هوش چیست؟ بررسی نظریههای هوش در روانشناسی و انواع آن
اگرچه تعریف هوش یکی از موضوعات موردبحث در روانشناسی است، تعریف مشخصی برای آن وجود ندارد. برخی از محققان اظهار داشتهاند که هوش یک توانایی کلی و واحد است و برخی دیگر معتقدند که هوش طیف وسیعی از استعدادها و مهارتها را در بر میگیرد. در این مطلب میخواهیم دربارهی این که هوش چیست صحبت کنیم و نظریههای ۱۰۰ سال اخیر در مورد آن را مرور کنیم.
هوش چیست؟
در این قسمت از مطلب بررسی میکنیم که هوش چیست؛ در طول تاریخ روانشناسی، «هوش» یکی از موضوعات بسیار بحثبرانگیز بودهاست. با وجود علاقهی چشمگیر به این موضوع، هنوز در مورد اینکه چه مؤلفههایی آن را تشکیل میدهند، اختلافنظر وجود دارد. علاوه بر سؤالاتی که دربارهی چگونگی تعریف هوش مطرح میشوند، بحث درمورد امکان اندازهگیری دقیق آن نیز ادامه دارد. موضوع هوش یکی از بزرگترین و سختترین موضوعاتی است که به آن پرداخته میشود، یکی از مباحثی است که بیشترین میزان بحث و جدال را به دنبال دارد.
در مقاطع مختلف و در طول تاریخ، محققان تعاریف مختلفی را برای آن ارائه دادهاند. هریک از نظریهپردازان تعارف گوناگونی دارند، اما طبق درک کنونی و تعاریف ارائهشده میتوان گفت که هوش توانایی انجام موارد زیر است:
- از تجربه آموختن: کسب، حفظ و استفاده از دانش یکی از مؤلفههای مهم آن است؛
- شناسایی مشکلات: افراد برای استفاده از دانش باید بتوانند مشکلات احتمالیای را که باید برطرف شوند، شناسایی کنند؛
- حل مشکلات: بنابراین، افراد باید بتوانند از آنچه آموختهاند استفاده کنند تا برای مسئلهای که در جهان اطراف خود مشاهده میکنند، راهحل مفیدی پیدا کنند.
بهطور خلاصه، هوش برخی تواناییهای ذهنی مختلف (منطق، استدلال، حل مسئله و برنامهریزی) را شامل میشود.
اغلب، روانشناسان درمورد تعریف هوش اختلافنظر دارند، اما تحقیقات انجامشده در بسیاری از زمینهها نقش بسزایی داشتهاند. این زمینهها تصمیم گیری درمورد میزان تأمین بودجه برای برنامههای آموزشی، استفاده از آزمایشهای غربالگری متقاضیان کار و استفاده از آزمایشهای مختلف برای شناسایی کودکانی که به آموزش علمی بیشتری نیاز دارند را شامل میشوند. حال که متوجه شدید هوش چیست در ادامه با تاریخچه آن بیشتر آشنا میشویم.
تاریخچهی مختصر هوش
اصطلاح ضریب هوشی (intelligence quotient) یا IQ را اولین بار در اوایل قرن ۲۰ روانشناسی آلمانی به نام ویلیام استرن (William Stern) ابداع کرد. روانشناسی به نام آلفرد بینه (Alfred Binet) اولین آزمونهای ضریب هوشی را برای کمک به دولت فرانسه در شناسایی دانشآموزانی که به آموزش علمی بیشتری نیاز داشتند، تهیه کرد. بینت (Binet) اولین کسی بود که مفهوم سن عقلی یا مجموعهتواناییهایی که کودکان در یک سن خاص دارند را معرفی کرد.
از آن زمان، این آزمونها به ابزاری پرکاربرد تبدیل شده که به توسعهی بسیاری از آزمونهای مهارت و استعداد منجر شدهاست؛ با این حال، بحث و مجادله دربارهی استفاده از چنین آزمونهایی، تأثیرات و شیوهی تعریف هوش همچنان ادامه دارد.
نظریههای هوش
پس از برسی این که تعریف هوش چیست با نظریههای هوش آشنا میشویم. محققان مختلف نظریههای مختلفی را برای توضیح ماهیت هوش ارائه دادهاند. در اینجا برخی از نظریههای مهمی را که در طول ۱۰۰ سال گذشته ظهور کردهاند، بررسی میکنیم:
هوش عمومی
یک روانشناس انگلیسی به نام چارلز اسپیرمن (Charles Spearman) مفهومی را توصیف كرد كه از آن به عنوان «هوش عمومی» یا «فاکتور جی (g)» یاد میکرد. اسپیرمن پس از استفاده از تکنیک «تحلیل عاملی» برای بررسی برخی از آزمونهای استعداد ذهنی، دریافت که امتیازات این آزمونها به طرز چشمگیری مشابهاند.
افرادی که در یک آزمون شناختی عملکرد خوبی داشتند، در سایر آزمونها نیز عملکرد خوبی داشتند، اما کسانی که در یک آزمون نمرهی بدی را کسب کردند، در سایر آزمونها نیز نمرهی بدی را دریافت کردهبودند. او نتیجه گرفت که هوش یک توانایی شناختی عمومی و قابلاندازهگیری است که میتوان آن را با اعداد بیان کرد.
