۱۰ سرمایهای که میتوانید همراه خود به یک شرکت بیاورید
ممکن است شما سرمایه مالی زیادی نداشته باشید، اما داراییهای حرفهای مختلفی دارید که میتوانید همراه خود به شرکت بیاورید. اگر احساس میکنید که چیز ارزشمندی ندارید، بهتر است کمی بیشتر فکر کنید. همین الان خواندن را متوقف کنید و از سرمایههای حرفهای خود لیستی تهیه کنید؛ قلم و کاغذ را بردارید. همه ما چیزهای خاصی برای ارائه به کارفرمای خود داریم؛ این موارد شاید استانداردهای بالای کاری باشند؛ شاید اینقدر اخلاقمدار هستید که همکارانتان اعتماد ویژهای به شما دارند. مهم نیست که چقدر نسبت به خودتان احساس بدی دارید، در هر شرایطی میتوانید مهارتهای خاص و نکات امیدوارکنندهای درون خود پیدا کنید. نگرش خوشبینانه شما باعث تهوع همکاران میشود، اما خوشبینی دارایی ارزشمندی محسوب میشود که میتوانید آن را روی میز بگذارید. لیست شما به کجا رسید؟ هنوز خیلی خوب نیست؟ ۱۰ سرمایه زیر را بررسی کنید؛ ممکن است یکی از آنها به کارتان بیاید؛ این داراییها مانند لباس هستند؛ همان طور که ممکن است برخی از لباسها روی تن شما خوب بنشینند، برخی از آن سرمایهها نیز میتوانند دارایی حرفهای شما به شمار آیند.
امیدوارم که این لیست، حداقل جرقهای به ذهنتان بزند تا متوجه شوید که چه چیزهایی شما را خاص میکنند و چه چیزهای خاصی میتوانید همراه خود به شرکت بیاورید؛ بله شما خاص هستید؛ فقط خیلی مغرور نشوید؛ چراکه این خاصبودن میتواند به دارایی منفی شما تبدیل شود.
۱. استانداردهای بالا
نیازی نیست که فرشته باشید، اما تلاش کنید که به فردی گناهکار نیز تبدیل نشوید. داشتن استانداردهای بالا میتواند سرمایهای برای شرکت محسوب شود، زیرا نشان میدهد که شما انسان اخلاقمداری هستید. نیازی نیست که رئیستان نگران فریبکاری شما و ورشکستگی شرکتش باشد. متوجه هستید که بهخاطر کارتان است که به شما حقوق میدهند، پس وظایف خود را بهخوبی انجام میدهید. بهیقین گاهی استراحت میکنید، ایمیلهای خود را چک میکنید و شبکههای اجتماعی خود را بررسی میکنید؛ با این حال هنگام کار، خود را وقف وظایف محوله میکنید. بهخاطر این ویژگی، هر روز ۱۵ دقیقه زودتر به محل کار میآیید و تا پایان وقت اداری بدون وقفه کار میکنید. حالا میتوانید خودتان را ستایش کنید؛ شما لیاقت تحسینشدن را دارید.
۲. شبکهسازی فعال
فعالبودن در شبکهسازی مهم است. رئیس بهخاطر جاذبه و شخصیتی که دارید، به شما اعتماد کامل دارد. او میداند که میتوانید با مشتریان بهخوبی معاشرت کنید و لحظات خوبی را برای آنها فراهم کنید؛ البته نباید بیش از حد با مشتریان، خودمانی و شخصی رفتار کنید، بلکه باید بهصورت حرفهای عمل کنید. شما میدانید که چگونه با افراد شبکهسازی کنید که جذبتان شوند و از دستتان فرار نکنند؛ همچنین قابلیت شبکهسازی، برقراری تعاملات مثبت با همکاران را به دنبال دارد.
۳. ذهنیت انعطافپذیر
شما تکه چوب خشکی نیستید که زیر فشار بشکند؛ در عوض، استاد یوگا هستید و میتوانید بدن خود را در حالتهای مختلف حرکت دهید؛ شاید بدنتان در این حد انعطافپذیر نباشد، اما این درمورد ذهنیت شما صادق است. شما زیر فشار، نابود نمیشوید و میدانید که چگونه بحرانها را مدیریت کنید. در شرایط بد، شما اولین کسی هستید که دیگران دست به دامانش میشوند برای اینکه جنجالها را برطرف کنید، هرجومرجها را مدیریت کنید و همچنین افراد را به مکان امنی برسانید.
۴. دانشاندوزی
اینکه در مدرسه و دانشگاه نیستید، دلیل نمیشود که تشنه دانش نباشید. کارفرمایان این دارایی را دوست دارند؛ چراکه نشان میدهد که شما اینطور فکر نمیکنید که همهچیز را میدانید؛ همچنین کاملا آگاه هستید که پیوسته باید چیزهای جدیدی را یاد بگیرید. از این گذشته، برای اینکه از دیگران برتر باشید، باید بهدنبال چیزهای جدیدی باشید. اگر باهوش نباشید و روی این موضوع سرمایهگذاری نکنید، بعدا خود را سرزنش خواهید کرد؛ زیرا افراد احمقی را خواهید دید که در شغلشان موفقترند. آنها به خوبی در شغلشان ارتقا پیدا خواهند کرد، زیرا میدانند که همیشه چیزهای بیشتری برای یادگیری وجود دارد.
