تئوری توطئه چیست؟ دلایل باورپذیری و گسترش تئوری های توطئه
- چرا به تئوری های توطئه باور داریم؟
- شناخت تئوری های توطئه
- تئوری توطئه چیست؟
- نحوهی گسترش تئوری های توطئه چیست؟
- چه کسانی تئوری های توطئه را بیشتر باور میکنند؟
- چند نمونه از تئوری توطئه چیست؟
- علت اینکه تئوری های توطئه باورپذیر هستند چیست؟
- نظر روانشناسان فرگشتی دربارهی تئوریهای توطئه چیست؟
- پیامدهای تئوری توطئه چیست؟
حتماً شما هم شنیدهاید که بعضی از افراد میگویند ویروس کرونا ساختگی است یا در واکسنهای کرونا چیپ کار گذاشتهاند. اینها نمونههایی از تئوریهای توطئه معروف سالهای اخیر هستند. بعضی از افراد نیز دربارهی ریشه و علت شکلگیری تئوریهای توطئه تحقیق کردهاند. در این مطلب توضیح میدهیم تئوری توطئه چیست و چرا تئوریهای توطئه را باور میکنیم. همچنین نحوهی گسترش، علت باورپذیری، پیامدها و چند نمونه از تئوریهای توطئه را بررسی میکنیم.
چرا به تئوری های توطئه باور داریم؟
از هر سه آمریکایی، بیشتر از یک نفرشان معتقد است که مسئلهی گرمایش زمین فریبی بیش نیست. ۴۹ درصد از مردم نیویورک معتقدند که دولت ایالات متحده در حملات ۱۱ سپتامبر دست داشتهاست. به باور تقریباً ۳۷ درصد مردم آمریکا سازمان غذا و داروی آن کشور (FDA) عمداً مردم را از دسترسی به درمانهایی طبیعی برای سرطان باز میدارد.
تئوریهای توطئه (Conspiracy Theories) بهطرزی عجیب گسترده شدهاند و بهنظر میرسد که بخشی از باورهای تمام جوامع مدرن و سنتی بهشمار میآیند. تحقیقات هنوز نتوانسته فرهنگی را شناسایی کند که دارای نوعی باور به توطئه نباشد.
شناخت تئوری های توطئه
دانشمندان علوم اجتماعی دربارهی اینکه تئوری توطئه دقیقاً شامل چه چیزی است به یک اتفاق نظر رسیدهاند. نگاهی به عناصر کلیدی تئوری های توطئه فهم این موضوع را ساده میسازد که چرا عصر شبکههای اجتماعی، افزایش رصد اخبار و هرج و مرجی که کووید ۱۹ با خود آورد، به ظهور تئوری های توطئه کمک میکنند.
تئوری توطئه چیست؟
تئوری توطئه آن نظریهای است که به رد توضیح متعارف یک رویداد میپردازد و در عوض، یک گروه یا سازمان مخفی را که به طور پنهانی دسیسه میچیند، مسبب حوادث ناگوار میداند.
تئوری های توطئه گروههایی قدرتمند از افراد را در بر میگیرند که کارهایی مخفیانه و بهدور از نظارت عمومی انجام میدهند؛ این امر تکذیب آنها را دشوار میسازد. احتمالا نظریهپرداز تئوری توطئه بر این باور است هر کسی که سعی در نقض نظریهاش دارد، خود نیز بخشی از آن است.
مطالعهی روانشناسی تئوری های توطئه نشان میدهد که آنها دارای پنج عنصر اصلیاند شامل:
- فرضی دارند بر اینکه مردم و حوادث چگونه بهطور سببی به هم مرتبطاند یا الگویی را شکل میدهند؛
- توطئهگران خودخواسته عمل میکنند؛
- گروهی از نقشآفرینان دروغگو و بد با یک هدف و در یک مسیر با هم کار میکنند، بنابراین تعابیر مربوط به گرگ تنها با مفهوم تئوری توطئه همخوانی ندارند (گرگ تنها یا Lone Wolf اشاره به شخصی تکرُو دارد که کارهایش را ترجیحاً خودش انجام میدهد)؛
- خطر آسیب رساندن به دیگران از سوی توطئهگران وجود دارد؛
- توطئهگران مخفیانه عمل میکنند؛ همین هم توضیح میدهد که چرا شواهد کمی در مورد توطئهگران و فعالیتهایشان وجود دارد و چرا تکذیب کردنشان کار آسانی نیست.
