برندسازی حسی چیست و چگونه حواس مشتری را تحریک میکند؟
- چرا برندسازی حسی؟
- برندسازی حسی؛ چیزی فراتر از دیدن
- روشهای برندسازی حسی برای هدایت استراتژی کسبوکار
- نقش برندسازی حسی در کمک به کسبوکار
- نمونههای برندسازی حسی برای الهام گرفتن
- استفاده از آخرین ترندهای برندسازی حسی
برخی اوقات، ساده انگاشتن پیچیدگیِ مفهومِ برند و خلاصه کردن آن در یک مورد ساده، مثل ظاهر بصری، لوگو یا تُن صدا، درست نیست؛ با وجود این، هرچقدر دربارهی هنر برندینگ بیشتر بدانید، بیشتر متوجه میشوید که برند چیزی فراتر از مجموعهای از ابزارهای بصری و نوشتاری است. برند شما تجربهی حسی کاملی است که برای برانگیختن احساسات و برقراری ارتباطات طراحی میشود. به همین خاطر در این مطلب به بررسی مفهوم برندسازی حسی (Sensory Branding) و نقش آن در کمک به کسبوکار شما خواهیم پرداخت.
چرا برندسازی حسی؟
تحقیقات نشان میدهند که تصمیمات ما برای اینکه کدام محصول را بخریم و به کدام شرکت اعتماد کنیم، تحتتأثیر عوامل ضمیر ناخودآگاه، غریزی و احساسی هستند. ما برای اینکه به کدام سازمان وفادار بمانیم، فقط بر اساس آنچه درمورد سازمان خاصی میخوانیم و میبینیم، تصمیم نمیگیریم. به هر حال، ما به دیدن لوگوهای برندها و تبلیغات در اطرافمان عادت داریم، اما در عصر حاضر که با سیل عظیم تبلیغات بصری مواجه هستیم، فقط چیزهایی که میبینیم بر ما تأثیر نمیگذارند.
برندسازی حسی، برقراری ارتباط با مشتری فراتر از سطح بصری مطلق است. سازمانها میتوانند با بهکارگیری تمام روشهای موجود برندسازی حسی، چندین حس را همزمان در مشتری برانگیخته کنند و از طریق آن، به او کمک کنند که هویت آنها را عمیقتر تجربه کند و به خاطر بسپارد.
برندسازی حسی؛ چیزی فراتر از دیدن
همهی سازمانها به دنبال آگاهی از برند هستند. کسبوکارها برای موفق شدن در محیط رقابتی کسبوکار باید به دنبال راهی برای جلبتوجه مشتریان بالقوه باشند. از آن مهمتر، این کار فقط به معنی انتخاب کمپینهای تبلیغاتی درست نیست. برای ایجاد ارتباط پایدار با مشتری باید کاری کنید که آنها عاشق برند شما شوند.
برند، مفهومی احساسی است که در درک، احساسات، باورها و نگرش انسان ریشه دارد. وقتی روز به روز شرکتهای بیشتری قد علم میکنند و برای جلب مشتریان خاص با یکدیگر رقابت میکنند، گذاشتن تأثیر مناسب سختتر میشود. با تعریف برندسازی حسی برای سازمانتان میتوانید تجربهای را خَلق کنید که فراتر از محصول یا سرویس شماست.
برندسازی حسی نوعی برندسازی است که فراتر از لوگو، نام کسبوکار و کلمات روی کاغذ است؛ برای مثال، چندین دهه است که هتلهای لوکس از رایحههای مخصوص خود به عنوان بخشی از کمپینهای برندسازی استفاده میکنند. خردهفروشیهای بسیاری نیز از همین رویکرد استفاده میکنند؛ یعنی استفاده از رایحهها برای درگیر کردن سیستم لیمبیک مغز که به حافظه و رفتار مرتبط است.
در مطالعهای که برند نایک (Nike) انجام داد، دریافت که وقتی کسبوکارهای شاخص و مشهور رایحههای خاصی را در فروشگاههای خود به کار میگیرند، قصد خرید مشتریان تا ۸۰٪ افزایش پیدا میکند. در گزارش مشابهی، فروشگاه کوچکی در پمپبنزین دریافت که با اضافه کردن رایحهی قهوه به فضای اطراف پمپبنزین، فروش قهوه ۳۰۰٪ افزایش یافت.
