اعتیاد به کار چیست؟ هر آنچه باید درباره آن بدانید
- اعتیاد به کار چیست؟
- آیا اعتیاد به کار با ساعات طولانی کار کردن متفاوت است؟
- اعتیاد به کار چه پیامدهایی بهدنبال دارد؟
- اعتیاد به کار و سایر ویژگیهای شخصیتی چه ارتباطی به هم دارند؟
- اعتیاد به کار چه ابعادی دارد؟
- انواع اعتیاد به کار کدامند؟
- نشانههای هشداردهندهی اعتیاد به کار کدامند؟
- گامهای اساسی که باید برای ترک اعتیاد به کار بردارید
- اگر عاشق فردی هستید که اعتیاد به کار دارد، به این نکات توجه کنید
- نکات و اخطارهای پایانی اعتیاد به کار
اگرچه داشتن اخلاق کاری بالا و صبوری درباره کار خوب است اما سعی کنید دچار اعتیاد به کار نشوید، مرز باریکی بین اشتیاق و وسواس وجود دارد. در واقع، اگر بیشتر روزتان را با کارکردن طولانی در محل کارتان سپری میکنید و اشتیاق خارجازکنترلی برای کارکردن دارید، بهاحتمال زیاد از اعتیاد به کار رنج میبرید؛ در این صورت، بدون اینکه بدانید، در حال ضربهزدن به شغل و مسیر شغلی خود هستید.
مطمئن باشید که بههیچعنوان نمیتوانید به کمبود خواب، خوردن وعدههای غذایی آماده و فشار دائم کاری، که روی خود میگذارید ادامه دهید؛ قبل از اینکه متوجه شوید، بهطور کامل تحلیل میروید و افتادن در مسیر بازگشت و بهبودی برای شما غیرممکن میشود. در این مطلب توضیح میدهیم اعتیاد به کار چیست، چه انواعی دارد و ابعاد آن را بررسی میکنیم؛ به نشانههای این اعتیاد همراه با راهکارهایی برای مقابله با آنها میپردازیم تا بتوانید اعتیادتان به کار را کنترل کرده و در برنامهی کاری خود تجدید نظر کنید؛ همچنین اگر با فردی در رابطه هستید که این اعتیاد را دارد، نکاتی بیان کردیم که بتوانید به او کمک کنید و او را درک کنید.
اعتیاد به کار چیست؟
فردی که به کارش اعتیاد دارد، به صورتی وسواسی کارش را انجام میدهد، حتی اگر به قیمت روابط شخصی و نیازهای اولیهی سلامتیاش باشد. اگرچه هیچ وضعیت پزشکیای به نام «اعتیاد به کار» وجود ندارد، مفهوم آن بسیار نزدیک به استرس، فرسودگی روانی، مشکلات کنترل عواطف و رفتارها و اختلال وسواس جبری است.
افرادی که اعتیاد به کار دارند، دلبستهی تأیید و شناخته شدن در سطح جامعه هستند که به دنبال موفقیت پیش میآید. مشابه اغلب اعتیادها، این اعتیاد نیز به کار بیشتری برای رسیدن به سطح مشخصی از رضایت نیاز دارد. این افراد چنان دلبستهی آرزوها و دستاوردهای خود میشوند که تجربیات خارج از کار دیگر برایشان ارزش توجه کردن و صرف انرژی را ندارد.
اگرچه افرادی که اعتیاد به کار دارند، شبیه به یکدیگر نیستند، برخی از ویژگیها در بین آنها مشترک است:
- اجبار به کار به دلیل فشارهای داخلی (انرژی برتری به شما فشار میآورد)؛
- افکار آزاردهندهای درمورد کار که وقتی خارج از محیط کاری هستید، به ذهن شما میآیند؛
- کار کردن بیش از آنچه شرکت، به عنوان کارمند از شما انتظار دارد.
جالب اینجاست که افراد دارای اعتیاد به کار، نسبت به همتایان خود که استرس کمتری دارند، کارآمدی کمتری را نیز تجربه میکنند؛ به این دلیل که میخواهند تمام جنبههای هر پروژهای را درنظر بگیرند، واگذاری کارها و اعتماد به همکارانشان برای آنها دشوار خواهد بود.
آیا اعتیاد به کار با ساعات طولانی کار کردن متفاوت است؟
بله، این اعتیاد با ساعات طولانی کار کردن یکی نیست. پژوهش انجمن روانشناسان آمریکایی (American Psychological Association) نشان میدهد که این نوع از اعتیاد و ساعات کار فقط همبستگی میانهای دارند؛ این امر نشان میدهد که فردی که در هفته ۶۰ ساعت کار میکند، لزوما به کار خود اعتیاد ندارد و کسی که در هفته ۳۰ ساعت کار میکند نیز لزوما مصون از این اعتیاد نیست.
یکی از مشکلات اصلی استفاده بیشازاندازه از کلمهی «معتاد به کار» (workaholic)، ریشه در درک اشتباه از این کلمه دارد؛ در نتیجه، محققان پیشنهاد میدهند که بین ۲ کلمهی «اعتیاد به کار» و «تعهد کاری» تمایز قائل شویم. محققان تعهد کاری را وضعیت فکری مثبت و رضایتبخشی در کار میدانند که مشخصههای آن شور و ذوق، تعهد و دلبستگی هستند. تفاوت اصلی در اینجا انگیزهی کار است.
کارمندان متعهد به طور ذاتی انگیزهی کار دارند و از انجام وظایفشان لذت میبرند، فرقی نمیکند که رئیس از او تعریف و تمجید کند یا خیر. از سوی دیگر، کسانی که به کار خود اعتیاد دارند، در اغلب ساعات کاری خود احساس اجبار میکنند و هنگامی که کار نکنند، شرمسار میشوند. همچنین، معتادان به کار و کارمندان متعهد روابط احساسی متفاوتی با کار خود دارند. معتاد به کار در هنگام کار عصبانیت، عذابوجدان، خصومت، تنش یا تشویش بیشتری را تحمل میکند، در حالی که کارمندان متعهد در هنگام کار خود شادتر، حواسجمعتر و مشتاقتر هستند.
