هوش مالی چیست و چه تأثیری در موفقیت حرفهای شما دارد؟
یکی از مهارت های مدیریت کسب و کار، برخورداری از هوش مالی یا همان هوش اقتصادی (Financial IQ) است. بهطور کلی، هوش مالی بهعنوان توانایی کسب و استفاده از دانش و مهارتهای حاصل از درک اصول مالی و حسابداری در دنیای کسبوکار تعریف میشود. در این مطلب قصد داریم مفهوم هوش مالی، اهمیت آن و راهکارهای افزایش هوش مالی را بیان کنیم تا بتوانید به تقویت هوش مالی خود بپردازید و اهمیت آن را در کسبوکار درک کنید. همراه ما باشید.
هوش مالی چیست؟
هوش مالی یا اقتصادی، مهارتی اکتسابی است و با تمرین و تکرار میتوان آن را آموخت. اساسا مهارت هوش مالی درمورد آگاهی از زیروبم صورتهای مالی است، خواه این صورتهای مالی به امور شخصی خودتان، شرکتتان یا شرکتی که در آن کار میکنید، مرتبط باشد. بهعبارتی، هوش مالی توانایی درک و کسب دانش و مهارت در زمینه امور مالی در دنیای کسبوکار است.
هوش مالی اصطلاح بهنسبت جدیدی است که در میان صاحبان مشاغل محبوبیت روزافزونی به دست آورده است. این مهارت برای کمک به افزایش دستاوردهای مالی و کاهش نرخ ریزش یا خروج کارکنان، با درگیرکردن آنان در تصمیمات مالی شرکتها به کار میرود. در واقع، بسیاری از شرکتها هوش مالی را بهعنوان یک مهارت رهبری به کارآموزان و کارکنان تازهوارد خود آموزش میدهند.
از سوی دیگر، هر تصمیمی، که هر شرکتی میگیرد، بر امور مالی آن تأثیر میگذارد؛ بنابراین، درک اصول حسابداری و بهنوعی هوشمندی، که بهدنبال آن به وجود میآید، به بهبود نتایج منجر میشود. درک مالی افراد به آگاهی آنان از بودجه، لیستهای حقوق و دستمزد، اوراق سازمانی، حق بیمه، سود و موارد دیگر مربوط میشود. این مهارت دانشی فنی به شمار میآید و ما قصد داریم در این راستا دلایل اهمیت هوش مالی را در موفقیت افراد، در این مطلب تشریح کنیم.
در حالت کلی، مجموعه مهارتهای موردنیاز برای داشتن هوش مالی گسترده است، اما اساسا آگاهی از نحوه خواندن صورتهای مالی را در بر میگیرد. صورت مالی شرکتها معمولا برای نشاندادن عملکرد کلی آنها در یک دوره مشخص به کار میرود. بیشتر شرکتها نیز گزارشهای مالی خود را هر ۳ ماه ۱ بار و حداقل در ۳ گروه مختلف ارائه میدهند که صورتهای مربوط به درآمد، ترازنامه و جریان وجوه نقد آنان را شامل میشود. هریک از این صورتهای مالی نیز، بهطور مشترک، به تعیین نقاط درآمد یا ضرر شرکت، نقاط ثبات مالی و همچنین حوزههای سرمایهگذاریشده کمک میکند.
۱. صورت سود و زیان: این صورت مالی برای گزارشکردن اینکه کسبوکار مربوط چقدر درآمد داشته و چه مقدار پول برای دستیابی به چنین درآمدی صرف شده است، به کار میرود؛ بنابراین، میتوان گفت که صورت درآمد کلیه ورودیهای نقدی کالا و خدمات به کسبوکار موردنظر را منهای هزینههای پرداختشده برای تأمین کالا و خدمات، در بر میگیرد که موضوع مهمی در هوش مالی محسوب میشود.
