۴ دلیل مهم که باید تصمیم به ترک شغل بگیرید
آیا زمان ترک شغل فرارسیدهاست؟ همهی ما در مقاطع مختلف این مورد را از خودمان پرسیدهایم. بیشتر مردم تا زمانی که احساس کنند حتما باید شغل یا سازمانشان را ترک کنند، منتظر میمانند و این مسئله آنها را در موقعیت زیانآوری قرار میدهد که در نهایت ممکن است به جای ورود به سطحی بالاتر در شغلشان، گزینهی استعفا از شغل را انتخاب کنند.
در این مطلب میخوانید قبل از اینکه استعفا دهید باید چه سؤالاتی از خودتان بپرسید تا بهترین تصمیم ممکن را بگیرید. همچنین مهمترین دلایل ترک شغل را بیان میکنیم. با ما همراه باشید.
پیش از ترک شغل باید چه سؤالاتی از خودتان بپرسید؟
۱. آیا در سازمان مناسبی کار میکنید؟
مطمئن شوید که ناآگاهانه همراه با سازمانی که در خودش مشکل دارد، در سرازیری نیفتید.
در اینجا ۷ نشانه را آوردهایم که مشاهدهی آنها در سازمان باید شما را نگران کند:
- ادغام، تغییر تملک یا کنترلی انجام شدهاست و شما جزئی از تغییرات جدید نیستید؛
- مدیریت بارها و بارها در مطبوعات تجاری مورد انتقاد قرار میگیرد؛
- سازمان روی محصولات و خدمات جدید سرمایهگذاری نمیکند و روی انجام کارها با روشهای قدیمی تمرکز دارد؛
- افراد مورد احترام شما شرکت را ترک کردهاند؛
- سود کاهش مییابد یا در صورت غیرانتفاعی بودن شرکت، سهمها کم میشوند؛
- افرادی بدون سابقهی کاری در شرکت در پُستهای مدیریتی استخدام میشوند و شروع به آوردن دوستانشان میکنند؛
- با اطلاعرسانی محدود و دلایل ناکافی، اقداماتی برای کاهش هزینهها انجام میشود.
اگر ۴ یا ۵ مورد از این علائم درمورد سازمانتان صدق میکند، نگاهی منتقدانه به آن بیندازید، با افرادی که شرکت را ترک کردهاند صحبت کنید و دربارهی شرکت در مطبوعات تجاری جستوجو کنید. آیا سازمان غرق در مشکلات است؟ موقعیتهای خاصی وجود دارند که با وجود آنها ممکن است بخواهید برای سازمانی غرق در مشکلات کار کنید؛ مانند عضویت در تیم بازطراحی (Turnaround Team: تیمی که دلایل شکست شرکت را بررسی میکند و ممکن است استراتژیهایی را برای بهبود موقعیت آن بچیند) یا آموزش مهارتی مهم که برای شما مزایایی بههمراه دارد.
۲. آیا در موقعیت مناسبی کار میکنید؟
شاید موقعیت شغلیتان در سال گذشته مناسب بودهاست؛ آیا اکنون نیز برایتان مناسب است؟ یک شغل بی نقص شغلی است که در رشد و یادگیریتان نقش دارد، مردم شما را از طریق آن میشناسند، آن را دوست دارید و به بسیاری از جنبههایش علاقه دارید. به محض اینکه فکر کنید اعتقاد داشتن به کاری که انجام میدهید برایتان اهمیت زیادی دارد، باید نگاه دقیقتری به موقعیتتان بیندازید.
۷ نشانهی زیر در دیدن ریسکها به شما کمک میکند:
- پاداش یا افزایش حقوق شما کمتر از میانگین دفعات قبل است؛
- رئیستان شما را دور میزند و به طور مستقیم با زیردستان یا همکارانتان همکاری میکند؛
- دیگر به جلسات مهم دعوت نمیشوید یا با همکارانتان برای ناهار بیرون نمیروید؛
- باید کارهایی را انجام دهید که با انجامش موافق نیستید یا فکر میکنید که باید افکار و عقایدتان را پنهان کنید؛
- مرتکب اشتباهات احمقانهای میشوید و نمیتوانید دریابید که چرا اتفاق میافتند؛
- مربیان و ارشدان شما سازمان را ترک کرده یا در وضعیت نامطلوبی قرار گرفتهاند؛
- دیگر نمیتوانید پیشبینی کنید که چه کسی ارتقای شغلی دریافت میکند یا به عنوان کارمند برتر شناخته میشود.
