عدم تمرکز؛ ۶ علت عدم تمرکز که روی عملکرد شما تأثیر منفی میگذارد
- علت عدم تمرکز: خیرهشدن به صفحههای ابزارهای الکترونیکی
- علت عدم تمرکز: انجام چند وظیفه همزمان
- علت عدم تمرکز: تغییر جهت زیاد ذهن برای انجام ایده
- علت عدم تمرکز: اضطراب و نگرانی
- علت عدم تمرکز: ایفای نقش قهرمان در حل مشکلات دیگران
- علت عدم تمرکز: اختلال عدم دقت در اثر بیش فعالی
در هر محیط کاری، طیفی از عدم تمرکز وجود دارد. خواهناخواه همه ما در معرض وقفه، حواسپرتی و یا حداقل دغدغه و نگرانیهایی قرار میگیریم که توجه ما را از برنامه اصلی باز میدارند. پس این که فکر کنیم میتوانیم با عدم تمرکز بهطور کامل مقابله کنیم، منطقی به نظر نمیرسد، اما آنچه که میتوانیم انجام دهیم این است که سطح عدم تمرکز خود را به کمترین حالت ممکن برسانیم. در این مطلب که توسط ادوارد هالو ول (Edward Hallowell) از اعضای هیئت علمی دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد و از صاحب نظران «اختلال عدم تمرکز در نتیجه فعالیت بیش از حد» یا (ADHD) نوشته شده است، به ۶ علت عدم تمرکز در محیط کار اشاره میکنیم.
۱. علت عدم تمرکز: خیرهشدن به صفحههای ابزارهای الکترونیکی
به احتمال زیاد همه ما حداقل روزانه چندین صفحه مرورگر را در محیط کار باز میکنیم. در این میان ممکن است که اخبار مورد علاقه، وب سایت و یا بلاگ مورد نظرمان را دنبال کنیم. اتفاقات، مسائل سیاسی روز، علاقههای حوزه دیجیتال و نرم افزارها بخشی از عادتهای بالقوه همه ما هستند. بماند که چند ساعتی را صرف شبکههای اجتماعی میکنیم. به این موارد اگر پیامهای موبایل و ایمیل را نیز اضافه کنیم، حجم تراکنشهای اطلاعاتی مشخص خواهد شد. ادوارد هالو ول نیز با مثالی شبیه به این موضوع و با کارمندی به نام لس مارشال (Les Marshal) یکی از علت های رایج عدم تمرکز محیط کار را بررسی میکند.
خیرهشدن به صفحه مانیتور، باز بودن نوارهای متعدد مرورگر، دنبالکردن علاقهمندیها و انجام کارهای روزانه بدون وقفه و با مهارتی که لس مارشال در نوشتن متن دارد، بخشی از اتفاقات روزمره کاری اوست. مدیرش، کارل اغلب در اتاق او قدم زده و سرکشی میکند و معمولا در اتاق لس نیمهباز است، مگر اینکه به صورت خصوصی جلسهای داشته باشد.
کارل به لس اشاره میکند که گاهی دوست دارد، لحظهای از کار دست بکشد و به آنچه که شرکت میتواند سرمایهگذاری کند و به موضوعات پیرامونش بیاندیشد ولی عادتهای لس ادامه دارد.
به اعتقاد هالو ول، افرادی که به عدم تمرکز در نتیجه فعالیت بیش از حد، دچار هستند، چند موضوع را تجربه می کنند: اگر به موبایل دسترسی نداشته باشند، دچار استرس میشوند، زمانی که در شبکه اجتماعی آنلاین هستند، سپریشدن زمان را حس نمیکنند، حجم کار زیادی را نسبت به زمان احساس میکنند، دچار بینظمی میشوند، ممکن است مخفیانه در محیط کار آنلاین باشند، وقتی دچار استرس میشوند به دنیای سایبری پناه میبرند، هیچ وقت نداشتن موبایل را حتی سر میز ناهار تصور نمیکنند، اراده دارند ولی راه مناسبی را شاید پیدا نکنند.
بعد از این مثالی که برای بسیاری از ما آشناست، هالو ول به اعتیاد به لوازم دیجیتال اشاره میکند. به زعم وی یکی از شکلهای عدم تمرکز در نتیجه فعالیت بیش از حد یا (ADT)، اجبار به آنلاین بودن است. این اعتیاد اجباری به دلیل الزام ما به استفاده از شبکههای اجتماعی، ایمیل کاری و یا جستوجو به منظور انجام تحقیقات برای شرکت میتواند باشد. طیف دیگر این فعالیت به عدم تمرکز، حواس پرتی و در نتیجه بهرهوری کم منجر میشود. راه چاره مقابله سفت و سخت با این موضوع نیست، یعنی هیچ کدام از ما نمیتوانیم بگوییم باید خارج از این دنیای مجازی باشیم، بلکه کنترل و یا مدیریت آن، به کمکردن آسیبهای این اعتیاد کمک میکند.
مثالهایی از اعتیاد دیجیتال که موجب عدم تمرکز میشود از نظر هالو ول:
- اعتیاد دانشآموز و یا دانشجو به بازیهای رایانهای و تعلق خاطری که او را از انجام تکالیف و یا مطالعه باز میدارد؛
- در طول جلسه، کارمند یا مدیری که شبکههای اجتماعی و یا صفحههای وب سایت را دنبال میکند و میتواند تهدیدی برای موقعیت شغلی و زندگیش باشد؛
- پتانسیل گرایش به وبسایتهای غیراخلاقی که میتواند حتی بهصورت تصادفی وارد آن شود و در اثر آن ممکن است شغل خود را از دست بدهند؛
- فضای چت روم (امروزه پیام رسان هایی مانند تلگرام بخش عمده ای از ارتباطات ما را شکل میدهند)؛
- فردی که هشدار های زیادی بابت صرف وقتگذرانی در گوشی های موبایل دریافت می کند.
به اعتقاد هالو ول، بهخاطر اینکه این شکل از اعتیاد که موجب عدم تمرکز میشود قبلا پیشبینی نشده، در نتیجه نگاه به گذشته ما را به جزئیات حل مسئله هدایت نمیکند. اما صرفا میتوانیم توصیههای کلی را در مورد عادتهای بد داشته باشیم. ما یاد میگیریم که نسبت به هر تغییر و یا هر فناوری جدید آگاه باشیم و ترسهایی نسبت به آن در ما ایجاد شود. بهعنوان مثال، وقتی استفاده از تلفن رایج شد، کارشناسان اپیدمی تومورهای مغز و عدم توانایی صحبت رو در رو را پیشبینی کردند. کنار اعتیاد شدید، لوازم دیجیتال به ما کمک هم میکنند. در طول روز ما بهراحتی میتوانیم مسیرها را شناسایی کنیم.
