۶ مرحله برای خارج شدن از محدوده امن
شاید در طول دوران کاری با موقعیتهایی مواجه شدهباشید که در آنها باید یا ریسک میکردید و از محدوده امن یا دایره امن خود (Comfort Zone) بیرون میآمدید . در این موقعیتها، برای انجام کارها ۲ راه دارید، یا میتوانید از روش ثابتشدهای استفاده کنید یا رویکرد متفاوتی را دنبال کنید که از طریق آن به یافتههای جدیدی برسید و تجربیات جدیدی را کسب کنید. استفاده از رویکرد جدید میتواند چالشبرانگیز باشد، زیرا نیازمند مدیریت شرایط ناآشناست.
در این مطلب، دربارهی این صحبت خواهیم کرد که چگونه میتوانید با موفقیت از محدوده امن خود خارج شوید و به موفقیتهای بزرگتری در مسیر حرفهای خود برسید.
دایره امن یا محدوده امن چیست؟
محدوده امن شرایطی است که فرد در آن احساس راحتی و امنیت میکند. ماندن در دایره امن گزینهی خوشایندتریست، زیرا به شما اجازه میدهد تا از ریسک کردن بپرهیزید و نتایج ثابتی بگیرید؛ در مقابل، پذیرش شرایط ناآشنا چالشبرانگیزتر است؛ با این حال، این کار به شما اجازه میدهد تا تجربیات جدیدی را کسب کنید، مهارتهای خود را توسعه دهید و از فرصتهای موجود برای رشد شخصی و حرفهای خود به طور کامل بهرهمند شوید.
مزایای ترک محدوده امن
اگرچه ماندن در محدوده امن معمولا به عملکردی باثبات ختم میشود، خارج شدن از آن میتواند به شما کمک کند تا عملکرد شغلی خود را بهتر کنید. در ادامه، تعدادی از مزایای ترک محدودهی امن را آوردهایم:
- بهرهوری شما را افزایش میدهد: وقتی تصمیم میگیرید که چالش جدیدی را بپذیرید یا رویکرد جدیدی را امتحان کنید، به خودتان اجازه میدهید که شرایطی را برای بهبود بهره وری خود ایجاد کنید. وقتی محدودیتهای شخصی خود را کنار میزنید، از پتانسیلهای واقعی خود بهتر آگاه میشوید و نسبت به توانایی خود برای مدیریت مسئولیتها و ارائهی نتایج بهتر اعتمادبهنفس بیشتری پیدا خواهید کرد؛
- توانایی سازگاری با تغییرات را بهبود میدهد: وقتی از محدوده امن خود فراتر رفتید و تجربهی بیشتری از کار در شرایط ناآشنا به دست آوردید، میتوانید در مواجهه با چالش جدید با تمرکز و خونسردی عمل کنید. در این حالت، توانایی تصمیم گیری شما بهتر میشود و احتمال اینکه مرتکب اشتباه شوید کاهش مییابد؛
- باعث رشد میشود: صرفنظر از نتیجه، شما تجربه، دانش و مهارتهای خود را با ترک محدودهی امنتان گسترش میدهید که این باعث رشد شخصی و حرفهای شما میشود.
چگونه از محدوده امن خود خارج شوید؟
شاید در ابتدا انجام کارها به شیوهای متفاوت سخت یا ترسناک به نظر برسد، اما راههایی وجود دارند که میتوانید از طریق آنها خود را برای مواجهه با موقعیتهای ناشناخته آماده کنید.
این ۶ مرحله را برای خارج شدن از دایره امن خود دنبال کنید:
۱. دربارهی موقعیت و شرایط جدید بیشتر بیاموزید
هرچه بیشتر راجع به چالش یا موقعیت جدید بدانید، کمتر برایتان ترسناک میشود. میتوانید با درک اینکه وارد چه چیزی میشوید، بر ترس خود از ناشناختهها غلبه کنید و راحتتر از محدوده امن خود خارج شوید. گذراندن دورههای آموزشی و خواندن مقالات در اینترنت، مطالعهی کتابها و صحبت کردن با دیگران دربارهی موضوع میتواند شما را از تردید و سردرگمی برهاند. وقتی به قدر کافی اطلاعات کسب کردید، از آنچه باید انتظار داشتهباشید و از پیشنیازهای ضروری برای انجام کار دید بهتری به دست میآورید.
برای مثال، اگر میخواهید برای موقعیت مدیریتی در شرکتتان درخواست بدهید، اما هنگام ارائه دادن دست و پای خود را گم میکنید، باید زمانی را برای یادگیری نحوهی ارائه دادن موفق صرف کنید. با مدیران دیگر شرکت صحبت کنید و دربارهی اینکه آنها چگونه با موقعیتهای مشابه کنار میآیند، تحقیق کنید؛ سپس فرایندها و نکاتی را که از آنها یاد گرفتهاید، تمرین کنید.
