استراتژی کسب و کار چیست و انواع استراتژی های کسب و کار کدامند؟

ملیحه عسگرزاده

داشتن تاکتیک‌های مدرن در استراتژی به رشد کسب‌وکار شما منجر می‌شود. با اِعمال این روش‌ها در کسب‌و‌کارتان بهره‌‎وری تجارت خود را افزایش می‌دهید و وارد بازارهای جدیدی می‌شوید. استراتژی کسب و کار (Business Strategy) مشخص می‌کند که کسب‌وکارها برای رسیدن به اهداف خود، ملزم به انجام چه کارهایی هستند. این امر می‌تواند به جهت‌دهی فرایند تصمیم‌گیری برای استخدام و تخصیص منابع کمک کند.

در این مطلب، به این می‌پردازیم که استراتژی کسب و کار چیست، انواع استراتژی های کسب و کار کدامند و درنهایت هم نمونه‌هایی از استراتژی کسب و کار را بیان می‌کنیم.  

استراتژی کسب و کار چیست؟

استراتژی کسب و کار روشی مبتکرانه برای نمایش دارایی‌های منحصربه‌فرد، افزایش برتری و کمک به عملکرد اجزای شرکت است. این استراتژی خلاصه‌ای از اَعمال و تصمیم‌گیری‌هایی است که یک کمپانی آن‌ها را برنامه‌ریزی می‌کند تا برای رسیدن به اهداف تجاری خود انجامشان دهد.

این تاکتیک روش تعامل ادارات با یکدیگر را تقویت می‌کند، نقش افراد در شرکت را نمایش می‌دهد و در عین حال، رهنمودهایی را برای رسیدن به هدف اصلی ارائه می‌دهد. 

انواع استراتژی های کسب و کار چیست؟

انواع استراتژی های کسب و کار چیست؟

۳ نوع استراتژی کسب و کار وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها در کسب‌وکار خود استفاده کنید. هریک از این استراتژی‌ها سود و یکپارچگی کسب‌وکار شما را افزایش می‌دهد. انواع استراتژی های کسب و کار عبارتند از: 

  • استراتژی سطح سازمان یا شرکت (Corporate level strategy): استراتژی شرکت در بالاترین سطح شرکت اجرا می‌شود. مدیران شرکت روش‌های بهبود و گسترش شرکت را بررسی می‌کنند. آن‌ها بازارهای دیگری را که می‌توانند به آن‌ها وارد شوند، شناسایی می‌کنند؛
  • استراتژی سطح واحدهای کسب و کار (Business level strategy): این استراتژی بر نحوه‌ی پیاده‌سازیِ چشم انداز شرکت در دستورالعمل‌های آن متمرکز است؛
  • استراتژی سطح عملکرد یا وظیفه‌ای (Functional level strategy): این استراتژی بر وظایف فردی هر واحد و کارمندان و همچنین تلاش برای دستیابی به اهداف شرکت متمرکز است.

اهمیت استراتژی کسب و کار چیست؟

استراتژی کسب و کار اغلب به عنوان نوعی فانوس دریایی برای مدیریت شرکت مربوطه شناخته می‌شود. به عبارت بهتر، این فانوس دریایی فعالیت‌های همه‌ی بخش‌های عملکردی سازمان را با همدیگر همسو می‌کند و به کارمندان خود نوعی سرنخ می‌دهد تا آن‌ها را در تصمیم‌گیری‌های روزانه‌شان راهنمایی کند. به چند دلیل استراتژی کسب و کار برای سازمان‌ها مهم است، از جمله:

۱. برنامه‌ریزی

استراتژی کسب و کار به شما کمک می‌کند که برای رسیدن به اهداف کاری‌تان، گام‌های کلیدی را تشخیص دهید.

۲. ضعف‌ها و قوت‌ها

ضعف‌ها و قوت‌ها - استراتژی کسب و کار

فرایند ایجاد استراتژی کسب و کار به شما کمک می‌کند تا ضعف‌ها و قدرت‌های کار خود را تشخیص دهید و ارزیابی کنید و سپس استراتژی‌ای را پدید آورید که نقاط قوتتان را برجسته و نقاط ضعفتان را بر طرف یا محدود می‌کند.

۳. بهره‌وری

استراتژی کسب و کار به شما کمک می‌کند تا منابع را به شکل مؤثری به فعالیت‌های کاری اختصاص دهید که این امر به‌ طور خودکار شما را کارآمدتر می‌کند.

۴. کنترل

با این استراتژی شما روی اَعمالی که برای رسیدن به اهداف تجاری خود انجام می‌دهید، بیش‌تر کنترل دارید. با دانستن مسیری که در حال طی کردن آن هستید، به‌راحتی می‌توانید تشخیص دهید که فعالیت‌هایی که دارید، شما را به اهدافتان نزدیک‌تر می‌کنند یا خیر.

۵. مزیت رقابتی (Competitive Advantage)

با داشتن یک برنامه‌ی واضح برای رسیدن به اهداف خود، می‌توانید روی برجسته کردن نقاط قوت خود تمرکز کنید و از آن‌ها به عنوان یک مزیت رقابتی، که کمپانی شما را منحصربه‌فرد می‌کند، بهره‌مند شوید.

