اصطلاحات بازاریابی پرکاربرد که باید بدانید
در حوزهی مارکتینگ یا بازاریابی اصطلاحات خاصی وجود دارند که هر بازاریابی باید با آنها آشنا باشد. حتی کارمندانی که در این حوزه مشغول به کار نیستند، در صورت آشنایی با اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ و بهطور کلی بازاریابی، میتوانند روند تجزیهوتحلیل فروش و نحوهی دسترسی به مصرفکنندگان را درک کنند. در ادامه با ۴۱ مورد از اصطلاحات بازاریابی رایج و مفهوم هریک آشنا میشویم.
اصطلاحات بازاریابی رایج
لیست زیر برخی از رایجترین اصطلاحات بازاریابی را به همراه مفهوم آنها شامل میشود:
۱. تست A/B
اولین مورد از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ که آن را بررسی میکنیم، تست A/B است. تحلیلگران بازاریابی معمولا از تست A/B برای این منظور استفاده میکنند تا دریابند که کدام گزینهی مطرحشده از جانب آنان در کمپین بازاریابی موردنظر عملکرد بهتری را ارائه میدهد.
برای مثال، تیم بازاریابی در کمپینهای ایمیل مارکتینگ (Email Marketing) یا بازاریابی ایمیلی، غالبا از این نوع تست برای سنجش موضوع ایمیلهای مختلف استفاده میکنند تا دریابند که کدام موضوع ایمیل به این منجر میشود که افراد بیشتری ایمیل را باز کنند و کدام موضوع باعث میشود که کاربران پیش از خواندن، ایمیل را پاک کنند.
۲. آنالیتیکس (Analytics)
آنالیتیکس از اصطلاحات بازاریابی است که برای کشف روندهای رایج فعلی در صنعت و چگونگی تأثیرشان بر کسبوکار نیز استفاده میشود. به طور معمول، گرافها و نمودارهایی در این زمینه وجود دارند که دادههای مختلفی را برای مقایسهی صنعت، محصول، خدمات و سایر انواع دادهها با همتایان خود نشان میدهند. این دادهها به تیم بازاریابی کمک میکنند که بدانند بودجهی تبلیغاتی خود را به چه نحوی در سال آینده به صورت استراتژیک هزینه کنند.
۳. کسبوکار به کسبوکار (B2B) از اصطلاحات بازاریابی متداول
از دیگر اصطلاحات بازاریابی متداول میتوان به بازاریابی B2B اشاره کرد. کسبوکار به کسبوکار (Business-to-Business) که به آن B2B میگویند، به معنای شرکتی است که چیزی را به شرکتهای دیگر میفروشد. به عنوان مثال، یک شرکت معماری که در ساخت ساختمانهای تجاری تخصص دارد، خدمات خود را به مستأجران یا همان شرکتهای نیازمند به دفتر خدماتی در آن فضای ساختمان میفروشد.
۴. کسبوکار به مصرفکننده (B2C)
B2C نیز از دیگر اصطلاحات بازاریابی متداول است که در مورد آن توضیح خواهیمداد. بازاریابان اغلب هنگام توصیف شرکتی که کالا یا خدمات را به شخص مصرفکنندگان عرضه میکند، از اصطلاح Business-to-Consumer یا بهاختصار B2C استفاده میکنند.
به عنوان مثال، بیشتر فروشگاههای خردهفروشی B2C هستند، زیرا محصولات خود را مستقیم برای مصرف به مشتریان میفروشند.
۵. وبلاگ نویسی تجاری (Business Blogging)
از وبلاگ نویسی تجاری برای دسترسی آنلاین به گروهی از مخاطبان خاص استفاده میشود. بازاریابان با استفاده از کلمات کلیدی خاصی که ممکن است مصرفکننده برای جستوجوی کسبوکارهای ارائهدهندهی محصول یا خدماتی خاص از آنها استفاده کند، ترافیک آنلاین را به وبلاگ کسبوکار خود هدایت میکنند تا محصولشان فروش بیشتری داشتهباشند.