۲. ترازنامه: دارایی، بدهی و سرمایه شرکت را نشان میدهد. دارایی اموال شرکت را شامل میشود که از آن جمله میتوان حسابهای بانکی، تجهیزات، ماشینآلات، املاک و مستغلات یا حق ثبت اختراع شرکت را نام برد. بدهی شرکت نیز پولهایی هستند که کسبوکار مذکور به دیگران بدهکار است و تعهدات پرداخت به دیگران، از جمله وام، اجاره املاک، حقوق و دستمزد کارمندان یا حق تأمین مواد موردنیاز تأمینکنندگان شرکت، را در بر میگیرد. سرمایه نیز نشاندهنده این است که شرکت موردنظر، در صورت فروش یا انحلالش، چه ارزشی خواهد داشت. این موضوع نیز از اهمیت بسیاری در هوش مالی برخوردار است.
۳. صورت جریان وجوه نقد: جریان وجه نقدی به داخل و خارج از کسبوکار را نشان میدهد. صورت جریان وجوه نقدی به شرکت کمک میکند تا از اینکه پول از کجا به کسبوکار میآید و به کجا میرود، درک دقیقتری حاصل شود.
ممکن است آگاهی از شرایط مالی شرکت و بررسی آن، حتی برای تیمی از افراد، دلهرهآور به نظر برسد، اما دانستن آنچه در صورتهای مالی ارائه میشود، میتواند تصویر واضحتری را از سلامت مالی کسبوکار ایجاد کند؛ همچنین اهمیت مفهوم هوش مالی و چگونگی سنجش موفقیت مالی کسبوکار به شرکتها کمک میکند تا تصمیم درست را بگیرند و بر اساس تأثیر مثبت این تصمیمات روی شرایط مالی شرکتشان، اقدامات بعدی خود را انجام دهند.
راهکارهای افزایش هوش مالی چیست؟
ممکن است اینطور به نظر برسد که فقط برخی افراد خاص از هوش مالی برخوردار هستند، اما حقیقت این است که همه ما تا حدودی از این توانایی برخورداریم؛ با وجود این، همه ما از چنین موضوعی آگاه نیستیم و حتی برخی از افراد، علیرغم آگاهیشان، ممکن است نحوه استفاده از آن را برای تأمین منافع خود ندانند. برخی از افراد نیز بیشتر از دیگران درمورد آن میدانند و بینش دقیقتری درمورد نحوه استفاده از خود پول برای تولید پول بیشتر دارند. در این زمینه کارشناسان نیز معتقدند که هیچ راهحل سریع یا راز خاصی برای ثروتمندشدن وجود ندارد؛ همچنین برای ثروتمندشدن به کار بیشازحد نیاز ندارید، بلکه فقط باید آن را بهتر درک کنید و در نحوه مواجهه خود با پول تغییراتی ایجاد کنید!
بهاحتمال زیاد، نمیتوانید شخص موفقی را پیدا کنید که اطلاع یا بهرهای از هوش مالی نداشته باشد؛ البته این موضوع از تعریفی که میتوانید برای رسیدن به موفقیت داشته باشید، جداست؛ بهعبارت دیگر، ممکن است پول زیادی نداشته باشید، اما از کارهایی که انجام میدهید و از محیطی که در آن قرار دارید، خوشحال و راضی باشید؛ این را میتوان موفقیت دانست؛ در مقابل، ممکن است فردی پول زیادی داشته باشد، اما در استفاده از آن اسراف کند و تمام پولش را به انجام کارهای بیهوده اختصاص دهد؛ چنین فردی میتواند در دسته اشخاص ناموفق طبقهبندی شود.
در ادامهی مطلب با ارائهی نکاتی، بیان میکنیم که راههای تقویت هوش مالی چیست.
۱. افزایش ثروت با هوش مالی
آیا کسی را میشناسید که نخواهد ثروتش را افزایش دهد؟ بهطور کلی، مهمترین چیزی که افراد دارای تفکر تجاری باید بدانند، جریان نقدینگی آنها است؛ بنابراین، صرفنظر از اینکه ممکن است کسبوکار شخصی خودتان را نداشته باشید، باز هم باید هوش مالی داشته باشید و بدانید که پولتان به کجا میرود.
