کوچینگ چیست؟ (راهنمای جامع و کاربردی درباره مربیگری یا کوچینگ)
افراد با مراجعه نزد مربیان میخواهند که با کمک و راهنمایی آنها به اهدافشان برسند. کوچینگ یا مربیگری در ابعاد مختلف از جمله در ورزش، سلامت، آموزش، ارتباطات و حتی در کسبوکار بهکار میرود و هدف آن افزایش بهره وری و تسهیلگری در یادگیریِ افراد است. در واقع، هدف مربیان از کوچینگ این است که ماهیگیری را به افراد یاد بدهند.
در این مطلب، دربارهی کوچینگ و نکات پیرامون آن صحبت میکنیم.
کوچینگ چیست؟
مربیگری یا کوچینگ، به بیان ساده، فرآیندی است با هدف بهبود عملکرد که به جای آینده یا گذشته بر زمان حال تمرکز میکند.
با آنکه الگوهای کوچینگ متفاوتی وجود دارند، ما در اینجا مربی را بهعنوان یک «متخصص» در نظر نمیگیریم، بلکه او را به عنوان «راهنمای یادگیری» مورد بررسی قرار میدهیم.
تفاوت بسیار زیادی میان آموزش یک فرد و راهنمایی او در فرآیند یادگیری وجود دارد. در کوچینگ اساسا مربی به فرد کمک میکند تا عملکرد خودش را بهبود دهد؛ به عبارت دیگر، مربی در یادگیری به فرد کمک میکند.
مربیان خوب عقیده دارند که افراد همیشه پاسخ پرسشهای خود را میدانند، اما همچنین درک میکنند که این افراد در یافتن پاسخ به کمک نیاز دارند.
بازی درونی
هیچ بحثی درباره کوچینگ بدون اشاره به نام «تیموتی گَلوِی» و نظر او درباره «بازی درونی» کامل نیست. کتاب گلوی به نام «بازی درونی تنیس»، انقلابی در مفهوم کوچینگ ایجاد کرد. طبق نظر او بزرگترین موانع موفقیت و دستیابی به پتانسیلها، درونی هستند، نه بیرونی.
او عقیده داشت که مربیان میتوانند با پرت کردن حواس افراد از نهیبهای درونی، به آنها کمک کنند تا عملکرد خود را در بازی تنیس بهبود دهند. نهیب درونی یعنی چیزی چون صدای انتقادگری که مدام اینگونه جملات را تکرار میکند: «این روش درستی نیست! به دستهایت تمرکز کن! زاویه آنها را تغییر بده!».
با پرتکردن حواس این صدای درونی، بدن میتواند بر آن غلبه کند. بررسیها نشان دادهاند که وقتی نهیبهای درونی سرکوب میشوند، بدن بهخوبی میداند که برای دستیابی به موفقیت چه باید بکند.
گلوی به عنوان نمونه از چند نفر خواست تا بر ارتفاعی که در آن به توپ تنیس ضربه میزنند تمرکز کنند. این امر به خودی خود هیچ فایدهای ندارد، اما تمرکز بر این موضوع، حواس صدای درونی فرد را پرت کرد و به بدن اجازه غلبه بر آن را داد. به این ترتیب ذهن افراد آرام شده و مهارت آنها در تنیس فورا بهبود یافت.
گلوی عقیده داشت که این موضوع تنها در بازی تنیس صادق نیست، بلکه افراد به طور کلی راهحل مشکلاتشان را به طور درونی میدانند.
به این ترتیب مهمترین بخش کوچینگ، کمک به افراد در یادگیریِ روشِ ساکتکردن صدای درونی است. مربیان باید به افراد بیاموزند تا به غرایز یا ناخودآگاه خود، اجازه غلبه بر این صدا را بدهند. این امر گاهی از طریق پرت کردن حواس صدای درونی میسر میشود و گاهی با بررسی «بدترین وقایع احتمالی» و برطرف کردن ترس از آنها، ممکن میشود.
تفاوت میان آموزش،کوچینگ، راهنمایی و مشاوره
با آنکه آموزش، کوچینگ، راهنمایی و مشاوره دارای ویژگیهای مشترکی هستند، تفاوتهایی نیز دارند و آگاهی از این تفاوتها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
۱. آموزش و تعلیم
آموزش و تعلیم نیازمند معلم متخصصی است که دانش را به شاگردانش منتقل میکند.
با آنکه بهترین معلمان، همچون مربیان، از تکنیکهای تعاملی و مشارکتی استفاده میکنند، در اینجا چون آنها بهعنوان متخصص «پاسخ صحیح» را میدانند، عدم تعادل دانش وجود دارد.
۲. کوچینگ
کوچینگ شامل این باور است که افراد پاسخ مسائل را بهطور درونی میدانند.
مربی، متخصص یک حوزه نیست بلکه در عوض تمرکز او بر کمک به فرد برای دستیابی به پتانسیلهای خودش است. توجه مربی بر خود فرد و آنچه در ذهنش میگذرد، متمرکز است. مربی، لزوما یک فرد معین نیست و هر کسی میتواند در زندگی نقش مربی را ایفا بکند؛ همکار، مافوق یا حتی زیردست.