۶. نرخ پرش (Bounce Rate) از اصطلاحات بازاریابی دیجیتال
نرخ پرش (Bounce Rate) از دیگر اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است که به آن اشاره میکنیم. ۲ نوع نرخ پرش در دنیای بازاریابی وجود دارد. نرخ پرش وبسایت به درصد افرادی گفته میشود که وارد وبسایت کسبوکار میشوند، اما بدون کلیک کردن روی سایر بخشهای سایت از آن خارج میشوند؛ به این معنی که کاربر در چند ثانیهی اول بخش یا اطلاعات موردنظر خود را نمیبیند؛ به همین دلیل سایت را ترک میکند و مشتری کسبوکار نمیشود.
نوع دیگر نرخ پرش به ایمیلها مربوط میشود. نرخ پرش ایمیل به این معناست که ایمیل ارسالشده نمیتواند به گیرنده برسد.
۷. پرسونای خریدار (Buyer Persona)
از دیگر اصطلاحات بازاریابی که باید بدانید، پرسونای خریدار است. بازاریابان بر اساس تحقیقات و دادهها، پرسونای خریدار را توسعه میدهند. این پرسونا مصرفکنندگان معمولی یا ایدئال کسبوکار هستند که از محصول یا خدمات آن استفاده میکنند. این امر به بازاریابان کمک میکند که استراتژیهایی را برای رسیدن به بازار هدف توسعه دهند.
۸. دعوت به عمل (CTA)
فراخوان عمل (CTA) که به Call to Action شناخته میشود، از رایجترین اصطلاحات بازاریابی دیجیتال است که به طور معمول شامل کلیک کردن روی یک لینک، تصویر یا دکمهای است که مصرفکنندهی بالقوه را به خرید، اشتراک یا انجام کاری دیگر ترغیب میکند. دکمهی «اکنون سابسکرایب کنید» یا «گزارش رایگان خود را دانلود کنید» نمونههایی از CTA هستند.
۹. نرخ کلیک (CTR)
نرخ کلیک یا Click-through rate که بهاختصار CTR گفته میشود از اصطلاحات بازاریابی دیجیتال است که اکنون در مورد آن توضیح میدهیم. نرخ کلیک به درصد بازدیدکنندگان وبسایت مربوط میشود که از بخش خاصی از وبسایت به بخشی دیگر از آن میروند. در واقع، این مشتریان روی بخشهای مختلف وبسایت کلیک میکنند که این کلیکها معمولا بر اساس کمپینهای بازاریابی استراتژیک هدایت میشوند. این استراتژیها به راهنمایی بازدیدکنندگان در آن بخشهای خاص کمک میکنند.
۱۰. بازاریابی حلقهی بسته (Closed-loop Marketing) از اصطلاحات بازاریابی
بازاریابی حلقهی بسته نیز از اصطلاحات بازاریابی است که باید با آن آشنا باشید. این نوع بازاریابی شامل اجرا و پیگیری فعالیتهای بازاریابی و نشان دادن تأثیر آنها روی رشد یا فروش کسبوکار است. شرکتها از این امر برای تعیین مفید بودن یا نبودن سرمایهگذاریهای بازاریابی استفاده میکنند و به تدوین استراتژیهای بازاریابی بهتر در آینده کمک میکنند.
۱۱. محتوا (Content)
محتوا آنچه است که در وبسایت کسبوکار، پستهای رسانههای اجتماعی و وبلاگها بارگذاری میشود و میتواند ویدئو، مقاله، پادکست یا سایر مواردی را شامل شود که کسبوکارها برای دسترسی به مصرفکنندگان استفاده میکنند. در واقع، کسبوکارهای مختلف از محتوا به عنوان راهی برای تعامل با مصرفکنندگان و به منظور به اشتراکگذاری اطلاعات با سایر مشتریان بالقوه استفاده میکنند.
۱۲. نرخ تبدیل (Conversion Rate)
از دیگر اصطلاحات بازاریابی رایج میتوان به نرخ تبدیل (Conversion Rate) اشاره کرد. نرخ تبدیل درصد افرادی را نشان میدهد که از صفحهی لندینگ وبسایت نسبت به انجام کاری در آن اقدام میکنند. به عنوان مثال، اگر در جایگاه بازاریاب شرکتی قصد دارید لیست تماس مشتریانتان را از طریق ارائهی گزارشی رایگان به آنها تهیه کنید و از ۱۰۰ نفر، ۲۵ نفر اطلاعات تماسشان را در اختیارتان میگذارند، در این صورت میتوان گفت که نرخ تبدیل وبسایت شما ۲۵٪ است.