مزایا و مشکلات جنبههای مربوط به لوازم دیجیتال |
|
مزایا | معایب |
ارتباطات فوری صدا، متن، تصویر و فیلم | وقفهها و حجم ارتباطات زیاد |
ارسال سریع و پاسخ بهموقع | بهلحظه بودن پاسخ |
قابلحمل | بالقوه بودن بیادبی و جسارت |
دسترسی سریع | اطلاعات قابلدسترس بیش از حد و بدون اعتبار زیاد |
ابزار تفریحی قابلحمل | شکلگیری عادت و اعتیاد |
دسترسی ۲۴ ساعته و در کلیه روزهای سال | لحظههای الکترونیک جایگزین ارتباطات انسانی و رو در رو میشوند |
شخصی | ارتباطات ممکن است هک و یا تحت نظارت دیگران قرار بگیرد |
سرعت | با این وجود، این سرعت ظاهری و سطحی میتواند باشد |
حجم زیادی از اطلاعات | اطلاعات زیاد، تفکر کم |
صفحه منجر به تقویت تمرکز میشود | زمان زیادی را میگیرد |
تفاوت ابزار دیجیتال با دستگاههایی مانند تلویزیون و رادیو، ارتباطات دوطرفه است. در رادیو و تلویزیون ما پیام را دریافت میکنیم، اما برگشت نمیدهیم. اینترنت این اجازه را به ما میدهد که در دنیای دیجیتال زندگی کنیم و حتی کسب و کار خودمان را شکل بدهیم. بهصورت خلاصه، مثال آقای لس مارشال و بسیاری از مشکلات کارکنان در عدم تمرکز و وابستگی به ابزارهای دیجیتال به زعم هالو ول بهصورت زیر طبقهبندی میشود:
- انرژی: اعتیاد به لوازم دیجیتال انرژی ذهن را میگیرد.
- احساس: احساس افراد هنگامی که مبهوت صفحه مانیتور میشوند، در حالت خنثی قرار گرفته و احساس به کمترین سطح واکنش نزول پیدا میکند.
- دلبستگی: زمانی که صرفا با صفحه ارتباط پیدا کرده و دلبسته میشوید، ارتباط با سایر وظایف مهم، افراد و ایدهها قطع میشود.
- ساختار: ساختار دستگاههای دیجیتال و سیستمها به گونهای است که شما را با آن متصل میکند. این ساختار میتواند در مقابل کارکرد شما قرار بگیرد.
- کنترل: رفتارهای بد در صورت اعتیاد باعث خواهد شد تا شما در کنترل آنها با شکست مواجه شوید و در برخی سطوح کنترل خود را از دست بدهید.
۱۰ راهکار برای کاهش عدم تمرکز بهواسطه وسایل دیجیتال:
- صادقانه میزان زمانی که صرف وسایل دیجیتال میکنید را ارزیابی کنید. بسیاری از افراد این را نادیده میگیرند. در صورت امکان، میزان استفاده از آنها را ثبت کنید. زمانهای شروع و کنار گذاشتن آن را بنویسید یا بهصورت صوتی ثبت کنید. این کار به کاهش عدم تمرکز در شما کمک میکند.
- بر اساس ثبت رکورد، مقایسه کنید که کجا میتوانید این زمان را قطع کنید. نگویید که نمیتوانید، بلکه شدنی است. زیرا بیشترین زمانی است که شما تلف میکنید، در نتیجه، این فرصت را برای باز پس گرفتن زمان از دست ندهید.
- زمانهای مشخصی را در طول روز برای تماشای صفحه نمایشگرها در نظر بگیرید. مثلا نیم ساعت در روز و نیم ساعت بعدازظهر، به اندازهای که نیاز دارید. غیر از این ساعتها دستگاه خود را خاموش کنید. همکاران و مشتریان را آگاه کنید که در هر زمانی در دسترس نیستید.
- دستگاههای دیجیتال را در طول برنامههای اجتماعی مثل ناهار و یا صرف قهوه خاموش کنید.
- وقتی کسل هستید، از دستگاهها صرفا برای وقتگذرانی استفاده نکنید، بلکه در این زمانها کاری با بهره وری انجام دهید. مقالهای که برایتان ارزش دارد، بخوانید یا زمانی را با فردی که برایتان مهم است صرف کنید. این کار بهشدت به کاهش عدم تمرکز شما کمک میکند.
- لیستی از کارها (خرید وسایل) را یادداشت کنید که وقتی کسل هستید، بهجای خیره شدن به صفحههای دیجیتال، آنها را انجام دهید.
- از وبسایتها و بازیهای اعتیادآور یا ایجاد عادت دوری کنید. بشناسید که کدام یک برای شما مناسب هستند. وقتی از عادت شما کنار گذاشته شوند، در نتیجه میزان کمتری از زمان شما را اشغال خواهند کرد.
- گروه و بخش خود را که با آنها همکاری میکنید، در ایجاد سیاست ایمیل تشویق کنید: چه زمانی پیام فرستاده شود و نشود، زمان مورد انتظار برای پاسخ ایمیل و میزان حجم ایمیل نیز برای نگارش چه اندازه باشد و ...
- از روابط رو در رو استفاده کنید. با وجود اینکه هزینه بیشتری دارند ولی بسیار قدرتمندتر و غنیتر از لحظههای الکترونیکی ارتباط هستند.
- میزان پیشرفت خود را اندازه گرفته و نظارت کنید. هر اندازه که بیشتر پیشروی کردید، برای ادامه قطع و دوری از وسایل دیجیتال انگیزه پیدا میکنید. نظارت نهتنها باعث صرفهجویی زمان شما میشود، بلکه به افزایش حجم و کیفیت کارتان که با لذت انجام میشود، نیز کمک میکند.
۲. علت عدم تمرکز: انجام چند وظیفه همزمان
برای توضیح علت دوم عدم تمرکز در محیط کار؛ به شرح حال، روزمرگی و انجام چند وظیفه همزمان که اهداف اصلی اشخاص را قربانی تامین این نیازها میکند، پرداخته شده است. در واقع روابط زندگی، روابط کاری و روابط اجتماعی در یک نقطه تلاقی و پاسخ به این نیازها، تمرکز را از این افراد میگیرد. تعهد و تمرکز بیش از حد بهطور کل خستگی و استرس مزمن را در پی دارد. ترکیب زندگی افرادی که صرفا رضایت خود را در پاسخ به همه درخواست های دیگران میبینند، به مثابه اسارتی بیپایان است که خستگی سادهترین آسیب آن خواهد بود.
خانم جین (Jean) در مثال کتاب آقای هالو ول (Hallowell)، معمولا زودتر از موعدی که زنگ هشدار را برای بیداری روزانه تنظیم میکند، از خواب بیدار میشود. او به فکر صبحانه بچهها نیز بوده وهمیشه نگران این موضوع است که دو کودک مدرسهای خود، تغذیه مناسب داشته باشند. در کنار چککردن ایمیلها، آمادهکردن صبحانه، متوجه میشود که برایش پیغامی آمده و باید برای انجام کار و پاسخ به نیاز مشتری شرکت نیز آماده باشد. فارغالتحصیل از دانشکده حقوق هاروارد، حالا باید در کنار کمک به همسر خود برای رسیدن به جایگاه حرفهای پزشکی وی، نگهداری و مراقبت از فرزندان، به فکر وظایف تعریفشده شغلی خود نیز باشد. با استارت خودرو آماده میشود تا بچه ها را به مدرسههایشان که از هم فاصله دارند، برساند. زمانی که حتی باید برای مطالعه رمان مورد علاقه خود کنار بگذارد، باید صرف پاسخ به ایمیلها کند و به این شکل زندگی در زندانی از وظایف در جریان است. البته این نیازهای زندگی اجتنابناپذیر هستند ولی جین خود را محصور به درخواستهای دیگران نیز کرده است.