۵. قدرت تحمل
قدرت تحمل، دارایی مهمی محسوب میشود و شما را در شرکت محبوب میکند. آیا فکر میکنید که رئیستان، کل افراد شرکتش را دوست دارد؟ بهطور قطع، خیر؛ بهاحتمال زیاد، کارکنانی وجود دارند که او نمیتواند تحملشان کند؛ با این حال، کارمندان خوبی هستند و در شرکت به حضور آنها نیاز است. تحملداشتن بدین معنی است که میتوانید افراد را همان طور که هستند بپذیرید و بهسادگی از رفتارهایشان آزردهخاطر نشوید. اگر با افراد جاهلی کار میکنید، مشکل کمی بزرگتر میشود؛ اما باز هم این بدان معنا نیست که شما نیز میتوانید نادان باشید.
۶. نتیجهگرابودن
اینطور به نظر میرسد که این مورد، دارایی ارزشمندی به شمار نمیآید. شما سر کار میروید و باید کارهایتان نتیجه دهد؛ با وجود این، بسیاری از افراد فکر میکنند که نیازی نیست نتیجهگرا باشند. هدردادن وقت در محیط کار، خوردن هلههوله و بازیکردن با موبایل، نمیتواند شما را نزد رئیستان فرد محبوبی کند. اگر میخواهید فردی خنثی باشید و برای شرکت ارزشمند نباشید، میتوانید این کارها را انجام دهید. اگر میخواهید در شرکت به جایی برسید، پس نتیجه مهم است. نتیجهگرابودن نشان میدهد که به سهم خودتان، برای افزایش بهره وری شرکت تلاش می کنید. با این کار، شما چهره مثبتی نزد مدیریت پیدا خواهید کرد.
۷. ارتباطات مؤثر
اگر نمیتوانید ارتباط موثری را برقرار کنید، بهتر است که هرچه سریعتر نحوه صحبتکردن با دیگران را یاد بگیرید؛ برای مثال، در ارتباطات مؤثر، وقتی ناراحت هستید، سر دیگران فریاد نمیزنید. شما دیگر در مهد کودک نیستید؛ باید بتوانید شنونده فعالی باشید. در گفتوگو با افراد، جوری به آنها خیره نشوید که انگار اصلا به حرفهایشان گوش نمیدهید. در ارتباط مؤثر، افراد میتوانند ایدههای خود را بهصورت كلامی، غیرکلامی و نوشتاری، بهگونهای بیان كنند که مخاطب خیلی دقیق متوجه منظورشان شود. زیرلب حرفزدن را فراموش کنید و خیلی خوب به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و گفتوگوی فعالی داشته باشید. افراد پیام غیرکلامی شما را متوجه میشوند و درمییابند که چه زمانهایی نمیخواهید با آنها صحبت کنید.
۸. امیدواری
بیشتر رؤسا دوست ندارند که محیط خود را با بدبینها پر کنند؛ بهجز زمانی که خودشان بدبین باشند؛ در این شرایط خرمنسوخته همه را خرمنسوخته میخواهد! امیدوار باشید؛ جنبههای مثبت را ببینید و آنها را همچون سرمایه ارزشمندی وارد شرکت کنید. زمانی که همهچیز اشتباه است، بهدنبال نقاط امیدوارکننده باشید؛ حتی در فاجعه نیز میتوانید جنبههای مثبتی را پیدا کنید. زمانی که ساختمان آتش گرفته و ترس تمام وجودتان را فرا گرفته، میتوانید به این فکر کنید که هیچکس آسیب جانی ندیده است.
۹. تفکر خلاق
ممکن است بهطور ذاتی فرد خلاقی نباشید، اما میتوانید هنر متفاوت اندیشیدن را گسترش دهید. این طرز فکر، دارایی ارزشمندی است که کارفرمایان آن را دوست دارند. زمانی که مشکلی در کارتان به وجود میآید، میدانید که چگونه راهحلی برای آن پیدا کنید. شما در اتاق رئیس را نمیزنید تا مشکل را به او واگذار کنید. انسانی که از تفکر خلاق بهرهمند است، بهخاطر مشکلات گریه نمیکند. زمانی که برای توضیح مشکل، وارد دفتر کار رئیس میشوید، راهحلهای ممکن را نیز در ذهنتان دارید. وقتی با مشکلی به دفتر کار رئیستان میروید، او لذت میبرد، زیرا میداند که برای پیداکردن راهحل کمکاری نمیکنید و مجبور نیست وقت ارزشمندش را هدر دهد تا اشک چشمهایتان را پاک کند و مانند کودکان به شما دلداری بدهد.
۱۰. شخصیت حرفهای
کارفرمایان افراد حرفهای را دوست دارند. حتی اگر در محیطی کار میکنید که غیررسمی است، باز هم ضروری است که شخصیتی حرفهای داشته باشید؛ این بدان معنی است که شما حرفهای لباس میپوشید؛ حتی اگر قرار باشد تیشرت و شلوارک بپوشید. بدون دوشگرفتن سر کار نروید. مطمئن شوید که موهایتان مرتب است. با موهای ژولیده و لکههای کثیف روی پیراهن، در محل کار حضور پیدا نکنید. این موضوع، داشتن نگرش حرفهای هنگام صحبت با همکاران و همچنین برخورد با مشتریان را نیز در بر میگیرد.
شاید هنوز هم نمیدانید که دارایی شما چه چیزهایی هستند. به جستوجو ادامه دهید. زمانی که آنها را پیدا کردید، میتوانید روی وسعتبخشیدن به آنها کار کنید و آنها را به مزیت تبدیل کنید. وقتی مدیرتان متوجه شود که شما سرمایه ارزشمندی برای شرکت هستید، موقعیتتان در شرکت پایدار میشود.
منبع: careeraddict.com
دیدگاه