۱۳. بهینهسازی نرخ تبدیل (Conversion Rate Optimization)
بهینهسازی نرخ تبدیل از اصطلاحات بازاریابی است که به استفاده از تکنیکهای بازاریابی مانند طراحی وب و کمپینهای رسانههای اجتماعی برای افزایش نرخ تبدیل کسبوکار اشاره دارد.
۱۴. شاخص هزینهی هر جذب (Cost per Lead) از اصطلاحات بازاریابی
این اصطلاح، که تحت عنوان Cost per Lead شناخته میشود، به مبلغی اشاره دارد که شرکتی برای به دست آوردن امتیازی مثبت پرداخت میکند و شاخصی مفید برای سنجش میزان تأثیرگذاری استراتژیهای بازاریابی کسبوکار به شمار میآید.
۱۵. مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)
مدیریت ارتباط با مشتری یا Customer relationship management، از اصطلاحات بازاریابی است که به نحوهی رسیدگی به مشتریان کنونی شرکت و همچنین مشتریان بالقوهی آن اشاره دارد. برنامههای نرمافزاری مختلفی برای این منظور توسعه داده شدهاند که این اطلاعات را ردیابی و پشتیبانی میکنند؛ از آن جمله میتوان ارسال ایمیل، برنامهریزی قرار ملاقات و پیگیری هرگونه تعامل با مشتری را نام برد.
۱۶. تقویم محتوا (Editorial Calendar)
تنظیم تقویم محتوا نیز از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است که در مورد آن توضیح خواهیم داد. تنظیم تقویم محتوا راهی است که به وسیلهی آن میتوان زمان و نوع انتشار محتوایی خاص در وبسایت را مشخص کرد. به عنوان مثال، در روز جمعه و بر اساس تقویم محتوا ممکن است محتوایی در رسانههای اجتماعی بارگذاری، ایمیلی برای مشتریان ارسال شود که خبر برگزاری یک حراج بزرگ را به اطلاع آنان برساند تا مشتریان در این حراج شرکت کنند.
۱۷. نرخ تعامل (Engagement Rate) از اصطلاحات رایج در دیجیتال مارکتینگ
نرخ تعامل یا Engagement Rate نیز از اصطلاحات بازاریابی است که در رسانههای اجتماعی برای توصیف تعامل کاربران با محتوای کسبوکار استفاده میشود. برای مثال، لایکها، اشتراکگذاریها و نظرات در پستهای شبکهی اجتماعی برای اندازهگیری نحوهی تعامل کاربران با مطالب منتشرشده استفاده میشوند.
۱۸. هشتگ (Hashtag)
مورد بعدی از اصطلاحات بازاریابی که آن را بررسی میکنیم، هشتگ است. هشتگ با نماد # و رشتهای از کلمات بدون فاصله بعد از آن شناخته میشود. هشتگ در رسانههای اجتماعی برای شروع گفتوگو یا تعامل درمورد محتوایی خاص استفاده میشود؛ سپس کاربران میتوانند آن هشتگ را دنبال کنند تا ببینند که دیگران در آن باره چه چیزهایی را پست کرده و به اشتراک گذاشتهاند.
۱۹. بازاریابی درون گرا (Inbound Marketing) از اصطلاحات رایج در دیجیتال مارکتینگ
بازاریابی درون گرا نیز از اصطلاحات بازاریابی است که باید با آن آشنا باشید. بازاریابی درون گرا شامل فعالیتهای بازاریابی است که مشتریان بالقوه را به وبسایت کسبوکار میآورد. بازاریابان از علایق مشتریان برای انتشار مطالبی استفاده میکنند که مشتریان بالقوه را به وبسایت کسبوکار جذب کنند و به این طریق امیدوارند که به مرور زمان آنها را به مشتریان خود تبدیل کنند.
۲۰. اینفوگرافیک (Infographic)
اینفوگرافیک نیز از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است که به بخشی از محتوای بصری اشاره دارد که برای سادهتر شدن درک مفاهیم، طراحی و استفاده میشود.
