مزیت رقابتی چیست؟ هر آنچه که باید راجع به آن بدانید
مزیت رقابتی میتواند عامل مهمی در موفقیت طولانیمدت هر کسبوکاری باشد. وقتی کسبوکاری بتواند نسبت به رقبایش بهتر عمل کند، درآمد و رشد اقتصادی آن میتواند افزایش یابد. این بدان دلیل است که مزیت رقابتی میتواند مشتریان جدید را جذب کند، مشتریان وفادار را حفظ کند و در عین حال که درآمد قابلتوجهی به همراه دارد، راههایی را برای خدمت به بازارهای هدف و صرفهجویی در هزینهها پیدا میکند. در این مطلب، مزیت رقابتی را تعریف میکنیم و همچنین نحوهی کارکرد و چگونگی ایجاد مزیت رقابتی توسط یک تجارت را توضیح میدهیم.
مزیت رقابتی چیست؟
وقتی کسبوکار یا سازمانی دارای مزیت رقابتی است، بدان معناست که نسبت به رقبای خود امتیاز بیشتری دارد. مزیت رقابتی در بیشتر مواقع به مشاغلی نسبت داده میشود که کالاهایی را با ارزش بیشتر یا مساوی، یا خدماتی را با قیمت کمتر از آنچه مشاغل رقیب ارائه میدهند، به مشتریان خود ارائه دهند.
توانایی بازاریابی و فروش محصولات و خدماتی که کیفیت بالاتری دارند یا با قیمتهای پایینتری تبلیغ میشوند، میتواند به معنای این باشد که یک شرکت، نسبت به مشاغل و برندهای رقیب، مشتریهای بیشتر و موثقتری به دست آوردهاست و آنها را حفظ میکند؛ علاوه بر این، مزیت رقابتی میتواند به معنای وفاداری بیشتر به نام تجاری و همچنین روابط آینده بین کسبوکار موردنظر و بازار هدف آن باشد.
مزیت رقابتی چگونه عمل میکند؟
مزیت رقابتی صفتی است که هر شرکتی آن را دارد و ممکن است بهراحتی تکرار نشود، به این دلیل که مزیت رقابتی مشخصهای است که هر تجارتی در طول زمان ایجاد میکند. ۳ عامل اساسی وجود دارد که هریک از آنها میتواند در چگونگی شکلگیری و توسعهی مزیت رقابتی هر کسبوکاری نقش مهمی را ایفا کند.
این عوامل عبارتاند از:
۱. تجزیهوتحلیل بازار هدف؛
۲. پیادهسازی استراتژیها؛
۳. نظارت بر پیشرفت و عملکرد در مزیت رقابتی.
۱. تجزیهوتحلیل بازار هدف
ایجاد یک مزیت رقابتی میتواند به دانش و اطلاعات کافی درمورد بازار هدف و چگونگی تأثیر آن بر رشد کلی تجارت نیاز داشتهباشد. بزرگترین دلیل اینکه شرکتها به یک مزیت رقابتی دست مییابند میتواند به محصولات باکیفیت، کالاها و خدماتی با قیمتهای کمتر یا نقطهی قوت منحصربهفردی مربوط باشد که علاقهی بازار هدف را برانگیزد و بتواند مشتریان را به طور پایدار حفظ کند. برای این کار، هر کسبوکاری میتواند با تجزیهوتحلیل بازار خود در زمینهی اطلاعات کلیدی زیر شروع کند:
- بازار هدف یا جمعیت موردنظر چه کسانی هستند؟
- بیشترین سود مشتریان از محصولات یا خدمات؛
- تحلیل نقاط قوت و ضعف رقیبان.
به عنوان مثال، ممکن است یک فروشندهی مکملهای سلامتی افراد میانسالی را به عنوان بازار هدف شناسایی کند که به مکملهای ویتامین نیاز دارند؛ سپس احتمال دارد که این شرکت سود کلیدی محصولات خود را که به مشتریان ارائه میدهد، مشخص کند؛ پس از آن، رقبای خود را برای درک چگونگی اجرای استراتژیهایی که به محصولات آنها، در مقایسه با رقبا، جایگاه میبخشد، تجزیهوتحلیل کند. استراتژیهایی که آنها برای تشویق کردن مشتریان به دائمی شدن به کار میگیرند، بر اساس این تحلیل میتوانند غیررسمی باشند.
۲. پیادهسازی استراتژیها
پس از انجام تجزیهوتحلیل سریع از بازار، ممکن است مشاغل استراتژیای را که برای پیشی گرفتن محصولات یا خدمات خود نسبت به رقبای خود استفاده میکنند، تدوین و اجرا کنند؛ برای مثال، ممکن است کسبوکاری بر متمایز شدن محصولات خود یا چشمگیر شدن آنها تمرکز کند. برخی از سایر استراتژیها که هر کسبوکاری میتواند برای بهبود موقعیت خود در جهت داشتن یک مزیت رقابتی آنها را به کار گیرد، شامل موارد زیر هستند:
- استراتژیهای متمایز شدن؛
- استراتژیهای رهبری هزینه؛
- رویکردهای متمرکز؛
- استراتژیهای برندسازی؛
- مزایای شبکه؛
- مزایای منابع.
