به ۱۵ سؤال احمقانه مصاحبه شغلی چطور جواب بدهیم؟
همه ما در این موقعیت قرار گرفتهایم. در یک مصاحبه کاری هستید و انتظار دارید که از شما موارد هوشمندانهای پرسیده شود تا بتوانید آمادگی بسیار خوب خود را که طی ۳ روز گذشته درگیر تدارک آن بودید و تمام شب گذشته را صرف تمرین آن کردید، به رخ بکشید. ناگهان سؤالی از شما میکنند که آنقدر احمقانه است که خلع سلاح میشوید و اعتمادبهنفستان در هم میشکند. حال برای جوابدادن به این سؤال احمقانه احساس ضعف میکنید.
مهم است به خاطر داشته باشید که این احتمال وجود دارد که مصاحبهکننده بهدنبال شخصی باشد که بتواند به خوبی حل مسئله کند، کسی که مهارتهای بینفردی خوبی دارد و بهخوبی میتواند کارها را با استفاده از قضاوت درست و مؤثربودن به انجام برساند.
اکنون که این نکته را در ذهن دارید، در اینجا چند پاسخ هوشمندانه برای سؤالات احمقانه مصاحبه وجود دارد که ممکن است از جهات دیگر نامربوط به نظر برسد.
۱. چه چیزی را در ارتباط با کار فعلی خود دوست ندارید؟
فرض کنیم که هنوز در شرکتی کار میکنید که میخواهید از آن خارج شوید. مدیران استخدام بهطور معمول دوست دارند که این سؤال مضحک را مطرح کنند. بهطور مثال، شاید واقعا به آنها بگویید که رئیستان یک آدم جنسیتزده عوضی است و میخواهید هرچه زودتر از آنجا خارج شوید! در واقع کارفرمایان میخواهند ببینند که آیا در ارتباط با کارفرمای خود منفی صحبت میکنید یا خیر؛ چون اگر درباره آنها حرفهای زشتی بزنید، احتمالش زیاد است که همین کار را درمورد هر سازمان دیگری انجام دهید.
در اینجا کلید این است که پاسخی را انتخاب کنید که تعهد شما را به پیشرفت در کار نشان دهد. میتوانید از در «تغییر شغل» وارد شوید یا میتوانید چیزی مانند این را بگویید: «احساس میکنم که آن جایگاه شغلی بهاندازه کافی چالشبرانگیز نیست و من دوست دارم که پیشرفت کنم. متأسفانه، شرکت فعلی فضای چشمگیری را برای پیشرفت در اختیار نمیگذارد و به همین علت است که در جای دیگری بهدنبال توسعه مهارتهای خود و مواجهشدن با چالشهای جدید و هیجانانگیز هستم.»
۲. از چه چیزی در کارتان وحشت دارید؟
چه کسی را گول میزنیم؟ همه از چیزی درباره کار وحشت دارند. این میتواند صبح زود بیدارشدن از خواب، داشتن رئیسی که همهچیز را زیر ذرهبین میگذارد، همکاران آزاردهنده یا سیاستهای اداری باشد؛ با این حال، حالا وقت آن نیست که عمیقترین و تاریکترین افکارتان را با کارفرمای احتمالی خود وارسی کنید. مدیران استخدام این چالش را پیش روی شما قرار میدهند تا صداقت شما را بسنجند.
بهترین راه برای پاسخدادن به این پرسش این است که چیزی که شما را آزار میدهد انتخاب کنید، اما همچنین نشان دهید که چه قدمهایی برداشتید تا بر آن احساس وحشت غلبه کنید و چگونه آن را به چیز مثبتی تبدیل کردید. میتوانید چیزی مانند این را بگویید: «پیشتر، من از نشستهای کاری ۱ساعته (گاهی ۲ساعته) که باعث میشدند از کارهای روی میزم عقب بیفتم، وحشت داشتم. یاد گرفتم که مشارکت کنم و اظهاراتم را کوتاه و سریع در طول جلسه بیان کنم و متوجه شدم که دیگران هم دنبالهروی من شدند. در واقع، این وحشت را به نشست کاری بسیار مولدی تبدیل کردم که در آن اعضای تیم از یکدیگر ایده میگیرند. درست است که مردم برخیاوقات پرچانه هستند، اما متوجه شدم که میتوانم اطلاعات ارزشمندی را درباره اتفاقاتی که در بقیه بخشهای شرکت رخ میدهد، جمعآوری کنم.»
