موفقیت شغلی را چگونه تعریف کنیم؟ راهنمای رسیدن به موفقیت شغلی
- چرا موفقیت را تعریف میکنیم؟
- چگونه موفقیت را تعریف کنیم؟
- فلسفهای جدید برای موفقیت شغلی تعریف کنید
- ۱۵ راهکار برای اینکه به موفقیت شغلی برسید
برای پاسخدادن به این سؤال، ابتدا باید بدانیم که موفقیت چیست. ارائه پاسخی دقیق و مشخص به چنین سؤالی، دشوار است. در واقع، موفقیت برای افراد مختلف، میتواند معانی متفاوتی داشته باشد. برای مثال، عدهای موفقیت را تهیه حداقل مایحتاج زندگی و زندهماندن میدانند؛ برخی دیگر، روابط اجتماعی خوب را موفقیت به شمار میآورند؛ گروه دیگری از افراد، ممکن است تهیه خودرویی لوکس، خانهای بزرگ در وسط شهر با جدیدترین کالاهای موردنیازشان را مصداق موفقیت بدانند؛ برخی دیگر از افراد نیز موفقیت را در آزادی، توانایی سفر به مکانهای دلخواه و لذتبردن از دنیای پیرامونشان معنا میکنند.
«موفقیت شغلی» با بالارفتن از نردبان شغلی و رسیدن به موقعیتی برجسته، یعنی جایی که باعث میشود احساس کنید که در زندگی موفق شدهاید، تعریف میشود؛ اما نمیتوان پاسخ دقیقی برای سؤال کلی «موفقیت چگونه تعریف میشود» بیان کرد. در حقیقت، هر فردی ایده و تعریف خاص خود را درمورد موفقیت دارد. همان طور که اشاره شد، موفقیت میتواند برای افراد مختلف، معانی متفاوتی همچون دستیابی به جایگاه شغلی معتبر، حساب بانکی پر از پول، پیداکردن شغل محبوب و غیره داشته باشد.
با توجه به آنچه مطرح شد، میتوان گفت که تعریف دقیق یا جمله مشخصی برای موفقیت وجود ندارد؛ البته اینکه تعریف مشخصی برای موفقیت وجود ندارد، لزوما به این معنی نیست که تسلیم شوید و شکست را بپذیرید؛ بهعبارتی، برای همه ما مهم است که در مسیر رسیدن به موفقیت گام برداریم و برای تحقق رویای خود تلاش کنیم؛ زیرا در این صورت، شاید بتوانیم سرانجام معنای حقیقی موفقیت را کشف کنیم.
کشف معنای منحصربهفرد موفقیت، چیزی است که برای میلیونها جوان در سراسر جهان که برای پیشرفت شغلی خود یا تأسیس کسبوکار کوچکشان تلاش کردهاند، مفهومی واقعی پیدا کرده است. در این راستا، برای کمک به درک مفهوم موفقیت، ابتدا به این موضوع میپردازیم که چرا تعریف موفقیت شغلی مهم است، سپس سؤالهایی مطرح میکنیم که با پاسخ به آنها دریابید آیا از زندگی حرفهای خود رضایت دارید یا خیر و در آخر راهکارهایی بیان کردیم تا با کمک آنها به موفقیت شغلی دست یابید.
چرا موفقیت را تعریف میکنیم؟
شاید تصور کنید که صرفکردن چند دقیقه از زمانتان در طول روز برای تعریف موفقیت، اتلاف وقت است، اما اینطور نیست؛ زیرا آنچه که شما یک دستاورد، پیروزی و هدف میدانید، معیار سنجش عملکردتان در شغل حرفهایتان خواهد بود. در واقع، یکی از مشکلات رایج افراد شاغل و حرفهای، این است که در تمام روزهای کاری خود، رفتار یکسانی دارند و روال معمولی ثابتی را در پیش میگیرند.