این مثال، زندگی افرادی را برای ما تداعی میکند که پاسخگویی بیش از حد بهعنوان ویژگی رفتاری، تحمل فشارهای ناشی از درخواستهای دیگران و یا حداقل تعریف وظایف جدید را برای خودشان در پی دارد، بدون اینکه شاید نیازی به تعهد به این نوع کارها وجود داشته باشد. این مسأله توجه کامل هر فردی را به مسائل کمرنگ کرده و وقفهها، عدم تمرکز را به دلیل پرش از موضوعی به موضوع دیگر، در پی خواهد داشت. افراد شبیه به این مثال، با گذشت زمان از اختلال عدم تمرکز در اثر بیشفعالی (ADT) رنج میبرند که دلیل آن بهعلت ضعیف شدن ماهیچههای ذهن و خستگی است. انتظاری که همسر، بچهها و مدیر دارند، این است که جین با تمرکز کامل خواستههای آنها را برآورده سازد. عادت به این نوع زندگی افراد را مسئول هر اتفاقی بار میآورد. اینکه نه تنها مسئول هر موضوعی باشند، بلکه به کوچکترین مواردی که شاید وظیفه آنها هم نباشد، پاسخگو باشند. این رفتار، مشکلات خطرناکی را در پی دارد. بهعنوان مثال، گرایش جین به انجام چند وظیفه همزمان در کار، کنار کودکان خردسال و یا در جامعه، به این معنی خواهد بود که بهترین عملکرد خود را از دست میدهد. دلیل این موضوع برگشتپذیری سریع به وضعیت ADT است، در نتیجه این افراد نیز خیلی زود بیقرار و ناآرام می شوند.
فرهنگ زندگی مدرن، انجام بسیاری از این گونه کارها را در ما تقویت میکند. این که کارها با سرعت زیاد و ناقص انجام شوند. این افراد همیشه عجله دارند و زمانی که ساعت مشخص میکند، برایشان دیگر معنا ندارد و به قولی همیشه بدهکار زمانند! بسیاری از افراد شبیه به جین، ممکن است این رفتار را نشان دهند که صحبتهای دیگران را با قطع حرفهایشان کامل کنند. در بحثها، در ترافیک و یا در صف خرید هم اگر ریتم کندی وجود داشته باشد، کمبود زمان را به حد مرگ و زندگی تجربه میکنند.
در جدول زیر، ویژگیهای مربوط به اشخاصی که نمیتوانند به کار، درخواست و یا خواهش طرف مقابل پاسخ منفی بدهند و معمولا چندکار را باهم انجام می دهند که این کار موجب عدم تمرکز آنها میشود، اشاره شده است.
حسن |
مشکلساز |
توجه به همه امور جاری، نمیخواهند چیزی را از دست بدهند |
توجه بیش از حد به همه موارد، باعث میشود تا توانایی تمرکز کامل به موضوع خاص وجود نداشته باشد |
مسئولیتپذیر، آگاه و باوجدان |
مسئولیتپذیری بیش از حد، به اندازهای که بهجای دیگران هم پاسخگو هستند |
بلندپرواز |
گرایش به پذیرش کارهایی که بهطور منطقی بیش از توانایی آنهاست |
فعال، تمایل به درگیر بودن در عمده موضوعات |
فعالیت بیش از حد و تغییر جهتهای زیاد در انجام کارها |
تمایل به با خبر بودن به مسائل و مشکلات جدید |
نگرانی برای آخرین موضوع و احتمالا فراموشی موضوعهای قبلی |
حس مراقبت، دلسوز و توجه به احساسهای دیگران |
دلسوزی بیش از حد، به اندازهای که خود را در نظر نمیگیرد و دیگران را اولویت اصلی زندگی قرار میگیرند |
تمایل به سختکوشی و انجام کار و تسهیم در وظایف
|
حس اینکه کارها به اندازه کافی، کامل انجام نمیشوند و حس نارضایتی از این عدم توانایی |
عاشق کار |
لذت ناکافی از لحظههای خوب زندگی |
حتی این ویژگیهایی که شاید به نظر ما مفید باشند، مشکلساز خواهند بود. داستان و پیشینه زندگی جین در این مثال، وی را به عدم تمرکز در اثر فعالیت بیش از حد، گرفتار کرده است. مهمترین ویژگی خوب این افراد، مقاومت زیاد آنهاست و معمولا راهی را برای خروج از این منطقه خطرناک پیدا میکنند. در مثال جین، او دیگر قادر به برنامه اصلی زندگی نبود، چرا که سطح انرژیاش به پایینترین حد رسیده و دیگر انجام هیچ کاری برایش ممکن نیست. چالش او بهصورت ساده، زمانی برای استراحت، تغدیه کافی، ورزش و شاید دوستداشتن است. برای کسانی که با این مثال در زندگی خود مواجه هستند، چالش اصلی، تمرکز دوباره برای انجام کارهاست. توصیه اصلی به این افراد این است که اجازه ندهند تا همه افراد درخواست کاری از آنها داشته باشند. مثال سادهای که به خانم جین برای برطرفکردن این مشکل از سوی مؤلف ارائه شده، اختصار CDE یا (Curtail, Delegate, Eliminate) است یعنی: خردکردن وظایف، واگذاری و محولکردن آن به دیگران و در صورت لزوم حذف.
به زعم هالو ول همانند مشکل اول، ۵ مشکل اساسی زیر اتقاق می افتد:
انرژی: پایین آمدن سطح انرژی به دلیل توجه به همه موارد و مسائل کاری و زندگی؛
احساس: حس عصبانیت اجتنابناپذیر بهدلیل فعالیت بیش از حد اما برطرف نشدن انتظار دیگران؛
دلبستگی: دلبستگی بیش از حد بهطوری که یک کار و وظیفه به بهترین شکل انجام نمیشود و به عدم تمرکز ختم میشود؛
ساختار: عاطفه این افراد، آنها را از ایجاد ساختارهایی برای حفظ زمان و محدودیتهای مفید باز میدارد؛
کنترل: کنترل بیش از حد بر احساس وظیفه و مسئولیت پذیری در قبال دیگران.
۳. علت عدم تمرکز: تغییر جهت زیاد ذهن برای انجام ایده
حال در بخش سوم به داستان زوجی پرداخته شده که برای رسیدن به ایده و انجام پروژه تعریف شده، دچار چالشهایی شدهاند. برایان و اشلی (Brian & Ashley) دو شخصیت این بخش هستند که درگیر پروژهای هستند که انجام آن را آینده زندگی خود میدانند. برایان شخصیت آرامی دارد و در ماجرا مشخص میشود که حق با اوست. اشلی این موضوع را میداند که حق با برایان است که او را حمایت کرده ولی تغییر ذهنیتهای اوست که همسر خود را دچار تردید برای حمایت از پروژه تعریف شده کرده است. کل ماجرا به این شکل است که چطور ایده اولیه را شروع و به پایان برسانیم. در ادامه به این پرداخته میشود که چرا اشلی عدم تمرکز دارد و مدام از شاخهای به شاخه دیگر، تغییر جهت میدهد. مؤلف، این علت را بهصورت جملههایی اشاره کرده که در آن افرادی که دچار این اختلال هستند، معمولا این جملهها را بیان میکنند:
- معمولا ایدههای زیادی دارم، اما نمیدانم با آنها چه کنم؛
- من شروع و خاتمه دادن پروژهها را دوست دارم، اما در میان راه به مشکل میخورم؛
- شب ها بیدار میمانم و ایده جدیدی به ذهنم می رسد.
