اعتماد به نفس کاذب چیست؟ هر آنچه باید درمورد آن بدانید
- سوگیری اعتماد به نفس کاذب چیست؟
- انواع اعتماد به نفس کاذب چیست؟
- نمونههایی از اعتماد به نفس کاذب در طول تاریخ
- سوگیری اعتماد به نفس کاذب چگونه بر شما اثر میگذارد؟
- روش غلبه بر اعتماد به نفس کاذب چیست؟
میل به مبالغهی بیش از حد درمورد استعدادها و تواناییهایمان را میتوان اعتماد بنفس کاذب دانست. ما خود را بهتر از آنچه واقعا هستیم میدانیم. برای درک این موضوع بد نیست این سوالات را از خود بپرسید: در محل کار، خودتان را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا نقشآفرینی خود را بالاتر از متوسط میدانید یا کمتر از متوسط؟ پاسخ خود را به خاطر بسپارید. در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد.
همهی ما درمورد اعتماد به نفس کاذب چیزهایی میدانیم. اگر از شما بپرسند «آیا شما اعتماد بنفس کاذب دارید؟» پاسخ خواهید داد، «نه! البته که نه». با این حال، بزرگترین سوگیری مغز انسان، سوگیری اعتماد به نفس کاذب است. شما میتوانید اعتماد به نفس کاذب را در دیگران بهراحتی تشخیص دهید، اما در خودتان نه. من و شما بسیار بیشتر از آنچه تصور میکنیم در برابر اعتماد به نفس کاذب آسیبپذیر هستیم. در ادامه تعریف، انواع، نمونههایی از اعتماد به نفس کاذب در طول تاریخ و همچنین نحوهی غلبه بر آن را توضیح میدهیم.
سوگیری اعتماد به نفس کاذب چیست؟
اکنون توضیح میدهیم اعتماد به نفس کاذب چیست.
سوگیری اعتماد به نفس کاذب را میتوان اینگونه تعریف کرد که تمایل به بیش از حد بها دادن به تواناییها و استعدادهاست. ما معتقدیم از آنچه در دنیای واقعیت هستیم، بهتریم.
به دلیل سادگی این پدیده، اکثر مردم باور ندارند که دچار اعتماد به نفس کاذب هستند اما حقیقت دقیقا برعکس است. بر اساس تعریف فرهنگ لغت، سوگیری اعتماد به نفس کاذب وضعیتی است که اعتماد به نفس ذهنی در تصورات شما بیشتر از صحت واقعی آن باشد. ما بهعنوان یک انسان دوست داریم نسبت به خود احساس خوبی داشته باشیم، از تحقیر شدن بیزاریم و دوست داریم برنده شویم و بهترین احساس را داشته باشیم.
مشکل این است که ما خود را جزئی از بهترینها میدانیم حتی زمانی که واقعا بهترین نیستیم. مطالعات مختلف بارها و بارها این را ثابت کرده است که:
- ۶۵ ٪ آمریکاییها خود را از نظر هوش بالاتر از حد متوسط میدانند؛
- ۸۴ ٪ فرانسویها معتقدند از نظر عاشق بودن بالاتر از حد متوسط هستند؛
- ۹۳ ٪ مردم ایالات متحده فکر میکنند از نظر رانندگی بالاتر از حد متوسط هستند؛
- ۸۷ ٪ از دانشجویان MBA در استنفورد (Stanford) عملکرد تحصیلی خود را بالاتر از میانگین ارزیابی کردهاند.
این نتایج رفتارها را معلوم میکند. چه یک دانشآموز، یک کارمند، یک راننده، یک عاشق یا یک مرد معمولی باشید، شما نسبت به تواناییهای خود دچار اعتماد به نفس کاذب هستید. چه نسبت به اعتماد به نفس کاذب خود آگاهی داشته باشید و چه نداشته باشید.
انواع اعتماد به نفس کاذب چیست؟
حال که دانستیم اعتماد به نفس کاذب چیست و چه نشانههایی دارد، وقت آن است که با انواع اعتماد به نفس کاذب نیز آشنا شویم. سوگیری اعتماد به نفس کاذب به سه روش مختلف نشان داده میشود: مبالغه هنگام ارزیابی خود، تصور توان پیش بینی و خوشبینی غیرواقعی.