اجزای استراتژی کسب و کار چیست؟

در هر استراتژی کسب و کاری ۶ قسمت کلیدی وجود دارد:

۱. دید کلی و اهداف تجاری

قرار است استراتژی کسب و کار به شما کمک کند تا به اهداف تجاری خود برسید. شما می‌توانید با داشتن یک دید کلی از جهت‌گیری کسب‌وکار، دستورالعمل‌های شفافی را در این استراتژی مشخص کنید، مبنی بر این‌که چه کارهایی باید انجام شوند و چه کسی باید آن‌ها را انجام دهد.

۲. ارزش‌های اصلی

استراتژی کسب و کار، با توجه به ارزش‌های اصلی سازمان، مدیران سطح بالا و همچنین سایر بخش‌ها را درمورد آن‌چه باید و نباید انجام شود، راهنمایی می‌کند.

۳. تحلیل سوات (SWOT)

SWOT مخفف کلمات قوت‌ها (Strengths)، ضعف‌ها (Weaknesses)، فرصت‌ها (Opportunities) و تهدیدها (Threats) است. تحلیل ماتریس SWOT در تمام استراتژی‌های کسب‌وکار وجود دارد و به کمپانی اجازه می‌دهد تا به نقاط قوت خود تکیه کند و از آن‌ها به عنوان مزیت بهره‌مند شود. این آنالیز کمپانی را از وجود هرگونه ضعف و تهدیدی نیز آگاه می‌کند.

۴. تاکتیک‌ها

بسیاری از استراتژی های کسب و کار جزئیات عملیاتی نحوه‌ی کار را بیان می‌کنند تا بازده کار به حداکثر برسد. افرادی که مسئول تاکتیک‌ها هستند، می‌دانند که چه کاری باید انجام شود که در زمان و انرژی صرفه‌جویی شود.

۵. برنامه‌ی تخصیص منابع

استراتژی کسب و کار مواردی مانند این‌که منابع موردنیاز را برای تکمیل برنامه از کجا پیدا خواهید کرد، این منابع چگونه تخصیص خواهند یافت و چه کسی مسئول این کار خواهد بود، را شامل می‌شود.

۶. اندازه‌گیری

استراتژی کسب و کار همچنین شامل راهی برای پیگیری بازدهیِ شرکت است که عملکرد آن را در خصوص اهدافی که قبل از شروع به کار استراتژی تعیین شده‌بودند، ارزیابی می‌کند.

چگونه استراتژی سطح کسب و کار را اجرا کنیم؟

استراتژی کسب و کار - چگونه استراتژی سطح کسب و کار را اجرا کنیم؟

تعریفی که در ابتدا از استراتژی کسب و کار ارائه شد، توصیه‌های عملی درخصوص نحوه‌ی تدوین یک استراتژی کسب و کار مؤثر را بیان می‌کند. در یک کلام، استراتژی یک کسب‌ و کار باید چشم‌انداز آن، اهداف شرکت،‌ نحوه رشد و چگونگی رقابت با رقبا در بلندمدت را مشخص کند. فرایند تدوین استراتژی کسب و کار را می‌توان به پنج مرحله تقسیم کرد که عبارت‌اند از:

مرحله اول: تعریف چشم‌انداز کسب‌وکار

بسیاری از منابع آنلاین همواره توصیه می‌کنند که تدوین استراتژی کسب و کار را باید با تعیین اهداف سازمان مربوطه آغاز کرد. در حالی که انجام چنین کاری در گام‌های اولیه خیلی عجولانه است. چون در این صورت فرض می‌شود تمامی اقدامات مربوط به عرضه، تعیین بازار و مشتریان هدف قبلا انجام شده‌ است.

در حالی که برای موفقیت یک استراتژی کسب و کار ابتدا باید ارزش‌های اصلی شرکت و موقعیت مطلوب آینده‌ی آن در بازار هدف را مشخص كرد. از طرفی، تعیین ارزش‌های اصلی و موقعیت آینده‌ی مورد نظر به عنوان چشم‌انداز کلی شرکت نیز شناخته می‌شود. نمونه‌هایی از بیانیه‌های مربوط به چشم‌انداز برخی از بزرگ‌ترین شرکت‌ها به شرح زیر هستند:

  • Apple: اپل تلاش می‌کند تا بهترین تجربه کاربری شخصی را برای دانش‌آموزان، مربیان، متخصصان خلاقیت و مصرف‌کنندگان در سراسر جهان از طریق ارائه‌ی محصولات سخت‌افزاری، نرم‌افزاری و سرویس‌های اینترنتی نوآورانه‌اش به ارمغان آورد؛
  • Amazon: آمازون تلاش می‌کند تا مشتری‌مدارترین شرکت کره‌ی زمین باشد. این شرکت می‌خواهد مکانی بسازد که مردم بتوانند هر چیز آنلاینی را که می‌خواهند، در آن پیدا کنند و بخرند.