بهعبارت بهتر، باید توجه داشته باشید که زندگیکردن به این روش، دستیابی به اهدافتان را غیرممکن میکند؛ زیرا در چنین شرایطی دیگر به برداشتن گامهای جدید و متفاوت با روال همیشگی تمایل ندارید؛ کارهایی که ممکن است میان شما و افراد معمولی تمایز ایجاد کنند یا فرصتی منحصربهفرد را برای رسیدن به هدف به وجود آورند. در نهایت، اگر از تمام چیزهایی که باعث خوشحالیتان میشوند یا هرچیزی که دستیابی به آنها را موفقیت میدانید، لیستی تهیه کنید، میتوانید در پایان روز یا بهمرور زمان میزان موفقیت شغلی خود را برای رسیدن به آنها بررسی کنید.
چگونه موفقیت را تعریف کنیم؟
بخش دشوار مسئله این است که بررسی کنید که آیا از زندگی حرفهای خود راضی و خوشحال هستید یا خیر. بهطور کلی، استفاده از روشی یکسان برای همه افراد و بهمنظور پاسخدادن به چنین سؤالی، ممکن است ایده مناسبی نباشد؛ اما در حالت کلی، با یک سری سؤالاتی که از خودتان میکنید، میتوانید به نتیجه درستی در رابطه با میزان رضایت شغلی خود برسید. در ادامه به چند مورد از این سؤالات اشاره میکنیم.
۱. آیا شغلتان را دوست دارید؟
برای پاسخدادن به این سؤال، باید بررسی کنید که آیا هنگام صبح و پس از بیدارشدن در یک روز آفتابی یا بارانی، برای شروع روز کاری، خوشحال و هیجانزده هستید؛ همچنین دریابید که آیا با انرژی بالا کارتان را شروع میکنید و وظایفتان را انجام میدهید؛ حالت دیگر این است که حداقل تلاش میکنید که تمامی این رفتارها را در ظاهر تکرار کنید و وانمود کنید که کارتان را دوست دارید؛ بهعبارتی، سعی میکنید تا مطابق جمله معروف «وانمود کن تا آن را به واقعیت تبدیل کنی» عمل کنید.
۲. آیا برای این کار، مناسب هستید؟
کارکنان زیادی وجود دارند که در هر سازمانی بهراحتی به فعالیت مشغول میشوند و میتوانند کارها را با سهولت و بدون نظارت دیگران انجام دهند؛ از طرف دیگر، کارمندانی نیز وجود دارند که به راهنمایی مداوم نیاز دارند و برای بهبود کارشان، باید در آنها تغییرات متعددی اعمال شود. شما در کدامیک از این دو گروه جای میگیرید؟
۳. آیا درآمد کافی دارید؟
اگر فردی متأهل و دارای فرزند هستید، آیا با درآمد فعلی خود میتوانید از آنها حمایت کنید و نیازهایشان را برآورده کنید؟ بدیهی است که درآمد پایین نمیتواند یکی از نشانههای شکست در کار باشد، اما اگر در کارتان، درآمد کافی به دست میآورید، این میتواند بهعنوان یکی از معیارهای سنجش موفقیت در شغل حرفهایتان استفاده شود.
۴. آیا از استعدادتان در کار استفاده میکنید؟
شاید شما نیز مانند لبرون جیمز (LeBron James) هنگام شروع اولین کار حرفهایتان، با خود میگفتید که از تمام استعدادتان در کار استفاده میکنید؛ بهعبارتی، رویای این را داشتید که در کاری متناسب با استعدادهای درونی خود مشغول به کار شوید. آیا شغلی کنونی شما چنین ویژگیهایی را دارد؟ آیا از استعداد خودتان در کار استفاده میکنید؟ این موضوع برای سنجش موفقیت شغلی، بسیار مهم به شمار میآید؛ چراکه اگر بهعنوان کارمند یک کسبوکار، استعدادتان را وارد کارتان نکنید، غیر از دریافت دستمزد، چه کار مفید دیگری انجام میدهید؟
۵. آیا همیشه در حال پیشرفت هستید؟
در هر شغلی، هرگز نباید به شرایط موجود قانع باشید و در انتظار تغییر صنایع و وضعیت اقتصادی محیط کارتان، هیچ کاری انجام ندهید؛ البته برخی از شرکتهای خصوصی، امکان پیشرفت مهارتهای فردی کارکنان را نیز فراهم میکنند؛ اما این موضوع بیشتر از هرچیزی به خودتان بستگی دارد تا بتوانید در شغلتان پیشرفت کنید؛ همچنین برای انجام چنین کاری، به ارادهای قوی نیاز دارید. برای پیشرفت و موفقیت شغلی خود میتوانید در دورههای آموزشی مختلف نیز شرکت کنید یا از تجربیات همکاران باتجربه خود در شرکت استفاده کنید.