یکی از دلایل ثروتمندترشدن افراد این است که جریان نقدینگی خود را زیرنظر دارند و همواره آن را کنترل میکنند. البته برای کنترل جریان وجوه نقدی خودتان لازم نیست حتما کسبوکار شخصی خود را داشته باشید؛ همچنین برای کنترل این جریان، لزوما نباید درآمد زیادی داشته باشید. بهطور کلی، هنگامی که جریان نقدینگی خود را بهتر درک کنید، متوجه خواهید شد که پولتان را به چه مواردی اختصاص میدهید، کدام موارد را میتوانید به حالت متعادلتری برسانید، چه مواردی را کاهش دهید و چه چیزهایی را بهطور کامل حذف کنید. انجام چنین کاری، بهطور خودکار، پولتان را افزایش میدهد که هوش مالی این کمک را به شما میکند.
۲. کنترل ارتباط با پول
شاید باور نداشته باشید، اما نحوه تفکر افراد درباره پول با هوش مالی و میزان موفقیت آنها بسیار ارتباط دارد؛ علاوه بر این، همه ما این جمله قدیمی را به یاد داریم که «پول ریشه همه شرارتهاست.» برخی از ما با چنین باوری بزرگ شدهایم، در حالی که ممکن است افراد دیگر با نگرشی همچون «چیزی که آسان به دست بیاید، به آسانی هم از دست میرود» تربیت شده باشند. گروه دیگری از افراد نیز بر این باور هستند که برای به دستآوردن پول باید بهسختی کار کنند و معتقدند که «پول روی درخت سبز نمیشود!» شما نیز ممکن است به این باورها اعتقاد داشته باشید، اما در حالت کلی چیزی که همه باید به آن باور و اطمینان داشته باشیم، این است که میتوانیم میزان درآمد خود را کنترل کنیم.
بهعبارت دیگر، افراد موفق در هوش مالی درآمد خود را کنترل میکنند، نه اینکه درآمدشان آنها را کنترل کند. در حقیقت، آنها تصمیم گیری میکنند که پولشان را به چه چیزی اختصاص دهند، در چه زمینههایی هزینه کنند یا روی چه چیزهایی سرمایهگذاری کنند؛ بنابراین، باید بتوانید رابطه مناسبی با درآمدتان داشته باشید، دانستههای خود را در این مورد گسترش دهید و اطلاعاتتان را به آنچه در گذشته آموختهاید، محدود نکنید. آموزشهای رسمی نمیتواند برای چنین حل مسئله هایی مفید واقع شود؛ حتی تحصیلات دانشگاهی نیز در رابطه با مهارتهای کنترل پول اطلاعات کاربردی ارائه نمیدهند، مگر اینکه در رشته تخصصی مرتبط با آن تحصیل کنید؛ بنابراین، هرچیزی را که درمورد مسائل مالی یاد میگیرید، برابر با توانایی کنترل نحوه ارتباط با درآمدتان در نظر نگیرید.
۳. افزایش دانش درمورد پول
بین تفکرات افراد نسبت به پول و آنچه درمورد آن میدانند، تفاوت بسیاری وجود دارد؛ برای مثال، بسیاری از ما فقط در رابطه با قابلیت پول برای خریدکردن اطلاعات داریم و دانستههایمان به همین موارد محدود میشود؛ این در حالی است که برای استفاده از مهارت هوش مالی خود باید بیشتر از اینها بدانیم. بهعبارت دیگر، باید درک کنیم که پولمان چه کاربردهایی میتواند داشته باشد یا اینکه داراییهای مالی در مقابل بدهیهایمان چقدر است؛ بسیاری از ما از اختلاف بین داراییها و بدهیهای خود آگاه نیستیم. در واقع، کمبود دانش و هوش مالی همان چیزی است که اغلب افراد را بهسمت انجام اشتباهات مالی سوق میدهد و به بدهکارشدن آنها منجر میشود، یا اینکه آنها را به سرمایهگذاریهای مالی ضعیف وارد میکند. در نهایت، همه این موارد موجب بدهکاری افراد و تضعیف موقعیت مالی آنان میشود.