نحوهی گسترش تئوری های توطئه چیست؟
هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند تئوری های توطئه امروزه بیشتر از زمانهای گذشته وجود دارند. تنها تفاوت گذشته و اکنون این است که در حال حاضر، ابزارهای بسیار بهتر و کارآمدتری برای تقویت هر تئوری توطئه یافت میشود. هماکنون هر ایده، صرفنظر از اینکه چقدر بیاساس است، میتواند با سرعت توسط اینترنت جابهجا شود.
اینترنت به شبکههای اجتماعی و سایر منابع خبری اجازه میدهد تا هر فکر و اندیشهای را ترویج دهند. چون بهویژه بستر شبکههای اجتماعی برای بهبود تعامل کاربر طراحی شدهاند، به کاربران بیشتر و بیشتر ایدههایی میخورانند که براساس علاقهی نشانشدهشان در یک نظام اعتقادی است. طولی نمیکشد که دو یا بیشتر از دو جریان موازی از اطلاعات و تفاسیری نمایان میشوند که کاملاً متفاوت از آن رویدادهاست.
کووید ۱۹ تقریباً از هر نظر زندگی ما را تغییر داد. مثلا باعث افزایشی سرسامآور در رصد اخبار از راههای مختلف، بهخصوص از راه شبکههای اجتماعی شد.
یک نظرسنجی نشان داد که تقریباً ۷۰ درصد از مردم سراسر دنیا افزایشی قابلتوجه در رصد اخبار برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ویروس کرونا داشتهاند. قابل درک است که همه در تلاش بودند بفهمند این ویروس چگونه میتواند بر سلامت، خانواده و کسبوکار آنها تأثیر بگذارد.
این امر همراه با وجود نظام درمانی مشتمل بر مالیات، اضطراب بیوقفه و پرسشهای زیاد بیپاسخ زمینهساز چیزی بود که سازمان بهداشت جهانی (WHO) از آن با عنوان «طغیان عظیم اطلاعات نامعتبر» (Massive Infodemic) یاد کرد. این اصطلاح برای توصیف این واقعیت بود که بسیاری از اخبار رصدشده نادرست و یا با انگیزه سیاسی منتشر میشدند.
پیگیری زیاد اخبار به صنعت تولید خبر رونق بخشید و درواقع مقادیر انبوهی از اطلاعات را فراهم آورد که برخی دقیق، برخی نادرست و برخی متناقض بودند. برای انسانهای عادی یافتن مسیر درست در دنیایی از اطلاعات و اینکه بداند چه چیزی را باور کند و همچنین شیوه بهدست آوردن دستورالعملی معتبر در رابطه با کسب اطلاعات، مشکل شدهاست.
مطالعات نشان میدهند که بیشتر اطلاعات دربارهی همهگیری کرونا درست بوده، اما بهنظر میرسد که اخبار نادرست بیشتر به اشتراک گذاشته یا منتشر شدهاند.
گروهی قابل توجه از افراد هم هستند که باور دارند اصلاً ویروس کرونایی وجود ندارد و تمام همهگیری فریبی بیش نیست. یکی از نظریه های توطئه که در شبکههای اجتماعی مطرح میشود این است که خود آزمایش کرونا افراد را مبتلا میکند و اصرار دارد که مردم را از آزمایش دادن منصرف کند.
چه کسانی تئوری های توطئه را بیشتر باور میکنند؟
آنهایی که احساس طرد شدن یا عدمتعلق دارند، بیشتر احتمال میرود که تئوری های توطئه را باور کنند. همچنین کسانی که احساس میکنند در وضعیتی تهدیدشده قرار دارند یا آنان که از درآمدی بالا برخوردار نیستند نیز در معرض باور به وجود تئوری های توطئه هستند.