مبالغه هنگام ارزیابی خود
مبالغهی برآوردها نوعی از سوگیری اعتماد به نفس کاذب است که افراد در آن عملکرد خود را بالاتر از آنچه واقعا هست ارزیابی میکنند. تمام نمونههای قبلی از افرادی که خود را بالاتر از میانگین ارزیابی میکردند، نمونههای کلاسیک مبالغه هنگام ارزیابی هستند.
تصور توان پیشبینی، یکی از انواع اعتماد بنفس کاذب
سوگیری اعتماد به نفس کاذب در شکلی دیگر، زمانی ظاهر میشود که شما نتیجهای را که تحت کنترلتان نیست، پیشبینی میکنید. پیشبینی نتیجهی یک رویداد ورزشی مثال خوبی برای این نوع از اعتماد بنفس کاذب است. در حالی که پیشبینی یک رویداد ورزشی خندهدار به نظر میرسد، شما باور میکنید که میتوانید چیزهایی را که تسلطی بر آنها ندارید پیشبینی کنید.
ممکن است فکر کنید «میدانم که پیشبینی من درمورد یک رویداد ورزشی ممکن است اشتباه باشد.» موافقم. اما همین رفتار زمانی که شما بازار بورس را پیشبینی میکنید نیز ظاهر میشود. بسیاری از تاجران معتقدند که توانایی غیبگویی برای پیشبینی سقوط بعدی بازار را دارند. در واقعیت هیچکس کنترلی بر بازار ندارد، اما افرادی که اعتماد به نفس کاذب دارند، معتقدند که میتوانند نتیجه را پیشبینی کنند.
خوشبینی غیرواقعی
اعتماد به نفس کاذب در شکل سوم به این صورت است که افراد بر این باورند میتوانند یک کار را سریعتر از آنچه واقعا میتوانند، به پایان برسانند. بهعنوان مثال، دوست شما تماس میگیرد و میپرسد که آیا میتوانید برای ناهار او را ملاقات کنید. شما میگویید «من به ۱۰ دقیقه دیگر نیاز دارم تا کاری را که در حال انجام آن هستم، به پایان برسانم.» اما، آن کار قطعا در ۱۰ دقیقه انجام نمیشود. در بیشتر موارد، انجام کار بیش از ۱۰ دقیقه طول میکشد اما ما فرض میکنیم که ۱۰ دقیقه کافی است.
۳ نوع اعتماد بنفس کاذب که درباره آنها در بالا صحبت کردیم، به شما کمک میکند تا بفهمید چه چیزی باعث ایجاد اعتماد به نفس کاذب در شما میشود.
نمونههایی از اعتماد به نفس کاذب در طول تاریخ
حال دانستیم اعتماد به نفس کاذب چیست و انواع آن را بررسی کردیم، وقت آن است با نمونههایی از اعتماد بنفس کاذب در طول تاریخ آشنا شویم. سوگیری اعتماد بنفس کاذب در متخصصان و تازهکارها بهطور یکسان وجود دارد. اگر فکر میکنید کارشناسان مسائل را با درجهی بالایی از صحت برآورد میکنند، موارد زیر نشان میدهد که آنها چقدر در برابر اعتماد بنفس کاذب آسیبپذیر هستند. در اینجا چند داستان واقعی از اعتماد به نفس کاذب توسط متخصصان آوردهایم که احتمالا باعث حیرت شما میشود.
۱. ساخت خانه اپرای سیدنی، نمونهای از اعتماد به نفس کاذب
خانه اپرای سیدنی (the Sydney Opera House) سرافراز و زیبا قد علَم کرده است. زیبایی این سازه چشمهای سراسر جهان را به خود جلب می کند. افرادی که پشت این ساختوساز هستند حتما تجربهی زیادی داشتهاند. برآورد تکمیل ساختمان اپرا برای مدت چهار سال و با هزینهای بالغ بر هفت میلیون دلار بود. حدس بزنید ساختوساز آن چقدر طول کشید و چقدر هزینه داشته است؟ بهطورشانسی بگویید.
خانه اپرای سیدنی پس از اولین برآورد، بهمدت ۱۴ سال با هزینهی نهایی ۱۰۲ میلیون دلار استرالیا طول کشید! این بهترین نمونه از خوشبینی غیرواقعی از انواع اعتماد به نفس کاذب است.
