هوش فرهنگی چیست؟ (تعریف، عناصر، مزایا، روش تقویت آن)
- هوش فرهنگی چیست؟
- ۳ عنصر تشکیلدهندهی هوش فرهنگی
- مزایای هوش فرهنگی
- هوش فرهنگی و هوش هیجانی
- افزایش هوش فرهنگی
- نکات کلیدی
محیطهای کاری امروزه، چندفرهنگی هستند و کار کردن با افرادی که از زمینهها و مکانهای مختلفی آمدهاند، بسیار طبیعی است که این امر فرصتها و چالشهای زیادی را ایجاد کردهاست. افرادی که هوش فرهنگی بالایی دارند میتوانند بهخوبی با افرادی از فرهنگهای متفاوت کار کنند. در این مطلب معنی هوش فرهنگی را توضیح خواهیم داد. برای افزایش آن نیز روشهایی کاربردی را پیشنهاد خواهیم کرد تا بتوانید با انواع گروههای انسانی بهخوبی کار کنید و از بروز خطاهای پرهزینه یا خجالتآور دور بمانید.
هوش فرهنگی چیست؟
هوش فرهنگی به معنای توانایی تشخیص و سازگاری با تفاوتهای فرهنگی است و میتواند اعتمادبهنفس لازم را برای فعالیت موفقیتآمیز در طیف گستردهای از موقعیتها به ارمغان آورد.
اختلافات فرهنگی فقط به تفاوتهای ملیتی، قومیتی یا باورها محدود نمیشوند. اغلب ما در سازمانهای چندنسلی (Multigenerational organizations) و در کنار همکاران جوانتر یا مسنتری کار میکنیم که ارجاعات، فرضیات و نگرشهای فرهنگی بسیار متفاوتی نسبت به ما دارند. مشکلات ناشی از برخورد فرهنگهای مختلف حتی ممکن است میان بخشها یا گروههای مختلف یک سازمان رخ دهند.
این به این معنی است که ما باید تواناییمان را برای درک و کار کردن در طیف گستردهای از فرهنگهای مختلف بهبود دهیم. در این قسمت است که بحث هوش فرهنگی (Cultural Intelligence)، یا همان بهرهی هوش فرهنگی (Cultural Quotient :CQ) به میان میآید.
پروفسور کریستوفر اِرلی (Christopher Earley) و پروفسور سون آنگ (Soon Ang) مفهوم هوش فرهنگی را در سال ۲۰۰۳ و در کتابی به همین نام معرفی کردند. هوش فرهنگی با نام بهرهی هوش فرهنگی نیز شناخته میشود، که این اصطلاح را نیز از عبارت هوشبهر یا ضریب هوشی (Intelligence Quotient: IQ) گرفتهاند. ارلی و آنگ این هوش را توانایی سازگاری با زمینهی فرهنگی جدید میدانند.
افرادی که هوش فرهنگی بالایی دارند، دربارهی تمام فرهنگها اطلاعات کاملی ندارند. اما برای اینکه با اعتمادبهنفس بالا به محیطهای جدید بروند و بر اساس مشاهدات و شواهد، برداشتهای آگاهانهای را داشتهباشند، با مهارت و توانمندند. این افراد در درک رفتارهای ناآشنا یا مبهم تبحر دارند. آنها میتوانند نفوذهای فرهنگی (cultural influences) مشترکی را که میان گروههای خاصی وجود دارد، تشخیص دهند.
این توانایی به آنها اجازه میدهد که تأثیر فرهنگی بهخصوصی را شناسایی کنند. با این حال، آنها میدانند که این نفوذهای فرهنگی پیچیده و به یکدیگر متصل هستند. همچنین از این مسئله آگاه هستند که هرچند فرهنگ به طور چشمگیری بر رفتار افراد تأثیر میگذارد، ولی عواملی مانند نقشهای شغلی و شخصیت افراد نیز میتوانند تأثیرات قدرتمندی داشتهباشند. برای مثال، فرض کنید که با کارگزار بورس ایتالیایی جلسه دارید.
کدامیک از عوامل ایتالیایی بودن، کارگزار بورس بودن یا کارگزار بورس ایتالیایی بودن رفتار این فرد را تبیین میکند؟ یا عامل درونگرایی یا جزو نسل هزاره بودن است که دلیل رفتارشان را آشکار میکند؟ به احتمال زیاد پاسخ در ترکیبی از تمام این عوامل است. بنابراین سعی کنید که فقط بر اساس یکی از این جوانب، فرضیهسازی یا تعمیمدهی نکنید.
