۷ اقدام برای مدیریت تفاوتهای نسلی در محیط کار
جو مادون (Joe Maddon)، مدیر شیکاگو کابز (Chicago Cubs)، ماه گذشته هنگامی که خبرها را تیتر میکرد، در جلسات زمستانی فاش کرد که در حال خواندن «مدیریت هزارهها برای تازهکارها» (Managing Millennials for Dummies) است. مادون که ۶۵ساله خواهد شد، مواردی را درمورد مدیریت نسلها در محل کار یاد گرفته است. او ۴۰ سال است که بهعنوان مدیر پیشاهنگی و مربی بیسبال فعلبیت میکند. یکی از بهترین مدیران بازی میگوید که او میخواهد به بازیکنان لیست خود که شامل نسل ایکس (متولدین بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ میلادی) و نسل هزاره (متولدین بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰) هستند، بهتر خدمت کند.
در محیطهای کاری، یبیبومرها (متولدین بین سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ میلادی)، دارند جای خود را به نسل هزاره (متولدین ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰) میدهند. در طی این تغییرات، اختلافات زیادی وجود خواهد داشت که بهدلیل روشها و ارزشهای متضاد رخ میدهد. کارمندی میخواهد از روش خاصی استفاده کند، در حالی که کارمند دیگر روش دیگری را برای حل مشکل موجود دارد. برای رفع سریع این درگیریها، باید مصوبهای را وضع کنید.
بهجای اینکه اجازه دهید که فاصله سنی در یک نزاع همهجانبه مشکلساز شود، کسبوکار شما میتواند مجموعهای از اقدامات را برای مدیریت صحیح تفاوت نسلی در محل کار به کار گیرد که در ادامهی مطلب به آنها میپردازیم.
به زبان ساده، «جو مادون» میتواند بهعنوان نمونهای برای دفاتر کاری به حساب آید.
۱. کلیشهها را دور بریزید
هر نسلی کلیشههای مختلفی دارد. وقتی به بیبیبومرها و هزارهها فکر میکنید، چه توصیفاتی به ذهنتان خطور میکند؟ این توصیفات برای بیبیبومرها بازی در کوچهها، بازنشستگی و دوربینهای آنالوگ است و برای نسل هزارهها به رسانههای اجتماعی و ابزارهای دیجیتال برمیگردد. گرچه ممکن است شکاف عظیمی بین این دو نسل وجود داشته باشد، این افراد از این دو نسل میتوانند بهخوبی کنار یکدیگر کار کنند.
دوری از کلیشهها در دفتر کار ضروری است؛ در غیر این صورت، فقط درگیری و تقسیم ایجاد خواهید کرد که بر میزان بهره وری تأثیر میگذارد. بهتر است که هر کارمند را بهعنوان یک فرد ارزیابی کنید نه بهعنوان بخشی از یک نسل.
نسل جدید ممکن است آنطور که فکر میکنید، حقبهجانب، خودخواه و تنبل نباشند. ممکن است که فردی از نسل جدید فقط بخواهد که از او بهدلیل کارش تقدیر شود، فیش حقوقیاش را بگیرد و در زندگی کاری خود تعادل داشته باشد؛ در همین حال، ممکن است رفتار فردی از نسل قدیمیتر از نظر فناوری ترسناک نباشد؛ هیچکس وقت نکرده است آموزشهای مربوط به کدنویسی، شبکههای اجتماعی یا سفارش آنلاین پیتزا را به او نشان دهد.
۲. نقاط قوت را تقویت کنید و نقاط ضعف را به حداقل برسانید
هرکس نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد. این وظیفه شما بهعنوان مدیر است که نقاط قوت آنها را تقویت کنید و نقاط ضعف آنها را پنهان کنید؛ به این ترتیب، شرکتی استوار را مدیریت میکنید و مطمئن میشوید که از همه گزینهها استفاده میکنید.