۲۱. شاخص کلیدی عملکرد (KPI) از اصطلاحات بازاریابی
شاخص کلیدی عملکرد راهی برای شرکتها هستند که به وسیلهی آن فعالیتهای کارکنان یا انواع فعالیتهای بازاریابی انجامشده در بازار هدف را ارزیابی میکنند. به بیان دیگر، شاخص کلیدی عملکرد راهی برای بازاریابان است تا ببینند که عملکردشان در مقایسه با معیارهای استاندارد صنعت فعالیتشان چگونه پیش میرود و آنها چگونه به سمت اهداف خود پیش میروند.
۲۲. کلمهی کلیدی (Keyword)
کلمات کلیدی یا Keyword از اصطلاحات بازاریابی دیجیتال است که باید با آن آشنا باشید.
کلمات کلیدی به کلمات یا عباراتی گفته میشود که مشتریان بالقوه برای جستوجوی وبسایت کسبوکار موردنظرشان استفاده میکنند. موتورهای جستوجو این کلمات کلیدی را جستوجو میکنند تا مرتبطترین وبسایتها، پستها، مقالات خبری و موارد دیگر را در بالای صفحه جستوجو نمایش دهند.
۲۳. صفحه لندینگ (Landing Page) از اصطلاحات بازاریابی دیجیتال
صفحهی لندینگ یا Landing Page در وبسایت به جایی اشاره دارد که برای جذب امتیاز مثبت یا هدایت مشتریان بالقوه به صفحهی اصلی سایت یک لینک ورودی دارد.
۲۴. لید (Lead)
لید از دیگر اصطلاحات بازاریابی است که به مشتریان بالقوه کسبوکار اشاره دارد. شرکتها معمولا از صفحات لندینگ، دعوت به عمل و سایر ابزارها برای جذب این مشتریان استفاده میکنند.
۲۵. پرورش لید یا لید نرچرینگ (Lead Nurturing)
لید نرچرینگ زمانی اتفاق میافتد که شرکت مجموعهای از ارتباطات را برای جذب این مشتریان برقرار کند و آنها را برای تبدیل به مشتریان تعاملی با کسبوکار حفظ کند. شرکتها با بهکارگیری پیامهای ایمیلی، پیامهای رسانههای اجتماعی یا کانالهای دیگر میتوانند محتوای ارزشمندی را در اختیار مشتریان بالقوه قرار دهند و آنها را از طریق قیف فروش (Sales Funnel) هدایت کنند تا در نهایت آنها را به مشتریان دائمی خود تبدیل کنند.
۲۶. مراحل چرخهی عمر (Lifecycle Stages)
از دیگر اصطلاحات بازاریابی که باید با آن آشنا باشید، مراحل چرخهی عمر است. مراحل چرخهی عمر به مراحل مختلفی اشاره دارند که مشتریان بالقوهی کسبوکار آنها را پشت سر میگذارند. این مراحل شامل آگاهی، ارزیابی و خرید هستند. مرحلهای که با مشتریان بالقوهی خود در آن قرار دارید، نوع محتوای مربوط به مصرفکنندهی مذکور را تعیین میکند.
۲۷. اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)
خودکارسازی بازاریابی به پلتفرمها، ابزارها و تجزیهوتحلیلهای خاصی اشاره دارد که برای خودکارسازی جذب مشتریان بالقوه استفاده میشوند. به عنوان مثال، اگر میخواهید از طریق صفحهی لندینگ خود مشتریان بالقوه را جذب کنید، هر پلتفرم یا ابزاری که برای رسیدن به این هدف استفاده میکنید، میتواند ایمیل خاصی را برای جلبتوجه آن مشتری ارسال کند. حتی ممکن است این ابزار طوری تنظیم شود که در صورت انجام ندادن کاری از سوی کاربر طی چند روز آینده ایمیل دیگری را برای پیگیری ارسال کند. این روند با عنوان «اتوماسیون بازاریابی» شناخته میشود.
۲۸. بازاریابی موبایلی (Mobile Marketing) از اصطلاحات بازاریابی دیجیتال
بازاریابی موبایلی نیز از دیگر اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است. بازاریابان در ارتباط با دستگاههای موبایل به طور خاص از استراتژیهایی برای تعامل با مصرفکنندگان استفاده میکنند که بر اساس موقعیت مکانی آنها باشد تا کالاها یا خدمات خاصی را برای کاربرانی که آنها را در گوشیهای هوشمند خود جستوجو میکنند، تبلیغ کنند.