۳ عنصر تشکیلدهندهی هوش فرهنگی
یکی از مقالات تأثیرگذار سایت هاروارد بیزینس ریویو (Harvard Business Review article) سه عنصر کلیدی را به نامهای سر (عنصر شناختی)، بدن (عنصر فیزیکی) و قلب (عنصر روانی و انگیزشی) برای هوش فرهنگی معرفی میکند که به شرح زیر هستند:
۱. سر
این عنصر معرف دانش و درک لازم برای داشتن هوش فرهنگی بالا است. بخشی از آن از طریق مشاهده و تحقیق، و بخش دیگر از طریق اتخاذ استراتژیهایی برای جمعآوری اطلاعات جدید و توانایی استفاده از این استراتژیها برای شناسایی مفاهیم مشترک درونفرهنگی به دست میآید. این امر به شما کمک میکند که نحوهی تصمیم گیری و برقراری ارتباطتان را با فرهنگ جدید سازگار کنید.
۲. بدن
عنصر بدن به ترجمهی اطلاعات فرهنگی به رفتار قابل مشاهده اشاره میکند. این رفتار به طور معمول واضحترین شیوه برای نشان دادن هوشبهر بالا به دیگران است. و افراد از طریق ژستها، زبان بدن و نحوهی عملکردتان در انجام وظایفی که فرهنگ در آنها نقش برجستهای دارد، آن را آشکار میکنند.
۳. قلب
برای داشتن هوش فرهنگی بالا، باید به خودتان مطمئن باشید، از ارتکاب اشتباهات غیرعمدی نهراسید و برای رشد مستمر از راه امتحان کردن موقعیتهای فرهنگی جدید، به حد کافی اعتمادبهنفس داشتهباشید. افرادی که بهرهی هوش فرهنگی بالایی دارند، برای نظارت بر رفتارشان و تعدیل آن از هر سه عنصر استفاده میکنند. آنها میتوانند بدون قضاوت سریع یا افتادن در دام کلیشهها، وقایعی را که در بستر فرهنگی رخ میدهند، تفسیر کنند و رفتارشان را با محیط تطابق دهند.
مزایای هوش فرهنگی
دلایل زیادی وجود دارد که نشان میدهند بهبود هوش فرهنگی برای افراد سودمند است. مورد اول این است که بهرهی هوش فرهنگی بالا به شما کمک میکند که با افراد متفاوت به شکل مؤثری کار کنید. هنگام کار در خارج از کشور یا هدایت تیمی متنوع از نظر فرهنگی از راه دور، میتواند شما را از انجام خطاهای فرهنگی خجالتآور و ناراحتکنندهای که شاید به قرارداد یا پروژه نیز لطمه بزنند، در امان نگاه دارد.
شما با داشتن هوش فرهنگی بالا میتوانید در رابطه با فرهنگ سازمان موردنظرتان نیز بینشهایی را کسب کنید. هرچه ارزشها و انتظارات سازمانی را بهتر درک کنید، بهتر میتوانید مطابق با قوانین فرهنگی آن عمل کنید. تحقیقات ثابت کرده متخصصانی که هوش فرهنگی بالایی دارند، در انجام مأموریتهای بینالمللی عملکرد موفقتری دارند. به این علت که راحتتر میتوانند با کار و زندگی در شرایط فرهنگی جدید سازگار شوند.
ولی فارغ از جایی که در آن قرار دارید، هنگام نیاز به برقراری روابط دوستانهی جدید، سازگاری با روش کار بخش دیگری از سازمان یا همکاری با گروه چندکارکردی، داشتن بهرهی هوش فرهنگی بالا ارزشمند است. هوش فرهنگی برخی از مهارتهای قابلانتقال مانند دروننگری، روشنفکری و توانایی پیش بینی مشکلات را باهم ترکیب میکند.
بهعلاوه، اگر از ابزارهایی مانند مدل رهبری مبتنی بر جغرافیای ویبِک (Wibbeke's Geoleadership Model) استفاده کنید، هوش فرهنگی میتواند در سبک رهبری شما اصلیترین عنصر باشد. تحقیقات نشان میدهند سازمانهایی که موانع فرهنگی را رفع میکنند و پذیرش متقابل را ترویج میدهند، نسبت به سایر سازمانها عملکرد بهتری دارند.