با این تفاسیر، بر اساس چشم‌انداز یک شرکت می‌توان خدمات، مشتریان و بازار هدف آن را تعریف کرد. در واقع، گام اول، مرحله‌ای مهم در فرایند تدوین استراتژی کسب و کار است. زیرا این مرحله است که تضمین می‌کند استراتژی کسب و کار طراحی شده منعکس کننده‌ی نیازهای واقعی بازار مربوطه هستند یا نه.

خدمات و ارزش پیشنهادی

یک استراتژی کسب و کار مؤثر به طور مستقیم بر خدمات و ارزش پیشنهادی (Value Proposition) شرکت استوار است. اولی نشان می‌دهد که چه کالاها و خدماتی توسط شرکت مذکور ارائه می‌شوند. این در حالی است که ارزش پیشنهادی توضیح می‌دهد که در وهله اول چرا مردم باید آن کالاها و خدمات را بخرند. نکته مهم این است که گزاره‌ی «ارزش پیشنهادی» به این سؤال‌ها پاسخ می‌دهد که چرا این شرکت وجود دارد و تفاوت آن با دیگر رقبای چیست؟ به عبارت دیگر، ارزش پیشنهادی توضیح می‌دهد که شرکت مربوطه چگونه برای ایجاد تقاضا و رقابت در بازار برنامه‌ریزی می‌کند.

برای تشریح این موضوع با یک مثال، نگاهی به شاپیفای (Shopify) می‌اندازیم. ارزش پیشنهادی این نرم افزار ارائه یک پلتفرم تجارت الکترونیک است که به کاربران خود اجازه می‌دهد تا از طریق کانال‌های متعدد، محصولات‌شان را بفروشند. ارزش پیشنهادی شاپیفای نشان می‌دهد که چرا صاحبان کسب‌وکارها باید از این پلتفرم استفاده کنند و چه تفاوتی با سایر رقبا دارد.

مشتریان

یکی دیگر از اقدامات حیاتی برای تعیین چشم‌انداز استراتژی کسب و کار، تعریف نوع مشتریانی است که شرکت مربوطه قرار است به آن‌ها خدمات ارائه دهد.

مشتریان کسب‌وکارها می‌توانند گروه مصرف کنندگان یا کسب‌وکارهای دیگر باشند. در نوع اول کسب‌وکار به صورت کسب‌وکار به مشتری یا فروش B2C و در نوع دوم به صورت کسب‌وکار به کسب‌وکار یا فروش B2B تعریف می‌شوند. هر دو نوع مشتریان معیارها، دلایل و انگیزه‌های متفاوتی برای خرید کالا و خدمات دارند. آگاهی از این معیارها، دلایل و انگیزه‌ها به شرکت مذکور اجازه می‌دهد تا به طور دقیق نیازها و خواسته‌های کسب‌وکارش را در تدوین استراتژی کسب و کار شرکت، مد نظر قرار دهد.

بازار هدف

استراتژی کسب و کار - بازار هدف

در نهایت، تدوین کنندگان استراتژی کسب و کار باید بازار هدف خدمات و ارزش پیشنهادی خود را مشخص کنند. اگر شرکتی محصولات خود را به مصرف کنندگان می‌فروشد و از نوع B2C است، بازار هدفش را می‌توان با ویژگی‌های دموگرافیک، خصوصیات اجتماعی و اقتصادی جامعه مانند جنسیت، سن، شغل، تحصیلات، درآمد، ثروت و محل زندگی شخصی آن‌ها تعریف کرد. در مقابل،‌ اگر کسب‌وکارها به کسب‌وکار دیگر خدمات ارائه دهند و از نوع فروش B2B باشند، بازار هدف‌شان معمولا با استفاده از عواملی مانند صنعت، کسب‌وکار یا مدل فروش گروه‌های مشتریان هدف تعریف می‌شوند.

مرحله دوم: تعیین اهداف سطح بالای شرکت

گام بعدی در تدوین استراتژی کسب و کار پس از تعریف چشم‌انداز، تعیین اهداف سطح بالای سازمان مربوطه است. این اهداف معمولا بر افزایش فروش و سود شرکت متمرکز هستند، زیرا بقای آن را تضمین می‌کنند. در صورتی که شرکت مذکور یک شرکت سهامی عام باشد، اهداف سطح بالای آن، ارزش سهام سرمایه‌گذاران را بهبود می‌بخشند.

پاسخگویی به چگونگی رقابت یک کسب‌وکار برای افزایش درآمد و در عین حال بهبود موقعیت مالی‌اش، هدف استراتژی کسب و کار است. توجه داشته باشید که تدوین اهداف سطح بالا شامل هیچ کدام از اهداف مربوط به تحقق یک شرکت یا بازتاب ارزش‌های اصلی آن نمی‌شوند. به این دلیل که افزایش ارزش اقتصادی شرکت برای صاحبان یا سهامداران آن، تنها هدف یک استراتژی کلی کسب و کار است. ارزش‌ها و مأموریت‌های جزئی‌تر بعدا هنگام طراحی استراتژی‌های سطح پایین‌تر، مانند استراتژی بازاریابی یا عملیاتی، در نظر گرفته می‌شوند.

