چگونه میتوان از بازاریابی حسی در تبلیغات کسبوکار استفاده کرد؟
- چرا بازاریابی حسی؟
- بازاریابی حسی چیست؟
- بازاریابی حسی با بینایی
- بازاریابی حسی با شنوایی
- بازاریابی حسی با بویایی
- بازاریابی حسی با لامسه
- بازاریابی حسی با چشایی
- ترکیب حواس برای بازاریابی
بازاریابی حسی نوعی بازاریابی است که در آن از برانگیختن احساسات مشتری استفاده میشود. در این مطلب، قصد داریم حواس پنجگانه و چگونگی استفاده از آنها را در بازاریابی حسی بررسی کنیم و دریابیم که چگونه میتوان از آنها در تبلیغات و بازاریابی کسبوکار استفاده کرد.
چرا بازاریابی حسی؟
برخی از صاحبان کسبوکار هنگام بازاریابی محصولات و خدمات خود ممکن است فقط روی جذابیت بصری آنها تمرکز کنند.
اینطور به نظر میرسد که کلمات و تصاویر انتخابی برای محصول یا سرویس کسبوکار فقط ابزارهایی هستند که به منظور ترغیب مخاطب برای توجه به برند کسبوکارتان در اختیار دارید؛ در حالی که این روش به نوعی نادیده گرفتن بخش عظیمی از علم روانشناسی و رفتار مخاطبان است.
طی ۵۰ سال گذشته، تحقیقات فراوانی درمورد چگونگی تأثیرگذاری حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، چشایی، لامسه و بویایی) بر تصمیم گیری مشتریان برای خرید محصول یا سرویسهای مختلف انجام شدهاند. این دانش جدید به ظهور حوزهی بازاریابی حسی به عنوان رویکردی نوآورانه در جذب علاقهمندی مخاطبان منجر شدهاست.
بازاریابی حسی چیست؟
بازاریابی حسی زمانی انجام میشود که شرکت موردنظر از برانگیختن حسهای مختلف مخاطب برای ایجاد تأثیر مثبت نسبت به برند کسبوکارش استفاده میکند.
استفاده از این روش برای برانگیختن حواس پنجگانهی مشتری به منظور جلب توجه و اعتماد وی کمککننده است. در واقع، استفاده از بازاریابی حسی شامل یافتن راههای خلاقانهای برای انگیزش نیازها و خواستههای مشتریان و ایجاد تأثیرات ماندگار روی آنان از طریق ابزارهای منحصربهفرد بازاریابی است.
مردم در موقعیتهای مختلف معمولا به جای اینکه فقط روی حس بصری خود اتکا کنند، از نشانهها نیز برای تصمیمگیری استفاده میکنند؛ به همین دلیل، گفته میشود که حواس چشایی، لامسه، بویایی و شنوایی میتوانند سهم بزرگی در برانگیختن احساسات مختلف در مشتریان نسبت به یک برند تجاری داشتهباشند.
بازاریابی حسی با بینایی
از زمانهای گذشته، بازاریابی با ابزارهای بصری در دنیای کسبوکار رایج بودهاست. پوسترها و تبلیغات تصویری مربوط به کشور مصر است؛ زمانی از پاپیروس برای تبلیغ سرویسها و فروش در بازار مشتریان استفاده میشدهاست.
اوج شکوفایی تبلیغات بصری از اواسط دهه ۱۸۰۰ و زمانی آغاز شد که شرکتهایی مانند Pears Soap تبلیغات مزایای صابونهای خود را برای رقابت با شرکتهای دیگر آغاز کردند. این شرکت آثار هنری اصلی را از هنرمندان میخرید، سپس آنها را روتوش میکرد و در قالب بستههای صابون میفروخت.
از آن زمان، تبلیغات به روشهای بصری مختلفی انجام شدهاست، اما رویکرد اصلی همان شکل باقی ماندهاست؛ به عبارت دیگر، تبلیغات بصری شامل نمایش تصویری از محصول یا سرویس کسبوکار است. همهی اینها در کنار ارائهی مزایای محصول روی آن، به مخاطب امکانی میدهند که درک بهتری از محصول یا سرویس شرکت موردنظر داشتهباشد.
امروزه، بازاریابی حسی به روش بصری به رویکردهای مختلفی تقسیم میشود. این روش هنر و دانش کاملی را شامل میشود که مردم را برای خرید محصول یا سرویس ترغیب میکند.
