بازاریابی چریکی چیست؟ (راهنمای جامع گوریلا مارکتینگ)
بسیاری از شرکتها به منظور معرفی برندهای تجاری خود، وقت و هزینهی بسیاری را برای فعالیتهای بازاریابی صرف میکنند؛ با این حال، صرف هزینهی زیاد، لزوما به معنای موفقیتآمیز بودن یک کمپین نیست؛ یک جایگزین مناسب برای کانالهای سنتی بازاریابی، «بازاریابی چریکی» یا گوریلا مارکتینگ (Guerrilla Marketing) است که به طور معمول شامل هزینههای کم و تاکتیکهای غیرمعمول برای رسیدن به مخاطب است.
در این مطلب، در خصوص نمای کلی این استراتژی بازاریابی، انواع مختلف آن و چگونگی انجام فعالیتهای بازاریابی چریکی توضیحاتی را ارائه خواهیم داد؛ با ما همراه باشید.
بازاریابی چریکی چیست؟
بازاریابی چریکی به تکنیکهای بازاریابی کمهزینه و خلاقانه اشاره دارد که شرکتها برای معرفی برند تجاری خود از آنها استفاده میکنند و برای جلبتوجه عموم مردم، از تاکتیکهایی مانند غافلگیری و ترس بهرهمند میشوند.
استفاده از روش های بازاریابی گوریلا مارکتینگ میتواند چندین دلیل داشتهباشد؛ برای مثال، مشاغل کوچک و متوسط ممکن است بودجهی لازم برای صرف کردن در بازاریابیهای گرانقیمت را نداشتهباشند؛ بهعلاوه، اگر یک کمپین بازاریابی چریکی در هدف خود، یعنی شگفتزده کردن مشتری ها و تأثیرگذاری بر آنان، موفق باشد، ممکن است این افراد را ترغیب کند که محصول یا برند موردنظر را به آشنایان، دوستان و خانوادهی خود معرفی کنند؛ یعنی فرد به طور مؤثر یک کمپین بازاریابی درست کرده و به سرمایهگذاری و پشتکار نیازمند است.
انواع و نمونههای بازاریابی چریکی
تعداد زیادی از تکنیکهای مختلف بازاریابی چریکی وجود دارند که شامل تفکر خلاق هستند و شما میتوانید آنها را به کار بگیرید؛ در این مطلب، به چند نمونه از انواع آن اشاره کردهایم:
- محیطی (Ambient marketing)؛
- مخفی (Ambush marketing)؛
- مردمی (Grassroots marketing)؛
- خیابانی (Street marketing)؛
- ساختگی (Astroturfing).
بازاریابی چریکی محیطی (Ambient marketing)
بازاریابی چریکی محیطی شامل استفاده از محیط به نفع خود، با قرار دادن تبلیغات در مکانهای عمومی یا روی اشیاء عمومی است؛ این به معنای قرار دادن تبلیغات روی یک بیلبورد یا یک فنجان نیست. بازاریابی گوریلا مارکتینگ محیطی با بهکارگیری اماکن عمومی و اشیای درون آن، به روشی غیرمعمول کار میکند؛ سپس توجه مصرفکنندگان را به خود جلب و آنها را ترغیب میکند تا به فکر مکان یا اشیاء متفاوتی باشند.
فرایند بازاریابی چریکی محیطی شامل قرار دادن نسخهی بزرگتر یا کوچکتر از یک شیء در فضای عمومی یا تغییر دادن آن با افزودن موارد دیگر است، به طوری که دید عمومی به آن شیء را تغییر میدهد.
مثال: شرکت «DirtBuster» سالهاست که از طریق کانالهای بازاریابی سنتی، مانند چاپ و رادیو، محصولات شویندهی خود را تبلیغ میکند؛ با این حال، در سالهای اخیر فروش آن روند نزولی داشتهاست و عوامل آن متوجه شدند که باید استراتژی بازاریابی خود را تغییر دهند؛ بنابراین، تصمیم گرفتند که یک کمپین بازاریابی چریکی محیطی تشکیل دهند که شامل استفاده از نقاشیهای گرافیتی (reverse graffiti) باشد؛ در این روش آنها یک شابلون را روی یک فضا قرار میدهند و قسمتهای پوشیدهنشده را شستوشو میدهند و بهراحتی نام شرکت را در پیادهروهای کثیف شهر تبلیغ میکنند.