مرحله سوم: تحلیل کسب‌وکار و بازار هدف آن

اسنرانژی کسب و کار - مرحله سوم: تحلیل کسب‌وکار و بازار هدف آن

هنگامی که چشم‌انداز و اهداف کسب‌وکار تعریف شدند، تدوین کنندگان استراتژی کسب و کار باید از نقاط قوت و ضعف کسب‌و‌کار خود و همچنین فرصت‌ها و چالش‌های موجود در بازار آگاه شوند. این امر را می‌توان با استفاده از تجزیه و تحلیل ماتریس SWOT (به ترتیب مخفف عبارت‌های Strengths، Weaknesses، Opportunities و Threats به معنای نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها) انجام داد.

در واقع، اطلاعات به ‌دست‌ آمده از تجزیه و تحلیل ماتریس سوات به عنوان مبنایی برای تدوین استراتژی کسب و کار شرکت قرار می‌گیرد. مبنایی که ویژگی‌های داخلی شرکت و وضعیت خارجی بازار را در نظر می‌گیرد.

بینش حاصل از تجزیه و تحلیل سوات به تصمیم گیرندگان اجازه می‌دهد تا اطمینان حاصل کنند که نقاط قوت شرکت موجب بهره‌برداری از فرصت‌های موجود در بازار هدف آن می‌شوند،‌ ضمن اینکه به ضعف‌ها و تهدیدهای بالقوه‌ی محدود کننده‌ی موفقیت‌های بلندمدت سازمان هم رسیدگی می‌کنند. همان طور که در تصویر فوق می‌بینیم، با تجزیه و تحلیل ماتریس سوات، استراتژی‌های مختلفی می‌توانند پدیدار شوند.

اسنرانژی کسب و کار - مرحله سوم: تحلیل کسب‌وکار و بازار هدف آن

مرحله چهارم: تعریف نحوه کسب مزیت رقابتی

در مرحله چهارم تدوین استراتژی کسب و کار به این سؤال پاسخ داده می‌شود که چگونه اهداف تعیین شده محقق می‌شوند. شرکت‌هایی که در صنایع رقابتی به فعالیت می‌پردازند، باید نحوه رقابت در بازار، ایجاد تقاضا و افزایش فروش و سود خود را مشخص کنند.

مرحله پنجم: ساخت یک چارچوب استراتژی کسب و کار

با تکمیل موفقیت آمیز مراحل قبلی، اکنون می‌توان یک استراتژی کسب و کار عمومی را تدوین کرد. با این حال، کارکردهایی مانند بازاریابی یا امور مالی به طور مؤثری در این استراتژی عمومی نادیده گرفته می‌شوند. برای این منظور نیاز است تا با توجه به استراتژی کسب و کار مذکور، استراتژی‌های سطح پایین‌تری برای کسب‌وکار تدوین شوند.

در نهایت، شکل‌گیری این استراتژی‌های سطح پایین‌تر که زیرمجموعه استراتژی عمومی کسب‌ و کار قرار دارند، چارچوب استراتژی نامیده می‌شود. چارچوب استراتژی موفقیت، طرح عمومی کسب‌وکار را تضمین می‌کند. به این علت که چشم‌انداز و نیازهای هر دپارتمان را به صورت جداگانه در برمی‌گیرد و آن‌ها را با اهداف سطح بالاتر سازمان همسو می‌کند. استراتژی‌های تولید محصول، برندینگ، بازاریابی یا عملیاتی تنها چند نمونه هستند که به موفقیت استراتژی عمومی کسب‌ و کار کمک می‌کنند.

چگونه موفقیت یک استراتژی کسب و کار را بسنجیم؟

به طور کلی، یک استراتژی کسب و کار زمانی موفق است که به طور مستقیم موجب رشد و بهبود عملکرد رقابتی یا مالی شرکت شود. بر این اساس، موفقیت طرح‌های استراتژیک را می‌توان با نظارت بر طیفی از چند شاخص کلیدی عملکرد (KPI) ارزیابی کرد. در واقع، این شاخص‌ها میزان دستیابی به اهداف تعریف شده در مرحله دوم فرآیند تدوین استراتژی را بررسی می‌کنند. شاخص‌ها همچنین حتما قبل از اجرای استراتژی، برای اطمینان از قابلیت سنجش دقیق موفقیت‌ها تعریف می‌شوند. به طور معمول، برخی از شاخص‌های کلیدی عملکرد مانند موارد زیر یا همه‌ی آن‌ها هنگام پیاده‌سازی استراتژی کسب و کار جدید مورد سنجش قرار می‌گیرند:

شاخص کلیدی عملکرد رشد:

  • درآمد فروش؛
  • تعداد مشتریان؛
  • تکرار فروش به مشتریان سابق؛
  • نرخ نگهداری مشتری؛
  • نرخ تبدیل کاربران به مشتریان؛
  • میانگین ارزش سفارش؛
  • ابعاد کسب‌وکار.