۴. آگاهی درمورد کاری که با پول انجام میدهید
آیا شما هم فکر میکنید که درآمد کمی دارید؟ بسیاری از افراد معمولا معتقدند که درآمد بسیار پایینی دارند و به همین دلیل، از نظر مالی، همواره در مضیقه قرار میگیرند؛ با وجود این، بدیهی است که هر چقدر درآمد کسب کنیم، باز هم آن را کافی نمیدانیم. در واقع، دلیل چنین شرایطی این است که هر چقدر درآمد داشته باشیم، به همان اندازه هم پول خرج میکنیم، سپس بین درآمد و هزینههایمان، بهنوعی، رقابت به وجود میآید و خودمان هم میدانیم که در چنین رقابتی همواره مخارجمان برنده میشود؛ بهعبارتی، بیشتر اوقات مخارجمان از درآمدهایمان پیشی میگیرد! در این میان مورد مهمی که باید از خودتان سؤال کنید، این است که پول خود را برای چه چیزی هزینه میکنید؟
آیا داستان «مستمند و ثروتمند» را شنیدهاید؟ این داستانها معمولا درمورد افرادی است که از هیچچیز به همهچیز یا از فرش به عرش میرسند. در مقابل، ممکن است با افرادی هم مواجه شده باشید که تمام دارایی خود را از دست میدهند و به فرد مستمندی تبدیل میشوند! چنین تجربیاتی فقط جنبه سرگرمی ندارد، بلکه هرکدام درسهایی برای یادگیری به شمار میآید. در حقیقت، هدف چنین داستانهایی این است که نشان دهد موفقیت به میزان درآمد بستگی ندارد، بلکه به کارهایی وابسته است که با درآمدتان انجام میدهید. مثال سادهای از کاری که بسیاری از افراد دارای هوش مالی انجام میدهند، این است که حداقل ۱۰٪ از درآمد خود را، بهطور پیشفرض، پسانداز میکنند و فقط روی ۹۰٪ باقیمانده برنامه ریزی میکنند. در واقع، این افراد هوش مالی دارند و از پسانداز خود برای اهدافی مانند سرمایهگذاری در آینده، استفاده میکنند یا آن را برای کسب سودهای طولانیمدت کنار میگذارند.
۵. آگاهی از بهترین چیزها برای سرمایهگذاری
یکی از سؤالاتی که برای همه افراد در حوزه هوش مالی به وجود میآید این است که پول خود را در چه زمینهای سرمایهگذاری کنند. آیا سرمایهگذاری روی املاک انتخاب خوبی است یا سرمایهگذاری در بورس، اوراق بهادار و سایر موارد مشابه تصمیم عاقلانهتری به نظر میرسد؟ بدیهی است که تصمیمگیری در این زمینه بدون کسب آگاهی و دانش کافی امکانپذیر نیست.
در واقع، یکی از بهترین سرمایهگذاریهایی که با توجه به هوش مالی میتوانید انجام دهید، کسب دانش برای آگاهی از حوزههای مناسب سرمایهگذاری مالی است؛ با انجام چنین کاری، بهاحتمال زیاد به موفقیتهای موردنظرتان میرسید. به همین دلیل است که افراد برای یادگیری موضوعات موردنظرشان در دورههای آموزشی مربوط شرکت میکنند. بهعبارت بهتر، کسی که میتواند به افزایش ثروتتان کمک کند، خودتان هستید؛ بنابراین، رشد و توسعه خودتان تنها چیزی است که به اختصاص زمان و تلاش برای تحقق آن نیاز دارید. هنگامی که روی توسعه مهارتهای خود تمرکز میکنید، متوجه میشوید که در چه چیزی مهارت دارید و در چه چیزهایی میتوانید موفق شوید.
