گیمیفیکیشن (Gamefication) یا بازیسازی چیست؟
- گیمیفیکیشن از کجا آمده است؟
- چرا همه در مورد گیمیفیکیشن گیج هستند؟
- گیمیفیکیشن چیست؟
- گیمیفیکیشن دیجیتال است یا آنالوگ؟
- آیا گیمیفیکیشن به اهداف نیاز دارد؟
- چگونه Gamification را تعریف کنیم؟
- کاربردهای گیمیفیکیشن
- نمونههایی از گیمیفیکیشن
همه ما قبلا بازی کردهایم، اما اهمیت گیمیفیکیشن در کسب و کار چیست؟ باور کنید یا نه، بازی و گیمیفیکیشن دو مفهوم متفاوت هستند. اگر میخواهید تعامل با افرادی که خدمات یا محصولات شما را میخرند افزایش یابد، گیمیفیکیشن میتواند باعث ایجاد رقابت و علاقه شود. کار گیمیفیکیشن این است که عناصری را از ساختار بازی، اصول کلی و تئوریهایی که بازی را هدایت میکنند، میگیرد و در زمینههای دیگر اعمال میکند. در این مطلب با مفهوم گیمیفیکیشن آشنا میشویم و به این میپردازیم که گیمیفیکیشن چیست و چگونه آن را تعریف کنیم.
گیمیفیکیشن از کجا آمده است؟
نیک پلینگ (Nick Pelling) در سال ۲۰۰۲ اصطلاح گیمیفیکیشن (Gamification) را ابداع کرد و رَپِرهای سبک آزاد در همهجا از پتانسیل قافیه ارائهشده خوشحال شدند.
جهان اکنون مکان بسیار متفاوتی است؛ ۳ مردعنکبوتی جدید داشتهایم؛ اندی موری (Andy Murray) برنده مسابقات ویمبلدون (Wimbledon) شد و اگر کوچکترین شانسی وجود داشته باشد که لنگهجوراب گمشدهمان به سیاهچاله مکیده شود، دیگر یک موتور جستوجوگر (Ask Jeeves) نداریم! اما تعریف گیمیفیکیشن چیست؟
این اصطلاحی است که احتمالا قبلا شنیدهاید؛ شاید درک مبهمی از این اصطلاح داشته باشید، شاید هم نه! احتمالا قبلا از آن استفاده کردهاید. شاید هم اینطور نیست! شاید این واژه باعث میشود کهیر بزنید! شاید هم باعث میشود از شدت خوشحالی بپرید!
چرا همه در مورد گیمیفیکیشن گیج هستند؟
دلیل واضحی برای این مسئله وجود دارد. به نظر میرسد که هیچ ۲ نفری تعریف مشابهای از گیمیفیکیشن ندارند. این امر به آن معنا نیست که ۲ نوع متفاوت از «ساختار» و «محتوا» وجود دارد.
اما «بازیهای آموزشیای» وجود دارد که بهاشتباه از آنها بهعنوان گیمیفیکیشن یاد میشود. البته بهطور قطع افرادی وجود دارند که درمورد «عناصر بازی» و «مکانیک بازی» گیج میشوند. آیا این مشکل به تجربه کاربر مربوط است یا نوعی طراحی رفتاری است، یا هردو؟
دستآخر افراد کمدانشی وجود دارند که از این اصطلاح برای تمام چیزهایی که با دنیای بازی ارتباط دارند، استفاده میکنند.
تعجب کردید؟ بله؛ این بهطور غمانگیزی اشتباه است!
بهوضوح احساس سردرگمی اساسیای درمورد این کلمه وجود دارد. اگر جستوجوی سریعی انجام دهید، پیچیدگی این موضوع را متوجه خواهید شد. بله؛ محتوای فریبنده بسیار است؛ ما هم میخواهیم به مبارزه آنها برویم! در واقع، ما در پایان این مقاله به تعریف خود از گیمیفیکیشن رسیدهایم.
گیمیفیکیشن چیست؟
گارتنر (Gartner) در یکی از روزهای آرام سال ۲۰۱۴ بهدنبال تعریف مجدد گیمیفیکیشن رفت. چیزی که آنها به دست آوردند، این بود:
گیمیفیکیشن عبارت است از: «استفاده از مکانیک بازی و طراحی تجربه برای تعامل دیجیتالی و انگیزهدادن به افراد برای دستیابی به اهدافشان.»