شاخص کلیدی عملکرد موقعیت رقابتی:

  • سهم بازار؛
  • موقعیت در بازار؛
  • نرخ فروش تمام شده؛
  • آگاهی از برند و اشاره‌های مطبوعاتی به آن؛
  • وضعیت سود به درآمد در مقابل وضعیت کلی صنعت؛
  • میزان رشد فروش در مقابل متوسط فروش صنعت.

شاخص کلیدی عملکرد بازده مالی:

  • سود ناخالص؛
  • سود خالص؛
  • سود عملیاتی؛
  • نرخ بازگشت دارایی؛
  • جریان نقدینگی آزاد؛
  • جریان نقد عملیاتی.

شرکت‌ها در عمل، ممکن است موفقیت استراتژی را با روش‌های بسیار دقیق‌تری اندازه بگیرند. به این دلیل که بتوانند بخش‌های جداگانه‌ای از استراتژی‌های سطح پایین‌تر را برای خود تعریف کنند.

نمونه‌هایی از استراتژی کسب و کار

نمونه‌هایی از استراتژی کسب و کار

نمونه‌های متفاوتی از استراتژی کسب و کار وجود دارد که با اهداف کسب‌وکار شما متناسب خواهند بود. در فهرست زیر، این ۱۴ نمونه را تعریف و بررسی می‌کنیم:

۱. استراتژی کسب و کار: رهبری هزینه

استراتژی رهبری هزینه با توجه به عادات مصرف‌کننده برای یافتن بهترین مبلغ یک محصول شکل گرفته‌است. استراتژی رهبری هزینه کسب‌وکار را مجبور می‌کند تا هزینه‌های مربوط به فرایند تولید، حمل‌و‌نقل و تحویل محصول به مشتری را محاسبه کند و قیمتی را تعیین کند که میزان سودآوری یکسانی داشته‌باشد و در عین حال، مقرون‌به‌صرفه نیز باشد.

هدف از این استراتژی یافتن مقرون‌به‌صرفه‌ترین روش بازاریابی و فروش محصول به مشتریان است.

۲. استراتژی کسب و کار: کم‌هزینه

این استراتژی بر فروش به یک بازار یا کسب‌وکار خاص متمرکز است، نه بر عموم مردم. از این استراتژی به همان شیوه‌ی رهبری هزینه استفاده می‌شود، اما رقبا را کنار می‌زند و باعث می‌شود که مشتریان محصول آن‌ها را به عنوان گزینه‌ای جذاب‌تر و مقرون‌به‌صرفه برای خرید ببینند.

۳. استراتژی کسب و کار: تمایز

استراتژی تمایز، به جای قیمت، از کیفیت محصول استفاده می‌کند و چشم‌انداز شرکت را در مقابل رقبا بهبود می‌بخشد. شرکت‌هایی که می‌خواهند مصرف‌کنندگان به دلیل کیفیت محصولاتشان از آن‌ها خرید کنند، باید استانداردهایی را برای بهبود ارزش و عملکرد محصولات خود اجرا کنند.

۴. استراتژی کسب و کار: یکپارچه

استراتژی یکپارچه از مؤلفه‌های اصلی استراتژی‌های کم‌هزینه و تمایز استفاده می‌کند تا محصولی را با کیفیت متوسط تولید کند. شرکت‌ها از این استراتژی برای جلب مشتریانی استفاده می‌کنند که بهترین سطح کیفی با قیمت پایین‌تر از کالاهای با کیفیت بالا را می‌خواهند.

۵. استراتژی کسب و کار: فروش مکمل (Cross-Sell) محصولات بیش‌تر

بعضی از سازمان‌ها روی فروش محصولات بیش‌تر به یک مشتری متمرکزند. این استراتژی برای کمپانی‌های تجهیزات دفتری، بانک‌ها و خرده‌فروشان اینترنتی کاربرد خوبی دارد.

با افزایش میزان محصول فروخته‌شده، می‌توانید به ازای هر مشتری، میانگین اندازه‌ی ​​سبد خرید را افزایش دهید. حتی یک افزایش کوچک در اندازه‌ی سبد خرید می‌تواند تأثیر چشم‌گیری بر سودآوری داشته‌باشد، بدون این‌که برای به‌ دست آوردن مشتریان جدید مجبور شوید هزینه کنید.

۶. استراتژی کسب و کار: نوآورانه‌ترین محصول یا خدمت

بسیاری از شرکت‌ها، به‌ویژه شرکت‌های فعال در زمینه‌ی فناوری یا خودرو، خود را با تولید پیش‌گامانه‌ترین محصولات متمایز می‌کنند. شما برای استفاده از این استراتژی باید مشخص کنید که واژه‌ی «نوآوری» چه تعریفی در سازمان شما خواهد داشت یا شما چگونه خلاق و نوآور خواهید بود.

۷. استراتژی کسب و کار: افزایش فروش با محصولات جدید

یکی از نمونه‌های استراتژی کسب و کار، افزایش فروش یا محصولات جدید است. برخی از کمپانی‌ها دوست دارند در تحقیق و توسعه (R&D) سرمایه‌گذاری کنند تا پیوسته (حتی در ارتباط با موفق‌ترین محصولاتشان) نوآوری داشته‌باشند.

