تا چه زمانی در شغل اولمان به کار ادامه دهیم؟
طول یک تکه از یک رشته چقدر است؟ حتما اینطور فکر میکنید که «خب، بستگی دارد»؛ نه؟ هیچ پاسخی برای اینکه چه مدت باید کار اولیه خود را حفظ کنید، وجود ندارد؛ همان طور که پاسخی برای اینکه چه زمانی رانندگی را یاد بگیریم، وجود ندارد. در هر موردی هنجارهای پذیرفتهشده اجتماعی وجود دارد؛ اما تصمیم گیری در این باره به عهده هر فرد است.
با وجود این، تنها چیزی که میتوان درموردش توافق کرد این است که کار اولیه، موقعیتی برای شروع است. برخی از افراد جوانتر میگویند که احساس شایستگی بیشتری میکنند و فکر میکنند که باید بتوانند بهطور مستقیم به موقعیت بالاتری برسند؛ با این حال، حتی این افراد در اعماق وجودشان درک میکنند که رسیدن به موقعیتهای بالا از طریق ترفیعگرفتن اتفاق میافتد. ممکن است بهسرعت صعود کنند و ترفیع بگیرند، اما هیچگاه ابتدای کار، از موقعیت بالا شروع نمیشود.
بهطور قطع، شما هم مراحلی را طی کردهاید؛ از مدرسه شروع کرده، در دانشگاه تحصیل کرده و توانستهاید خود را به اینجا برسانید؛ اما به دلیل اینکه در جامعه امروز، روزبهروز بهترشدن و پیشرفتکردن مهم است، از اینکه در شغل اولیه خود بمانید، راضی نخواهید بود. سؤال این است که با چه سرعتی باید اهدافتان را دنبال کنید و چه مدت زمانی برای ماندن در یک سطح شغلی اولیه مناسب است؟
پاسخی که اینترنت به ما میدهد
۲ سال یا بهطور متوسط ۱۸ ماه، اولین زمانی است که باید به ترککردن سطح اولیه شغلتان فکر کنید. این زمان خیلی طولانی نیست؛ اما بهاندازهای است که میتوانید به دنیای واقعی برسید و اصول صنعتتان را بیاموزید تا بتوانید در موقعیت بعدی خود بهخوبی عمل کنید. در حالی که اولین شغل شما، کسب اولین تجربه کاری و دریافت حقوق و دستمزد است و بهعنوان اولین قدم برای بالاتر رفتن کمکتان میکند، نباید مزایای آن را نادیده بگیرید. اولین تجربه کاری، فرصتی برای یادگیری اثربخش محسوب میشود؛ این بهترین زمان برای یادگیری است قبل از اینکه مسئولیتهای بیشتری را بر عهده بگیرید؛ این بهترین زمان برای ریسککردن و اشتباهکردن است و اولین بینش شما از شغلتان بهطور عملی است که متوجه شوید که شغلتان با تئوری که در دانشگاه آموختهاید، تفاوت دارد.
از طرف دیگر، در حالی که اکثر مردم با ۲ سال موافق هستند، دیگران میگویند که اگر از زمان خود بهطور عاقلانهای استفاده کنید، هیچ مشکلی با ۵ سال یا بیشتر نیست؛ با این حال، موارد دیگری نیز وجود دارد که به شما یادآوری میکند که اگر افراد بهواقع از کار اولیهشان متنفر باشند، زودتر آن را ترک میکنند. این اولین تجربه شماست از اینکه شغلتان در واقع چگونه است و اگر بهراستی آن را دوست ندارید یا متوجه میشوید که برایتان مناسب نیست، آن را نمیخواهید و تجدیدنظر میکنید.
اگر میخواهید شغلتان را تغییر دهید، این عوامل را نیز در نظر داشته باشید؛ برای جلوگیری از تغییر مداوم شغل، باید با دقت و تحقیق، شغل بعدی خود را انتخاب کنید؛ شغلی که از آن متنفرید، همچنان میتواند شغلی باشد که مهارتهای ارزشمندی را در آن میآموزید و احمقانه است که قبل از اینکه منبع درآمد جدیدی داشته باشید، از حقوق و دستمزدتان دست بکشید. در زمان مناسب شغلتان را ترک کنید، نه وقتی که زمان آن تمام شده است.