برندهایی که از برندسازی حسی استفاده میکنند، میدانند که اگر میخواهند ارتباط پایداری با مخاطبان خود برقرار کنند، باید پیامهای حسی خود را به صورت استراتژیک، به اندازهی پیامهای بصری یا جذابیت کلامی خود مدیریت کنند؛ یعنی باید از فکر دربارهی تأثیر لوگو یا طراحی سایت بر مخاطب فراتر بروند و در نظر بگیرند که چگونه میتوانند از طریق سایر حواس با مشتری ارتباط برقرار کنند.
هرگونه بو یا رایحه، مزه و لمسی که مشتری را به یاد کسبوکار شما بیندازد، فرصت دیگری برای ایجاد وابستگی به برند (brand affinity) است. هرچقدر دامنه تأثیر هویت برند خود را در حواس مختلف گسترش دهید، ایجاد ارتباطات قویتر از طریق تأثیرگذاری بر تمام مغز راحتتر میشود.
روشهای برندسازی حسی برای هدایت استراتژی کسبوکار
ما در عصری زندگی میکنیم که مشتری از طریق تجربه (نه ویژگیهای محصول) جذب میشود؛ در نتیجه، برندهای امروزی باید تا جایی که میتوانند فرصتهایی را برای تعامل با مشتریان فراهم کنند. حالا که ۲ نفر از هر ۵ مشتری میگویند که از دریافت حجم زیاد پیامها از شرکتهای مختلف خسته میشوند و احساس خوبی نسبت به آن ندارند، زمان آن رسیدهاست که سازمانها روشهای هوشمندانهتری را برای رساندن صدای خود به مشتریان انتخاب کنند.
برندسازی حسی برای کسبوکارها فرصتی را فراهم میکند تا تجاربی بهیادماندنی و تعاملی با مشتریان خَلق کنند، بدون اینکه برای مشتریان خستهکننده باشند.
آیا آمادهاید مزایا و معایب برندسازی حسی را کشف کنید؟ برای این کار ابتدا باید با مجراهای کلیدی زیر آشنا شوید:
بینایی
میتوان تصور کرد که بینایی آسانترین مجرای برندسازی حسی باشد. به هر حال، ابزارهای بصری بسیاری مثل لوگو، طراحی سایت و حتی بروشورها و تراکتها وجود دارند که با برندی مرتبطاند؛ با وجود این، استفاده از مجرای بینایی میتواند یکی از چالشیترین کارها در عصر مدرن باشد، بهویژه وقتی صحبت از رقابت در جهان انباشته از محرکها و تصاویر نمایشی باشد.
یکی از بهترین راهها برای بهینه کردن استراتژی برندسازیِ حسیِ مبتنی بر بینایی، خَلق داستان یا روایتی برای آن چیزی است که مشتری شما میبیند؛ برای مثال، وقتی لوگوی خود را طراحی میکنید، فقط به رنگهای مورداستفاده و ایجاد آیکونهای responsive یا واکنشگرا (آیکونهایی با قابلیت نمایش در تمام صفحات)، فکر نکنید. به این فکر کنید که چگونه طیفهای رنگی خاص احساسات مشتریان را برانگیخته میکنند و اَشکالی که انتخاب میکنید، در بلندمدت اطلاعاتی را دربارهی کسبوکار شما ارائه میدهند.
بویایی
اگرچه اغلب از بویایی غفلت میشود، یکی از تأثیرگذارترین حواسی است که میتواند در استراتژی برندسازی شرکتها استفاده شود. حس بویایی شما به طور مستقیم به سیستم لیمبیک مغز مرتبط است؛ یعنی آنچه بو کردهاید را، نسبت به آنچه دیدهاید، با احتمال خیلی بیشتری به خاطر میآورید. یکی از گزارشهای نیویورک تایمز نشان داد که ۸۱٪ مشتریان بین محصولاتی که میتوانند بو کنند و محصولاتی که میتوانند ببینند، دستهی اول را انتخاب میکنند.