۲۹. بهینهسازی برای موبایل (Mobile Optimization)
بهینهسازی برای موبایل از دیگر اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است. طراحان وب از بهینهسازی برای موبایلهای کاربران استفاده میکنند تا قالب مناسبی را برای نمایش وبسایت روی موبایل ارائه دهند تا به این طریق کاربران بتوانند بهراحتی و با استفاده از دستگاههای موبایل خود از وبسایت استفاده کنند. بهینهسازی برای موبایل در بیشتر پلتفرمهایی که برای مدیریت وبسایتها استفاده میشوند، تعبیه شدهاست.
۳۰. امتیاز خالص تبلیغکنندگان (NPS)
از دیگر اصطلاحات بازاریابی میتوان به امتیاز خالص تبلیغکنندگان یا Net Promoter Score اشاره کرد. امتیاز خالص تبلیغکنندگان، معیاری در مقیاس ۰ تا ۱۰ است که احتمال توصیهی شرکت به افراد دیگر از جانب مشتریان را نشان میدهد. این معیار به شرکتها کمک میکند تا راههایی را برای بهبود محصولات یا خدمات خود شناسایی کنند.
۳۱. سرویس خبرخوان (Newsfeed)
سرویس خبرخوان یا Newsfeed آخرین اخبار، پستها، تصاویر و موارد دیگر را در صفحهی اصلی وبسایت یا سایر منابع آنلاین نشان میدهد. اکثر شبکههای اجتماعی از این سرویس بهرهمندند.
۳۲. پیج ویو (Page View) از اصطلاحات بازاریابی دیجیتال
مورد بعدی از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ که به آن میپردازیم، پیج ویو(Page view) نام دارد. پیج ویو صفحهی وب واحدی است که کاربر در وبسایت کسبوکار به آن مراجعه میکند. بازاریابان میتوانند از این صفحات استفاده کنند تا ببینند که کدامیک از صفحات وب بیشتر دیده میشوند و چگونه میتوانند بازدیدها را در صفحاتی که کمتر از سایر صفحات دیده میشوند، بهبود بخشند.
۳۳. تبلیغات کلیکی (PPC)
تبلیغات کلیکی یا Pay-per-click و بهاختصار PPC، از اصطلاحات بازاریابی دیجیتال است که اکنون به آن میپردازیم. تبلیغات کلیکی، نوعی تبلیغات دیجیتالی است که بر اساس کلیک کاربری منحصربهفرد روی آگهیهایی انجام میشود که از طریق آن به وبسایت شما هدایت شود. شرکتها معمولا هزینهای را به یک شرکت موتور جستوجو میپردازند تا تبلیغات مربوط به شرکت آنها در قسمتهای مختلف صفحات نمایش داده شود.
شرکتها برای تبلیغ PPC فقط نرخ ثابت یا مبلغی پیشنهادی را برای هر کلیکی که روی تبلیغات هدایتکننده به وبسایت خود دریافت کنند، پرداخت میکنند. این روش تبلیغ راهی عالی برای تعیین میزان تأثیرگذاری تبلیغات در استراتژی بازاریابی محسوب میشود.
۳۴. مشتری بالقوه واجدشرایط (Qualified Lead)
مورد بعدی از اصطلاحات بازاریابی که بررسی میکنیم، مشتری بالقوهی واجدشرایط است. این مشتری فردی است که اطلاعات بیشتری را درمورد محصول یا خدمات شرکت درخواست میکند.
۳۵. کد QR
کد QR نیز از اصطلاحات بازاریابی است که در مورد آن توضیح خواهیم داد. بازاریابان از کدهای QR برای هدایت مصرفکنندگان به وبسایت خود، اشتراک متن، فرم یا برخی دیگر از ابزارهای جمعآوری اطلاعات استفاده میکنند. مشتری با استفاده از موبایل خود میتواند از طریق اپلیکیشنهای کدخوان یا دوربین گوشی، کد منحصربهفرد تبلیغات پرینتشده را اسکن کند.
