سبک رهبری باشگاهی استفاده کنند.
رفتارهای خاص رهبران فرصتگرا متفاوتاند، اما ممکن است شامل موارد زیر شوند:
- پیوستگی و ثبات ندارند؛
- فارغ از هزینه، به دنبال نتایج هستند؛
- اجرای استانداردهای خود برای رسیدن به موفقیت؛
- برای بهبود عملکرد تیم خود ارزش قائل میشوند.
۱۰. رهبران پدرسالار (Paternalistic Leaders)
این سبک رهبری در تئوری رهبری رفتاری تلاش میکند که سختگیر اما عادل باشد، مثل نقشی که پدر فرزندان دارد. رهبران پدرسالار هدفمحور هستند، اما میتوانند در روشی که استفاده میکنند، منعطف باشند. آنها اغلب اهداف بزرگی را تعیین میکنند و به اعضایی از تیم که به آنها میرسند، پاداش میدهند. آنها برای مهارتهای فردی اعضای تیم ارزش قائل میشوند و برای آنها فرصتهایی را مهیا میکنند که از لحاظ حرفهای رشد کنند.
رفتارهای دیگری که با سبک رهبری پدرسالار در ارتباط هستند، عبارتاند از:
- پاداش دادن به رفتارهای مثبت یا موفقیتها؛
- تنبیه شکستها؛
- بیتوجهی به بازخوردها؛
- پیشنهاد موقعیتهای رهبری به کارکنان موفق و آتیهدار.
مرور چند دقیقهای تئوری رهبری رفتاری
- تئوری رهبری رفتاری شامل مشاهده و ارزیابی اقدامات و رفتارهای رهبر هنگام واکنش به موقعیت خاصی است. این نظریه باور دارد که رهبران رهبر متولد نمیشوند، بلکه ساخته (تربیت) میشوند؛
- رهبری رفتاری سبکهای کلیدی مختلفی دارد. هریک از آنها شامل مجموعهی متفاوتی از رفتارهاست که در محیطهای کاری مختلفی مؤثر هستند؛
- یکی از این سبکها، رهبری مردمگراست. اولویت آنها ارتباطات بینفردی و تعاملات است. رهبران مردمگرا با اعضای تیم خود ارتباط برقرار میکنند تا به آنها برای انجام بهتر کارها انگیزه بدهند؛
- در تئوری رهبری رفتاری، رهبران وضع موجود تلاش میکنند تا هم بهرهوری و هم رضایت کارکنان را در اولویت قرار دهند؛
- رهبران بینقص بهرهوری و روحیهی تیم را به طور مساوی در اولویت قرار میدهند. آنها برای اعضای تیم خود ارزش قائل هستند، اهداف دستیافتنی تعیین میکنند و نتایج باکیفیتی را ارائه می دهند. این نوع رهبری مؤثرترین نوع در تئوری رهبری رفتاری است.
منبع: indeed.com
دیدگاه