افرادی که بهسختی کار میکنند، اما پس از اتمام زمان کارشان میتوانند بهسادگی آن را رها کنند، افرادی هستند که به کارشان اعتیاد ندارند. این امکان وجود دارد که هم کارمند متعهدی باشید و هم به کار خود اعتیاد داشتهباشید؛ البته جنبهی شخصیتی اعتیاد به کارتان هیچ تلاشی برای افزایش کارآمدی شما نمیکند و همچنان ریسک مشکلات سلامتی بیشتری را در پی خواهد داشت.
اعتیاد به کار چه پیامدهایی بهدنبال دارد؟
همان طور که در جدول زیر میبینید، تحقیقات نشان میدهند که اعتیاد به کار با عواقبی منفی برای هر شخص، خانوادهاش و حتی سازمانی که در آن کار میکند مرتبط است.
یکی از یافتههای جالبتوجه تحقیقات این بود که اعتیاد به کار ارتباط چشمگیری با عملکرد نداشت؛ به این ترتیب، با وجود اینکه افرادی که اعتیاد به کار دارند، نسبت به کارمندان دیگر، زمان بیشتری را به فکر کردن درمورد کار خود اختصاص میدهند و از لحاظ فیزیکی بیشتر درگیر کار هستند، ممکن است هیچ سودی برای کارفرمای خود نداشتهباشند.
در مقابل، یافتههای مطالعاتی نشان میدهند رابطهی مستقیمی بین تعهد کاری و بسیاری از پیامدهای مثبت دیگر از جمله عملکرد سازمانی بهتر وجود دارد.
پیامدهای شغلی | پیامدهای خانوادگی | پیامدهای فردی |
کاهش رضایت شغلی | کاهش رضایت خانواده | کاهش رضایت از زندگی |
افزایش استرس شغلی | افزایش احساس بیتفاوتی و بیعلاقگی به شریک زندگی | کاهش سلامت جسمی و روحی |
افزایش رفتارهای کاری زیانبخش | افزایش تعارض میان کار و زندگی | افزایش خستگی مفرط |
افزایش انتظار موفقیت شغلی در آینده | بیتأثیر روی رضایت از رابطه | افزایش خستگی عاطفی |
بیتأثیر روی عملکرد | افزایش بدبینی | |
افزایش بیتوجهی به هویت فردی | ||
بیتأثیر روی کارایی حرفهای |
اعتیاد به کار و سایر ویژگیهای شخصیتی چه ارتباطی به هم دارند؟
هنگامی که مفهوم اعتیاد به کار را در نظر میگیریم، سؤال منطقیای که پیش میآید این است که «این مفهوم چگونه با سایر ویژگیهای شخصیتی مرتبط میشود؟».
در رابطه با این اعتیاد، ۵ ویژگی اصلی شخصیتی زیر مورد بررسی قرار گرفتهاند:
- برونگرایی (extraversion)؛
- وظیفهشناسی (conscientiousness)؛
- سازگاری (agreeableness)؛
- پذیرش تجربیات جدید (openness to experience)؛
- روانرنجوری (neuroticism).
به طور کلی، «وظیفهشناسی، برونگرایی، روانرنجوری و پذیرش تغییر» با این اعتیاد، ارتباطی مستقیم دارند و «سازگاری» ارتباطی غیر مستقیم با آن دارد. البته این روابط به صورت تقریبی هستند و در بین مطالعات مختلف نیز تفاوتهایی وجود دارد. برخی از قویترین ویژگیهای شخصیتی که با اعتیاد به کار در ارتباط هستند، ویژگیهای دستاوردگرایی مانند تیپ شخصیتی نوع A (اهل کوشش و تنش)، انگیزهی موفقیت و کمالگرایی است.
اعتیاد به کار چه ابعادی دارد؟
با توجه به این مسئله که ساعات کار طولانی، اعتیاد به کار را تضمین نمیکند، چگونه میتوانیم بین افرادی که سخت کار میکنند و افرادی که به کار خود اعتیاد دارند، تمایز قائل شویم؟ تحقیقات نشان میدهند که معتاد بودن به کار، مفهومی چندوجهی است؛ در ادامه به ابعاد این مفهوم اشاره میکنیم:
انگیزشی
فشار درونی یا احساس اجبار به کار (که اغلب به جای اینکه نیازی خارجی باشد، خودخواسته است)، عنصری ضروری در اعتیاد به کار است. احساس اینکه شما «باید» در زمان استراحت خود نیز کار کنید، ماهیت اساسی معتاد بودن به کار است.
این مسئله هنوز از نظر علمی کامل مشخص نشدهاست که آیا معتادان به کار از شغل خود لذت میبرند یا از شکست در کار خود رنج میکشند، اما نتیجه یکسان است، یا کار میکنید یا احساس خوبی نسبت به خود نخواهید داشت.
از جنبهی انگیزشی،اعتیاد به کار با احساس عزت نفس و هویت گره خوردهاست. افرادی که به کار خود اعتیاد دارند، بدون کار خود احساس ارزشمندی نمیکنند و این انگیزهای برای کارشان است.
شناختی
به طور معمول، اعتیاد به کار با افکار مداوم و کنترلناپذیر درمورد کار گره خوردهاست. این کارمندان هرگز، حتی در هنگام تفریح نیز از کار خود جدا نمیشوند.
تأمل و تفکر بیشازاندازه دربارهی کار ما را به سمت جنبهی بعدی اعتیاد به کار (جنبهی احساسی) هدایت میکند.
احساسی
هنگامی که فرد معتاد به کار در حال کار کردن نیست، احساس بدی دارد. این امر به جنبهی انگیزشی اعتیاد به کار مربوط است، زیرا هنگامی که احساس کنید در انجام کاری که باید انجام دهید شکست خوردید، احساس عذابوجدان، عصبانیت یا استیصال میکنید.