این تعریف جالب از گیمیفیکیشن، شامل گیمیفیکیشن ساختاری (مکانیک بازی) و گیمیفیکیشن محتوا (طراحی تجربه) است و اهمیت مشارکت و انگیزه محرک را برجسته میکند؛ با این حال، این تعریف آنچنان قوی و دقیق نیست؛ اجازه دهید بیخیال آن شویم!
گیمیفیکیشن دیجیتال است یا آنالوگ؟
جالب است که تعریف گارتنر درمورد تعامل «دیجیتال» است، اما گرچه بازیهای دیجیتال بهراحتی گیمیفیکیشن میشوند، اما آنها تنها تجربیاتی نیستند که قابلیت گیمیفیکیشنشدن را دارند.
به کارت عضویتی (loyalty card) که از کافیشاپ محل خود دریافت میکنید، فکر کنید. هیچ مورد دیجیتالی خاصی درباره یک قطعه کاغذ و یک تمبر وجود ندارد؛ این مثال خوبی از دنیای واقعی است. بهطور قطع این مثال، مانند بسیاری از برنامههای عضویت، نمونهای از گیمیفیکیشن در عمل است.
علاوه بر آن، ما اغلب از گیمیفیکیشن در آموزش کلاسی، بدون کمکگرفتن از هیچ برنامه کاربردی دیجیتالی، استفاده میکنیم. دانشآموزان در طول روز امتیاز کسب میکنند و در تابلوی امتیازات ارتقا پیدا میکنند. ما حتی یک ساختار مرحلهای از این امتیازات در اطراف خود ایجاد میکنیم.
آیا بهواقع میتوانید بگویید که این یک تجربه گیمیفیکیشن نیست، فقط به این دلیل که در یک برنامه دیجیتال اتفاق نمیافتد؟
آیا گیمیفیکیشن به اهداف نیاز دارد؟
در تعریف گارتنر، گیمیفیکیشن بر توانمند سازی افراد برای رسیدن به اهداف آنها تمرکز میکند. این سؤال بزرگ مطرح میشود که «آیا نمیتوانید تجربهای را برای کمک به مردم در رسیدن به اهداف خود انتخاب کنید؟»
آیا نمیتوانید یک تجربه گیمیفیکیشن در کسب و کار ایجاد کنید که دیگران را تشویق کند تا نظرسنجیای را که شما تهیه کردهاید، تکمیل کنند؟ ممکن است آنها صبح با میل شدید برای تکمیل پرسشنامه بیدار نشوند، اما استفاده از پاداش میتواند برای انگیزه دادن به آنها برای انجام این عمل کافی باشد. در حالی که همسویی هدف ذگذاری فردی و سازمانی را مهم میدانیم، اما این موضوع را در تعریف گیمیفیکیشن نمیبینیم.
شاید گارتنر تلاش میکند تا گیمیفیکیشن را بهعنوان «یک ابزار ترازبندی» مورد هدف قرار دهد؛ بهعبارت دیگر، شما با گیمیفیکیشن میتوانید افراد را با اهداف شخصیشان بر عرشه کشتی خود سوار کنید! یعنی از پتانسیل مردم، برای تحقق اهداف خود استفاده کنید؛ آنها بهسادگی، آنچه را نیاز دارید انجام میدهند. اما همچنان تعریف این اهداف، بهعنوان اهداف آنها (مردم)، صحیح نیست؛ درست است که انگیزه تغییر کرده، اما نویسنده هدف ثابت مانده است.
فریب بازی: آیا شما میتوانید یک بازی را بهعنوان گیمیفیکیشن در نظر بگیرید؟
گیمیفیکیشن بهتنهایی نمیتواند وجود داشته باشد؛ باید به چیز دیگری اعمال شود؛ اما به نظر میرسد که تعریف گارتنر برای درک این واقعیت کمی مختصر است. در این تعریف، به این نکته که جایی که مکانیک بازی (یا طراحی تجربه) در آن به کار گرفته میشود باید فراتر از محتوای دیجیتال باشد، هیچ اشارهای نشده است. آیا این بدان معناست که میتوانیم مکانیک بازی استفادهشده در بازیهای ویدئویی را بهعنوان مثالی از گیمیفیکیشن توصیف کنیم؟ این احمقانه به نظر میرسد، اما تعریف گارتنر لزوما آن را رد نمیکند. پس از این که دریافتید گیمیفیکیشن چیست باید نحوه تعریف آن را نیز بدانید.