شناخت بازار هدف و توانایی پیادهسازی یکی از این استراتژیها روش دیگری است که مزیت رقابتی را در پی خواهد داشت؛ سپس مشاغل میتوانند با نظارت و ثبت عملکرد و همچنین نتایج استراتژیهای خود برای تجزیهوتحلیل بهتر، بر ایجاد مزیت رقابتی خود در طول زمان تمرکز کنند.
۳. نظارت بر پیشرفت و عملکرد در مزیت رقابتی
همان طور که هر تجارتی در طول زمان فعالیت میکند، میتواند بر استراتژی تمرکزی که از آن برای ایجاد مزیت رقابتی خود استفاده میکند، نظارت کند؛ برای مثال، یک بستر ارتباطی که مزیت رقابتی آن اثر شبکهای آن است، ممکن است تعداد کاربران جدیدِ ارجاعشده به سرویس از طریق مشترکان قدیمیتر را کنترل کند. نظارت بر این اطلاعات میتواند به طراحان پلتفرم کمک کند تا کاربران را به ثبتنام در خدمات آنها (برنامههای ارجاع و معرفی دیگران یا پاداش) تشویق کنند.
نظارت بر پیشرفت کلی در راه دستیابی به مزیت رقابتی میتواند به این بستگی داشتهباشد که کسبوکار موردنظر، در قیاس با رقبای خود، از چه نوع مزیتی بهره میگیرد؛ با این حال، نظارت بر عملکرد و پیشرفت میتواند برای ایجاد یک مزیت رقابتی حیاتی باشد.
انواع مزیت رقابتی
نوع مزیت رقابتی یک تجارت میتواند به رویکرد آن در توسعهی موقعیت بازار خود بستگی داشتهباشد. به طور معمول، مشاغل میتوانند یکی از ۶ دسته مزیتهای رقابتی زیر را به کار بگیرند:
- مزیت متمایز شدن؛
- مزیت رهبری هزینه؛
- مزیت بازارمحور؛
- مزیت برند تجاری؛
- مزیت شبکه؛
- مزیت منابع.
مزیت متمایز شدن
سازمانی که از مزیت متمایز شدن (Differential advantage) برخوردار است، محصولات یا خدماتی را عرضه میکند که در مقایسه با رقیبانش، سود منحصربهفردی را به بازار ارائه میدهد. داشتن مزیت تمایز به معنای شناسایی موقعیت منحصربهفرد کسبوکار مدنظر در بازار خود و شرح مزایای ویژه آن به بازار هدف است. نقطهی فروش منحصربهفرد میتواند ویژگیهای مختلف محصول، مانند کیفیت بهتر خدمت گرایی بیشتر و خدمات سریع، باشد یا ویژگیهای خاص دیگری که محصول یا خدمات به مشتریان خود ارائه میدهد.
مزیت رهبری هزینه
رهبریِ هزینه شامل تولید محصولات یا ارائهی خدماتی است که از نظر کیفیت با رقبا برابر هستند، اما با قیمتهایی کمتر از قیمتهای رقبا ارائه میشوند. توسعهی رویکرد رهبریِ هزینه میتواند شامل تجزیهوتحلیل و توسعهی مداوم روشهای عملیاتی باشد که باعث افزایش کارایی و بهره وری میشوند.
مزیت بازارمحور
مشاغل دارای مزیت متمرکز، بیش از یک بازار بزرگ، بازارهایی را که از پیش تعریف شدهاند مورد هدف قرار میدهند. رویکرد بازارمحور ممکن است از استراتژیهایی استفاده کند که اطلاعاتی را درمورد جمعیت موردنظر خود به کسبوکار مربوط ارائه دهد و سپس کسبوکار موردنظر از این اطلاعات برای طراحی بهتر محصولات یا خدمات خود در راستای برآوردن نیازهای بازار مربوط خود استفاده میکند. این امر سودمند و پربازده است، زیرا مشاغل با شخصیسازی و اختصاصی کردن تجربهی خرید در بازار، میتوانند از این روش برای برقراری ارتباط با مشتریان خود استفاده کنند.
مزیت نام تجاری
مزیت نام تجاری در جایی که مزیت رقابتی ناشی از داشتن یک برند منحصربهفرد یا برتر است، میتواند به عنوان وفاداری به برند یا نام تجاری شناخته شود. استراتژیهای تصویرسازی برند، تثبیت موقعیت و بازاریابی میتوانند مشتریان را تشویق کنند که به یک نام تجاری وفادار بمانند و اغلب اوقات برای داشتن محصولات برند یا استفاده از خدمات آن برند، هزینهی بیشتری پرداخت کنند؛ علاوه بر این، مزیت نام تجاری میتواند شامل بهروزرسانی مداوم ویژگیهای منحصربهفرد محصولات یا خدمات یک برند باشد تا در ارائهی مزایای خاص به مشتریان بهروز بماند.