رفتاری
جنبهی رفتاری اعتیاد به کار در واقع همانی است که با شنیدن این کلمه درمورد آن فکر میکنیم. افراد معتاد به کار رفتار متفاوتی نسبت به دیگران دارند. آنها بیشتر از حدی که هر سازمانی در واقعیت از آنها انتظار دارد، درمورد کار خود میاندیشند و بیش از نیاز کار میکنند.
تفاوتی که درمورد افراد سختکوش و افراد معتاد به کار به آن اشاره کردیم را به یاد آورید، زیرا کار کردن برای ساعات طولانی لزوما به معنای این نیست که شما به کار خود اعتیاد دارید.
انواع اعتیاد به کار کدامند؟
تا اینجا درمورد افراد معتاد به کار، به عنوان یک گروه یکپارچه صحبت کردیم. سازمانهای مختلف با ۴ نوع افراد معتاد به کار مواجه میشوند که در ادامه فهرستی از آنها را فراهم کردهایم:
۱. شکستگرا (The defeatist)
اولین نوع اعتیاد به کار اعتیاد از نوع فرد شکست گرا است. فرد شکستگرا از طریق انکار خوشیهای خودش، رضایت کسب میکند. هرچه بیشتر برای کارش فداکاری کند و از افراد مافوقش دستمریزاد بشنود، احساس بهتری از ارتباطش با کار خواهد داشت.
خوشی او انجام کارهایی است که از طریق آنها عبارت «متشکرم» را بشنود، هوای همکارانش را دارد و از افزایش حقوق حرفی نمیزند تا همچنان در نظر رئیس خوب باقی بماند و هنوز هم خود را لایق این تحسینها نمیداند.
۲. خرابکار (The Saboteur)
فرد خرابکار از تمام جنبههای زندگی خارج از محیط کاری خود میگذرد تا بهترین کارمندی باشد که میتواند. او برای افراد محبوب خود زمان نمیگذارد و به این ترتیب به روابطش آسیب وارد میکند؛ همچنین، وضعیت سلامتی خوبی ندارد، زیرا زمانی برای عادات سالم غذایی ندارد یا نمیتواند وقتی برای دکتر رفتن پیدا کند.
همچنین، در جایی که مشکلی وجود ندارد، این افراد با اعتیاد به کار مشکلاتی را در محیط کار پدید میآورند؛ برای مثال، فایلهای مهم را گم میکنند تا کار بیشتری برای خود بتراشند یا موعد تحویل را از دست میدهند تا بهانهای برای عجله در محیط کار داشتهباشند.
۳. مجازاتگر (The punisher)
بسیاری از افراد معتقدند چیزی که ارزش داشتهباشد، بهآسانی به دست نمیآید. مجازاتگر که دومین دسته از انواع اعتیاد به کار هستند این مفهوم را به سطح دیگری میبرد و باور دارد که اگر رنج نکشند، تمام تلاش خود را برای پیش بردن این کار انجام ندادهاست.
هرچند احساس غروری که پس از انجام وظایف دشوار به دست میآید، بدون شک حس خوبی است، اما مجازاتگر همیشه به دنبال رشته کارهای بیانتهایی از کارهای دشوار است تا این حس را همیشه برای خود داشتهباشد.
این افراد همیشه به عنوان افرادی بااعتمادبهنفس شناخته میشوند، اما این اعتمادبهنفس به نوعی بیمبالاتی منجر میشود که عملکرد آنها و افرادی که با آنها کار میکنند را به خطر میاندازند.
۴. گلایهای (The martyr)
افراد گلایهای دوست دارند که از سخت بودن شغل خود شکایت کنند، از بیکفایتی همکاران یا مدیران خود گله کنند و هرگونه کمکی را پس بزنند تا نشان دهند که با وجود همهی این مسائل چقدر عالی هستند. در واقع، این افراد هیچگاه حجم کار سبُک نمیخواهند و دوست دارند همه برای موقعیت تأسفبار آنها دل بسوزانند.
چنین فردی دوست دارد مشکلات کاری همه را حل کند و شادی خود را از این حقیقت میگیرد که هیچ کاری بدون تلاش خستگیناپذیر او انجام نمیشود. این نوع از اعتیاد به کار فقط برای خود فرد خطرناک نیست، بلکه برای دیگران نیز آزاردهنده و اذیتکننده است.
این ۴ نوع اعتیاد به کار کاملا از یکدیگر جدا نیستند و بیشتر افراد برخی از ویژگیهای هر دسته را در شخصیت خود دارند. اگر بتوانید این گرایشها را در نطفه خفه کنید، ممکن است بتوانید از اعتیاد به کار خود جلوگیری کنید.
نشانههای هشداردهندهی اعتیاد به کار کدامند؟
۱. اولین نفری هستید که به محل کارتان وارد میشوید و آخرین نفری هستید که آنجا را ترک میکنید
ممکن است بخواهید خیلی زودتر بیدار شوید تا بتوانید وظایفتان را در آرامش انجام دهید و همچنین شاید عادت دارید که طولانیتر در محل کارتان بمانید و بیشتر کار کنید تا فردای راحتتری داشته باشید؛ بنابراین، اگر متوجه شدید که فردی هستید که همیشه لامپهای محل کار را خاموش میکند، احتمالا زمان آن رسیده است که در برنامه کاری خود تجدیدنظر کنید و متوجه شوید که بهطور دقیق چه چیزی باعث تا دیروقت ماندن شما در محل کار و اعتیاد به کار شما میشود.
اگرچه ممکن است فکر کنید که کار در شیفتهای ۱۲ساعته بازدهی شما را بالا میبرد، واقعیت این است که این روند به استانداردهای کاری و سلامت شما لطمه وارد میکند و باعث اعتیاد به کار میشود. به یاد داشته باشید که داشتن شیفتهای استاندارد کاری و حداکثر بهرهمندی از تواناییهای خود در آن، بسیار بهتر از اضافهکردن شبها به ساعت کاری است.