در ادامه، متداولترین روشهایی را آوردهایم که در آنها برندهای مختلف از تصاویر بصری برای بازاریابی حسی مشتریان استفاده میکنند.
۱. رنگها
رنگهای مختلف به طور متفاوتی روی مشتری تأثیر میگذارند و به برند کسبوکار نیز ظاهر و احساسی متفاوت میبخشند؛ به عنوان مثال، رنگ قرمز بیانگر شور و احساس است، در حالی که رنگ سبز آرامشبخش و تداعیکننده طبیعت و تازگی است.
هر رنگ منحصربهفرد است و احساسات و عواطف مختلفی را به مخاطب منتقل میکند؛ بر این اساس، هرچه بهتر رنگها را درک کنید، به احتمال زیاد بهترین موارد را برای جلبنظر مشتریانتان انتخاب میکنید.
۲. تصاویر
استفاده از تصاویر در تبلیغات راهی عالی برای جلبتوجه سریع مخاطب است. اگر تصویر اشخاص را در تبلیغات خود استفاده کنید، علاقهی درونی افراد به همنوعشان توجه آنها را نیز جلب میکند؛ به عبارتی، هنگامی که میبینیم افراد دیگر مشغول انجام کاری هستند، به احتمال زیاد دوست داریم که خودمان نیز آن را امتحان کنیم.
برخی از شرکتها از محیط یا اشیا نیز در تصاویر مربوط به تبلیغات خود استفاده میکنند. هر ۲ روش میتوانند به تأثیرگذاری بیشتر برند کسبوکار موردنظر کمک کنند؛ به این ترتیب، مخاطبی که تبلیغات را مشاهده میکند، بیشتر به استفاده از محصول یا سرویس موردنظر علاقه خواهد داشت.
۳. متون
در ابتدا، ممکن است کلمات و متون نوشتهشده را به عنوان ابزاری بصری برای تبلیغات تصور نکنید، اما متون قابلیت جذب و تأثیرگذاری روی مشتری را دارند. در واقع، توانایی تأثیرگذاری روی مشتریان، با استفاده از کلمات نوشتاری، قدیمیترین شکل بازاریابی محسوب میشود.
یک علامت ساده روی درب تبلیغ کسبوکار، نوعی بازاریابی بصری محسوب میشود؛ همچنین، بخشی از متون نوشتهشده در پست وبلاگی نیز میتواند نوعی بازاریابی بصری باشد. عناوین مختلف تبلیغات که همراه با تصاویر و فونتهای مناسب نمایش داده میشوند، میتوانند تأثیر بسزایی روی مخاطبان داشتهباشند.
۴. گرافیک
برخی اوقات، بعضی از شرکتها به جای استفاده از عکس، ترجیح میدهند از ابزارهای گرافیکی (تصاویر، نمودارها، نمادها یا ابزارهای گرافیکی کامپیوتری) برای بازاریابی استفاده کنند.
۵. ویدئو
با پیشرفت تکنولوژی بهتدریج ابزارهای تصویری پیشرفتهتر شدند و به شکل تصاویر متحرک درآمدند. این تصاویر متحرک در قالب بازاریابی ویدئویی برای جذب مشتری به کار گرفته شدند. تلویزیون اولین رسانهای بود که شرکتها با کمک آن توانستند برای محصول یا سرویس خود بازاریابی بصری انجام دهند.
با افزایش تعداد فیلمهای تحت وب در طول ۲۵ سال گذشته، بازاریابی ویدئویی بسیار محبوب شدهاست. ابزار تبلیغاتی ویدئویی در بسیاری از تبلیغات آنلاین مورد استفاده قرار میگیرد تا به کاربر نشان دهد که چگونه محصول یا سرویس موردنظر میتواند برایشان سودبخش باشد.
۶. نورپردازی
نورپردازی در داستان کسبوکار یا محیط شرکت نوعی بازاریابی تصویری است که میتواند تصویر و احساس متفاوتی از برند را به مخاطب القا کند. برخی از فروشگاههای خردهفروشی برای تغییر تجربهی مشتریانشان، از نورپردازی خُلقی یا لامپ به جای چراغهای سقفی استفاده میکنند.
بازاریابی حسی با شنوایی
با افزایش محبوبیت برنامههای رادیویی، تبلیغات از طریق صدا نیز در دهه ۱۹۲۰ رایج شد. در سال ۱۹۲۲ نیز کمپانی AT&T شروع به فروش فرصتهای پخش تبلیغات رادیویی به کسبوکارها کرد. شرکتها از این طریق میتوانستند تبلیغات خود را به صورت زیرنویس یا پخش صوتی به گوش مخاطبان موردنظرشان برسانند.
