۵ ویژگی رهبر کاریزماتیک که برای شما الهامبخش خواهد بود
تعریف دقیق آنچه که بهعنوان ویژگیهای خوب برای هر رهبری شناخته میشوند، سخت است؛ به عبارتی، رهبران بزرگ، یک سری خصوصیات خاص دارند که اشاره دقیق به آنها و شناساییشان تا حدودی دشوار به نظر میرسد؛ اما برای اینکه به آن ویژگیها پی ببریم میتوانیم شروع کنیم به پاسخدادن به سؤالاتی مانند «چرا مردم از آنها پیروی میکنند». پاسخ به این سؤال، غالبا به عامل توصیفناپذیری با عنوان کاریزما مربوط میشود که دیگران را بهسمت چنین رهبرانی جذب میکند. بنابراین ویژگیهای رهبر کاریزماتیک چیست؟
به نظر میرسد که در رابطه با رهبرانی همچون مارتین لوتر کینگ (Martin Luther King)، ماهاتما گاندی (Mahatma Gandhi) رهبر هند، باراک اوباما (Barack Obama) رئیسجمهور سابق امریکا و غیره، کاریزما یک صفت ذاتی است؛ با وجود این، مطالعات استاد ریچارد وایزمن (Richard Wiseman) از دانشگاه هرتفوردشر (Hertfordshire)، اینطور نشان دادهاند که کاریزما ۵۰٪ ذاتی و ۵۰٪ اکتسابی است و میتوانیم آن را با آموزش به دست آوریم.
بهطور مشابه، ست گودین (Seth Godin) وبلاگنویس مشهور، نیز در این باره معتقد است:
کاریزما از شما رهبر نمیسازد، بلکه رهبربودن، شما را کاریزماتیک میکند.
حال با درک خصوصیات مشترک مابین رهبران موفق میتوانید تلاش کنید ویژگیهای رهبر کاریزماتیک را در رفتار و برخوردتان به وجود آورید و به رهبر بهتری برای سازمان خود تبدل شوید. در این مطلب، ۵ خصوصیت را تشریح میکنیم که همه رهبران بزرگ از آنها برخوردار هستند.
۱. اعتمادبهنفس
رهبران، شخصیت قدرتمندی دارند که مردم به آنها جذب میشوند. بخش زیادی از جذابیتشان، از این واقعیت سرچشمه میگیرد که اعتمادبهنفس خود را در برخورد و رفتار خود بروز میدهند. رهبران بااعتمادبهنفس، حسی قوی نسبت به خودشان دارند و بهندرت در رفتار خود حس تردید را نشان میدهند؛ به عبارتی، چنین رهبرانی درک کردهاند که چه کسی هستند و این موضوع به اعتمادبهنفس آنان در رفتار و گفتارشان منجر میشود.
همچنین یکی دیگر از ویژگی های رهبر کاریزماتیک خوشبینی است. آنها همواره سعی میکنند تا بهجای آنکه به نیمه خالی لیوان نگاه کنند، نیمه پر آن را ببینند و پیوسته جنبه روشن هر موضوعی را مدنظر قرار دهند. همان طور که رالف مارستون (Ralph Marston) مالک وبسایت Daily Motivator، در اکانت توییتر خود نوشت:
«مثبتبودن در شرایط منفی، کار سادهای نیست؛ بلکه از ویژگیهای مهم رهبری است.»
بنابراین برای اینکه به رهبری قوی تبدیل شوید، باید داشتن اعتمادبهنفس را تمرین کنید. به یاد داشته باشید که اگر در رفتار خود حس تردید را وارد کنید یا از همکارانتان خجالت بکشید، آنها از شما پیروی نخواهند کرد. اگر از کارهای خود مطمئن نباشید، هیچ فرد دیگری نیز به شما اطمینان نمیکند.
۲. خلاقیت
این یکی از ویژگیهای رهبر کاریزماتیک است که آنها از جنبههای مختلفی به موضوع نگاه میکنند و از کنارگذاشتن محدودیتها نمیترسند؛ در حالی که ممکن است دیگران کنارگذاشتن محدودیتها و رفع آنها را نوعی ریسک تلقی کنند، اما رهبران کاریزماتیک همواره در هر راهی پیشرو هستند و برای نوآوری تلاش میکنند.
هنگام بروز مشکلات نیز رهبران قدرتمند فقط مسائل بهوجودآمده را نمیبینند؛ بلکه موانع را بهعنوان چالشی برای خود و سازمانشان تلقی میکنند و آنها را فرصتی برای رشد میدانند. در دنیای کسبوکار، داشتن خلاقیت میتواند به تغییر و تحول بزرگی منجر شود که به منبعی الهامبخشی برای دیگران تبدیل میشود در آنها انگیزه ایجاد میکند.
در همین راستا، سایمون سینک (Simon Sinek)، نویسنده کتاب «رهبران، آخر غذا میخورند» (Leaders Eeat Last)، در رابطه با این سؤال که «چرا برخی از تیمها با یکدیگر همکاری دارند و برخی دیگر نه» اینگونه نوشته است:
«اگر اقدامات شما برای رؤیاپردازی، بیشتر به دیگران الهام میبخشند، باید بیشتر بیاموزید، بیشتر کار کنید و قدرتمندتر شوید؛ شما یک رهبر هستید.»