اگر در سازمان خوبی مشغولید اما حس میکنید که در موقعیت شغلی مناسبی قرار ندارید، به دنبال یافتن موقعیت شغلی دیگری در بخش دیگری از سازمان باشید.
افرادی که بهتازگی جابهجا شدهاند یا افرادی که در موقعیتهایی مانند حسابرسی یا منابع انسانی که موقعیتشان بیشتر از یک حوزهی کاری را شامل میشود، برای کمک به شما مناسباند؛ در غیر این صورت، بهتر است رزومه خود را آماده کنید. دنبال مقصر نباشید. اگر زمان رفتن است، پس استعفا دهید.
۳. به چه شکلی در موقعیت شغلی آیندهتان ظاهر میشوید؟
برخلاف ۲ سؤال اول، که بر زیانها و تعهدات احتمالی کارفرما و شغل فعلیتان تمرکز دارند، سؤال آخر به شما فرصتی میدهد که وضعیت خود را در کفهی دیگرِ ترازو ببینید. داراییها و دستاوردهای خود را در حرفهتان مرور کنید. آیا جملات زیر درمورد شما صدق میکنند؟
- شما هم در داخل سازمان و هم خارج از سازمان در شغلتان شهرت خوبی دارید؛
- مردم برای کمک یا مشاوره با شما تماس میگیرند و شما تلاش میکنید به آنها کمک کنید؛
- شما میدانید که میخواهید در آینده چه چیزهایی را بیاموزید و در سال گذشته برای ارتقای حرفه یا گسترش دانش خود هزینه کردهاید؛
- از مباحث بهروز در زمینهی کاری خود آگاهی دارید؛
- از چالش فنی بعدی در کارتان آگاهی دارید؛
- با مجموعهای از مخاطبان حرفهای آشنایی دارید که میتوانید برای کمک یا پشتیبانی با آنها تماس بگیرید؛
- برای انجام کارهای مختلفی داوطلب میشوید.
اگر ۵ یا ۶ مورد از ۷ مورد بالا دربارهی شما صدق میکنند، اصلا نگران نباشید. شما برای مدیریت شغلتان در موقعیت خوبی قرار دارید. داراییها و دستاوردهای شما در حرفهتان با مسئولیتهای شغل فعلی یا کارفرمایتان در تعادل قرار دارند. اگر نمرهی خوبی در لیست نگرفتید، میتوانید همهچیز را بهراحتی تغییر دهید. فقط انجام کارهایی را که بالا گفته شدهاند، شروع کنید. کار را با کمک به همکاران و افراد همحرفهی خود شروع کنید؛ در نتیجه، شبکهی حرفهای و شهرتتان همراه با آن افزایش پیدا میکند.
مهمترین دلایل ترک شغل کدامند؟
افراد به دلایل گوناگونی شغل خود را ترک میکنند. تصمیمگیری درمورد ترک کردن یک موقعیت شغلی اغلب شامل برنامهریزی دقیق و بررسی همهجانبه است.
به طور معمول، وقتی شغل دیگری در انتظار شماست، رها کردن موقعیت کنونی میتواند اقدام درستی باشد؛ همچنین، بهتر است از یکیدو هفته قبل به مدیرتان اطلاع دهید تا برای پیدا کردن نیروی جدید و انجام روند استخدام او زمان کافی داشتهباشد. همواره به یاد داشتهباشید که هنگام ترک کردن شغلتان، پلهای پشت سرتان را خراب نکنید، چراکه ممکن است روزی در همان شرکت یا با همان افراد همکاری مجدد داشتهباشید.