نمونههای بسیاری از برندسازیهای حسی، که از بو استفاده کردهاند، در طیف وسیعی از صنایع وجود دارند؛ برای مثال، احتمالا رایحههای رایجی را در لابیهای هتلها استشمام کردهاید. دیزنی (Disney) به طور ویژه برای استفاده از بوهای خاص در پارکهای موضوعی با طراحی خاص خود معروف است که رفتار خرید را در مشتریان تشویق میکند.
شنیداری
زمانی که دنیای بصری آنقدر شلوغ است که نمیتوان از پس آن برآمد، یکی از بهترین راهها برای تقویت برندتان استفاده از صداست. «برندسازی شنیداری» یکی از زیرمجموعههای ضروری برندسازی حسی است. سالهاست که مدیران برند و متخصصان بازاریابی از صدا برای جلبتوجه مخاطبانشان بهره میگیرند. در این راستا، میتوانید به جلوههای صوتی اپل یا به موسیقی تبلیغاتی مکدونالدز توجه کنید.
لوگوهای شنیداری و صداهای خاص راههای سادهای برای کمپینهای تبلیغاتی هستند تا به برندسازی حسی موفق دست پیدا کنند؛ حتی شرکتهایی مثل هارلی دیویدسون (Harley Davidson) میدانند که غرش ویژهی موتور وی شکلشان چیزی است که موتورسیکلتهای آنها را چنین جذاب میکند.
لامسه
پوست و ساختار آن بسیار جالب است. پوست از هزاران گیرندهی حسی تشکیل شدهاست که واکنش شما را به محرکی خاص تغییر میدهد. برندها میتوانند از موارد مختلف و حتی اَشکال مختلف استفاده کنند تا برای مشتریان خود، در هر مواجهه، تجربهای کاملا متفاوت خَلق کنند. شرکتهایی مثل داو (Dove) از منحنیهای زنانهای روی قوطیهای دئودورانت خود استفاده میکند تا به مشتریان یادآوری کند که محصولات زنانهای را در دست دارند.
برخی اوقات، وزن و بافت محصول حتی میتواند به ما کمک کند که گزینههای باکیفیت را از گزینههایی که به طور واضح برای مقرونبهصرفه بودن طراحی شدهاند، تشخیص دهیم؛ برای مثال، میتوانید به تفاوت بطریهای شامپوهای برند و شامپوهای معمولی سوپرمارکتی ارزان توجه کنید.
چشایی
چشایی حسی است که نمونههای استفاده از آن در برندسازی حسی کمتر است. در صنایع خوراکی و نوشیدنی، مزه راه معمولی برای تعامل با مشتریان است؛ با وجود این، اگر کمی خلاقیت به خرج دهید، امکان استفاده از «مزه» در هویت برند، فارغ از نوع صنعت، وجود دارد.
برای مثال، ایجاد استندی در دفتر شرکت که در آن به مشتریان محبوب خود هدایایی از جمله کلوچههای خوشمزه بدهید. این کار باعث میشود که مشتریان شما را با چیزی شیرین و رضایتبخش به خاطر بسپارند. حتی یک ظرف پر از شکلات روی میز پذیرش شرکت میتواند برداشت مشتریان از شما را تغییر دهد.
به خاطر داشتهباشید که نباید با برندسازی حسی مخاطبانتان را بیش از حد تحریک کنید. مثل سایر استراتژیهای ایجاد تجربهی برند، برندسازی حسی برای ارائهی بینش عالی از کسبوکار شما به مشتریان استفاده میشود. به دنبال راههایی باشید که از طریق آنها بدون اینکه حواس مخاطبان خود را بیش از حد درگیر کنید، با آنها تعامل کنید.
نقش برندسازی حسی در کمک به کسبوکار
حالا که میدانید چه مجراهایی در برندسازی حسی کاربرد دارند، شاید بخواهید بدانید که این تکنیک چگونه میتواند به رشد شرکت شما کمک کند. سرمایهگذاری در هر کمپین برند، نیازمند زمان، تمرکز و پول است. با در نظر گرفتن این حقیقت، منطقی است که فقط از آخرین ترندهای برندسازی حسی استفاده کنید که میدانید بازگشت سرمایه را تأمین میکنند.