در سال ۱۹۲۶، هنگامی که گروه کاپلا (Cappella: گروهی که آوازهای خود را بدون موسیقی ضمیمه میخواندند) به نام Wheaties Quartet آهنگی را برای تبلیغ غلات صبحانه جنرال خواند، دنیای تبلیغات از طریق صدای رادیویی شکل گرفت. تبلیغات رادیویی بهسرعت به روش محبوبی تبدیل شد که در آن کلماتِ توصیفکنندهی محصول در قالب موسیقی به مخاطبان ارائه میشدند و به این طریق به جذابیت تبلیغ نیز میافزودند.
در دنیای مدرن امروزی بازاریابی از طریق حس شنوایی تقریبا بخشی از همه کمپینهای بازاریابی در تلویزیون، رادیو، پادکستها و تبلیغات آنلاین به شمار میآید. در ادامه رایجترین ابزارهای بازاریابی شنوایی را آوردهایم که برندهای مختلف از آنها برای بازاریابی حسی استفاده میکنند.
۱. صدای صوتی
از زمانی که تبلیغات رادیویی در دهه ۱۹۲۰ رواج پیدا کرد، استفاده از صوت برای تبلیغ محصول و ترغیب مخاطب به آن، کار رایجی بود.
در این روش آگهی، فردی تبلیغات را میخوانَد و هدف آن سوق دادن شنونده به سمت انجام کار موردنظر کسبوکار است. بازاریابی از طریق صوت اغلب درمورد تبلیغ محصولات، خدمات و همچنین ارائهی توضیحاتی در رابطه با ویژگیها و مزایای محصول یا سرویس استفاده میشود.
۲. جلوههای صوتی
استفاده از جلوههای صوتی در تبلیغات مشابه فیلمها به تقویت جنبهی درام، که بخشی از تبلیغات است، کمک میکند. برخی از برندها از جلوههای صوتی برای ارائهی برند کسبوکار خود استفاده میکنند؛ به عنوان مثال، صدای زنگ T-Mobile در همهی کمپینهای بازاریابی صوتی و تصویریِ برند موردنظر استفاده میشود.
۳. موسیقی موضوعی
استفاده از موسیقی پسزمینهی مناسب در تبلیغات، معنی و ماهیت کلمات و تصاویر را تبلیغ میکند؛ به همین دلیل، امروزه بسیاری از شرکتها قطعات موسیقی منحصربهفرد خود را برای افزودن به تبلیغات ویدئویی ارائه میدهند.
بازاریابی حسی با بویایی
به احتمال زیاد، تصور اینکه حس بویایی در بازاریابی مفید باشد، عجیب به نظر میرسد؛ در حالی که حس بویایی مستقیمترین ارتباط را به مغز انسان دارد؛ بر این اساس، استشمام بویی خاص میتواند خاطرات ماندگاری را در افراد به وجود آورد و در مواقع خاصی میتواند تأثیر سریعی روی تصمیمگیری مشتری بگذارد؛ با وجود این، در حال حاضر برندهای زیادی نتوانستهاند بازاریابی حسی را از طریق بویایی در تبلیغاتشان بگنجانند، اما کسبوکارهایی از این روش استفاده میکنند.
در ادامه، روشهای منحصربهفردی را آوردهایم که شرکتها از طریق آنها بویایی را در بازاریابی حسی به کار میبرند.
۱. رایحههای طبیعی
برخی شرکتها از رایحههای طبیعی، مانند اقیانوس، گیاه تازه و جنگلهای کاج، در تبلیغات خود استفاده کردهاند. در تکنولوژیِ ارائهی رایحههای مختلف در تبلیغات، جدا از موفقیت یا شکست آن، هنوز هم اختراعاتی مانند Smelling Screen، نتوانستند به ابزارهای اصلی بازاریابی از طریق حس بویایی تبدیل شوند.
(Smelling Screen: نوعی تکنولوژی صفحات بودار که به صورت صفحه نمایشگری شبیه به تلویزیون یا مانیتور کامپیوتر هستند و با دستگاه ساطعکنندهی بو کار میکنند.)
