هنری مینتزبرگ: ما هم به شبکه های مجازی نیاز داریم و هم به جامعه واقعی!
درباره نویسنده: هنری مینتزبرگ (Henry Mintzberg) در صفحه شخصی وب سایت خود بیوگرافی اش را این گونه توصیف می کند که بیشتر زندگی کاری خود را در زمینه علمی مدیریت و سازمان ها صرف کرده است. با پیش زمینه مهندسی مکانیک از دانشگاه مک گیل کانادا، درجه های ارشد و دکتری خود را از دانشگاه ام ای تی MIT Sloan در رشته مدیریت اخذ کرده است. بیشتر زمان او صرف پژوهش و تالیف می شود و از صاحب نظران برجسته مطالعات سازمان و استراتژی است. امسال کتاب جدید او با نام تعادل سازی دوباره جامعه «Rebalancing Society» در کنار 170 مقاله و 17 کتاب سابق وی، منتشر شده است.
اگر می خواهید تفاوت بین شبکه (برای مطالعه بیشتر به مقاله شبکه سازی مراجعه کنید) و اجتماع را بدانید، از دوستان فیسبوکی خود بخواهید تا به شما در رنگ کردن خانه کمک کنند. شبکه های مجازی ما را به افراد متصل می کنند و به روش های مختلف و به طور شگفت انگیزی در حال افزایش اند. اما این مساله می تواند به روابط عمیق اجتماعی ما آسیب برساند. وقتی که با دوستان خود از طریق فیسبوک یا اینستاگرام خبردار می شویم، احتمال این که با آنها تماس بگیریم و یا ملاقاتشان کنیم، کم می شود. در کل این نوع شبکه های مجازی صرفا ما را به همدیگر وصل می کنند، اما اجتماع واقعی مراقب ماست و به ما اهمیت می دهد.
مارشال مک لوهان (Marshall McLuhan) در مورد اصطلاح مشهور «دهکده جهانی» که بر پایه فناوری های اطلاعات ایجاد گردید، مطالبی نوشته است. اما منظور از آن چه نوع دهکده ای است؟ در دهکده سنتی شما با همسایه خود در بازار محلی گپ می زنید و چهره به چهره در قلب اجتماع رو در رو می شوید. وقتی که انبار غله همسایه می سوزد، همه افراد برای بازسازی آن متحد می شوند. آیا در دهکده جهانی نیز این همدردی و کمک به همان شکل دهکده سنتی است؟ مانند روابط عاطفی نافرجام در اینترنت، این نوع ارتباطات هم دور از دسترس مانده و غیر قابل لمس است.
یک یا دو قرن پیش، واژه اجتماع «گروهی از افراد خاص» را در ذهن تداعی می کرد که از منطقه خاصی از زمین بودند، افراد یکدیگر را می شناختند و عادت ها، تاریخچه و خاطره های خود را به اشتراک می گذاشتند و به عنوان عضوی از گروه برای اقدامی ترغیب می شدند. در مقابل، این واژه مدرن تر شده و به معنای واقعی شبکه هایی را توصیف می کند که به صورت جامعه کسب و کار شناخته می شوند و افراد منافع مشترکی دارند اما در ارزش ها و تاریخ و خاطره ها اشتراک ندارند.
آیا این موضوع برای مدیریت در عصر دیجیتال اهمیت دارد، حتی اگر برای حل مشکلات دنیای ما باشد؟ یقینا جواب مثبت است. سال 2012 در ستون نیویورک تایمز (New York Times) توماس فریدمن (Thomas Friedman) پاسخ سوال خود از دوست مصری خود در مورد جنبش مربوط به اعتراضات این کشور را این گونه نوشت: فیسبوک واقعا به ارتباطات افراد کمک کرده، اما در همکاری آنها هیچ نقشی نداشته است. فریدمن در ادامه توضیح داده که «در بدترین حالت (شبکه های اجتماعی)، می توانند جایگزین اضافی اقدام واقعی باشند.» این همان دلیلی است که وقتی در جنبش های بزرگی مثل میدان تحریر قاهره و یا در وال استریت آگاهی در مورد نیاز به تغییر در جامعه افزایش می یابد، در مقیاس اقدامات کوچک اجتماعی که معمولا توسط گروه های کوچکی شکل می گیرد، تغییرات بیشتری به همراه دارند. در سطوح سازمانی که من نیز اغلب در مورد آن مطالب نوشته ام، کارکرد موثر شرکت ها به عنوان اجتماعی از انسان ها، صرفا جمع کردن نیروی انسانی دور هم نیست. البته، همه سازمان ها باید شبکه های خود را تقویت کنند، تا ارتباطات میان گروه ها و اتصال با دنیای بیرونی تقویت شود. و این خصوصیت به ویژه برای مدیران آنها کاربرد دارد: شبکه سازی و ارتباطات به منظور تصمیم گیری مدیران برای حفظ سازمان ها که از وظایف اصلی آنها محسوب می شود. اما مهم تر از آن نیاز به همکاری است و این ویژگی نیز نیازمند وجود حس قوی از اجتماع بودن در سازمان است. این روزها، در مورد رهبری ایراد های زیادی می گیریم. اما مهم تر از آن بحث اجتماع است و حس کنار هم بودن. مدیران عالی فضا و حس اجتماع را در سازمان ایجاد، تقویت و حمایت می کنند و این نیازمند مدیریت عملی است. در نتیجه مدیران نسبت به وظایف رهبری خود فراتر عمل می کنند تا بتوانند ماهیت جمعی اثربخشی سازمان را درک کنند. به ویژه برای عملکرد در دنیای امروزه، رسانه های دیجیتال ضرورت خاصی پیدا کرده اند، اما قلب سازمان ها ریشه در روابط مبتنی بر همکاری فردی است؛ هر چند که با فناوری های ارتباطی جدید با هم شبکه ایجاد کرده اند. بنابراین، در هر منطقه و سازمانی، به گستره جوامع مختلف، آگاهی از شبکه سازی فردی که در آن افراد با هم دیگر ارتباط ایجاد می کنند ولی برای همکاری چالش دارند، آگاهی اهمیت پیدا می کند.
رسانه های ارتباطی جدید، که برای تقویت ارتباطات معجزه آسا عمل می کنند، اگر به درستی مدیریت نشوند، می توانند بر همکاری تاثیر منفی بگذارند. و در کل، دستگاه های الکترونیکی با یک صفحه کیبرد، زمینه ارتباط ما را فراهم می کنند.
این مطلب در هفتمین نشست جهانی دراکر (Global Drucker Forum) که در 5 و 6 نوامبر امسال در وین برگزار شد، ارائه شده که موضوع آن ادعای انسان دوستی ما- مدیریت در عصر دیجیتال بود.
منبع: Harvard Business Review
دیدگاه