۲. مدام تلفنتان را چک میکنید
آیا همواره به موبایلتان چسبیدهاید و هر ۵ دقیقه یک بار، هرجا که باشید، چه در قطار، چه در تختخواب، چه در صف خرید و چه هنگام تماشای تلویزیون (البته اگر وقتی برای آن داشته باشید) ایمیلتان را چک میکنید؟ آیا احساس میکنید که باید جواب هر ایمیل را بهمحض دریافت آن بدهید؟ به هر حال، این کار ادب شما را میرساند؛ اینطور نیست؟ متاسفانه شما دچار اعتیاد به کار هستید.
این عقیده بهطور کامل اشتباه است؛ هیچچیز بدتر از کارکشیدن بیشازحد از مغز خود و تمرکز بر وظایف کاری در زمانهای غیرکاری نیست؛ بنابراین، اگر تلفن و سایر ابزارهای تکنولوژیکی مانع استراحت شما در خانه میشود، شاید خاموشکردن نوتیفیکیشن موبایل ایده خوبی باشد.
۳. همیشه احساس خستگی میکنید
آیا همیشه احساس خستگی و بیحالی میکنید؟ پس ممکن است که بیش از حد از خودتان کار کشیده باشید.
اعتیاد به کار اثرات زیانباری بر سلامتی شما دارد و میتواند عامل بیماریهایی درون شما باشد؛ بیماریهایی مانند: اضطراب، افسردگی، دیابت نوع ۲ و بیماریهای قلبی؛ فراموش نکنید که سیستم ایمنی بدنتان نباید بهای عدمتعادل شما را در زندگی بپردازد.
۴. ارزش شما با موفقیتهای کاریتان تعریف میشود
آیا فقط زمانی خوشحال میشوید که رئیستان از شما تعریف میکند؟ آیا هر انتقادی شما را ناراحت میکند؟ اگر جوابتان به این سؤالات مثبت است، یعنی شما دچار اعتیاد به کار هستید و اجازه دادهاید که زندگی کاریتان افسار خوشحالی شما را به دست بگیرد.
به عبارت دیگر، بر تأییدات خارجی از آدمهای اطرافتان تکیه دارید. مریلین پودر - یورک (Marilyn Puder - York)، مربی اجرایی و نویسنده کتاب «راهنمای نجات در محل کار» (The Office Survival Guide)، در این باره با ما موافق است.
افراد معتاد به کار، خود و عزتنفسشان را فقط با دستاوردهایشان تعریف میکنند.
مریلین پودر - یورک
زمان آن رسیده است که برای یافتن دستاوردهایی که شما را موفق نشان میدهند، به دنیای خارج از کار نگاه کنید و اعتیاد به کار خود را کنار بگذارید.
۵. هیچ سرگرمیای ندارید
مشابه بخش قبل، وقتی فقط اهداف کاریتان چیزهایی هستند که انگیزه شما را در طول روز تأمین میکنند، باید زندگی خود را دوباره ارزیابی کنید و اولویتهای خود را از نو مرتب کنید؛ بهعبارت دیگر، باید فعالیتهایی را پیدا کنید که از انجام آنها، در جایی غیر از محلکارتان، لذت میبرید و به وظایف کاریتان ربطی ندارد؛ این فعالیتها میتواند عضویت در گروه کتابخوانی جدید، وقتگذرانی با دوستان، عضویت در گروه ورزشی، شرکت در کلاس رقص یا هر فعالیتی باشد که از انجام آن لذت میبرید و کمکتان میکند تا از شر اعتیاد به کار خود راحت شوید.
۶. احساس میکنید که هیچوقت بهاندازه کافی خوب نیستید
افراد دچار اعتیاد به کار، هیچوقت متوجه نمیشوند که چه زمانی باید متوقف شوند. از آنجایی که نمیدانند موفقیت برایشان به چه معناست، همواره بر بیشترکردن، تمرکز دارند و میخواهند همهچیز را به بالاترین حد ممکن برسانند.
به عبارت دیگر، ممکن است ساعتها درگیر گزارش خاصی و رساندن آن به حد کمال باشید، چون فکر نمیکنید که از انتظارات فراتر هستید؛ در حالی که در واقعیت، یک کارمند نمونه هستید. لازم است بدانید که چه زمانی باید کاری را که مشغول به آن هستید، متوقف کنید و چه زمانی کاری را بهخوبی انجام دادهاید.
۷. نمیتوانید به رئیستان «نه» بگویید
آیا به هر وظیفه اضافی، که رئیستان به شما واگذار میکند، جواب مثبت میدهید؟ آیا برای انجام هر پروژه جدیدی که خارج از حیطه کاری شماست، داوطلب میشوید؟ یکی از نشانههای اعتیاد به کار این است که شما هنر نه گفتن را ندارید.
تلاش کنید تا زمانی را صرف پیبردن به زمان موردنیاز برای هر پروژه کنید و فقط آنهایی را بپذیرید که در راستای تجارب کاری شما هستند؛ اینگونه میتوانید از بیش از حد کارکردن بپرهیزید و رأس ساعت ۵، از شرکت خارج شوید. مهم است که بتوانید نسبت به این نوع رفتارهای خود آگاه باشید.
۸. بهطور معمول، قرار با دوستانتان را بههم میزنید
نمیتوانید به رئیستان «نه» بگویید، اما بهطور قطع میتوانید هر بار تقاضای ملاقات دوستانتان را رد کنید؛ زیرا در اثر ۱۰ ساعت کار روزانه، بدون درنظرگرفتن زمانی که در مسیر میگذرانید، بیش از اندازه خستهاید. بسیار عالی! شما دارای اعتیاد به کار هستید.