۲. عطرها
استفاده از رایحه، به عنوان ابزاری برای بازاریابی، مدتهای طولانی است که در میان صاحبان کسبوکار رواج دارد؛ برای نمونه، عطرهای موجود در مجلات همیشه روشی پرطرفدار هستند و امروزه برخی از فروشگاهها نیز از رایحههای منحصربهفرد خود برای افزایش جذابیت برندشان استفاده میکنند.
۳. رایحههای غذایی
بوی ترغیبکنندهی نانواییها یا قهوهی تازهدم از جمله مثالهای مربوط به روشهای بازاریابی از طریق حس بویایی هستند که برخی از برندها برای جلبنظر مشتریان از آنها استفاده میکنند. فروشندگان غذاهایی مانند هات داگ نیز در رویدادهای مختلف از حس بویایی برای جلبنظر افراد گرسنه استفاده میکنند.
بازاریابی حسی با لامسه
تصور بازاریابی حسی با لامسه به عنوان نوعی تاکتیک بازاریابی عجیب به نظر میرسد، اما در برخی موارد میتواند برای رشد جذابیت برند کسبوکارها عملکرد خوبی داشتهباشد. برخی از محصولات هستند که مشتری پیش از خرید باید آنها را استفاده کند؛ برای مثال، میتوان تکنولوژیهایی مانند تلفن و اتومبیل را نام برد. به طور معمول، لازم است مشتری هر دوی مورد گفتهشده را پیش از خرید، در عمل تِست کند.
در ادامه، روشهایی را آوردهایم که شرکتها برای استفاده از حس لامسه در فعالیتهای بازاریابی حسی خود از آنها استفاده میکنند.
۱. راحتی
برای برندهایی مانند فروشندگان مبلمان، اجازه دادن به مشتریان برای نشستن روی مبل و لمس راحتی آنها پیش از خرید بخش جداییناپذیری از بازاریابی است. بر این اساس، مدلهای نمونه به عنوان قطعاتی در فروشگاهها ارائه میشوند تا به مشتریان فرصت دهند که محصول یا سرویس را تجربه و لمس کنند.
خردهفروشان لباس نیز اغلب از همین روش استفاده میکنند و به افراد اجازه میدهند که قبل از خرید لباس، آن را ببیند و درمورد مناسب بودن انتخابشان تصمیم بگیرند.
۲. تضمین
برخی از برندها از ابزارهایی مانند کارت ویزیت استفاده میکنند تا حس کیفیت کاری بالای کسبوکار را به مخاطبان القا کنند؛ همچنین، کارتها و بروشورهای مخصوص تشکر از مشتریان نیز روشهای خوبی برای تأثیرگذاری روی آنان پس از مراجعهشان به کسبوکار محسوب میشوند.
در حالت کلی، ابزارهای چاپشده از نسخههای دیجیتالی گرانتر هستند، اما برای برخی از شرکتها لمس چنین ابزارهایی از جانب مشتری، امتیاز مثبت بیشتری به همره دارد. شرکتهایی مانند Moo، چنین کارتهایی را به روشی شگفتانگیز تولید میکنند که به جلبنظر مخاطبان در هر کسبوکاری منجر میشوند.
۳. تستهای عملی
امروزه، بسیاری از شرکتها تِستهای عملی برای محصولات خود ارائه میدهند. اپل (Apple) یکی از اولین برندهایی بود که دسترسی داخل فروشگاهی به تکنولوژی خود را فراهم کرد. این رویکرد به کاربران امکان میدهد تا محصول موردنظر خود را پیش از خرید لمس کنند و با آن تعامل داشتهباشند.
رویکرد اپل این بود که به جای تمرکز بر فروش، به مردم اجازه دهیم از این ابزارها استفاده کنند تا بتوانند تصمیم بگیرند که چه محصولی برایشان مفید است. امروزه، بسیاری از فروشگاهها قابلیت مشابهی را با عنوان «تجربهی پیش از خرید»، به مشتریانشان ارائه میدهند.
بازاریابی حسی با چشایی
حس چشایی نیز یکی دیگر از حواس پنجگانه است که اغلب در بازاریابی نادیده گرفته میشود. در واقع، برانگیختن حس چشایی فرد روشی برای جلب میل بیولوژیکی یا ترغیب افراد برای خوردن و آشامیدن محصولات کسبوکار است.
این حس با حس بویایی ارتباط نزدیکی دارد و میتواند تحتتأثیر سایر حسها نیز قرار بگیرد؛ البته حس چشایی بیشتر حسی ذهنی است؛ به همین دلیل، اگر مشتریان طعم یا مزهی محصولی را دوست نداشتهباشند، بازاریابی حسی از طریق چشایی میتواند به کسب نتیجهی معکوس منجر شود.