اضافه کردن حواس به تکنیکهای برندسازی نیازمند انتخاب و بررسی ارتباطات قدرتمند با محصولات یا شرکتتان از راه درگیر کردن حواس مشتریان بالقوه است. از آنجا که مشتریان امروزه به دنبال سازمانهایی هستند که میتوانند به آنها کمک کنند تا از زندگی خستهکننده و روزمرگی خود فراتر روند، کمپینهای بیشتری روی برندسازی حسی متمرکز میشوند تا از دیگران متمایز شوند.
بنابراین، برندسازی حسی چگونه به کسبوکارها کمک میکند؟ به زبان ساده، مشارکت را افزایش میدهد. تحقیقی که مشاور برند برجستهای به نام مارتین لیندستورم (Martin Lindstrom) انجام داد، نشان داد که رسانه یا محتوایی که بیشتر از ۳ حس را درگیر میکند، تأثیر برند را تا بیش از ۷۰٪ افزایش میدهد.
نتایج اینچنینی شاید در نگاه اول جذاب به نظر برسند، اما وقتی روانشناسیِ انسانی را وارد بحث میکنیم، منطقیتر نیز میشوند. محققانی که مغز انسان را مطالعه میکنند، مرتبا به این یافته رسیدهاند که حواس، مثل بویایی و چشایی، نحوهی به خاطر سپردن و یادآوری تجربیات مشخص را تغییر میدهند؛ حتی مطالعهای که دانشکدهی کسبوکار هاروارد (Harvard Business School) انجام دادهاست نشان میدهد که مدادهایی که رایحهی روغن درخت چای دارند، میتواند یادآوری اطلاعات را تا ۶۵٪ بهبود دهد.
تعریف برندسازی حسی به معنی پرسیدن این مورد از خودتان است که اگر لوگوی خود را به طور کامل از محصولات یا خدماتتان حذف کنید، شرکت شما هنوز قابلشناسایی است یا خیر. شرکتهایی مثل کوکاکولا برای برقراری ارتباط با مشتریانشان به چیزی بیش از یک رنگ ساده نیاز ندارند. طبق نشریه تجاری هاروارد، برندسازی حسی به دلیل شناخت مجسم (فرایندی که طبق آن، هرچه میچشیم، حس میکنیم، میبوییم یا میشنویم در فرایند تصمیمگیری ما نقش بازی میکند) مؤثر است.
به زبان ساده، برندسازی صرفا هنر نیست، بلکه نوعی علم نیز هست.
نمونههای برندسازی حسی برای الهام گرفتن
همان طور که قبلتر به آن اشاره کردیم، یکی از دلایل تأثیرگذاری مجراهای برندسازی حسی در جلب مشارکت مخاطبان، اهمیت روزافزون مشارکت است. اگر میخواهید وابستگی به برند را در مشتریان خود برانگیزید، باید توجه افراد را جلب کنید و آنها را با تجارب فراموشنشدنی علاقهمند نگه دارید.
مثل بازاریابی هیجانی که میتواند به مشتریان شما کمک کند تا به سازمان شما احساس تعهد پیدا کنند، برندسازی حسی نیز میتواند تأثیر بسیاری در رشد سازمان شما داشتهباشد.
مشکل اینجاست که بیشتر شرکتها فکر میکنند که هویت برندشان فقط به یک حس، یعنی بینایی، گره خوردهاست. وقتی هرچیزی (از رنگهایی که انتخاب میکنید گرفته تا فونت نوشتههای وبسایتتان) میتواند نحوهی احساس مشتری را نسبت به شما تغییر دهد، شاید فکر کنید که ظاهر مهمترین چیز است؛ با وجود این، برند شما چیزی است فراتر از آنچه فقط دیده میشود. اطراف ما پر از تجارب حسی است. اگر بتوانید از لحظات حسی به نفع سازمان خود استفاده کنید، میتوانید به نتایج چشمگیری دست یابید.
آیا هنوز متوجه منظور ما نشدهاید؟ در ادامه، نمونههایی را از برندسازی حسی ذکر میکنیم تا بینش بهتری نسبت به آن پیدا کنید.