اما گوشدادن به ندای درونی نیز مهم است
تصور کنید که اگر در جامعهای سخت، مانند فیلم بازیهای گرسنگی (The Hunger Games) یا بخشنده (The Giver)، زندگی میکردید و در قانون آمده بود که کارفرمایان سطح اول باید در پایان سال دوم شما را بیرون کنند؛ بعضی از افراد با این قانون کنار میآیند و به کارهای بزرگتر و بهتر میپردازند؛ افراد دیگر ضرر میکنند؛ زیرا از زمان خود بهدرستی استفاده نکردهاند، آماده نبودهاند یا بهواقع نقش و شرکت را در همان سطح اولیه دوست دارند.
در دنیای واقعی، کارفرمایان از این قانون پیروی نمیکنند و شما نیز نباید قبل از آمادهشدن برای ادامه کار، تحتفشار باشید. فرقی نمیکند ۲ یا ۱۲ سال گذشته باشد؛ اگر از جایی که هستید خوشحال هستید، نباید بهسبب اصل ترککردن سطح اولیه، آنجا را ترک کنید. هدف مشاغل اولیه، آمادهسازی شما برای موقعیتهای سطح بالاتر است و تا زمانی که بتوانید کار را بهطور کامل درست انجام دهید و مهارتهای کاربردی را از آن یاد بگیرید، نباید ترکش کنید.
علاوه بر این، زمانبندی مهم است؛ نه زمانی که تصمیم میگیرید حرکت کنید، بلکه زمان ممکنبودن آن مهم است. اگر موقعیتهای بالاتری برای حرکت وجود نداشته باشد، نمیخواهید آنچه را که دارید رها کنید و در نهایت خلاصهای در رزومه خود داشته باشید. وقتی آماده باشید و کاری برای انجامدادن وجود داشته باشد، همه موارد دیگر سر جای خود قرار میگیرند.
رفتن یا نرفتن؟
وقتی فکر میکنید که وقت آن است که حرکت کنید، لحظهای توقف کنید و بیندیشید که چرا وقت حرکت است؟ آیا شما ناراضی هستید یا اینکه فقط تحتفشار استانداردهای اجتماعی قرار دارید که باید بهعنوان دستورالعملی به آنها عمل کنید و شغلتان را تغییر دهید؟ اگر احساس نمیکنید که بهطور کامل آماده حرکتید، ساده است؛ شغلتان را ترک نکنید؛ تا جایی که میخواهید بمانید و تا زمانی که خوشحال هستید به کارتان ادامه دهید؛ اما مراقب باشید که هرچه بیشتر بمانید، میتوانید درآمد کمتری داشته باشید.
مواردی وجود دارد که باید هنگام پرش از سطح اولیه شغلتان، از خود سؤال کنید؛ به یاد داشته باشید که مهمترین چیز احساس شماست، نه اینکه دیگران احساس میکنند باید پیشرفت کنید.
آیا من خوشحال هستم؟ اگر بله، چرا همه اینها را دور میاندازید، فقط به این دلیل که «باید» پیش بروید؟ اگرچه احساس راحتی خوب است، باید حواستان جمع باشد و از زمانی که «راحتی» به «ایستایی» تبدیل میشود، آگاه باشید.
آیا به چالش کشیده شدهام؟ پاسخ واقعی به سؤال «چه مدت باید سطح ابتدایی شغلتان را حفظ کنید» این است که «تا زمانی که چالش شما را متوقف کند». اگر در نقطهای هستید که همهچیز آسان است و نمیتوانید مسئولیتهای بیشتری را به عهده بگیرید، وقت آن است که بهطور جدی حرکت بهسمت بالا را در نظر بگیرید.