بازاریابی چریکی مخفی (Ambush marketing)
این نوع بازاریابی از طریق «ارتباط» کارایی دارد؛ به عنوان مثال، یک شرکت میتواند با ارجاع به یک رویداد مهم بینالمللی در تبلیغاتش، از آن به نفع خود استفاده کند؛ چراکه هدف ایجادِ ارتباط بین شرکت و آن رویداد در ذهن مصرفکننده است.
همچنین،بازاریابی گوریلا مارکتینگ مخفی میتواند از یک شرکت برای استفاده در کمپین بازاریابی شرکت دیگر استفاده کند؛ برای مثال، اگر شرکتی بیلبورد تبلیغاتی جدیدی را راهاندازی کردهباشد، ممکن است شرکت رقیب در همان نزدیکی بیلبوردهایی که به پیام اصلی آن پاسخ میدهند را بر پا کند؛ به این ترتیب، توجه مردم را از برند اولیه به سمت بیلبورد تبلیغاتی جدید منحرف میکند.
مثال: یک رویداد مهم بین المللی فوتبال در حال برگزاری است و فقط اسپانسرها میتوانند از این رویداد برای تبلیغ محصولات خود استفاده کنند. شرکت نوشابهسازی «Coyote Cola» اسپانسر نیست، اما تصمیم گیری کردهاست که از این رویداد ورزشی به نفع خود استفاده کند. آنها یک کمپین تبلیغاتی تشکیل میدهند که میگوید «چه برنده شوید و چه ببازید، Coyote Cola طعم خوبی دارد.»
بازاریابی چریکی مردمی (Grassroots marketing)
شرکتها با استفاده از این نوع بازاریابی سعی میکنند با مخاطبان هدف ارتباط پایداری برقرار کنند. این نوع تبلیغات به جای اینکه با یک کمپین بازاریابی به بیشترین تعداد افراد دسترسی پیدا کند، فقط گروهی از مصرفکنندگان را هدف قرار میدهد که ممکن است یک برند یا محصول را جذابتر بدانند.
شرکتها میتوانند با مشارکت در رویدادهای مرتبط، که ممکن است مورد توجه مخاطبان قرار گیرند، به مخاطبان هدف دسترسی پیدا کنند؛ همچنین، میتوانند به فضاهایی واقعی در زندگی یا فضاهای آنلاین دست پیدا کنند؛ جایی که با ارائهی محصولات یا نمونههای رایگان ممکن است بتوانند با مخاطبان هدف تعامل داشتهباشند.
مثال: نویسندهای که اثر چاپ نشده دارد، تصمیم گرفتهاست که رمان جدیدش را به طور رایگان میان چند تن از منتقدان برجسته توزیع کند؛ به این امید که این امر باعث محبوب شدن اثر و جلبتوجه خوانندگان شود.
بازاریابی چریکی خیابانی (Street marketing)
بازاریابی چریکی خیابانی زمانی صورت میگیرد که شرکتها با روشهای منحصربهفرد و غیرمتعارف، از فضاهای عمومی برای افزایش توجه به برندشان استفاده کنند. اگرچه گوریلا مارکتینگ محیطی نیز از فضاهای عمومی استفاده میکند، بازاریابی پارتیزانی خیابانی فقط در خیابان صورت میگیرد.
به طور معمول، بازاریابی چریکی خیابانی، نسبت به انواع دیگرگوریلا مارکتینگ، تعامل مستقیم بیشتری با مصرفکنندگان دارد؛ برای مثال، ممکن است یک کسبوکار از «سفیران برند» برای ارائهی نمونههای رایگان و تعامل با مردم در خیابان استفاده کند. این نوع بازاریابی میتواند شامل نمایشهای جادهای، کیوسکها، اجراها، رویدادها یا سفارشیسازی عناصر خیابان نیز باشد.
مثال: یک شرکت بازاریابی تصمیم گرفتهاست که گروهی از مردم را به خیابانها بفرستد تا با انجام کارهایی، مانند فالش خواندن با صدای بلند، تبلیغات آن برند را انجام دهند. آنها در حین آواز خواندن، آگهیهایی را پخش میکنند که میگوید «روشهای بهتری برای معروفشدن برندتان وجود دارند؛ کافی است بازاریابی خود را به عهده ما بگذارید.»
