تاثیر خلق و خوی (مود) صبحگاهی بر عملکرد طول روز
مقدمه: مود (Mood) یا خلق و خوی صبحگاهی حالت موقت رفتاری و احساسی است که شدت آن کمتر از احساسات (Emotions) بوده و معمولا به خاطر کمبود محرک زمینه ای (Contextual) است. خلق و خوی در نحوه واکنش ما نسبت به ارتباطات، تعامل با همکاران و یا مشتریان، عمکرد شغلی و حتی گفت و گو نیز تاثیر دارد. خانم نانسی روث بارد (Nancy Rothbard) استاد دانشکده کسب و کار وارتون (Wharton) در پنسیلوانیا به نقش خلق و خوی صبحگاهی کارکنان و راه هایی برای تغییر مثبت آن اشاره کرده است.
آیا تاکنون در مورد اتفاقی که ممکن است شب قبل از شروع کار روزانه (روز اول هفته) برای کارکنانتان رخ دهد، فکر کرده اید؟ گاهی اوقات ممکن است همه ما با حس بدی از خواب بیدار شویم و رسیدن به وضعیت عادی کمی دشوار شود. بعضی اوقات هم خواب خوبی داشته ایم و با حس خوبی بیدار شده ایم، ولی دقیقا لحظاتی قبل از رفتن به سر کار با فرزند نوجوانمان بحث جدل میکنیم. (به همین دلیل) توجه به خلق اول صبح کارکنان می تواند مانند بازده مالی باشد.
تحقیقات استاد دانشکده کسب و کار فیشر در دانشگاه اوهایو، خانم استفانی ویلک (Steffanie Wilk) نشان می دهد که این روحیه صبحگاهی بیش از آنچه که فکر میکنید ادامه می یابد و بر روی عمکلرد شغلی تاثیر بسزایی دارد.
ما در تحقیقی با عنوان، "بیدار شدن در وضعیت خوب و یا بد از خواب: شروع روز با خلق و خوی، حوادث کار، تاثیر برکارکنان و عملکرد شغلی" در طول چند هفته به بررسی کارکنان مرکز خدمات مشتری یک شرکت بیمه پرداختیم. در طول روز، بررسی های کوتاه مدت مربوط به این مرکز را انجام داده و وضعیت خلق و روحیه کارکنان را در شروع روز، هنگام تعامل با مشتریان و نیز روحیه آنها پس از تعامل را بررسی کردیم. همچنین از شاخص های عملکرد شرکت برای تحقیق اینکه چطور خلق و خوی این کارکنان با عملکردشان ارتباط دارد، بهره بردیم. به این نتیجه رسیدیم که کارکنان مرکز خدمات مشتری در هر روز، خلق متنوعی دارند، اما کسانی که روز خود را شاد و یا با آرامش شروع می کنند، در طول روز نیز به همان شکل ادامه داده و گرایش به بهبود خلق خود در تعامل با مشتری دارند. بالعکس، بیشتر افرادی که روز خود را با خلق بد آغاز می کنند، نمی توانند شرایط خوبی را ادامه داده و معمولا حس بدی را در پایان روز- حتی پس از تعامل با مشتریان مثبت و خوش رو تجربه می کنند.
بخش جذاب (متناقض) یافته های ما که آن را " Misery loves company" می خوانیم، این است که برخی از کارکنانی که حس بدی در شروع روز داشتند، پس از برخورد آن ها با مشتریانی که خلق مشابهی داشتند، از میزان خلق بدشان کاسته شده. زیرا با در نظر گرفتن این مشتریان به این نتیجه رسیده اند که زندگی شان خیلی وحشتناک نیست.
مهم تر اینکه، به این نتیجه رسیدیم که عملکرد قوی زمانی اثر گذار است که در کیفیت کار و بهره وری محسوس باشد. کارکنانی که دارای خلق و خوی مثبتی هستند، خدمات با کیفیتی را ارائه می دهند. آنها شمرده و رسا با تلفن صحبت می کنند و کمتر تیک های زبانی و یا وقفه در گفت و گو دارند و قواعد زبانی را بهتر رعایت می کنند. کارکنانی که روحیه منفی داشته باشند، تمایل دارند که در کارشان وقفه ایجاد کنند تا با استرس شان مقابله کنند و روز خود را به هر نحوی شده به پایان برسانند! حال این وقفه های کوچک جمع شده و باعث کاهش بیش از ده درصد بهره وری می شود.
اما مدیران چگونه می توانند از این یافته ها برای کمک به کارکنان به منظور غلبه بر استرس و بهبود عملکردشان استفاده کنند؟ با اینکه این موضوع دشوار به نظر می رسد، اما غیرممکن نیست که بتوان مانند دکمه بازگشت به کارکنان کمک کرد تا سعی کنند خلق منفی صبحگاهی را تغییر دهند. برای مثال، بهتر است مدیران پیام های روحیه بخش را در زمان صبح بفرستند و یا با جمع کردن اعضای تیم و ایجاد انرژی مثبت، به بهبود وضعیت و نیز ایجاد روحیه مثبت برای شروع روز کاری کمک کنند.
تغذیه روحی افراد و تقدیر از موفقیت ها و دستاوردهای کارکنان همواره یکی دیگر از روش های روحیه بخش محسوب می شود. همچنین به عنوان گزینه دیگر، مدیران می توانند زمان کوتاهی در اول صبح مانند گفت و گو پیش از جلسه را با کارکنان داشته باشند تا از آن برای تغییر خلق کارکنان استفاده کنند. علاوه بر این، افراد نیازمند زمانی برای بازیابی روحیه شب قبل از شروع کار هستند. بهتر است مدیران از فرستادن انبوهی از ایمیل ها در شب و غیر از وقت کاری برای کارمندان خودداری کنند حتی اگر قرار است که کارمند صبح به آنها رسیدگی کند. همچنین اگر کارکنان کمی تاخیر داشته باشند، مدارا و تامل در برخورد مدیران با این موضوع به جای واکنش سریع، به گفت و گوی سازنده و روز کاری بهتر کارکنان منجر می شود.
کارکنان، به نوبه خود ، نیز بهتر است برای از بین بردن روحیه منفی ناشی از شب قبل قدم هایی بردارند آنها می توانند با تغییر مسیر روزانه برای رسیدن به محل کار، گفت و گوی کوتاه با دوستان و یا توقفی برای خوردن قهوه این تغییر را ایجاد کنند و مدیران نیز نباید مانع آنها شوند. در نهایت، بهترین روشی که افراد می توانند انجام دهند، تنفس عمیق قبل از رسیدن به ورودی محل کار و تمرکز بر استفاده حداکثری از روز جدید است.
منبع:
HBR.org
دیدگاه