برای مثال، میتوان به ارائهی محصول New Coke توسط کوکاکولا در سال ۱۹۸۵ اشاره کرد که به افت چشمگیر فروش این برند منتهی شد
در ادامه، روشهایی را آوردهایم که در آنها شرکتها از روش بازاریابی حسی با کمک حس چشایی استفاده میکنند.
۱. نمونهها
متداولترین نوع بازاریابی چشایی ارائهی نمونههایی از مواد غذایی و نوشیدنی به مشتریان است. این موارد در سوپرمارکتها و فروشگاههای خوراکی و نوشیدنی بسیار رایج است. حس اولیهی حاصل از چشیدن محصول به مصرفکننده کمک میکند تا محصول غذایی یا آشامیدنی موردنظرش را از طریق بازاریابی حسی بهتر درک کند.
۲. طعمهای جدید
روش دیگری که برخی برندها برای جلب مخاطبان استفاده میکنند، ارائهی طعمهای جدید است. اگر محصولی توجه خوبی از جانب مخاطبانش دریافت میکند، توسعهی آن با ارائهی مزههای مختلف از محصول مذکور میتواند تاکتیکی عالی برای افزایش مشتریان باشد.
برای مثال نیز میتوان برندهایی مانند Frito-Lay را نام برد که چندین طعم مختلف از چیتوز را ارائه میدهد؛ همچنین، برندهای Flamin’ Hot ،Puffs ،White Cheddar ،Chipotle Ranch مثالهای دیگری از این نوع هستند.
ترکیب حواس برای بازاریابی
در حالت کلی، حواس بینایی و شنوایی رایجترین ابزارها برای بازاریابی حسی هستند و در بازاریابی مدرن مورد استفاده قرار میگیرند، اما تمرکز روی همهی حواس برای القای تجربهای منحصربهفرد به مشتریان نیز ایدهی خوبی به نظر میرسد.
آیا به نظر شما روشهایی برای جلب حواس مختلف مخاطب از طریق بازاریابی حسی وجود دارند؟
به طور کلی، استفاده از بازاریابی حسی روشی عالی برای نوآوری در کسبوکارهای مختلف و ایجاد تمایز نسبت به رقباست.
بازاریابی حسی روشی است که با درگیر کردن حواس پنجگانهی مخاطب میتواند برای ایجاد خلاقیت بیشتر در کسبوکارتان کمککننده باشد. این روش باعث شناخته شدن کسبوکارتان میشود و به طور بالقوه افراد بیشتری را به خرید از برندتان علاقهمند میکند.
مرور چند دقیقهای
- بازاریابی حسی زمانی انجام میشود که شرکت موردنظر از برانگیختن حسهای مختلف مخاطب برای ایجاد تأثیر مثبت نسبت به برند کسبوکارش استفاده میکند. استفاده از این روش برای برانگیختن حواس پنجگانهی مشتری به منظور جلب توجه و اعتماد وی کمککننده است؛
- تبلیغات بصری شامل نمایش تصویری از محصول یا سرویس کسبوکار است. همهی اینها در کنار ارائهی مزایای محصول روی آن، به مخاطب امکانی میدهند که درک بهتری از محصول یا سرویس شرکت موردنظر داشتهباشد؛
- هرچه بهتر رنگها را درک کنید، به احتمال زیاد بهترین موارد را برای جلبنظر مشتریانتان انتخاب میکنید؛
- برخی شرکتها از رایحههای طبیعی، مانند اقیانوس، گیاه تازه و جنگلهای کاج، در تبلیغات خود استفاده کردهاند؛
- تصور بازاریابی حسی با لامسه به عنوان نوعی تاکتیک بازاریابی عجیب به نظر میرسد، اما در برخی موارد میتواند برای رشد جذابیت برند کسبوکارها عملکرد خوبی داشتهباشد؛
- اپل (Apple) یکی از اولین برندهایی بود که دسترسی داخل فروشگاهی به تکنولوژی خود را فراهم کرد. این رویکرد به کاربران امکان میدهد تا محصول موردنظر خود را پیش از خرید لمس کنند و با آن تعامل داشتهباشند؛
- متداولترین نوع بازاریابی چشایی ارائهی نمونههایی از مواد غذایی و نوشیدنی به مشتریان است.
منبع: brandastic.com
دیدگاه