اگر با همین سرعت پیش بروید، فقط نامی از مشتری ها و همکارانتان در لیست مخاطبان تلفنتان باقی میماند؛ زیرا دوستانتان بهدلیل رفتارهای شما و اینکه برای دیدنشان تلاش نمیکنید، رنجیده خواهند شد. برای اینکه مطمئن شوید که در برقراری تعادل کار و زندگی بهخوبی عمل کردهاید، باید به تقاضای دوستانتان، که بهواقع برای شما ارزش قائلاند، بیشتر «بله» بگویید.
۹. فقط میتوانید درباره یک موضوع صحبت کنید
اگر بهشکل معجزهواری موفق شوید تا در یک رویداد اجتماعی شرکت کنید، فقط یک موضوع در ذهن دارید که میتوانید راجع به آن با دیگران صحبت کنید؛ یعنی «کار»! بله؛ اگر حتی به آن فکر هم نکنید، درباره آن صحبت میکنید. برای اینکه بتوانید از اعتیاد به کار پرهیز کنید، بکوشید تا دانش عمومی خود را توسعه دهید و دریابید که در دنیایی که در آن زندگی میکنید، چه اتفاقاتی در حال رخدادن است.
۱۰. بهسرعت از آدمهای اطراف خود ناراحت میشوید
یکی از همکارانتان برای شرکت در جلسه اولیا و مربیان، زودتر محل کار را ترک کرده است و شما از او ناراحت شدهاید؛ زیرا او، همچون شما، زودتر (رأس ساعت ۶) در محل کار حاضر نشده است تا ساعات ازدسترفته را جبران کند. ۲ نفر دیگر نیز در حال خوشوبشکردن کنار دستگاه قهوهساز هستند؛ شما از دست آنها نیز ناراحتید؛ زیرا بهجای کارکردن فقط حرف میزنند.
هیچچیز بیشتر از ناراحتشدن از دیگران سر چیزهای کوچک، اعتیاد به کار شما را فریاد نمیزند. به خاطر داشته باشید که آنچه بهواقع برای خیلی از مدیران مهم است، کیفیت کار کارمندان، بازدهی و روحیه کلی در کار تیمی است. در اکثر مواقع، ساعات کاری، که شما نگران آن هستید، اصلا موضوع مهمی محسوب نمیشود؛ بنابراین، اینکه یکی از همکارانتان زودتر محل کار را ترک کرده است، به این معنی نیست که کمتر از شما برای کارش تلاش میکند؛ او توانسته است بین زندگی و کار خود، بهشیوهای عالی تعادل برقرار کند.
۱۱. نمیدانید که چگونه کارها را به دیگران بسپارید
آیا تمام کارها را بهتنهایی انجام میدهید، زیرا فکر میکنید که فقط شما هستید که میتوانید آنها را به بهترین نحو ممکن انجام دهید و دیگران از پس آنها بر نمیآیند؟ اگر چنین است، از مهارت مهمی به نام تفویض اختیار برخوردار نیستید؛ پس سعی کنید که یاد بگیرید چگونه کارها را به دیگران بسپارید؛ همچنین زمانی را در برنامه خود برای انجام کارهای مهمتر خالی کنید و اجازه دهید که دیگران مسئولیت کارهایی را که به آنها محول شده است، بپذیرند و از اعتیاد به کار دوری کنید.
۱۲. هر روز ناهار را سر میز کارتان میخورید
حتی اگر یادتان باشد که باید ناهار بخورید، آن را سر میز کارتان میخورید و تلاش میکنید تا حتی از ساعت استراحتتان نیز برای کارکردن استفاده کنید. احساس میکنید که با وجود آنهمه کار و پروژه برای انجامدادن، زمانی برای استراحت ندارید. اما آیا آنها اینقدر مهم هستند یا امکانش هست که به فردا موکول شوند؟
استراحتهای منظم برای حفظ سطح بازدهی و اجتناب از اشتباهات ناشی از بیتوجهی، بسیار مهم است؛ بنابراین، سعی کنید برای پرهیز از اعتیاد به کار تا از زمان ناهار و استراحتتان استفاده کنید و حتی زمانی را خارج از محلکار به قدمزدن بگذرانید تا ذهنتان بازسازی شود.
۱۳. حتی در تعطیلات نیز کار میکنید
آیا هنگام گذراندن تعطیلات نیز لپتاپ یا تبلت کاریتان را با خود حمل میکنید و هر روز برای انجام کارهای باقیمانده و چککردن تیم از آن استفاده میکنید؟ اگر چنین است، باید بدانید شما دارای اعتیاد به کار هستید با این کار به خودتان اجازه نمیدهید که دوباره شارژ شوید؛ حتی استرس بیشتری را در این دوران به خودتان تحمیل میکنید و نمیدانید که چه زمانی باید این روند را قطع کنید.
پس مطمئن شوید که دفعه بعدی که جایی را برای تعطیلات رزرو کردید، تمام وسایل الکترونیک مربوط به کار را در کشوی کمدتان جا بگذارید و به خودتان اجازه دهید که خستگی کار بهطور کامل از بدن و ذهنتان خارج شود. این کار به جلوگیری از اعتیاد به کار کمک میکند.
۱۴. هیچوقت مرخصی استعلاجی نمیگیرید
آیا هنوز هم وقتی بیمارید به سر کار میروید، زیرا فکر میکنید که ابرقهرمانی هستید که میتوانید کار را با کیفیتی مشابه دوران سلامت خود انجام دهید؟ باید بگوییم که این ایده بسیار بدی است و شما یک فرد دارای اعتیاد به کار هستید؛ این کار علاوه بر افزایش ریسک اشتباهات، باعث از دستدادن ساعات کاری پربازده شما میشود. پس در خانه بمانید و هرچقدر لازم است، استراحت کنید و مرخصی استعلاجی بگیرید؛ در این صورت، بدنتان (و در نتیجه، رئیستان) قدردان شما خواهند شد.