ویزا
ویزا (Visa)، شرکت کارتهای اعتباری است که برای پشتیبانی از مخاطبان پرتحرک امروزی طراحی شدهاست. از آنجا که دنیای پرداختهای بسیار متصل در حال شکلگیری است، شرکت ویزا به دنبال اتخاذ استراتژی برندسازی است که از طریق آن، به مشتریان خود نشان دهد که خدمات مطمئنی دارد. بهتازگی، این شرکت در مجراهای برندسازی حسی سرمایهگذاری کردهاست تا با مشتریان خود ارتباط برقرار کند. این شرکت در آخرین کمپین خود از صدا، انیمیشن و نشانههای دیگری برای نشان دادن تکمیل موفق تراکنش استفاده کرد.
تحقیقات نشان میدهند که مشتریان، لوگوی شرکت ویزا روی سایت را نشانهای از امنیت و اطمینان تعبیر میکنند. اکنون، این سازمان در تلاش است تا از این احساسات هم در دنیای فیزیکی و هم در دنیای دیجیتالی بهره بگیرد. طرح کارتی جدید با لرزش، انیمیشن و صدای داخلی به مشتریان نشان میدهد که تجربهی تراکنش معتبری با ویزا داشتهاند. شاید در نگاه اول ایدهی کارت جدید غیرضروری به نظر برسد، اما ۸۳٪ مشتریانی که در نظرسنجی ویزا شرکت کردند، اذعان داشتند که این امکانات دیدگاه بهتری از شرکت به آنها میدهد.
شرکت هواپیمایی سنگاپور
شرکتهای هواپیمایی بر مدلهای کسبوکاری بسیار تجربهمحوری متکی هستند. همهچیز (از احساس صندلی که روی آن مینشینید گرفته تا مزهی غذای پرواز) میتواند بر احساس شما نسبت به شرکت هواپیمایی تأثیر بگذارد؛ به همین دلیل، شرکتهای هواپیمایی اغلب نمونههای بسیار خوبی از برندسازی حسی را ارائه میکنند. شرکت هواپیمایی سنگاپور از تمهای بصری یکسانی در تمام برنامههای پروازهای خود استفاده میکند، از جمله در لباسهای فرم خدمهی پرواز، رنگ صندلیها؛ همچنین، از رایحهی ثابتی در پروزهای خود بهره میگیرد.
هریک از خدمههای پرواز هنگام کار از عطر «استیفن فلوریدین واترز» (Stefan Floridian Waters) استفاده میکند و حتی حولههایی که مشتریان در انتهای پرواز دریافت میکنند نیز رایحهی دقیقا یکسانی دارد؛ بهعلاوه، فرم خدمهی پرواز از ابریشم ساخته شدهاست تا احساس لوکس بودن را به مسافران القا کند. این لباسها با برخی از عناصر موجود در دکور کابینها همخوانی دارند تا مسافران تجربهی منسجم و پیوستهای از سفر خود پیدا کنند.
مکدونالدز
مکدونالدز شرکتی است که اغلب از آن در بحثهای مربوط به برندسازی و استراتژیهای هویت شرکت یاد میشود. در طول سالها، این کسبوکار باید بهشدت تکمیل میشد تا از برداشتهای منفی نسبت به فستفود و فرایندهای تولید ضعیف در امان بماند؛ برای مثال، زمانی که مکدونالدز میخواست نظر زیانآوری مبنی بر اینکه تمام رستورانهایش بوی بد سرخکردنی میدهند از بین ببرد، تصمیم گرفت رایحهی ویژه و امضای خود را خَلق کند.
در حال حاضر، این رایحه در تمام محصولات تمیزکنندهی مصرفی مکدونالدز وجود دارد. تیم تحقیقاتی مکدونالدز با استفاده از امآرآی (MRI) نشان دادند که مشتریان به تجربهی صرف غذا در خانه با حضور رایحهی مخصوص مکدونالدز واکنش مثبتتری نشان دادند.
ابرکرامبی اند فیچ
شرکت ابرکرامبی اند فیچ (Abercrombie & Fitch) یکی از معروفترین خردهفروشیهای پوشاک در آمریکاست. این شرکت به داشتن بازار هدف، از جمله جوانان و نوجوانان علاقهمند به مُد، معروف است. از آنجا که نسل جوان (شامل متولدین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۶ میلادی و بعد از آن) بیشتر از سایر نسلها از برندسازی حسی لذت میبرد، منطقی است که ابرکرامبی اند فیچ بخواهد چندین حس را در استراتژی برندسازی خود با هم ادغام کند.