۶. آیا به اهداف دوران جوانی خود رسیدهاید؟
هر فردی در جوانی و نوجوانی، رویایی را برای خود متصور میشود؛ برای مثال، ممکن است با خودتان فکر کرده باشید که در آینده تا نیمههای شب مطالعه خواهید کرد، کار خواهید کرد، دنیا را تغییر خواهید داد یا برای صحبتکردن درمورد تغییرات حوزه فعالیتتان، به برنامههای تلویزیونی دعوت خواهید شد؛ در حالی که اکنون ۳۰ساله هستید و زندگی شما مطابق با خواستهها و اهدافتان پیش نرفته است؛ در عوض، شغلی معمولی دارید که از ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر، بدون هیچ ارتقای شغلی یا افزایش حقوقی در شرکتتان مشغول به فعالیت هستید؛ در یک کلام، میتوان گفت که به اهدافی که سالها پیش در سر داشتهاید، نرسیدهاید.
اگر پاسخ شما به هریک از ۵ سؤالات بالا «بله» است، ممکن است خودتان از آن اطلاعی نداشته باشید، اما باید بگوییم که بهاحتمال زیاد فرد موفقی هستید؛ با وجود این، هر فردی ممکن است یک سری سؤالات شخصی را برای نتیجهگیری درمورد موفقیت خود مدنظر داشته باشد؛ اما در حالت کلی، برای نتیجهگیری در این باره، ۵ سؤال بالا شروع خوبی برای همه کارکنان، از جمله کارمندان ساده یک شرکت یا حتی مدیران اجرایی آن به حساب میآیند.
فلسفهای جدید برای موفقیت شغلی تعریف کنید
همه ما برای سال جدید، اهداف و برنامههایی را در نظر داریم که گاهی ممکن است برنامهای برای رسیدن به آنها نداشته باشیم؛ البته بیشتر این اهداف به برنامههای فیزیکی، مانند رفتن به باشگاه یا بهبود عادات غذایی، نیاز دارند؛ این در حالی است که برخی از اهداف دیگر، بهجای فعالیتها و برنامههای فیزیکی، به اعمال ذهنی و فکرکردن نیاز دارند؛
برای مثال، یکی از این اهداف سالانه میتواند تغییر فلسفه روزانه باشد. در واقع، اگر بخواهید پیشرفت کنید، اصلاح نحوه تفکر درباره زندگی شغلی و شخصیتان معقول به نظر میرسد؛ بنابراین، اگر از شرایط کنونی خود ناراحت و ناراضی هستید یا احساس موفقیت نمیکنید، شاید تغییر ذهنیت همان چیزی باشد که به آن نیاز دارید. گامهایی که در ادامه بیان میکنیم، در سالهای اخیر برای رسیدن به موفقیت مفید بودهاند؛ این گامها عبارتاند از:
- آیا گزینههای دیگری وجود دارند؟ برای تغییر تفکر و رسیدن به موفقیت، باید بپذیرید که گزینههای زیادی در بازار کار و جهان وجود دارند و در صورت لزوم، میتوانید مسیر شغلی خود را تغییر دهید؛
- آیا زمانی را برای تفکر در تنهایی، به خودتان اختصاص دادهاید؟ هنگامی که از شرایطتان احساس خستگی کردید، زمانی را به خود اختصاص دهید. در این زمان میتوانید به دور از اطرافیان، به خودتان، مسیری که تاکنون طی کردهاید و اهداف آیندهتان فکر کنید؛
- آیا همهچیز را بررسی کردهاید؟ گاهی اوقات، زندگیتان را ارزیابی کنید و از خودتان بپرسید که آیا از مسیری که زندگی شما در آن قرار دارد، راضی هستید؟