چگونه Gamification را تعریف کنیم؟
اما هرچقدر هم که ایراد بگیریم، اتفاقنظر مهم است. اگر همه ما با یک تعریف پایه یکسان کار کنیم، میتوانیم مکالمات بهتر و درک عمیقتری داشته باشیم. در اینجا ما گیمیفیکیشن در کسب و کار را بهعنوان «استفاده از مکانیک بازی در محیطهای غیر بازی» تعریف میکنیم و اغلب نکته «برای دلپذیرکردن کارهای دشوار!» را به گیمیفیکیشن اضافه میکنیم.
منظور ما از این موضوع این است که مکانیک بازی (امتیاز، مراحل، جوایز) به جالبشدن کارهای خستهکننده کمک میکند؛ بنابراین، بهجای اینکه اینپاوآنپا کنید و کارهایتان را عقب بیندازید، گیمیفیکیشن شما را درگیر خود میکند! مشتاقانه میخواهید کار را تمام کنید و امتیاز کسب کنید و پیروز شوید!
گیمیفیکیشن از خواستههای ما برای کسب موقعیت، رسیدن به موفقیت، رقابت و تبدیلشدن به بخشی از یک جامعه فعال برای افزایش مشارکت استفاده میکند.
بسیاری از مدلهای گیمیفیکیشن برای انجام وظیفه موردنظر به کاربر پاداش میدهد و سپس از تابلوی امتیازات استفاده میکند تا آنها برای پیشرفت بیشتر تلاش کنند. این عناصر باعث ایجاد یک پلتفرم گیمیفیکیشن با گیرایی بالا میشود و تمایل به بازگشت در بیشتر موارد افزایش مییابد.
کاربردهای گیمیفیکیشن چیست؟
گیمیفیکیشن معمولا برای حل مسئله به کار میرود. این میزان از مشکلات مشارکتی در محل کار بهدلیل بیتفاوتی رأیدهندگان است. در اینجا لیستی را میبینیم از برخی از مشکلاتی که گیمفیکیشن میتواند حلشان کند:
- اشتیاق تحصیلی در محیط آموزشی؛
- عملکرد کارکنان فروش؛
- توانایی شما در انجام کارهای روزمره و شخصی؛
- عملکردتان در باشگاه ورزشی؛
- بهرهوری سازمانی؛
- توانایی حفظ تمرکز عمیق؛
- ماندگاری حافظه؛
- جمعسپاری (Crowdsourcing)؛
- مسائل مربوط به استخدام؛
- حفظ مشتری.
نمونههایی از گیمیفیکیشن
یک نمونه ابتدایی گیمیفیکیشن پاداشدادن به جستوجوگر است برای وظیفهای که لزوما در آن مشارکت نمیکند، مانند ماهیگیری یا جهتیابی.
رقابت در بین جستوجوگرها تمایل افراد را به گرفتن امتیازات بیشتر تقویت میکند. این امتیازات جستوجوگر را از طریق خواستههایی که قبلا ذکر شد (موقعیت، موفقیت، رقابت و تبدیلشدن به بخشی از جامعه)، درگیر میکند.
گیمیفیکیشن در تابستان ۲۰۱۶ غالب شد و احتمالا شما حتی متوجه نشدهاید! «پوکمون گو» (Pokémon Go) بهعنوان نشان جستوجوگر آیندهنگرانه عمل میکند، یعنی برای پیمودن مسافت زیاد به کاربران خود با پوکمون بالا پاداش میدهد. این نمونهای از کاربرد مکانیک بازی در تناسب اندام است که بهسرعت باعث رونق استفاده از مچبندهای سلامتی (Fitbit) در بخشی از زندگی ما میشود. اگر از آن جوانان (و حتی جوانان سرزنده) خواسته بودید كه بدون هیچ انگیزهای این مسافت را طی کنند، احتمالا خودتان را از شانس بینصیب میدیدید؛ این قدرت گیمیفیکیشن است!
در این مطلب ابتدا توضیح دادیم که گیمیفیکیشن چیست و چرا همه درمورد آن گیج هستند. سپس کاربردها و نمونههای گیمیفیکیشن در کسب و کار را نیز بیان کردیم. اگر تجربهای درباره گیمیفیمشن دارید حتما با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: growthengineering.co.uk
دیدگاه