۳۶. طراحی تعاملی (Responsive Design) از اصطلاحات بازاریابی رایج
طراحان وب از طراحی تعاملی یا Responsive برای توسعهی وبسایتی استفاده میکنند که بتواند با صفحاتی با ابعاد مختلف در هر پلتفرمی سازگار باشد. به این معنا که مصرفکنندگان صرفنظر از اینکه وبسایت را از طریق کامپیوتر، تبلت، موبایل یا دستگاههای دیگر مشاهده کنند، وبسایت شرکت باید در قالبی خاص و بهینه برای آنها نمایش داده شود تا کاربر بتواند با هر دستگاهی روی صفحه زوم کند، اسکرول کند و ....
به این ترتیب، طراحی ریسپانسیو امکانی را فراهم میکند تا به جای طراحی سایتهای بهینهی جداگانه برای موبایل و سایر دستگاهها، صفحات وبسایت با هر پلتفرمی سازگار شوند و اجازهی تعامل راحت با وبسایت را به کاربر بدهند.
۳۷. نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
نرخ بازگشت سرمایه یا Return On Investment و بهاختصار ROI، یکی دیگر از اصطلاحات بازاریابی است که برای تعیین عملکرد شرکت بر اساس سرمایهگذاری خاص استفاده میشود. به عنوان مثال، اگر شرکتی مجموعهای از تبلیغات را در پلتفرمهای مختلف اجرا کند، معیار نرخ بازگشت سرمایه میتواند تعیینکنندهی میزان فروش بر اساس آن تبلیغات خاص باشد. در چنین شرایطی، اگر شرکت سودی از این تبلیغات کسب کند، بازگشت سرمایه یا درآمدی را از سرمایهگذاری در تبلیغات دریافت کردهاست.
۳۸. بهینهسازی موتور جستوجو (SEO)
بهینهسازی موتور جستوجو یا سئو (SEO) از اصطلاحات بازاریابی دیجیتال است که به معنای استفاده از کلمات کلیدی، عبارات، عناوین، برچسبها (Tags)، برچسبهای تصویر (Image Tags)، لینکهای داخلی و موارد دیگر برای تقویت وبسایت است؛ به طوری که وبسایت را به بالای نتایج جستوجو یا نزدیک به موارد اول لیست میبرد.
۳۹. بازدیدکنندهی منحصربهفرد (Unique Visitor)
از دیگر اصطلاحات بازاریابی که باید بدانید، بازدیدکنندهی منحصربهفرد (Unique Visitor) است. بازدیدکنندهی منحصربهفرد کسی است که پیش از این به وبسایت کسبوکار مراجعه نکردهباشد. بازدیدکنندگان منحصربهفردی که با محتوای وبسایت تعامل برقرار میکنند، قابلیت تبدیل شدن به مشتریان بالقوهی واجدشرایط را دارند. بازاریابان میتوانند از معیار بازدیدکنندگان منحصربهفرد برای تعیین میزان تأثیرگذاری تبلیغاتی خاص در جذب مشتریان بالقوه استفاده کنند.
۴۰. آدرس اینترنتی (URL)
آدرس اینترنتی (Uniform Resource Locator) از اصطلاحات بازاریابی پرکاربرد است. URL به آدرس منحصربهفردی اشاره دارد که به وبسایت یا صفحهی وب خاصی هدایت میشود.
۴۱. تجربهی کاربر (UX) از اصطلاحات بازاریابی دیجیتال
UX یا تجربهی کاربر (User Experience)، از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است که به برخورد کلی مشتری با کسبوکاری خاص اشاره میکند. شرکتها از معیار یوایکس به عنوان راهی برای حفظ مشتریان و جذب مشتریان دیگر بر اساس ارائهی تجربهای عالی به آنها استفاده میکنند.
سخن پایانی
در این مطلب به رایجترین اصطلاحات بازاریابی در زمینهی دیجیتال مارکتینگ و همچنین بازاریابی سنتی اشاره کردیم که باید با آنها آشنا باشید تا اطلاعات خود را در زمینهی فروش و بازاریابی افزایش دهید. امیدواریم مطالعهی این مطلب برای شما مفید بودهباشد. نطرات خود را با ما بهاشتراک بگذارید.
منبع: indeed.com
دیدگاه