۳. عشق اول شما چه بود؟
با اینکه راه احمقانهای برای پرسیدن علاقه شماست، اما این بهطور اساسی چیزی است که کارفرمایان میخواهند بدانند. شروع نکنید به صحبتکردن درباره رؤیاها و اهداف زندگی شخصی تان، این سؤال بهشدت درباره کار است!
بهترین جواب برای این سؤال این است که مثالی بزنید از زمانی که علاقه خود را کشف کردید. اگر برای موقعیت در یک مارک فشن مصاحبه میدهید، میتوانید چیزی شبیه به این را بگویید: «اولین باری که فهمیدم عشق واقعی من به مُد است نوجوان بودم و مجلههای مد و لباس را که مادرم روی میز پذیرایی گذاشته بود، ورق میزدم. از آن زمان به بعد، تکههایی از عکسهای سبکهای مُد و طراحان لباسی را که دوست داشتم، در یک دفتر میچسباندم. برایم جالب است که میبینم که چطور سبکهای دوران بچگی من، بعد از تغییرات زیاد، مانند یک دایره کامل تغییر کرده و به نقطه شروع نزدیک شده است و حالا من از آن دفترهای قدیمی برای طراحی قطعات سفارشی ایده میگیرم.
۴. آیا برنامهای برای بچهدارشدن دارید؟
کارفرمایان باید این را بهتر بدانند که بیانکردن چنین سؤالی تبعیض جنسیتی است، اما با این حال بعضی از آنها نمیتوانند جلوی کنجکاوی خود را بگیرند. هدف از پرسیدن این مورد این است که وضعیت تأهل شما را بفهمند و اینکه آیا قصد دارید تشکیل خانواده دهید یا خیر. در حقیقت میخواهند دریابند که چقدر به شغلتان متعهد خواهید بود.
اگر هنوز فرزندی ندارید، باید به آنها بگویید «در حال حاضر خیر»، و توضیح دهید که میخواهید سفر کنید یا شغل خود را توسعه دهید. (هر دلیلی که برای تشکیلندادن خانواده دارید.) اگر فرزندی دارید، واضح بگویید که باید مراقب فرزندتان باشید و این موضوع بر زندگی کاری و تعهد شما تأثیری نخواهد گذاشت.
۵. شریک زندگیتان چهکاره است؟
باز هم میگویم، بهخصوص در مرحله مصاحبه به آنها هیچ ربطی ندارد؛ با این حال، کارفرمایان میخواهند یک مقدار بیشتر درباره تعادل کار و زندگی شما بدانند و زندگی شخصی شما را بفهمند؛ همچنین ممکن است برای این باشد که دریابند که آیا خانوادهای دارید که به حمایت احتیاج داشته باشد و اینکه آیا امکان دارد در ۱ یا ۲ سال آینده برای افزایش حقوق مذاکره کنید ؟
صداقت هیچ ضرری ندارد. میتوانید جواب را سربسته کنید یا تا آنجایی که میخواهید، وارد جزئیات شوید. فقط مطمئن شوید که برای جوابدادن به این سؤال راحت هستید؛ اگر راحت نبودید، میتوانید سؤال را با سؤال جواب بدهید؛ بهعنوان مثال: «آیا این مورد را سؤال میکنید چون نگران رفتوآمد روزانه من هستید یا نگران هستید که در صورت وجود موقعیت انتقال، میتوانم منتقل شوم؟» با جوابدادن این سؤال با سؤالی دیگر، میتوانید دلیل پشت این پرسش را متوجه شوید.
۶. موفقیت چه رنگی است؟
این یکی دیگر از آن مواردی است که نمیتوانید باور کنید که در حقیقت آن را پرسیدهاند. هرچند از آن استفاده میکنند تا بفهمند که آیا آن داوطلب میتواند فیالبداهه فکر کند و از تخیل خود استفاده کند یا خیر.
بر اساس مجله فوربز (Forbes) میتوانید این را بگویید: «سبز، همرنگ اسکناس پول، چون به این معناست که تجارت ما بسیار پرسود خواهد بود؛ یا اگر برای یک شرکت غیرسودده یا بازاریابی مصاحبه میدهید، میتوانید بگویید: قرمز، چون دوست دارم تأثیرگذار باشم.»