چند نمونه از تئوری توطئه چیست؟
بیایید به چند نمونه از تئوری های توطئه برجسته در تاریخ نگاهی بیندازیم.
محاکمههای جادوگری شهر سِیلِم
محاکمههای جادوگری شهر سیلم (The Salem Witch Trials) نمونهای عالی از قدرت تئوری های توطئه و پتانسیل آنها در داشتن عواقبی مرگبار است. آغاز محاکمههای جادوگری شهر سیلم در سال ۱۶۹۲ و زمانی بود که گروهی زن جوان در شهر سیلم از ایالت ماساچوست آمریکا معتقد بودند که بدنشان توسط شیطان تسخیر شدهاست. سپس، چندین زن دیگر را هم در محله به جادوگری متهم کردند.
نیمی از مردم در این دوره پذیرفتند که همسایههایشان ساحرهاند. این یک اشتباه کوچک در امر قضاوت نبود؛ محاکمهها بیش از یک سال ادامه پیدا کردند. عملاً این جادوگران فرضی توسط یک قاضی و هیئت منصفه محاکمه و ۳۰ نفرشان به اعدام محکوم شدند.
این یک تئوری توطئه است، زیرا گروهی از مردم معتقد بودند که گروه قدرتمند دیگری با نیتهای شیطانی و برای آسیب رساندن به دیگران با هم همکاری میکردند.
آزمایش سیفلیس تاسکیگی
جالب اینجاست که صحت برخی از تئوری های توطئه ثابت شدهاست. مثلاً، آزمایش سیفلیس تاسکیگی (The Tuskegee Syphilis Experiment) بهعنوان یک تئوری توطئه آغاز شد.
مطالعهای در سال ۱۹۳۲ بدون رضایت مردان سیاهپوست و با هدف مشاهدهی اثرات بلندمدت بیماری سیفلیس (Syphilis) صورت گرفت. مردانی که در مؤسسهی تاسکیگی ثبتنام کرده بودند، به سیفلیس مبتلا بودند و پزشکان به آنها گفتند که درمان خواهندشد، اما هیچ درمانی برای آنها صورت نگرفت. پزشکان به این بیماری اجازه دادند که بدن آنها را نابود سازد. مردان از پیامدهای غیرقابلجبران آن زجر میکشیدند. این درحالی رخ داد که درمان سیفلیس، یعنی پنیسیلین (Penicillin)، در دسترس بود.
تا ۱۹۷۲ ثابت نشد که چنین چیزی رخ دادهاست. پیش از آن تنها یک تئوری توطئه رایج بود و آن هم این بود که دانشمندان مؤسسهی تاسکیگی این اقدامات را در آن منطقه علیه مردان سیاهپوست در اذهان ثبت کردند.
علت اینکه تئوری های توطئه باورپذیر هستند چیست؟
تئوری توطئه از برخی ویژگیهای اساسی انسان بودن بهره میبرد. ذهن انسان همواره در تلاش است تا الگویی بیابد و از اطراف خود سر درآورد. همچنین انسانها همیشه در جستوجوی گروه یا افرادیاند که با آنها ارتباط برقرار میکنند. تئوری های توطئه از این خصیصههای انسانی نهایت استفاده را میبرند و توضیح و تبیینی برای ما فراهم میکنند که بیشتر احساس امنیت کنیم.
آنها به درک جهان کمک میکنند
ذهن انسان همیشه بهدنبال الگوهاست و بههمیندلیل شاید هنگام تماشای ابرها چهرهای را ببینیم. بههمینترتیب و در موقعیتهای مختلف هم در پی کشف الگو هستیم و آن الگوها را نیز میبینیم. ما برای حوادث و مجموعهای از رفتارها تبیین علّی مییابیم. این راهی برای درک جهان آشفتهی مملو از هزاران انگیزاننده و رویدادهای تصادفی است.