۱. ترک شغل به دلیل علاقه نداشتن به کار
همهی افراد همواره عاشق شغلشان نیستند و برخی از روزها حتی مشتاقترین کارمندان نیز علاقهای ندارند به محل کارشان بروند و فعالیتی داشتهباشند. اگر روزهای متمادی با بیمیلی از خواب بیدار میشوید و برای شروع کردن یک روز کاری در محل کارتان هیچ ذوقی ندارید، ممکن است زمان تغییر فرارسیدهباشد.
در ابتدا، بررسی کنید که دقیقا چه چیزی را درمورد کارتان دوست ندارید؛ چراکه ممکن است بی آنکه شغلتان را رها کنید، قادر باشید تغییراتی را اِعمال کنید. اگر متوجه شدید که شغلتان بر سلامت جسمی، عاطفی یا روحی شما تأثیر میگذارد، بهتر است هرچه زودتر شغل جدیدی را برای خودتان دستوپا کنید و شرایطتان را بهبود بخشید.
۲. ترک شغل به دلیل عدم امکان رشد و ترقی
اگر در موقعیتی هستید که هیچ مسیر مشخصی برای پیشرفت و توسعهی شغلی ندارید و از سطح انتظارات و مطالبات شما بسیار پایینتر است، ترک کردن آن موقعیت شغلی میتواند راهی برای رسیدن به خواستههایتان باشد.
اگر همکاران و مدیرانتان پیوسته از مشارکت شما چشمپوشی میکنند یا اگر با زیردستانتان رابطهی خوبی ندارید و در محیط کاری خصمانهای فعالیت میکنید، ترک کار و یافتن شغل جدید میتواند گزینهی مناسبی باشد؛ علاوه بر این، اگر اصول و قوانین شخصی شما با اهداف شرکت مطابق نیست، بهتر است در محیط دیگری که با افکار و دیدگاههای شما متناسب است، به کار مشغول شوید.
۳. ترک شغل برای بهدست آوردن امنیت شغلی
زندگی با وجود تهدید بیکاری استرسزاست. اگر کارفرمای فعلی شما قصد دارد تعدیل نیرو داشتهباشد یا شرکتتان در آستانهی یک ورشکستگی عظیم است، رها کردن شغلتان میتواند شما را از این شرایط بد خارج کند و زمینهساز شروع جدیدی برای شما باشد؛ با این حال، ممکن است بخواهید تا جایی که میتوانید شرایط را تحمل کنید و پیش از ترک همیشگی محل کارتان، در جستوجوی شغل دیگری باشید.
اگر شرکت شما به شیوهای فعالیت میکند که از منظر قانونی شبههبرانگیز است، رها کردن موقعیت شغلیتان میتواند کمک کند تا از دردسرهای قانونی آن دور بمانید.
۴. ترک شغل به دلیل بهوجود آمدن تغییرات عمده در زندگی
بیشتر اوقات، زمانی که تغییرات عمدهای در زندگی شما به وجود میآیند، بهتر است شغل خود را نیز تغییر دهید؛ به عنوان مثال، اگر نوزادی دارید و شغل فعلی شما مزایای مراقبتهای سلامتی را فراهم نمیکند، میتوانید تلاش کنید که شغلی را پیدا کنید که این مزایا را بههمراه داشتهباشد.
همچنین، اگر محل کارتان بسیار دورتر از منطقهی جدیدی که در آن زندگی میکنید باشد، ترک آن موقعیت شغلی معمولا اجتنابناپذیر است، زیرا مسیر رفتوآمد روزانهی شما بسیار طولانی خواهد بود. ممکن است دریابید که داشتن شغل جدید باعث صرفهجویی در زمان و هزینههایتان میشود.
خلاصه
یکی ازدلایل ترک شغل تاثیر بر سلامت جسمی، عاطفی یا روحی است، در چنین شرایطی بهتر است هرچه زودتر شغل جدیدی را برای خودتان دستوپا کنید و شرایطتان را بهبود ببخشید. اگر اصول و قوانین شخصی شما با اهداف شرکت مطابق نیست، بهتر است در محیط دیگری که با افکار و دیدگاههای شما متناسب است، به کار مشغول شوید.
منبع:
hbr.org
careertrend.com
دیدگاه