احتمالا، هر زمان که به فروشگاههای ابرکرامبی اند فیچ سر بزنید، متوجه موسیقی بلند و محبوبی که در حال پخش شدن است میشوید. این صداها به شرکت کمک میکنند تا با بازار هدف خود ارتباط برقرار کند؛ بهعلاوه، مثل خیلی از شرکتها، این شرکت از رایحهی مخصوص خود استفاده میکند، یعنی از رایحهی عطر پرفروشی به نام «فیرس» (Fierce). ترکیب این صداها و رایحهها با ظاهر و احساس لباسهای ابرکرامبی تجربهی حسی کاملی را خَلق میکند.
تعریف برندسازی حسی برای شرکتتان
اگر آمادهاید که برندسازی حسی را برای شرکتتان تعریف کنید، باید ابتدا به فکر استراتژی باشید. در نهایت، بهترین راه برای مطمئن شدن از اینکه از مزایا و معایب برندسازی حسی آگاه هستید و از این تکنیک به نفع خود استفاده میکنید، مراجعه به متخصص برندسازی است. این متخصصان به شما نشان میدهند که رویکرد حسی چگونه میتواند از طریق خاطرات تجربی، راهی را برای ساختن ارتباط با مشتریان فراهم کند.
تصور کنید که تلاشهای برندسازی شما چقدر قدرتمندتر میشوند، اگر هر بار که مخاطب شما رایحهی خاصی را استشمام میکند، مزهی شیرین خاصی را میچشد یا طیف رنگی خاصی را میبیند، بلافاصله به یاد شما بیفتد. از این طریق، تعداد لحظات تعاملی شما با مخاطبانتان به طور چشمگیری افزایش مییابد.
هنجارهای فرهنگی
برندسازی حسی را میتوان در اضافه کردن بالاترین تعداد ممکن تجربیات حسی مناسب به تعاملات خود با مشتریان خلاصه کرد. هر بار که به بخش جدیدی از مغز مشتری خود دسترسی پیدا میکنید، برای شما فرصت دیگری است تا از به خاطر سپرده شدن، مورد توجه قرار گرفتن و مورد قدردانی واقع شدن محصولتان از سوی مشتری مطمئن شوید؛ با وجود این، مهم است که بهخوبی از جزئیات آگاه باشید.
قبل از اینکه بتوانید روی مجراهای برندسازی حسی خود کار کنید، باید بدانید که مخاطبان شما چگونه به محرکهای مختلف واکنش نشان میدهند؛ برای مثال، رایحهی وانیلی برای مشتریان شما تمیزی و پاکیزگی را تداعی میکند یا زنانگی را؟ هنجارها و کدهای فرهنگی و مکانهای جغرافیایی میتوانند تأثیر بسزایی در مؤثر بودن تلاشهای برندسازی حسی شما داشتهباشند.
شما باید مشخص کنید که تجارب لمسی، شنیداری و بویایی منتخب شما بازتأییدی بر خصوصیات کلیدی شخصیت برند شما هستند و به شما کمک میکنند تا به دید مشتریانتان جذاب به نظر برسید یا خیر. با در نظر داشتن این نکته، مطمئن شوید که:
- از پرسوناهای برند خود استفاده کنید: باید از نوع مشتریانی که میخواهید با آنها ارتباط برقرار کنید، محل زندگی آنها و نحوهی واکنش آنها به چیزهای مختلف آگاه شوید؛ برای مثال، آیا میدانید مشتریان چینی مزههای شیرین را به شور ترجیح میدهند؟
- هویت برندتان را در ذهن داشتهباشید: نشانههای برندسازی حسی مختلفی که به استراتژی ایجاد کسبوکار خود اضافه میکنید، بایستی از شخصیتی که تلاش کردهاید از طریق پیامهای بازاریابی و ابزارهای بصری آن را خَلق کنید، پیروی کند. مطمئن شوید که همهچیز در ارتباط با هم و به صورت منسجمی کار میکند تا بتوانید پیوستگی را حفظ کنید؛
- مسیر کامل تجربهی مشتری را بررسی کنید: به یاد داشتهباشید که بهترین نمونههای برندسازی حسی به بستهبندی محصول یا لحظاتی که مشتری در مکانهای شما میگذراند، محدود نمیشود. کمپین برندسازی جامع باید تکتک تجربیات حسی را در نظر بگیرد؛ برای مثال، از نحوهی احساس مشتری هنگام کلیک کردن روی آیکون «خرید» در وبسایتتان گرفته تا موسیقیای که هنگام انتظار روی خط تماس پشتیبانی شما میشنود.