نکته کلیدی کوچینگ ، پرسیدن سوالهای درست از فرد برای کمک به او در غلبه بر مشکلاتش است.
۳. راهنمایی
راهنمایی شباهت زیادی با کوچینگ دارد. یک راهنما به فرد کمک میکند تا سرعت یادگیری و پیشرفت او بیشتر از زمانی باشد که تنها است.
راهنماها در محیط کار به صورت توافقی و رسمی تعیین میشوند. این افراد عموما در حوزه کاری مورد نظر، تجربه و مهارت زیادی دارند.
یک راهنما عموما بر آینده، پیشرفت شغلی و گسترش خط فکری فرد تمرکز میکند، در مقابل مربی بیشتر بر زمان حال و حل مسائل لحظهای تمرکز دارد.
۴. مشاوره
مشاوره بیشتر شبیه به اقدام درمانی است. در فرآیند مشاوره، توجه بیشتر متمرکز بر گذشته، کمک برای مقابله با موانع و مسائل مربوط به گذشته و همچنین پشت سر گذاشتن آنها است. این تمرکز میتواند درونی یا بیرونی باشد.
مهمترین مهارتهای کوچینگ
روابط مربی و کارآموز به دو صورت خارجی و داخلی به وجود میآید. مربی خارجی شاید تخصصی در زمینه مورد نظر نداشته باشد و نتیجه فعالیتها نیز برایش مهم نباشد. برای او تنها رضایت کارآموز از کوچینگ اش اهمیت دارد. این مربیها، کارآموز خود را نیز از پیش نمیشناسند و با کیفیت عملکرد آنها آشنا نیستند.
اما مربی داخلی مهارت بالایی در حوزه مدنظر داشته و کیفیت تصمیم و عملکردها اهمیت بسیار زیادی برای او دارند. آنها کارآموز خود را نیز از قبل میشناسند و تفکراتی نیز درباره او دارند؛ مثلا مدتی با او همکاری کردهاند.
مربی داخلی باید به چند نکته توجه کند. نکاتی که مربی خارجی با آنها مواجه نمیشود.
- او باید نظرات قبلی خود درباره فرد را کنار گذاشته و تنها بر فرایند کوچینگ و شناختی که از این طریق نسبت به فرد پیدا میکند، تمرکز داشته باشد؛
- این مربی باید به تخصص خود توجه نکند و به فرد اجازه دهد خودش مسائل را حل کند؛
- او نباید برای دستیابی به راهحل عجله کند، بلکه باید فرصت کافی برای یافتن راهحل را در اختیار کارآموز قرار دهد؛
- مورد بعدی این است که رابطه مربی و کارآموز باید اختیاری و حمایتگر باشد. مربی چیزی را به کارآموز نمیگوید، بلکه برای پیشنهاد دادن به اجازه او نیاز دارد و با احترام به او میتواند سوالهای به جا و لازم را مطرح کند.
جدا از اینها مربیان باید مهارتهایی چون موارد زیر را نیز داشته باشند:
- مربیان عموما هوش احساسی بالایی دارند. آنها در درک دیگران و برقراری ارتباط بسیار خوب عمل میکنند؛
- مربیان باید بتوانند همدلی بسیاری از خود نشان دهند و در ایجاد تفاهم نظر، مهارت داشته باشند؛
- آنها دارای مهارتهای معاشرتی بالایی نیز هستند؛
- مربیان خوب در جمعآوری اطلاعات و روشنسازی آنها برای کارآموز خود، تبحر دارند. این افراد عموما توانایی شنیداری خوبی نیز دارند؛
- آنها به سرعت راهحل ارائه نمیدهند؛ بلکه ابتدا با ارائه بازخورد و روشنسازی اطمینان مییابند که مسئله را به خوبی درک کردهاند؛
- مربیان مهارت بسیار بالایی در سوال پرسیدن نیز دارند. همانطور که قبلا اشاره شد، آنها نباید نظر خود را بیان کنند، بلکه در عوض باید سوالاتی بپرسند که کارآموز را در حل مسئله راهنمایی کنند؛
- علاوه بر اینها، مربیان فضا و زمان لازم برای امتحان کردن را در اختیار کارآموز قرار میدهند. آنها بیش از حد برای اشتباهات عصبانی نمیشوند، بلکه در عوض بر تغییر شرایط به کمک فردی که اشتباه کرده، تمرکز دارند. آنها در ارائه بازخورد موثر مهارت بسیار بالایی دارند.
سخن پایانی
عبارت «کوچینگ» برای افراد مختلف معانی مختلفی دارد، اما به طور کلی یعنی کمک به یک فرد برای حل مشکلات و بهبود عملکردش.
اهمیتی ندارد که از کوچینگ در ورزش، زندگی یا کار، استفاده میشود. یک مربی خوب عقیده دارد که افراد همیشه پاسخ مشکلاتشان را خودشان میدانند و برای دستیابی به این پاسخها تنها به کمک نیاز دارند. علاوه بر این، مربی خوب همیشه از موفقیت کارآموزش در رسیدن به هدف تعیینشده لذت بسیاری میبرد.
دیدگاه