تواناییهای اولیه ذهنی
روانشناسی به نام لوئی ل. تورستون (Louis L.Thurstone) نظریهی متفاوتی را برای تعریف هوش ارائه داد. نظریهی او هوش را یك توانایی كلی و واحد نمیدانست، بلکه بر این باور بود که بر ۷ توانایی ذهنی مختلف متمركز است که عبارتاند از:
- حافظهی شرکتپذیر: توانایی حفظ و یادآوری؛
- توانایی عددی: توانایی حل مسائل ریاضی؛
- سرعت ادراکی: توانایی دیدن تفاوتها و شباهتها در میان اشیای مختلف؛
- استدلال: توانایی یافتن قوانین؛
- تجسم فضایی: توانایی تجسم روابط؛
- درک کلامی: توانایی تعریف و درک کلمات؛
- روان بودن گفتار: توانایی خَلق سریع کلمات و جملات.
نظریهی هوش چندگانه
یکی از ایدههایی که بهتازگی برای تعریف هوش مطرح شدهاست، نظریهی هوارد گاردنر (Howard Gardner) درمورد هوش چندگانه است. نظریهی هوش گاردنر بیان میکند مفهوم سنتی هوش، که مبتنی بر آزمونهای ضریب هوشی است، تواناییهای فرد را به طور کامل و دقیق به تصویر نمیکشد. نظریهی او ۸ هوش مختلف را بر اساس مهارتها و تواناییهایی که در فرهنگهای مختلف ارزشمند هستند، ارائه میدهد که عبارتاند از:
- اندامی جنبشی: توانایی کنترل حرکات بدن و مهارت کنترل اشیا؛
- بینفردی: توانایی تشخیص و پاسخگویی متناسب با خُلقوخو، انگیزهها و خواستههای افراد؛
- درونفردی: توانایی خودآگاهی و هماهنگی با احساسات درونی، ارزشها و اعتقادات؛
- منطقی ریاضی: توانایی تفکر انتزاعی و مفهومی و توانایی تشخیص الگوهای منطقی یا عددی؛
- موسیقایی: توانایی خَلق و سنجش ریتم، صدا و فالش خواندن؛
- طبیعتگرا: توانایی شناخت و طبقهبندی حیوانات، گیاهان و سایر اشیای موجود در طبیعت؛
- زبانی کلامی: مهارتهای کلامی و حساسیت نسبت به اصوات، معانی و ریتم کلمات؛
- بصری فضایی: توانایی تفکر در قالب تصویر و تجسم دقیق و انتزاعی.
نظریهی Triarchic (هوش سهوجهی)
روانشناسی به نام رابرت استرنبرگ (Robert Sternberg)، برای تعریف هوش اینگونه میگوید: «فعالیت ذهنیای كه در جهت سازگاری هدفمند با محیط زندگی واقعی و انتخاب آن باشد.»
اگرچه او با گاردنر درمورد اینکه این مفهوم بسیار گستردهتر از یک توانایی عمومی است موافق بود، اظهار داشت که برخی از انواع مختلف هوش، که گاردنر ارائه داده است، باید به عنوان استعدادهای فردی نشان داده شوند.
اشترنبرگ چیزی را به نام «هوش موفق» ارائه داد كه ۳ عامل مختلف را شامل میشود که عبارتاند از:
- تحلیلی: توانایی شما در ارزیابی اطلاعات و حل مسئله؛
- خلاق: توانایی شما در ارائهی ایدههای جدید؛
- عملی: توانایی شما در انطباق با یک محیط متغیر.
پس از این که دریافتید هوش چیست و با نظریههای آن نیز آشنا شدید، در ادامه به توضیح آزمون ضریب هوشی خواهیم پرداخت.
سؤالاتی دربارهی آزمون ضریب هوشی
برای دستیابی به درکی عمیقتر از هوش و آزمونهای تهیهشده برای سنجش این مفهوم، باید تاریخچهی آزمونهای ضریب هوشی، تحقیقات انجامشده و یافتههای پدیدآمده را بهخوبی مطالعه کنید.
برخی از سؤالات اصلی دربارهی تست هوش عبارتاند از:
- آیا آزمونهای ضریب هوشی مغرضانه عمل میکنند؟
- آیا هوش یک توانایی واحد است یا شامل مجموعهای از مهارتها و تواناییهای چندگانه است؟
- آیا هوش ارثی است یا محیط بر آن تأثیر دارد؟
- نمرات بهدستآمده از این آزمونها چه چیزی را پیشبینی میکنند؟
روانشناسان برای پاسخ به این سؤالات، تحقیقات جالبتوجهی را درباره ماهیت و تأثیرات هوش انجام دادهاند.
در آخر
پس از این که بررسی کردیم هوش چیست متوجه شدیم در طول تاریخ روانشناسی، تعریف هوش یکی از موضوعات بسیار بحثبرانگیز بودهاست و اغلب، روانشناسان درمورد تعریف آن اختلافنظر دارند. آزمون ضریب هوشی به ابزاری پرکاربرد تبدیل شده که به توسعهی بسیاری از آزمونهای مهارت و استعداد منجر شدهاست. هوش عمومی، تواناهاییهای اولیهی ذهنی و هوش چندگانه از نظریات هوش هستند که آنها را توضیح دادیم.
منبع: verywellmind.com
دیدگاه