۱۵. خودتان را معتاد به کار نمیدانید
«انکار» اولین نشانه اعتیاد به کار است. اگر دوستان و خانواده شما مدام به شما میگویند که معتاد به کار هستید، زمان آن است که نگاهی طولانی در آینه وجود خود بیندازید و دلایل آن را کشف کنید. اگر نمیتوانید بهتنهایی این رفتار را کنار بگذارید، گروههای درمانی بسیاری وجود دارند که میتوانید با پیوستن به آنها پیشرفت کنید.
گامهای اساسی که باید برای ترک اعتیاد به کار بردارید
اگر میخواهید از زندگی معنادار و لذتبخش بیشتر بهره ببرید و از اعتیاد به کار دوری کنید، گامهای زیر را دنبال کنید:
۱. ارزشهای خود را تغییر دهید تا دیگر کار مهمترین چیز در زندگیتان نباشد
حتما باید از اعماق قلبتان باور داشتهباشید که چیزهای مهم دیگری بهجز کار در زندگیتان وجود دارند تا بقیهی گامها مؤثر واقع شوند. اگر نتوانید صادقانه به چیزی که بهواقع میخواهید «بله» بگویید، نمیتوانید به کار بیشازحد «نه» بگویید همچنان باید با اعتیاد به کار دست و پنجه نرم کنید. از خودتان بپرسید که برای کدام موارد زیر آنقدر ارزش قائل هستید که آنها را نسبت به کارتان در اولویت قرار دهید.
- خانواده: آیا کارتان آنقدر مهم است که به جای کم کردن آن، به طلاق و نابود کردن رابطهی خود با فرزندانتان راضی شوید؟
- سلامتی: با وجود اعتیاد به کار به این فکر کنید که آیا میخواهید بیماریای ناشی از استرس بگیرید و احتمالا قبل از بازنشستگی دار فانی را وداع بگویید، چون کارتان خیلی مهم است؟
- لذت و آرامش ذهنی: افرادی که به کار اعتیاد دارند، اغلب ادعا میکنند که چون از کارشان لذت میبرند، زیاد کار میکنند، اما اگر فقط روی یک نوع لذت تمرکز کنید، احتمالا خوشحالی و آرامش ذهنیای را که با سبک زندگی متعادلتر همراه است، از دست میدهید؛ یعنی زندگیای که در آن فرصت پرورش روابط معنادار و چشیدن لذتهای ساده را دارید؛
- پول: اگر نتوانید از ثروت فراوان خود بهرهمند شوید، داشتن آن به چه کاری میآید؟ اگر به دلیل کسانی که دوستشان دارید کار میکنید، به یاد داشتهباشید که نعمت زمان بیشتر از نعمت پول ارزش دارد.
وقتی مصمم شدید که اعتیاد به کار خود را ترک کنید، گامهای زیر میتوانند به شما کمک کنند:
۲. تأثیر انواع کارهای متفاوتی را که انجام میدهید، ارزیابی کنید
برای ترک اعتیاد به کار باید انجام کارهایی را که نسبت به زمان صرفشده ارزش کمتری دارند، کاهش دهید. برای هر کاری که انجام میدهید از خودتان بپرسید که «چند نفر واقعا از این کار سود جالبتوجهی میبرند؟ چند نفر مشتاقانه منتظرند که من این کار را تمام کنم؟» اگر جواب «تقریبا هیچکس» است، دوباره به این فکر کنید که بهتر است آن را انجام دهید یا خیر.
۳. تعداد وظایفی را که میپذیرید، محدود کنید
یکی از راههای ترک اعتیاد به کار این است که قبل از شروع وظیفهای جدید، وظیفهی قبلی را تمام کنید. فکر نکنید که باید تکتک موارد کاریای را که شروع کردهاید، تمام کنید. فقط چون زمان زیادی را برای انجام کاری هدر دادهاید، دلیل نمیشود که این روند را ادامه دهید. صرف زمان بیشتر روی کاری که میدانید نتیجهای ندارد، اشتباه است.
۴. زمان کار کردن را محدود کنید
برای ترک اعتیاد به کار خود، یک روز در هفته را برای استراحت کردن کنار بگذارید. خودتان را مجبور کنید که در آن روز کار نکنید. اگر کامپیوتر ابزار اصلی کارتان است، سعی کنید در روز استراحتتان، از آن کامپیوتر استفاده نکنید. در روزهای کاری، ساعات کاری مشخصی را برای خود تعیین کنید و خارج از آن ساعات، به خودتان اجازهی کار ندهید؛ برای مثال، قبل از ساعت ۸ صبح و بعد از ۷ بعدازظهر کار نکنید.
۵. درمورد زمانی که قصد دارید کاری را به اتمام برسانید، انعطاف به خرج دهید
اگر قصد دارید که اعتیاد به کار خود را ترک کنید به این نکته توجه داشته باشید که اگر دیگران برایتان ضربالاجلی را تعیین میکنند، باید به آن پایبند باشید، اما تلاش کنید برای خودتان ضربالاجل تعیین نکنید. کارهایی را که انجامشان در روزی دیگر منطقی است، امروز انجام ندهید.
۶. برای ترک اعتیاد به کار اگر اِشکالی ندارد، کیفیت کاری را که میخواهید انجام دهید، محدود کنید
وقتی که رسیدن به اهداف عالی ضروری نیست، به دنبال انجام کار با کیفیت خیلی بالا نباشید. چسترتون (Chesterton) میگوید: «اگر کاری ارزش انجام دادن داشتهباشد، ارزش آن را نیز دارد که بد انجام شود.» بهخصوص اگر زمان را برای انجام کاری باارزشتر آزاد کند.
۷. در کاری که انجام میدهید، بازدهی داشتهباشید
اگر توانستید در زمان کوتاهی بازدهی بالا داشتهباشید، میتوانید از آن برای آرام کردن ضمیر معتاد به کارتان استفاده کنید و به خودتان اجازه دهید تا خارج از بازهی کاری استراحت کنید. متوقف کردن اعتیاد به کار به معنی سخت کار نکردن، کارآمد نبودن و به دنبال کیفیت بالا نبودن نیست، بلکه به معنای محدود کردن کار است برای اینکه از باقی زندگی خود بازنمانید.