۷. چرا باید شما را بهجای سایر داوطلبان، استخدام کنیم؟
این یکی از مسخرهترین سؤالات است. اینطور نیست که بهعنوان مثال، بهترین دوست حریفتان باشید و بدانید که نقاط ضعف و قوت او چیست. مدیر استخدام با این سؤال شما را میسنجد تا ببیند که چقدر این شغل را میخواهید و چطور میتوانید خود را ثابت کنید.
داوطلبان دیگر را فراموش کنید و به آنها بگویید که میتوانید چه منافعی را برای شرکت فراهم کنید. میتوانید چیزی مانند این را به آنها بگویید: «تا آنجایی که میدانم شما بهدنبال داوطلبی هستید که بتواند فلان کار و بهمان کار را انجام دهد که خیلی شبیه به کاری است که من در شرکت قبلی انجام میدادم. آشنایی شخصی با سایر داوطلبان ندارم، اما تعهد و علاقه مناسب این موقعیت و شرکت را در خود دارم.»
۸. چگونه در ۳ واژه خود را توصیف میکنید؟
البته این یک سؤال مرسوم در مصاحبههاست، اما بسیاری از متقاضیان در تله میافتند و جوابهای کلیشهای میدهند، مثل «کوشا»، «اهل کار تیمی »، «نتیجهگرا»، «خلاق»، «حلال مشکلات».
اینجا شانس این را دارید که مدرک واقعی به آنها بدهید و نشان دهید که چرا از ویژگیهای بالا برخوردارید. اندرو پولمن (Andrew Pullman) رئیس منابع انسانی بانک درسنر (Dresdner Bank) میگوید: «به یک چیز متفاوت فکر کنید؛ بهعنوان مثال اینکه چگونه خود و اطرافیانتان را وادار میکنید تا فراتر از انتظار بروند. اینکه بگویید جزئینگر هستید هم خوب است، اما بهدنبال آن مثالهای مشخصی را ذکر کنید.»
۹. در جزیره خالی از سکنهای تنها افتادهاید و فقط میتوانید ۳ چیز همراهتان داشته باشید؛ آن ۳ چیز کداماند؟
شاید فکر کنید بهجای مصاحبه حرفهای، سر قرار عاشقانهای با فردی ناشناس رفتهاید. هرچند برخی از کارفرمایان این سؤال را مطرح میکنند تا درباره شخصیت شما نگرشی کلی پیدا کنند.
البته ممکن است به «دسترسی نامحدود به نوشابه و چیپس» فکر کنید؛ در این صورت، از ارائه این جواب صرفنظر کنید. رئیس احتمالی شما میخواهد ببیند که شما باهوش هستید، قضاوت خوبی دارید و میتوانید ایده بدهید. میتوانید چنین پاسخ دهید: «دستگاه تسویه آب، دسترسی نامحدود به کبریت و یک کتاب خوب.» با توجه به صنعتی که برای آن درخواست میدهید، میتوانید جواب را تغییر دهید تا فرایند فکری و موارد موردعلاقه خود را نشان بدهید.
۱۰. چه چیزی را دوست دارید که من بدانم و در رزومهتان نیست؟
بهاحتمال زیاد، دارید فکر میکنید که «خب، هیچی. برای همین است که آن را در رزومه ام ذکر نکردهام!» اما از آنجایی که این مقاله را خواندهاید، میتوانید با یک جواب عالی پاسخ آنها را بدهید.
از چیزی استفاده کنید که کارفرمایان سابقتان شما را بهعلت آن ستایش میکردند. میتواند چیزی شبیه به این باشد: «همیشه شاد و آدم مثبتی برای اطرافیان هستید که اثر خیلی خوبی دارد و آنها را تشویق میکند تا جدیتر و بهتر کار کنند.» یا اینکه «از همکاری و کار با دیگران لذت میبرید.» هرچیزی که انتخاب کردید، فقط داستانی را تعریف کنید که درباره این باشد که چطور مهارتها و رفتارهای شما در محیط کار تغییری ایجاد کرد.
۱۱. چقدر صادق هستید؟
این واقعا سؤال بود؟ هیچ آدم عاقلی اعتراف نمیکند که برخی اوقات چند دروغ مصلحتی یا یک عالم دروغ بزرگ میگوید.