استفاده از آخرین ترندهای برندسازی حسی
فرقی نمیکند که باب طبع شما باشد یا خیر، بیشتر شرکتها پیوسته با مشتریان هدف خود تعامل میکنند. هر راه ارتباطیای (از وبسایت گرفته تا فروشگاه فیزیکی شما) فرصتی برای انتقال پیام بصری، کلامی و حسی است. سؤالی که باید به آن پاسخ بدهید این است که «چه برنامهای برای کنترل و بهبود مجراهای برندسازی حسی دارید؟».
اگر بتوانید تجربیات مهم متعددی را با برند، محصول یا خدمت خود درآمیزید و مشتریان خود را به سفیران برند خود تبدیل کنید، چه اتفاقی میافتد؟ نتیجه میتواند بهبود تلاشهای بازاریابی، مشارکت بهتر مشتریان و شهرت برند بهیادماندنیتری باشد.
برندسازی حسی راهی برای ارتقای هویت احساسی برند است. هرچه حواس بیشتری را درگیر کنید، توسعهی وفاداری مشتری از طریق برقراری ارتباط با مجراهای مختلف حسی راحتتر میشود. مشخص شدهاست که دیگر فقط زیبایی بصری برای خَلق برند عالی کافی نیست و بهترین نسخه شامل بو، لمس، صدا و مزه است.
با حواس مختلفی که در اختیار دارید، میتوانید تجربهی هیجانانگیزی را برای مخاطبان خود خَلق کنید؛ در نتیجه، آنها تا سالهای سال به شما فکر خواهند کرد؛ حتی بعد از اینکه خاطرهی کمپین یا تبلیغ خاصی از ذهن آنها محو شود. همان طور که تکنولوژی به پیشرفت و تحول ادامه میدهد، کسبوکارها راههای جدیدی را برای استفاده از قدرت برندسازی حسی کشف میکنند.
خلاصه
- برندسازی حسی برقراری ارتباط با مشتری فراتر از سطح بصری مطلق است. برندهایی که از برندسازی حسی استفاده میکنند، میدانند که اگر میخواهند ارتباط پایداری با مخاطبان خود برقرار کنند، باید پیامهای حسی خود را به صورت استراتژیک، به اندازهی پیامهای بصری یا جذابیت کلامی خود مدیریت کنند؛
- میتوان تصور کرد که بینایی آسانترین مجرای برندسازی حسی باشد. به هر حال، ابزارهای بصری بسیاری مثل لوگو، طراحی سایت و حتی بروشورها و تراکتها وجود دارند که با برندی مرتبطاند؛ هر چند استفاده از این مجرا در این عصر چالشبرانگیز نیز هست؛
- یکی از برندهای موفق در امر برندسازی حسی ، شرکت ویزاست. تحقیقات نشان میدهند که مشتریان لوگوی شرکت ویزا روی سایت را نشانهای از امنیت و اطمینان تعبیر میکنند؛
- برای برندسازی حسی موفق، باید مشخص کنید که تجارب لمسی، شنیداری و بویایی منتخب شما بازتأییدی بر خصوصیات کلیدی شخصیت برند شما هستند و به شما کمک میکنند تا به دید مشتریانتان جذاب به نظر برسید یا خیر؛
- در آخر به یاد داشتهباشید که بهترین نمونههای برندسازی حسی به بستهبندی محصول یا لحظاتی که مشتری در مکانهای شما میگذراند، محدود نمیشود. کمپین برندسازی جامع باید تکتک تجربیات حسی را در نظر بگیرد.
منبع: fabrikbrands.com
دیدگاه