توسعه ویژگیها و مهارتهای شخصی درمورد بسیاری از افراد به ایجاد تغییراتی اساسی در سبک زندگی آنها منتهی میشود؛ برای مثال، برخی افراد با توسعه مهارت شخصی خود، شغل سابقشان را ترک میکنند و به شغلهای دیگری مشغول میشوند یا در حوزه موردنظر خود سرمایهگذاری میکنند و در این زمینه نیز بسیار موفق عمل میکنند. این شرایط بهدلیل تغییر ذهنیت فرد اتفاق میافتد، زیرا تغییر طرز تفکر، نگاه او را به مسائل مختلف تغییر میدهد.
۶. مهارت کنترل آنچه در توان دارید
همان طور که میدانید، کنترل چیزهای زیادی در محیط اطرافمان دست خودمان نیست؛ برای مثال، نمیتوانیم چگونگی عملکرد بازار بورس را کنترل کنیم، افزایش یا کاهش قیمت املاک نیز خارج از کنترل ماست؛ حتی حقوقی که به دستتان میرسد هم از جانب مدیر شرکتتان کنترل میشود. شاید با خود فکر کنید که چیزهای بسیاری از کنترلتان خارج است و در نهایت، برای تلاشکردن امیدی نداشته باشید؛ در حالی که برای موفقیت باید فقط روی مواردی تمرکز کنید که توانایی کنترلشان را دارید. با این تفاسیر، چیزی که قصد سرمایهگذاری روی آن را دارید، تحتکنترل خودتان است و به این ترتیب، نحوه خرجکردن حقوقتان نیز در محدوده کنترل خودتان است.
امروزه، در دنیایی زندگی میکنیم که همهچیز بهسرعت در حال تغییر است و به این ترتیب نمیتوانیم با اطمینان کافی درمورد آینده تصمیم بگیریم؛ با وجود این، افراد دارای هوش مالی میدانند که نتیجه آنچه امروز انجام میدهند، در آیندهشان منعکس خواهد شد؛ بنابراین، دیدگاهی آیندهنگر داشته باشید و بدانید که هر گام مالیای که امروز برمیدارید، در آیندهتان تأثیر مثبت یا منفی چشمگیری خواهد داشت.
۷. استخدام افراد دارای هوش مالی بالا
بدون برخورداری از هوش مالی کافی، نهتنها نمیتوانید از پولتان بهدرستی استفاده کنید، بلکه حتی نمیتوانید گام اول را، که همان کسب درآمد است، بردارید. شاید با خودتان فکر کنید که بهاندازه کافی از نظر مالی هوشمند نیستید؛ بهتر است بدانید که خیلی از افراد نسبت به خودشان چنین تفکری را دارند. در واقع، بخشی از هوشمندی یک فرد این است که باور داشته باشد که همهچیز را نمیداند. بیشتر افراد، بهطور ذاتی، از نظر مالی باهوش هستند، اما نمیدانند که چگونه از این توانایی خود برای کسب موفقیت استفاده کنند.
بنابراین، اگر بهواقع به بهبود شرایطتان فکر میکنید، با پرداخت هزینهای، میتوانید از فردی که مشکلتان را درک میکند درخواست کمک کنید تا در رابطه با موضوع موردنظرتان بهقدر کافی اطلاعات در اختیارتان قرار دهد؛ البته شاید دریافت مشاوره رایگان از افراد غیرمتخصص و آشنایانتان را ترجیح دهید، اما در صورتی که مشاورههای رایگان نادرست درمورد هوش مالی بگیرید، در نهایت هزینه سنگینی را متحمل خواهید شد.
۸. اهداف کوتاهمدت و بلندمدت
ممکن است همه ما یک سری اهداف کوتاهمدت داشته باشیم و برای تحقق آنها تلاش کنیم. نکته جالبتوجه این است که باید اهداف کوتاهمدت را از اهداف بلندمدت خود متمایز کنید، زیرا این امر موجب میشود تا متمرکزتر و متعادلتری عمل کنید.