۸. استراتژی کسب و کار: بهبود خدمات مشتری

نمونه‌هایی از استراتژی کسب و کار - استراتژی بهبود خدمات مشتری

اگر کسب‌وکار شما قبلا در ارائه‌ی خدمات مشتری باکیفیت ایراداتی داشته‌است، این استراتژی می‌تواند برایتان مناسب باشد. حتی بعضی از کمپانی‌ها با داشتن خدمات مشتری استثنایی، شهرت فراوانی کسب کرده‌اند.

به طور معمول، کمپانی‌ها در یک بخش خاص مشکل دارند، پس یک استراتژی کسب و کار که بر بهبود خدمات مشتری تمرکز دارد، به طور معمول اهداف خود را بر چیزی مانند پشتیبانی آنلاین یا مرکز تلفنی مؤثرتر، متمرکز می‌کند.

۹. استراتژی کسب و کار: در دست گرفتن یک مارکت جدید

بعضی از کمپانی‌های بزرگ با خریدن سهم یا ادغام رقیبان، بازار جدیدی را قبضه می‌کنند. کمپانی‌های فُرچون ۵۰۰ (Fortune 500 Companies) از این استراتژی برای کسب سود از یک مارکت جدید یا مارکتی که به‌سرعت در حال رشد است، استفاده می‌کنند.

به‌ دست آوردن یک کمپانی جدید به کمپانی بزرگ‌تر اجازه می‌دهد که در بازاری که قبلا در آن حضور پررنگی نداشته، در حالی‌ که مصرف‌کنندگان محصول یا خدمت را حفظ کرده‌است، شروع به رقابت کند.

۱۰. استراتژی کسب و کار: متمایز کردن محصول

این یک استراتژی معمول، به‌خصوص برای کسب‌وکارهای بیزینس به مصرف‌کننده (Business-to-Consumer or B2C) است. آن‌ها می‌توانند از طریق برجسته‌ کردن این‌که تکنولوژی، امکانات، قیمت یا استایل بهتری دارند، محصولات خود را متمایز کنند.

۱۱. استراتژی کسب و کار: قیمت‌گذاری

در بحث قیمت‌گذاری، کسب‌وکارها یا می‌توانند قیمت‌های خود را پایین نگه دارند تا مشتریان بیش‌تری را جلب کنند یا قیمتی را فراتر از توانایی خرید بیش‌تر مشتریان معمولی، روی محصولاتشان بگذارند و از این طریق به آن‌ها ارزشی آرمانی بدهند.

اگر کمپانی‌ها بخواهند قیمت‌هایشان را پایین نگه دارند، به علت کم بودن حاشیه‌ی سود باید حجم خیلی بیش‌تری از محصولات را بفروشند. کمپانی‌هایی که انتخاب می‌کنند محصولات خود را فراتر از توان خرید مشتریان معمولی قیمت‌گذاری کنند، می‌توانند انحصار محصولات خود را، در حالی‌ که حاشیه‌ی سود زیادی به ازای هر محصول دارند، حفظ کنند.

۱۲. استراتژی کسب و کار: برتری در تکنولوژی

اغلب، با داشتن برتری در فناوری می‌توانید به فروش بهتر، بهبود بهره وری یا حتی تسلط بر بازار دست پیدا کنید. این می‌تواند به معنای سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه، مالکیت بر یک کمپانی کوچک‌تر برای دستیابی به فناوری آن یا حتی به‌ دست آوردن کارمندانی با مهارت‌های منحصربه‌فرد باشد که در زمینه‌ی تکنولوژی برای کمپانی برتری حاصل می‌کنند.

۱۳. استراتژی کسب و کار: بهبود حفظ مشتری

به طور کلی، حفظ مشتریان موجود بسیار آسان‌تر از هزینه کردن برای جذب مشتریان جدید است؛ بنابراین، اگر فرصت‌هایی برای بهبود حفظ مشتری می‌بینید، این یک استراتژی عالی برای شماست. لازم است که در این استراتژی تاکتیک‌ها و پروژه‌های کلیدی را برای حفظ مشتریان خود شناسایی کنید.

۱۴. استراتژی کسب و کار: پایداری

شما می‌توانید یک استراتژی کسب و کار کامل را با هدف پایداری کسب‌وکارتان شروع کنید؛ برای مثال، هدف شما می‌تواند کاهش هزینه‌های انرژی یا کاهش ردپای (Footprint) شرکت با پیاده‌سازی یک برنامه‌ی بازیافتی باشد.

مثال‌هایی از استراتژی کسب و کار

مثال‌هایی از استراتژی کسب و کار

برای نشان دادن اصول مورد بحث در این مطلب، دو نمونه از شرکت‌هایی نظیر آمازون و رکیت بنکیزر (Reckitt Benckiser) را بررسی می‌کنیم که استراتژی عمومی کسب‌وکار خود را با موفقیت اجرا کرده‌اند.