- من معمولا با مشغله شغلی، از کارهای سخت اجتناب میکنم؛
- اقدامات من همراستا با قوه تخیل من نیستند؛
- بزرگترین مشکل من این است که اولویتبندی را یاد نگرفتهام؛
- وقتی که بکر بودن یک ایده خاصیت خود را از دست میدهد، حوصلهای برای انجام آن باقی نمیماند.
داستان اشلی و برایان
اشلی و برایان زوجی که یکی از استارتآپهای موفق دره سیلیکون را دارند، در دانشگاه باهم آشنا شدهاند. اشلی در اولین تجربه، فروش خود را از ای بی (eBay) آغاز کرد و موفق شد، اما به کارش استمرار نبخشید. او سپس وارد یک کسبوکار آنلاین مسافرتی شد که برای مسافران جوان خدمات کترینگ میدادند، اما دوباره این مسیر نیز نیمهکاره ماند. اشلی در نوشتن طرح کسبوکار بسیار مهارت داشت. برای مثال، طرح تجاری خوبی را برای شرکت مبلسازی نوشت. اشلی عاشق ایدهها می شد، اما هیچکدام از این ایدهها به سرانجام نمیرسید. این تغییر ذهنیتها باعث شد تا سؤال اساسی یکی از مسائل مربوط به عدم تمرکز شکل بگیرد: خواسته واقعیتان چیست؟
پیشینه اشلی در این داستان نشان میدهد که نوع اختلال او در عدم تمرکز ناشی از مأیوسشدن از وجود احتمالهای نامحدود (despair of inginitve possibility) است و با توجه به فناوریهای ارتباطی امکان این مورد بسیار متداول شده است. در این اختلال، با توجه به پیشینه اشلی که کودکی خلاق و کنجکاوی بوده و شخصیت جذابی داشته اما داستان او حاکی از آن است که ثبات رفتاری در انجام یک پروژه نداشته است. پیشینه اشلی باعث شده او فرد خلاق و مستقلی شناخته شود، اما کار کردن او با افراد سخت است و زندگی مناسبی نیز ندارد. این نوع افراد سطحی از تناقض را در خصیصههای خود تجربه میکنند. آنها باور به یک ایده ندارند و همیشه آن را تغییر میدهند. با اینکه این ویژگیها مختص همه کارآفرینان نیست، اما این افراد بیشتر گرفتار چنین مشکلی میشوند. در ادامه این جدول محاسن و مشکلات این نوع شخصیت را نشان می دهد:
حسن |
مشکلساز |
تمایل به آزاد و مستقل بودن، تسلط بر کار خود و مدیر خود بودن |
مشکل داشتن با کار تیمی، مشکل در زندگی شخصی |
خلاق، ایدههای جدید |
تغییر جهت زیاد |
سطح اولیه هیجان زیاد |
از دست دادن هیجان |
کاملا سختکوش |
پیشبرنده، اجبارکننده و رفتار دیوانهوار |
توانایی ریسکپذیری |
نیاز به حس خطر به منظور حفظ سطح درگیری حرفهای و زندگی |
رؤیاپرداز، پیشگام |
مشکل داشتن با اجرا و پیشبرد جزییات کار |
مبدع و نوآور |
نمیتواند مسیرها را دنبال کند |
رهبر قوی |
بهطور نامحسوس شک و تردیدهای زیادی سراغش میآیند |
با اینکه شخصیتهایی مانند اشلی میتوانند کارآفرینهای بزرگی محسوب شوند، اما زندگی مناسبی ندارند و این تغییر فکرها و عدم تمرکزها زندگی آنها را دچار تردید و یأس میکند. مؤلف به این نتیجه رسیده که اشلی قربانی سطح هیجان خود میشود. او بهطور مداوم خود را سرزنش کرده و انرژی منفی نسبت به کارها پیدا میکند و درنتیجه نمیتواند به تعهد در مورد پروژهای پایبند باشد. او نمیتواند منطق ساختارگرایانه را نمی در خود ایجاد کند و در نتیجه بهجای اینکه ذهنش را کنترل کند، ذهنش فعالیتهای او را کنترل میکند.
افراد دارای این ویژگی از نظر مؤلف در این ۵ سطح با این چالشها مواجه هستند:
انرژی: این افراد قربانی انگیزههای متعدد خود میشوند. مانند اشلی که تمرکز ذهنی خود را برای ایدههای مختلف به هم میزد.
احساس: اغلب خودشان را سرزنش میکنند و این سرزنش انرژی آنها را میگیرد که موجب عدم تمرکز آنها میشود.
دلبستگی: نمیتوانند با یک موضوع، ایده یا پروژه ارتباط برقرار کرده و به آن دل ببندند و در مرز درگیر شدن و قطع شدن با آنها زندگی میکنند.
ساختار: راهحل این افراد، ایجاد ساختار است، اما نمیتوانند آن را خلق کنند.
کنترل: بهجای اینکه ذهن خودشان را کنترل کنند، ذهنشان آنها را کنترل می کند؛ این نیز درنهایت ختم به عدم تمرکز میشود.
راهکارهای عملی برای کاهش عدم تمرکز به وجود آمده بخاطر تغییر جهت زیاد ذهن در انجام یک ایده:
- برنامه اصلی شامل سطح انرژی، احساس، دلبستگی، ساختار و کنترل را مرور کنید. دقت کنید که به کدام یک بیشتر احتیاج دارید. بیشتر افرادی که ذهنشان زیاد تغییر میکند، معمولا با ساختار مشکل دارند.
- ایدههای خود را لیست کنید و بنویسید. سپس از آن لیست برای فعالتر شدن ذهنتان استفاده کرده و در صورتی که نمیتوانید تصمیم بگیرید، بیش از سه مورد را انتخاب نکنید.
- ساختاری ایجاد کنید که به شما در تصمیم گیری کمک کند و سپس پیادهسازی کنید. نمونههایی که قبلا در این زمینه ارائه شده را بررسی کنید تا در ایجاد ساختار به شما کمک کند تا به کاهش عدم تمرکز شما کمک کند.
- در کنار این کار، اسامی افرادی مثل دوستان، افراد حرفه ای، همکاران، خویشاوندان و کسانی که احساس میکنید به شما کمک میکنند و با آنها راحت هستید را بنویسید. با این کار تلاشهای شما برای تیمسازی و کار تیمی بهتر جواب میدهند.
- با یک مربی کارآفرینی مشاوره کنید.
- با فردی که بسیار خوب شما را میشناسد، در مورد موانع احساسی یا محرکهای خودتان صحبت و همفکری کنید تا این افراد در کاهش عدم تمرکز با شما همراهی کنند.