۲. بوستون بیگ دیگ
بوستون بیگ دیگ (Boston Big Dig) یکی دیگر از نمونههای اعتماد بنفس کاذب در طول تاریخ است. بهعنوان بزرگراه اصلی از قلب بوستون میگذرد. برنامه ریزی این پروژهی عظیم دستخوش همان خوشبینی غیرواقعی در ماجرای خانه اپرای سیدنی شد. این پروژه قرار بود در سال ۱۹۹۸ با هزینه ۲.۸ میلیارد دلار تکمیل شود. اما ساختوساز آن هشت سال بیشتر از قرار اولیه و با هزینه ۱۵ میلیارد دلار به پایان رسید. و با احتساب سود بدهی، هزینهی نهایی آن به حدود ۲۲ میلیارد دلار رسید.
۳. پیشبینی قیمت نفت یکی از نمونههای اعتماد به نفس کاذب
محققان در آزمایشی از اساتید علم اقتصاد خواستند تا قیمت نفت را برای پنج سال بعد پیشبینی کنند. از افراد معمولی که کارشناس علم اقتصاد نبودند نیز بهطور تصادفی خواسته شد تا این قیمت را پیشبینی کنند. پیشبینی افراد عادی مانند دارتی بود که بیرون از تختهی دارت فرود آمده باشد. با کمال تعجب، پیشبینیهای اساتید علم اقتصاد نیز وضع بهتری نداشت. کارشناسان نیز در پیشبینیهای خود به اندازهی افراد عادی بد عمل کردند.
با این حال، کارشناسان هنگام نظر دادن بر این باور بودند که پیشبینیهای آنها به قیمتهای واقعی نزدیک خواهد بود. تأثیرات اعتماد به نفس کاذب در چنین الگوی مشابهی در پیشبینیهای مالی و امور مربوط به سهام نیز مشاهده شدهاست.
۴. شکست مأموریتهای فضایی
شاتل فضایی چلنجر (The Challenger space shuttle) در یک روز سرنوشتساز در سال ۱۹۸۶ طی یک فاجعه دردناک و غمانگیز منفجر، و تمام هفت خدمهی آن کشته شدند. این فاجعه بهدلیل خرابی قطعهای بهنام حلقهی اُ (the O-ring) رخ داد. سازندهی حلقهی اُ ریسک نقص عملکرد را تشخیص داده بود، اما تیم که تحت تأثیر اعتماد به نفس کاذب بود، معتقد به موفقیت مأموریت بود.
در یک مورد مشابه، شاتل فضایی کلمبیا (space shuttle Columbia) هنگام ورود مجدد به جو، به تکههای ریز تبدیل شد و همهی هفت خدمه آن در جا جان باختند. در حین پرتاب، مهندسان ناسا متوجه شدند که یک تکه فوم عایق از مخزن جدا شده و به بال برخورد کردهاست. اگرچه جدا شدن فوم در موارد قبلی نیز باعث آسیبهای جزئی یا حتی فاجعهباری شدهبود اما مدیران ناسا تصمیم گرفتند هیچ کاری درمورد آن انجام ندهند.
ناسا استدلال کرد که حتی اگر آسیب تأیید شود، خدمه برای رفع آن نمیتوانستند کاری انجام دهند. با این حال، این واقعیت که وقتی جان هفت فضانورد در خطر بود، هیچ کس برای بررسی آسیب و تعمیر آن تلاشی نکرد، نهتنها عجیب است، بلکه اعتماد به نفس کاذب را نیز نشان میدهد.
۵. فاجعهی اورست
در سال ۱۹۹۶، گروهی از مردم تلاش کردند تا قلهی کوه بزرگ اورست را فتح کنند. در مسیرشان بهسمت پایین، طوفان برف منجر به مرگ هشت نفر شد. در میان این هشت قربانی، دو کوهنورد نخبه نیز بهعنوان رهبر گروه حضور داشتند که قبلا بارها به اورست صعود کرده بودند. در طول صعود، تیم به دلیل تأخیرها و طوفان احتمالی برف با مشکل مواجه شد. آخرین فرصت رسیدن به قله برای اینکه فرودشان امن صورت گیرد ساعت ۱۴:۰۰ بود.
علیرغم تهدید جانی و با وجود گذشت مهلت مقرر در ساعت ۱۴:۰۰، این دو کوهنورد باتجربه تصمیم به ادامه دادن مسیر گرفتند. آنها مطمئن بودند سالم به خانه برمیگردند اما متأسفانه اطمینان آنها به یک فاجعه ختم شد. اگرچه دلایل پیشبینینشدهی دیگری هم در این فاجعه نقش داشت، کوهنوردان راهبری که تصمیم به تجاوز از زمان برگشت (ساعت ۱۴:۰۰) گرفتند، یکی از دلایل اصلی وقوع این فاجعه به حساب میآید.