آیانسی (Inc) پیشنهاد میدهد که «بیان روشنی از استانداردهای اخلاقی خود ارائه دهید و برای اثبات آن معرفینامه خود را تقدیم کنید.» یک مثال خوب این است که اگر یک بار در شرکتی به شما بیشتر حقوق دادند، آنها را از آن قضیه آگاه کردهاید.
۱۲. حقوق شما در آخرین شغلتان چقدر بود؟
آیا دست و پای خود را گم کردید؟ بهاحتمال زیاد، برای صحبت درباره پول آماده نبودید و نمیخواهید مبلغی را بگویید که آنقدر زیاد باشد که شانس شما را برای گرفتن شغل کم کند؛ از سوی دیگر هم نمیخواهید کار خود را کمارزش جلوه دهید.
خبر خوب این است که در حقیقت لزومی ندارد به این سؤال جواب بدهید، مگر اینکه در واقع مبلغ خاصی در نظر داشته باشید. میتوانید سؤال را به خود آنها بازگردانید و بگویید: «من در حال حاضر بهدنبال شغلی هستم که سالانه در حدود فلان مبلغ درآمد داشته باشد. آیا این مبلغ در بازه حقوقی شما هست؟»
۱۳. اگر حیوان بودید، فکر میکنید چه حیوانی میشدید و چرا؟
احتمال دارد که این سؤال نیز زبانتان را بند آورده باشد، البته بهشرط آنکه برای استخدامشدن در یک سیرک تقاضا نداده باشید؛ با این حال، کارفرمایان این سؤال را بیان میکنند تا دریابند که شما چگونه خود را توصیف میکنید.
درست است که بهاندازه کافی تحمل کردهاید و به این فکر میکنید که از نزدیکترین در خارج شوید، اما طاقت بیاورید. حیوانی قوی را انتخاب کنید، مثل یک شیر یا ببر و توضیح دهید که چگونه یک رهبر قدرتمند هستید.
۱۴. فیلم محبوب شما چیست؟
این سؤال هیچ ربطی به مهارتهای شما و خود شغل ندارد. هماهنگبودن با فرهنگ سازمانی بهاندازه داشتن مهارتهای درست برای شغل دارای اهمیت است. آنها فقط میخواهند کمی بیشتر درباره علایق شما بفهمند و ببینند که آیا اشتراکاتی با آنها دارید یا خیر.
درباره این سؤال کافی است صادق و هشیار باشید. فیلمی را انتخاب کنید که ارتباطی با صنعت دارد یا ویژگیهایی دارد که میتوانید به آن ربط دهید؛ بهعنوان مثال، اگر برای استخدام در صنعت مُد، نشر یا بازاریابی درخواست دادهاید، یک مثال خوب میتواند «کارآموز» (the Intern) که در بارهی بنجامین ویتاکر است که در عین بازنشستگی به کارآموزی یک شرکت فروش اینترنتی لباس در میآید.
۱۵. واقعا چقدر این شغل را میخواهید؟
حالا وقت آن نیست که زانو بزنید و التماس کنید. جوابدادن به این سؤال کمی مشکل است؛ نه میخواهید که بیچاره به نظر برسید و نه دوست دارید که بیعلاقه جلوه کنید.
به آنها بگویید که اعتمادبهنفس بالایی دارید و میتوانید سرمایهای برای شرکت باشید. میتوانید اشتیاق و علاقه خود را نسبت به شرکت یا موقعیت به زبان آورید و شوق خود را نشان دهید تا در فرایند استخدام پیش بیفتید.
شکی نیست که مدیران استخدام به موارد احمقانه بیشتری فکر میکنند که از شما سؤال کنند؛ نکته اصلی این است که بااعتمادبهنفس بمانید، لبخند بزنید و برای جوابدادن به این سؤالات عجیبوغریب به خودتان زمان بدهید. پولمن (Pullman) میگوید: «آدم سعی میکند که شخص را ببیند، نه رزومه را»، پس پیش بروید و کاری کنید که شخصیتتان بدرخشد.
حالا که دارید برای مصاحبه آماده میشوید، چرا به «نکاتی که برای گرفتن کار به شما کمک میکند» و «بهترین مواردی که میتوانید از مصاحبهکننده بپرسید» نگاهی نمیاندازید؟
آیا تابهحال موارد احمقانهای را از شما حین مصاحبه پرسیدهاند؟ جوابهای خود را در قسمت دیدگاه با ما در میان بگذارید.
منبع: careeraddict.com
دیدگاه