- چگونه به سؤالات پاسخ میدهید؟ پاسخهای خود را به سؤالات پایهای و مهم تغییر دهید تا به جوابهای صادقانهتری برسید؛ بهعبارتی، بهگونهای سوالات خود را مطرح کنید که پاسخ موردانتظارتان را دریافت کنید؛ برای مثال، چگونه میتوان یک مشتری پرخاشگر را در شب عید سال نو کنترل کرد؟
- آیا از کاری که انجام میدهید، خوشحال هستید؟ تلاش کنید تا کاری را انجام دهید که باعث خوشحالی خودتان میشود، نه دیگران. در حقیقت، تلاش برای جلب رضایت دیگران، ناامیدکننده است و موجب ناراحتی و رنجشتان میشود؛
- آیا بهاندازه کافی تلاش میکنید؟ توجه به این نکته حائز اهمیت است که فقط با تلاش و پشتکار میتوانید به موفقیت برسید؛ بنابراین ممکن است بخواهید که عملکرد کاری خود را بهبود ببخشید؛ برای این منظور نیز میتوانید در محیط کارتان ازخودگذشتگی بیشتری نشان دهید؛ مهارتهای تخصصی خود را بهبود بخشید و یک سری اهداف شغلی دستیافتنی را برای ارتقای جایگاه شغلی خود در نظر بگیرید.
بهطور معمول، بهزبانآوردن چنین موضوعی، راحتتر از انجام کاری برای رسیدن به آن است؛ اما باید بدانید که تلاش برای تغییر شیوه تفکر و حتی نحوه رفتار، راهی برای شروع مسیر رسیدن به موفقیت محسوب میشود. در واقع، اتخاذ رویکردی متفاوت در زندگی، مدت زمان زیادی طول خواهد کشید، اما قدمگذاشتن در این راه، سرمایهگذاری بلندمدت و ارزشمندی به شمار خواهد آمد.
وینستون چرچیل (Winston Churchill) در این باره مینویسد: «موفقیت پایان راه نیست؛ شکست نیز بهمعنای بدبختی نیست؛ این شهامت ادامهدادن است که به همهچیز معنا میدهد.» بهعبارت بهتر، کافی است که به این نکته باور داشته باشید؛ هرگز از مسیرتان عقبنشینی نکنید؛ حتی زمانی که فکر میکنید همه آنچه را که میخواستید، به دست آوردهاید. از سوی دیگر، اگر فکر میکنید در آستانه موفقیت هستید، اما مدام شکست میخورید، باید یاد بگیرید که خودتان را جمعوجور کنید، اشتباهاتتان را برطرف کنید و بار دیگر تلاش کنید؛ حتی اگر این تلاش بهمعنای انجام آن بیش از دهها بار باشد. در حقیقت، این موضوع به داشتن عزم، اراده قوی و شهامت برای ادامهدادن مسیرتان مربوط میشود.
۱۵ راهکار برای اینکه به موفقیت شغلی برسید
۱. هدف نهایی خود را مشخص کنید
اولین قدم برای موفقیت شغلی این است که متوجه شوید که هدف نهاییتان چیست. آیا موفقیت باید در حرفه فعلیتان باشد یا باید شغلتان را تغییر دهید؟
پاسخ هرچه باشد، با شناسایی هدف نهایی خود، چیز ملموسی برای کار و رسیدن به موفقیت شغلی در اختیار خواهید داشت؛ همچنین میتوانید برای اهدافتان بازه زمانیای را تعیین کنید و میزان پیشرفتتان را در جهت رسیدن به اهدافتان بررسی کنید. اگر شرایط تغییر کرد یا اوضاع بیش از حد مشکل شد، اهدافتان را بر اساس تغییرات تنظیم کنید.