۸. اگر در حال ترک اعتیاد به کار به موارد زیر فکر کنید
چند نفر ممکن است در بستر مرگ خود بگویند که «کاش وقت بیشتری را در محل کار گذرانده بودم؟» بکوشید هر چند وقت یک بار، در طول روز از خودتان بپرسید که «اگر امشب بمیرم، از نحوهی گذراندن زندگیام راضی خواهم بود؟» اگرچه شاید غمانگیز به نظر برسد، نگاه به زندگی از بستر مرگ به شما کمک میکند تا اولویتهای زندگیتان را درست بچینید.
افرادی که اعتیاد به کار دارند، چگونهاند؟ آنها چه رفتار حرفهای از خود بروز میدهند؟ در این مطلب، به ۱۵ نکتهی مهم درمورد افرادی که اعتیاد به کار دارند، اشاره کردهایم. شاید بهتر باشد شما هم این نکات را بدانید.
اگر عاشق فردی هستید که اعتیاد به کار دارد، به این نکات توجه کنید
اگر عاشق کسی هستید که اعتیاد به کار دارد، بداخلاقی کردن یا دشوارتر کردن زندگی برای عزیزتان فایدهی چندانی ندارد. لازم است بدانید که یک فرد معتادبهکار احتمالا در زمینهی حفظ تعادل میان سلامتی و شغل خود به مشکلات عمدهای دچار است؛ بنابراین، بهتر است هیچگونه استرسی به او ندهید.
۱. آنها به کارشان اعتیاد دارند
مشکل عموم افرادی که اعتیاد به کار دارند، این است که معتقدند در صورتی که دستاورد فوقالعادهای نداشتهباشند، ارزش آنها کاهش مییابد. درمان از خود بیماری بدتر است. به طور معمول، تشخیص عوامل و زمینههای پرکاری دشوار است؛ پرکاری به عنوان نوعی اعتیاد شناخته میشود.
۲. در کارشان پیشرفت میکنند
افرادی که اعتیاد به کار دارند، میدانند که سلامتیشان در معرض خطر است، اما ندای برخاسته از پروژههای کاری شبیه هیچچیز دیگری روی زمین نیست! هنگامی که آنها از میز کار خود دور هستند، بهشدت احساس بینظمی و ناامنی میکنند.
به گفتهی اشلی گرین (Ashley Greene): «من کمی به کارم معتادم. مشغول نبودن به پروژههای کاری دیوانهام میکند.»
۳. آنها از تعطیلات وحشت دارند
افرادی که اعتیاد به کار دارند نمیتوانند به راحتی محل کار را ترک کنند. فکر ترک کردن محیط کار برای گذراندن تعطیلات، آنها را وحشتزده میکند، زیرا احساس میکنند که استراحت و فراغت از کار، خرابیهای بسیاری به بار میآورد.
۴. آنها به اخلاق حرفهای اعتقاد دارند
اخلاق حرفهای در افرادی که اعتیاد به کار دارند، بسیار برجسته و پررنگ است. آنچه سایر مردم نمیتوانند درک کنند، این است که تکنولوژی مدرن این موضوع را بیارزش کردهاست. در حال حاضر، فراغت از کار با وجود تلفنهای هوشمند و سایر ابزارهای پیشرفتهای که به افراد معتادبهکار کمک میکنند که پیوسته به امور شغلی خود سرگرم باشند، تقریبا غیرممکن است.
۵. برای بازنشستگی هیچ برنامهای ندارند
در حالی که بیشتر ما آرزو داریم که در دورهی بازنشستگی هیچ کاری نکنیم و صبحها دیرتر از خواب بیدار شویم، افراد دارای اعتیاد به کار حتی به دورهی بازنشستگی فکر نمیکنند. آنها معتقدند هیچ دلیل قانعکنندهای برای بازنشستگی وجود ندارد، مگر اینکه به دلایل شرایط بد جسمانی مجبور شوند این کار را انجام دهند.
۶. آنها دوست ندارند برای حضور در رویدادهای اجتماعی، تحت فشار قرار بگیرند
بله، درست است؛ گاهی افرادی که اعتیاد به کار دارند، به دلیل غفلت از رویدادهای خانوادگی و اجتماعی، احساس گناه میکنند. آنها دوست ندارند به دلیل حضور نداشتن در این رویدادها تحت فشار قرار بگیرند، زیرا قادر نیستند بین خانه و محل کارشان حدومرزی بگذارند.
۷. افراد دارای اعتیاد به کار اغلب برای ساعات کاری طولانیمدت خود دلایل قانعکنندهای دارند
آیا تا به حال فکر کردهاید که همکاران تنبل و ناکارآمدتان چگونه میتوانند فردی را به کار معتاد کنند؟ این موضوع اغلب نادیده گرفته میشود، زیرا بیشتر متخصصان معتقدند که این افراد دارای اعتیاد به کار هستند که زندگی را برای اطرافیانشان دشوار میکنند. آنها بهندرت برعکس به این موضوع نگاه میکنند.
۸. انگیزهی زیادی دارند
شما چند نفر را میشناسید که شیفتهی کارشان باشند؟ افرادی که اعتیاد به کار دارند همیشه به امور شغلی خود سرگرم هستند. اگرچه ممکن است این یک جایگزین برای احساسات منفی در زندگی شخصی آنها باشد، اما فداکاری، انگیزه و اشتیاقشان برای کار اغلب ناشناخته میماند.
۹. کمالگرا هستند
در حال حاضر، روانشناسان به ما میگویند که کمال گرایی نیروی محرکهی بیشتر افرادی است که دارای اعتیاد به کار هستند. آنها پیوسته در تلاشاند تا شکاف موجود میان انتظارات وحشتناک و ارزیابی خود از نحوهی عملکردشان را برطرف کنند. این همان چیزی است که آنها را به جلو سوق میدهد.