۶. فاجعهی هستهای چرنوبیل، نمونهای دیگر از اعتماد به نفس کاذب
فاجعهی هستهای چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ رخ داد. در این اتفاق، یکی از کارکنان، آزمایشی را تأیید کرد که او و تیم عملیات بهطور کامل آن را نفهمیده بودند. با تصمیم آنها، یک دستگاه در نقطهای خارج از منطقهی ایمنی به راه افتاد. گروه طراحی ایمن، این طرح را تأیید نکرده بود. احساس ضرورت و اعتماد به نفس کاذب ناشی از عملیاتهای بیدردسر قبلی منجر به خطا در تصمیم گیری و وقوع فاجعه هستهای چرنوبیل شد.
سوگیری اعتماد به نفس کاذب چگونه بر شما اثر میگذارد؟
وقتی به حوادث بالا نگاه دقت میکنید، تأثیر سوگیری اعتماد به نفس کاذب برایتان آشکار میشود. توهم عدم داشتن اعتماد به نفس کاذب دلیل اصلی این عواقب است. چه در حوزهی خود متخصص باشید و چه یک تازهکار، همیشه بهدلیل اعتماد به نفس کاذب مرتکب اشتباه خواهید شد. تصمیمگیری یکی ازحوزههایی است که این سوگیری ممکن است بهشدت به شما ضربه بزند. شما باید مراقب اتفاقات روزانهی خود باشید تا متوجه شوید کجا نشانههایی از اعتماد به نفس کاذب را از خود نشان میدهید. در اینجا چند نمونه آورده شدهاست:
برآورد زمانبندیها
مانند افرادی که عهدهدار برنامهریزی خانه اپرای سیدنی و بیگ دیگ بودند، من و شما نیز ممکن است در هر زمان برآوردهای نادرستی داشته باشیم. عواقب آن ممکن است منجر به صرف مبالغ هنگفت و بروز مشکلات متعدد در زندگی روزمرهی شما شود. شما معمولا سرعت انجام یک کار را بیش از حد برآورد میکنید. معتقدید میتوانید بسیاری از امور را تا پایان روز انجام دهید.
اما اگر اغلب در پایان یک روز کاری، با انبوهی از کارهای ناتمام روبهرو میشوید که به روز بعد موکول میکنید، نشانهی آن است که توانایی خود را برای انجام امور، بیش از حد ارزیابی میکنید. با وجود اینکه میدانید سناریوهای غیرمنتظره وقت شما را میگیرند، اما آنها را در برنامهریزی خود حساب نمیکنید.
باور به این که نیازی به یادگیری ندارید چون ماهر هستید
همانطور که در مثالهای قبلی توضیح داده شد، اکثریت قریببهاتفاق مردم، خود را بالاتر از حد متوسط میدانند. در محل کار، افراد خود را بهتر از سایرین فرض میکنند و به دلیل این اعتماد به نفس کاذب است که نیاز به یادگیری و پیشرفت به نظرشان غیرضروری میرسد. بعد از مدتی، کارکنان در کاری که انجام میدهند دچار رکود میشوند.این درجازدن، میتواند افزایش کمتر حقوق سالانه، عدم ارتقا یا حتی اخراج آنها را به دنبال داشته باشد.
افراد در چنین مواقعی، سازمان یا رؤسای خود را مقصر میدانند اما هرگز قصور خودشان را نمیبینند. تعداد افرادی که در ۴۰ سالگی شغل خود را از دست دادهاند و بعد از آن برای یافتن شغلی با همان مقدار درآمد تلاش کردهاند، گواهی بر عدم پیشرفت افراد است. افراد پس از مرحلهای خاص به منطقهی امن خود میرسند و معتقدند دیگر نیازی به یادگیری ندارند.