مزیت شبکه
مزیت شبکه اغلب مزیتی است که سرویسهای اشتراک یا شبکههای اجتماعی مانند لینکدین و بسترهای ارتباطی، در قیاس با رقبای خود، میتوانند از آن برخوردار باشند؛ به عنوان مثال، اگر یک شرکت ارائهدهندهی خدمات اینترنتی مزایای عضویت در شبکه یا مشوقها و مزایای دیگری را به مشترکان خود ارائه دهد، ممکن است نسبت به ارائهدهندگان خدمات رقیبش، از مزایای شبکه برخوردار باشد و این به نوبهی خود میتواند موجب شود که این شرکت مشترکان بیشتری برای عضویت به دست آورد.
مزیت منابع
مزیت منابع به مزیت رقابتیای اشاره دارد که یک شرکت، به دلیل دسترسی به منابع یا مواد موردنیاز محدود، میتواند در حیطهی رقابت، در راستای تولید از آن برخوردار باشد. نمونهای از این نوع مزیتهای رقابتی را میتوان در شرکتی مشاهده کرد که برای حذف زبالهها از پایگاههای زیستمحیطی با دولت قرارداد بستهاست. در این حالت، مزیت رقابتی میتواند توانایی شرکت پیمانکار برای انجام این وظیفه از طریق اخذ مجوزهای دولتی در این موقعیت باشد، در حالی که ممکن است سایر شرکتهای دفع زباله، به دلیل محدودیتهای صدور مجوز، قادر به ارائهی این خدمات نباشند.
مثالهایی از مزیت رقابتی
مزیت رقابتی به مرور زمان و با بهبود و مدیریت مداومِ نحوهی رویکرد یک کسبوکار در زمینهی موقعیت خود در بازار ایجاد میشود. مثالهای زیر میتوانند در نشان دادن اینکه چگونه رهبریِ هزینه، محصولات بازارمحور و محصولات منحصربهفرد میتوانند بر مزیت رقابتی تأثیرگذار باشند، به شما کمک کنند.
مثالی از رهبری هزینه
بیایید فرض کنیم که یک تولیدکنندهی لوازم الکترونیکی در مقیاس بزرگ میخواهد موقعیت خود را برای ایجاد یک مزیت رقابتی بهتر کند. ممکن است هزینههای عملیات، تولید، و مواد و ملزومات را کاهش دهد تا بتواند قیمت محصولات خود را نیز کم کند. اگر تولیدکنندهی لوازم الکترونیکی بتواند محصولات خود را با قیمتی پایینتر از قیمت رقبا و با کیفیتی برابر با آنها به بازار عرضه کند، میتواند یک مزیت رقابتی در بازار خود به دست آورَد.
مثالی از بازارمحوری
حالا فرض میکنیم که یک مجلهی آنلاین میخواهد مزیت رقابتی خود را نسبت به سایر نشریات آنلاین موجود گسترش دهد. این نشریه ممکن است راهکارهایی را به کار گیرد تا اطلاعاتی را درمورد بازار هدف خود، برای بهبود موضوعات مجله که مخاطبانشان به آنها ابراز علاقه و توجه کردهاند، به دست آورد. ایجاد مطالب جذاب، نظرسنجی، پرسشنامه یا بحث در رسانههای اجتماعی دربارهی ماهیت مجله که میتواند به طور مستقیم مخاطبان خود را جذب کند، تأثیر مثبتی بر مزیت رقابتی این مجلهی آنلاین خواهد داشت.
مثالی از تمایز
یک شرکت استارتاپ نرمافزاری را تصور کنید که برنامههای منحصربهفرد خود را در بازار جای میدهد. این شرکت میخواهد نرمافزارها و برنامههایی را توسعه دهد که در مقایسه با رقیبانش کاملا متمایز باشد؛ بنابراین، آنها درمورد روشهای تعامل و استفادهی مشتریان از نرمافزارهای مشابه شرکتهای رقیب تحقیق میکنند. پس از پی بردن به ویژگیها و خصوصیاتی که بازار هدف میخواهد در تجربهی کار با نرمافزار آنها را بیشتر ببیند، این شرکت روی تولید یک محصول نرمافزاری کار میکند که شامل نکات خاص موردنیاز بازار هدف باشد. استفاده از این اطلاعات میتواند به استارتاپ نرمافزار نیز کمک کند تا استراتژیهای منحصربهفرد بازاریابی خود را توسعه دهد و از این طریق خود را از شرکتهای رقیبش متمایز کند.
دستیابی به مزیتهای رقابتی به زمان و تحولات نیاز دارد؛ با این حال، وقتی شرکتی با موفقیت خود را در موقعیت مناسب و پرسودی قرار میدهد، میتواند موجب افزایش حاشیهی سود و پایداری تجارت خود شود.
منبع: indeed.com
دیدگاه