تاثیر ما بر سرنوشت : تشریح مفهوم کانون کنترل
شما در زندگی شخصی و حرفه ای، موفقیت ها و شکست های خود را به چه عواملی نسبت می دهید؟ آیا معتقدید که سرنوشت انسان در دست خود اوست یا اینکه این امر تا حد زیادی نتیجه عوامل محیطی و احتمالات و شانس است؟
افراد بر حسب مسئولیت پذیری رفتارهایشان با هم متفاوت اند. یکی از ابعاد شخصیت که درصدر تبیین این تفاوت است، کانون کنترل نامیده می شود. انسانها علل رفتارهایشان را به خود یا به عوامل محیطی نسبت می دهند. این ویژگی شخصیتی به الگو های رفتاری متفاوتی منجر می شود. افرادی که به باور خود وقایع و پیامدهای موثر بر زندگی را در کنترل دارند، درون کنترل نامیده می شوند و کانون کنترل درونی دارند. وقتی چنین شخصی موفقیت یا شکستی را تجربه می کند خود را عامل اصلی آن موفقیت یا شکست می داند. اگر در امتحان موفق شود موفقیت را به توانایی ها و تلاش های خود نسبت می دهد و اگر نمره پایینی کسب کند علت آن را در نقایص کار خود می جوید. بسیاری از افراد کارآفرین و موفقیت طلب درون کنترل اند و نتیجه کار را به سرنوشت یا شانس نسبت نمی دهند.
در مقابل، افراد برون کنترل بر این عقیده اند که رفتار و عملکرد آنها نتیجه شرایطی است که خارج از کنترل آنهاست. این افراد کانون کنترل بیرونی دارند و پیامدها را نتیجه علل بیرونی و عوامل محیطی و شانس و سرنوشت خود می دانند. آنها معتقدند وقایع بدی که برای آنها اتفاق می افتد حاصل سرنوشت و بخت بد یا شرایط غیر منصفانه، و وقایع خوب حاصل شرایط خوب یا شانس آنهاست.
درون کنترل ها در سازمان مسئولیت کارشان را خود به عهده می گیرند و به محیط یا دیگران نسبت نمی دهند. برون کنترل ها معتقد اند که زندگی کاری شان در کنترل مدیران بالاتر است. این افراد معمولا رضایت شغلی کمتری دارند، با خود بیگانه اند، با کار عجین نمی شوند و معمولا عملکرد ضعیف خود را به مدیر یا دیگران یا محیط نسبت می دهند. یافته های ذیل حاصل تحقیقات در زمینه کانون کنترل است :
- استرس و اضطراب : برون کنترل ها نسبت به درون کنترل ها استرس، اضطراب و نگرانی بیشتری دارند.
- انگیزش : درون کنترل ها انگیزه کاری بالایی دارند.
- رضایت شغلی : رابطه بین رضایت شغلی و عملکرد در درون کنترل ها نسبت به برون کنترل ها بیشتر است.
- انتظارات: درون کنترل ها بیشتر انتظار دارند که تلاش هایشان به عملکرد بالا منجر شود.
- عملکرد: درون کنترل ها در وظایفی که نیاز به یادگیری و حل مسئله دارد به شرطی که عملکرد منجر به پاداش با ارزش شود، عملکرد بالاتری دارند.
برگرفته از : قلی پور، آرین (1386) مدیریت رفتار سازمانی، انتشارات سمت : تهران.
دیدگاه