تئوری توطئه برای حوادث مبهم توضیح دارد. هنگامی که اطلاعات کافی درمورد چیزی وجود ندارد، امکان فرونشاندن کنجکاوی را فراهم میآورد. بهطور کلی توضیحی نادرست برای انسانها بهتر از نداشتن هیچ توضیحی است. بنابراین منطقی بهنظر میرسد که وجود تئوریهای توطئه در زمانی که اطلاعات کم یا متناقض دربارهی موضوعی وجود داشتهباشد، محتملتر است.
همچنین توطئهها وقتی رایجترند که یک حادثه بر زندگی مردم تأثیر میگذارد ولی توضیحاتی پیشپاافتاده و ناقص دربارهی آن در اختیار مردم گذاشته میشود. دانشمندان نتیجه میگیرند که توطئهها راهی پیش پای افراد میگذارند تا به انسداد شناختی (Cognitive Closure) برسند. انسداد شناختی در علوم شناختی یعنی تمایل انسان به حذف ابهامات و رسیدن به نتیجهای که گاهی میتواند غیرمنطقی باشد. تصور میشود که این یکی از جذابیتهای توطئه است.
آنها در بحبوحهی حوادث غیرقابلکنترل، امکان کنترل کردن را فراهم میکنند
تئوریهای توطئه راهی است برای افراد تا احساس امنیت کنند و هنگام پیشامدهای تصادفی بهنوعی خوداتکایی و کنترل دست یابند. این یک مکانیسم مقابلهای (Coping Mechanism) برای کسانی است که احساس میکنند کاملاً تحت فرمان سرنوشتاند. زمانی که مردم مضطرب و دارای احساس ناتوانیاند بیشتر مستعد پذیرش تئوریهای توطئه هستند. آنانی که فکر میکنند قادر به پیش بینی نتیجهی شرایطی خاص نیستند احتمالاً برای اثبات به تئوریهای توطئه تکیه میکنند.
نظر روانشناسان فرگشتی دربارهی تئوریهای توطئه چیست؟
اگر انسانهای اولیه راههایی برای مدیریت ترسهایشان از اتفاقات خطرآفرین اطراف خود و حتی برای پیشبینی تهدیدها بیابند، این یک برتری تکاملی محسوب میشود. تئوری های توطئه این شرط را برآورده میکنند.
در محیطی که اجداد ما میزیستند به مشکوک بودن به ائتلافهای قدرتمند و بالقوه متخاصم تمایل خاصی نشان داده میشد. تاریخ ما تحریکمان میکند که تئوری توطئه را بسازیم و حتی در مواجهه با شواهد اندک باورشان کنیم. به همین دلیل است که صرفنظر از نامحتمل بهنظر رسیدن یا وجود شواهدی مستقیم علیه آنها همچنان به راه خود ادامه میدهند. این رویکردها در مقطعی از زمان و برای بقا مفید بودند.
نظریهی ذهن (Theory of Mind)
نظریهی ذهن یا آن گنجایش پایه برای درک آنچه دیگران احتمالاً میاندیشند باعث میشده که زندگی گروهی و همکاری برای اجداد ما آسان شود.
روانشناسان فرگشتی از خود میپرسند که آیا تئوری توطئه نشاندهندهی کاربرد هیجانی یک قابلیتاست که احتمالاً برای تنظیم و بهبود زندگی اجتماعی انسانها تکامل پیدا کردهاست. ممکن است فرد بهراحتی درمورد انگیزهها، نیتها و فرایندهای فکری دیگران عجولانه قضاوت کند.
پشت این نظریه به یافتهای جالب گرم است که نشان میدهد در تئوری توطئه امکان خواندن احساسات دیگران از چشمهایشان، پیشبینی دقیقی از اعتقادات آنها را ممکن میکند.
احساس تعلق (Feelings of Belonging)
همچنین بهنظر میرسد که تئوری توطئه میل انسان به تعلق را ارضا میکند. تئوری های توطئه درمیان گروهی از افراد که بهنوعی احساس یک خانواده را دارند جابهجا میشوند. تئوری توطئه اساس پیوند بین آنهاست.