بهعنوان مثال، کارمندان مسنتر ممکن است کمی صبورتر باشند و بتوانند قسمت فروش تجارت را کنترل کنند؛ از طرف دیگر، کارمندان جوانتر ممکن است با ابزارهای دیجیتال و بهینهسازی موتور جستوجو بهشکل هوشمندانهتری عمل کنند؛ در این شرایط، کارمندی از نسل بیبی بومر میتواند آنچه را که مشتری میخواهد، ترسیم کند و متخصصی از نسل هزاره میتواند بهترین کمپین رسانههای اجتماعی را برای استخدام تعیین کند.
اگرچه شما نمیخواهید شرکت را به گروههای سنی مختلف تفکیک کنید، این شرط خوبی است تا زمانی که محیط مشاوره، همکاری و همدلی را تقویت کنید.
۳. مربیگری (mentorship) را تقویت کنید
بهطور معمول، کارفرمایان در هر شغلی میخواهد که کارمندان مسنتر، همتایان جوان خود را زیر پر و بال خود بگیرند. این امر، عبور از مشکلات و موانع را تضمین میکند و شما میتوانید مطمئن شوید که کارمندان نسل هزاره، از بهترینها آموختهاند.
با این اوصاف، راهنماییهای معکوس چطور؟ این زمانی است که کارمندان جوان، همتایان قدیمی خود را زیر پناه خود میگیرند و آموزش میدهند؛ این آموزش میتواند همه موارد را شامل شود؛ از آموزش نحوه استفاده از برنامههای خاص آنلاین گرفته تا آموزش بومرز (Boomers) در بیگ دیتا (big data)؛ هر دو طرف چیزی برای ارائه دارند و نیازی نیست که منتورینگ یکطرفه باشد.
۴. رفاقت را تقویت کنید
یک نسل با ماشینهای مسابقهای و تلفنهای دوار بزرگ شده و نسل دیگری با تلویزیونهای رنگی و دستگاههای تلفن همراه پرورش یافته است؛ اما فقط به این دلیل علایق و صفات عظیم نسلی وجود دارد، لزوما به این معنی نیست که آنها نمیتوانند پیوند یا نوعی رفاقت داشته باشند. آیا لازم است که هر روز در دفتر کارتان شاهد نزاعی عمومی باشید؟ بنابراین، دقیقا چگونه میتوانید روابط بهتر را تشویق کنید؟
- گردهماییهایی را ترتیب دهید؛ یک شب مهمانی در پارکینگ، رفتن به سالن بولینگ یا بازدید از شهری دیگر؛
- روزهایی را با موضوع مشخصی برگزار کنید؛ روزهای مشخصی در دفتر کار که افراد در آن لباس خاصی را بپوشند؛
- مشارکتها را تشویق کنید؛ برای چند ساعت در هفته، ۲ کارمند را بهطور تصادفی به هم متصل کنید و از آنها بخواهید که وظایف، تجربه و مهارتهای خود را به اشتراک بگذارند.
لازم نیست که همه افراد بهترین دوست یکدیگر باشند، اما وجود روابط حرفهای مناسب، نوآوری را تقویت میکند.
۵. ارتباط را تسهیل کنید
وقتی یک بیبی بومر کلمه «ارتباط» را میشنود، به تلفن فکر میکنند؛ وقتی نسل هزاره این کلمه را میشنود، به پیامک یا توییت فکر میکنند. وقتی مشاغل از این اصطلاح نام میبرند، انواع روشها باید در دسترس باشد؛ به عبارت دیگر، از رویکرد ارتباطی تکروشی باید پرهیز کنید.
همیشه داشتن مجموعه متنوعی از روشهای ارتباطی، مانند یادداشتها، تماسهای تلفنی، ایمیلها، متنها یا پیامهای فوری و مکالمههای شخصی، ایده خوبی محسوب میشود. باید دریچههای ارتباطی را برای مطابقت با نیازهای همه افراد باز کنید. بهمحض اینکه تیمتان از روشهای ارتباطی مناسب استفاده کند و آنچه را که آنها از شرکت میخواهند منتقل کند، نکتههای خوبی را درمورد تیم خود یاد میگیرید.