- درون بازی بمانید، از قدرت خود استفاده کنید. از ترس برندهنشدن و یا از دست دادن موقعیت کنار نکشید. بسیاری از افراد بهجای استفاده از قدرت خود، از آن کنارهگیری می کنند. بعضی وقتها افراد حس میکنند که وقتی هدفی را به دست می آورند، به دیگری ضربه میزنند. اما معمولا وقتی شما به هدفی میرسید، دیگران نیز ذینفع میشوند.
- در دام فروش کمارزش خود گرفتار نشوید. بسیاری افراد از قدرتی بیش از آنچه که به آنها اعتبار میدهند برخوردارند. در طول سالهایی که تجربه داشتم، حتی در طبقه کلاس جهانی هاروارد نیز بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاه هاروارد نیز خود را کمتر از آنچه که بودند، حس میکردند. در حالی که این فقط احساس بوده و واقعیت نداشت.
- این گفته قدیمی واقعیت دارد: هر اندازه که فکر کنی میتوانی یا توانش را نداری، درست است. در میان اینها، روانشناسی به نام کارول دوک (Carol Dwek) اثبات کرده که ذهنیت رشد با ذهنیت درست کسب میشود. ذهنیت رشد میگوید که فرقی نمیکند هدفهایم چیست، من راهی را برای رسیدن به آنها پیدا میکنم و ذهنیت درست میگوید که من در هوش، درآمد، ظاهر فیزیکی، قومیت و جنس و سایر ویژگیهایی که دارم، با محدودیت مواجهم. بر اساس تحقیقات دوک هر دو این ذهنیتها باعث پیشرفت و موفقیتهای ما میشوند و هر کس یادگیری کسب میکند.
- به هوش خود ارزش و احترام بگذارید، شما ایدههای زیادی دارید. با افراد درست تیم تشکیل دهید، افرادی که صرفا ایده ندارند، بلکه در اجرا هم خوب هستند.
۴. علت عدم تمرکز: اضطراب و نگرانی
در این بخش مؤلف به بررسی زندگی افرادی پرداخته که دائما نگرانی و دلشوره دارند و این عامل باعث عدم تمرکز آنها میشود و بر عمکرد کاریشان اثر شدیدی دارد. هدفی که در این بخش به آن اشاره شده این است که چگونه میتوان نگرانی این افراد را به حل مسأله تبدیل کرد. به زعم آقای هالوول، اضطرابهای ناشی از فشار کار و لیست طولانی وظایف روزانه غیرقابلاجتناب است و این بخش بهطور ویژه به بررسی مورد کاوی و علائم مربوط به یکی از عوامل مهم عدم تمرکز در محیط کار پرداخته است. جک روزنبلوم، داستان یک صاحب کسبوکار و معاملهگر در وال استریت است که قرارهای پشت سرهم، زندگی خانوادگی او را دچار چالش کرده و تمرکز لازم را از وی گرفته است. جک از شنیدن یادآوریهای افراد برای قرار ملاقات و تماسهای پشت سر هم، فشار و تنش زیادی را احساس میکند. وقتی که همسر وی از او بابت برهم خوردن خوابش گله میکند، جواب تلخی میدهد: «من زمانی میخوابم که مرگم رسیده باشد.» خیرهشدن به صفحههای لپتاپ و با خبر شدن از سقوط سهم بازار دوباره اضطرابی را به جان جک وارد میکند. نان (Nan) همسر وی دیگر باور نمیکند که جک همان بازیکن هاکی و دانشجوی بوستون است که حالا به مردی تبدیل شده که اعتیاد به کار دارد و همیشه نگران معاملات وال استریت است. کسی که تمام روز را تفریح میکرد ولی امتحان روز بعد را با نمره خوب قبول میشد.
افرادی که اختلال عدم تمرکز آنها ناشی از اضطراب و نگرانی است، معمولا با این جملهها موافق هستند:
- زمانی که واقعیت بیرونی هم نگرانی ایجاد نمیکند، نگران هستم.
- میزان سخت کوشیام اهمیت ندارد، همیشه حس میکنم کارها را بهطور کامل انجام ندادهام.
- شکست اقتصادی و سرمایهگذاریها همیشه من را نگران میکند.
- من متعلق به خانوادهای نگران هستم.
- وقتی که به موفقیت نزدیک شوم، دچار تشویش و نگرانی میشوم.
- اگر کمتر احساس نگرانیکنم، یعنی موفقترم.
- گلهها و شکایتهایی که در کار مطرح میشود، من را نگران میکند.
- آخرین باری که در مورد چیزی نگرانی نداشتهام را به یاد نمیآورم.
- عدمآمادگی افراد، من را اذیت میکند.
- شنیدن اینکه بگذار با آن روبرو شوم، برایم سخت است.
- خیلی کم پیش آمده که به دور از ترس به زندگی کاری برگردم.
جک شرایط زندگی مناسبی دارد و از درآمد خوبی هم برخوردار است. فرزندانش در مدرسه خصوصی درس میخوانند ولی زندگی سرد و بیروحی را در خانواده تجربه میکند. همسر وی، با وجود گلههایی که دارد دوباره میخواهد زندگی گرم و بانشاطی را داشته باشد، اما سؤال اساسی وی از جک این است که دلیل این همه اضطراب و پریشانی برای چیست؟
نویسنده کتاب به پیشینه شخصیت وی پرداخته تا ابعاد عدم تمرکز وی به دلیل اضطرابهای مزمن مشخص شود. بسیاری از افراد شبیه به جک از دوران کودکی به این اختلال دچار میشوند و از همان دوران اضطراب به عادت روزانه آنها تبدیل میشود. البته ما در دوران اضطراب و استرس زندگی میکنیم که پر از خبرهای بد، حوادث غیرقابلپیشبینی و تغییرات زیاد بوده و بیشتر به رفتار همراه با اضطراب ما منجر میشود. به اعتقاد نویسنده، نگرانیهای بعضی افراد ریشه در زمینه خانوادگی و ژنهای آنها دارد. اتفاقاتی که در دوران کودکی میافتد و یا حوادث زندگی در این عادت رفتاری بیتأثیر نیست. بهعنوان مثال، اینکه در دوران جوانی مسأله مادی و پول یکی از چالشهای اصلی جک بوده و یا زمانی که دوران جوانی خود را به دلیل ضعف مالی خانواده به کارهای سخت مشغول بوده است.
یکی از موضوعات مهم این بخش، عادت به اضطراب است که افرادی مانند جک بهطور اساسی متوجه نیستند که تا چه اندازه درگیر نگرانی میشوند. در واقع این موضوع مانند اپیدمی در جان آنها ریشه میدواند و عادت میشود. سم مهلک نگرانی و تشویش گرایشی است که افراد به دلیل وسواسهای فکری به انجام کارها و حتی ایدئالگرایی دارند و میخواهند بیش از اندازه به مشکلات توجه کنند. میلیونها نفر مانند شخصیت این داستان دچار نگرانی میشوند، فقط سطح این نگرانی متغیر است. اجتنابناپذیر بودن نگرانی کاملا مشخص و بدیهی به نظر میرسد، اما شناخت ریشههای آن و شناخت ذهن میتواند از تأثیر شدید آن در زندگی ما بکاهد.