هوش فرهنگی و هوش هیجانی
هوش فرهنگی به هوش هیجانی مرتبط است ولی از آن یک قدم فراتر میرود. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، احساسات، نیازها و خواستههای دیگران را درک میکنند و از شیوهی اثرگذاری هیجانها و احساساتشان بر افراد آگاه هستند. ولی اگر بخواهند عوامل فرهنگی را بشناسند و رفتارشان را با آنها مطابقت دهند، باید برخی از مهارتها را نیز کسب کنند.
افزایش این نوع هوش به شما اجازه میدهد که با ارزشها، باورها و نگرشهای افراد از فرهنگهای مختلف هماهنگ شوید و با همدلی آگاهانه و درک واقعی به آنان پاسخ دهید. در بخش بعدی با شیوهی انجام این کار آشنا می شویم.
افزایش هوش فرهنگی
دکتر دیوید لیوِرمور (Dr David Livermore) در سال ۲۰۱۱ و در کتاب هوش فرهنگی (The Cultural Intelligence Difference) به ۴ جنبهی کاربردی از این هوش اشاره میکند، که در ادامه به این چهار مورد میپردازیم. بنابر گفتهی دکتر لیوِرمور، برای افزایش آن باید همه این چهار جنبه پرورش یابند.
۱. انگیزهی هوش فرهنگی
این جنبه به انگیزهی یادگیری دربارهی فرهنگی متفاوت و نحوهی واکنش به آن اشاره میکند. افرادی که علاقه ندارند بدانند چه چیزهايی يک جامعه را میسازد یا آن را آگاه میکند، به احتمال زیاد نمیتوانند با آن جامعه بهخوبی سازگار شوند. هنگامی که برای یادگیری فرهنگ جدیدی تلاش میکنید، ذهنتان به روی احتمالات جدیدی گشوده میشود و مواجهه با تفاوتها به جای آنکه دشوار به نظر بیاید، جذاب و هیجانانگیز میشود.
برای پرورش جنبهی انگیزهی هوش فرهنگی، از هیچ تلاشی برای کاوش شرایط جدیدتان دریغ نکنید، برای مثال:
- در مجامع و گروههای اجتماعی مختلف با افراد آشنا شوید؛
- زبانی دیگر را بیاموزید و به طور کلی مهارتهایتان را در برقراری ارتباطات بینفرهنگی بهبود دهید؛
- برای انجام پروژههایی که شما را در معرض ارتباط با تیمها، سازمانها یا گروههایی از فرهنگهای مختلف قرار میدهند، داوطلب شوید.
در هوش فرهنگی وجود اعتماد به نفس امری حیاتی است، زیرا سناریوهای ناشناخته، بهویژه در اوایل مسیر میتوانند چالشبرانگیز باشند. ابتدا با تعیین اهداف کوچک و رسیدن به آنها و سپس با قراردادن خود در موقعیتهای جدید به طور فعالانه، اعتمادبهنفستان را تقویت کنید.
۲. دانش هوش فرهنگی
داشتن دانش هوش فرهنگی به معنای این نیست که باید با تمام جزئیات یک فرهنگ آشنا باشید. بلکه باید بدانید که فرهنگ به طور کلی چگونه رفتارها، ارزشها و باورهای افراد را شکل میدهد. پس از درک این مسئله، هنجارهای رفتاری اشخاص منطقیتر به نظر میرسند. به نحوهی تعامل افراد از فرهنگهای مختلف و زبان بدن آنها بهدقت توجه کنید. برای مثال، آیا ژستها و حالات چهرهای خاص برای افراد مختلف معناهای متفاوتی دارند؟
تلاش کنید تا دربارهی تاریخ فرهنگها نیز اطلاعاتی را کسب کنید. در این صورت، علاوه بر هنجارهای مربوط به شیوهی پوشش یا تغذیه در یک فرهنگ، دلایل پشت آنها را نیز خواهید آموخت. اگر با گروهی همکاری میکنید که اعضای آن از نظر فرهنگی متنوع هستند، از هفت بُعد فرهنگ در مدل ویبک به عنوان ابزاری برای کمک به تحلیل عوامل مؤثر بر عملکرد اعضا استفاده کنید. همچنین نظریهی ابعاد فرهنگی هافستد (Hofstede's Cultural Dimensions) نیز برای درک فرهنگ سازمانها ابزار مفیدی است.
به یاد داشتهباشید که علیرغم وجود برخی از انتظارات فرهنگی نامحسوس و ظریف، اغلب آنها بسیار واضح هستند. این انتظارات معمولا در سیاست سازمانها یا قوانین اساسی میآیند.