۶. از رویکرد مدیریتی بدون انعطاف، استفاده نکنید
بهطور قطع اگر بتوانید کل نیروی کار را بهطور هماهنگ مدیریت کنید، میتوانید همان سبک های مدیریت و سیاستهای دفتری را حفظ کنید که همه میتوانند رعایت کنند؛ با این حال، اگر در سازمانتان ۲۰، ۵۰ یا ۲۵۰ کارمند کار میکنند، پس باید رویکرد بیانعطاف مدیریتی خود را کنار بگذارید؛ اما چگونه؟
در ادامه چند اقدام برای بهکارگیری آورده شده است:
- برای درک شخصیت و نیازهای هر کارمند، از سیاست «درهای باز» برخوردار باشید؛
- جلسات هفتگی برگزار کنید و همه را تشویق کنید که شرکت کنند و نظراتشان را ارائه دهند؛
- یک نمونه از کاری را انجام دهید که میخواهید کارمندانتان انجام دهند؛ این کار به آنها امکان میدهد که از قوه قضاوت خود استفاده کنند.
- با نیروی کار خود شفاف باشید تا آنها نیز با وفاداری و سختکوشی به شما پاداش دهند؛
- روز کاری را با مکالمههای گاهبهگاه، گردشهای ناهار یا انعطافپذیری، لذتبخشتر کنید.
هزارها ممکن است انعطافپذیری را ترجیح دهند؛ در حالی که قدیمیترها ممکن است بیشتر از گفتوگوی گاهبهگاه لذت ببرند. کارمند ارشدی خواهان خودمختاری است؛ در حالی که فردی از نسل ایکس، خواستار مدیریت ذره بینی باشند. نسلها ممکن است خواستههای خود را تغییر دهند؛ به هر حال، همه افراد متفاوتاند؛ بنابراین، باید بتوانید در این زمینه بهخوبی تعادل را برقرار کنید.
۷. سبک مدیریتی خود را مرور کنید
با شروع بررسی تنوع نسلی در تجارت خود، ابتدا باید سبک مدیریتتان را مرور کنید. آیا این سبک همیشه بهطور عملی بوده است؟ آیا رویکرد ناسازگارانهای در مدیریت داشتهاید؟ آیا همیشه در مدیریت امور روزمره خود، فقط یک سبک مدیریتی را متناسب با همه موارد در نظر میگرفتید؟
با بررسی نحوه مدیریت کارکنانتان، میتوانید با نیازهای نیروی کار خود سازگار شوید؛ علاوه بر این، میتوانید استراتژیهای جدیدی را برای بهبود، بهرهوری و رهبری خود کشف کنید؛ این کار باعث پایداری یا نابودی شرکت شما خواهد شد؛ بهویژه هنگامی که یاد میگیرید که چگونه با نسل هزاره کار کنید. همیشه از کارمندانتان میخواهید که کارشان را بررسی کنند؛ این شانس شما برای انجام همان کار است.
در واقع، متولدین بعد از جنگ جهانی دوم تمایل دارند مشکلات جهانی را به گردن غنائم مشارکت، فضاهای امن و رسانههای اجتماعی بیندازند و این از ویژگیهای بارز هزارههاست؛ متولدین عصر اینترنت نیز تمایل دارند که برای هرچیزی که به کره زمین آسیب میرساند، از نسلهای ورشکسته گرفته تا طمع شرکتها و حتی عادات ضعیف هزارهها، از چشم نسل قبلی ببینند.
کینه نسلی میتواند روند هولناکی باشد، اما هرگز نباید در نیروی کار رخنه کند؛در عوض، بهتر است مطمئن شویم که هر دو طرف در جهت رسیدن به هدف مشترکی کار میکنند و این هر پروژهای را که انجام میدهند، در بر میگیرد. به یاد داشته باشید که راهنمایی و درک نحوه کار هر نسل، به بهترشدن بهرهوری و کار ما کمک میکند.
منبع: careeraddict.com
دیدگاه