در همین حال، اگر تازه کارتان را شروع کردهاید، درنظرگرفتن تست شخصیت شناسی برای شناسایی مهارتهایتان لازم است؛ سپس میتوانید اهدافتان را بر اساس یافتههایتان تعیین کنید.
۲. از منطقه امن خود خارج شوید
اگرچه ممکن است انجام پروژهای بزرگ، رفتن به سفری کاری یا ارائه سخنرانی ترسناک باشد، همیشه باید برای رسیدن به موفقیت شغلی تلاش کنید تا از منطقه امن خود خارج شوید. بهطور معمول، افراد هنگامی که در موقعیتی «جای پای خود را محکم کردند»، پیشرفت را متوقف میکنند و دیگر از مرزها عبور نمیکنند.
یکی از راههای خارج شدن از محدوده امن، داوطلبشدن دائمی در انجام کارهایی است که بهطور معمول انجام نمیدهید. نهتنها از آنچه به دست آوردهاید احساس خوبی خواهید داشت، بلکه اعتماد به نفس بیشتری نیز پیدا خواهید کرد.
۳. هرگز یادگیری را متوقف نکنید
یادگیری و توسعه در دنیای کار بسیار حیاتی است. مهم نیست که مدیرعامل هستید یا مدیرکل، همیشه باید به رشد دانش، چه در رشته خودتان و چه در خارج از آن، ادامه دهید؛ این کار را میتوانید با خواندن اخبار روز و کتابها، گفتوگو با افراد صنعت خود یا حتی گوشدادن به پادکستها انجام دهید. بهواقع، گزینهها و فرصتهای یادگیری بیشماری وجود دارند. مهم این است که ذهنیت درستی داشته باشید و همیشه اطلاعات جدید را، مانند اسفنجی که آب را جذب میکند، جذب کنید!
۴. شکست را در آغوش بگیرید
بسیاری از نسل هزارهها، شکست را امری منفی میدانند؛ آنها تصور میکنند که فروپاشیدهاند و دیگر هرگز به اهدافشان نخواهند رسید. شکست فقط یک پله است. باید اشتباهاتتان را داشته باشید و از آنها یاد بگیرید؛ به کارآفرینان بزرگ نگاه کنید؛ همه آنها قبل از موفقشدن، سهم خوبی در شکست داشتهاند.
بهعنوان مثال، آریانا هافینگتون (Arianna Huffington)، مدیرعامل سابق HuffPost، را در نظر بگیرید که قبل از راهاندازی سایت خبری معروفش در سال ۲۰۰۵، در انتشار کتاب دوم خود با مشکل روبهرو بود؛ در واقع ۳۶ ناشر مختلف او را رد کرده بودند!
۵. با کسی، بهجز خودتان، رقابت نکنید
داشتن الگویی که در طول زندگی حرفهای خود بهدنبال آن باشید، بسیار عالی است؛ اما وقتی این تحسین به رقابت تبدیل شود، دچار مشکل خواهید شد. در نهایت، تمام انرژی خود را برای تلاش در جهت جلب نظر همکارتان صرف میکنید و فرصتهای پیشرفت شغلی خود را از دست میدهید. در عوض، برای رسیدن به موفقیت شغلی تلاش کنید که روی ترفیع، حقوق و دستمزد یا تجربه قبلی دیگران تمرکز نکنید و یاد بگیرید که به موقعیت فعلی خود راضی باشید.