۳. استراتژی هوش فرهنگی
پس از کسب آگاهی دربارهی فرهنگ، میتوانید از اطلاعات خود برای تدوین استراتژیهای قدرتمند و حساس به فرهنگ کمک بگیرید. اگر به فکر کردن دربارهی تفاوتهای فرهنگی و تأثیر آنها عادت کنید، این فرایند رفتهرفته و به طور طبیعی بر روند برنامه ریزی شما تأثیر میگذارد. برای پرورش این عادت میتوانید از سه روش زیر استفاده کنید:
- فرضیههایتان را دربارهی اینکه چرا مسائل در فرهنگهای مختلف به شکلهای متفاوتی اتفاق میافتند، به چالش بکشید؛
- به رسانهها و سرگرمیهای محلی دقت کنید. زیرا در این صورت میتوانید دربارهی شیوهی تأثیر فرهنگ بر رفتار افراد، بینشهای جدیدی را به دست آورید؛
- تمام مشاهدات فرهنگی و ناامیدیها و موفقیتهایتان را ثبت کنید. این یادداشتها در کشف، حل مشکلات اصلی و حفظ تمرکز بر افزایش بهرهی هوش فرهنگی در طولانیمدت، به شما کمک میکنند.
۴. عمل هوش فرهنگی
آخرین عنصر آن به نحوهی رفتار، بهویژه هنگامی که وقایع طبق برنامهی تعیینشده پیش نمیروند، اشاره دارد. شما میتوانید با تحقیق دربارهی آداب معاشرت تجاری (business etiquette) در فرهنگی که در آن به کار مشغول هستید، برای بروز رفتار و گفتار درست به طور کامل آماده شوید. با وجود این، باز هم ممکن است مشکلات یا کجفهمیهایی رخ دهند. بنابراین کسب توانایی عکسالعمل سریع و کنترل هیجاناتتان مفید خواهد بود.
همچنین، باید همواره مطمئن شوید که زبان بدنتان مناسب است و سیگنالهایی که ساطع میکنید با کلماتتان تناقضی ندارند. اگر واقعا دلیل رفتار یا گفتار فردی را درک نمیکنید، بدون ترس، از او در این باره سؤال کنید. اگر این کار را به شکل محترمانهای انجام دهید، اغلب افراد متوجه میشوند که شما به بروز رفتار درست تمایل دارید. به علاوه از توجهی که به فرهنگشان نشان میدهید، قدردانی میکنند.
و در آخر، اگر علیرغم تمام تلاشتان فکر میکنید که رفتار یا گفتار نادرستی داشتهاید، از عذرخواهی ابایی نداشتهباشید. از اشتباهاتتان درس بگیرید و رفتار درست را برای موقعیتهای مشابه به یاد بسپارید.
نکات کلیدی
فرهنگ فقط به ملیت، قومیت یا دین اشاره نمیکند. فرهنگ، گروههای اجتماعی، سازمانهای تجاری و بخشها، گروههای سنی و تیمهای داخلی آنان را نیز در بر میگیرد. هوش فرهنگی سر (دانش و درک)، بدن (عملکردها) و قلب (اعتمادبهنفس و تعهد) را متحد میکند. طبق گفتههای مؤلف اثر، دکتر دیوید لیوِرمور، افرادی که هوش فرهنگی بالایی دارند، در رفتارشان جنبههای زیر را به نمایش میگذارند:
- انگیزهی هوش فرهنگی: انگیزهی یادگیری دربارهی فرهنگهای جدید؛
- دانش هوش فرهنگی: درک نحوهی اثرگذاری فرهنگ بر عملکرد افراد؛
- استراتژی هوش فرهنگی: داشتن برنامهای برای پاسخ به تفاوتهای فرهنگی؛
- عمل هوش فرهنگی: رفتار کردن مطابق با فرهنگ مورد نظر و حلوفصل تمام مشکلات احتمالی.
خلاصه
افرادی که هوش فرهنگی بالایی دارند میتوانند خود را با فرهنگهای مختلف به راحتی تطبیق دهند. برای تقویت هوش فرهنگی ابتدا باید میزان آن را در فرد سنجید و پس از تعیین نقاط قوت و ضعف، یک سری اقداماتی انجام داد. تقویت این هوش میتواند به شما در کنار آمدن با آداب و رسوم، ارزش ها و سنت های متفاوت کمک کند. در این مطلب به هر آنچه نیاز دارید درمورد هوش فرهنگی بدانید، پرداختیم. اگر سؤال و یا نظری درمورد این مطلب دارید، با ما در میان بگذارید.
منبع: mindtools.com
دیدگاه