مثال اول از استراتژی کسب و کار: آمازون

آمازون به ارائه‌ی خدمات عالی به مشتریان و همچنین سرویس‌های سریع حمل‌ونقل معروف است. همچنین چشم‌انداز این کسب‌وکار این است که مشتری‌محورترین شرکت کره‌ی زمین باشد که با نوآوری مستمر در بازارهای فعلی و جدید این امر را به واقعیت تبدیل می‌کند. نتیجه چنین چشم‌اندازی، رشد بیشتر و افزایش ارزش سهام آن‌هاست.

جف بزوس (Jeff Bezos) در اولین بیانیه سهامداران این شرکت در سال ۱۹۹۷ چهار اصل کلی را بیان کرد که شرکت را هدایت می‌کنند. این چهار اصل عبارت‌اند از: تمرکز روی مشتری به جای تمرکز روی رقیب، اشتیاق به ابتکار، تعهد به بهبود عملیاتی و تفکر بلندمدت.

از این رو،‌ استراتژی عمومی کسب‌وکار آمازون به دست آوردن مزیت رقابتی با کاهش هزینه‌ها (رهبری هزینه‌ها) همراه با توانمندی این شرکت برای نوآوری در بازارهای رقابتی است. این شرکت همواره روی خدمت به نیازهای مشتریان نهایی تمرکز می‌کند. این سیاست به آمازون اجازه می‌دهد تا از رقبایی که اغلب تلاش می‌کنند طی چندین سال به غول فناوری در صنعت خود تبدیل شوند، پیشی بگیرد.

این موضوع تحت عنوان استراتژی‌های ST (مخفف عبارت‌های Strengths و Threats) شناخته می‌شود. اس تی درواقع راه‌هایی را مشخص می‌کنند که صاحبان کسب‌وکار می‌توانند با استفاده از آن‌ها از نقاط قوت شرکت‌شان برای کاهش آسیب‌پذیری خود در برابر تهدیدات خارجی استفاده کنند. استراتژی‌های سطح پایین نیز همچون استراتژی‌های عملیاتی، بازاریابی و غیره همگی از استراتژی کلی تمرکز بر انتخاب، قیمت و صرفه‌جویی در مقیاس برای ارزش‌آفرینی برای مشتریان پیروی می‌کنند.

چنین چارچوب استراتژیکی به آمازون اجازه می‌دهد تا به یکی از موفق‌ترین شرکت‌های تکنولوژی در قرن بیست و یکم تبدیل شود.

مثال دوم از استراتژی کسب و کار: رکیت بنکیزر

نام این شرکت برای بسیاری از مصرف کنندگان شناخته شده نیست.‌ اما برند Reckitt از برندهای اصلی خانگی مانند Finish، Dettol، Nurofen، Vanish یا Durex تشکیل شده است. این شرکت در مواجهه با کاهش فروش و افزایش رقابت در سال ۲۰۱۲ مجبور شد استراتژی تجاری خود را تغییر دهد تا به مسیر رشد قدرتمندانه‌ی خود بازگردد. استراتژی جدید این شرکت شامل موارد زیر بود:

  • تمرکز بر تحقیق و توسعه خطوط تولید محصول جدید که به این شرکت اجازه داد تا به اهداف سطح بالای خود برای افزایش فروش و افزایش نسبت سود به درآمد دست یابد؛
  • بودجه‌ی فعالیت خود را در بازارهایی که بالاتر از حد متوسط رشد کرده بودند، افزایش داد تا رشد بیشتر را به همراه داشته باشد؛
  • برند و استراتژی‌های بازاریابی خود را بازنگری کرد و بودجه را در این حوزه‌ها افزایش داد؛
  • چندین شاخص کلیدی عملکرد را با هدف افزایش رشد درآمد خالص به میزان بیش از دو درصد در مقایسه با متوسط درآمد بازار هر سال تا سال ۲۰۱۷ تنظیم و بر آن به شیوه دقیقی نظارت کرد.

با وجود اینکه این شرکت نتوانست به تمام اهداف تعیین شده خود دست یابد، باز هم اصلاحات استراتژی تجاری به این شرکت کمک کرد تا میزان فروش و سود خود را بالاتر از مقدار متوسط بازار ببرد. در نتیجه، شرکت رکیت بنکیزر بین سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ ارزش سهام خود را ۳۳ میلیارد پوند افزایش داد.

سخن آخر درباره استراتژی کسب و کار

استراتژی کسب و کار ابزار قدرت‌مندی است که با تعیین استراتژی‌ها و تکنیک‌هایی که لازم است در کمپانی خود به کار ببرید، برای رسیدن به اهداف تجاری‌‌تان به شما کمک می‌کند؛‌ همچنین، بسیاری از تصمیمات سازمانی شما، مانند استخدام کارمندان جدید، را هدایت می‌کند. پدید آوردن استراتژی کسب و کاری که با دیدگاه شما درباره‌ی کمپانیتان هم‌راستا باشد، نیازمند زمان و رشد است.