جایی هستم که باید باشم؟ اگر این کار را بهعنوان اولین کار خود انجام دادهاید، باید نوعی برنامه شغلی داشته باشید؛ به برنامه خود نگاهی بیندازید و در نظر بگیرید که کجای این برنامه قرار دارید؛ آیا این شغل در این مسیر کمکتان میکند یا انجام شغل فعلی، تنها دورزدن شغل اصلی شماست؟ اگر این شغل سطح پایین در ادامه کار کمکتان نمیکند، دوباره به مسیر خود برگردید.
آیا هنوز یاد میگیرم؟ نقشهای سطح ورودی، نقشهای کمخطری هستند که به شما امکان این را میدهند که مسائل دنیای واقعی را که در کلاسهای دانشگاه یاد نگرفتهاید، یاد بگیرید. تا آنجا که میتوانید بیاموزید و تا زمانی که از تمام فرصتهای پیشرفت شغلی و بهبود مهارتهایتان استفاده نکردهاید، حتی به فکر ترک کارتان نباشید؛ فرصتهایی از جمله اینکه از کارفرمای خود بپرسید که در حق شما برای آیندهتان چه لطفی میتواند بکند.
آیا حرکت درستی است؟ بهطور دقیق در نظر بگیرید که بهدنبال چه نوع تغییری هستید. آیا بهراستی برای موقعیت بالاتر با مسئولیت پذیری بیشتری آمادهاید یا میتوانید از تجربههای جدیدی که حرکت جانبی میتواند به شما بدهد، خوشحال باشید؟ شاید آنچه بهواقع میخواهید، دورشدن از شرایط ناخوشایند باشد؛ فراموش نکنید که موقعیتهای شغلی اولیه، لازم نیست وحشتناک باشند.
فقط شما میتوانید به این سؤال پاسخ بدهید
نباید شغل خود را فقط بهدلیل اینکه مجبور هستید، ترک کنید؛ بلکه تنها دلیل ترک شغلتان باید این باشد که احساس میکنید که شغل اولیه شما، بهدرستی برای کار بعدی آمادهتان کرده است. افراد مختلف، سرعتهای متفاوتی در تغییر و یادگیری دارند و صنایع مختلف نیز به روشهای مختلفی عمل میکند و فقط شما میدانید که چه زمانی تجربه، اعتماد به نفس و سوابق لازم را دارید تا در مرحله بعدی شغلتان پیش بروید.
شغل شما کاری است که میخواهید تا پایان عمر داشته باشید، پس چرا عجله کنید؟ اگر آماده ادامه کار نیستید، سرعت خود را پیدا کنید و به آن پایبند باشید؛ صرفنظر از اینکه چند نفر از همکلاسیهای دانشگاه از شما جلوتر هستند. تا زمانی که در مسیر شغلی درست خود هستید و بهطور دقیق همان جایی هستید که میخواهید باشید، پس احساس راحتی کنید و هنگامی که آنها با کار بیشازحد خودشان را خسته میکنند، لبخند بزنید.
میتوانید برای خودتان مربیای پیدا کنید که به او اعتماد دارید و درمورد کارهایی که باید انجام دهید و زمان تغییر سطح شغلتان، از او کمک بخواهید. از کارکردن خارج از شغل خود نترسید و مهارت و اعتبارتان را با برخی از کارهای داوطلبانه یا آزاد، که به شما در بازاریابی بیشتر کمک میکند، تقویت کنید.
مشاغل سطح اولیه، سنگ بنای اولیه شغلتان هستند؛ اما نباید آنها را بهعنوان پلی نگاه کرد که در صورت ماندن طولانی روی آن، خراب میشود و میریزد. هرکسی که با چوب بلندی پشت سر شما ایستاده باشد و شما را تحتفشار قرار دهد، باید نادیده گرفته شود. به عقب برگردید، روی جایگاه نهاییتان تمرکز کنید و فقط مطمئن شوید که برای چگونگی رفتن به آنجا برنامه ریزی کردهاید.
تا زمانی که شغل سطح ابتدایی شما کمکتان میکند، شما را به چالش میکشد و با آن راحت هستید، هیچ دلیلی وجود ندارد که احساس کنید که به حرکتی نیاز دارید که برای آن آماده نیستید.
منبع: careeraddict.com
دیدگاه