۶. منظم بمانید
سازمانیافتهبودن در تلاش برای دستیابی به اهداف شغلی، بسیار حیاتی است. منظمبودن نهتنها باعث صرفهجویی در وقتتان میشود، بلکه کمکتان میکند تا تمرکز خود را نیز حفظ کنید. در حالی که بسیاری از برنامهها و اپلیکیشنهای سازمانی به شما کمک میکنند تا سازمانیافته بمانید، نمیتوانید تأثیر نوشتن بهصورت قدیمی و کاغذی را دستکم بگیرید. هنگام مدیریت شغلتان باید روشی را انتخاب کنید که برای شما مناسب باشد و از آن برای پیگیری کار و پیشرفتتان استفاده کنید.
۷. غذای سالم بخورید
غذا سوخت مغز شماست و برای ادامه کار،مانند یک ماشین، به بنزین مناسب احتیاج دارید! اگر روزانه به مصرف کربوهیدراتهای سنگین و غذاهای شیرین بپردازید، در نهایت احساس بیحالی خواهید کرد و برای نشاندادن بهترین تواناییهای خود انرژی مناسبی نخواهید داشت. اگر میانوعدههای سالمتری بخورید، تمرکز و قاطعیت بیشتری خواهید داشت.
۸. از خودتان مراقبت کنید
علاوه بر خوردن غذاهای مقوی، باید از سلامت روانتان نیز مراقبت کنید تا از فرسودگی شغلی جلوگیری کنید. ذهن آگاهی را تمرین کنید، تعادل خوبی در زندگی کاری پیدا کنید و یاد بگیرید هر چند وقت یک بار، ذهنتان را خالی کنید. سرگرمیهایی را پیدا کنید تا ذهنتان را از کار دور کنید و فقط کمی لذت ببرید. وقتی در زندگی شخصی خود خوشحال هستید، احتمالا در کارتان نیز راضی خواهید بود.
۹. شنونده خوبی باشید
گرچه ممکن است فکر کنید که داشتن هدیه «سر کار رفتن» بلیط طلایی برای پیشرفت حرفهای و موفقیت شغلی را به شما میدهد، سخت در اشتباهید! داشتن توانایی دقیق گوشدادن به گفتههای همسالان و همکارانتان، امری اساسی است. برای داشتن تجربه بیشتر و ارتقای سطح، بادقت گوشدادن، جذب اطلاعات و سؤالکردن مفید خواهد بود.
۱۰. برای موفقیت لباس بپوشید
اگر نکات قبلی را میدانستید، پس این مورد را بادقت بخوانید.
باید برای شغل موردنظرتان لباس بپوشید، نه کاری که دارید. قدرت لباس، جادویی است و اگر همیشه بهطور حرفهای لباس بپوشید، طبیعی است که با احترام بیشتری با شما رفتار خواهد شد و دیگران بهطرز متفاوتی به شما نگاه خواهند کرد. اگر با لباسهای چینوچروکخورده یا بدتر از آن، با لباسهای ورزشی به محل کارتان وارد شوید، بیعلاقگی و غیرحرفهای بودنتان را اثبات میکنید.
۱۱. معتمد و امین باشید
وقتی مردم به شما اعتماد میکنند، مسئولیتهای بیشتری به شما محول میشود و هنگام دریافت ترفیع بعدی، در اول صف خواهید بود؛
اما چه چیزی یک کارمند را امین میکند؟ به زبان ساده، «اصالت و استحکام» اساسیترین ویژگی های فرد مطمئن و امین است. در واقع، فرد معتمد کسی است که سستی ندارد، همیشه مثبت و صادق است و در صورت لزوم، امین است.
۱۲. هوشمندانهتر کار کنید نه سختتر
در حالی که بسیاری از کارمندان فکر میکنند که کارکردن تا نیمه شب، به موفقیت شغلی آنها کمک میکند، واقعیت کاملا عکس این موضوع است؛ چرا ۱۰ ساعت کار کنید، در حالی که میتوانید همان کار را در ۸ ساعت انجام دهید؟ راهحل ساده است؛ هوشمندانه کار کنید نه سختتر. روشهایی را برای تمرکز و قدرت در انجام وظایفتان ایجاد کنید؛ بدون اینکه سستی و حواسپرتی داشته باشید؛ به این ترتیب، اوقات فراغت بیشتری را برای لذتبردن خارج از کار خواهید داشت و بهطور کلی رضایتخاطر بیشتری را احساس خواهید کرد.