تصورِ این که میتوانید کارها را بیشتر از توانتان انجام دهید
ما بهدلیل تخمین دستبالای مهارتهایمان، تمایل داریم باور کنیم که قادریم بیش از آنچه در توانمان است کار کنیم. وقتی به باشگاه میروید همیشه متوجه خواهید شد فردی که اخیرا به باشگاه پیوسته بیشتر از توان خود وزنه بلند میکند. البته این فرد کاملا یک تازهوارد نیست. اما پس از یادگیریِ تنها چند تمرین، سعی میکند برای نتایج سریعتر، ورزشهای سنگینتری انجام دهد. در حالی که ادامه این روند به صدمه و آسیبخوردگی منجر خواهد شد.
نمونهی بارز دیگر، تلاش برای کارآفرینی است. بسیاری از مردم بر این باورند که میتوانند کسبوکار خود را با موفقیت راهاندازی، و آن را به یکی از برترین شرکتها تبدیل کنند. با این حال، آنها در چند مرحلهی اول شکست میخورند. بدون در نظر گرفتن خطرات، سختکوشی و فداکاری مورد نیاز، مردم تمایل دارند باور کنند که میتوانند کار موردنظر را انجام دهند.
۹۰ ٪ از استارتاپها شکست میخورند، با این حال اکثر کارآفرینان معتقدند که در نهایت جزو ۱۰٪ موفق قرار میگیرند. البته منظور این نیست که نباید رؤیاهای بزرگ داشته یا نباید به مهارتهای خود اطمینان داشته باشید. اگر اعتمادبهنفس نبود، امروزه نوآوریهای شگفتانگیزی مانند کامپیوتر، برق، تلفن و هواپیما وجود نداشت. فقط مطمئن شوید که اعتمادبهنفس شما شبیه اعتماد به نفس کاذب رانندهای مست پشت فرمان ماشین نباشد.
عدم احساس نیاز به نوشتن
بزرگترین دروغی که به خود میگوییم این است که «نیازی به نوشتنش ندارم، آن را به خاطر خواهم آورد.» علیرغم فراموش کردن صدها هزار چیز مهم در گذشته، ما همچنان معتقدیم حافظهی یک کودک نابغه را داریم. بدتر از آن، ما واقعا معتقدیم که مسئلهی موردنظر را به یاد خواهیم آورد. عادت نوشتن مطالب را در خود پرورش دهید. در عصر گوشیهای هوشمند، نوشتن چیزهایی که باید به خاطر بسپارید یک ثانیه طول میکشد.
شما حافظه محدودی دارید و شانس اینکه عنوان آرمانیِ استاد بزرگ حافظه را به دست آورید، بسیار اندک است.
تصور اینکه شما بهتر از متخصصان هستید
هر تازهکاری که تجربهی سطح متوسطی از کار در یک حوزه را داشته باشد، معتقد میشود با بهترینها همتراز است. این موضوع در سراسر حوزهها و صنعتها صادق است. افرادی که در برنامه نویسی، بازار سهام، ورزش، تناسب اندام، کارآفرینی یا هر زمینهی دیگری، در سطح متوسط هستند، معتقدند از اسطورههای صنعت خود بهترند. تحلیلگران بازار سهام بر این باورند که اسرار را کشف کردهاند لذا بلندپروازی میکنند و زیانهای هنگفتی را متحمل میشوند.
بوکسورهای سطح متوسط نیز معتقدند میتوانند قهرمانان را در نبرد منصفانه شکست دهند. نمونهها زیاد است. چنین طرز فکری رشد شما را در همان آغاز متوقف میکند. وقتی فکر کنید که همین حالا هم مهارت لازم را دارید، از تلاش برای بهتر شدن خودداری میکنید. اعتماد به نفس کاذب منجر به یادگیری کمتر میشود.
روش غلبه بر اعتماد به نفس کاذب چیست؟
سوگیری اعتماد به نفس کاذب بهنوعی مادر همهی سوگیریهاست. زیرا اگرچه ما آن را در دیگران تشخیص میدهیم، اما در خودمان نمیتوانیم آن را شناسایی کنیم. حتی زمانی که متوجه برخی اَشکال اعتماد به نفس کاذب در خودمان میشویم، از باور کردن آن خودداری میکنیم. تشخیص اعتماد به نفس کاذب دشوار است زیرا از ناخودآگاه ذهن شما نشئت میگیرد. بهطور طبیعی، شما تمایل دارید که هنگام ارزیابی خود مبالغه کنید.