در جدول زیر به عواملی که نشان از اختلال عدم تمرکز به دلیل اضطراب و تشویش است، اشاره شده:
حسن |
عیب |
حل مسئله |
گیر کردن روی مسئله |
مسئولیتپذیری و وجدان |
بیش از حد مراقب |
بلندپرواز و سختکوش |
عدم آرامش و نداشتن تفریح |
خوداتکا |
عدم اعتماد به دیگران و انزوا |
متمرکز |
وسواس و مشغولیت فکری بیش از حد |
مرور فرصتها |
مرور تهدیدها |
تدافعی |
پارانوئید و بدگمانی |
رقابتکننده، لذت از محیط پرفشار |
بدون محیط پر فشار، کسل و بیحوصله میشود |
این افراد در سطوح زیر به این شکل با چالش مواجه میشوند:
انرژی: نگرانی و تشویش مزمن باعث تحلیل رفتن انرژی ذهن و درنهایت عدم تمرکز میشود. کنترل نگرانی، بهصورت خودکار سطح انرژی ذهن را افزایش میدهد.
احساس: احساس مانند کلید روشن و خاموش، برای یادگیری و عملکرد بالاست. نگرانی بیش از حد و مزمن از یادگیری و عملکرد مطلوب جلوگیری میکند.
دلبستگی: از ذهن نگران انتظار نمیرود که بهطور کامل درگیر با فعالیت شده و فرد با انجام وظیفه خود عجین شود.
ساختار: اگر شما بیش از حد تشویش داشته باشید، خیلی سخت خواهد بود که عدم تمرکز نداشته باشید. همیشه به سطح نگرانی برگشته و تمرکز خود را از دست میدهید.
کنترل: شما در نگرانی مزمن، کنترل خودتان را از دست میدهید.
راهکارهای عملی برای افرادی که اضطراب و نگرانی علت عدم تمرکز آنها است:
- حقایق را دریابید. نگرانی مهلک ریشه در فقدان و عدمصحت اطلاعات دارد؛
- برنامه ریزی روزانه داشته باشید. افرادی که نگرانی بیش از حد دارند، برای مقابله با آن، هیچ برنامه خاصی ندارند؛
- اگر برنامه جواب نداد، آن را مرور و اصلاح کنید. همه زندگی یعنی اینکه برنامهای که کارکرد نداشته را بازبینی کنیم؛
- با کارشناسان خوب مشورت کنید. گفتههای آنها ارزش دارد؛
- ورزش و تمرینهای فیزیکی منظم، به ذهن شما در عدم نگرانی نسبت به دیگران کمک میکند؛
- مدیتیشن و روان درمانی یکی از راههای عالی مقابله با نگرانی هستند.
- برای جدا شدن از نگرانی خودتان را به کاری کاملا نامرتبط درگیر کنید.
۵. علت عدم تمرکز: ایفای نقش قهرمان در حل مشکلات دیگران
نویسنده بخش پنجم عوامل مؤثر عدم تمرکز در محیط کار را با روایت ناراحتی مدیر بخشی شروع میکند که گله شدیدی از کارکنان دارد و با طعنه میگوید که روحیه و انگیزه مثبت مثل کالایی لوکس است که هر کسی شایسته داشتنش نیست! و از آنها میخواهد قبل از آن که اخراج شوند، اتاقش را ترک کنند. مدیر بخش، استن (Stan) دستهای خودش را روی میز گذاشته و تکان نمیخورد. خانم مری (Mary) معاون وی نیز در میز خود نشسته و سکوت کرده است. استن شخصیت مغروری دارد و با وجود استعداد بالایش، هوش هیجانی مطلوبی ندارد. مری نیز به اندازه وی در شرکت سابقه دارد، اما اتفاقی که رخ داده این است که شرکت در حال تجربه کردن یک تغییر بوده و استن از سوی مدیرعامل تحت فشار است.
مری با لحنی آرام به او میگوید: «همه ما تحت فشار هستیم، استن!.» اما پاسخی که میشنود فریاد استن است. جنیفر (Jennifer) مدیر بخش نورث وست از مری داستان پیش آمده را میپرسد و تأکید میکند که پایینآمدن روحیه تیم را قبلا یادآور شده بود. وی میپرسد که چرا استن درک نمیکند که همه تحت فشار کار هستند و منتظر مدیر عامل جدید!
مری با دفاع از استن میگوید که او را بهخاطر خستگی و ناراحتی سرزنش نمیکند. چرا که استن تحت فشار زیادی بوده و هر کاری که توانسته انجام داده است. استن در میان این همه حجم کار گیر کرده و ناراحتیاش عجیب به نظر نمیرسد. جنیفر پاسخ میدهد که استن نباید شخصیت کودک پنج ساله را داشته باشد و باید نقش مدیر واقعی را ایفا کند. دو هفته بعد مری یادداشتی از جنیفر دریافت کرد که شغل جدیدی پیدا کرده و استعفا خود را نوشته است. در ادامه عبارتهایی که معمولا افرادی که معمولا نقش قهرمان به خود میگیرند و این موضوع باعث عدم تمرکز آنها میشود را بیان کردیم.
افرادی که نقش قهرمان در حل مشکلات دیگران را دارند، معمولا موافق عبارتهای زیر هستند:
- مشکلات کاری دیگران را مال خودم میدانم.
- وقتی میبینیم کسی در کار دچار استرس منفی شده، سریع میخواهم که به آن فرد کمک کنم.
- من با مراقبت کردن از دیگران بزرگ شدم.
- من خیلی نازکدل و مهربان هستم.
- خیلی زود وارد مشکلات دیگران میشوم.
- دیگران به من میگویند که باید بیشتر از این خودخواه باشم.
- درک نمیکنم که چطور افراد میتوانند نه بگویند وقتی کار باید انجام شود.
- حس گناه بزرگترین مشکل من است.
مری شخصیت داستان در این بخش، فعالیت کاری خود را از اوایل ۱۹۹۰ شروع کرده و در این سالها حس نشاط و خوشحالی به وی دست نداده است. او به سرعت مسیر حرفهای خود را طی کرد و با سختکوشی به سمت مدیر بازاریابی رسید و خیلی سریع نیز به سمت ریاست روابط عمومی دست یافت. شایعهها از زمانی که زمزمه معرفی مدیر عامل جدید به گوش رسیده، بیشتر شده است. آیا با وارد شدن این فرد جدید، تحولی رخ میدهد؟ علاقه کارکنان به شغل کمتر شده و آنها تمرکز لازم را برای ایفای شغل ندارند. حضور فیزیکی مشهودی داشتند ولی ذهنشان جای دیگری بود.
