۸ موقعیتی که باید در آنها با رئیس خود مخالفت کنید
میتوان گفت رابطهی شما با رئیستان، جدا از روابط شما با خانواده و دوستان، مهمترین رابطهی زندگیتان است. آیا میخواهید رئیستان مدافع شما باشد؟ آیا میخواهید حس تشکر و قدردانی او را به دست آورید، یا فقط تلاش میکنید با او کنار بیایید؟ در هر صورت، در این رابطه حدوحدودی وجود دارد. لحظات خاصی در روابط وجود دارد که باید با نه گفتن به مافوقتان، از حق خود محافظت کنید. در این مطلب قصد داریم شما را با ۸ موقعیت که نیازمند مخالفت با رئیس است، آشنا سازیم.
۱. وقتی در هر زمانی انتظار دارند به شما دسترسی داشتهباشند
دشوار است که رئیس یا همکارانتان همیشه در حال ارسال ایمیل به شما باشند. این وضعیت با از بین رفتن مرزهای میان کار و زندگی، بهخصوص با گسترش دورکاری و افزایش کار در خانه و مشاغل بینالمللی با منطقهی زمانی متفاوت، سختتر میشود.
شما به رئیستان بدهکار نیستید که ۲۴ساعته و مداوم در دسترسش باشید. شما مجبور نیستید به تمام ایمیل ها بلافاصله پاسخ دهید. ممکن است لازم باشد مکالمات شفافی دربارهی ترجیحات کاری خود با رئیستان داشتهباشید تا بتوانید از فرسودگی شغلی جلوگیری کنید.
۲. وقتی از شما دلیلی برای نیاز به مرخصی باحقوق خواسته میشود
شما کار و همین طور زندگی دارید. گاهی این دو با هم تلاقی میکنند و شما باید کاری را انجام دهید که هر دوی اینها را در تعادل قرار دهد؛ همان طور که رئیستان به تعادل کار و زندگی خودش اهمیت میدهد. بسیاری از کارکنان احساس میکنند که توضیح یا توجیه این مسئله ضرورت دارد در صورتی که نیازی نیست توجیه کنید.
۳. وقتی به صورت غیرمستقیم از شما انتظار میرود که بی نقص باشید
برخی اوقات یک رئیس کمالگرا انتظار کامل و بینقص بودن از شما دارد. شما این را بدهکار نیستید، چون غیرواقعی است. به طور کلی رئیستان انتظار بی عیب و نقص بودن را از شما ندارد، بلکه انتظار دارد از اشتباهاتتان درس بگیرید. پس تلاش برای رسیدن به کمال را متوقف کنید. شما به رئیستان بدهکار نیستید که بی نقص باشید، بلکه جلوگیری از تکرار اشتباهات را بدهکارید.
۴. وقتی متوجه میشوید که دارید سلامتی و آسایش خود را فدای کار میکنید
شما سلامتی خود را به رئیستان بدهکار نیستید؛ پس از فدا کردن سلامتی خود برای اضافهکاری خودداری کنید. از خوردن ناهارتان چشمپوشی نکنید تا بیشتر کار کنید. تا دیروقت بیدار نمانید که گزارشهایتان را تکمیل کنید. ناخواسته از اساسیترین حقتان دست نکشید. خودتان را در اولویت قرار دهید.
۵. وقتی به صورت غیرمستقیم از شما انتظار میرود که همیشه با همهچیز موافق باشید
همیشه حق با رئیستان نیست و شما به رئیستان بدهکار نیستید که همیشه برای جلب رضایت وی با همهچیز موافقت کنید. اِشکالی ندارد مخالفتتان را نشان دهید. مخالفت خود را با احترام نشان داده و دلایل آن را هوشمندانه بیان کنید. به هر حال، به عهدهی شماست که نظر صادقانهی خود را به رئیستان بگویید، حتی اگر نظر مخالفی داشتهباشید. اگر رئیستان انتظار دارد که همرنگ جماعت شوید، باید انتظار استعفای شما را نیز داشتهباشد.
۶. وقتی به صورت غیرمستقیم از شما انتظار تحسین و جانبداری میرود
رئیستان به دلیل قدرت و موقعیتش مورد تحسین شما قرار نمیگیرد. این قدرت شخص است که باید تحسین شما را برانگیزد. با خودتان صادق باشید و فکر نکنید که مجبورید به صورت ساختگی رئیستان را تحسین کنید؛ البته به رئیستان احترام بگذارید و مشارکت داشتهباشید؛ فقط خود واقعیتان باشید.
این مسئله دربارهی جانبداری و حمایت از رئیستان نیز صدق میکند. رؤسا به حمایت شما نیاز دارند، زیرا این چیزی است که همهی رؤسا میخواهند ببینند. شما به رئیستان بدهکار نیستید که از او پشتیبانی کنید، مگر اینکه او لایق حمایت شما باشد.
۷. وقتی به صورت غیرمستقیم از شما انتظار وفاداری میرود
منظورم این نیست که اِشکالی ندارد ناسپاس و خائن باشید. منظورم این است که شما برای ادامهی کار با رئیستان به او هیچ دینی ندارید. بازار کار عادلانه و باز است.
افراد زیادی هستند که دربارهی آیندهی شغلیشان تفکری کوتهنظرانه داشتند، زیرا کار در کنار رئیسی که نسبتا با آنها خوب بود، آسانتر بودهاست؛ اما اگر فرصتی بهتری برایتان پیش بیاید، رئیستان شما را درک خواهد کرد. شما دینی جز احترام دائمی به رئیس یا شرکتتان ندارید. اگر به شما اهمیت بدهند، درک میکنند که در حال پیشرفت هستید.
۸. وقتی هویت شما بیش از حد به نظرات رئیستان متکی میشود
این زمانی است که باید به خاطر خودتان مقاومت کنید. نه رئیس و نه شرکت، هیچکدام تعیینکنندهی شخصیت و هویت شما نیستند. وقتی برای مورد تأیید قرار گرفتن به رئیستان وابسته میشوید و او بیش از حد هویت شما را تعیین میکند، شما در این وضعیت برنده نیستید. هرگز نمیتوانید از این سناریو چیزی به دست آورید. زیرا همیشه سعی خواهید کرد که تعریف دیگران از موفقیت را استاندارد قرار دهید و انتظارات آنها را برآورده کنید.
خلاصه
برخی موقعیتها وجود دارند که باید در آنها در برابر خواستههای رئیستان ایستادگی کنید. اگر این موقعیتها را بشناسید میتوانید ارتباط کاری سالم و مثبت خود را با رئیستان حفظ کنید. در این مطلب مهمترین این موقعیتها را بیان کردیم. امیدواریم مطالعهی این مطلب برای شما مفید بودهباشد. نظرات خود را با ما بهاشتراک بگذارید.
منبع: inc.com
دیدگاه