مغز خودآگاه شما در بیشتر مواقع حتی نسبت به این مبالغه تردید هم نمیکند. اما چه طور میتوان در دام این سوگیری ذهنی نیفتاد و از شکستهای سنگین پیشگیری کرد؟ در ادامه راهکارهایی برای پرهیز از سوگیری اعتماد به نفس کاذب آمدهاست:
به عواقب آن فکر کنید
هنگام تصمیمگیری، به عواقب آن فکر کنید. بهعنوان مثال، وقتی فکر میکنید پرسودترین سهام بعدی را پیدا کردهاید و تصمیم میگیرید مبلغ زیادی پول را برای آن قرار دهید، بررسی کنید که اگر اشتباه کنید چه اتفاقی میافتد. وقتی متوجه شدید که یک تصمیم چقدر ممکن است به شما ضرر برساند، واقعبینانه تصمیم میگیرید.
بهعنوان وکیلمدافع طرف مقابل عمل کنید
هنگام برآورد تواناییهایتان، خود را به چالش بکشید. وقتی نقش وکیلمدافع را بازی کنید، سؤالات مناسبی از خود خواهید پرسید. بهعنوان مثال، اگر معتقدید استارتاپ شما موفق خواهد شد، میتوانید خود را با سؤالاتی از این قبیل به چالش بکشید:
چه چیز خاصی درباره کسبوکار شما وجود دارد که هیچکس دیگری آن را ندارد؟ چرا شانس موفقیت شما نسبت به رقیبتان با توجه به اینکه شما تجربهای ندارید، بیشتر است؟ چرا عموم مردم به مشتریان شما تبدیل خواهند شد؟ لازم نیست بدبین باشید. فقط باید واقعبین باشید.
ذهنی باز داشته باشید
درمورد احتمال اشتباه، ذهنی باز داشته باشید. وقتی برای اعتراف به نقاط ضعف خود تواضع و فروتنی داشته باشید، بینش لازم برای غلبه بر آن را نیز به دست خواهید آورد. وقتی باور داشته باشید که هیچ اشتباهی نخواهید کرد، نقاط ضعف شما همانطور که هستند باقی میمانند و نقاط قوت شما بیشتر از آنچه هستند به نظر میرسند. همیشه به فرصتهایی برای بهتر عمل کردن فکر کنید تا هر روز کمی بهتر از قبل رفتار کنید.
به اشتباهات خود فکر کنید
همهی ما انسانها بدون استثنا هرروز اشتباه میکنیم. اما افراد موفق اشتباهاتشان را شناسایی میکنند و یاد میگیرند که آنها را تکرار نکنند. و افراد متوسط آنها را نادیده میگیرند گویی هرگز اتفاق نیفتادهاند. هر شب ۱۰ دقیقه به این فکر کنید که از چه اشتباهاتی میتوانستید جلوگیری کنید و چه کارهایی را میتوانستید بهتر انجام دهید. این تأمل بهتنهایی شما را از ارتکاب مجدد آن اشتباه باز میدارد. بهترین راه برای تفکر روزانه درباره اشتباهات خود را بیاموزید.
به بازخوردها توجه کنید
شما هر روز بازخورد دریافت میکنید. رئیستان به شما میگوید کدی که نوشتهاید کُند عمل میکند، همسرتان به شما میگوید سطل زبالهها پر شدهاست و یا دوستتان به شما میگوید مدت زیادی است با او تماس نگرفتهاید. در چنین اظهاراتی میتوانید بازخوردها را شناسایی کنید. اگر توجه کافی داشته باشید، میتوانید بر اساس چنین بازخوردهایی، زمینهای را برای رشد خود ایجاد کنید.
بازخورد همیشه نباید بهوسیلهی مکالمهای رودررو در خلال یک نکتهی جدی در اتاق جلسه باشد. اگر چشمها و گوشهایتان را باز نگاه دارید، بازخورد را از همهجا دریافت میکنید.
نتیجهگیری
اگر در نبرد درونی خود در مقابل تأثیر اعتماد به نفس کاذب پیروز شوید، رشد میکنید، از اشتباهات دور میمانید و در همهی زمینههای زندگی پیشرفت خواهید کرد. این کار نهتنها به رشد شما کمک میکند، بلکه باعث میشود تا در کل به انسان بهتری تبدیل شوید. پس متواضع، پرحوصله و متفکر باشید. در این مطلب به طور کامل بررسی کردیم اعتماد به نفس کاذب چیست و چند نوع دارد. اگر شما هم تجربهای در این زمینه دارید، با ما در میان بگذارید.
منبع: productiveclub.com
دیدگاه