۲. برای ترک محدوده امن برنامهریزی کنید
در این مرحله، برای گسترش مرزهای شخصی و حرفهای خود برنامهای اجرایی تنظیم کنید. با شناسایی چالشهای اصلیای، که ممکن است با آنها مواجه شوید، و راههای غلبه بر آنها شروع کنید؛ سپس گامهایی را که میخواهید برای خارج شدن از محدوده امن خود بردارید، بنویسید و با سادهترین آنها شروع کنید؛ همچنین، بهتر است برای نظارت بر روند پیشرفت خود هدفهای کوتاهمدت و کوچکی را مشخص کنید.
برای مثال، اگر از تماس گرفتن با مشتریان احتمالی برای فروش محصولات شرکتتان میترسید، میتوانید برای غلبه بر این ترس برنامهای را تدوین کنید. ابتدا سخنرانی فروش خود را به دوستان و آشنایانتان ارائه دهید و از طریق آن تکنیکهای خود را تمرین کنید؛ سپس آرامآرام سراغ سختترین مشتریان احتمالی بروید.
۳. هدف خود را اعلام کنید
اعلام اینکه میخواهید از محدوده امن خود خارج شوید به شما کمک میکند تا حمایت و پشتیبانی لازم را برای پایبند ماندن به هدف پیدا کنید. هدف خود را به اعضای خانواده و دوستانتان بگویید. این کار باعث میشود که تعهد بیشتری به هدفتان پیدا کنید، زیرا در این حالت باید به دیگران نیز جواب پس دهید.
برای مثال، اگر میترسید که از کارفرمای خود درخواست افزایش حقوق کنید، میتوانید به دوستان و خانوادهی خود بگویید که تا آخر سال جاری این کار را انجام میدهید. شاید آنها شما را بیشتر ترغیب کنند و همچنین در پایان سال از شما دربارهی نتیجهی درخواستتان سؤال کنند.
۴. قدمهای کوچک بردارید
برداشتن قدمهای کوچک به شما اجازه میدهد تا کمکم خودتان را با موقعیت جدید آشنا کنید و برای رسیدن به هدف خود و خارج شدن از محدوده امن خود به اندازهی کافی اعتماد به نفس پیدا کنید. هدف اصلی خود را به کارهای کوچکتر و راحتتر تقسیم کنید تا به نظرتان دشوار و انجامنشدنی نیایند.
برای مثال، اگر میخواهید مدیر بازاریابی شوید، باید اول به الزامات و نیازمندیهای آن نقش پی ببرید؛ سپس سعی کنید آن نیازمندیها را قدمبهقدم کسب کنید. با کارهای سادهتر شروع کنید، مثل پیدا کردن دید روشنی از اهداف و فعالیتهای بازاریابی شرکتتان؛ سپس آرامآرام سراغ کارهای چالشبرانگیزتر، مثل هماهنگ کردن استراتژیهای بازاریابی با اقدامات فروش، بروید.
۵. دید مثبت خود را حفظ کنید
وقتی تلاش میکنید که از محدوده امن خود خارج شوید، باید احساسات منفیای را که ممکن است مانع رسیدن شما به هدفتان شوند، نادیده بگیرید یا بر آنها غلبه کنید. در حالی که باید خود را برای مواجهه با موقعیتهای ناخوشایند آماده کنید، بکوشید که دید مثبتتان را حفظ کنید و خودتان را قانع کنید که میتوانید هر نتیجهی منفیای را مدیریت کنید. موقعیتهای منفی را به عنوان فرصتهایی برای یادگیری چگونگی رهایی از دایره امن خود ببینید.
برای مثال، شاید مجبور باشید به عنوان نمایندهی خدمات مشتریان، با مشتریان چالشبرانگیز تعامل کنید. به جای اینکه خسته و فرسوده شوید، سعی کنید دلیل اصلی رفتارهای منفی آنها را پیدا کنید و روی کمک برای حل مشکل آنها متمرکز شوید. حرفهای عمل کنید و از این موقعیتها به عنوان نوعی فرصت برای یادگیری نحوهی تبدیل شدن به نمایندهی خدمات مشتریان مؤثرتر استفاده کنید.
۶. همواره محدوده امن خود را گسترش دهید
خارج شدن از محدوده امن باید نوعی تلاش مداوم باشد. بعد از اینکه موفق شدید بر یکی از ترسهای خود غلبه کنید، موقعیتها یا کارهای دیگری را که هنوز از آنها میترسید، شناسایی کنید و سپس بکوشید تا بر آنها نیز غلبه کنید. با نگرانیهای خود، یکی پس از دیگری، مواجه شوید تا توانایی خود را برای احساس راحتی در موقعیتهای مختلف بهبود دهید.
برای مثال، اگر توانستید مهارت جدیدی که از آن میترسیدید را با موفقیت یاد بگیرید، اما هنوز از ایفای نقش راهنما میترسید، خودتان را به چالش بکشید و آن مهارت را به یکی از همکارانتان آموزش دهید. با آموزش پایهها شروع کنید و وقتی با ایفای این نقش آشناتر شدید، سراغ مفاهیم پیچیدهتر بروید.
منبع: indeed.com
دیدگاه