بهعبارتی، ممکن است برای افزایش درآمدتان ۲ هدف کوتاهمدت و بلندمدت داشته باشید، اما تجربیات نشان میدهد که بیشتر افراد در چنین شرایطی خود را درگیر اهداف کوتاهمدتشان میکنند و اهداف دیگر را برای مدتی طولانی فراموش میکنند! البته نمیتوان با اطمینان کامل گفت که بیشتر مردم هوش مالی کافی ندارند و راههای استفاده درست از پولشان را نمیدانند و آن را هدر میدهند؛ اما بهطور کلی، دلیل چنین شرایطی این است که برنامه عملیاتی مناسبی برای مدیریت درآمد خود ندارند. در هر حال، باید بتوانید از خودتان و ثروت آیندهتان محافظت کنید و پولتان را در زمینهای استفاده کنید که اهداف بلندمدتتان را نیز تأمین کند؛ برای مثال، میتوانید در حوزهای سرمایهگذاری کنید که در تحقق هدف گذاری بلندمدتتان کمککننده باشد.
در واقع، تلاش برای تحقق اهداف بلندمدت موجب میشود که پس از عمری کار و تلاش، برای استراحت در زمان بازنشستگی بهقدر کافی وقت داشته باشید، از وقت خود لذت ببرید و مطمئن باشید که شرایط زندگی خود را بهخوبی تحتکنترل دارید.
۹. گسترش ارتباطات
هنگامی که شبکه ارتباطات خود را گسترش دهید و از این طریق با افراد بیشتری با هوش مالی بالا آشنا شوید، راه رسیدن به هدف تان هموارتر میشود. بهعبارتی، ممکن است برخی از افراد به مشاوره درمورد مسائل مالی خود نیاز داشته باشند و در این شرایط تمایل داشته باشند که با کسانی صحبت کنند که به آنها اعتماد دارند، اما بهدلیل محدودبودن شبکه ارتباطی خود، در مقایسه با اطرافیانشان، اطلاعات مالی فراوانی نداشته باشند. در واقع، چنین شرایطی بهمنزله پیروی گروهی از افراد نابینا از سناریوی فرد نابینای دیگری است و بدیهی است که در این صورت موفقیتی حاصل نمیشود. به همین دلیل، برای بهبود قابلیت هوش مالی خود به افراد متخصصی در این زمینه نیاز دارید که اطلاعات و درک خوبی در حوزه مدیریت مالی داشته باشند؛ علاوه بر این، هرچه شبکه ارتباطی خود را گستردهتر کنید، با یادگیری چیزهای جدید و انتخاب عادات خوب مالی، موفقیت بیشتری به دست میآورید.
۱۰. بازی سرزنش
آخرین نکتهای که درمورد هوش مالی باید اشاره کنیم، تمایل بیشتر ما به سرزنش همهچیز و همهکس بهدلیل شکست در هرچیزی است! بهعبارتی، بسیاری از ما کار، مدیر، خانواده، شرایط پیرامون، آبوهوا، سگ و گربه و بهطور کلی، همهچیز را برای ازدستدادن پول خود مقصر میدانیم. بخش عمدهای از هوشمندی مالی این است که بزرگ شویم و درمورد اشتباهات خود در حوزه مالی مسئولیتپذیرتر باشیم. حقیقت این است که اگر به اشتباهات و کمبودهای خود اعتراف نکنیم و در عین حال، برای برطرفکردنشان کاری انجام ندهیم، نمیتوانیم به موفقیت برسیم.
جمعبندی
برخورداری از هوش مالی یا هوش اقتصادی مشکلات مربوط به این حوزه را رفع میکند، اما لزوما به کسب درآمد منتهی نمیشود! بهعبارت بهتر، هوش مالی توانایی خوبی است، زیرا بهطور کامل تحتکنترل خودتان است و میتوانید با تلاش بیشتر، به تقویت هوش مالی بپردازید تا درآمدتان نیز افزایش یابد. در این مطلب توضیح دادیم هوش مالی چیست و به راهکارهای افزایش هوش مالی پرداختیم تا بتوانید برای تقویت هوش مالی خود آنها را بهکار بگیرید. امیدواریم مطالعهی این مطلب برای شما مفید بودهباشد. نظرات خود را با ما بهاشتراک بگذارید.
دیدگاه