همچنین اجازهی تأیید خودانگاره (Self-image) را میدهد. تئوری توطئه بر این است که گروهِ شخص و نظام اعتقادی آن درست است، نه گروه و نظام اعتقادی دیگران. فرض بر این است که آن یک ائتلاف اخلاقمدار و خوب است و افراد خارج از گروه سعی در خرابکاری در آن دارند. مطالعات نشان میدهد که باور به تئوری توطئه با خودشیفتگی یا اندیشهای کاذب از خود همراه است.
انسانها برای یافتن تهدیدات در محیط اطراف خود و همچنین برای تشخیص اتحادهای بالقوه برنامهریزی شدهاند. این یک برتری تکاملی در یافتن غذا، سرپناه و جفتهای احتمالی ایجاد میکند.
پیامدهای تئوری توطئه چیست؟
حال که توضیح دادیم دلایل گسترش و باورپذیری تئوری توطئه چیست در ادامه به پیامدهای آن میپردازیم. تئوری توطئه میتواند شامل پیامدهایی باشد، مانند مرگهای ناشی از محاکمههای جادوگری سیلم یا مرگومیر ناشی از کووید ۱۹ که احتمالاً بیشتر از آن چیزی است که لازم بود.
انتشار اطلاعات نادرست
تئوری توطئه تنها یک شایعه بیضرر نیست. برای نمونه، شبکههای اجتماعی ادعا میکنند که ماسک باعث سینهپهلو میشود یا جریان اکسیژن را به خطر میاندازد. همین ادعا منجر به بحثوجدل و سردرگمی شد.
هیچ راه قابلقبولی وجود ندارد تا محاسبه کرد چگونه پذیرش تئوری توطئه تعداد مرگومیر ناشی از ویروس کرونا را تغییر داد. بااینحال، کسانی که این موضوع را بهطور انتقادی نگریستند اعتراف میکنند که آن توطئهها بیشک تعداد قربانیان را افزایش داد، زیرا احتمال این را کاهش داد که برخی افراد رفتارهای استاندارد و علمی برای مقابله با بیماری در پیش بگیرند.
ناتوانسازی معتقدان
از آنجاکه نظریهپردازان تئوری توطئه در ذهن خود، به دستهای کوچکتر و کمقدرتتر تعلق دارند که تحت فرمان گروهی بزرگتر است، اغلب نوعی حس ناتوانی دارند. این فقط باعث افزایش بیشتر احساس اضطراب، گوشهنشینی و آسیبپذیری در برابر نیروهای خارجی میشود.
همانطور که مطالعات تأیید میکنند حس طردشدگی (Ostracism) باور تئوری توطئه را تقویت میکند، خودتأییدی (Self-affirmation) هم مانند پادزهر عمل میکند. از سوی دیگر، داشتن خودانگارهای (Sense of Self) قوی احتمال تأیید ایدههای نادرست و تئوری توطئه توسط شخص را کاهش میدهد.
کلام آخر
شاید شناخت برخی از ریشههای تکاملی اینکه چگونه و چرا مستعد طراحی و باور به تئوری توطئه هستیم باعث شود نسبت به دیگر همنوعان بیشتر تامل بکنیم. باید هر کسی این را وظیفهی خود بداند که مسئولیت خبری که منتشر کرده و همینطور منبع آن را بپذیرد. همچنین باید مراقب اطلاعاتی که دریافت میکنیم نیز باشیم.
مقالات مجلههای کارشناسیشده منبعی عالی برای اطلاعات بهحساب میآیند، اما کمی هم فنی هستند. وبگاههای سازمان بهداشت جهانی (WHO) معتبر، بهروز و دارای محتوایی بر پایهی تحقیقات علمیاند که میتوان از آنها به جای اطلاعات تایید نشده اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی استفاده کرد. در این مطلب توضیح دادیم تئوری توطئه چیست و چرا آن را باور میکنیم. همچنین نحوهی گسترش، علت باورپذیری، پیامدها و چند نمونه تئوری توطئه را بررسی کردیم. نظر شما دربارهی تئوریهای توطئه چیست؟ اگر سؤال یا نظری دربارهی این مطلب دارید، با در میان بگذارید.
منبع: verywellmind.com
دیدگاه