۱۰. آنها تعریف متفاوتی از آرامش دارند
اگر از فردی که اعتیاد به کار دارد، بپرسید که تعریف او از مفهوم آرامش چیست، ممکن است از پاسخش متعجب شوید. آنها به شما میگویند که عاشق انجام کارهایشان هستند، اما مهمتر از همه، مشغول شدن به کار در حالی که ۱۰ کار ناتمام دیگر نیز در آینده وجود دارد، برای آنها بسیار لذتبخش خواهد بود.
۱۱. دیدگاه آنها دربارهی ثروت و خوشبختی متفاوت است
فردی که اعتیاد به کار دارد متقاعد شدهاست که موفقیت و ثروت خوشبختی خانوادهاش را تضمین میکند. اگر آنها به این موضوع معتقد باشند، در اشتباهاند، زیرا اطلاع ندارند که بر اساس پژوهشهای انجامشده، خانوادههایی با درآمد سالانه ۵میلیون دلار شادتر از خانوادههایی نیستند که فقط ۷۵,۰۰۰ دلار در سال درآمد دارند.
۱۲. قادر نیستند به پیامهای دریافتی پاسخ دهند
به عنوان یک عاشق یا عضو خانواده، احساس میکنید که نادیده گرفته شدهاید و با خودتان فکر میکنید که چرا او نمیتواند به پیام شما پاسخ بدهد؟ واقعیت زندگی افراد دچار اعتیاد به کار هستند. این است که آنها پیوسته با اربابرجوع قرار کاری دارند و در طول روز بیوقفه در جلسات کاری حضور پیدا میکنند؛ حتی ممکن است زمانی برای استراحت و صرف ناهار نداشتهباشند، زیرا مجبورند با رئیسشان نیز گفتوگو کنند.
۱۳. شاید آنها بخواهند خلأ دیگری را جبران کنند
کار، جاهطلبی، انگیزه، ارتقای شغلی و موفقیت عناصری هستند که آنها را هدایت میکنند؛ اما اغلب این موارد، علائم ناآرامی عمیقتری در زندگی عاطفی آنها و شاید نوعی سازوکار مقابلهای منفی در مواجهه با احساس نارضایتی از زندگی است. آیا شما میتوانید علت این موضوع باشید؟ تأمل در این مورد ضرری ندارد.
۱۴. میتوانند از کار تحت فشار سود ببرند
هرچقدر ساعات کاری بیشتری داشتهباشید، بهره وری کمتری خواهید داشت، اما برخی از افراد که دارای اعتیاد به کار هستند به محض ترشح آدرنالین حاصل از استرسهای شغلی، رشد میکنند و از آن سود میبرند. این حداقلیترین مزیتی است که به دست میآورند. وضعیت ایدئال این است که زمان را بهتر مدیریت کنید تا رضایت شغلی و بهرهوری بیشتری داشتهباشید.
۱۵. نیاز دارند روی کارها کنترل کامل داشتهباشند
جای تعجب نیست که افرادی که اعتیاد به کار دارند، بهندرت تفویض اختیار میکنند و زمانی که این کار را انجام میدهند، آشفته میشوند که آیا آن را بهدرستی انجام دادهاند یا خیر. یکی دیگر از جنبههای تمایل به کنترل کامل این است که گوشی هوشمند آنان هرگز از دسترسشان خارج نمیشود. بله، آنها موبالیشان را با خود به تختخواب نیز میبرند!
نکات و اخطارهای پایانی اعتیاد به کار
- وقتی همسر، پدر و مادر، فرزند و یا دوست صمیمیتان از شما میخواهند که اینقدر سخت کار نکنید، به آنها توجه کنید؛
- یک روتین هفتگی شامل فعالیتهای غیرکاری تنظیم کنید تا یاد بگیرید که از چیزهایی غیر از کار نیز لذت ببرید. این روتین میتواند شامل ورزش، دعا، مدیتیشن، مطالعهی کتابهای آرامبخش یا روحیهبخش، گوش دادن یا نواختن موسیقی یا تماشای فیلم به صورت منظم باشد. داشتن تعهد به انجام کاری به صورت مرتب و همراه با دیگران، مثل قدم زدنهای دونفره، بازیهای دستهجمعی، ملاقات برای صرف قهوه، دعوت دوستان یا خانواده یا تماس با آنها یا بیرون رفتن به شما کمک میکنند؛ اما مراقب باشید که بیش از حد سرتان را شلوغ نکنید تا زمان غیرکاری شما به اندازهی زمان کاریتان شلوغ نشود؛
- اگر صبحها خیلی زود بیدار میشوید، از رختخوابتان برای انجام کار مفید بیرون نیایید؛ فقط در آن لم بدهید و استراحت کنید. بعد از ساعتی، شاید دوباره خوابتان برد. اگر خوابتان نبرد هم حداقل به بدنتان اجازه دادهاید کمی استراحت کند؛
- برای ترک اعتیاد به کار به خودتان آموزش دهید که به وقفههای کاری واکنش مثبت نشان دهید. اگر هدف از کار کردن نفع رساندن به دیگران باشد، پس اگر فردی مزاحم کار شما شد، میتوانید از آن فرصت طلایی برای نفع رساندن به او استفاده کنید؛
- مراقب افراد مدعی آموزش مدیریت زمان باشید. اگرچه آنها درمورد بهینه کار کردن پیشنهادهای مفیدی میدهند، تکنیکهای آنها شما را تشویق میکنند که در طول روز تا جایی که میتوانید کار کنید. در حالی که به عنوان فردی که بهتازگی از اعتیاد به کار رهایی پیدا کردهاست، هدف شما باید کاهش کار کردن باشد نه افزایش آن.
منبع:
apa.org
zippia.com
lifehack.org
wikihow.com
careeraddict.com
دیدگاه