بازاریابی چریکی ساختگی (Astroturfing)
بازاریابی چریکی ساختگی یک استراتژی بازاریابی بحثبرانگیز و گاهی خطرناک است، زیرا شامل تأییدها و توصیههای جعلی است؛ به این معنی که در این نوع بازاریابی برای انتشار اطلاعات مربوط به محصول یا برند، به جای اعتماد به هواداران و علاقهمندان، از افرادی برای تأیید عمومی یک محصول در رسانههای اجتماعی، وبلاگها یا نشریات و در ازای پرداخت دستمزد استفاده میشود. آنچه این نوع تبلیغات را از استفاده از یک بازیگر مشهور برای تبلیغ یک برند تجاری متمایز میکند، این است که گوریلا مارکتینگ ساختگی باعث ایجاد «حمایت گستردهی مردمی» از یک محصول یا برند میشود.
از جمله بازاریابی چریکی ساختگی ممکن است استفاده از یک عروسک (sockpuppet) باشد که برای آن، هویتهای مختلفی در نظر گرفته میشود تا به عنوان نمونه، بررسیهای مثبتی را دربارهی یک محصول انجام دهد.
شرکتها میتوانند وبلاگهای جعلیای نیز بسازند یا ممکن است کارکنانی داشتهباشند برای اینکه دیدگاههای مثبتی را درمورد برندشان درج کنند.
مثال: یک شرکت تصمیم گرفتهاست که در ازای پرداخت پول و با ارسال نمایندگانش به رویدادهای پرمخاطب، برندش را تبلیغ کند. ایده این است که این نمایندگان بدون فاش کردن این موضوع که تحت حمایت مالی شرکت هستند، نام برند تجاری را به صورت یکپارچه در مکالماتشان بگنجانند.
روش استفاده از بازاریابی چریکی چگونه است؟
در ادامه، برای اطمینان از موفقیتآمیز بودن بازاریابی چریکی، نکاتی را ذکر کردهایم:
- از فاکتور غافلگیری استفاده کنید؛
- تحقیقات انجام دهید؛
- مخاطب را درگیر کنید؛
- افراد را تحت فشار قرار ندهید.
۱. از فاکتور غافلگیری استفاده کنید
یکی از مهمترین تاکتیکهای بازاریابی گوریلا مارکتینگ و دلیل عمدهی تأثیرگذاری آن، عنصر غافلگیری است. تفاوت بین تبلیغات عادی در یک بیلبورد و یک کمپین بازاریابی چریکی محیطی، که یک بستنی بزرگ را در پیادهرو قرار میدهد، عامل «شگفتی» است.
برای ایجاد این فاکتور، باید به روشی اصیل و همراه با خلاقیت فکر کنید، زیرا موضوعات شناختهشده نمیتوانند باعث شگفتی مصرفکنندگان باشند. هنگامی که موفق شُدید مصرفکننده را غافلگیر کنید، توجه او را به برندتان جلب کنید؛ در نهایت، تأثیرگذار خواهید بود.
۲. تحقیقات انجام دهید
اگرچه بازاریابی چریکی باید تصادفی بهنظر برسد، شما باید قبل از راهاندازی یک کمپین بازاریابی، تحقیقات و برنامه ریزی دقیقی انجام دهید. برای تأثیرگذاری بازاریابی چریکی، پیام کمپین شما باید هوشمندانه و اصیل باشد. واقعیت این است که این نوع کمپینها معمولا زیاد نیستند و شما باید جهانبینی و ترجیحات مخاطبان هدفتان را مدنظر قرار دهید.
۳. مخاطب را درگیر کنید
بازاریابی چریکی تلاش میکند مصرفکنندگان را سرگرم و علاقهمند کند تا از برند مدنظر برداشت مثبت و ماندگاری ایجاد شود. یکی از بهترین راهها برای جلبتوجه مخاطب هدف، درگیرکردن آنها در این کمپین است؛ میتوانید از افراد بخواهید که از ماشین فروش کالاهایتان استفاده کنند یا با محصولاتتان عکس بگیرند. در صورتی که کمپین شما تعامل بالایی برقرار کند، مورد توجه قرار خواهد گرفت.
۴. افراد را تحت فشار قرار ندهید
برای کارایی بازاریابی چریکی، مخاطبان باید تمایل داشتهباشند که با این کمپین درگیر شوند. آنها نباید برای مشارکت یا خرید محصولتان تحت فشار قرار بگیرند، زیرا این امر باعث کاهش رغبتشان میشود. شما باید از نیازهای مصرفکنندگان آگاه باشید و با احترام با آنها برخورد کنید. اگر مخاطبان خاصی را هدف قرار دادهاید، با انجام تحقیقات مناسب میتوانید بهترین روش را برای نزدیک شدن به آنها پیدا کنید.
منبع: indeed.com
دیدگاه