۳. داشتن چشمانداز
از آنجایی که رهبران برای نوآوری ارزش قائل هستند، روی آینده و چگونگی بهبود آن متمرکز میشوند. رهبران قدرتمند، برای خودشان رؤیا و هدفی دارند که موجب الهامبخشیدن و انگیزهدادن به دیگران میشوند. در گزارشی از Universum، اینطور بیان شده است که ۴۱٪ از مدیران شرکتکننده در یک نظرسنجی، معتقدند که بهترین رهبران آینده آنهایی هستند که از توانایی قدرتدادن به کارمندان خود برخوردار هستند.
سایمون سینک نیز در کتاب خود با عنوان «با چرا شروع کنید: رهبران بزرگ چگونه الهامبخش دیگران برای اقدام در جهت اهدافشان هستند؟» (Start with why: How Grate Leaders Inspire Everyone to Take Action)، اینگونه نوشته است:
«رهبربودن به ۲ چیز نیاز دارد: داشتن چشمانداز از دنیایی که هنوز وجود ندارد و توانایی برقراری ارتباط با آن.»
برای تمرین این مورد از ویژگیهای رهبر کاریزماتیک نیز میتوانید از خودتان اینطور سؤالی کنید که «چگونه میتوانید چیزی را در سازمان خود بهبود دهید». پاسختان را به این سؤال، با دیگران در میان بگذارید. در واقع، اگر اطرافیانتان ببینند که چشماندازی برای آینده دارید، توجهشان جلب میشود و شما را دنبال میکنند.
۴. اراده قوی
یکی دیگر از ویژگیهای رهبر کاریزماتیک، داشتن اراده قوی است. حقیقت این است که داشتن چشماندازی برای آینده، محرک و هدف اصلی بسیاری از رهبران است؛ بهعبارت دیگر، هر کاری که رهبران انجام میدهند، پیرامون محققشدن چشماندازشان میچرخد.
در حقیقت رهبران برای رسیدن به رؤیای خود، اهداف مشخصی را در نظر میگیرند و سعی میکنند تا با تشکیل یک تیم قدرتمند، تدوین یک استراتژی سازمانیافته و همچنین سختکوشی به اهداف خود برسند.
به همین دلیل عمدتا رهبران روی دریافت نتایج و انجام کارهایی متمرکز هستند که پیش از این برای تحقق رؤیای خود تعیین کردهاند؛ همچنین رهبران کاریزماتیک هنگام روبهروشدن با چالشهای مختلف تسلیم نمیشوند، بلکه رو به جلو حرکت میکنند و مسیرشان را ادامه میدهند.
آیا شما هم به اهداف خود پایبند هستید؟ سختکوشی و اراده قوی شما برای رسیدن به هدف، بهعنوان رهبری کاریزماتیک، میتواند برای دیگران الهامبخش باشد.
۵. ارتباطات
رهبران کاریزماتیک هنگام صحبت همراه با اعتمادبهنفسی قوی با دیگران ارتباط برقرار میکنند. همین امر موجب میشود تا مخاطبان تحتتأثیر اعتمادبهنفس و کاریزمای مدیر، به سخنان او گوش دهند و به پیروی از او علاقهمند میشوند.
چنین رهبرانی معمولا کلمات را بسیار شمرده و واضح بیان میکنند و هر جمله خود را با هدف خاصی به زبان میآورند؛ بهعلاوه، رهبران از تکنیک زبان بدن آگاه هستند؛ به همین دلیل سعی میکنند تا بهترین حرکات بدنی را برای صحبت با مخاطبان خود برگزینند و ارتباط چشمی خود را با آنان حفظ میکنند.
از ویژگیهای رهبر کاریزماتیک این است که آنها معمولا در میان گروههای بزرگ و حتی در ارتباطات تکی با افراد خاص، خیلی راحت صحبت میکنند؛ همچنین چنین رهبرانی صرفنظر از شرایطی که در آن قرار میگیرند، میکوشند تا درمورد اهداف و چشمانداز موردنظر خود توضیح مناسبی را ارائه دهند.
والتر بنیس (Walter Bennis)، محقق لیدرشیپ (leadership)، در کتاب خود با عنوان «مدیریت افراد مانند متحد کردن گربهها است» (Managing People Is Like Herding Cats)، اینگونه نوشته است: «رهبران خوب کاری میکنند تا کارکنانشان احساس کنند که در مرکزیت سازمان هستند و گمان نکنند که در حاشیه قرار دارند؛ در این صورت همه کارکنان احساس میکنند که در موفقیت سازمان نقشی ایفا میکنند. اگر چنین اتفاقی در تیمی بیفتد، کارکنان احساس میکنند که در محوریت سازمان قرار دارند و این به کارشان معنا میبخشد.»
منبع: entrepreneur.com
دیدگاه