۱۳. ارتباطات قوی ایجاد کنید
هرگز نمیدانید برای موفقیت شغلی چه زمانی به کمک حرفهای شخصی احتیاج دارید؛ به همین دلیل، تهیه لیست فعال ارتباطات مهم است. نمیخواهید اولین باری که پس از ۵ سال از شما چیزی شنیدهاند، زمانی باشد که بهدنبال کار جدید هستید؛
در عوض، با کسانی که در شبکهتان هستند، دوستی واقعی برقرار کنید و سعی کنید تا جایی که میتوانید به آنها کمک کنید. شبکه سازی، خیابان دوطرفهای است و اگر میتوانید به کسی کمک کنید، چرا این کار را نمیکنید؟
۱۴. فرصتهای خود را خلق کنید
وقتی مشکلی دارید، زیاد در آن «گیر نکنید»! در عوض، برای رسیدن به موفقیت شغلی فرصتهایی را برای خودتان ایجاد کنید. اگر میتوانید شکافی را در بازار یا نقشی را در سازمانتان مشاهده کنید که نیاز به پرکردن دارد، چرا خودتان آن را پیشنهاد نمیدهید؟
هدی کتان (Huda Kattan)، کارآفرین و بازرگان، وقتی کار مالی امن خود را ترک کرد تا سرگرمی خود را در تولید مژههای مصنوعی و آرایش حرفهای تأمین کند، این کار را کرد. او از یک آرایشگر و وبلاگنویس زیبایی که بهسختی تلاش میکرد، به یک رسانه اجتماعی تبدیل شد و در حال حاضر، نام تجاری موفق Huda Beauty را برای خود دارد.
۱۵. به راهحلها فکر کنید نه به مشکلات
در حالی که شناسایی مشکلات خوب است، باید بتوانید این مشکلات را نیز حل کنید؛ بهعبارت دیگر، اگر راهحلی ندارید، برجستهکردن مشکل بیمعنی است؛ درعوض، ذهنیت خود را برای حل مسئله تغییر دهید، حتی اگر جواب درست مقابلتان نباشد. مهم این است که «روی پاهای خودتان فکر کنید» و با موقعیتی که در آن قرار دارید سازگار شوید. اگر بتوانید این ثبات را پیدا کنید، بدون شک در کارتان موفق خواهید شد.
اگرچه ممکن است یکشبه به موفقیت شغلی خود برسید، میتوانید با پیروی از نکات بالا با سرعت ثابتی به هدفتان دست پیدا کنید؛ فقط باید مطمئن شوید که تلاشتان را کردهاید و بر هدفتان متمرکز هستید. اجازه ندهید که موانع کوچک شما را از مسیرتان دور کنند یا از منافع شما جلوگیری کنند. به یاد داشته باشید که اگر تمرکز داشته باشید و تلاش کنید، همه ناممکنها ممکن میشوند.
جمعبندی
همان طور که اشاره کردیم، همه ما روشهای منحصربهفردی برای ارزیابی موفقیت مدنظر داریم. ممکن است از نظر شما موفقیت شغلی بهمعنای کار روی ماشین تحریر زیبایی در تمام طول روز و نوشتن رمان موردعلاقهتان باشد؛ فردی دیگر ممکن است موفقیت را فعالیت در بازار بورس، خریدوفروش هزاران سهام، رانندگی با لوکسترین خودروها و غیره بداند. دستیابی به این موفقیتها نیز بهطور کامل، به خود فرد بستگی دارد. آیا شما برای رسیدن به اهدافتان آمادگی دارید؟ آیا چیز دیگری را بهعنوان معیاری برای ارزیابی موفقیت، مدنظر دارید؟ نظرات و پیشنهادات خود را با ما و سایر کاربران در میان بگذارید.
دیدگاه