نقش میانجی این افراد (مری) با ویژگی Toxic handlerواژه toxic handler که به صورت تحت الفظی «مدیریتکننده جو سمی» یا به اصطلاح کسی است که قدرت میانجیگری بالایی میان افراد دارد، در سال ۱۹۹۰توسط پیتر فراست (Peter Frost) و ساندرا رابینسون (Sandra Robbinson) ابداع شد. در سازمانها و حتی خانوادهها افرادی با شخصیت مری باعث حفظ مأموریت سازمانی و گروه میشوند. این روحیه میانجیگری باعث میشود تا آنها از گسترش سمِ جدایی و تنش و نفوذ آن به گروه جلوگیری کنند. به زعم نویسنده عقل سلیم، روانشناسی سنتی و قوانین اقتصاد به ما میگویند که افراد طبق منافع شخصی خود عمل میکنند. روبروی این حس، انسان دوستی و کمک به دیگران است. ویژگی شخصیت مری در این داستان، یکی از موانع عدم تمرکز اوست، افراد مهربانی که دوست دارند به دیگران کمک کنند، حتی قبل از آنکه به خودشان کمک شود. پیشینه پدری خودشیفته و رنجهایی که مری از پدر خود دیده بود، او را به یک شخصیت بخشنده تبدیل کرده و رفتار او جدا از ذاتش ریشه در محیط هم داشته است. در دنیای امروز که پر از تضاد و درگیری است، شخصیتهایی چون مری میتوانند تعادل ایجاد کنند و موانع و تنشها را خنثی کنند. اما این روحیه ریسکی دارد که این افراد درک نمیکنند و آن عدم تمرکز است. به زعم نویسنده زنان نسبت به مردان راحتتر در دام قربانی شدن گرفتار میشوند. ولی انسانهای بخشنده و مهربان فارغ از هر جنسی میتواند قربانی دیگران شوند.
محاسن |
معایب |
حساس، درک تنش احساسی در حالی که دیگران ممکن است آن را نادیده بگیرند |
آسیب پذیری سریع، حس تحقیر شدن در حالی که عمدی از طرف دیگران نبوده |
تنفر از آسیب یا توهین به دیگران حتی به کمترین اندازه |
مشکل داشتن با صراحت و رو راستی |
اشتیاق به حل تنش دیگران |
چالش با تنش و درگیری برای افشای کامل آنها |
توانایی تغییر موقعیت به سمت جو مثبت یا حداقل کاستن جو منفی |
بیش از حد خوشبین |
غیر قضاوتی، همه جزییات را میبینند |
چالش داشتن با قضاوت دیگران در حالی که ارزیابی بسیار مورد نیاز است |
به دست آوردن اعتماد و خشنودی بسیاری از افراد |
مشکل پذیرش تقدیر، پاداش مالی یا غیر مالی حتی در صورتی که واقعا شایسته آن است |
مراقبت از دیگران بدون داشتن تردید و درخواست از سوی دیگران |
بسیار سخت از دیگران کمک را قبول میکنند |
کسب ارتقا و پیشرفت در بسیاری از سازمانها |
در هر ارتقا حس تردید اینکه «من شایسته این ارتقا نیستم» را دارند |
در سازمان موفق می شوند در حالی که به دیگران اعتبار میدهند |
وقتی تشویق و تمجید میشوند، حس شرمندگی به آنها دست میدهد |
شخصیتهایی مانند مری معمولا آسیبهایی میبینند که مانند سایر بخشها در این ۵ حالت دیده میشود.
انرژی: مراقبت از دیگران باعث خستگی ذهنی آنها میشود.
احساس: وقتی حس منفی دیگران را دریافت میکنند، مبادله خاص ذهنی صورت میگیرد که همانندسازی فرافکن نیز مینامند. در واقع احساسات منفی و فکر دیگران را با استدلال و فرافکنی آن در خودش به وجود می آورد.
دلبستگی: عجین شدن با مشکلات دیگران باعث میشود تا کمتر در کار خود درگیری لازم را داشته باشند که در واقع یعنی عدم تمرکز.
ساختار: ساختاری که به آنها کمک می کند تا از خود مراقبت کنند را نادیده میگیرند و بیش از حد از دیگران مراقبت میکنند.
کنترل: بازتاب کمک به دیگران باعث کنترل آنها میشود و نمیتوانند از پیش قدمی خود نیز جلوگیری کنند.
راهکارهای عملی برای کاهش عدم تمرکز افرادی که نقش قهرمان را در حل مشکلات ایفا میکنند:
- به این درک برسید که مراقبت از خودتان به معنای خودخواهی نیست. دلیلی که خطوط هواپیمایی از شما میخواهند ماسک اکسیژن را اول به خودتان بزنید، برای همین است. این دلیل برای شما این توصیه را شفاف میکند که بسیاری از ما مانند شخصیت این قسمت (مری) هستیم که ابتدا گرایش به مراقبت از دیگران دارد.
- زمانی را برای خودتان در طول روز اختصاص بدهید. برای مثال، زمانهایی را برای حل مسائل دشوار یا برای ورزش یا یوگا و نیز خواب کافی کنار بگذارید.
- بهجای پاسخ خودکار بله، یاد بگیرید که بگویید: «اجازه بدهید در مورد آن بیشتر فکر کنم.» اگر شما خودتان را به صورت اتوماتیک به این پاسخ عادت بدهید، زمان کافی را برای تصمیم گیری یا رد مؤدبانه درخواست خواهید داشت.
- وقتی کسی که با شما کار میکند دچار استرس منفی است، خودتان را در نظر بگیرید که آیا فرد مناسبی برای کمک هستید یا خیر. اگر وارد کمک شوید، خارج شدن سخت خواهد بود. پس در صورتی وارد شوید که زمان کافی، یا فرد مناسب برای اینکار و نیز انرژی و احساس کافی را برای کمک داشته باشید.
- کمک خواستن را یاد بگیرید. بسیاری از مراقبت کنندگان مخالف-وابستگی نامیده میشوند، به این معنا که حس راحتی برای کمک گرفتن از دیگران ندارند. بنابراین با خارج شدن از منطقه راحتی خود، از دیگران درخواست کمک کنید. دیگران خوشحال می شوند که شما از آنها کمک خواستهاید. این کار مطمئنا کاهش عدم تمرکز شما را راحتتر میکند.
- به یاد داشته باشید که اگر زمان و یا انرژی کافی برای کمک ندارید، فرد دیگری در سازمان میتواند کمک کند. هر چه که شما کمتر کمک کنید، دیگران جای خالیتان را بیشتر پر میکنند.
- در نهایت برای همه تلاش هایتان از خودتان راضی و خوشحال باشید. مشکلات حل میشوند، بنابراین مراقب بودن ویژگی خوبی است. دنیا از وجود شما بسیار بهره برده و نیاز دارید تا یاد بگیرید که برای بقا و رشد خودتان کمی دور باشید.
۶. علت عدم تمرکز: اختلال عدم دقت در اثر بیش فعالی
بخش آخر و ششمین علت متداول عدم تمرکز در کار مربوط به اختلال عدم دقت در اثر بیشفعالی است. شخصیت این داستان، خانمی به نام شارون (Sharon) است که کنفرانسی را به دلیل عدم دقت از دست داده و با شماتت خود که چرا برنامه کنفرانس را چک نکرده مضطرب و پریشان شده بهطوری که همچنان درگیر این موضوع مانده است. خانم شارون این موقعیت را طلایی میداند و همچنان با وجود دلداریهای همکارانش شماتت را ادامه میدهد. نویسنده این داستان را متمایز از پنج داستان قبلی میداند و دلیل آن این است که شارون به ADT یا (اختلال کمتوجهی) دچار نبوده، بلکه او به اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) دچار است. به زعم نویسنده، این اختلال، در افراد بالغ شایع است. درمان این اختلال در افراد میتواند زندگی آنها را دگرگون کند. شارون ۳۹ ساله بهعنوان مسئول ارشد تحریریه در یکی از مجلات مشهور مشغول فعالیت است که مشکل عمدهای با برنامهریزی و اولویتبندی اهدافش دارد، بهطوری که به همین دلایل با وجود سابقه خود نتوانسته به سطح شغلی بالایی دست یابد. حس کلی شارون این است که نمیتواند از استعداد خود به خوبی استفاده کند و همیشه بازنده بودن، تنبل، سر به هوا و پریشانی افکار صفاتی بوده که برای خودش به کار می برد.