در این مطلب، فهمیدیم که استراتژی کسب و کار چیست، انواع استراتژی های کسب و کار کدامند و به‌طور کلی با استراتژی های کسب و کار آشنا شدیم. نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید.

منبع: 

indeed.com
indeed.com
consulterce.com

۴.۸ ( ۵ امتیاز )

استخدام در شرکت‌های برتر

فرصت شغلی و استخدامی های جدید آرتان فولاد ایرانیان

آرتان فولاد ایرانیان

عمران و ساخت‌وساز

-
در حال استخدام
آگهی استخدام تولیدی بازرگانی آرال رول آریا

تولیدی بازرگانی آرال رول آریا

تولیدی و صنعتی

-
در حال استخدام
آگهی استخدام مهندسین مشاور ناموران- Namvaran

مهندسین مشاور ناموران- Namvaran

نفت، گاز و پتروشیمی | خدمات مهندسی و تخصصی | تکنولوژی و نوآوری

تهران
در حال استخدام
پاسخگویی سریع
فرصت اشتغال در هلدینگ چابک

هلدینگ چابک

فناوری اطلاعات/ نرم‌افزار و سخت‌افزار

تهران
در حال استخدام
استخدام آنلاین در توسعه زیر ساخت فناوری اطلاعات نیرو

توسعه زیر ساخت فناوری اطلاعات نیرو

فناوری اطلاعات/ نرم‌افزار و سخت‌افزار

تهران
در حال استخدام

بخش کارفرما

آگهی استخدام خود را ثبت کنید و منتظر بهترین‌ها باشید

مطالب مرتبط

۵.۰

استراتژی های عمومی پورتر چیست و چه کمکی به کسب مزیت رقابتی می‌کنند؟

استراتژی‌های کسب‌وکار برای کمک به موفقیت شرکت‌ها مفید هستند. به طور کلی، استراتژی‌های متنوعی وجود دارند که، بسته به نیاز کسب‌وکار خود، می‌توانید از آن‌ها ...

  ۱۴,۳۸۵  |    ۶ دقیقه 

۴.۷

انواع قرارداد کار کدامند؟ (تعریف، نکات و انواع قراردادهای کاری)

قراردادکاری چیست؟ انواع قرارداد کار از نظر نوع استخدام انواع قرارداد کار از نظر مدت کار هر نیروی کار، پیش از ورود به بازار کار ...

  ۳۳,۴۸۴  |    ۱۰ دقیقه 

۵.۰

استراتژی شرکت چیست؟ (ویژگی‌ها و انواع مختلف آن)

تعریف استراتژی شرکت انواع استراتژی شرکت مشخصات استراتژی شرکت استراتژی شرکت یا استراتژی سطح سازمان (Corporate-Level Strategy) می‌تواند در تعیین اهداف سالانه‌ی شرکت شما تأثیرگذار ...

  ۶,۸۲۰  |    ۶ دقیقه 

۴.۸

بیمه مسئولیت چیست و انواع مختلف آن کدامند؟

بیمه مسئولیت چیست؟ انواع بیمه مسئولیت بیمه مسئولیت مدنی بیمه مسئولیت قراردادی بیمه مسئولیت متقابل همه ما به‌صورت عادی در جامعه مسئولیت‌های مختلفی برعهده داریم ...

  ۱۳,۲۱۱  |    ۷ دقیقه 

دیدگاه

۱  دیدگاه‌

  • karboom,کاربوم

    غزاله وکیلی

    ۱۴۰۰/۹/۸ ۱۶ : ۰۶

    اصل سوء مدیریت در مدیریت بیزینس های ایرانی بر میگرده به اشتباه تعیین کردن استراتژی کسب و کار هامون

    ۰  پاسخ 

سوالات متداول درباره استراتژی کسب و کار

  • استراتژی کسب و کار روشی مبتکرانه برای نمایش دارایی‌های منحصربه‌فرد، افزایش برتری و کمک به عملکرد اجزای شرکت است. این استراتژی خلاصه‌ای از اَعمال و تصمیم‌گیری‌هایی است که یک کمپانی آن‌ها را برنامه‌ریزی می‌کند تا برای رسیدن به اهداف تجاری خود انجامشان دهد.

  • ۳ نوع استراتژی کسب و کار وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها در کسب‌وکار خود استفاده کنید، استراتژی سطح سازمان یا شرکت، استراتژی سطح واحدهای کسب و کار و استراتژی سطح عملکرد یا وظیفه‌ای. برای کسب اطلاعات بیشتر درمورد انواع استراتژی‌های کسب و کار به مطلب بالا در مجله کاربوم مراجعه نمایید.

  • استراتژی کسب و کار به چند دلیل برای سازمان‌ها مهم است، در مرحله اول به شما کمک می‌کند که برای رسیدن به اهدافتان برنامه ریزی کنید، همچنین باعث می‌شود که ضعف و قدرت‌های خود را شناسایی کنید. از طرفی باعث بهره‌وری و کنترل بیشتر شما روی هدفتان نیز می‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر درمورد انواع استراتژی‌های کسب و کار به مطلب بالا در مجله کاربوم مراجعه نمایید.