افرادی که به اختلال کم توجهی – بیش فعالی هستند، گزاره های زیر را تأیید میکنند:
- برنامهریزی برای من بسیار دشوار است.
- اسم سهلانگاری روی من است.
- من مدت زیادی را روی تخیل صرف میکنم ولی زمان کمتری روی دنبالکردن فعالیتها میگذارم
- من از اینکه نمیتوانم به بهترین شکل از استعدادم استفاده کنم، خسته شدم.
- من هیجانی و یکدفعه ای عمل میکنم.
- به موقع بودن برای من دشوار است.
- من از برخورد با کسانی که به لحاظ ذهنی سریع عمل نمیکنند، آزرده میشوم.
زندگی شارون به این شکل وصف شده که شارون باید برای داشتن هر چیزی بجنگد. به اذعان نویسنده، علاقه شدید پدرش (Douglas) و رفتارهای سرد مادرش الاین (Elaine) در شکلگیری این شخصیت بیتأثیر نبوده است. این برخوردهای مادرش در طول دوران تحصیل شارون نیز اثرات جدی روی او گذاشته است. در دوران تحصیل نیز با وجود نمرههای خوب نتوانست نمره خوبی در SAT (آزمون ورودی) بگیرد ولی به دلیل پیشینه خوب توانست در یکی از مدارس خوب پذیرش گرفته و رشته ادبیات را برای تحصیل در مقطع دبیرستان انتخاب کند. در ادامه این بخش، نویسنده زندگی شارون و اختلال ADHD را بررسی میکند. بیش از یک میلیون نفر در آمریکا نسبت به این اختلال ناشناخته مانده اند و بسیاری از افرادی که زندگی ناموفقی دارند، یکی از عوامل شکست و یا سرخوردگیشان همین اختلال روانشناختی است. تمایز شارون در سرسختی و استعداد اوست که با وجود شدت این اختلال، پیشرفتهایی را کسب کرده است.
در جدول زیر محاسن و معایب این اختلال آمده است:
محاسن |
معایب |
حسی |
حرکت روی لبه |
تمرکز بیش از اندازه وقتی جذب موضوعی میشوند |
وقتی بیعلاقه باشند، زود تمرکز خود را از دست میدهند |
اقدام سریع که زمان از دست نرود |
تکانشی و تصمیمگیریهای بیدقت |
همیشه در جستوجوی منابع و محرکهای نو و جدید |
جستوجو برای محرکهای بالا میتواند منجر به مشکلات و خطرهای رفتاری مانند اعتیاد میشود |
با انرژی |
بعضی وقتها نمیتواند آرام و قرار بگیرد و شنوا باشد |
زود برانگیخته و الهام میگیرد |
به سختی پروژهها را تمام کرده و یا روابط شخصی طولانی مدت را حفظ میکند |
شارون و بسیاری از افرادی شبیه به او، از حس پیشرفت در زندگی محروماند. در واقع آنها قربانی تفکرهای ذهنی خود هستند که توانمندیشان بر اساس ذهن نادیده گرفته میشود. زندگی خود را به گونهای ادامه میدهند که دائما سرزنش و حس تلخ عدم تکامل آنها را اذیت میکند. دلیل رفتار کسانی که به اختلال ADHD دچار هستند، به دلیل ذهنیتی است که نسبت به موضوع ها پیدا میکنند. این افراد عدم تمرکز زیادی دارند، زیرا نمیتوانند ذهنشان را مدیریت کنند.
در نهایت، نویسنده که همه بخشها را با رویکرد برنامه اصلی درمان و در ۵ سطح ارائه کرده، وضعیت این افراد را بر اساس این چرخه به شکل ذیل تبیین میکند:
انرژی: این افراد مثل شارون سرشار از انرژی هستند، ولی نمیتوانند آن را مستقیم ابراز یا کنترل کنند.
احساس: احساسشان به اندازهای زیاد است که نمیتواند در سطح ثابتی بمانند که مطمئنا ختم به عدم تمرکز میشود.
دلبستگی: بر شروع و تمام تمرکز دارند، نه بر همه شرایط. در برخی اوقات درگیر موضوع می شوند و در برخی شرایط کاملا آن را از دست میدهند.
ساختار: افرادی مثل شارون مشکل بسیار بزرگی در ساختار اولیه برنامهریزی مثل لیست کردن کارها، زمان بندی و... که اصول موفقیت هستند، دارند.
کنترل: مشکل بزرگی با کنترل قدرت ذهنشان دارند. دقیقا مانند ماشین فراری (Ferrari) که ترمز ندارد!
راهکارهای عملی برای مشکل عدم تمرکز کسانی که با اختلال کمتوجهی-بیشفعالی مواجه هستند:
- تا جایی که میتوانید در مورد شرایط خود یادگیری داشته باشید. درک اشتباه و اطلاعات غلط در مورد این اختلال در اینترنت شایع است اما سعی کنید از منابع علمی برای آگاهی از آن اطلاع کسب کنید.
- با این اختلال روبرو و مواجه شوید. در واقع اختلاف عدم تمرکز شامل نقص در توجه نیست، بلکه افزایش بیش از حد فعالیتها در افراد بزرگسال شایع بوده و به نظرم (مؤلف) اختلال نیست، بلکه جز صفتی است که باید به درستی مدیریت شود. دقیقا مثالی که برای آنها دارم این است که شبیه ماشین فراری هستند که ترمز ندارد!
- درک کنید که این اختلال ناشی از مشکل در شخصیت شما یا اخلاقتان نیست، بلکه باعث میشود تا بازدهی کمی در عملکرد داشته باشید. با مدیریت درست، میتوانید به سطح مناسب برسید.
- به درمانگر و یا پزشکی مراجعه کنید که به شما در رسیدن به دیدگاهی قوی کمک کند.
- با مربی یا منتوری بهمنظور توسعه مهارتهای سازمانی و مدیریت زمان خود کار کنید یا از نرمافزارها و برنامهها به منظور اولویتبندی وظایف و ارزیابیشان استفاده کنید.
- مدیتیشن، تمرین ورزشی، تغدیه مناسب و خواب کافی باعث بهبود این اختلال میشوند.
- تا جایی که ممکن است کارتان را به نحو احسن انجام دهید. بسیاری از افراد بالغ دچار این اختلال، زمانهای زیادی را به دلیل تردید به مهارتشان از دست میدهند.
در مطلب بالا تلاش کردیم تا ۶ علت عدم تمرکز در محیط کار را بهخوبی پوشش دهیم. با آشنایی با این موارد و راهکارهایی که برای کاهش اختلالات منتج این موارد لازم است انجام شود میتوانیم موجب کاهش عدم تمرکز شویم. شما هم اگر علت دیگری را میشناسید که موجب عدم تمرکز میشود و راهکار کاهش آن را با ما بهاشتراک بگذارید.
دیدگاه